مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی گری مقایسه اجتماعی در رابطه میان طرحواره های ناسازگار اولیه با تصویر بدنی دانش آموزان دختر چاق به انجام رسید. روش پژوهش توصیفی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر چاق مقطع متوسطه اول در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود و ازاین بین ۲۰۸ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش فرد در مورد بدن (MBSRQ، کش و پروزنسکی، ۱۹۶۵)، فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQSF، یانگ، 1999) و پرسشنامه مقایسه اجتماعی (SCQ، گیبونز و بانک، ۱۹۹۱) استفاده شد. نتایج نشان داد که حوزه های طرح واره ای بریدگی طرد (001/0P=)، خودگردانی عملکرد مختل (027/0P=)، محدودیت های مختل (001/0P=)، دیگر جهت مندی (001/0P=) به جز گوش به زنگی (946/0P=)، به صورت منفی و معنی دار بر مقایسه اجتماعی اثر مستقیم دارند. همچنین مقایسه اجتماعی (001/0P=) به صورت منفی و معنی دار بر تصویر بدنی اثر مستقیم دارد و هر چهار حوزه به جز حوزه گوش به زنگی با تصویر بدنی از طریق مقایسه اجتماعی ارتباط غیرمستقیم مثبت و معناداری دارند (05/0P<). اما مقایسه اجتماعی میان حوزه گوش به زنگی با تصویر بدنی دانش آموزان دختر چاق نقش میانجی گری ایفا نمی کند (05/0P>). بنابراین مقایسه اجتماعی میان حوزه های بریدگی طرد، خودگردانی عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی با تصویر بدنی دانش آموزان دختر چاق نقش میانجی گری ایفا می کند. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی_ هیجانی بر خودتنظیمی و بازشناسی هیجان کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی_ هیجانی بر خودتنظیمی و بازشناسی هیجان کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دارای اختلال ناراسایی توجه/ بیش فعالی پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398 – 1399بود. حجم نمونه پژوهش شامل 30 کودک پسر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی (SRQ) بوفارد و همکاران (1995) و آزمون بازشناسی هیجان چهره (FART) اکمن (1976) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد، اما گروه آزمایش پژوهش مداخله مهارت های اجتماعی_ هیجانی را در طول 12 جلسه دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودتنظیمی شناختی، خودتنظیمی فراشناختی و بازشناسی هیجان در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادری در سطح 01/0 وجود داشت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی - هیجانی، احتمالا درمان کارآمدی برای درمان خودتنظیمی و بازشناسی هیجان در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است.
نقش میانجی سلامت روان در رابطه با خستگی ذهنی و خود فریبی با تمایل به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی سلامت روان در رابطه خستگی ذهنی و خودفریبی با تمایل به طلاق بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تمایل به طلاق (TDS) روزلت و همکاران (1986)، مقیاس دلزدگی زناشویی (CBM) پاینز (1996)، مقیاس سلامت روان (MHI-28) بشارت (1388) و مقیاس خودفریبی (SDQ-12) سیرونت و همکاران (2019) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و بین خودفریبی، خستگی ذهنی و سلامت روان با تمایل به طلاق رابطه معنی دار وجود دارد (05/>P) و علاوه بر این مشخص شد که خستگی ذهنی و خودفریبی با میانجیگری سلامت روان اثر غیرمستقیم منفی و معنی داری (01/>P) بر تمایل به طلاق دانشجویان متأهل دارد. بر اساس این یافته های می توان نتیجه گرفت که خودفریبی و خستگی ذهنی به شیوه های مستقیم و غیرمستقیم، تمایل به طلاق را در دانشجویان متأهل تحت تأثیر قرار می دهند و نقش اساسی در تمایل به طلاق ایفا می کنند.