مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه جهت گیری مذهبی و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای قدردانی بود. این مطالعه توصیفی-تحلیلی، به روش همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. در این پژوهش 148 نفر از معلمان و مهارت آموزان مرکز آموزش عالی شهید مدنی (ره) قم به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه رضایت زناشویی (اولسون و همکاران، 1989)، آزمون جهت گیری مذهبی (آلپورت و راس، 1950) و پرسشنامه قدردانی (مک کلاف، ایمونز و سانگ، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی، از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که جهت گیری مذهبی درونی و قدردانی با رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار و جهت گیری مذهبی بیرونی با رضایت زناشویی رابطه منفی و معناداری دارد ( 01/0> P ) همچنین تحلیل الگوی معادلات ساختاری، برازندگی الگوی پیشنهادی با داده های تجربی را تأیید نمود. نتایج حاکی از اثر مستقیم جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی بر رضایت زناشویی و اثر غیرمستقیم این متغیر از راه قدردانی بر رضایت زناشویی بود. با توجه به نتایج پژوهش، می توان نتیجه گرفت که در ارتباط بین جهت گیری مذهبی و رضایت زناشویی، قدردانی نقش واسطه ای دارد.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید صورت گرفت. روش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 45-20 ساله شهر رشت در نیمه اول سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از طریق غربالگری شناسایی و وارد مطالعه شدند (15 نفر درمان پذیرش و تعهد؛ 15 نفر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و 15 نفر گروه کنترل). هر یک از گروه های آزمایشی 8 جلسه آموزش 90 دقیقه ای مداخله درمانی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس وسواس خرید (فابر و اوگوین، 1992)، مقیاس خودکنترلی (تانجنی، بامیستر و بونی، 2004) و پرسشنامه انعطاف پذیری عاطفی (تقی زاده و محبی پور، 1396) بود. داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی ال ماتریکس تجزیه و تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش هر دو درمان تأثیر معناداری بر بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید داشت (01/0 P< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که میزان تأثیر گذاری درمان پذیرش و تعهد بر متغیر انعطاف پذیری عاطفی (همه مولفه های) (024/0 P< ) و خودکنترلی (025/0 P< ) بیشتر از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بود. نتایج به دست آمده بر اهمیت به کارگیری هر دو روش درمانی به منظور بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید از سوی رواندرمانگران تأکید دارد.
نقش بهره برداری از هیجان، ارزیابی هیجان و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان در علائم فزون کنشی/ نارسایی توجه بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات اخیر تکانش گری هیجانی و نارسایی در نظم جویی هیجان را به عنوان مؤلفه های اساسی در اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی مطرح می کنند. هدف مطالعه ی حاضر، مشخص کردن نقش بهره برداری از هیجان، ارزیابی هیجان و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان در پیش بینی علائم ADHD بزرگسالان بود. به این منظور، 293 نفر (141 پسر و 152 دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند و توسط پرسش نامه ی نظم جویی شناختی هیجان ( CERQ )، چهارمین ویرایش مقیاس درجه بندی اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بزرگسالان بارکلی ( BAARS-IV ) و پرسش نامه ی هوش هیجانی ( FEIS-41 ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که پس از زدودن اثر متغیرهای بهره برداری از هیجان و ارزیابی هیجان، پنج راهبرد شناختی نظم جویی هیجان ملامت خود، فاجعه سازی، ملامت دیگری، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت به طور معناداری در پیش بینی علائم ADHD بزرگسال نقش داشتند. نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان می بایست در مفهوم سازی و تشخیص ADHD بزرگسال لحاظ شوند.
اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری بر علایم بالینی سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سندرم روده تحریک پذیر اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با درد شکمی، یبوست، اسهال یا ترکیبی از علایم همراه است. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری بر شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. روش پژوهش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به متخصصین گوارش شهر ارومیه، در بازه ی زمانی اردیبهشت تا خرداد ماه 1398 بود. از بین آن ها 30 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه شدت و فراوانی علایم روده ( صولتی دهکردی و همکاران، 1390) در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفتگی تحت هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات علایم سندرم روده تحریک پذیر در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون کاهش معناداری یافت ( 58/477 F = , 001/0 ≤ P ). بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری نمود که هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری می تواند در بهبود بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر موثر باشد.
نقش واسطه ای کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین حرمت خود مادر و اختلال های هیجانی و رفتاری کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین حرمت خود مادر با اختلال های هیجانی و رفتاری کودک بود. 388 مادر دارای کودک 14-6 ساله در دبستان های مناطق 2 و 5 شهر تهران در سال 1398، با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس وارد پژوهش شدند و به فهرست رفتاری کودک (آشنباخ و رسکولا، 2001)، سیاهه چند بعدی حرمت خود (ابراین و اپستاین، 1988) و مقیاس کیفیت مراقبت مادرانه (قنبری و همکاران، 1390) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اثر غیرمستقیم حرمت خود مادر بر مشکلات درونی سازی (14/0= ß ) و برونی سازی کودک (23/0= ß ) با واسطه کیفیت مراقبت مادرانه معنادار است. یافته های این پژوهش نقش واسطه ای کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین حرمت خود مادر و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک را تایید می کند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت حرمت خود مادر و کیفیت مراقبت وی از کودک خویش بر پدیدآیی مشکلات هیجانی و رفتاری کودک تأثیر بسزایی دارد. در نظر گرفتن این متغیرها می تواند در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان مشکلات هیجانی و رفتاری کودک مؤثر باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روان شناختی و تعارض کار-خانواده در کارکنان آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه روان شناختی و تعارض کار-خانواده در کارکنان آموزش و پرورش است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 110 نفر از کارکنان آموزش و پرورش شهرستان شاهین شهر بود. بر اساس نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر از کارمندانی با نمره تعارض کار- خانواده بالاتر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) و پرسشنامه تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارض کار-خانواده و افزایش دو مولفه سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی و خوش بینی) تأثیرگذار بود (01/0 P< ). بر اساس پژوهش حاضر می توان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را روشی مناسب برای افزایش سرمایه روانشناختی و کاهش تعارض کار- خانواده کارکنان در نظر گرفت.
بررسی نقش میانجی شرم و عزت نفس در ارتباط بین شفقت به خود و افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر شرم و عزت نفس در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی در دانشجویان انجام شد. 251 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ( 169 نفر دختر و 82 نفر پسر) از دانشگاه های خوارزمی تهران، اصفهان و شهرضا به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت آنلاین به پرسشنامه های مقیاس شفقت به خود ریس و همکاران(2011)، فرم کوتاه مقیاس افسردگی بک (1972)، مقیاس عاطفه ی خودآگاهی-3 تانگنی و همکاران (2000) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ(1965) پاسخ دادند. به منظور بررسی روابط ساختاری در مدل مفروض از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل مفروض میانجی گری نسبی شرم و عزت نفس در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که در مدل مفروض تمام وزن های رگرسیونی به لحاظ آماری معنادار بودند ( P<.05 ). در این مدل 81 درصد از واریانس نمرات افسردگی از طریق متغیرهای مکنون عزت نفس، شرم و شفقت به خود تبیین شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی، متغیرهای شرم و عزت نفس، نقش میانجی ایفا می کنند. از یافته های پژوهش حاضر می توان در جهت کاهش ا فسردگی از طریق درمان ها و آموزش های مبتنی بر شفقت به خود استفاده کرد.
