فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
473 - 494
حوزههای تخصصی:
در ایران نیز مانند همه جای دنیا، با انگیزه صرفه جویی در مصرف زمین گران، مراکز شهرهای بزرگ به ساختمان های بلند روی آورده است. اما تجاربی که دارندگان فن آوری بلندمرتبه سازی از سر گذرانده اند هنوز کسب نکرده و شرایط را برای توسعه در زمینه هایی که در سیر تکامل آن حضور نداشته، فراهم نساخته است. حجم قابل توجهی از بناهای بلندمرتبه فاقد پشتوانه مطالعه تخصصی لازم اند که خسارات و ضایعات عظیمی را در پی خواهند داشت که باید این ضایعات را تا حد ممکن کاهش داد. تجربه ناکام این چند دهه اخیر ساختمان های بلند مسکونی در کشور نیازمند مطالعه تحلیلی لایه های ساختاری گونه شناسی در (استراتژی های طراحی) است. این مرحله از پژوهش شامل تحلیل و تفسیر یافته های حاصل از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است که به دو بخش قابل تقسیم است. ساخت ساختمان های بلندمرتبه مسکونی با تأثیر از افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی هم زمان با توسعه نقش دولت در زندگی اجتماعی، بستر مناسبی، جهت توسعه فعالیت های بلندمرتبه سازی را فراهم آورد که غالباً به صورت تولید انبوه و رویکردهای آن به صورت شکلی و عملکردی در دهه پنجاه آغاز گردیده و تاکنون جنبه مباحث محتوایی آن در تبیین لایه های ساختاری گونه شناسی ساختمان های بلندمرتبه مسکونی معاصر تهران انجام نگرفته است.اهداف پژوهش:بررسی ترکیب گونه و اجرا ساختمان های بلندمرتبه مسکونی معاصر تهران.تبیین الگویی چندلایه گونه شناسی، براساس تایپ، جهت طراحی مسکن بلندمرتبه تدوین و با خوانشی پدیدار شناسانه.سؤالات پژوهش:تأثیر لایه های ساختاری گونه شناسی در رابطه استراتژی های طراحی مسکن بلندمرتبه چگونه است؟بازتاب نظریه هستی شناسی شی ءگرا در لایه های ساختاری گونه شناسی براساس تایپ چگونه است؟
بررسی تطبیقی ارزش حال انواع استراتژی های سرمایه گذاری در شبکه حمل و نقل کشور (نمونه موردی آزاد راه های بین شهری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
41 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اهمیت آزادراه ها در اتصال سکونتگاه های شهری و نقش آن ها به عنوان زیرساخت اصلی حمل ونقل جاده ای کشور در توسعه شهرک ها، مدل سازی جدید مبتنی بر ریسک برای تصمیم گیری بهینه در مورد انتخاب استراتژی ساخت و بهره برداری - وانت از آزادراه ها در داخل شهرک ها کشور ارائه شده است. حداکثر کردن ارزش فعلی خالص سود برای جامعه عمومی تابع هدف اصلی است.هدف: حداکثر کردن ارزش فعلی خالص سود برای جامعه عمومی تابع هدف اصلی است.روش: در اینجا ارزش فعلی خالص پروژه های آزادراه با توجه به جریان درآمد و هزینه های پروژه به عنوان معیاری برای انتخاب استراتژی دولتی-خصوصی یا سنتی تعیین می شود. عوامل موثر بر مدل شامل طول و تعداد خطوط آزادراه، مدت زمان مشارکت بخش خصوصی، کشش تقاضا، سقف حجم ترافیک، نرخ تورم سالانه، حجم ترافیک سالانه و ساعات اوج مصرف برای محورهای موازی، درصد اجتناب از عوارض، نرخ عوارض سالانه. نرخ بهره بدون ریسک سالانه، نرخ تنزیل سالانه بخش دولتی و خصوصی، رشد اقتصادی و جمعیت سالانه کشور، رشد اقتصادی و جمعیت دو استانی که توسط آزادراه به هم متصل می شوند. میزان افزایش نرخ عوارض، وام ها و مالیات بخش خصوصی در نظر گرفته شده است. حجم تقاضا برای ترافیک در حین بهره برداری از آزادراه ها به عنوان یک عدم قطعیت و ریسک کاهش درآمد مربوطه از طریق سناریوی درخت احتمال در مدل پیشنهادی وارد شده و برای حل آن از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است.یافته ها: نتایج شبیه سازی برای مطالعه موردی 1 نشان می دهد که ساخت هر پنج آزادراه، استراتژی PPP بهتر است. برای مطالعه موردی 2، با توجه به احتمال وقوع و شدت تقاضای سناریوهای مختلف برای استفاده از آزادراه های مورد مطالعه، مقدار ارزش فعلی خالص برای ساخت و بهره برداری از پروژه آزادراه چه با استراتژی PPP و چه با استراتژی سنتی تغییر می کند.. در این تحقیق مشاهده می شود که به جز آزادراه قم – مرکزی، بقیه آزادراه های مورد مطالعه دارای ارزش خالص فعلی منفی برای استفاده از استراتژی سنتی هستند. ارزش فعلی خالص ساخت و بهره برداری از پروژه آزادراه قم – مرکزی با استراتژی سنتی نسبت به استراتژی دولتی – خصوصی ارزش مثبت تری دارد، بنابراین بهتر است. این پروژه به صورت سنتی ساخته شود. از نتایج شبیه سازی بر اساس اطلاعات موجود می توان دریافت که به دلیل زمان کوتاه ساخت و شروع سریع بهره برداری و کیفیت تعمیرات، نگهداری و تعمیرات، بهترین گزینه برای ساخت و بهره برداری تمامی آزادراه ها، استراتژی دولتی-خصوصی است. بهبود زیرا ارزش فعلی خالص پروژه آزادراه با استفاده از این استراتژی نسبت به تدارکات سنتی مثبت تر می شود. در این مقاله مدل احتمالی برای انتخاب یک استراتژی دولتی-خصوصی یا سنتی برای پنج آزادراه مذکور در داخل کشور با توجه به عدم قطعیت تقاضای ترافیک توسعه داده شده و نتایج شبیه سازی نشان می دهد که ارزش فعلی خالص یک پروژه آزادراهی تحت تأثیر قرار گرفته است. احتمال و شدت سناریوهای تقاضای ترافیک از سوی دیگر، مدت زمان مشارکت بخش خصوصی عامل بسیار مهمی است که می تواند تأثیر زیادی بر سود بخش خصوصی و انگیزه آن ها داشته باشد و افزایش این عامل می تواند موجب افزایش سود آن ها شود.نتیجه گیری: نتایج شبیه سازی این واقعیت را ثابت می کند که ارزش فعلی خالص پروژه آزادراه تحت تأثیر مقادیر پیش بینی شده احتمال و شدت وقوع سناریوهای بهره برداری قرار می گیرد و از سوی دیگر، مدت زمان مشارکت عامل مهمی است که می تواند تاثیر زیادی بر سود داشته باشد. بخش خصوصی و انگیزه مشارکت آن ها باید موثر باشد و افزایش این مدت حداکثر سود را برای بخش خصوصی به همراه خواهد داشت.
