مقالات
حوزه های تخصصی:
استفاده مشکل زای تلفن همراه در نوجوانان بسیار زیاد و در حال افزایش است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری (مدل پنج عاملی) در پیش بینی استفاده مشکل زای تلفن همراه در نوجوانان انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 400-1399 (12450 دانش آموز) بودند که از میان آنها 400 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS-SF، کافمن و همکاران، 2015)، فرم کوتاه مقیاس رفتار تکانشگری (IBS-SF، سیدرز و همکاران، 2014) و مقیاس استفاده مشکل زای تلفن همراه (PMUS، جنارو و همکاران، 2007) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان (ابعاد محدودیت استراتژی های تنظیم هیجان، عدم پذیرش، دشواری کنترل تکانه، دشواری درگیری در اهداف، عدم آگاهی هیجانی و عدم وضوح هیجانی) و تکانشگری (ابعاد فوریت منفی، فقدان تأمل، فقدان پشتکار، هیجان خواهی و فوریت مثبت) با استفاده مشکل زای تلفن همراه رابطه مثبت و معنی دار داشتند (01/0>P). بر اساس تحلیل رگرسیون ترکیب دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری توانستند 1/17 درصد از واریانس استفاده مشکل زای تلفن همراه را پیش بینی کنند. علاوه بر آن، ترکیب ابعاد دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری توانستند 8/20 درصد از ورایانس استفاده مشکل زای تلفن همراه را تبیین کنند (001/0>P). بنابراین، برنامه ریزی جهت کاهش دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری از طریق کارگاه های آموزشی برای کاهش استفاده مشکل زای تلفن همراه ضروری است.
مروری نظری بر مفهوم سوپرایگو از منظر رویکردهای روانکاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی مفهوم سوپرایگو از منظر رویکردهای روانکاوی و به طور خاص نظریه فروید و آنا فروید و سایر نظریه پردازان شاخص روابط موضوعی (کلاین و بیون) و مکتب مستقل بریتانیا (فربرن و وینی کات) است. با توجه به نقش قابل توجه سوپرایگوی مرضی در اختلالات روانی، درک بهتر این مفهوم و عوامل زمینه ساز شکل گیری سوپرایگوی مرضی در راستای فهم مکانیسم های زمینه ساز اختلالات روانی و در نتیجه درمان آنها تاثیر بسزایی دارد. از منظر بسیاری از رویکردهای روانکاوی و روانپویشی هدف نهایی درمان چیزی نیست جز مقابله با خواسته های سوپرایگو، و سپس در نتیجه آن، تقویت ایگوی تضعیف شده و کمک به آن برای بازیابی تسلط خود بر حیات ذهنی سوژه. بنابراین جدا کردن بخش های ایگو از سوپرایگو و به چالش کشیدن بیمار برای توقف خودتخریبی و اولویت دادن به بخش سالم خود و جایگزینی سوپرایگوی مشفق به جای سوپرایگوی پرخاشگر باید از اهداف اصلی همه رویکردهای درمانی باشد.
پیش بینی خودگویی مثبت و منفی بر اساسی تیپ های شخصیتی انیاگرام در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودگویی مثبت و منفی براساس تیپ های شخصیتی انیاگرام در دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 215 نفر از دانشجویان که طی دوران قرنطینه ناشی از همه گیری کووید-19 درسال 1399 به صورت مجازی تحصیل می کردند، به روش نمونه گیری دردسترس از بین رشته های تحصیلی مختلف انتخاب و به پرسشنامه خودگویی کالوت (STI، 2005) و شاخص تیپ انیاگرام ریزو-هادسون (RHETI، 2003) به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری، پس از کنترل متغیر سن، استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که تیپ جستجوگر به طور مستقیم و معنی دار نمرات خودگویی مثبت را (049/0p= ، 35/0 β=) و تیپ فردگرا به طور مستقیم و معنی دار خودگویی منفی را پیش بینی می کند (023/0p= ، 47/0 β=). سایر ابعاد شخصیت انیاگرام تعیین کننده معنی دار نمرات خودگویی نبودند (05/0p>). در مجموع متغیرهای پیش بین به ترتیب 13 و 22 درصد از واریانس متغیرهای ملاک خودگویی مثبت و منفی را تبیین کردند. اشتیاق برای کشف رازهای جهان، تفکر و تحقیق و عدم انتظار از دیگران برای خودکفایی زمینه ساز خودگویی مثبت در "تیپ جستجوگر" است. علاوه برآن تراژدی عشق گمشده و عاشق پیشگی های شاعرانه، انزوا طلبی، حساسیت عاطفی و نارضایتی از وضع موجود، افراد دارای "تیپ فردگرا" را مستعد افسردگی می کند و با خودگویی منفی همایند است. یافته های این پژوهش دریچه ای به روی فهم روابط ابعاد شخصیت و گفتگوی انسان با خود باز می کند.