مقایسه کارکردهای اجرایی حل مسأله، بازداری پاسخ و انعطاف پذیری شناختی در زنان خیانت گر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد های اجرایی حل مسأله، بازداری پاسخ و انعطاف پذیری شناختی در زنان خیانت گر و عادی انجام گرفت. روش پژوهش علی - مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 40 زن با تجربه خیانت به همسر از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهرستان ساری و قائم شهر و 40 زن بدون تجربه خیانت بود که به روش هدفمند وارد پژوهش شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون های کامپیوتری ویسکانسین، برو-نرو و استروپ بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که زنان با تجربه خیانت نسبت به زنان عادی به طور معناداری دارای نمرات پایینتر در کارکرد های اجرایی حل مسأله، بازداری پاسخ و انعطاف پذیری شناختی هستند ( P<0/05 ). با توجه به اهمیت کارکرد های اجرایی در خیانت زنان، پیشنهاد می شود در برنامه های پیشگیری از خیانت زناشویی این عوامل در نظر گرفته شوند.
شناسایی مولفه های خوشبختی زوجی در خانواده های ایرانی: رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر پایه کاستی ها و شکاف مشاهده شده به ویژه در ادبیات پژوهشی کشور ایران، هدف اصلی این پژوهش استفاده از رویکرد کیفی برای شناخت عمیق تجربه زیسته زوجین خوشبخت ایرانی از زندگی بود. روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای بود. شرکت کنندگان 41 زوج خوشبخت ساکن شهر زنجان بود که بر اساس نتیجه پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و مصاحبه با مشاوره خانواده به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. نتایج تحلیل چهار درونمایه کلی و سیزده عامل زیربنایی برای تجربه خوشبختی زوجی مشخص کرد شامل زمینه مناسب (خانواده ها، آمادگی موقع ازدواج، منابع مالی)، باورهای سازگارانه (انتظارات واقع بینانه، باور به درک و پذیرش، تعهد و نظارت بر تعهد)، رفتارهای تقویت کننده رابطه (همراهی و فعالیت مشترک، مهارتهای ارتباطی، حل مساله، حمایت، مسئولیت پذیری) و احساس مثبت (هیجان خواهی، احساس مثبت، زیباپسندی، محبت). درون مایه های شناسایی شده در پژوهش حاضر به دلیل ارتباط با مبانی نظری و همچنین انتزاع بالای آنها، علاوه بر جامعیت دارای ساختار نظری مرتبط با بدنه دانش و نظریه های موجود است. نتایج پژوهش حاضر از نگاه نظریه شناختی-رفتاری تبیین شده است.
پیامدهای عوامل زمینه ای در فرایند تکوین هوش معنوی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین پیامدهای عوامل زمینه ای در فرایند تکوین هوش معنوی دانش آموزان دوره دوم متوسطه به روش نظریه ی داده بنیاد و بر اساس مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین(2008) انجام شد. مشارکت کنندگان به تعداد 21 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز ، معلمان و افرادی بودند که با دانش آموزان در ارتباط هستند.برای نمونه گیری از رویکرد هدفمند و تکنیک نمونه گیری نظری و برای کفایت حجم نمونه از منطق اشباع داده ها استفاده گردید. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری و کد گذاری شدند. به منظور افزایش اعتبار یافته ها از روش زاویه بندی محقق و چک کردن داده ها توسط شرکت کنندگان استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که پیامدهای حاصل از فرایند شکل گیری هوش معنوی، شامل تحول در جهان بینی، دستیابی به آرامش درونی، موفقیت در زندگی و رشد ارزش های اخلاقی است که از عوامل درونی، محیطی، ارزشهای دینی و فرادینی به عنوان عوامل زمینه ای تاثیر می پذیرد. دستیابی به آرامش درونی به عنوان پدیده مرکزی مفهوم پردازی شد .