مقایسه تاثیر مصالح جداره های خارجی بر آسایش حرارتی ساکنین و انتخاب مصالح بهینه در اقلیم گرم و نیمه خشک (نمونه موردی: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
211 - 227
حوزههای تخصصی:
ارزیابی دیوار خارجی ساختمان به جهت دستیابی به ساخت و سازی پایدار در صنعت ساختمان سازی مسکونی ودر راستای کاهش مصرف انرژی وایجاد شرایط آسایش ساکنین دراقلیم های مختلف همواره دارای اهمیت است. پژوهش حاضر تلاش داردتا رفتار حرارتی مصالح به کاررفته دردیوارهای خارجی ساختمان های مسکونی واقع درشهر دزفول رامورد بررسی قراردهد. مدل های آزمایشی مورد بررسی جمعا شامل دوازده نوع دیوار با مصالح: آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا به همراه عایق های حرارتی ETICS و XPS هستند. در انتها به منظور شناسایی شرایط آسایش در درون فضاهای مسکونی با در نظر گرفتن مقیاس هفت گانه اشری بهینه ترین دیوار معرفی می گردد. پژوهش فوق دارای روش شناسی کمی و مقایسه ای است که بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی با شبیه سازی 12 نوع دیوار در اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول توسط نرم افزار دیزاین بیلدر به تجزیه و تحلیل پرداخته است.نتایج شبیه سازی در حالت ناپایدار مغایر با شرایط پایدار در اقلیم گرم و نیمه خشک است. براساس روش محاسباتی شرایط پایدار، دیوار با ضریب هدایت حرارتی کمتر دارای رفتار حرارتی بهینه تری است. در حالی که در شرایط ناپایدار، دیوار با جرم حرارتی بالاتر نقش موثرتری را به جهت دستیابی به شرایط آسایش حرارتی ساکنین ایفا می کند. از میان 12 دیوار بررسی شده، با توجه به شرایط آسایش نشان داده شده در شاخص PMV و نظر به نیاز غالب سرمایش اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول می توان نتیجه گرفت که دیوارهای دارای عایق حرارتی ETICS و XPS دارای عملکرد مناسبی نیستند. در حالی که دیوارها با آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا بدون عایق حرارتی عملکرد بهتری را دارا هستند؛ از میان این دیوارها، دیوار با بلوک لیکا بدون عایق حرارتی مناسب ترین رفتار حرارتی و دیوارها با بلوک هبلکس و آجر سوراخدار هر دو بدون عایق حرارتی به ترتیب در رتبه دوم و سوم در جهت دستیابی به آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی قرار می گیرند.
بازتاب باورهای دینی و فرهنگی عصر صفوی در نمادپردازی نگاره های نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا (با تأکید بر دو داستان «یوسف و زلیخا» و «لیلی و مجنون»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
87 - 101
حوزههای تخصصی:
نمادپردازی شیوه بیانی رمزآمیز و موثر در انتقال معناست که در ادوار مختلف، مورد توجه نگارگران ایرانی بوده است. به ویژه عصر صفوی که در آن با رسمیت بخشیدن مذهب شیعی و گرایش دربار و کارگاه های هنری به مصورسازی مضامین عرفانی، کاربرد عناصر نمادین بیش از پیش مطرح گردید. از جمله این کارگاه ها، کارگاه شاهزاده ابراهیم میرزا در مشهد بود که هم به دلیل اهمیت مذهبی و فرهنگی خراسان و هم مصورسازی نسخ فاخری چون هفت اورنگ جامی در آن، مورد توجه بوده است. نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا برگرفته از داستان های جامی است مانند داستان یوسف وزلیخا، که در قرآن کریم و کتب دیگر ادیان آمده و یا داستان لیلی و مجنون که مکرر در ادبیات و فرهنگ ایران بازتاب یافته است. هدف از پژوهش حاضر این است که ضمن بررسی تطبیقی نمادپردازی در نگاره های این دو داستان، رابطه آن با مضامین مختلفی چون باورهای دینی و فرهنگی این دوره را مشخص کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم: 1- فرهنگ و باورهای دینی عصر صفوی چگونه در نمادپردازی دو داستان بازتاب یافته است؟ 2- چه ارتباطی بین نمادپردازی در نگاره های داستان «یوسف و زلیخا» و «لیلی و مجنون» موجود در نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا با فرهنگ و باورهای دینی ایرانیان در عصر صفوی وجود دارد؟ روش پژوهش تطبیقی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگارگران هفت اورنگ از انواع نمادهای فرارونده دینی، فرهنگی و هنری در انتقال باورهای دینی و فرهنگی عصر خود سود جسته اند که کاربرد برخی چون نیلوفر و اسلیمی به تبع از سنت نگارگری دوره صفوی و برخی چون ققنوس و اژدها بر مبنای اساطیر و فرهنگ و نمادی چون کلاه قزلباش منطبق با باورهای مذهبی عصر صفویست. بعلاوه با وجود شباهت های بسیار در استفاده از نمادهای فرارونده هنری، نمادپردازی دو داستان متاثر از محتوای دینی و فرهنگی نگاره ها، متفاوت است.