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس غربالگری ارزیابی خطر رفتار اجتماعی، تحصیلی و هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اعتباریابی نسخه فارسی مقیاس غربالگری ارزیابی خطر رفتار اجتماعی، تحصیلی و هیجانی- فرم رتبه بندی (SAEBRS-TRS) انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع اعتباریابی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر پایه ششم مشغول به تحصیل شهر شیراز در سال تحصیلی 1401-1402 و معلمان این دانش آموزان بودند. حجم نمونه تعداد 233 نفر دانش آموز و 16 معلم بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با نرم افزار SPSS (نسخه 25) و AMOS (نسخه 24) تحلیل شدند. پایایی مقیاس کل و خرده مقیاس ها با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ (بین 75/0 تا 89/0) و تنصیف اسپیرمن-براون (بین 71/0 تا 80/0) مورد تأیید قرار گرفت. بررسی های مربوط به روایی محتوا، سازه، همگرا و واگرا مؤید روایی ابزار مذکور بود. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که این مقیاس دارای سه خرده مقیاس رفتار اجتماعی (5 گویه)، رفتار تحصیلی (6 گویه) و رفتار هیجانی (7 گویه) است و ساختار 18 گویه ای در دانش آموزان ایرانی برازش قابل قبولی با داده ها دارد و شاخص های نیکویی برازش را تایید می کنند و می توان به عنوان یک ابزار معتبر برای غربالگری دانش آموزان در معرض خطر مشکلات سلامت روانی مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده مبدأ با میانجی گری بلوغ عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده مبدأ با میانجی گری بلوغ عاطفی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان و مردان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. تعداد افراد نمونه 339 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه های تعهد زناشویی (DCI) آدامز و جونز (1997)، بلوغ عاطفی (EMS) سینگ و بهارگاوا (1990)، الگوهای ارتباطی خانواده (RFCP) کوئرنر و فیتزپاتریک (2004) و جو عاطفی خانواده (FEAQ) هیل برن (1964) بود. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مدل آزمون شده از برازش مطلوبی برخوردار است. اثر مستقیم الگوی ارتباطی گفت وشنود، همنوایی (05/0>P) و جو عاطفی خانواده مبدأ (001/0>P) بر تعهد زناشویی معنی دار بود. همچنین در رابطه ی بین الگوی ارتباطی همنوایی و جو عاطفی خانواده مبدأ با تعهد زناشویی، بلوغ عاطفی نقش میانجی را به ترتیب در سطوح معنادری 001/0 داشت. بنابراین، با توجه به رابطه معنی دار الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده با تعهد زناشویی و همین طور نقش میانجی و اثرگذار بلوغ عاطفی، درمانگران و مشاوران خانواده می توانند در مسیر بهبود الگوهای ارتباطی خانواده ها و همین طور اصلاح جو عاطفی خانواده های مبدأ در راستای افزایش سطح بلوغ عاطفی مناسب فرزندان حرکت کنند.
مقایسه دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دانشجویان با علائم افسردگی و غیر افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دانشجویان با علائم افسرده و غیرافسرده انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) بک و همکاران (1996)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS) گرتز و رومر (2004) و پرسشنامه تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2008) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین دو گروه دانشجویان با علائم افسرده و غیرافسرده در تمام مولفه های دشواری تنظیم هیجان (عدم پذیرش هیجان های منفی، دشواری در انجام رفتارهای هدفمند، دشواری در مهار رفتارهای تکانشی، دستیابی محدود به راهبردهای اثربخش تنظیم هیجان، فقدان آگاهی هیجانی و فقدان شفافیت هیجانی) و تحمل پریشانی (تحمل، ارزیابی، جذب و تنظیم) تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>P). بر اساس یافته های این پژوهش، توانمندی دانشجویان در تحمل پریشانی و راهبردهای تنظیم هیجان می تواند با کاهش افسردگی در آنها همراه باشد.
