مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
چاپ
حوزه های تخصصی:
صنعت چاپ و حرفه های وابسته به آن از دیر باز از جایگاهی خاص برخوردار بوده است. با وجود تحولات این صنعت در طول تاریخ، در دوره ی صفویه دغدغه های بیشتری وجود داشته است. در دوران افشاریه و زندیه این صنعت بی ثبات بوده است. در دوران قاجاریه عباس میرزا و قائم مقام (وزیر معارف دوره ی عباس میرزا) نقش زیادی در گسترش و تحول چاپ در ایران داشته اند. با وجود تلاش های زیاد افرادی مانند عباس میرزا، میرزا صالح شیرازی، قائم مقام فراهانی، امیر کبیر و میرزا حسن خان اعتماد السلطنه در زمینه ی گسترش و ثبت سازمان های مرتبط با صنعت چاپ، بدون همکاری و کمک کشورهای غربی، امکان پیشرفت وجود نداشته است.
صُوَرِ اَعاظِم و چهره یابی دولت:خوانشی از پرتره های روزنامه در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آن حوزه ای که امروزه هنر دوران قاجار دانسته می شود، یک بخش مهم شامل تجربیات پیچیده ای بود که به بازنمایی تصویری شاه و صاحب منصبان بستگی داشت. این سلسله از کردارهای معطوف به تصویر در آن روزگار اهمیتی ویژه داشت، اما طی همین زمان تغییرات بنیادینی را نیز از سر گذراند. مسألة این پژوهش فراهم کردن روایتی معتبر از این جنبة فرهنگ بصری در دوران قاجار است، به نحوی که پیوندهای سیاسی آن با بستر تاریخی ویژه ای که از آن برخاسته نگسلد. به این منظور دو مورد تاریخیِ شاخص از پرتره های چاپ سنگیِ عهد ناصری در روزنامه ها ی رسمی دولت علّیة ایران (1277-1287ق) و شرف (1300-1309ق) مورد بررسی و تفسیر قرار گرفته اند: نخست از نظر تحولات تکنیکی درهم تنیده در حوزه هایی چون نقاشی، عکاسی و چاپ کهزمینه ساز ظهور چنین تصاویری بوده اند؛ و سپس از نظر معنای سیاسی و اهمیت فرهنگی ویژه ای که آن ها را به نقاط چرخشی شاخص در سنت مستقر بازنمایی بصری قدرت از دوران فتحعلی شاه تا آن زمان بدل ساختند. بر مبنای چنین روایتی ممکن است فهمی از پرتره ها به مثابه ظهور و بروز فرآیند چهره یابی دولت مدرن در آغاز عصر جدید حاصل شود؛ این فهم شاید گام کوچکی در فراهم آوردن اسباب و مقدمات لازم برای گشودن چشم اندازی تاریخی به مناسبات میان هنرها و دولت در ایران معاصر باشد. Abstract Within the boundaries of what today is known as Qajar art in Iran, complex experiments linked with the mission of visually representing the king and noble ranks was a significant chapter. These particular series of visual experiments were of special importance during the whole era, however, this did not stop them from being subject to fundamental transformations at the same time. This study presents a genuine narrative on this aspect of Qajar visual culture, without breaking its political ties with the historical context from which it has emerged. To that purpose, two historically important set of images from lithographic portraits of Naser al-Din Shah Era in official newspapers of “Dowlat-e Aliyye-ye Iran”(1860-1871) and “Sharaf” (1882-1891) have been investigated and interpreted: First, in relation to codependent technical developments in painting, photography and printing, which laid the ground for the images to be produced at first place and second, from the view point of their very political meaning and cultural importance that makes them a critical turning point in the established tradition of visual representation of power since Fath-Ali Shah Era. Based on this narrative, we may reach an understanding of these portraits as the emerging face of the modern state in Iran at the end of the 19 th century; An understanding this might lead, although in small degrees, to an oversight observing the relation between arts and the state in contemporary Iran from a historical point of view. Keywords: Qajar Period, State-building, Visual Culture, Portraits, Painting, Photography, Printing, Newspapers.
