مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
مجموعه مسکونی
حوزه های تخصصی:
مسکن اجتماعی راه حل جوامع امروزی است؛ در قبال مسئله فراهم نمودن محل سکونت برای اقشار کم درآمد و سایر اقشاری که به تنهایی توان تهیه مسکن و سرپناه را ندارند. از جمله ویژگی های عمومی مسکن اجتماعی رفع عوارضی مانند گسترش افقی شهرها با طراحی بر پایه توسعه درون زا به جای توسعه برون زا، حل مشکلات مکان یابی طرح های مساکن مهر، تجدید حیات در بافت های فراموش شده شهرها و ... است. بر خلاف مساکن مهر که حوزه پیرامونی شهرها را در بر میگیرد، رویکرد ساخت مسکن اجتماعی درون هسته مرکزی شهرها از جمله شهر یزد می باشد. به لحاظ اینکه هسته مرکزی شهر یزد را بافت ارزشمند و تاریخی تشکیل می دهد، طراحی مسکن اجتماعی در این شهر از حساسیت مضاعفی برخوردار است. در صورت توجه به این حساسیت، ایده طراحی مذکور ضمن اینکه پاسخی به مسئله مسکن اقشار کم درآمد می باشد، می تواند یاری دهنده مسائل بافت ارزشمند شهر یزد نیز باشد. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد مسکن اجتماعی در بافت قدیم شهر یزد را بهانه ای برای مطالعه خود قرار داده است و با درک حساسیت های ذکر شده پیرامون موضوع مورد مطالعه، به این نتیجه دست یافت که در صورت رعایت دو نکته مهم یعنی همسازی کالبدی و همسازی اجتماعی، نه تنها به پاسخ مطلوب برای طراحی مسکن اجتماعی دست می یابیم بلکه به تداوم و حیات بافت ارزشمند نیز کمک شایانی رسانده ایم.
طراحی بهینه ی حیاط مرکزی در ساختمان های مسکونی در برابر باد 120روزه زابل براساس تحلیل CFD(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
197-212
حوزه های تخصصی:
منطقه زابل یکی از مناطق باد خیز شرق ایران است. کیفیت، شدت و سرعت زیاد بادهای این منطقه موسوم به بادهای 120روزه سیستان عامل بروز مشکلات فراوان زیست محیطی و اجتماعی است. این بادها نقش موثری در حمل ماسه های کویری ایفا می کنند و تجربه تاریخی معماری و شهرسازی این منطقه معطوف به مقابله با اثرات مخرب پراکنش ماسه است. یکی از این گزینه ها جهت گیری و قرارگیری مناسب ساختمان ها است که می تواند در کاهش آسیب های ناشی از این بادها کمک کند. این مقاله به تدوین بهینه گونه حیاط مرکزی ساختمان ها در برابر بادهای 120روزه می پردازد. هدف این تحقیق تعیین نوع مانع، جهت گیری و میزان محصوریت حیاط مرکزی است به گونه ای که بتواند در دو زمینه کاهش سرعت باد و کاهش ورود آلودگی ناشی از گرد و غبار در محدوده ی ساختمان مفید واقع شود. در ابتدا مدل های مختلف حیاط مرکزی طراحی و سه بعدی گردید. شبیه سازی جریان هوا در این مدل ها با استفاده از نرم افزار شبیه سازی سیالات Flow 3D انجام پذیرفته است. نتایج نشان می دهد؛ ساختمان هایی یا موانعی که در برابر جهت باد دارای فرم مقعر هستند؛ بیشتر از سایر گونه ها مانع ورود باد به محوطه ی سایه باد هستند. همچنین نوع جانمایی و جهت گیری ساختمان ها در برابر باد و میزان محصوریت در دو نقطه ورود و خروج باد، به همراه استفاده از موانع طبیعی می تواند در کاهش سرعت باد و کاهش ورود گرد وغبار به مجموعه تا رسیدن به حد آسایش بسیار موثر باشد.
