اثر

اثر

اثر دوره 45 بهار 1403 شماره 1 (پیاپی 104) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

پژوهشی باستان شناختی بر حدود و ثغور رستاق ریشهر در کوره اَرجان و قلاع تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جغرافیای تاریخی کوره ارجان رستاق ریشهر دیرجان قلاع و استحکامات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۱۵
در جنوب غربی ایران دو جای نام ریواردشیر در اردشیرخوره و ریشهر در کوره اَرجان وجود داشته است که  به دلیل روایات نادرست از تغییر نام ریواردشیر به ریشهر در برخی متون دوران اسلامی، گاهی برخی از تحولات ریشهر اَرجان را به ریواردشیر نسبت داده اند. تعیین حدود و ثغور رستاق ریشهر در کوره اَرجان در جنوب غربی ایران و پی بردن به جایگاه ژئوپولیتیک تاریخی آن، با بررسی و مطالعه باستان شناختی قلاع تاریخی گستره جغرافیایی رستاق یاد شده، هدف عمده این پژوهش است. بنابراین، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به دو پرسش است: 1- گستره جغرافیایی رستاق ریشهر چه مناطقی از کوره اَرجان را در بر می گیرد؟ 2- با توجه به قلاع و استحکامات دفاعی، اهمیت سیاسی- نظامی و شکل گیری حوزه اداری رستاق ریشهر به چه دوره ای بر می گردد؟  تحلیل تاریخی به کمک مدارک باستان شناسی حاصل از بررسی میدانی روشمند باستان شناختی و مطالعات منابع مکتوب روشی است که پژوهش پیش رو از آن سود جسته است. نتیجه آنکه تلفیق اطلاعات حاصل از متون جغرافیایی و تاریخی اسلامی و مطالعات باستان شناختی نشان داد، ریشهر کوره ارجان یک ناحیه ی سیاسی- اداری مشخص در دوران اسلامی به مرکزیت شهر دیرجان است که حدود آن در محدوده ی شهر سردشت و زیدون تا حدود امیدیه و هندیجان کنونی بوده است. حدود و ثغور آن با توجه به شواهد باستان شناختی مرتبط با سازمان دفاعی و اداری این رستاق مانند قلاع تاریخی، وضع توپوگرافیک منطقه و عوارض طبیعی محدود کننده مرزهای سیاسی- اداری مانند رودها قابل تشخیص است. شواهد باستان شناختی موجود از جمله قطعات سفال و آثار معماری به جای مانده قلاع دیده بانی و دفاعی و نیز منابع تاریخی، گویای اهمیت و جایگاه ژئوپولتیک مهم این رستاق، طی دوره ساسانی تا قرن ششم ه .ق است.
۲.