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد آدلری و واقعیت درمانی بر خودکارآمدی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد آدلری و واقعیت درمانی بر خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران انجام شد . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. در این پژوهش گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی آدلری و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره واقعیت درمانی را دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس خودکارآمدی (شرر و کارور، 1982) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیره، تجزیه و تحلیل شدند . یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی آدلری، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه گواه در خودکارآمدی تفاوت معنی داری وجود دارد ( 001/0 P˃ ). همچنین نتایج نشان داد که مشاوره گروهی آدلری نسبت به واقعیت درمانی تاثیر بیشتری بر خودکارآمدی دارد. بنابراین می توان گفت که مشاوره گروهی آدلری روشی موثر در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان است.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول شهر آستارا در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. تعداد نمونه پژوهش 40 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آموزش شفقت به خود (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس وضوح تصور از خود (کامپبل و همکاران، 1996) و مقیاس سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایش هشت جلسه 70 دقیقه ای آموزش شفقت به خود اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شفقت به خود تأثیر معناداری بر بهبود وضوح تصور از خود درونی (01/0> , P 76/8 F= ) و کاهش خودانتقادی مقایسه ای (01/0> P 83/6 F= ) و خودانتقادی درونی (01/0> , P 83/6 F= ) در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی داشت. براساس این نتایج می توان بیان کرد این روش آموزشی/ درمانی می تواند از سوی روانشناسان مدارس به منظور بهبود کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش تنظیم شناختی هیجان و اجتناب شناختی در پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضطراب امتحان یک حالت هیجانی ذهنی است که عملکرد دانش آموزان را کاهش می دهد. استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان سازش یافته و ناسازش یافته و اجتناب شناختی بر شیوه خارج شدن دانش آموزان از شرایط استرس زا تأثیر مهمی دارد. هدف از پژوهش حاضر نقش تنظیم شناختی هیجان و اجتناب شناختی در پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان دختر بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان ازنا در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد 336 دانش آموز دختر به روش در دسترس از بین آنها انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اضطراب امتحان ( TAI ؛ اسپیلبرگر، 1980)، تنظیم شناختی هیجان ( CERQ ؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) و اجتناب شناختی ( CAQ ؛ سکستون و دوگاس، 2008) بود. داده های پژوهش با اس تفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد اضطراب امتحان با راهبردهای خودسرزنشگری، پذیرش، نشخوارگری، فاجعه نمایی، دیگر سرزنش گری، فرونشانی، جانشینی فکر، حواس پرتی، اجتناب از محرک و تصورات رابطه مثبت و با ارزیابی مثبت رابطه منفی دارد ( P<0/05 ). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان ارزیابی مثبت، به صورت منفی، از میان راهبردهای ناسازش یافته تنظیم شناختی هیجان فاجعه نمایی، دیگر سرزنش گری و خودسرزنشگری و از راهبردهای اجتناب شناختی فرونشانی فکر و جانشینی فکر به صورت مثبت، ۴۱ درصد از نمره اضطراب امتحان را تبیین می کنند. این نتایج نشان می دهند راهبردهایی که دانش آموزان برای تنظیم شناختی هیجاناتشان استفاده می کنند می تواند در تعیین اضطراب امتحان عامل مهم باشد و تقویت راهبردهای سازش یافته به منزله یک هدف برای مداخله های آموزشی و درمان کاهش اضطراب امتحان مورد توجه قرار گیرد.
