مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان رستم و سهراب


۱.

بازشناسی مضمون حماسی - اساطیری «رویارویی پدر و پسر» در روایتی از تذکره الاولیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تذکره الاولیا نقد اساطیری نبرد پدر و پسر داستان رستم و سهراب ابراهیم ادهم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۷۰
اشتراک و استمرار برخی از الگوها و مضامین اساطیری در ناخودآگاه فردی، تباری و جمعی انسان، دستاویز اصلی نقد اسطوره ای برای بازیابی و تحلیل تجلیات مختلف اسطوره و آیین در انواع ادبی است. از منظر این نقد و اصول و مبانی آن، در تذکره الاولیای عطار به عنوان یکی از متون پایه ای ادب عرفانی، چند نکته در خور ذکر به نظر می رسد؛ از جمله این که بر طبق ساختارشناسی داستان ابراهیم ادهم و پسرش و مقایسه اجزای داستانی آن با چند روایت مشهور «نبرد پدر و پسر» احتمالا طرح کلی این داستان بر الگوی داستان رستم و سهراب پرداخته شده و در قالب بن مایه حماسی– اساطیری «رویارویی و ستیز پدر و پسر» - البته با تفاوت های ناشی از صیغه عرفانی آن– قابل بررسی است. ابراهیم ادهم از صوفیانی است که گزارش احوال او با مضامین داستانی و افسانه ای درآمیخته است و با توجه به نفوذ و تاثیر شاهنامه در تبدیل سرگذشت و سیمای بعضی شخصیت های تاریخی به روایات و چهره های مردم پسند و غیر تاریخی، این حدس چندان نامتحمل نیست که در پرداخت داستان «ابراهیم ادهم و پسرش» الگوی کلی روایت رستم و سهراب مورد نظر بوده باشد.
۲.

واکاوی جنبه های دراماتیک داستان رستم و سهراب شاهنامه بر پایه درام شناسی ارسطو

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی داستان رستم و سهراب داستان های پهلوانی شاهنامه هنر شاعری فن شعر پوئتیکای ارسطو جنبه های دراماتیک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نظریه های ادبی غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۴۰۰۹ تعداد دانلود : ۱۸۷۵
از میان داستان های دوره های سه گانه اساطیری، پهلوانی و تاریخیِ شاهنامه فردوسی، داستان های دوره پهلوانی زمینه هایی استوارتر و جذاب تر برای پژوهش دارند. جدا شدن کارکرد پهلوانی از خویشکاری شخص اسطوره- شاه- پهلوان در داستان های این دوره و تجلی آن در خویشکاری شخص جداگانه ای به نام پهلوان، با کنش ها و احساس هایی به طور فزاینده از نوع رفتارها و عواطف انسان معمولی از یک سو، و گرایش فردوسی به کاوش و گُزارد انگیزه های درونی پهلوانان در برابر رویدادهای حماسی از سوی دیگر، بُعد شخصیت (قهرمان) پردازی را ژرف تر کرده و ساختار را از سطح روایت حماسی صرف به سطح ساختار درامی و تجسم عملی تحول بخشیده که جلوه آن در برخی از داستان های پهلوانی بارزتر است. بررسی جنبه های دراماتیک داستان های پهلوانی، افزوده بر شناسایی قابلیت های نمایش، به تشخیص روشمندانه و درست تر هویت نوعی آنها نیز کمک بسیاری می کند. مقاله حاضر، با گزینش یکی از معروف ترین داستان های پهلوانی شاهنامه، داستان رستم و سهراب و با تاکید مقدماتی بر اصالت روایت ایرانی آن در قیاس با روایت های غیرایرانی و همچنین درنگی بر نام نوعی، به واکاوی جنبه های دراماتیک آن بر پایه پوئتیکای ارسطو، به منزله کهن ترین و – در عین حال- معتبرترین رساله در شناخت ساز وکار درام درآثار منظوم و غیرمنظورم کلاسیک، می پردازد و نتایج کار خود را برمی شمارد.
۳.

همه تا درِ آز رفته فراز (یک معنی ناشناخته آز در داستان رستم و سهراب)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آز داستان رستم و سهراب مقدمه نیاز و خواست طبیعی آدمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷۹ تعداد دانلود : ۲۱۹۱
بیت: «همه تا در آز رفته فراز/ به کس بر نشد این در راز باز» در مقدّمه داستان رستم و سهراب یکی از ابیات دشوار و بحث انگیز شاهنامه است. درباره معنای این بیت و ترکیب «درِ آز» در آن تاکنون چند پیشنهاد مختلف مطرح شده است؛ از جمله: آز به معنای مرگ، آز در معنی افزون خواهی، درِ آز به معنی بالاترین حدّ زیاده جوییِ انسان برای آگاهی از راز مرگ و چیرگی بر آن. نگارنده به استناد قراینی، معنای «نیاز، احتیاج، آرزو و به طور کلّی خواست طبیعی آدمی» را برای «آز» پیشنهاد و بیت مورد بحث را این گونه معنا کرده است: همه آدمیان نیازهای طبیعی چون خوردن و آشامیدن و آمیزش جنسی و آرزوهای مختلف دارند که لازمه زندگیِ این جهانی است. چون زندگی طبیعی آدمی با ویژگی های خاصّ خود با مرگ- که آن نیز قواعد ویژه خود را دارد- در تضاد است، درِ رازِ مرگ بر انسان گشوده نخواهد شد.
۴.