رابطه ی افکار تکرارشونده ی منفی و اضطراب اجتماعی نوجوانان: نقش میانجی آمیختگی شناختی و اجتناب تجربه گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی آمیختگی شناختی و اجتناب تجربه گرایانه در رابطه ی افکار تکرارشونده منفی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان شهر تبریز بوده که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول تحصیل بودند که ۲۸۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب اجتماعی (SPIN) کهور و همکاران (۲۰۰۰)، نسخه کوتاه پرسشنامه ی افکار تکرارشونده (RTQ) ایوی و همکاران (۲۰۱۰)، پرسشنامه ی باورپذیری افکار و احساسات اضطرابی (BAFT) هرز برگ و همکاران (۲۰۱۱) و پرسشنامه ی پذیرش و عمل (AAQ-II) باند و همکاران (۲۰۱۱) گردآوری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد افکار تکرارشونده منفی بر اجتناب تجربی و اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و مثبت دارد (۰۱/۰p<). همچنین اثر مستقیم اجتناب تجربی بر اضطراب اجتماعی نیز مثبت و معنی دار است (05/۰p<)؛ با این حال اثر مستقیم افکار تکرارشونده منفی بر آمیختگی شناختی و اثر مستقیم آمیختگی شناختی بر اضطراب اجتماعی معنی دار نیست (۰۵/۰p>). از طرفی اثر غیرمستقیم افکار تکرارشونده منفی بر اضطراب اجتماعی به واسطه اجتناب تجربی مثبت و معنی دار است (۰۵/۰p<)؛ در حالی که اثر غیرمستقیم افکار تکرارشونده منفی بر اضطراب اجتماعی به واسطه آمیختگی شناختی معنی دار نیست (۰۵/۰p>). بنابراین چنین استنباط می شود که اجتناب تجربی نقش میانجی در رابطه افکار تکرارشونده منفی و اضطراب اجتماعی دارد، اما آمیختگی شناختی قادر نیست رابطه افکار تکرارشونده منفی و اضطراب اجتماعی را میانجی گری کند.
عاطفه از منظر نظریه های روان کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری ارتباط در نهاد ما سرشته شده است که به واسطه عواطف میسر می شود. مغز، جسم و ذهن ما از عواطفی که به آن ها جان می بخشند جدا نیستند. عاطفه یکی از مفاهیم محوری در حوزه نظریه و کاربرد رشته روان کاوی و همچنین روان شناسی است. اهمیت این مفهوم چه به لحاظ بالینی و چه نظری موجب شده است تا همه مکاتب روان کاوی و روانشناسی نظریه خاص خود را از عاطفه ارائه دهند. با توجه به تأثیر فراگیر نظریه های روان کاوی در مورد عاطفه در روان شناسی، بررسی مفهوم عاطفه از منظر رویکردهای روا نکاوانه حائز اهمیت است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مروری نظری بر مفهوم عاطفه از منظر روان کاوی در راستای شفاف سازی هرچه بیش تر آن و همچنین بررسی نقش عاطفه در اتاق درمان و تکنیک های درمانی است. در این مقاله عاطفه از منظر مهم ترین مکاتب روان کاوی یعنی روان کاوی کلاسیک، روانشناسی ایگو، روابط موضوعی و روان کاوی فرانسه مورد بررسی واقع شده است. امید است با شفاف سازی هر چه بیش تر این مفهوم محوری فهم و درمان بهتر اختلالات روانی تسهیل گردد.
اثربخشی واقعیت درمانی آنلاین بر رشد پس از سانحه و پریشانی روان شناختی در افراد سوگ دیده در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر رشد پس از سانحه و پریشانی روان شناختی در افراد سوگ دیده در دوره کرونا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه افرادی بود که در سال 1400 حداقل یکی از اعضای خانواده خود را بر اثر بیماری کووید-19 در شهر تهران از دست داده اند. که از بین آنان تعداد 24 نفر، 12 نفر در گروه گواه و 12 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی پرسشنامه رشد پس از سانحه کالهون و تدسچی (1996، PTGI)، پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2002، k-10)، و پروتکل واقعیت درمانی گلاسر (2010) طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون رشد پس از سانحه و پریشانی روان شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. درنتیجه، واقعیت درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای سوگ دیدگان دوره کرونا مورد توجه قرار داده شود.
مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کنترل تکانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کنترل تکانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد چاق مبتلا به پرخوری مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینا شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 51 نفر (هر گروه 17 نفر) بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تکانشگری (BIQ) بارت (1995) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد اما هر دو گروه آزمایش پژوهش مداخله رژیم درمانی همراه با ورزش را در طول 12 جلسه دریافت کردند و یکی از گروه های آزمایش 10 جلسه تقریبا 2 ساعته درمان متمرکز بر هیجان را نیز دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در تلفیق با گروه درمانی متمرکز بر هیجان در کنترل تکانه (دو مولفه شناختی و عدم برنامه ریزی) معنادار است (05/0>P). ولی تفاوت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در مولفه های کنترل تکانه معنادار نبود (05/0<P). نتایج نشان داد که گروه درمانی متمرکز بر هیجان، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با رژیم درمانی همراه با ورزش برای درمان کنترل تکانه در افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت و تمرینات یوگا بر خودمدیریتی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تمرکز بر شفقت و تمرینات یوگا بر خودمدیریتی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران ام اس شهرستان بروجرد ثبت شده در انجمن ام اس در سال 1401 بودند. در این پژوهش 66 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه 22 نفری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت، تمرینات یوگا و گروه گواه قرار گرفتند. جلسات گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت شامل ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای بود که به صورت یک بار در هفته برگزار شد. همچنین جلسات تمرینات یوگا در 24 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای سه بار برگزار شد. جهت سنجش خودمدیریتی در مراحل سنجش از مقیاس خودمدیریتی مولتیپل اسکلروزیس- تجدید نظر شده (MSSM-R) بیشاپ و فرین (2011) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج مقایسه زوجی گروه ها نشان داد که تغییرات گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت با گروه تمرینات یوگا (028/0=P) و گروه گواه (011/0=P) معنادار بود (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که فقط درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت تا مرحله پیگیری بر بهبود خودمدیریتی موثر بوده است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس شهر قائمشهر مشغول به تحصیل بودند؛ 51 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 17نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 12 و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله شناختی-رفتاری و مواجه از طریق واقعیت مجازی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها نشان داد که هر دو مداخله ی درمان شناختی-رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<)؛ و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری یک ماهه حفظ شد. همچنین درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی دارای اثربخشی بیشتری است (01/0<P). نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی برای بهبود تنظیم شناختی هیجان توسط درمانگران حوزه کودک و نوجوان بود.
اثربخشی بسته آموزشی اخلاق تحصیلی بر درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی اخلاق تحصیلی بر درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 1400 -1399 بودند که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برنامه آموزش اخلاق تحصیلی هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده از پرسش نامه درگیری تحصیلی (زرنگ، 1391، EEQ) و شیفتگی تحصیلی (مارتین و جکسون، 2008، FSS) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون درگیری و شیفتگی تحصیلی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح001/0P< وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت آموزش اخلاق تحصیلی بر افزایش درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان موثر است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود معلمان و دست اندرکاران حوزه آموزش در برنامه های آموزشی با به کارگیری آموزش اخلاق تحصیلی، درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشند.
روایی تشخیصی نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با اختلال نقص توجه شهرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین روایی تشخیصی نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با اختلال نقص توجه شهرستان های استان تهران انجام شد. روش پژوهش حاضر روش شناختی از نوع روان سنجی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم شهرستان های استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که با تشخیص نقص توجه در مراکز مشاوره و روانشناسی این شهرستان ها تحت مداخله آموزشی- درمانی قرار داشتند. گروه نمونه پژوهش شامل 120 دانش آموز با نقص توجه بود که با روش نمونه گیری غیرتصادفی بصورت هدفمند وارد مطالعه شدند. ابزار پژوهش شامل نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر کودکان (2015، WISC-V) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (شاخص های گرایش مرکزی و شاخص های پراکندگی) و روش نمودار پراکنش (روش دیویس) و روش فاصله اطمینان جهت بررسی روایی تشخیصی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تمامی آزمون های مقیاس های حافظه فعال و سرعت پردازش دارای روایی تشخیصی می باشند. بنابراین، در نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر کودکان آزمون های حافظه فعال و سرعت پردازش می توانند دانش آموزان با اختلال نقص توجه را از دانش آموزان هنجاری تشخیص دهد.