تحلیل فیلم سینمایی "زیر سقف دودی" بر اساس نظریه های خانواده درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلم ها از جمله منابع آموزشی موثر برای دانشجویان به خصوص محصلان علم روان شناسی به شمار می روند. هدف از انجام این مطالعه، تحلیل فیلم «زیر سقف دودی» به کارگردانی پوران درخشنده، براساس نظریه های خانواده درمانی است. این فیلم روایتگر داستان خانواده ای است که با مسائل زیادی دست و پنجه نرم می کنند. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، داستان فیلم و دیالوگ ها مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه، مسائل و مشکلات خانواده ی حاضر در فیلم بر اساس چهار نظریه ی خانواده درمانی بوئن، نظریه ی ساختاری مینوچین، نظریه ی راهبردی و نظریه ی شناختی- رفتاری مورد بررسی قرار گرفتند. در انتها، درمان پیشنهادی هر رویکرد به منظور مرتفع ساختن مشکلات این خانواده نیز ارائه شده است.
کاربرد هنردرمانی در اختلالات طیف اتیسم؛ ویژگی ها و منطق درمانی (یک مطالعه مروری نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات طیف اتیسم زیر مجموعه ای از اختلالات عصبی-رشدی بوده که از جمله مهم ترین نشانگان آن وجود نواقصی در ارتباط و تعامل اجتماعی، علایق، رفتارها و فعالیت های محدود و تکراری است. هنردرمانی یکی از رویکردهای مداخلاتی برای این اختلال است که بر اساس پژوهش ها کارایی مناسبی برای کمک به کودکان اتیستیک دارد. هدف این مقاله بررسی کاربست هنردرمانی برای اختلالات طیف اتیسم و ویژگی ها و منطق درمانی این رویکرد بود. این پژوهش یک مطالعه مروری نظام مند بود. بر اساس جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی اسکالر، ساینس دایرکت، سیج، مگ ایران، پایگاه اطلاعات علمی (SID) و نور مگز مقالات متععدی با توجه به کلیدواژه های اختلالات طیف اتیسم، رویکردهای درمانی و هنر درمانی بدست آمد و در نهایت مطالب یافت شده تحت عناوین اصلی نقش هنر درمانی در مداخلات اولیه و ایجاد مهارت های اساسی دسته بندی شد. نتایج نشان داد که که این رویکرد قابلیت بسیاری در کمک به کودکان اتیستیک در حل مشکلات آنان در زمینه مهارت های حسی، ارتباطی و حرکتی دارد. با توجه به نتایج بدست آمده، درمانگران و متخصصان می توانند از یافته های این پژوهش جهت اتخاذ دیدگاهی نوین به منظور استفاده از هنردرمانی برای کودکان مبتلا به اتیسم بهره گیرند.
بررسی تغییرات هویتی مادران در مواجهه با آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی و با هدف بررسی تغییرات هویتی مادران در مواجهه با آشیانه خالی انجام شد. جامعه ی مورد پژوهش مادران ساکن شهر تهران با دامنه ی سنی 45 تا 65 سال بودند که حداقل یک سال و حداکثر 5 سال از ترک آخرین فرزندشان از منزل گذشته باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند تا اشباع اطلاعاتی داده ها ادامه یافت و در نهایت 11 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون صورت گرفت. یافته های حاصل از پژوهش شامل 3 مضمون اصلی و 20 مضمون فرعی است. مضامین به دست آمده عبارت اند از: مسائل مربوط به فرزندان (تغییر فضای خانه، نگرانی برای آینده فرزندان، استقلال فرزندان)، پیامدهای منفی در زندگی مادران (حس پیری، تنهایی، حس خلأ، دل تنگی، سردرگمی، بی هویتی، بی حوصلگی و افسردگی، از دست رفتن استقلال)، پیامدهای مثبت در زندگی مادران (افزایش خودمراقبتی، افزایش حمایت همسر و حس نزدیکی، خودسازی، افزایش روابط اجتماعی، افزایش اوقات فراغت و تفریح، پیشرفت شخصی، مثبت نگری، بهبود رابطه جنسی، کم شدن مسئولیت در قبال فرزندان). نتایج نشان داد که تعداد بیشتری از شرکت کنندگان رفتن فرزندان از منزل را رویدادی مثبت در نظر گرفتند و حمایت های همسر بعد از رفتن فرزندان عامل مهم و تأثیرگذار در عملکرد مثبت مادران در دوران آشیانه خالی است.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی- وجودی و گروه درمانی شناختی-وجودی مبتنی بر ذهن آگاهی برنشانگان افت روحیه و تجربه لذت در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- وجودی و درمان شناختی- وجودی مبتنی بر ذهن آگاهی برنشانگان افت روحیه و تجربه لذت در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز درمان سرطان شهرستان دزفول بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که با توجه به معیارهای ورود، 45 نفر به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی- وجودی، درمان شناختی-وجودی مبتنی بر ذهن آگاهی و گواه گمارده شدند. برای گرداوری داده ها از مقیاس نشانگان افت روحیه (DS) (کیسان و همکاران، 2004) و مقیاس تجربه زمانی لذت (TEPS) (گارد و همکاران، 2006) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادکه بین نشانگان افت روحیه و تجربه لذت در گروه های آزمایشی و گروه گواه تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد (001/0>P). هم چنین، نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که درمان شناختی- وجودی مبتنی بر ذهن آگاهی، به میزان بیشتری باعث کاهش افت روحیه بازماندگان سرطان پستان و افزایش تجربه لذت در این افراد می شود (001/0>P). در نتیجه می توان با اضافه کردن تمرینات ذهن آگاهی به درمان شناختی- وجودی،به میزان بیشتری نشانگان افت روحیه را کاهش و تجربه لذت را افزایش داد.