مطالعه تحولات تمثال های نقاشی شده مینایی با تصویرشاهان وشاهزادگان دردوره قاجار (فتحعلی شاه تا انتهای دوره ناصرالدین شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
145 - 169
حوزههای تخصصی:
هنر پیکرنگاری درباری از هنرهای اصلی دوره قاجار است و درهنرهای مختلف این دوره دیده می شود. یکی از هنرهای وابسته به پیکرنگاری ترکیب نقاشی و جواهر به صورت تمثال های مینایی نقاشی شده است که نمادین بوده و دارای ویژگی های تزیینی است و معمولاً به نمایندگان خارجی اهدا می شده است. در دوره فتحعلی شاه برای هدیه به سفرای خارجی ساخت مدال آغاز شد و در دوره های بعد هم ادامه یافت. موضوع تمثال های نقاشی شده، چهره شاه در وسط قابی دایره یا بیضی شکل بود که به عنوان پیش کش به نمایندگان داخلی و دول خارجی اهدا می شد، باتزیینات طلا و جواهر دردورقاب نقاشی شده همراه بود. هدف از این پژوهش مطالعه تمثال های نقاشی شده دوره قاجار و بررسی نمونه های آن از دوره فتحعلی شاه تا انتهای دوره ناصری است که در حراج های مختلف دنیا ارائه شده است. سؤال اصلی این پژوهش به این قراراست: تمثال های نقاشی شده دوره قاجار دارای چه ویژگی های ساختاری و محتوایی درهر دوره قاجاراست؟ روش تحقیق در پژوهش پیش رو توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج این پژوهش در بررسی تمثال ها نشان می دهد، درتمامی ابعاد، قوانین پیکرنگاری در نقاشی این دوره درتمثال های کوچک نیز رعایت می شده و مضمون آن ها چهره شاه در اندازه کوچک بوده و به صورت یاد بودی تزیینی و جواهرنشان تهیه می شده است. در دوره فتحعلی شاه جواهر بیشتری استفاده می شده است و دوره فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه پرتعدادترین دوره در خلق این تمثال ها است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد تلفیق هنر و سیاست در تمثال های دوره قاجار از طریق به کارگیری نمادهای قدرت در تصاویر دیده می شود و هر چه از دوره فتحعلی شاه به دوره ناصرالدین شاه از تعداد جواهرات مصرفی کاسته می شود. به کارگیری فراوان تمثال در همه دوره قاجار را می توان تلاشی در جهت مشروعیت بخشیدن به سلطنت دانست. اکثرتمثال ها برای اهدا به سفرای خارجی کارشده و هنر زیبای نقاشی روی مینا و ترکیب آن با جواهر تشکیل شده است و با سنجاق به لباس نصب می شده است. بعضی از این تمثال ها در پشت کار نیز دارای نقاشی بوده و برخی در پشت ساده و تک رنگ می باشند. تولید در دوره اول قاجار بیشتر و سپس دوره ناصری و کمترین موارد دوره محمدشاه است. جواهرات در دوره فتحعلی شاه بیشترین کاربرد درتمثال ها را در همه دوره ها داشته است. سیر چهره شاه از آرمان گرایی به سمت واقع گرایی مسیر نقاشی پیکرنگاری این دوره را طی می کند.
بررسی و تحلیل شاخصه های نمادین در نگاره های دوره تیموری
حوزههای تخصصی:
هنر نگارگری در ایران از گذشته مورد توجه هنرمندان و هنردوستان بوده است و در ادوار مختلف شاخصه های مربوط به خود را داشته است، و هنرمندان بسیاری در زمینه نگارگری پروش یافته اند تا به این هنر بی بدیل خدمت کرده باشند. دوره تیموری یکی از درخشان ترین دوره های هنر اسلامی به شمار می رود. در این دوره هنر نگارگری مسیر تکامل خود را طی کرده است و عصر باشکوهی را در هنر نگارگری رقم زده است. شاخصه های نمادین در نگاره های دوره اسلامی تجلی روح هنری و سبک مکاتب ایرانی را منعکس می کند، و نمادگرایی را می توان ابزاری برای بیان تصویری آثار نگارگری ایرانی در نظر گرفت. پژوهش حاضر، به خوانش نگارگری های انتخابی از دوره تیموری بر پایه نمادشناسی و بر اساس طبقه بندی فرم، ترکیب بندی، نمادهای هندسی، مضامین اسطوره ای و عناصر تلفیقی در این نگاره ها پرداخته می شود. مسئله ای که در این پژوهش مطرح می شود این است نگارگران دوره تیموری چگونه در بازتاب اندیشه های خود چگونه از عناصر بصری استفاده کرده اند؟ این پژوهش از این رو حائز اهمیت است که نگارگر ایرانی در فضای نمادین به خلق و آفرینش آثار باشکوه می پردازد و پیوندی معنادار و بامفهوم در فضای چیدمان این آثار فراهم می سازد. روش این پژوهش توصیفی -تحلیلی می باشد؛ و از این رو در تلاش است که به معنای نمادین نگاره های دوره تیموری پرداخته شود و پرده از اسرار و رموز این نگاره ها در بستر حکمت ایرانی آشکار سازد. نتایج نشان می دهد؛ این نگاره ها بر خواسته از عقاید، اندیشه های عرفانی در دوره تیموری است، که نمایانگر هویت ایرانی و اسطوره ای است.
تحلیل و طبقه بندی شیوه های تولید و تزیین سجاده های پارچه ای موجود در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
124 - 138
حوزههای تخصصی:
سجاده به عنوان یکی از منسوجات کاربردی برای اقامه نماز معمولاً با استفاده از بافت یا عملیات تکمیلی همچون سوزن دوزی و چاپ، با طرح محرابی تهیه می شود. جایگاه جغرافیایی و فرهنگی نمازگزاران و البته موقعیت اجتماعی آنها از جمله عوامل مهمی هستند که جنس، طرح و تزیین سجاده را تحت تأثیر قرار می دهند. ظاهراً بایست بهبود کیفی قالیچه های جانمازی را متناظر با رواج تشیع در عهد صفوی جستجو کرد اما به نظر می رسد سجاده های مبتنی بر بافت تار و پودی به روش ساده یا پیچیده (پارچه)، ابداع جدیدتری باشد که بر اساس نمونه های موجود، سابقه آن در ایران از عصر قاجار قابل بازیابی است. البته که پارچه با طرح محرابی، کارکردهای دیگری نیز دارد که مسئله پژوهش حاضر به حساب نمی آید. هدف این پژوهش، تحلیل و طبقه بندی انواع سجاده های قاجاری است که در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری شده و در قالب منسوجات دستگاهی درمقابل اقسام داری همچون قالی تعریف می شوند بنابراین پرسش آن است: چگونه می توان براساس شیوه های تولید و تزیین سجاده های پارچه ای محفوظ در موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن، نسبت به تحلیل و طبقه بندی آنها اقدام کرد؟ جهت انجام این مطالعه تاریخی به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای، نسبت به نمونه گیری سیزده قطعه به شیوه هدفمند اقدام شد. نتیجه نشان داد بیشتر سجاده های پارچه ای موزه ویکتوریا و آلبرت لندن با استفاده از عملیات تکمیلی همچون انواع روش-های سوزن دوزی مبتنی بر نخ کشی تاروپود پارچه یا پنبه دوزی و چاپ قلمکار تولید شده و فقط تعداد نمونه معدودی با تکنیک-های حین بافت اجرا شده اند. سجاده های سوزن دوزی به شیوه نخ کشی تار و پود پارچه با بیشترین کمیت آماری و محدودیت رنگی (سفید)، کوچک ترین ابعاد را دارند و انواع پنبه دوزی که به لحاظ کمّی در مرتبه بعدی قرار می گیرند، بزرگ ترین اندازه ها را به خود اختصاص می دهند. سجاده های قلمکار از برخی جهات همچون ابعاد بزرگ، طبیعت گرایی و گستردگی رنگ پردازی نظیر انواع پنبه دوزی هستند. درباره نقش-پردازی سجاده ها، صور هندسی و گیاهی نسبت به دیگر اقسام پیشی دارد اما کتیبه نگاری و نقش مایه های انسانی و جمادی نیز قابل بازیابی است.
