یکی از مهم ترین مباحث در حکومت اسلامی، مسئله نقش مردم در حکومت است. با توجه به اینکه مبنایی ترین اعتقاد در اسلام، باور به توحید است، در این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، پس از بیان توحید و مراتب آن از منظر این دو اندیشمند اسلامی، نقش مردم در مشروعیت سیاسی تبیین و در ادامه به بررسی تطبیقی مشارکت سیاسی و نسبت آن با توحید و مراتب آن از منظر این دو اندیشمند اسلامی پرداخته شده است. در نتیجه این پژوهش، با توجه به اشتراک نظر در باور به توحید و مراتب آن، از نظر این دو اندیشمند اسلامی، مردم در مشروعیت سیاسی حکومت اسلامی هیچ نقشی نداشته و نقش آنها فقط تحقق بخشی به حکومت از باب تکلیف است. ایشان در باب مشارکت سیاسی، حق تعیین نظام و ساختار آن، تعیین حاکم و کارگزاران، تعیین قانون گذار، مجری قانون و نظارت بر قانون را از آنِ خداوند متعال می دانند و معتقدند که دیگران فقط با اذن الهی حق انجام چنین اموری را دارند.