مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رویداد
حوزه های تخصصی:
موفقیت در بحران به اداره اثربخش افراد و گروههایی که برای کنترل بحران بسیج شدهاند از یک سو و برقراری ارتباطات اثربخش برای اثرگذاری بر نظر عامه مردم از سوی دیگر بستگی دارد . در این مقاله ، پس از تعریف ساختهای «حادثه» ،«رویداد» و تبیین موضوعات قوی و ضعیف ، مراحلی که هر موضوع ممکن است طی نماید تا بحرانی گردد ، مشخص گردیده و پس از آن ، الزامات اساسی برای مدیریت اثربخش بحران تشریح و تحلیل شدهاند ...
شرحی بر نظریه تبیین در علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هواداران تبیین گرایی درباره هدف غایی مطالعه سیاسی و نتایج مترتب بر اصل علیت دچار افراط کاری هستند . گرایش این گروه از پژوهشگران به قیاس های قانون وار از امور تجربی، درک پیچیدگی پدیده ها و تحولات سیاسی را دشوارتر می کند. هدف از نگارش مقاله حاضر انتقاد از این دیدگاه و دفاع از روشی تبیینی است که به جنبه های توصیفی اهمیتی بیشتر قائل داده، چارچوب های تاریخی و اقتضاها را در نظر داشته و صرفاً مبتنی بر گرته برداری از علوم طبیعی نباشد. در همین ارتباط، مفهوم "علیت" به معنای رایج آن در علوم سیاسی مورد انتقاد قرار گرفته است. در نهایت ، نویسنده این نکته را بیان می کند که زمان کنار گذاشتن شیوه های صوری – استدلالی تبیین فرا رسیده و ترکیبی از تبیین و تفسیر نتایج بهتر به همراه خواهد داشت.
تأملی بر مسئله خدا در تفکر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خدا در تفکر هایدگر به سه شکل عمده ظاهر می شود: وجود، امر مقدس و آخرین خدا. یافت وجود، در تجربه قلبی هیبت رخ می دهد و کشف امر مقدس هنگام رویارویی با کار هنری ای که جامع ساحات چهارگانه باشد؛ اما آخرین خدا، موضوع انتظار است؛ خدایی که غیاب آن در سرود شاعر، به کلام درمی آید. وجود، کار هنری و غیاب خدا، هر سه، رویدادهای «از آن خود کننده» هستند؛ رویدادهایی که سبب می شوند سوژه شناسنده، با طبیعت متحد شود؛ از این رو، ادراک خدا، به عدول از تفکر منطقی مرسوم و ورود به قلمرو تفکر معنوی و دریافت قلبی بستگی دارد. از نظر هایدگر، شعر، مظهر و پیشوای چنین ادراکی است.
بررسی زیرساخت های شهر تهران برای میزبانی رویدادهای بزرگ ورزشی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیران پیشتاز در عرصه توسعه شهری، راهبرد های کلانی را دنبال می کنند تا در سطح جهانی مورد توجه قرار گیرند؛ بنابراین کانون توجه خود را به رویدادهای بزرگ ورزشی متمرکز می کنند. در این پژوهش، شهر تهران به عنوان کلان شهری که دارای برنامه های توسعه راهبردی است، از جنبه ظرفیت میزبانی رویدادهای بزرگ ورزشی ارزیابی و تحلیل شد. روش پژوهش کیفی و از نوع مطالعات اکتشافی است. با استفاده از چک لیست و مصاحبه نیمه هدایت شده با مدیران ارشد ورزش و استادان برجسته مدیریت ورزشی با سابقه برگزاری، مشارکت یا حضور در رویدادهای بزرگ ورزشی و بررسی پیشینه پژوهش، اطلاعات جمع آوری شد. یافته ها نشان داد شهر تهران برای برگزاری موفق رویدادهای ورزشی در مقایسه با استانداردهای میزبانی دارای مشکلات زیرساختی، حمل ونقل، اسکان و فضاهای ورزشی است. همچنین، منابع انسانی و مدیریتی متناسب با رویدادهای کلان ورزشی برنامه ریزی نشده است. وضعیت اقتصادی، اجتماعی و آب وهوای تهران و دیگر عامل های تعیین کننده در موفقیت میزبانی رویدادهای بزرگ ورزشی نیز شاخص های دیگر اثرگذار بر میزبانی بودند. تحلیل یافته ها نشان داد شهر تهران دارای زیرساخت های میزبانی برای رویدادهای بزرگ تک رشته ای (جام جهانی کشتی) و چندرشته ای ورزشی (بازی های آسیایی) است.