رابطه سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودک با نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر در کودکان 3 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودکان 3 تا6 سال با میانجی گری ذهن آگاهی مادر بود. روش پژوهش توصیفی _ همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مادران کودکان 3 تا 6 ساله در مراکز پیش دبستانی و مهد کودک های شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 290 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز و رید،1990)، مقیاس رفتاری پیش دبستانی و مهد کودک (PKBS، مرل، 1994) و پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (FFMQ، بائر و همکاران، 2006) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل به خوبی برازش شده است. براساس یافته های حاصل از پژوهش، رابطه بین سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودک مثبت و معنادار بود (01/0p < و 05/0p < ) و همچنین سبک دلبستگی مادر به طور غیرمستقیم از طریق ذهن آگاهی مادر با پرخاشگری کودک رابطه داشت (05/0p < ). باتوجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی مادران نقش واسطه ای در رابطه بین سبک دلبستگی آنان و پرخاشگری کودکان ایفا می کند.
رابطه ی تفاوت های شخصیتی و صمیمیت زناشویی با نقش میانجی سواد عاطفی در زوجین شهرستان خمینی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی تفاوت های شخصیتی و صمیمیت زناشویی با نقش میانجی سواد عاطفی در زوجین شهرستان خمینی شهر انجام شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین دارای زندگی مشترک در شهرستان خمینی شهر در سال 1402- 1401 بود که از بین آن ها با توجه به حجم حداقل نمونه آماری برای معادلات ساختاری 220 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد صمیمیت زناشویی باگاروزی (MINQ، 2001)؛ تفاوت های شخصیتی مایرز – بریگز (MBTI، 1970) و سواد عاطفی کیمیایی (EL، 1391) بود. برای سنجش برازش مدل از آزمون مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون مدل پژوهش نشان داد که تیپ های شخصیتی برون گرایی؛ شهودی؛ حسی؛ احساسی؛ فکری؛ ملاحظه کننده و داوری کننده به صورت معناداری بر میزان صمیمیت زناشویی و سواد عاطفی تاثیر دارند (01/0>P). همچنین نقش میانجی سواد عاطفی از طریق برونگرایی، درونگرایی، احساسی، مراجعه کننده و داوری کننده بر صمیمیت زناشویی تأیید شد (05/0 > P). نتایج نشان داد که مدل پژوهش از نظر شاخص های معنی داری و برازش مورد تأیید است لذا به نظر می رسد افراد با ویژگی های شخصیتی برونگرایی، درونگرایی، احساسی، مراجعه کننده و داوری کننده از طریق سواد عاطفی صمیمیت بیشتری را در زندگی زناشویی خود تجربه می کنند.
مدل علّی رابطه جو عاطفی خانواده و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی با میانجی گری حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه جو عاطفی خانواده و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کودکان ۴ تا ۶ سال و کودکان پیش دبستانی ساکن شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود که تعداد ۳۵۸ کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های جو عاطفی خانواده (BEFCQ، هیل برن، 1964)، پرسشنامه چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1988) و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی (شهیم و یوسفی، 1378)، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که جو عاطفی خانواده بر مشکلات رفتاری کودکان اثر مستقیم (3/0-= β و 05/0 P≤)، حمایت اجتماعی بر مشکلات رفتاری کودکان اثر مستقیم ( 3/0-= β و 05/0 P≤) و جو عاطفی خانواده از طریق نقش میانجی حمایت اجتماعی بر مشکلات رفتاری کودکان اثر غیرمستقیم (132/0- =β و 001/0P=) داشت؛ بنابراین جو عاطفی خانواده و حمایت اجتماعی اثر بسزایی در روند مشکلات رفتاری کودکان دارند. این یافته ها برای روان شناسان، مشاوران مدرسه، مربیان و والدینی که با کودکان پیش دبستانی در ارتباط اند، کاربرد عملی دارد.