مقایسۀاثربخشی درمان شناختی رفتاری پیامکی آنلاین و درمان شناختی رفتاری تلفنی بر اختلال افسردگی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی یکی از اختلالات شایع روانی است؛ در کشورهای در حال توسعه، به دلیل هزینۀ بالای درمان، عدم دسترسی به روانپزشک یا روانشناس حرفه ای، سوءتعبیرهای فرهنگی و موانع دیگر، بسیاری از افراد نمی توانند هیچ گونه درمانی دریافت کنند. استفادۀ گسترده از تلفن همراه و ثابت و نیز تلفن های هوشمند در جهان، فرصتی را برای کمک به افراد نیازمندی فراهم می کند که دریافت کمک های حرفه ای درمانی برایشان آسان یا مقدور نیست. از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسۀ اثربخشی درمان شناختی رفتاری پیامکی آنلاین و درمان شناختی رفتاری تلفنی بر اختلال افسردگی پایدار بود. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ افراد 18 تا 55 سالۀ مراجعه کننده به چهار مرکز مشاوره و روانشناسی در غرب شهر تهران در سال 98 بود. تعداد 30 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی پایدار، به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش ویرایش دوم پرسشنامۀ 21 سوالی افسردگی بک (بک و همکاران، 1988) (BDI-II) و نسخۀ بالینی مصاحبۀ بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 2016) (SCID بود. داده ها با نسخۀ 22 نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند. با توجه به یافته های پژوهش، هر دو مداخله تلفنی و پیامکی آنلاین به طور معناداری باعث کاهش افسردگی بیماران شدند P<0/05) ).از لحاظ اثربخشی، بین دو روش مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت P<0/01) ). هر دو شیوۀ درمان شناختی درمانی تلفنی و پیامکی آنلاین بر کاهش علائم افسردگی مؤثر بودند.
مروری بر رویکرد غربالگری، مداخله مختصر و ارجاع در افراد وابسته به الکل مراجعه کننده با مسمومیت الکل به اورژانس بیمارستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر ارقام مرتبط با مصرف الکل به طور روزافزونی در سطح جهانی رو به افزایش بوده است. این افزایش روز افزون به عنوان یک مشکل اساسی در سطح جهانی قلمداد می شود. مصرف الکل دارای عوارض جانبی بسیاری بوده و به دنبال آن آسیب های متنوعی را به دنبال دارد. در چندین سال گذشته، برنامه های مختلفی برای درمان مصرف الکل و در قالب درمان های دارویی و غیردارویی معرفی شده است. با وجود اینکه دارو درمانی یکی از رویکردهای رایج و اثربخش محسوب می شود، اما اینطور به نظر می رسد که این نوع درمان به تنهایی کفایت نمی کند و باید از سایر درمان هایی که ابعاد روان شناختی، روابط اجتماعی و محیطی بیماران را مدنظر قرار می دهند استفاده شود. یکی از مدل هایی که بر ایجاد انگیزه و تغییر در مراجعان مبتلا به اعتیاد به الکل تمرکز می کند، مدل غربال گری، مداخله مختصر و ارجاع به درمان می باشد. در پژوهش حاضر با یک مرور سیستماتیک بر پیشینه پژوهشی مربوط به اثر گذاری غربال گری، مداخله مختصر و ارجاع به درمان بر افراد وابسته به الکل، پایگاه های اطلاعاتی جهانی براساس کلیدواژه های مرتبط مورد بررسی قرار گرفته مقالات مرتبط غربال شدند و نتایج آن ها استخراج و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از این بود که غربال گری، مداخله مختصر و ارجاع به درمان باعث بهبودی مراجعه و کاهش مصرف در افراد وابسته به الکل می شود. از این رو، با توجه به اثر گذاری مدل درمانی بررسی شده در بهبود کاهش مصرف و کارایی و قابلیت اجرای این مدل در اورژانس ها می توان بیماران با مشکلات سوء مصرف و وابستگی به الکل را به مراکز درمانی مناسب ارجاع داد.