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکنترل خشم نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل خشم نوجوانان دختر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم و یازدهم متوسطه دوم شهر کرج در سال 1400-1399 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه کنترل خشم نواکو (AI) (1994) بود. مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق طی 8 جلسه 5/1ساعته و مداخله آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی طی10 جلسه 5/1 ساعته انجام شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد آموزش گروهی ذهن مشفق و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل خشم نوجوانان موثر است (05/0>P). همچنین یافته ها نشان داد بین اثربخشی دو مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کنترل خشم تفاوتی مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری می شود آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کنترل خشم نوجوانان دختر موثر می باشند.
رابطه علی جو مدرسه و رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور با میانجی درگیری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه علّی جو مدرسه و رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور با میانجی گری درگیری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی (دوره دوم) شهرستان بروجرد در سال تحصیلی 400- 1399 به تعداد 16000 بود که به صورت تصادفی خوشه ای تعداد 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور (HC-ALFB) صالح زاده و همکاران (1396)، جو مدرسه (SC) لی و همکاران (2017) و درگیری تحصیلی (AC) زرنگ (1391) گردآوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که جو مدرسه نقش مستقیم معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان دارد (0.01p<). همچنین جو مدرسه به طور غیر مستقیم و از طریق درگیری تحصیلی اثر معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دارد (0.01p<). در نهایت، نتایج مربوط به شاخص های برازندگی مدل نشان داد که مدل پیشنهادی اصلاح شده با داده ها برازش نسبتاً خوبی دارد و می تواند واریانس رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور را تبیین کند نتایج نشان می دهد با توجه داشتن به متغیرهای جو مدرسه و درگیری تحصیلی می توان افزایش رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان را انتظار داشت.
اثربخشی مشاوره شغلی توان مبنا بر خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی، باورهای طرح ریزی شغلی و پریشانی شغلی دانش آموزان نابالغ شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره شغلی توان مبنا بر خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی، باورهای طرح ریزی شغلی و پریشانی شغلی در دانش آموزان پسر نابالغ شغلی انجام گرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون–پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر نابالغ شغلی دوره متوسطه شهرستان رشتخوار در سال 1397بود. از جامعه فوق 27 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی طی چهار جلسه نود دقیقه ای مشاوره شغلی توان مبنا هفته ای یک جلسه را دریافت کردند و در این فاصله گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل بلوغ شغلی (CMI) ساویکاس و پروفلی (2011) ، خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی (CDMSE_ SF) تایلور و بتز (1983) و مقیاس باور طرح ریزی شغلی (CPBM) برکوییتز و برزیلر (2015) و پرسشنامه پریشانی شغلی (CDS) کرید، هود، پراسکوا و مکرانسکی (2015) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی و پریشانی شغلی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<) و این تفاوت در طول زمان پایدار است(01/0P<). اما مشاوره شغلی توان مبنا تاثیری بر باورهای طرح ریزی شغلی دانش آموزان نابالغ شغلی نداشته است (05/0P>). بنابراین مشاوره شغلی توان مبنا روشی کارآمد برای افزایش میزان خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی و کاهش پریشانی شغلی دانش آموزان نابالغ شغلی است.
اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر ابرازگری هیجان و تمایز یافتگی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر ابرازگری هیجان و تمایزیافتگی زنان خیانت دیده انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در نیمه دوم سال 1399 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و در انتظار درمان جایگزین شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان روان پویشی کوتاه مدت قرار گرفتند و گروه در انتظار درمان در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های ابرازگری هیجانی (EEQ) (کینگ و امونز، 1990) و تمایزیافتگی (DSI) (اسکورن و فریدلندر، 2003) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS22 و با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) انجام گرفت. یافته ها نشان داد درمان روان پویشی کوتاه مدت موجب افزایش ابرازگری هیجان (و مولفه های آن) (01/0p<) و تمایز یافتگی (و مولفه های آن) (01/0p<) در زنان خیانت دیده شد. این نتایج می تواند تلویحات آموزشی و درمانی مناسبی برای درمانگران و نیز زنان خیانت دیده به منظور کاهش مشکلات ناشی از این معضل فراهم نماید.
پدیدارشناسی رابطه والد-فرزندی نوجوانان دارای والد نظامی بر اساس صفات سه گانه تاریک شخصیت والد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پدیدارشناسی رابطه والد-فرزندی نوجوانان دارای والد نظامی بر اساس صفات سه گانه تاریک شخصیت والد بود. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناختی بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از کارکنان شاغل در مرکز آموزش هواپیمایی نیروی زمینی ارتش در اصفهان در سال 1399 دارای مشکلات مربوط به سه گانه تاریک شخصیت بودند که پسر نوجوان داشتند و به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر والد تا حد اشباع داده و فرزند نوجوان آن ها انتخاب شدند. برای شناسایی والد سه گانه تاریک شخصیت پرسشنامه های شخصیت ماکیاولیسم (MACH-IV) (کریستی و جیس، 1970)، شخصیت خودشیفته (NPI) (راسکین و تری، 1988) و شخصیت سایکوپاتی (LSRP) (لوینسون و همکاران، 1995) در میان 450 والد توزیع و 30 نفر دارای نمرات بالا انتخاب شدند، سپس با 30 نفر از فرزندان نوجوان پسر آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد،در نهایت مصاحبه ها کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش پدیدارشناسی تفسیری تأویلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه 3 مضمون اصلی و چند مضمون فرعی شناسایی شد: 1) هیجانات، همچون خشم، ترس و تنفر؛ 2) آمیختگی، همچون والد انتقادگر، والد سرزنشگر، والد تنبیه گر، قوانین خشن و انعطاف ناپذیر در خانه و عدم صمیمت رابطه والد-فرزندی و 3) ارتباطات، همچون عدم درک متقابل، مشکل در گفتگو، رابطه سطحی و عدم همدلی. با توجه به یافته ها می توان گفت رابطه والد-فرزندی تحت تأثیر ویژگی های شخصیت والد قرار گرفته است و لازم است برای خانواده های نظامی دارای مشکلات روان شناختی، یک سیستم حمایتی فراهم شود.
اثربخشی معنادرمانی بر خردمندی و تاب آوری دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی معنادرمانی بر تاب آوری و خردمندی دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دختران فراری و یا بدسرپرست سازمان بهزیستی در مراکز نگهداری شهر تهران در نیمه اول سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس از بین افراد واجد شرایط تعداد 40 نفر وارد مطالعه شده و در دو گروه 20 نفری (گروه آزمایش و گروه در انتظار درمان) به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان معنادرمانی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون 2003 (CD-RIS) و مقیاس خردمندی (WS) (اشمیت و همکاران، 2012) بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. براساس یافته های پژوهش مداخله معنادرمانی بر افزایش تاب آوری (01/0p<) و خردمندی (01/0p<) در دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی تأثیر معناداری داشت. نتایج حاصله براهمیت به کارگیری این روش درمانی در مراکز نگهداری و سایر مراکز مرتبط با این دختران از سوی روانشناسان آن مراکز تأکید دارد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان آنلاین بر مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی دختران نوجوان شهر گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان آنلاین بر مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی دختران نوجوان شهر گچساران انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر گچساران در سال تحصیلی 1400-1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 50 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بین فردی منجمی زاده (ICSQ، 1391)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (BAI، 1961) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی کیز و ماکیارمو (SWQ، 2002) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان آنلاینتأثیر معناداری بر بهبود مهارت های ارتباطی (001/0=P)، سازگاری اجتماعی (001/0=P) و بهزیستی هیجانی (001/0=P) دختران نوجوان دارد که اثرات آن در مرحله پیگیری نیز پایدار است. بنابراین، استفاده از این برنامه برای بهبود مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی کابردی به نظر می رسد.