ارزیابی عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان در مجموعه های مسکونی (نمونه موردی: مجموعه های 512 و 600 دستگاه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 74
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بر پایه سنجش میزان تأثیر عوامل محیطی بر سلامت روان انجام گرفته تا نتایج آن راهگشایی برای طراحی محیط های مسکونی سالم باشد. جهت سنجش سلامت روان افراد از پرسشنامه GHQ-12 استفاده شد و ابزار بررسی کیفیت های محیطی شامل سه مؤلفه: محیط کالبدی، محیط اجتماعی و محیط زیست است. جامعه آماری شامل ساکنان دو مجموعه مسکونی 600 دستگاه و 512 دستگاه مشهد است که از بین آن ها نمونه ای 351 نفره موردبررسی قرار گرفت. جهت انجام محاسبات و پردازش اطلاعات از دو نرم افزار spss و LISREL استفاده شده است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که از میان تمام عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان، محیط کالبدی دارای بیشترین نارضایتی و درنتیجه بیشترین تأثیر منفی بر سلامت ساکنان است؛ بنابراین لازم است تا با اصلاح کیفیت فیزیکی محیط مسکونی، سطح رضایت افراد را از محل زندگی بالا برده تا زمینه بهبود کیفیت روابط اجتماعی ساکنان فراهم شود.
بازشناسی مفهوم خوانایی در فرآیند ادراک ساکنان از مجتمع های مسکونی. نمونه موردی: مجتمع اکباتان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
261 - 276
حوزه های تخصصی:
با وجود معرفی خوانایی به عنوان یک مفهوم مرتبط با ادراک انسانی، نگاه کالبدمحور به سنجش این مفهوم، منجر به تمرکز بر معیارهایی از محیط فیزیکی شده است. اگر مبتنی بر تعاریف، مبنای سنجش خوانایی کالبدی را به جای تصویر محیطی، تصور ناظر از محیط کالبدی بدانیم که مبنای تعامل افراد با محیط است، زوایای دیگری از وجوه مؤثر بر خوانایی را می توان تشخیص داد. هدف این پژوهش دست یافتن به معیاری جامع برای سنجش مفهوم خوانایی مبتنی بر تصور ذهنی است، لذا پرسش پژوهش این است که فرآیند ادراکی ایجاد تصویری روشن و منسجم از محیط در ذهن ناظر چگونه است؟ این مقاله در چارچوب مطالعات کیفی بوده و ضمن بررسی اسناد و مطالعات مرتبط و با روش تحلیل محتوا سعی دارد تا به مدلی مفهومی از ارتباط مؤلفه های تصویر ذهنی دست یافته و از طریق استدلالی منطقی ارتباط آن را با خوانایی برقرار نماید، سپس ضمن ارزیابی آن در چارچوبی کمّی و در محدوده یک مجتمع مسکونی به روش پیمایشی و با ابزار پرسش نامه و تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار لیزرل ضمن شرح و بسط چارچوب نظری اعتبار آن را برای سنجش خوانایی بررسی نماید. نتایج تحلیل ها نشان از همبستگی بین داده ها و روایی بین مؤلفه ها داشته و حاکی از تأثیر توأمان لایه های مکانی، زمانی و عاطفی در تصور ناظر از محیط کالبدی است؛ لذا خوانایی ادراک شده از محیط کالبدی علاوه بر ایجاد تصویر ذهنی- مکانی منوط به ایجاد تصویر ذهنی- زمانی و ذهنی- عاطفی است
تدوین مدل رضایتمندی از کیفیت فضایی فرهنگ مبنا در مجموعه های مسکونی با روش POE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال آن است تا به بررسی رضایتمندی از کیفیت فضایی در جنبه ذهنی که فرهنگ در آن میگنجد بپردازد. استفاده از روش ارزیابی پس از ساخت از طریق شناسایی نقاط ضعف و قوت هر مجموعه می تواند به این امر کمک نماید. هدف از این پژوهش به دست آوردن مدلی است که بتوان به کمک آن به ارزیابی کیفیت فضایی هر مجموعه مسکونی متناسب با فرهنگ ساکنینش دست یافت. از این رو پژوهش استفاده از روش پژوهش کیفی و تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، به دنبال پاسخ به این سوال است: چگونه می توان با روش poeمدلی تنظیم کرد که بر اساس آن میزان رضایتمندی ازکیفیت فضایی- فرهنگی در مجموعه های مسکونی را سنجید؟ یافته های پژوهش مبین آن است که بسیاری از موارد مرتبط با فرهنگ در مقوله ادراکی یا ذهنی میگنجد. این بدان معنا نیست که نقش سایر شاخصه های مادی( عینی) را باید نادیده گرفت. در این میان نقش زمان و نیازهای آتی که در یک مسکن ممکن است اتفاق بیوفتد از اموری است که در میزان رضایتمندی بهره برداران به صورت مستقل نقش مهمی را ایفا میکند. بر اساس مدل مفهومی نهایی می توان به شاخصه ها و گزینش آنها در ارزیابی مجموعه های مسکونی از بعد کیفیت فرهنگی-فضایی، هر نمونه مطالعاتی نایل آمد. این شاخصه ها قابلیت آن را دارند تا در هر نمونه موردی بوسیله پرسشنامه به آزمون گزارده شود تا میزان هریک را بتوان سنجید.