تبیین و ارائه الگوی بازآفرینی شهری فرهنگ محور با تأکید بر رویکرد نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
تغییر ماهیت توسعه اقتصادی در این قرن، سبب شده است که در بطن اقتصاد فراصنعتی، فعالیت های فرهنگی که در گذشته فرض می شد دارای اثرات جانبی بر بالندگی اقتصادی هستند، به تدریج نقش پررنگی در ادبیات برنامه ریزی شهری و بازآفرینی ایفا کرده اند؛ به گونه ای که بازآفرینی بر مبنای فرهنگ، به یکی از رایج ترین رویکردهای بازآفرینی در بسیاری از شهرهای دنیا تبدیل شده است. این درحالی است که با گذشت چند دهه از تجربه بازآفرینی در شهر های ایران، رویکرد بازآفرینی هنوز عمدتاً بر مبنای مرمت و بازسازی کالبدی مناطق فرسوده قرار دارد و با وجود منابع غنی فرهنگی، بهره برداری از این منابع به عنوان نیروی محرک بازآفرینی، کمتر مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری قرار گرفته است. اما به واقع فرهنگ دارای چه نقشی در بازآفرینی شهری است؟ بازآفرینی فرهنگ محور چیست و چه ویژگی هایی دارد؟ مدل ها و شاخص های تحقق پذیری آن کدامند؟ چه چالش هایی پیش روی این نوع بازآفرینی قرار دارد؟ جایگاه رویکرد نهادی در این نوع بازآفرینی چیست؟ این مقاله که از حیث هدف، از نوع بنیادین و برحسب رویکرد توصیفی و مبتنی بر مطالعه داده های پایه است، در پی آن است که با پاسخ گویی به پرسش های یادشده به تبیین و بسط ادبیات نظری رویکرد بازآفرینی فرهنگ محور بپردازد؛ شاید در تحقق پذیری تجربه های موفق این رویکرد در شهرهای ایران، رهگشا باشد. در جمع بندی مباحث، می توان این رویکرد را رویکردی امروزی و یکپارچه نگر دانست که با تکیه بر منابعی مانند تاریخ، فضاها، و نیروهای نوآور، اقدام به توسعه و بازآفرینی شهرها می کند.
فهم تجربه زیسته زائران در پیاده روی اربعینِ سال ۱۳۹۵ (بسترها و زمینه های شکل گیری اَبَر رویداد اربعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
39 - 48
حوزه های تخصصی:
فهم شرایط و زمینه های شکل گیری گردشگری مذهبی بسیار ضروری و با اهمیت است. این پژوهش به مطالعه رویداد اربعین، به عنوان یک پدیده منحصر به فرد در حوزه گردشگری مذهبی می پردازد و به تأسی از پارادایم تفسیری و با اتخاذ رویکرد تحلیل تماتیک و با بهره گرفتن از تکنیک های روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساختار یافته، قدم زدن عرضی، مشاهده همراه با مشارکت) تلاش می کند به فهم تجربه زیسته شرکت کنندگان ایرانی در پیاده روی اربعین دست یابد و از این طریق سعی در کشف ماهیت، زمینه ها و عوامل بسترساز شکل گیری رویداد اربعین دارد. یافته ها حاکی از آن است که زمینه ها و عوامل بسترساز در شکل گیری رویداد اربعین چند اسلوبی بوده و حضور گسترده مردم در این راه پیمایی ها صرفاً به یک عنصر تقلیل پیدا نکرده است. عوامل و زمینه های فرهنگی-اعتقادی ، اجتماعی-اقتصادی و سیاسی-ملی از مهم ترین این زمینه ها هستند که تنوع آنها وجه بارز و عامل منحصربه فرد بودن این اَبَررویداد به حساب می آید.