چالش ها و فرصت های مشاوران مدرسه در کار با دانش آموزان ناراضی جنسیتی: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح نارضایتی جنسیتی برای کسانی به کار می رود که ناهماهنگی بارزی بین تجربه جنسیتی و جنسیت تخصیص شده در بدو تولد آن ها وجود دارد. مطالعات اخیر نشان می دهد که دانش آموزان ناراضی جنسیتی در مدرسه شرایط نامطلوبی دارند که چالش هایی برای مشاوران مدرسه ایجاد کرده است. هدف این مطالعه ارائه تصویر روشنی از فرصت ها و چالش های مشاوران مدرسه در کار با دانش آموزان ناراضی جنسیتی است. در این مطالعه مروری، به منظور یافتن منابع و مطالعات مرتبط، از پایگاه های معتبر علمی مانند: Taylor & Francis, PubMed Elsevier, Magiran, Noormags, SID استفاده شده است. همچنین برای بررسی دقیق تر ازموتورهای جستجوی Google Scholar و ScienceDirect نیز کمک گرفته شده است. جستجو با استفاده از کلمات کلیدی مانند "مشاور مدرسه"، "دانش آموزان ناراضی جنسیتی"، "دانش آموزان ترنسکشوال" و "هویت جنسیتی" در مقالات فارسی و Gender dysphoria" " Transsexual students", ''Gender identity" ,"School counselor", در مقالات انگلیسی انجام شده است. از مجموع 60 مقاله مرتبط، 7مقاله شرایط ورود به پژوهش را داشته اند. نتایج تحقیقات، اهمیت آموزش مشاوران برای کار با دانش آموزان ناراضی جنسیتی، ضرورت بررسی های بیشتر و طراحی برنامه های مداخله ای اصولی را با توجه به نیازهای این افراد نشان می دهد.
پیش بینی آسیب شناسی عود مصرف مواد بر اساس روابط موضوعی اولیه و سازمان یافتگی شخصیت در معتادان مرد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی عود مصرف مواد بر اساس روابط موضوعی و سازمان یافتگی شخصیت در معتادان مرد تحت درمان با متادون انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معتادان مرد تحت درمان متادون شهرستان کاشان در بهار 1389 بودند که از این بین 170 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس عود مصرف (رایت و همکاران، 2001)، پرسشنامه روابط موضوعی (بل، 1955) و سیاهه سازمان شخصیت (کرنبرگ و کلارکین، 1995) استفاده گردید. داده ها با آزمون رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد روابط موضوعی و سازمان شخصیت به ترتیب 48/0 و 17/0 از واریانس عود مصرف مواد را تبیین می کند. ضریب رگرسیون در ابعاد دلبستگی ناایمن، بی کفایتی، مکانیسم های دفاعی نخستین، سردرگمی هویت و سازمان شخصیت مرزی به ترتیب 28/0، 29/0، 70/0، 16/0 و 18/0 بود (01/0 > p ). با توجه به یافته های پژوهش حاضر، روابط موضوعی و سازمان یافتگی شخصیت می توانند در پیش بینی آسیب پذیری افراد به عود مصرف مواد کمک کننده باشند.
مقایسه حساسیت به تنبیه و پاداش و سانحه پذیری درکودکان با نشانه های نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوادث چه به صورت عمدی و چه به صورت غیرعمدی یکی از مهم ترین علل وقوع میلیون ها مرگ و معلولیت کودکان در سراسر جهان به شمار رفته و بار مالی زیادی را بر سیستم بهداشتی درمانی جوامع تحمیل می کنند. پژوهش حاضر باهدف مقایسه حساسیت به تنبیه و پاداش و سانحه پذیری در کودکان با نشانه های نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی انجام شد. طرح پژوهشی حاضر ازجمله طرح های توصیفی بود که به روش همبستگی انجام پذیرفت. بدین منظور از بین جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 99-98 تعداد 100 دانش آموز (50 نفر دارای نشانه های ADHD و 50 نفر دارای نشانه های SCT ) به شیوه غربال گری به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش مقیاس درجه بندی رفتار (سوانسون، نولان و پلهام، 1980)، پرسشنامه کندگامی شناختی (پنی، واچبوچ، کلین، کورکوم و اسکیس، 2009)، آزمون خطرپذیری بادکنکی (لجوئز، 2002) و پرسشنامه سنجش سوانح (پترسون، سالدانا و هیبلوم، 1996) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS20 استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از این بود که حساسیت به پاداش و سانحه پذیری در کودکان دارای نشانه های ADHD و حساسیت به تنبیه در کودکان دارای نشانه های SCT بیشتر است. مبتنی بر این یافته ها می توان نتیجه گرفت کودکان با نشانه های کندگامی شناختی علی رغم داشتن مشکلات توجه به دلیل حساسیت بالایی که به تنبیه دارند کمتر از کودکان با نشانه های نارسایی توجه- فزون کنشی دچار حادثه می شوند.