جایگاه پله در پیوند با زندگی ساکنین خانه های تاریخی دزفول بر اساس مدل مکان کانتر (خانه های دوره های قاجار و پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پله در خانه های ایرانی همچون خانه های تاریخی دزفول می تواند علاوه بر جنبه ارتباطی آن، تجربه زیستی متفاوتی را برای ساکنین آن رقم زند و در جایگاه مکان ارزیابی گردد. این پژوهش که قصد دارد با استفاده از مدل کانتر جایگاه پله را در خانه های تاریخی دزفول ارزیابی نماید، با رویکردی کیفی و با اتکا به روش تئوری داده بنیاد انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنین خانه ها، برداشت های پلانی و مشاهدات میدانی، حاصل و با کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. 26 نمونه از خانه هایی که معیارهای انتخاب پژوهش را داشته اند، شناسایی و مستندات لازم برای تحلیل یکایک آنها گردآوری شد. اصلی ترین معیارهای انتخاب نمونه ها، رواج در دوره زمانی خود و دسترسی به آنها بوده است. یافته ها حاکی از این است، نقش پله در سه دسته «فعالیت»، «کالبد» و «معنا» در برگیرنده مقولاتی است که بیش از یک فضای ارتباطی در خانه های تاریخی دزفول به ایفای نقش می پردازد. «اجتماع پذیری»، «سلسله مراتب فضایی»، «نماد و نشانه»، «هویت پذیری»، «خاطره انگیزی»، «تداوم و پیوستگی فضایی»، «مرزبندی» و «غنای بصری» از جمله نقش های پله در خانه های تاریخی دزفول هستند. بطور کلی پله در خانه های دزفول، با انطباق فعالیت های انسانی با کالبد معماری از طریق همگرایی سه مؤلفه مذکور سیستمی یکپارچه را پیکربندی نموده است.
مقایسه تطبیقی شخصیتِ قهرمان در تعزیه شهادت امام حسین (ع) با الگوی سفرِ قهرمان جوزف کمبل
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴)
119 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف بنیادین این پژوهش، تحلیلِ شخصیت قهرمانی دینی، بر بستری تطبیقی با قهرمان اسطوره ای است. لذا مسئله بنیادین این تحقیق آن است که شخصیت امام حسین(ع) به عنوان یک قهرمان دینی در نمایشِ تعزیه، تا چه حد با الگوی سفرِ قهرمانِ جوزف کمبل که یک روایتِ یگانه از ساختار مشترک میان تمام داستان های اسطوره ای است، همخوانی و قرابت دارد. برای یافتن پاسخ این پرسش، با استفاده از پژوهشی بنیادین، مبتنی بر شیوه کیفی و به طور اخص، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، بر بنیان مطالعه ای تطبیقی، و همچنین تحقیقی مستند بر اسنادِ کتابخانه ای انجام شده و داده ها به شیوه استقراریی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از درک نظریه کمبل و بازخوانی مراحل آن از متن تعزیه، به رغم افتراق هایی که در این دو زیست قهرمانانه مبتنی بر ابعاد درونی شخصیت قهرمانِ اسطوره ای و دینی وجود دارد، اما یافته های این تحقیق بر آن اذعان دارد که قهرمانِ تعزیه شهادتِ امام حسین(ع) تا حد زیادی با قهرمان اسطوره ای در الگوی کمبل مطابقت دارد. قهرمانِ تعزیه مراحل «عزیمت» و «تشرف» را همانند قهرمانِ اسطوره ای طی می کند، اما در مرحله «بازگشت»، تفاوت هایی میان این دو دیده می شود که بنا بر اعتقادات شیعیان مبتنی بر زندگی و رستگاری بعد از شهادت قابل توجیه است. انطباق قهرمانِ دینی تعزیه با قهرمان اسطوره ای کمبل نشان از سیر حرکتی مشابه در جهت کمال میان دو وضعیت متفاوت از شخصیتِ قهرمان دارد. چنانکه حرکت، تغییر و رشد لازمه شخصیتِ قهرمان در هر بستری است. همچنین قهرمانِ تعزیه مراحل دیگری را در جهت سلوک روحانی خود طی می کند که منجر به تأثیرگذاری بیشتر و پایداریش در اذهان جامعه می شود.