ابررویداد اربعین، جلوه ای از گردشگری دینی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۳
5 - 14
حوزه های تخصصی:
گردشگری دینی را می توان سفری قلمداد کرد که حد فاصل بین زیارت و گردشگری است. در مورد مراسم اربعین، که یک کنش جمعی است، علاوه بر اینکه می توان آن را یکی از انواع گردشگری دینی به شمار آورد، می توان سفری زیارتی نیز قلمداد کرد. زیرا این انگیزه ها و رفتارهای مسافران است که سفر آنها را از نوع زیارتی یا گردشگری دینی مشخص می کند. در بین مشارکت کنند گان در رویداد اربعین، افرادی حضور دارند که انگیزه ها و رفتارهایشان به زائر و یا گردشگر دینی شبیه است. در این پژوهش، با مطالعه رویداد اربعین، مشخص شد که خطرهای جانی و کمبود زیرساخت و تسهیلات، پیاده روی صلح طلبانه اربعین را متزلزل نکرده است. این رویداد در حالی که یک اقدام اسلامی است، به سایر ادیان نیز گسترش یافته است
بازشناسی حوزه ها و زیرساخت های صنعت ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
627 - 645
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بازشناسی حوزه ها و زیرساخت های صنعت ورزش ایران و تصمیمات مدیریتی مبتنی بر آن است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 71 گویه است که توسط پنج تن از خبرگان روایی محتوایی آن تأیید و با استفاده از روش آماری آلفای کرونباخ ضریب پایایی پرسشنامه مقدار 953/0 تعیین شد. از تحلیل عاملی اکتشافی برای اعتباریابی سازه ای، شناسایی حوزه ها و برآورد بارهای عاملی، استفاده شد. نمونه های پژوهش معادل 263 تن از گروه های چهارگانه (اعضای هیأت علمی، کارشناسان ورزشی، مربیان و ورزشکاران/قهرمانان) تعیین شد که این تعداد با توجه به روش تحلیل پژوهش که از نوع تحلیل عاملی اکتشافی است و شاخص کیفیت نمونه گیری 84/0=KMO، مناسب است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از میانگین، تحلیل واریانس و تحلیل عاملی اکتشافی تحت نرم افزار Spss نسخه 21 استفاده شد. حوزه های صنعت ورزش کشور شامل هجده مورد است، همچون اماکن و تأسیسات، سازمان های ورزشی، بازرگانی، رویداد، گردشگری، منابع انسانی، کالا و خدمات، بازاریابی، طب ورزش، فعالیت اقتصادی، دولت و... . بنابراین توجه به بارهای عاملی هر زیرساخت راهگشای مناسبی برای مدیران در تعیین تصمیمات و جایگاه هر حوزه و زیرساخت های مربوطه است، به طوری که مدیران قادر به شناسایی جایگاه هر حوزه برای برنامه ریزی و ارتقای آن خواهند بود.
امکان سنجی دادخواهی خواهان بر خواهان و خوانده بر خوانده در حقوق ایران (مطالعه تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق خصوصی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۸
147 - 170
حوزه های تخصصی:
در حقوق ایران، نهادهایی چون دعاوی طاری و مرتبط برای پیشگیری از صدور آرای معارض، کاستن از تعدد دعاوی و صرفه جویی در هزینه ها، پیش بینی شده است. باوجوداین، نشانی از دعوای عرضی که برابر آن، هرگاه چند خواهان یا خوانده در یک دادرسی باشند، یک خواهان بتواند علیه خواهان دیگر و یک خوانده علیه خوانده ا ی دیگر دادخواهی کند، در این نظام حقوقی یافت نمی شود. در قواعد آیین دادرسی مدنی فدرال امریکا، نهادهای گوناگونی برای تجمیع دعاوی و گردهمایی اجباری یا اختیاری اشخاص در دادرسی پیش بینی شده؛ به گونه ای که طراحان آن کوشیده اند بافاصله گرفتن از کامن لا و تکیه بر انصاف تا حد امکان از به جریان افتادن دادرسی های متعدد میان اشخاص پیشگیری کرده و جنبه های مختلف مسائل موضوعی و حکمی یکسان یا همانند میان ایشان، باهم مورد رسیدگی قرار گیرد؛ یکی از این سازوکارها، نهاد دادخواهی عرضی است که بر پایه آن، هرگاه بیش از یک خواهان یا خوانده در دادرسی باشد، یکی از خواهان ها می تواند علیه خواهان دیگر و نیز یک خوانده علیه خوانده دیگر دادخواهی کند، به شرط آنکه میان دعاوی اصلی و عرضی رابطه منطقی وجود داشته باشد. این نوشتار به بررسی امکان بهره گیری از این نهاد در حقوق ایران می پردازد.
