مطالب مرتبط با کلیدواژه

فضاهای همگانی


۱.

تجربه پرسه زنی و باز شکل دهی فضاهای همگانی شهری جمال محمدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقاومت پرسه زنی فضاهای شهری فضاهای همگانی بازشکل دهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
تعداد بازدید : ۱۶۹۹ تعداد دانلود : ۶۰۷
پرسه زنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگیِ روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است، اکنون نشانه ای است با دلالت های معنایی گوناگون که در عرصه های گوناگون شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان می سازد. پرسه زنی کنشی معطوف به ساختن فضایی فرهنگی و مقاومتی در برابر عناصرِ فرهنگِ مسلط است. تلاش پژوهش حاضر واکاویِ ژرفِ تجربه پرسه زنی در فضاهای همگانیِ شهر سنندج است. این که پرسه زنان (جوانان) چه درکی از کنش پرسه زنی در این فضاها دارند؟ چگونه تعامل ها، لذت ها، معناها و تجربه های خود را در این فضاها شکل می دهند؟ چگونه با استفاده از این فضاها به خرده فرهنگ خاص خود شکل می دهند؟ چگونه در برابر فرامین فرهنگ رسمی مقاومت می ورزند؟ در بخش نظری منظومه ای از آرای زیمل، بنیامین و دوسرتو در باب پرسه زنی و فضاهای همگانیِ شهری ارائه شده است. در روش شناسی نیز با کاربست مردم نگاریِ شهری از فن مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که تجربه پرسه زنی نزد پرسه زنان معانی گوناگونی دارد که در پنج مقوله بنیانی قابل دسته بندی اند: 1- مستعمره شدن زندگیِ روزمره در فضاهای همگانیِ شهری 2- آفرینش و باز شکل دهی فضاهای نمادین به میانجی کنش پرسه زنی 3- تمایز پذیری/تمایز زدایی زندگیِ روزمره به واسطه پرسه زنی 4- کارناوالی شدن زندگیِ روزمره 5- پرسه زنی در مقام خرده فرهنگ شهری. پژوهش حاضر به این نتیجه ختم می شود که پرسه زنی پراکسیسی اجتماعی است که از طریق آن گفتمان رسمیِ مسلط بر عرصه های شهری که سعی در تثبیت و شکل دهیِ این عرصه ها دارد، به چالش کشیده می شود و پرسه زنان به میانجی تسخیر نمادین این عرصه ها و خلق نظام معنایی خاص خود سعی در بازشکل دهی این عرصه های شهری دارند. به بیان دیگر عرصه های شهری صحنه معارضه جویی دو نیروی متفاوت است که یکی سعی در تثبیت گفتمان مسلط و دیگری سعی در بازتولید فضاهای گفتمانی و ارائه خوانش های متفاوت در این عرصه ها را دارد.
۲.

تبیین ارتباط میان برداشت معمارانه و مؤلفه های فردی کاربر در کالبد فضاهای عمومی (مورد مطالعه: خیابان زند شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی معماری سلیقه ی معماری فضاهای همگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۳۰۴
معماری فضاهای همگانی، جایگاهی برای یکپارچگی تنوع فرهنگی و حضور جریان های متفاوت اجتماعی است. در این فضاهای جمعی، امکان نوآوری و تکثر آراء هنری وجود دارد و از همین روی، فضاهای جمعی به نشانه ای از سلیقه ی رایج معماری در بستر خود بدل شده اند. این پژوهش درصدد آن است تا با دریافت داده های میدانی و تحلیل جامعه شناختی، روندی تکمیلی برای طراحی فضاهای خدمات همگانی تولید کرده و نگرش عمومی به حوزه ی تخصصی معماری را پایش نماید. در غالب پژوهش ها به نقش معماری بر رفتارهای انسانی پرداخته شده که از آن با نام «روان شناسی محیط» یاد می شود؛ اما نگرش به معماری به عنوان عادت واره و محصولی، که پس از گذشت زمان و حضور کاربر، دچار دگرگونی می شود و می تواند برآمده از رفتارهای جمعی دچار تغییر ماهیت (ادراکی/عینی) شود، موضوعی است که کمتر مورد بحث قرار گرفته است. حال این سؤال مطرح می شود که برداشت و ادراک معمارانه و مؤلفه های مؤثر در فهم فضای عمومی از دیدگاه کاربران از چه الگویی پیروی می کند؟ تدوین الگوی برداشت و ادراک عمومی از معماری، می تواند در زمان طراحی و در تولید روش های طراحی مبتنی بر حضور فعال کاربران، مؤثر واقع گردد. با توجه به مطالعه ی این پژوهش بر روی جامعه ی آماری ۱۲۰۰ نفری و پایش برداشت های افراد از موضوع معماری فضاهای همگانی، می توان گفت هویت های اجتماعی، در فضای ادراکی متفاوتی از موضوع معماری به سر می برند. شاخص های فردی و گروهی، خوانش های مختلفی از مسئله ی معماری دارند که گونه بندی آن ها، از منظر پارامترهای موجود در ساختمان، به الگویی برای طراحی فضاهای عمومی تبدیل می گردد.
۳.