مستندنگاری، حفاظت و مرمت نقش برجسته ساسانی بهرام دوم در محوطه نقش رستم
حوزههای تخصصی:
نقش برجسته های ساسانی از مهمترین آثار تاریخی ایران باستان هستند که محل اصلی نمایش این نوع نقش ها استان فارس است. در حدود 30 عدد نقش برجسته ساسانی در استان فارس وجود دارد که موضوع اصلی این نقش برجسته ها صحنه های القاء قدرت، دیهیم بخشی و یا صحنه های جنگ و شکار است. متأسفانه بسیاری از این نقش برجسته ها به دلیل این که در فضای باز قرار داشته و عموماً تحت تأثیر شرایط اقلیمی می باشند، بسته به نوع سنگ موردنظر و موقعیت مکانی، در طول سالیان، آسیب هایی را متحمل شده اند. برنامه مطالعه، مستندنگاری، تهیه طرح حفاظت و مرمت این مجموعه نقش برجسته ها از نظر تاریخی برای تاریخ و میراث فرهنگی کشور اهمیت بسیار دارد. بالغ بر 11 عدد از این نقش برجسته ها و همچنین کتیبه های خطی متعددی در مجموعه نقش رستم قرار دارد که همگی در فضای روباز و در معرض تهاجم عوامل محیطی (بارش باران، باد، دما و غیره) قرار دارند و همه این عوامل باعث فرسایش تدریجی این نگاره ها گردیده اند. پرسش اصلی در این مقاله در زمینه نحوه و روند مطالعات، آسیب شناسی، آسیب نگاری و اجرای مرمت یک اثر صخره ای بوده است. در جهت جوابگویی به مشکلات نقش برجسته بهرام دوم پس از انجام مستندنگاری و آسیب نگاری اثر مطالعات بصورت آزمایشگاهی و میدانی به انجام رسید. در همین باره مطالعات آزمایشگاهی با مطالعه مشخصات فیزیکی، بررسی های پتروگرافی و آزمایشات دستگاهی XRD، XRF همراه بوده است. بر اساس این مطالعات نمونه های سنگ به طورکامل از کلسیت با مقادیر کمی منگنوکلسیت تشکیل شده است. وقوع هوازدگی فیزیکی و شیمیایی در ساختار سنگ آهک به ایجاد اشکال مختلف آسیب همانند تورق، ترک، شکستگی در سطح نقش برجسته بهرام دوم بوده است. همچنین به منظور حل بخشی از مشکلات فرسایشی بر روی نقش برجسته برخی اقدامات اضطراری حفاظت و مرمت با تمرکز بر استحکام بخشی و مقاوم نمودن سطح در برابر عوامل فرساینده برنامه ریزی و اجرا شد.
تحلیل تطبیقی بازنمایی جنسیت در تابلوی «سوگند هوراتی ها» ژاک لویی داوید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه زن و بازنمایی جنسیت در جهان هنر کلاسیک یکی از دغدغه های پژوهشگران معاصر است، این پژوهش با اتخاذ رویکرد انتقادی با هدف انطباق مفهوم جنسیت بر تابلوی سوگند هوراتی ها از نظریات فیلسوف پست مدرن، "هلن سیکسو"، بهره گرفته و بر تقابل "مرد زن" و فروکاستن جایگاه "زن"در زبان بصری داوید تمرکز دارد و هدف این تحقیق آن است تا دریابد روابط قدرتِ جامعه مردسالار قرن هجدهم فرانسه، چگونه در زبان بصری داوید نمود یافته و مفهوم جنسیتی شده "زن" را باز تعریف و بازنمایی کرده است. این نقد؛ با بهره گیری از چهار گام تعریف شده در شیوه "ادموند بورکه فلدمن"، نخست در مرحله توصیف، خاستگاه کلامی رواییِ تابلو؛ یعنی نمایش نامه "هُراس" و کتاب "آغاز تمدن روم"را موردتوجه قرار داده آن گاه به خاستگاه تصویری تابلو یعنی تابلوی "سوگند بروتوس" اثر "گوین همیلتون" و ژست فراموش شده "سلام رومی" پرداخته است. در گام دوم با تجزیه فرمالیستی مشخص شد مناسبات فرم ، رنگ و ترکیب بندی نیز بر پایه اصالت مردان و به حاشیه راندن زنان شکل گرفته اند. در گام های سوم و چهارم طی تفسیر و داوری با گذری روانکاوانه به کودکی داوید دریافتیم، داوید پدرش را در یک دوئل ازدست داده، مادرش او را ترک کرده و عموهای معمارش سرپرستی او را برعهده گرفته اند بر همین مبنا زیست هنری داوید حاکی از آرمان خواهی و مرگ برای آرمان؛ زن ستیزی و توجه و تأکیدِ بر معماری است. نتیجه این خوانش انتقادی نشان داد بنیان های آرمان گرایانه، پدرسالارانه و زن ستیزانه حاکم بر تفکر داوید همگی در این تابلو گردآمده اند و بیان گر عقده ها و امیال سرکوب شده کودکی او هستند. پس از داوید این تابلو به عنوان مظهر آرمان گرایی افراطی مورد توجه فاشیست ها قرار و سلام رومی بازسازی شده در این تابلو را در خدمت آرمان های افراطی خود قرار دادند.
بازشناسی و تحلیل ابعاد صوری و ساختاری قالی مُهاجران (مارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیشِ رو، حاصل جستجوی میدانی برای یافتن و مطالعه طرحهای بازمانده از زمان حیات و رونق قالیبافی در مهاجران و معرفی آنهاست. مهاجران از روستاهای ارمنی نشین و یکی از مهمترین کانونهای بافندگی اراک درگذشته بود که امروزه کالبد روستا و هنر قالیبافی آن از بین رفته است. قالی مهاجران ضمن تأثیرپذیری از نظام بافندگی اراک، دارای طرح و نقشهای باهویت است که تاکنون در منظومه پژوهش وارد نشده و جامعه پژوهش از مطالعه و معرفی آن غفلت ورزیده است؛ بنابراین بازشناسی و بررسی ابعاد فنی و زیباشناختی قالی مهاجران هدف این پژوهش است. از این رهگذر، با جستجو در پایگاههای دارنده قالی ایران، تعداد 31 نمونه متفاوت و متنوع از میان شمار زیادی از قالیهای مهاجران انتخاب و جهت تحلیل و معرفی، مطالعه و بررسی شدند. بر این اساس، پرسش اصلی این است که ابعاد فنی و زیباییشناختی قالی مهاجران کدام است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد در قالی مهاجران، صرفاً نقوش گیاهی انتزاعی و تجریدی در قالب گلدسته ها و بوته ها و همچنین گلدانهای گنبدی و محرابیشکل بهصورت ترکیب بندی انتشار، نقشپردازی شدهاند. همچنین سازه مرکزی یا نقشمایه ترنج بهصورت صلیبگون و شبیه به آنچه در قالی لیلیان دیده میشود، وجود دارد. به واقع ساختار و ماهیت قالی مهاجران بهویژه در طراحی و قاب بندی و فضاسازی نقشمایه ها بسیار شبیه و نزدیک به قالی لیلیان در خمین است و این نشاندهنده حفظ ویژگیهای صوری و دیداری طرحها و نقشههای قالیهای ارمنیباف ایران است که شاید ریشه در قالی ارمنستان بهعنوان خاستگاه نخستین این قالی ها باشد. این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین شیوه گردآوری داده ها، جستجو در بازار اراک و مجموعه های معتبر جهانی است.