از میدان بزرگ تا میدان بلدیه؛ بازخوانی تحولات کالبدی-عملکردی در میدان اصلی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشت میدان بلدیه میدان درب خانه دیوانی سبز میدان میدان بزرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۶
فضاهای عمومی از اجزای ثابت در ساختار شهرهاست و میدان های شهری یکی از نمونه های آن ها هستند. میدان هایی که می توانند روایت کننده سیر تحولات و تغییرات در یک شهر نیز باشند. میدان اصلی شهر رشت نیز دارای همین ویژگی است و بازخوانی شرایط آن می تواند وجوه جدیدی را از سابقه تاریخی شهر رشت ارائه نماید. این میدان که از نظر مکانی قرابت هایی با مکان میدان شهرداری فعلی دارد موضوع اصلی این مطالعه است. در نگاه اول و در اذهان اغلب مردم این طور تداعی شده که مبدأ پیدایش میدان شهرداری - با توجه به سبک ساختمان های قرار گرفته در آن - مربوط به دوره پهلوی اول است. اصلی ترین دلیل این تصور تخریب عناصر کالبدی و فضایی محدوده مرکزی شهر در سال های پایانی دوره قاجار و به ویژه دوره پهلوی اول بوده است. این تغییر و تحولات تا حدی است که نشانه ای از بناهای دوره های پیشین غیر از اشارات مندرج در کتب تاریخی، نقشه ها، تصاویر تاریخی و نیز سفرنامه ها وجود ندارد. تغییرات و تحولات کالبدی و عملکردی در آثاری مثل آرامگاه استاد ابوجعفر، عمارات دیوانی رشت، تکیه دولت، نقاره خانه و دارالاماره صفوی برخی از موارد قابل اشاره هستند. با این توضیح بررسی و بازخوانی سیر تحولات تاریخی و نظام کالبدی و عملکردی میدان اصلی شهر رشت هدف و ساختار کلی این مطالعه را شکل داده است. در این مقاله سعی شده با بررسی و تحلیل اسناد و مدارک تاریخی و توصیفات سیاحانی که از این میدان دیدن کرده اند، تصویری از وضعیت میدان در دوره های مختلف (علی الخصوص دوره ایلخانی، تیموری و صفوی) ارائه شود. این مطالعه با روش تفسیری-تاریخی به تحلیل تشریحی از رخدادها و توصیفات میدان پرداخته است. در نسبت با وضعیت امروز و در نظام کالبدی، ساخت عمارت هایی با معماری نئوکلاسیک و محدود شدن دسترسی ها و در بحث عملکردی نیز حذف کلی عملکرد مذهبی (تخریب آرامگاه استاد ابوجعفر و عمارت های تکیه دولت و نقاره خانه) از مواردی است که وضعیت اصیل محدوده را دچار تغییر کرده اند.
۳.

روند بهره برداری و تحولات باغ مسعودیه تهران، با تکیه بر اسناد و کاوش باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عمارت مسعودیه قاجار باغ ظل السلطان اسناد خریدوفروش بررسی و شناسایی و کاوش های باستان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۱۰
مسعود میرزا پسر ناصرالدین شاه، بناهایی چند در محدوده تهران ناصری ساخت که عمارت مسعودیه از چشمگیرترین آن ها است. این عمارت، مجموعه ای از بناها و فضاهای واجد ارزش تاریخی در مرکز شهر تهران است. این مجموعه در سال 1247 شمسی به وسیله مسعود میرزا از نظام الملک خریداری و به مسعودیه شهرت یافت. در سال ۱۲۹۵ قمری این عمارت به دستور ظل السلطان و به سرکاری رضا قلی خان در زمینی به وسعت حدود ۴ هزار مترمربع و مرکب از بیرونی و اندرونی و دیگر ملحقات بنا شده است. این عمارت در برگیرنده هفت سازه معماری بوده که با دو حیاط به یکدیگر راه داشته و هریک بافتی جداگانه داشته اند. ساختارها در پوششی از دو باغ سبز قرار داشتند که یکی از باغ ها از سر در تا حیاط مقابل دیوان خانه امتداد داشته و به وسیله ستون های آجری و نرده های چوبی به دو بخش تقسیم می شد و باغ دوم، دیگر بناها را پوشش می داد. در بخش انتهایی باغ اصلی عمارت دیوان خانه با حوض دایره ای شکل جای دارد که در دوره قاجار با شعاع دو متر آجرفرش بوده است. عمارت مسعودیه علاوه بر کارکرد اصلی خود، در ادوار مختلف عملکردهای متفاوتی داشته و متناسب با هر دوره دستخوش تغییر و تخریب بوده است. با توجه به وضعیت مبهم ضلع غربی مجموعه و نحوه ارتباط حیاط ها با یکدیگر و نیز ارتباط ضلع غربی مجموعه با خیابان ملت از اهداف و پرسش های اصلی پژوهش های باستان شناسی محوطه مسعودیه تهران بود؛ بنابراین، روش تحقیق به لحاظ ماهیت از نوع تفسیری-تاریخی است. درنتیجه مقاله حاضر در تلاش است با بررسی اطلاعات موجود در نقشه های عبدالغفار و نوسکوف، عکس هوایی سال ۱۳۳۵ ه.ش. متون تاریخی، اسناد خریدوفروش، تصاویر موجود در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به همراه نتایج کاوش های باستان شناسی انجام شده به تجزیه وتحلیل روند شکل گیری و ساخت مجموعه تا در اختیار میراث فرهنگی قرار گرفتن را بپردازد.
۴.