نسخه فارسی مقیاس چند بعدی بهزیستی جوانان (MWYS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ترجمه و اعتباریابی نسخه فارسی مقیاس چند بعدی بهزیستی جوانان (MWYS) در نمونه ای از نوجوانان ایرانی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع ارزشیابی بود. نوجوانان 12 الی 18 سال شهر قم در سال ۱۴۰۱ جامعه آماری این پژوهش بودند. در این پژوهش 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. جهت محاسبه پایایی بازآزمایی، 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و MWYS را در فاصله دو هفته تکمیل کردند. در این پژوهش مقیاس چند بعدی بهزیستی جوانان (MWYS، گرین و همکاران، ۲۰۲۳)، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS، دنیر و همکاران، 1985) و مقیاس استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران، 1983) اجرا شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد. MWYS از پایایی بازآزمایی 77/0 و از همسانی درونی مطلوب به روش آلفای کرونباخ 73/0 برخوردار بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل اندازه گیری به صورت پنج عاملی پس از حذف سوالات 13، 14، 18، 30 و 33 از برازش مطلوب برخوردار بود (76/2= 2/df، 91/0=CFI، 04/0=RMSEA). نتایج نشان داد که MWYS از پایایی بازآزمایی و همسانی درونی خوبی در نوجوانان ایرانی برخوردار بود. همچنین روایی سازه MWYS به صورت 5 عاملی در نمونه ایرانی تایید شد. همچنین نتایج نشان داد که MWYS از روایی همگرا و واگرای مطلوب برخوردار است. با توجه به اینکه MWYS از روایی و پایایی مطلوبی در نوجوانان ایرانی برخوردار بود، پیشنهاد می شود که جهت سنجش بهزیستی در نوجوانان ایرانی از MWYS استفاده شود.
اثربخشی درمان گروهی متمرکز بر شفقت بر راهبرد های حل تعارض و دشواری تنظیم هیجان در زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی متمرکز بر شفقت بر راهبرد های حل تعارض و دشواری تنظیم هیجان در زوجین دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرج در سال 1401 بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند از میان زوجین داوطلب واجد شرایط 30 زوج انتخاب شده و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی متمرکز بر شفقت گیلبرت به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه راهبرد های حل تعارض استراوس و همکاران (1996) (CTS2)، دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) (DERS) و تعارضات زناشویی ثنایی (1379) (MCQ) بود. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر راهبرد های حل تعارض (001/0=p) و دشواری تنطیم هیجان (001/0=p) زوجین دارای تعارض زناشویی معنادار بود و نتایج حاکی از ماندگاری درمان در دوره پیگیری بود (001/0=p). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان گروهی متمرکز بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای ارتقای راهبرد های حل تعارض و کاهش دشواری تنظیم هیجان زوجین دارای تعارض زناشویی بوده است.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت به همسر و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت به همسر و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین نابارور متقاضی طلاق بود که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در نیمه دوم سال 1401 به کلینیک های روان شناسی و مراکز تخصصی ازدواج (تحت پوشش سازمان بهزیستی) شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 24 زوج بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 12 زوج در گروه گواه و 12 زوج در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله زوج درمانی هیجان مدار را طی 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس احساس مثبت به همسر الری و همکاران (PEQ، 1983) و پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون و همکاران (IUS، 1994) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر احساس مثبت به همسر تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0<p، 91/7-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 74/5-= d) معنادار است. همچنین در متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p، 01/8-=d) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>p، 4/12- =d) معنادار است. نتیجه گیری می شود زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور متقاضی طلاق موثر است.