شهر مولد مبتنی بر طبیعت، رویکردی نوین در حوزه توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
90-60
حوزههای تخصصی:
اهداف: شهرها و مناطق اطراف آن ها مراکز ایجاد فرصت و شکوفایی هستند و در واقع به عنوان قطب های مهم برای فرصت های اقتصادی، نوآوری، کار آفرینی، تولید و تعامل اجتماعی و فرهنگی عمل می کنند. در عین حال شهر ها کانون هایی هستند که اکوسیستم ها از آستانه های عملکردی خود عبورکرده و با افزایش تقاضاها و فشارها بر منابع طبیعی، نابرابری ها و آسیب پذیری ها را بیش از پیش تقویت می کنند. از این رو زمان آن است تا از مدل مبتنی بر استخراج به یک مدل تجدید پذیر، انعطاف پذیر و مبتنی بر طبیعت که محدودیت های جهان ما را می پذیرد،حرکت کنیم. روش ها: این پژوهش با هدف شناسایی مفهوم شهر مولد به عنوان مفهومی بدیع در حوزه شهرسازی، از طریق روش مرور نظام مند مبتنی بر الگوی چهار مرحله ای با تدوین استراتژی جستجوی مقالات و فرآیند جستجو با واژگان «شهرمولد»، «شهرسازی مولد»، «بهره وری شهری» و «شهر طبیعت» در پایگاه های استنادی برتر آغاز گردید، در جستجوی اولیه 214 مقاله در سالهای 2013 تا 2022 شناسایی شدند که از این تعداد، 68 مقاله به منظور پاسخ به سؤالات پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش مبین آن است که سازگاری با تغییرات آب و هوایی و تاب آوری در برابر مخاطرات زیست محیطی مستلزم یک دیدگاه بلندمدت مبتنی بر درک طبیعت است. نتیجه گیری: ازاینرو بکارگیری مفهوم شهرمولد در قالب یک رویکرد مبتنی بر طبیعت وآینده نگر که قادر است طبیعت را به عنوان نیروی محرکه در خود جای دهد و ضمن کاهش فشار ها بر منابع طبیعی، باز آفرینی اجتماعی، دوام پذیری اقتصادی، پایداری اکولوژیکی و تداوم عملکردی - فضایی شهر ها را در مقابله با چالش ها و مخاطرات زیست محیطی پیش رو تضمین نماید، در برنامه های توسعه شهری معاصر ضروری به نظر می رسد.
برنامه ریزی منطقه ای بیوفیلیک در مشکین دشت کرج با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
85-67
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این مقاله تبیین برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و اجرای نمونه ای آن در مشکین دشت کرج است. هدف اصلی معرفی «طبیعت» و «محیط زیست» گیاهی و جانوری به عنوان یک منبع الهام بی پایان و البته هماهنگ با طبیعت و سازواره های طبیعی برای ایده یابی، راهبری، هدایت، اجرا و مدیریت نظام برنامه ریزی منطقه ای است؛ نوعی از نظام برنامه ریزی منطقه ای که «اهداف توسعه هزاره» سازمان ملل متحد را با درک عمیق از «خدمات فرهنگی اکوسیستم» محقق می سازد. روش ها: روش تحقیق تلفیقی از روش های توصیفی و تحلیلی است و با بررسی شواهد به دست آمده از نمونه های منتخب (با انتخاب هدفمند) از میان نمونه های شاخص محیط زیست گیاهی و جانوری، به شناخت و توصیفِ هندسه پنهان آن ها مبادرت می ورزد. یافته ها: ظرفیت اکوسیستم گردشگری طبیعی عامل اساسی در توسعه بیوفیلیک به حساب می آید: 1- شاخص « میزان طبیعی بودن» یا پتانسیل گردشگری (RPI)، 2- دوری و نزدیکی و دسترسی (RA)، و 3- محاسبه طیف «فرصت گردشگری» نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بهترین راه حفاظت و پاسداشت محیط زیست گیاهی و جانوری؛ برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد است. راه حلی که چهار پایه دارد: 1- جامع نگری و برنامه ریزی پهنانگر، 2- به کارگیری ظرفیت خدمات فرهنگی اکوسیستم برای توسعه متناسب با بوم، 3- تاکید بر توسعه نرم و کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و 4- آموزش مدیریت و آموزش محیط زیست در تعامل گروه های ذی نفع و ذی نفوذ.
رویکرد طراحی مبنا سلامت ساکنان در تعامل انتخاب مصالح ساختمانی و محیط زیست سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۱۴۸-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: در رویکرد جامع به «معماری سالم»، فضای داخل و خارج ساختمان به عنوان یک محیط زیست یکپارچه تحلیل می شود؛ موضوعی که با درک جامع از محیط زیست آغاز شده، به حوزه استفاده از مصالح نوین ساختمانی منتهی می شود. هدف اصلی پژوهش، معرفی الگوی «ساختمان سالم» در تعامل انتخاب مصالح ساختمانی، رایانش زیستی و محیط زیست سالم است. روش ها: روش شناسی پژوهش بر «اشباع نظری» حاصل از پیشینه پژوهش استوار شده است. برای تایید روایی و پایایی پژوهش از جمعبندی نظرات متخصصین در حوزه سلامت ساکنان در خانه و سلامت کارکنان در محل کار استفاده شده است. بر اساس چارچوب نظری پژوهش در نظریه معماری سرآمد، مقایسه «کیفیت ساختمان سالم» با سه متغیر «شیمی ساختمان»، «بیولوژی ساختمان» و «فیزیک ساختمان»؛ و «نظر ساکنان» با سه متغیر «بهره وری انرژی»، «رضایت ساکنان» و «سلامت ساکنان»؛ ارزیابی می شود. یافته ها: نتایج کمی و عددی پژوهش بر اهمیت و رابطه مفهوم «کیفیت ساختمان سالم» با مقوله «نظر ساکنان» اشاره دارد و نشان می دهد که می توان با کمک الگوهای مبتنی بر غربالگری با کارایی بالا، نسبت به کنترل مواد شیمیایی خطرناک در صنعت ساختمان، و استفاده بهینه از مصالح نوین ساختمانی در فرآیند طراحی و اجرا تاکید داشت. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش مدلی یکپارچه از فرآیند طراحی و اجرای ساختمان مبتنی بر دانش شیمی ساختمان را معرفی می کنه که با تاکید بر سلامت ساکنان، کارکنان و استفاده کنندگان؛ بر اهمیت جایگاه آموزش و مدیریت محیط زیست، در انتخاب بهینه مصالح دوستدار طبیعت و رایانش زیستی مصالح نوترکیب تاکید دارد.