تدوین الگوی بازآفرینی فرهنگ مبنا مبتنی بر رویدادمداری (نمونه موردی: بافت قدیمی شهر سمنان، محله اسفنجان)
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی طلایه دار هویت و فرهنگ شهرهای امروز هستند. هویت، تاریخ و فرهنگ سازندهء بنیاد و شالودهء یک اجتماع و مردم آن است. امروزه به علت ورود مدرنیسم به ابعاد مختلف زندگی انسان، اجتماع و شهر، شاهد غفلت از سنت و تاریخ و درپی آن، فرسودگی بافت تاریخی هستیم. با گسترش نظریات در خصوص شیوهء مداخله در بافت تاریخی، تمرکز ویژه بر کالبد بوده که خود امری ضروری ست؛ اما کافی نه! غفلت از ابعاد اجتماعی، رفتاری و فرهنگی فضا، باعث بی جان شدن بافت تاریخی شده و آن را در بهترین حالت، تبدیل به موزه نموده که در آن، جریان رفتاری ویژه ای رخ نمی دهد. هدف پژوهش حاضر، بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا بافت تاریخی سمنان، از طریق رویدادمداری می باشد. سعی بر این است که علاوه بر احیای بافت تاریخی و ارتقا کیفیت پاسخدهی، بتوان فرهنگ و پیشینه شهر و ملت آن را بازشناسانده و رنگ و بوی دیگری به بافت داد؛ رنگ و بویی از جنس حضور، زندگی و حیات! مقصدی جاذب برای ساکنین، شهروندان، مسافرین و گردشگران! محفلی برای شناساندن تاریخی و فرهنگ غنی شهر سمنان و معرفی اثار فاخر معماری و شهرسازی آن! محور اصلی پژوهش، ارتقا حضورپذیری و زیست پذیری در محله اسفنجان و در گام بعدی، طراحی بستری مطلوب، به منظور بروز رویدادهای متنوع به منظور احیاء فرهنگ و هویت بافت و تبدیل بافت تاریخی و به ویژه محله اسفنجان، به عنوان مقصد گردشگری و فراغت در شهر و استان سمنان، می باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیل می باشد. در ابتدای امر، به بررسی ادبیات و مبانی پژوهش پرداخته شده است. سپس در گام دوم، طی بررسی و واکاوی تجارب صورت گرفته در این زمینه، معیارهایی را برای مکانیابی بستر رویداد، شناسایی نموده و با انطباق آن با پتانسیل های بالقوه و بالفعل بافت، بستر مناسبی را برای بروز رویداد، برگزیدیم. درنهایت بر طبق اهداف راهبردی پژوهش، سیاست هایی وضع نموده و دو گزینه پیشنهادی را مطرح کرده ایم. سپس از طریق تکنیک نمره دهی بر طبق توانایی محقق ساختن اهداف موردنظر پژوهش، گزینه برتر را انتخاب نموده و طرح نهایی را بر اساس آن، ارائه داده ایم.
نقش دازین در هنر اندیشیِ هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
45-63
حوزه های تخصصی:
هنراندیشی محصول دوره دوم اندیشه هیدگر است که در آن رویداد اندیشی بر هستی شناسی بنیادین سیطره می یابد. در بادی امر به نظر می آید که از نقش ویژه دازاین در هنراندیشی کاسته شده است؛ اما به واقع می توان گفت وجود و دازاین برای هیدگر دو رویِ یک سکّه اند. هر جا که اندیشیدن به وجود ممکن است دازاین نیز به شکلی ناگزیر حضور می یابد و اهمیت هنر برای هیدگر از آن روست که هنر، حقیقتِ وجود را به آشکارگی می آورد. در این مطالعه تلاش می شود نقش های متفاوت دا-زاین در هنراندیشی به دید آید. نقش دا-زاین از آن رو اهمیت می یابد که به عنوانِ گذرگاه هنر اجازه می دهد رویدادِ هنر روی بدهد و از خلال آن، خودِ وجود زبان آور شود. سپس جایگاه دا-زاینِ هنرمند و شاعر (آفریننده)، مخاطب یا نگاه دار، بررسی می شود. پس از طرح پرسش از شیوه بودن دا-زاین در هنراندیشی به نقش های مختلف دا-زاین به عنوان هنرمند، مخاطب و نگاه دار پرداخته می شود. دا-زاین در هنراندیشی اگرچه نیوشای "وجود" و قابلی بدونِ فعلیت است اما مسئولیت پذیری و پروا سبب می شود بارِ امانتِ وجود را بر دوش بکشد، پیش آمدِ حوالت یک ملّت (قوم) از طریقِ او شکل می گیرد. از این وجهه نظر پس از ابداع و سرودن، دازاین نابود نمی گردد بلکه در کسوت مخاطب و نگاه دار، موردِ خطابِ وجود قرار می گیرد و در نهایت به این پرسش پاسخ داده می شود که چه چیزی سبب تحول در اندیشه هیدگر شده و او را به سوی هنر اندیشی جذب کرده است.