تشخیص دانه های عملکردی مجموعه شمسیه یزد با استناد به وقفنامه جامع الخیرات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمسیه جامع الخیرات معماری آل مظفر مدرسه خانقاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۳
مجموعه شمسیه واقع در محله چهارمنار یزد، اثر منحصربه فردی ست که علاوه بر بقایای کالبدی، شواهد متنی مهمی درخصوصش به جای مانده است. بااین وجود هنوز ابهاماتی درخصوص آن، به خصوص موقعیت اجزای عملکردی و کالبدی آن ازجمله خانقاه و دارالسیاده وجود دارد. وقفنامه جامع الخیرات که به سفارش واقفین این مجموعه نوشته شده، حاوی اطلاعات ارزشمندی درخصوص شمسیه، ازجمله اجزاء عملکردی آن است. نگارندگان این مقاله، یکی از مهم ترین کلیدهای حل ابهامات درخصوص این مجموعه را بازخوانی دقیق جامع الخیرات می دانند. این پژوهش درصدد است با بازخوانی جامع الخیرات و بررسی دقیق ارجاعات این متن به مجموعه شمسیه، به این پرسش پاسخ دهد که دانه های عملکردی این مجموعه مرکب از کدام اجزاء اصلی و فرعی بوده است؟ و مطابق این وقفنامه، چه می توان از نسبت کالبدی این اجزاء و عملکرد ها فهمید؟ روش این پژوهش تفسیری تاریخی است و با مداقه در سلسله ارجاعات متنی وقفنامه و بررسی فرضیات برآمده از آن ها ، اجزاء مجموعه و موقعیتشان را به دست می آورد. این فرضیات با کمک شواهد متنی دیگر آن دوره و شواهد کالبدی باقیمانده مورد صحت سنجی عمیق تر قرار می گیرد. مقاله نتیجه می گیرد که مجموعه شمسیه یزد – که از آن با نام «ابواب الخیر» نیز یاد شده - متشکل از ۳ جزء اصلی به انضمام ۲ جزء مکمل بوده است که شامل مدرسه، خانقاه، دارالسیاده می شده و بیت الادویه و دارالکتب، دو جزء مکمل مدرسه بوده اند. همچنین طبق متن وقفنامه مدرسه و خانقاه به لحاظ کالبدی به یکدیگر مربوط و متصل بوده اند، درحالی که دارالسیاده کالبدی جدا داشته است.
۵.

تجلی بصری جایگاه معمار به مثابه هنرمند در کتیبه نگاری دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معمار جایگاه معمار کتیبه نگاری نام معمار دوره صفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۵
تاریخ معماری امری چندبعدی است و برای شناخت صحیح آن لازم است جنبه های گوناگونش بررسی و تحلیل شود. یکی از زمینه های مطرح در این حوزه شخص معمار و جایگاه او در دوره های مختلف است. دوره صفویه به سبب تحولاتش مقطع مهمی در تاریخ معماری ایران است که در آن نسبت به دوره های پیش تر معمارانِ شناحته شده بیشتری مطرح شدند و نیز نوعی از تاریخ هنر با محور نام هنرمندان در این دوره پدید آمد. توجه بیشتری که در این عصر به هنرمندان در نوشته های تاریخ هنر به وجود آمد این سؤال را پیش می آورد که این افزایش توجه در آثار معماران چه بازتابی داشته است؟ آنچه در این آثار بیش از هرچیز می تواند نمایانگر این امر باشد، کتیبه های حاوی نام معماران است که همانند صحنه ای جایگاه معمار به مثابه یک هنرمند را نمایش می دهند. به این ترتیب هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه معماران در دوره صفوی ازجهت جلوه بصری آن در کتیبه های معماری با تمرکز بر کتیبه های حاوی نام معماران است. این پژوهش از نوع کیفی و با شیوه تحلیل محتوا انجام شده است. داده های آن نیز با شیوه اسنادی گردآوری شده اند. بررسی حضور نام معماران در کتیبه های دوره صفوی و در قیاس با پیش از آن روشن می سازد که تغییر در محل قرارگیری و محتوای آن ها شامل نحوه نام بردن از معمار و نوع صفاتِ استفاده شده برای او و همراهی اسامی شاهان و حامیان حکومتی تغییرات عمده در نمونه های بررسی شده است که افزایش جایگاه معمار را همگام با آغاز تاریخ نویسی هنر و پرداختن بیشتر به هنرمندان در نوشته ها نشان می دهد.
۶.