سنجش پایداری توسعه در کلانشهرها با رویکرد طراحی یک فضای رقابت پذیر در سطح منطقه ای و ملی؛ مطالعه موردی: منطقه بزرگ کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
113 - 129
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی و جهانی شدن شبکه شهرها، رقابت اقتصادی برای ارتقاء جایگاه رقابت پذیری را میان شهرها اجتناب ناپذیر کرده است. با توجه به اینکه جهانی شدن بستری برای تحلیل رقابت پذیری شهری فراهم کرده است، نادیده گرفتن آن تحلیل های بعدی در خصوص رقابت پذیری شهرها را ناقص می کند؛ از این رو در این پژوهش یک چشم انداز توسعه پایدار که ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، کالبدی رقابت پذیری شهری را در بر می گیرد، در نظر گرفته شده است. هدف این پژوهش ارزیابی مقایسه ای شاخص توسعه پایدار شهری چهار کلانشهر(تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز) می باشد، برای سنجش پایداری با رویکرد رقابت پذیری از 33 شاخص مختلف اقتصادی اجتماعی و کالبدی استفاده شد. در ابتدا شاخص ها به شیوه پایه اطلاعاتی، وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی شد و با یکدیگر مقایسه گردید سپس با استفاده از مدل AHP هریک از مولفه ها وزن دهی شدند و با بکارگیری از مدل ویکور چهار کلانشهر از لحاظ توسعه پایدار رتبه بندی گردیده اند و در پایان از نرم افزار میک مک برای استخراج ماتریس تاثیر گذارشاخص ها بر یکدیگر با روش مستقیم و غیرمستقیم پیشران موثر و کلیدی از جمله: نرخ رشد جمعیت در آینده، بعد خانوار، میزان مهاجران وارد شده، میزان جوانی جمعیت، تراکم جمعیتی، افزایش نرخ فعالیت، افزایش درصد باسوادی در میان مردان و زنان، کاهش نرخ بیکاری وکاهش نرخ بیکاری در میان افراد تحصیل کرده و همچنین کاهش درصد مهاجران خارج شده به عنوان عامل و پیشران های موثر بر توسعه پایدار انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد کلانشهر مشهد با شاخص 0.00 در رتبه 1 و کلانشهر تبریز با شاخص 0.989در رتبه4و کلانشهر اصفهان و شیراز با شاخص 133/0و 989/0 به ترتیب در رتبه 3 و 4 قرار گرفته اند.
تدوین ضابطه ای برای حداقل ابعاد الزامی بالکن در مسکن آپارتمانی شهر رشت از منظر استفاده پذیری فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلایل مختلف غالباً مساحت اندک و نامناسبی از مسکن آپارتمانی در ایران و از جمله شهر رشت به فضاهای نیمه باز خصوصی اختصاص می یابد که این امر منجر به کاهش محسوس استفاده پذیری این فضاها می گردد. پژوهش حاضر تلاش می نماید تا نقش ضوابط ساختمانی را در زمینه بهبود استفاده پذیری این فضاها بررسی نماید. در این پژوهش، در گام نخست با رجوع به تجربیات بین المللی، ضوابط ساختمانی مربوط به ابعاد حداقلی بالکن در انگلستان، استرالیا، سنگاپور، ژاپن، دوبی، لوکزامبورگ و هلند مورد مطالعه تحلیلی قرار می گیرد. سپس مروری بر ضوابط ساختمانی مرتبط در نظام کنترل ساختمانی فعلی ایران و به طور خاص شهر رشت انجام می گردد. در ادامه بر اساس استدلال منطقی تلاش می شود تا تعریفی برای «تراس حداقلی استفاده پذیر» برای این شهر ارائه و مساحت و ابعاد الزامی آن محاسبه شود. سپس، تلاش می شود تا تصویری از وضع موجود طراحی فضاهای نیمه باز خصوصی در مسکن آپارتمانی متداول شهر رشت در مقایسه با ضابطه پیشنهادی در پژوهش حاضر ترسیم گردد. جهت انجام این کار به نقشه های مسکن آپارتمانی تایید شده توسط واحد کنترل نقشه سازمان نظام مهندسی ساختمان شهر رشت مراجعه گردید و کلیه نقشه های مسکن آپارتمانی سه طبقه به بالا که در بازه زمانی بهمن 1399 تا فروردین 1400 در این سازمان تایید شده بودند، شامل 340 واحد آپارتمان با مجموع 401 بالکن، به عنوان نمونه بررسی شدند. بررسی اخیر حاکی از آن بوده است که اولاً درصد اندکی از تراس های فعلی که در مسکن آپارتمانی در شهر رشت طراحی می شوند (17%)، ضابطه پیشنهادی را رعایت می کنند، لذا از نظر استفاده پذیری وضعیت نامطلوبی دارند. ثانیاً، درصورتی که ضابطه ابعاد و مساحت حداقلی برای تراس ها صرف نظر از تعداد اتاق خواب های واحد مسکونی در قالب یک تراس حداقلی دونفره تدوین گردد، چشم انداز نسبتاً بهتری از نظر قابلیت اجرایی خواهد داشت. مقاله با بحث و پیشنهادهای پایانی به اتمام می رسد.