طراحی رویداد در فضاهای شهری با رویکرد به مکان سازی خلاق
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به مثابه صحنه ای برای رخ داد رویدادهای زندگی هر روزه شهروندان، نقش مؤثری بر ایجاد و کیفیات این رویدادها دارند. ویژگی های هر فضای شهری بر ادراک و نتیجتاً تجربه کاربران آن تاثیر گذاشته، تصویر و معنای منحصر به فردی ایجاد می کنند. از این روی فضاهای شهر می بایست همواره بستر رویدادهای مختلفی باشند که با وقوعشان به فضا معنا ببخشند و موجب درگیری مخاطب با فضا شوند و یک فضا را در اذهان شهروندان با تجربه و خاطرات پیوند دهند . لذا طراحان و برنامه ریزان شهری می بایست با نظر به خلق رویدادها و امکان شکل گیری تجربه و خاطره در فضاهای شهر، طراحی را به سوی خلق مکان های شهری خلاق، امکان گرا، و تجربه پذیر، رهنمون سازند و بستری منعطف، خلاق و سرزنده با امکان رخ داد رویدادهای گوناگون را برای زندگی روزمره مردم در شهر فراهم آورند. یکی از رهیافت های مناسب برای نیل به این هدف، رویکرد مکان سازی خلاق و جلب مشارکت مردمی در این مسیر می باشد. در این نوشتار ابتدا به مطالعه مفاهیم رویداد شهری، مکانسازی و ادبیات مکانسازی خلاق پرداخته می شود و پس از تعریف لغوی و معنایی واژههای مکانسازی و خلاقیت، دیدگاه اندیشمندان و محققان، عناصر اصلی مکان سازی خلاق شناسایی و اصول موجود در منابع بررسی میشود. دیدگاه نظریه پردازان مکان سازی خلاق بررسی شده و اصول اصلی استخراج میشوند. پس از آن نمونههای موردی به منظور بست مفاهیم و مطالعات مبانی نظری تحلیل میشوند.
تأملی بر تفاوت رهیافت هرمنوتیکی گادامر با هایدگر به مسئله تناهیِ حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
43 - 65
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار کوشیده ایم رویکرد انتقادی هرمنوتیک فلسفی گادامر به هایدگر را درباره سنت و زبان متافیزیک از طریق بنیادیابی آن در تلقی متفاوت این دو متفکر از مسئله تناهی حقیقت تفسیر کنیم. مقصود از تناهی حقیقت در اینجا، تأکید بر دسترس ناپذیری بنیاد پدیداریِ پدیدار و عدم امکان بنیان گذاریِ حقیقتِ هستی شناختی بر حضور مطلق در بی واسطگی یا وساطت تام است. در این نوشتار می کوشیم بر اساس تفسیری اجمالی از تناهی رویداد حقیقت در اندیشه متأخر هایدگر ذیل مفهوم رویدادگی، نشان دهیم که گادامر چگونه ایده محوری هایدگر، یعنی بی بنیادی و پوشیدگیِ رویداد حقیقت و به ویژه دسترس ناپذیریِ آن را برای مفاهیم متافیزیکی ذاتاً متحول ساخته است و با نفیِ آغازگاه فرارونده اندیشه هایدگر از متافیزیک، آن را چگونه به مفاهیم متافیزیکی بازمی گرداند؛ از این طریق که گادامر مفهوم رویدادگی هایدگری را با رجوع به فلسفه هگل، بر اندیشه این همانی میان حقیقت و کل، و نیز با تفسیر کل به مثابه تاریخ روح، ذیل نظریه تاریخ تأثیر و تأثر تفسیر می کند و با رجوع به بحث چشم انداز و افق در پدیدارشناسی ادراک حسی هوسرل، تناهیِ حقیقت را به منزله وحدت بخشیِ تام شونده همواره اتمام ناپذیر در گفت وگو میان فهم و سنت می فهمد.