بررسی فضاهای باز و نیمه باز در معماری های میان افزای بافت تاریخی بوشهر (مورد مطالعاتی، دانشکده هنر و معماری خلیج فارس درکنار عمارت نوذری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری میان افزا فضاهای باز فضاهای نیمه باز دانشکده معماری بوشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۶
دانشکده هنر و معماری دانشگاه خلیج فارس بوشهر، یکی از نمونه معماری هایی است که با هدف میان افزایی و احیای بافت تاریخی این منطقه ایجاد شده است. فضاهای باز و نیمه باز در عمارت های تاریخی بوشهر، از عناصر تأثیرگذار و چشمگیر در معماری این منطقه به شمار می روند؛ بنابراین با بررسی این عناصر در بناها، تا حد زیادی می توان الگوهای معماری این منطقه را مورد بررسی قرار داد. نگارندگان در این تحقیق، با هدف آشنایی با رویکردهای معماری بومی در فضاهای باز و نیمه باز بافت تاریخی بوشهر، به چگونگی حفظ این الگوهایی در معماری و شهرسازی امروزی پرداخته اند. در این راستا این تحقیق به مقایسه ای تطبیقی تفاوت ها و تشابهات در معماری فضا های باز و نیمه باز در نمونه های بومی بافت تاریخی و نمونه الهام گرفته شده از آن می پردازد. تحقیق حاضر به صورت کیفی و به روش توصیفی تحلیلی، ۱۰ نمونه از بناهای شاخص بافت تاریخی بوشهر را با ساختمان میان افزای دانشکده هنر و معماری خلیج فارس، مورد مطالعه قرار داده است. مطالعات اسنادی درراستای تنظیم ادبیات تحقیق، بررسی پیشینه موضوع و مطالعه اولیه پیرامون معماری تاریخی بوشهر، صورت گرفته و مطالعات میدانی با استفاده از مصاحبه و مشاهده در جهت بررسی نمونه های مطالعاتی، به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان داد که در طراحی فضا های باز و نیمه باز ساختمان میان افزای دانشکده هنر و معماری، ازنظر عملکردی و هندسی الگوبرداری صحیحی از عمارت های تاریخی بوشهر، صورت گرفته است اما ازنظر برخی ویژگی های ظاهری مانند به کارگیری مواد و مصالح و تناسبات، این الگو برداری یکسان نیستند و شکل و شمایل امروزی تری نسبت به عمارت های تاریخی به خود گرفته است.
۷.