دستیابی به مؤلفه های ارزیابی و گزینش روش مناسبِ مداخله مرمتی در میراث معماری مبتنی بر اسناد بین المللی حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بناهای تاریخی به واسطه وجود ارزش های متنوع در ماهیت اصیل خود، شایسته حفاظت و انتقال به نسل های آتی هستند. حفاظت از این ابنیه در برابر مخاطرات طبیعی و فرسودگی های حاصل از تطویل عمر آن ها از جمله امور رایج در رابطه با میراث معماری است که با ورود به روند طبیعی زندگی اثر و اعمال تغییراتی در آن از طریق مداخلات مرمتی صورت می پذیرد. مداخلات مرمتی به دلیل حساسیت های موجود پیرامون نقش آن ها در تداوم حیات اثر و هم چنین حفظ اصالت و ارزش های میراثی آن، عموماً با چالش هایی مواجه اند که مرمت گران را دچار دشواری هایی در زمینه انتخاب روش ها و فنون مرمتی مناسب می نمایند. از این رو به نظر می رسد که مرمت گران نیاز به مؤلفه هایی جهت تسهیل ارزیابی و گزینش روش ها و فنون مرمتی مناسب و کاهش معضلات پیش روی خود در این رابطه دارند. مناسب ترین بستر جهت دستیابی به چنین مؤلفه هایی، اصول و رهنمودهای موجود در قالب اسناد بین المللی حفاظت حاصل از نشست های تخصصی کارشناسان این حوزه در دهه های گذشته است. از این جهت و با توجه به اهمیت موضوع، دستیابی به مؤلفه های ارزیابی و گزینش روش مناسبِ مداخله مرمتی در میراث معماری مبتنی بر محتوای اسناد بین المللی حفاظت به عنوان هدف اصلی پژوهش برگزیده شده است. پژوهش دارای رویکرد کیفی است و از راهبرد استقرایی سود می برد. داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از بررسی اسنادی به عنوان یکی از تکنیک های مطالعات کتابخانه ای، گردآوری شده و چگونگی تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز بر مبنای تئوری زمینه ای و استفاده از نرم افزار Maxqda صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از پژوهش شامل ۳۹ مؤلفه در چهار گروه مؤلفه های ارزیابی هدف مداخله با تأکید بر حفظ ارزش های میراثی، حفظ اصالت اثر و اهمیت فرهنگی مکان، مؤلفه های ارزیابی منطق، تناسب و فرآیند اقدام، مؤلفه های سنجش سطح و نوع مداخله به ویژه برگشت پذیری و حداقل مداخله و همچنین مؤلفه های ارزیابی نهایی مداخله منتخب، ارائه گردیده است.
صورت شناسی مزارع مسکون تاریخی در اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۳)
431 - 448
حوزههای تخصصی:
اقلیم گرم و خشک مرکزی ایران محل شکل گیری مزارع تاریخی از قرون اولیه اسلامی تا دوره پهلوی بوده است. در این اقلیم و در جریان پژوهش های اخیر، 42 باب مزرعه در پیرامون شهرهایی چون قم، اصفهان، کاشان و یزد شناسایی و مستند شده اند. این مزارع دارای قابلیت های کالبدی و کارکردی ویژه هستند و بخشی از زیست معیشتی و میراث کشاورزی ایران را شکل داده اند. مسئله تحقیق، کمبود پژوهش درباره ویژگی های شکلی و صورت های متنوع مزارع تاریخی است. هدف تحقیق، شناخت عمیق تر مزارع تاریخی در اقلیم گرم و خشک مرکز ایران است. بر این اساس دو سؤال درباره عناصر شکل دهندهِ صورت و دسته بندی آن ها مطرح شده است. در ادامه، تعداد 10باب از مزارع اربابی، انتخاب شده و با رهیافت تفسیرگرایی و راهبرد تفسیری تاریخی مورد تدقیق قرار گرفتند. یافته ها نشان داده است در مقیاس نظام پهنه بندی، هر مزرعه دارای سه نوع پهنه؛ کالبدی، کشتخوانی و عرفی (منظری) است. از نظر الگوی توزیع و هم نشینیِ عناصر، دو الگوی «خطی و متمرکز» وجود دارد و در مقیاس تنوع کاربری ها نیز مزارع به دو دسته «معتبر و محقر» تقسیم می شوند. براین اساس می توان مزارع مسکون تاریخی در ایران را به دو صورت الف)؛ قلاع کشتخوانی با الگوی متمرکز ب)؛ مجموعه های کشتخوانی با الگوی خطی دسته بندی نمود. اغلب مزارع شناسایی شده در این اقلیم دارای صورت «مجموعه های کشتخوانی با الگوی خطی» هستند و با دوره تاریخی شکل گیری شان ارتباط معنی داری دارند.
بررسی ویژگی های برج پناهگاه های تاریخی در اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
223 - 235
حوزههای تخصصی:
برج پناهگاه ها گونه ای از عناصر کالبدی هستند که توسط کشاورزان و افراد محلی در کنار زمین های کشاورزی، مزارع و در مسیر راه ها ساخته شده اند. اهالی روستاها و شهرها برای حفاظت از محصولات باغی، پایش راه ها، استراحت، دیدبانی و اقامت کوتاه مدت از آن ها استفاده می کردند. مطالعات میدانی نشان می دهدکه این گونه ها در محدوده شهرهای یزد و کاشان در اقلیم گرم و خشک ایران وجود دارند و تا قرن14 شمسی مورد استفاده قرار گرفتند و سپس بلا استفاده مانده و رها شده اند. مسئله تحقیق روند رو به رشد ویرانی و تغییر ماهیت برج ها در اثر فشار توسعه و تغییر سبک زندگی و نیاز به پژوهش در این باره است. این مقاله سعی کرده است تا با انتخاب 10 نمونه از برج پناهگاه ها در امتداد شهرهای کاشان و یزد در اقلیم گرم و خشک ایران و مقایسه با یکدیگر به شناخت عمیق تری نسبت به آن هادست یابد. به این منظور از رهیافت تفسیرگرایی و روش تفسیری تاریخی استفاده گردید و با شناخت ویژگی های کالبدی و کارکردی آن ها به گونه بندی برج ها پرداخته شد.بررسی ها نشان می دهد که برج پناهگاه ها دارای دو ویژگی کالبدی و کارکردی هستند و بر اساس 4 معیار؛ موقعیت، مالکیت، کارکرد، ساختار و هندسه گونه بندی می شوند. نتیجه این پژوهش در شناسایی دقیق تر برج های بیشتری در نقاط دیگر کمک خواهد کرد. با توجه به تأثیر برج پناهگاه های تاریخی در تأمین امنیت مجموعه های کشتخوانی و زیستی درگذشته می توان آن ها را به همین نام و ویژگی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رساند و چون در ارتباط با سایر ساختارهای مرتبط با میراث کشاورزی قرار دارند از منظر (GIAHS) و قرارگیری در فهرست (میراث کشاورزی با اهمیت جهانی) نیز قابل تحلیل و بررسی هستند.