بحران های پاندمیک(بیماری های همه گیر) و سیاست: فرصت ها و تهدیدات پساکرونایی (کووید 19) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
263 - 290
حوزه های تخصصی:
مسئله محوری این مقاله بررسی رابطه پاندمی ها و سیاست با تأکید بر پاندمی کروناویروس و تبدیل آن به بحران و سپس رویداد در ایران و پیامدهای سیاسی و امنیتی آن است. در پاسخ به پرسش آثار سیاسی و امنیتی پاندمی ها در ایران با تأکید بر بحران کرونا چیست؟ این فرضیه مطرح می شود که پاندمی های تاریخ ایران، با ایجاد بحران هایی در سیاست، برخی به رویداد تبدیل شده و ضمن ایجاد آنتروپی محیطی به تغییراتی در ایران منجر شده اند. هرچند هیچ کدام هنوز برهه ای سرنوشت ساز را رقم نزده اند، اما در صورت بی توجهی، ممکن است تهدیدات فاجعه گونه ای را برای یک کشور رقم بزنند. کرونا نیز به سبب شرایط خاص ایران و تقارن نامیمون آن با فشارهای جهانی و بحران ناکارامدی و چالش های هویتی و گذار قدرت، فرصتی برای اصلاح و گذر نهادی، همبستگی ملی و پذیرش مشارکت مردمی و بهسازی های فقهی است، اما اگر اهمیت مسئله درک نشود، موقعیتی مغاک گونه (ترومای تمدنی) در انتظار ایران است. روش تحقیق، کیفی و از نوع مطالعات اسنادی با رویکرد تبیینی برای فهم دگرگونی های تاریخی-سیاسی است.
تحلیل اثر رویدادهای ورزشی بر روی نظام ارزشی تماشاچیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
67 - 83
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثر رویدادهای ورزشی بر نظام ارزشی تماشاچیان بود. بدین منظور، 385 نفر از تماشاچیان رویدادهای ورزشی لیگ برتر فوتبال، والیبال، کشتی و تکواندو به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته که روایی صوری و محتوی ابزار را 12 نفر از صاحب نظران مربوط تأیید کردند، استفاده شد. برای محاسبه پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ و برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل عاملی با چرخش متعامد استفاده شد. نتایج نشان داد تماشای رویدادهای ورزشی بر روی ده ارزش خیرخواهی، سنت، همرنگی با اجتماع، امنیت، قدرت، پیشرفت، برانگیختگی، لذت جویی، خوداتکایی و جهان شمولی تماشاچیان تأثیرات مثبت و منفی دارد و از دیدگاه آزمودنی ها عبارات ارزشی تجربه خشنودی و خوشحالی از بیشترین اهمیت (36/1 ± 2/78) و احساس جهانی امن از کمترین اهمیت (52/±1 2/43) برخوردار است. به طور کلی یافته ها نشان داد، تماشای رویدادهای ورزشی تأثیرات تعدیل کننده و تقویت کننده مهمی بر روی نظام ارزشی تماشاچیان دارد.
الگوی سلسله مراتبی معناپذیری مکان با برپایی رویدادها در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: بافت پیاده محدوده مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
113 - 132
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: انسان موجودی اجتماعی و دارای نیاز به تعامل و برقراری ارتباط با دیگران است و بدین سان نیازمند فضاهایی برای حضور است. کیفیت این حضور وابسته به معنایابی فضا و به تبع آن آفرینش مکان می باشد. مکان ها بر پایه وقایعی که در آنها روی می دهد معنا می یابند. آفرینش مکان به مردم این حس را القا می کند تا فصاهای عمومی را به عنوان قلب هر جامعه ای دوباره متصور شوند یا دوباره بسازند. هدف: پژوهش حاضر در پی آن بوده تا بتوان از طریق فعالیت ها و رویدادهای اجتماعی، فضاهای عمومی شهر رشت را معنادارتر نمود تا اینگونه فضاها به مکان ارتقا یابند. روش:روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه بوده و پدیده مورد نظر یعنی رویدادهای برپا شده در بافت پیاده مرکزی شهر رشت در بازه زمانی بهار 1396 تا بهار 1398، بر اساس تجربه حضور و مواجهه مردم با مکان از طریق مصاحبه های عمیق، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: نتایج حاصله، الگوی سلسله مراتبی معناپذیری رویدادها برای آفرینش مکان را در دو طیف مخاطبان و مدیریت فضای شهری ارائه نموده است. «بهانه حضور» حداقل زمینه معناپذیری برای آفرینش مکان از سوی شهروندان است که در مقابل به منظور بسترسازی این عامل، مدیریت فضای شهری بیشترین نقش را ایفا می نماید. «میزان لذت بردن از حضور» درجه بالاتر معناپذیری است. اگرچه نقش مدیریت فضایی در این مرتبه کم رنگ تر می شود، اما کیفیت، نوع اجرا و میزان همراه سازی، همچنان از وظایف آن به حساب می آید. در این روند سلسله مراتبی، «میزان مشارکت مؤثر در رویداد» درجه معنادارتر و بالاتری از آفرینش مکان را ایجاد می نماید. نتیجه گیری: معناپذیرترین مرتبه آفرینش مکان در یک رویداد، «میزان پیش بری فضای رویداد» است. در این مرحله مخاطبان با نمایش میزان خلاقیت و توانایی های خود در پیشگاه دیدگان عموم، به خودشناسی عمیق تری دست می یابند.