صورتِ معماریِ دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر و تصویرسازی در سراسر روزگار قاجار امری پراهمیت بود و میان محصولات تصویری این دوران، مضمون ابنیه و محیط مصنوع تقریباً همواره حضور داشت. اگرچه معماری قاجار بیشتر به عمل معطوف بود تا نظریه ، و شیوه های خود را در صُوَر مبسوطی از متون یا ترسیمات سامان نداد، در تمام آن عصر جریانی متکثر از تصاویر قابل ردیابی بود که بیش و پیش از بناهای ساخته شده، بناهای تصور شده را انعکاس می داد. مسئله این پژوهش ارائه روایتی معتبر از این جنبه فرهنگ بصریِ آن دوران، در پیوند با دو حوزه مرجع به هم وابسته است: نخست تاریخِ عمومیِ دوران قاجار به عنوان بستری برای ظهور مفاهیم «دولت» و «ملت» در معنای معاصر آن ها؛ و سپس تاریخ معماری معاصر ایران به عنوان خاستگاه اصلی این تصاویر و نیز عرصه ای که هر روایت تاریخی از آن ها در نهایت، باید درون آن عمل کند. به این منظور دو مورد تاریخی شاخص از تصاویر چاپ سنگی عهد ناصری در روزنامه های رسمی دولت عَلی ّ ه ایران (1287-1277ق) و شَرَف (1309-1300ق) بررسی شده و به مثابه نشانه ای از وقوفِ دولتِ مدرن به عنوان پدیده ای در شُرُفِ تکوین، بر اهمیت فُرم و بیان گریِ فُرمالِ ابنیه و محیط مصنوع مورد تفسیر قرار گرفته اند. آن ها به این تعبیر به منزله اَسنادی از بروز یک دگردیسیِ اساسی در شیوه های مفهوم پردازی از معماری بازخوانی شده اند که به یاری شان، ممکن است فهمی از گشایش چشم دولت در آغاز عصر جدید بر «صورت معماری» همچون وجهی از خویش حاصل آید. این فهم شاید گام کوچکی در فراهم آوردنِ اسباب و مقدمات لازم برای اتخاذ چشم اندازی تاریخی به مناسبات میان معماری و دولت در ایران معاصر باشد.
چاپ نوشت (۶): منظومه میرزا زین العابدین شیرازی، سفرنامه و گزارشی از کتابت و چاپ قرآن سی ورقی در دوره قاجار
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر معرفی و بازنشر منظومه ای به قلم میرزا زین العابدین بن محمدرضا شیرازی منشی دوم سفارت انگلستان و از خوشنویسان عصر قاجار است. او در این منظومه به شرح زندگی خود و ماجرای کتابت قرآن سی ورقی و چاپ و انتشار آن در استانبول و سفری که به وین داشته می پردازد.
سیر تحول انتشارات و چاپ در دانشگاه تهران (گزارش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری نظام آموزشی دانشگاه تهران و لزوم چاپ رسالههای متعدد، همچنین تأکید برخی مواد قانون تأسیس دانشگاه و مصوبات شورای دانشگاه برای چاپ و نشر رسالات و کتب درسی و دانشگاهی، مسؤولین وقت و اعضای شورای دانشگاه را بر آن داشت تا برنامه یزی لازم را جهت تأسیس چاپخانه دانشگاه معمول دارند. بر این اساس در بیست و چهارمین جلسه شورای دانشگاه در 21/3/1315 به ریاست استاد علی اصغر حکمت وزیر معارف و رئیس دانشگاه تهران، «پیشنهاد دارالإنشا (دبیرخانه دانشگاه) مبنی بر چاپ کتب علمی دانشگاه مطرح و مقرّر گردید به دانشکده ها اطلاع داده شود که در این موضوع اظهار نظر نمایند و مجددا به شورا بیاید»