معنا و مفهوم «پر کرگس» در بیتی از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی داستان رستم و سهراب پر کرگس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شرح متون
تعداد بازدید : ۱۷۹۹ تعداد دانلود : ۸۲۱
این جستار به شرح و تفسیر مصرعی از داستان رستم و سهراب شاهنامة فردوسی «شما را زمین، پرّ کرگس مرا» می پردازد. اختلاف نظر شارحان و گزارندگان شاهنامه دربارة معنی و مفهوم این مصراع نگارندگان را به جستجو در چرایی این اختلاف ها، شواهد معانی ارائه شده و مفهوم نهایی بیت واداشت. فرضیّة پژوهش حاضر این است که کاربرد کم تعبیر «پر کرگس مرا» در متون ادبی فارسی، ابهام در معنای بیت را دامن زده، شارحان و مترجمان را به گزارش کلّی بیت واداشته است. نگارندگان با بهره گیری از روش قیاسی و بررسی درزمانی، شواهدی از کاربرد تعبیر «پر کرگس» به دست آورده اند و معنای جدیدی را پیشنهاد می کنند. حاصل پژوهش بیانگر آن است که در این مصراع، تعبیر «پر کرگس» از سویی القاگر مفهوم خُردی، تقلیل و ناچیزی است در برابر زمین و هر آنچه در آن است و از سوی دیگر، تعبیر «به عاریت گرفتن پر کرگس» برای بیان شتابزدگی و عجله و سرعت به کار رفته است.
۵.

توصیف در داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توصیف توصیف شناسی روایت شناسی داستان رستم و سهراب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴۵ تعداد دانلود : ۱۵۴۲
توصیف، بخشِ عمده ای از متونِ ادبیات را تشکیل می دهد، اما با توجه به اهمیتِ موضوع، چندان که باید - به خصوص در ادبیات فارسی- موردِ توجه قرار نگرفته است. مقاله حاضر سعی می کند، ضمنِ نقدِ تعاریف و نظریاتِ پیشین و با روشی متمایل به شیوه ساختارشناسان، طبقه بندیِ تازه ای از انواع توصیف ارائه دهد که از طریق تحلیلِ توصیف شناختیِ داستانِ رستم و سهراب به دست آمده است. بر این اساس، توصیف گزاره ای زبانی و هستیک (و نه ایستا یا ثابت) است که به بازنماییِ ویژگی می پردازد و دارای سه عنصر اساسی است: موضوع (موصوف)، کلامِ توصیف گر و ویژگی. این پژوهش در صدد اثبات این نکته است که توصیف، نقشی اساسی و تعیین کننده در هر متنِ ادبی به عهده دارد؛ زیرا بسترِ روایت و اساسِ شعر، توصیف است. از این رو انواع مختلف توصیف، در یک متن روایی توصیفی، یعنی داستان رستم و سهراب، از نظر شکلی و محتوایی بررسی می شود و سعی دارد بر اساس این مصداق، به نوعی نظریه توصیف در ادبیات فارسی ره ببرد.
۶.

بازتاب یک شاخصه گویشی، در مصرعی از شاهنامه فردوسی «به آب دو دیده نباید گریست»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: به آب دو دیده گریستن داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسی گویش گویش های ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۱۷
در این پژوهش، بازتاب یک شاخصه گویشی در مصرعی از شاهنامه فردوسی نشان داده می شود. این مصراع: «به آب دو دیده نباید گریست» در داستان رستم و سهراب آمده است. اغلب شاهنامه پژوهان، برای آن شرح و توضیح بیان نکرده اند، برخی معانی ارائه شده نیز پذیرفتنی به نظر نمی رسد. برپایه نتایج این مقاله، دشواری این مصراع از کاربرد تکواژ «به» در معنایی نادر و کمیاب سرچشمه می گیرد. با این توضیح که این تکواژ، در این کاربرد، با حرف اضافه «به» در فارسی امروز ایران، تحوّل یافته pad در فارسی میانه، پیوندی ندارد، بلکه صورت گویشیِ abē در فارسی میانه معادل "بی و بدونِ" در فارسی امروز ایران است. بر این مبنا، عبارت کِنایی «به آب دو دیده گریستن (= بی اشک گریستن)» به معنی "مستأصل و درمانده شدن" است. افزون بر این، مصراعِ مذکور برگرفته از یک مَثَلِ محلّی است که هنوز با همان معنا و مفهوم به کار رفته در شاهنامه فردوسی، با دو صورت آواییِ: "be ow dida girya kadan" و be âw dida čixrâ mukuna''" در برخی گویش های خراسان بزرگ برجای مانده است. داده های گویشی استفاده شده در این پژوهش، به کمک گویش نامه ها و پژوهش میدانی فراهم آمده است.
۷.