سرمقاله: سه گانه منظرآیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
3 - 3
حوزه های تخصصی:
منظر آیینی ترکیبی از مکان، رویداد و نمایش است که وجه نمایش در آن قوی تر از انواع دیگر منظر است. در منظر آیینی «تماشا» و «مشارکت» رکن است. بازیگران منظر آیینی انسان های عادی هستند، تماشاگرانی که در فهم نمایش مشارکت می کنند نیز از همان جنس هستند. منظر آیینی آنچنان که در مورد اسطوره نیز صادق است، راوی تاریخ نیست؛ بلکه از تمایلات، نگرانی ها و جهان بینی های گذشته حکایت می کند. لذا داوری آن به عنوان امر واقع و روایتی از تاریخ، به نتایج ضدفرهنگی خواهد انجامید. مراسم قالیشویان مشهد اردهال، منظری آیینی است که نکته جالب آن ترکیب اسطوره های دو فرهنگ قبل و بعد از اسلام ایران در یک مراسم است. زمان رویداد، دومین جمعه ماه مهر، برگرفته از تاریخ ایام سعد ایران باستان، و ماجرای آن خونخواهی امامزاده است. نمادهای مراسم آن قدر متنوع و ترکیبی است که رمزگشایی آن ها می تواند دریچه های زیادی به شناخت فرهنگ ایران باز کند. اگرچه مراسم قالیشویان منظری تدریجاً شکل گرفته و دارای تطورات بسیار تاریخی است، اما اخیراً اقداماتی با هدف خوانش ایدئولوژیک از مراسم مطرح شده که ممکن است بُعد تاریخی و اسطوره ای آن را در مخاطره قرار دهد. باید دانست منظر آیینی الزاماً با خوانش عقلانی و فایده گرایی مستقیم قابل ارزیابی نیست؛ بلکه درست تر آن است که به عنوان نمادی از فرهنگ گذشته در ارتباط با مکان مورد توجه قرار گیرد. تلفیق نمایش چوب بدستان مراسم با هیجان نوحه خوانی و مشارکت همزمان بازیگران و تماشاچیان در مراسم، حس خاصی از یک حادثه مهم در گذشته سرزمین ایجاد می کند که ارتباط آن با خونخواهی امامزاده به مراسم سمت وسوی عدالت خواهی نیز می بخشد. سه گانه منظر آیینی قالیشویان را باید حفظ کرد.
تحلیل و مقایسه میزان رویدادمداری فضاهای عمومی شهری مورد مطالعه: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
85 - 98
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در تجربه های معاصر ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری با نگاه فرهنگ مبنا، رویدادمداری، به عنوان یک راهبرد کلیدی، مطرح شده است. نگاه به پیشینه تحقیقات این حوزه نمایانگر آن است که ماهیت فضاهای عمومی شهری و عوامل سازنده آن ها در شکل گیری رویدادها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. سؤالاتی همچون، چه عواملی بر رویدادمداری فضای شهری تأثیر می گذارد؟ و تأثیر گونه های مختلف فضای عمومی بر میزان رویدادمداری چگونه است؟ ازجمله سؤالات کلیدی هستند که مطالعات پیشین پاسخ روشنی به آن ها نمی دهند.هدف پژوهش : هدف این پژوهش، تبیین و تدوین معیارهای رویدادمداری فضاهای شهری و سپس سنجش و مقایسه میزان رویدادمداری انواع فضاهای شهری منطقه 12 تهران است.روش پژوهش : رویکرد روش شناسی در ای ن مقال ه، ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. در گام اول به منظور انتخاب موردهای مطالعه به عنوان مکان رویدادهای منطقه 12، از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدیدهای میدانی و مصاحبه های عمیق با متخصصان استفاده شده است. سپس عوامل مؤثر بر رویدادمداری فضاهای عمومی شهری بامطالعه ادبیات جهانی شناسایی شده و درنهایت از طریق تهیه چک لیست ها و تحلیل آن در نرم افزار SOCNETV به سنجش و مقایسه میزان رویدادمداربودن مکان-رویدادهای قلب تاریخی شهر تهران پرداخته شده است.نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان می دهد از میان معیارهای مؤثر بر رویدادمداری، پنج معیار دسترسی، پیوستگی فضایی، تسهیلات فضایی، همه شمولی و امنیت بیشترین تأثیر بر شکل گیری و دوام رویدادها را دارند. همچنین از میان گونه های مختلف فضاهای عمومی، پیاده راه و بوستان در منطقه 12 تهران میزان رویدادمداری بیشتری در مقایسه با دیگر گونه ها داشته اند.