جامعه شناسی فضاهای همگانی: مطالعه ی تأثیرات جامعه شناسی و ماده گرایی بر شکل گیری معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی معماری ماده گرایی فضاهای همگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۲۰۶
معماری برآیندی از ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه محسوب می شود؛ با این حال توجه به مقررات مدون نشده می تواند بحث برانگیز باشد، چون مستلزم زیر سوال بردن محصول پیچیده ی اجتماعی معماری است. درنظرگرفتن فضا و تحلیل فضایی به عنوان عرصه ای بنیادین از پژوهش و تبیین اجتماعی را باید از اواخر قرن بیستم به این سو جستجو کرد؛ اما فقدان مجموعه ی آثاری که فضا را به مثابه عاملی بنیادی در تحلیل اجتماعی-انتقادی در نظر گیرند، یکی از کاستی های جامعه شناسی معماری است. این پژوهش درصدد آن است تا تعریف معماری در معنای محصول اجتماعی را بررسی نموده و مشخص نماید آیا فضاهای اجتماعی کنونی با خواسته های اجتماعی تطابق دارد؟ نظریه های جامعه شناسی که با فضاهای مصنوع سروکار دارند به چگونگی ارتباط ساختمان ها و فضاهای مصنوع در ارتباطی معنادار با کنش های اجتماعی و جامعه می نگرند و رویکردهای جامعه شناسی به معماری را در سه گروه جای می دهند: ساختمان به مثابه واقعیت اجتماعی، ساختمان به عنوان امر معنادار اجتماعی و ساختمان به عنوان عامل اثرگذار اجتماعی. با توجه به مطالعه جامعه ی آماری ۱۲۰۰ نفری در کاربری های فرهنگی، فراغتی و تجاری و بررسی دستاوردها، این نتیجه حاصل شد که معماری فضاهای همگانی به سمت فردگرایی سوق داشته و از تشویق به جمع گرایی دوری نموده اند. لذا می توان ناکارآیی فضاهای همگانی در شکل گیری تعاملات اجتماعی را با افزایش مشارکت شهروندی در شکل گیری و طرح این فضاها کاهش داد.
۴.

واکاوی و تبیین مؤلفه های معاشرت پذیری فضاهای همگانی در شهرهای ایرانی – اسلامی (مطالعه موردی: پیاده راه عالی قاپو اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایرانی- اسلامی پیاده راه فضاهای همگانی معاشرت پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۶
طیف وسیعی از مؤلفه ها به منظور معاشرت پذیری فضاهای همگانی مورد توجه قرار می گیرند؛ ولی مسئله ای که وجود دارد کم توجهی نسبت به مؤلفه های مبتنی بر هنجارهای اجتماعی شهر ایرانی– اسلامی می باشد. در همین راستا مهم ترین هدف پژوهش حاضر واکاوی و تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر معاشرت پذیری فضاهای همگانی و بررسی میزان اهمیت آن ها در شهر ایرانی– اسلامی می باشد. نمونه مطالعاتی پژوهش نیز پیاده راه عالی قاپو در شهر اردبیل می باشد. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و به لحاظ روش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها نیز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و مطالعات میدانی انجام گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مؤلفه های «نفوذپذیری»، «همه شمول بودن»، «غنای حسی» و «محرمیت» مهم ترین مؤلفه های معاشرت پذیری فضاهای همگانی می باشند. دستاورد نهایی پژوهش نیز عرضه ی چهار مؤلفه «محرمیت»، «ساده آرایی فضایی»، «طبیعت گرایی» و «جداره ایرانی– اسلامی» در قالب مؤلفه های «ارزشی– هنجاری» و با محوریت هنجارهای اجتماعی شهر ایرانی– اسلامی به منظور معاشرت پذیری فضاهای همگانی می باشد.
۵.

ارزیابی و مطالعه تطبیقی بازآفرینی شهری در ایجاد فضاهای همگانی در کلانشهرهای تهران و پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری فضاهای همگانی کلانشهر تهران کلانشهر پاریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۲
فضاهای همگانی شهرها از مهمترین مکان ها برای شکل گیری تعاملات اجتماعی و خاطرات جمعی هستند و بازآفرینی شهری نیز یکی از مهم ترین روش های تجدید حیات این فضاها در بافت های شهری به شمار می آید. این تحقیق با مقایسه تطبیقی فضاهای همگانی حاصل از بازآفرینی شهری در تهران و پاریس، نقش عوامل مختلف مؤثر در بازآفرینی فضاهای همگانی را مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات با روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته و پرسشنامه بر مبنای روش دلفی تدوین گردیده -است. جهت تحلیل داده ها نیز از تکنیک TOPSIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع عوامل مؤثر در بازآفرینی فضاهای همگانی، نقش عوامل کالبدی و فعالیتی (با وزن 0.186) بیشتر از عوامل دیگر می باشد. بر اساس یافته های پژوهش و امتیازهای محدوده های مورد مطالعه، می توان گفت که فضاهای همگانی حاصل از بازآفرینی در پاریس کیفیت بالاتری نسبت به فضاهای مشابه در تهران دارند و پاریس دارای برنامه مشخصی برای بازآفرینی فضاهای همگانی می-باشد، درحالی که در تهران بیشتر بازآفرینی های فضاهای همگانی به صورت موردی انجام می شود و داشتن یک برنامه مشخص برای تهران در این زمینه، ضروری به نظر می رسد.