مفهوم قلمرو در مجموعه های مسکونی: مطالعه مقایسه ای دو مجموعه مسکونی در سطح و در ارتفاع در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساماندهی محیط زندگی با تعریف روشن عرصه های خصوصی و عمومی و ایجاد سلسله مراتب فضایی میسر می شود و عرصه های تعریف شده زندگی نیز، احساس تعلق به محیط را افزایش می دهد و به محیط های مسکونی هویت می بخشد. این مقاله مفهوم قلمرو را به منزل? یکی از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت ارتباط انسان با محیط مسکونی، موردتوجه قرار داده است. برای این منظور، عوامل موثر بر مفهوم قلمرو در مجموعه های متداول مسکونی گسترده در سطح و ارتفاع تحلیل شده است. دو نمونه از این الگوهای سکونت در شهر تهران، شامل بخشی از شهرک اکباتان و شهرک غرب، برای آزمون نتایج انتخاب شده است. روش تحقیق کیفی و روی? عملی آن استفاده از پرسش نامه و تحلیل نقشه نگاری ذهنی است. نتایج حاصل از پیمایش نشان می دهد که درصورت تأمین خدمات و فضاهای سبز و فضاهای جمعی لازم، گسترش در سطح و ارتفاع، تاثیر چندانی در رضایت از قلمرو های اولیه، ثانویه و عمومی ندارد. در عین حال گسترش در ارتفاع و هماهنگی کالبدی بناها ، ضمن ایجاد قلمرو عمومی و تقویت هویت محلی، قدرت قلمروهای ثانویه را کاهش می دهد. همچنین بررسی ها نشان می دهد، محدوده قلمرو های طراحی شده بر قلمرو ذهنی ساکنان منطبق نیست و علاوه بر آن از نظر ساکنان نقش عوامل ادراکی-روانی، اجتماعی، جغرافیایی- فرهنگی بیش از دیگر عوامل ازجمله عامل کالبدی، در رضایت از قلمرو های مختلف مؤثر است.