مطالعه فنّی آرایه های گچی محوطه تاریخی شادیاخ نیشابور (ساختارشناسی سه قطعه آرایه گچی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارشناسی ملاط گچی آرایه های معماری شادیاخ نیشابور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۱۱
در میان آرایه های معماری خراسان، آنچه کمتر شناخته شده، آرایه های گچی یافت شده از شهر قدیم نیشابور است. این آرایه ها متعلق به سده های اولیه اسلام هستند و در ظرافت و تنوع نقش با آرایه های گچی ساسانیان و عباسیان در سامرا برابری می کنند. شادیاخ یکی از محوطه های شهر قدیم نیشابور است که آرایه های گچی بی نظیری از دوران سلجوقی را در خود جای داده است. مطالعات اندکی در رابطه با این محوطه و آرایه های گچی آن انجام شده است. هدف این پژوهش، شناخت فنّی و ساختاری ملاط سه قطعه از آرایه های گچی محوطه شادیاخ است که می تواند گام مهمی در راستای شناخت، معرفی و حفظ این آثار ارزشمند بوده و همچنین در بخش آرایه های معماری اطلس میراث فرهنگی ایران تأثیرگذار باشد. در این راستا از روش تصویربرداری با استفاده از میکروسکوپ پورتابل Dinolite، آنالیز XRD و همچنین SEM-EDS جهت انجام مطالعات فنّی استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که فاز های اصلی نمونه ملاط های مورد مطالعه مربوط به ژیپس، کلسیت و کوارتز است. البته در یکی از نمونه ها، انیدریت هم به عنوان فاز اصلی شناخته شده است که این تبدیل فاز در شرایط آب وهوایی نیشابور دور از ذهن نیست. همچنین برای برش راحت تر نقوش آرایه گچی برجسته، هنرمند گچبر برای ساخت ملاط، ملاط کم مایه را انتخاب کرده و کمی بیشتر از حالت معمول، آن را ورز داده است (ملاط گچ نیم کشته). برای ماندگاری بیشتر آن، در زمان اجرای لایه بستر گچی، عملیات ماله کشی از حالت عادی بیشتر بوده و همچنین فشار ماله بر سطح بستر از حالت معمول بیشتر بوده است. درخصوص تغییرات و فرسایش ملاط، برخی از بلور های ژیپس به مرور زمان به انیدریت تبدیل شده و در برخی نمونه ها، ریزبلور ژیپس بر روی بلور های اصلی تشکیل شده است.
۸.

ارزیابی آسایش حرارتی درونی زمستانی در میراث معماری بومی روستایی ایران (نمونه های موردی: معماری دستکند مجموعه میراث جهانی میمند و معماری سنگی روستای ریسه شهربابک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میمند ریسه آسایش حرارتی معماری دستکند معماری سنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۶
میراث معماری بومی ایران شامل نمونه های خوبی از معماری پایدار است که در آن حداقل مصرف انرژی و استفاده از سیستم های غیرفعال برای ایجاد آسودگی زیست، رویکرد بنیادین این معماری برای ایجاد محیطی مناسب برای زندگی انسان است. اهمیت شناخت ویژگی های تطابق اقلیمی آن و استفاده از آموزه های مستخرج از آن برای معماری امروز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مقایسه سطح آسایش حرارتی در دو گونه از این معماری هدف این پژوهش است که با روش پژوهش مقایسه آماری انجام شده است. مجموعه میراث جهانی میمند، نمونه کاملی از این نوع معماری در اقلیم نیمه گرم و خشک ایران است که میزان آسایش حرارتی داخلی ۴ واحد از بناهای آن با ۴ واحد از بناهای گونه معماری سنگی در ریسه شهربابک، در این پژوهش مورد مقایسه قرار گرفته است. با استفاده از پایش بیوکلیماتیک داخلی بناهای منتخب در ۷ روز از فصل زمستان، شاخص آسایش حرارتی داخلی PMV برای این بناها در هر دو مکان محاسبه شد. نتایج نشان داد که این شاخص در میمند 2.12- و در ریسه 3.28- است. همچنین مقایسه دمای داخلی بناهای این دو مجموعه با دمای بیرونی آن ها نشان داد که در فصل سرد دمای محیط داخلی بنا ها در میمند و ریسه به ترتیب 13.27 و 7.83 درجه با دمای بیرونی متفاوت است و خانه های میمند با اختلاف 5.44 درجه سانتی گراد عملکرد بهتری دارند. می توان نتیجه گرفت که بناهای میمند با استفاده از ضخامت زیاد لایه بستر استقرار خود، ضریب تبادل حرارتی پایین جداره ها و استفاده از دمای توده زمین، شرایطی را در این مجموعه معماری فراهم کرده که بدون مصرف یا با حداقل مصرف انرژی آسایش حرارتی لازم برای سکونت انسان فراهم کند درحالی که در معماری سنگی سطح آسایش ٪54.7 نسبت به آن پایین تر است و عملکرد ضعیف تری به لحاظ آسایش حرارتی در شرایط مشابه نسبت به گونه دستکند دارد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۹