شناسایی و اولویت بندی زیرساختهای اماکن ورزشی در راستای توسعه گردشگری ورزشی، مطالعه موردی: اماکن ورزشی شهر جویبار
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵
61 - 68
حوزه های تخصصی:
گردشگری صنعت جدیدی است که نظر اکثر کشورهای جهان را به سوی خود جلب کرده است و به تازگی سرلوحه صنایع دیگر قرار گرفته و از صنایع خودروسازی و ذخایر طبیعی نیز پیشی گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی مولفه های مهم در توسعه اماکن ورزشی شهر جویبار در راستای نیل به توسعه گردشگری ورزشی در این شهر است. روش پژوهش از نوع آمیخته (ترکیبی) است 5. به علت گستردگی (ازدیاد) جامعه آماری، نمونه آماری از بین متخصصان ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه (نیمه .(N= گردشگری و مدیریت ورزشی به روش گلوله برفی انتخاب شده است ( 110 ساختارمند) پرسشنامه ساخته است. پژوهش در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است، در بخش کیفی با استفاده از روش دلفی با 20 نفر از نمونه، به اشباع نظری رسیده و کدگذاری به ترتیب اولویت پاس خها به صورت: 1- فضای مناسب ورزشی برگزاری رویداد، 2- زیباسازی محل برگزاری رویداد و 3- امکانات اقامتی و تفریحی، بوده است. در بخش کمی از آزمون و آزمون فریدمن برای اولوی تبندی استفاده شده است. یافت ههای T کلموگروف اسمیرنوف (برای نرمال بودن داده ها)، آزمون 4 از اولویت اول، و امکانات اقامتی / تحقیق نشان داد که امکانات و فضای مناسب ورزشی برگزاری رویداد با میانگین رتبه ای 49 4 از اولویت کمتری برخوردار است. بدون شک میزبانی رویدادهای ورزشی یک فرصت منحصر / و تفریحی با میانگین رتبه ای 01 به فرد برای جذب گردشگر به شهرستان کوچکی همچون جویبار خواهد بود.
تحلیل میزان رویدادمداری مناطق 15 گانه کلان شهر اصفهان با تاکید بر زیرساخت های رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلان شهر اصفهان به عنوان شهری که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است، پتانسیل میزبانی از رویدادها در مقیاس های مختلف محلی تا بین المللی را دارد. این شهر می تواند از فرصت برگزاری رویدادها برای جذب گردشگر، تحریک بازآفرینی بافت های فرسوده و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود استفاده کند. با این حال پیش نیاز برگزاری رویدادها و درنتیجه بهره گیری از منافع آن ها، فراهم کردن زیرساخت ها و امکانات مناسب است. لذا هدف از این مقاله، تحلیل میزان رویدادمداری مناطق 15 گانه کلان-شهر اصفهان با تاکید بر زیرساخت های رویداد، می باشد. در این راستا، از روش پژوهش مختلط (ترکیب کمی و کیفی) بهره گرفته شده است و اطلاعات موردنیاز از طریق روش اسنادی و میدانی (از نوع مشاهده و پرسشنامه) تهیه شده اند. ضمن اینکه جهت تحلیل داده ها و رتبه بندی مناطق، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است و پس از استخراج نقشه ی رتبه بندی از نرم افزار GIS، نتایج نهایی مورد تحلیل قرارگرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از عدم تعادل و وجود شکاف میان مناطق کلان شهر اصفهان به لحاظ برخورداری از زیرساخت های رویداد است به گونه ای که عمده ی زیرساخت ها در مناطق مرکزی و جنوبی تجمع یافته اند، امری که می تواند مانعی برای تبدیل شدن کلان شهر اصفهان به شهری رویدادمدار به صورت یکپارچه باشد.