تبیین مفهوم بیرون و درون در فضاهای مابین مسکن آپارتمانی "مطالعه موردی بالکن در سه نمونه از مجموعه های مسکونی تهران"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، سرعت ساخت مسکن آپارتمانی موجب توجه کمتر به کیفیت فضاهای زندگی و فضاهای مابین و مفهوم "بیرون و درون" در مجموعه های مسکونی شده است. منظور از فضاهای مابین در آپارتمان های مسکونی سلسله مراتبی از فضاهای واسطه از ورودی مجموعه، تا بالکن، است. تحلیل پیشینه نظری موضوع نشان می دهد که سه دسته عوامل ادراکی- معنایی، عملکردی- رفتاری وکالبدی– محیطی در بستری اجتماعی- فرهنگی ویژگی های فضاهای مابین را تعیین می نمایند. برای آزمون مدل نظری پیشنهادی، بالکن به عنوان فضای باز خصوصی مابین واحد مسکونی و محوطه مسکونی انتخاب شده است. پرسش اصلی این است که کیفیت بالکن به عنوان فضاهایی مابین، تحت تاثیر چه عواملی است و در بسترهای اجتماعی- فرهنگی متفاوت انتظار مردم از کارکرد آن چیست؟ برای مطالعه موردی سه مجموعه از آپارتمان های مسکونی تهران با زمینه های متفاوت اجتماعی- فرهنگی انتخاب شدند. روش تحقیق کیفی و رویه عملی آن تکمیل پرسشنامه، مصاحبه با ساکنان و استفاده از فن تمایز معنایی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ارتباط بیرون و درون فضاهای مسکونی و ارتباط آن با وضعیت اجتماعی ساکنان، از طریق بررسی عوامل ششگانه فوق در چارچوب مدل پیشنهادی قابل تبیین است. توجه به کارکردهای ثانویه و چندمنظوره بودن فضاهای مابین، از نیازهای برنامه ریزی و طراحی برای ارتقاء کیفیت زندگی در مسکن آپارتمانی است.
شناسایی عوامل موثر بر ارزیابی محیط زیستی ساختمان در مجموعه مسکونی با بهره گیری از ابزارهای موجود ارزیابی عملکرد بنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
19 - 30
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال تبیین عوامل موثر بر بهبود شرایط زیستی مجموعه های مسکونی، با اتکا بر ادبیات جهانی موضوع است. در این راه، با تجزیه وتحلیل مسائل و موضوعات در ادبیات موضوع و بررسی هشت سیستم ارزیابی عملکرد ساختمان با موضوع مرتبط، شاخص های تحقیق استنتاج گردید. در تدوین آنها در مجموعه های مسکونی، از سیستم هایی استفاده شده که با موضوع ساختمان های مسکونی شکل گرفته اند. سپس از مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحبنظران، چارچوب نظری تحقیق شکل گرفت. این چارچوب، نگارندگان را در سنجش ارتباط متغیرهای پژوهش با شرایط ساخت وساز کشور، تدوین فرضیه ها و اعتبارسنجی چارچوب نظری رهنمون ساخت. آزمون فرضیه ها با روش تحلیل عاملی تاییدی و مدلسازی معادلات ساختاری از طریق پیمایش با ابزار پرسش نامه انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای هم افزایی ذینفعان در برنامه معماری، کارآمدی، سکونت پذیری محیط، ماندگاری و عملکرد محیط زیستی در ارزیابی محیط زیستی ساختمان مورد توجه است. هم افزایی ذینفعان در برنامه معماری، مهمترین عامل موثر بر عملکرد محیط زیستی مطالعه موردی تحقیق است. عوامل سه گانه کارآمدی، سکونت پذیری محیط و ماندگاری نیز در ارتقای این عملکرد، ایفای نقش می کند. دستاورد تحقیق، ارائه عوامل ارتقای ابعاد زیستی محیط مجموعه مسکونی است و در توسعه ابزارهای ارزیابی و تبیین راهبردها و اقدامات می توان از این پژوهش بهره برد.