بررسی رفتارهای قلدرانه بر اساس سبک های فرزندپروری و دلبستگی: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلدری تجربه ای فراگیر برای تمام کودکان و نوجوانان شناخته می شود که می تواند ناشی از متغیرهای شخصی، خانوادگی، مدرسه ای و محیط های گسترده باشد. در این مسیر نقش خانواده و اطرافیان بسیار مهم است. در همین راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی رفتارهای قلدرانه بر اساس سبک های فرزندپروری و دلبستگی انجام شد. در این مطالعه، مقالات منتشر شده پیرامون رفتارهای قلدرانه در کودکان و نوجوانان در طی سال های 2008 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور دست یابی به مستندات علمی مرتبط کلید واژه های Bullying Behaviors, Parenting Styles, Attachment Styles در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی نظیر SID ، Magiran ، Google Scholar ، PubMed ، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت و کلیه مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط فهرست شدند. از مجموع 764 مقاله مرتبط منتشر شده تا سال 2020، 33 مقاله فارسی و انگلیسی واجد شرایط مرور شدند. نتایج مطالعات بررسی شده حاکی از نقش سبک های فرزندپروری و دلبستگی در بروز رفتارهای قلدرانه داشت. براین اساس مشخص گردید نوجوانانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی بودند، رفتارهای قلدرانه بیشتری از خود نشان می دهند. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه یکی از عوامل مهم ایجاد رفتارهای قلدرانه نوجوانان شناخته شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، توجه به عوامل مرتبط با سبک فرزندپروری و دلبستگی برای جلوگیری از رفتارهای قلدرانه اهمیت ویژه ای دارد.
اثربخشی مداخله شناختی-رفتاری آنلاین بر اضطراب سلامت، حساسیت اضطراب و تشدید جسمانی حسی در افراد سالم با سطوح بالا اضطراب کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویروس کرونا 2019 در حال تبدیل شدن به یک بیماری همه گیر است و سطوح مختلفی از اضطراب را در جمعیت افراد سالم به همراه داشته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر مداخله شناختی-رفتاری آنلاین بر اضطراب سلامت، حساسیت اضطراب و تشدید جسمانی حسی در افراد سالم با سطوح بالا اضطراب بیماری کووید-19 صورت گرفت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه در انتظار درمان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه گیلان با سطوح بالا اضطراب کووید-19 در سال تحصیلی 1400-1399 بود که بر طبق معیارهای تشخیصی اضطراب سلامت در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی-نسخه پنجم در نظر گرفته شدند. از این میان، 60 شرکت کننده به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30= n ) و در انتظار درمان (30= n ) گمارده شدند. 8 جلسه مداخله شناختی-رفتاری برای گروه آزمایش تهیه شد. ابزارهای پژوهش شامل سنجه کوتاه اضطراب سلامت ( HAI ) سالکوسکیس و همکاران، شاخص حساسیت اضطرابی ( ASI ) تیلور و همکاران، مقیاس تشدید جسمانی حسی ( SSAS ) بارسکی و همکاران بودند. نتایج نشان داد که مداخله شناختی-رفتاری منجر به کاهش اضطراب سلامت، حساسیت اضطراب و تشدید جسمانی حسی شرکت کنندگان گروه آزمایش شد (01/0 > p ). با توجه به یافته های پژوهش، مداخله شناختی-رفتاری با تاکید بر کاهش ارزیابی منفی، باورهای فاجعه آمیز و اغراق سازی، می تواند روشی موثر در کاهش اضطراب کووید-19 در جمعیت افراد سالم باشد.