نگاهی دیگر به خطبه داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۹۲
داستان رستم و سهراب تا کنون بارها، چه به صورت مستقل و چه به همراه متن کامل شاهنامه ، تصحیح و نشر شده، اما همچنان تصویر دقیقی از خطبه این داستان به دست داده نشده است. موضوع خطبه این داستان، یعنی مرگ، از موضوعات بسیار مورد توجه بوده است و این امر موجب شده که کاتبان، خوانندگان و حتی مصححان شاهنامه هر یک انتظاراتی از این خطبه داشته باشند و این خطبه بر اساس این انتظارات دچار تغییرات بسیاری، غالباً در شمار ابیات، شود. در این نوشته پس از بررسی تفصیلی یکی از ابیات این خطبه، که در دو چاپ معتبر شاهنامه (خالقی مطلق و مسکو) وارد نشده و ضبط و معنی آن تا کنون به درستی روشن نشده است، می کوشیم تصویر دقیقی از آنچه فردوسی در این خطبه گفته است به دست دهیم و روابط میان اجزای این خطبه با یکدیگر، با متن داستان و با جهان بینی فردوسی، را تبیین کنیم.
۸.

یک معنای ناشناخته «آغاز» در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصحیح متن شاهنامه فردوسی داستان رستم و سهراب فرهنگ نویسی تحولات معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۲
دشواری های واژگانی شاهنامه محدود به کلمات شاذ و مهجور نیست. در این منظومه هزارساله هنوز به کلماتی برمی خوریم که با وجود ظاهر روشن، معنای آشنای غلط اندازشان مصحّحان و شارحان شاهنامه و فرهنگ نویسان فارسی را به گمراهی افکنده است. نویسندگان مقاله حاضر یکی ازاین دست کلمات در داستان رستم و سهراب را که معنای درستش بر دیگران پوشیده مانده است موضوع تحقیق خود قرار داده اند. ایشان در ابتدا شرحی مجمل از ضبط و معنای آن بیت در شناخته ترین تصحیحات و شروح داستان مذکور آورده اند و سپس کلید فهم بیت را که همانا شناخت معنای مهجور و متفاوتی از کلمه آغاز است به دست داده اند و در تأیید سخن خود دو شاهد استعمال دیگر از آن نیز در شاهنامه بازشناخته اند. نویسندگان پس از مداقّه در معانی مختلف فعل گشتن (با حروف اضافه با، به، سوی) و کلمه آورد در شاهنامه، نشان داده اند که آغاز در آنجا سه بار به معنی «قصد و آهنگ» به کار رفته است. ایشان همچنین استدلال کرده اند که این آغاز چیزی نیست جز تحوّل معنایی آغاز معروف و با کلمه آواز که ظاهراً صورت دیگری هم به شکل آغاز داشته و در شاهنامه در ترکیب بر آوازِ (به معنی «در پیِ، به دنبالِ؛ در صددِ») چندین بار آمده است بی ارتباط است
۹.

تحلیل معنایی بندهای شرطی در داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان وقوع بند شرطی داستان رستم و سهراب شرطی نتیجه ای غیرنتیجه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۷۳
چرایی و چگونگی حرکت زبان از سادگی به پیچیدگی از موضوعات قابل پژوهش در متون ادبی است. جمله های مرکّب وابستگی به دلیل قابلیّت گسترش با بندهای قیدی، بیش از سایر جمله ها موجبات پیچیدگی کلام و دشواری معنا را فراهم می سازند. این امر در متون ادبی به دلیل ماهیّت استعاری، افزون تر می گردد. بند شرطی از بندهای قیدی پرکاربرد و بیانگر شرط یا شروطی در بند مقدّم است که درصورت تحقق، بندِ تالی نیز محقق می شود. اهمیّت بندهای شرطی در این است که وجه گزاره را التزامی کرده، وجهیّت را پدید می آورند و لایه فکری و نگرشی گوینده را نسبت به رخدادهای احتمالی یا بالقوه در گذشته، حال و آینده بازتاب می دهند. در تحلیل بندهای شرطی هم باید به روابط بینابندی آن ها پرداخت و هم از امکان یا عدم امکان تحقق شان رمزگشایی کرد. فردوسی در شاهنامه از بندهای شرطی برای پردازش داستان بهره می برد. این مقاله بندهای شرطی را در داستان رستم و سهراب به شیوه تحلیلی-توصیفی واکاوی کرده و می کوشد تا پاسخ دهد که چه رابطه بینابندی در گزاره های شرطی برقرار است و کدام رابطه با درون مایه حماسی سازگارتر است. براساس نتایج تحقیق، شرطی پیش بین به دلیل سه ویژگی «تخیّل»، «تعلیق» و «تعقیب»، شرطی ناممکن به علّت طرح ناتوانی انسان در برابر تقدیر و شرطی کارگفتی به سبب فراهم سازی بستر گفتمان، بیشترین سازگاری را با داستان رستم و سهراب دارند.