بررسی الگوواره های قضاوت ذهنی معماران در تأمین حرکت پیاده ساکنین مجموعه های مسکونی؛ نمونه موردی: منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و دسته بندی دیدگاه های متخصصین به منظور تأمین حرکت پیاده در مجموعه های مسکونی در منطقه 22 تهران انجام گرفته است. از آنجایی که پژوهشی در رابطه با بررسی تجربی دیدگاه های متخصصین به منظور حرکت پیاده ساکنین در مجموعه های مسکونی در منطقه 22 تهران صورت نگرفته است، تحقیق از نوع اکتشافی و جدید است. بر حسب هدف بنیادی، به لحاظ ماهیت پژوهش اکتشافی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. از روش تحقیق دلفی برای شناسایی دیدگاه های متخصصین و از روش تحلیل عامل کیو برای طبقه بندی دیدگاه های متخصصین استفاده شده است. در پیمایش دلفی، متخصصین به شیوه هدفمند و غیر احتمالی انتخاب گردید که حجم نمونه از طریق اشباع نظری در دستیابی به عوامل به دست آمده است. پرسشنامه ای براساس مقیاس لیکرت طرح شده در میان 20 نفر از متخصصین مربوطه توزیع گردید. داده های بدست آمده از پرسشنامه تحلیل عامل به روش کیو صورت گرفته است. براساس نتایج به دست آمده، تا میزان 70.77% از عوامل مؤثر در حرکت پیاده ساکنین در مجموعه های مسکونی در منطقه 22 تهران براساس مصاحبه با متخصصین با قطعیت شناسایی شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که متخصصین بر اساس دیدگاه های فکری شان به هفت گروه یا عامل تقسیم می شوند که شش عامل آن دارای متغیرها و مفاهیم مشترک بوده است. این شش عامل بر اساس متغیرهای تشکیل دهنده شان، نام گذاری شده اند. که شامل پاسخدهی، قلمروگرایی، پویایی، نشاط، نفوذپذیری و خوانش پذیری در تبیین قضاوت متخصصین به منظور تشخیص وجود حرکت پیاده در فضاهای مسکونی مشاهده شده اند. براساس میزان بزرگی واریانس به ترتیب عامل های مؤثر عبارتند از: پاسخدهی 56/15%، قلمروگرایی 15.07%، پویایی 13.61%، نشاط بخشی 9.59%، خوانش پذیری 9.45% و نفوذپذیری 7.52% می باشد. براساس این نتیجه گیری، در حرکت پیاده ساکنین مجموعه های مسکونی توجه جدی به این شش عامل مؤثر خواهد بود.
ارزیابی رابطه گونه های همسایگی در مجموعه های مسکونی با شیوه تعاملات اجتماعی؛ مطالعه موردی: آپارتمان سیب و شهرک ساحلی، شهرستان نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
103 - 116
حوزه های تخصصی:
پس از انقلاب صنعتی، تغییرات بسیاری در نظام مسکن به وجود آمده است. محله های مسکونی تا حد زیادی منسوخ شده و جای خود را با مجموعه های مسکونی عوض کردند. آنچه که در به وجود آمدن مجموعه های مسکونی و همچنین در فرآیند طراحی آن ها در نظر گرفته می شود غالبا مسائل کلانی مانند شرایط اقتصادی، ارزش اراضی و ...، هستند. بدین ترتیب این گونه نیروهای خارجی بر سیاست های کلان مسکن و در نهایت بر کیفیت زندگی انسان تاثیر می گذارند. از آن جا که خانه یکی از مهم ترین و اصلی ترین مکان های حضور انسان است، بیشترین وظیفه را نیز در تامین نیازهای حداقلی فردی و اجتماعی انسان برعهده دارد. پژوهش حاضر قصد دارد که بر اساس نظریه یان گل، به بررسی تفاوت های موجود در میزان و شیوه تعاملات اجتماعی در دو گونه مجموعه مسکونی، یعنی آپارتمان میان مرتبه و شهرک ویلایی بپردازد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند طراحان و برنامه ریزان را در جهت رفع نقایص موجود و کاربران را در جهت انتخاب مسکن متناسب با نیاز های اجتماعی خود سوق دهد. برای انجام پژوهش، اطلاعات موردنیاز از دو طریق کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. بدین منظور مصاحبه ای با 14 نفر از ساکنین دو مجموعه صورت گرفت و با روش تحلیل محتوا، تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که اساسی ترین تفاوت موجود در دو گونه مجموعه مسکونی مذکور، ناشی از فعالیت های ضروری است و نرخ وقوع آن در آپارتمان های میان مرتبه بیشتر از شهرک های ویلایی است. این در حالی است که مجموعه های ویلایی با در اختیار داشتن فضای میانی فراخ تر و محدودیت های کمتر در طراحی آن، می توانند قابلیت محیطی مناسبی جهت افزایش تعاملات اجتماعی ایجاد کنند.