اختلال نقص توجه-بیش فعالی، کندی زمان شناختی و ترومای کودک آزاری: یک مطالعه مقایسه ای در زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اختلال نقص توجه-بیش فعالی، کودک آزاری و کندی زمان شناختی در زنان و مردان بود. جامعه پژوهش شامل زنان و مردان شهر اصفهان در سال 1400 بود که در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از بین آنها به صورت در دسترس 1066 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس 40 شرکت کننده که در مؤلفه انکار پرسشنامه کودک آزاری دارای نمره بالاتر از 12 بودند از تحلیل کنار گذاشته شدند. با این اقدام تعداد شرکت کننده ها به 1026 نفر رسید. سپس شرکت کننده ها به دو گروه زنان(766 نفر) و مردان(260 نفر) تقسیم شدند و سپس زنان و مردان از نظر متغیرهای وابسته مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس درجه بندی ADHD بزرگسالان بارکلی (BAARS) (2011) و پرسشنامه ضربه کودکی (CTQ) (2003) بود. یافته ها نشان داد که میانگین کودک آزاری، اختلال نقص توجه-بیش فعالی و کندی زمان شناختی بطور معناداری در زنان بیشتر از مردان است. بنابراین پیشنهاد می شود به تشخیص زود به هنگام اختلال نقص توجه-بیش فعالی در کودکان دختر بیشتر توجه شود و به آسیب های روانی کودک آزاری بخصوص در زنان در جامعه توجه بیشتری شود.
ارتباط مقابله مذهبی (مثبت و منفی) با ابعاد سلامت روان دانشجویان در دوران قرنطینه همه گیری ویروس کرونا: نقش واسطه ای تاب آوری روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط مقابله مذهبی (مثبت و منفی) با ابعاد سلامت روان دانشجویان در دوران قرنطینه همه گیری ویروس کرونا به واسطه نقش تاب آوری انجام گردید. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش تحلیل مسیر می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود که از میان آن ها، نمونه ای شامل 220 دانشجو به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و میلر، (GHQ)، پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون (CD-RISC) و فرم کوتاه مقیاس مقابله مذهبی پارگامنت و همکاران (RCS) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارتباط تاب آوری با ابعاد سلامت روان (شکایات جسمانی، اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی) معنادار است (01/0p<). ارتباط مقابله مذهبی مثبت و منفی با تاب آوری نیز مستقیم و معنادار بود (01/0p<). همچنین، ارتباط مقابله مذهبی منفی با ابعاد سلامت روان به واسطه تاب آوری معنادار دارد (01/0p<). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که مدل مفهومی از برازش خوبی برخوردار است و یافته های پژوهش مبنی بر ارتباط مقابله مذهبی با سلامت روان دانشجویان به واسطه تاب آوری، دارای تلویحات کاربردی برای روان شناسان بالینی و سلامت می باشد.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش ریسک طلاق و ناسازگاری زناشویی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه، یعنی خانواده است که علاوه بر خانواده بر جامعه نیز تأثیر می گذارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش ریسک طلاق و ناسازگاری زناشویی در زنان متقاضی طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی بود که به منظور طلاق در سال 1400-1399 به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن متقاضی طلاق بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج MII (ادواردز، جوهانسون و بوث، 1987) و ناسازگاری بیر- استرنبرگDQ (بیر و استرنبرگ، 1977) استفاده شد. برای گروه آزمایشی آموزش تاب آوری در 8 جلسه یک ساعته و هفته ای دو بار برگزار شد، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری می تواند موجب کاهش ریسک طلاق در زنان متقاضی طلاق شود (05/0>p) اما به طور معناداری قادر به کاهش ناسازگاری زناشویی نشد. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای بکارگیری روش آموزش تاب آوری در کاهش ریسک طلاق در زنان متقاضی طلاق باشد تا بدین وسیله مانع فروپاشی بنیان خانواده شود.
رابطه بین سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با اختلال خواب نوجوانان: نقش میانجی اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با اختلال خواب نوجوانان با میانجیگری اعتیاد به اینترنت انجام گرفت. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی و به لحاظ روش از نوع توصیفی- همبستگی بود..جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6470 نفر بود که از میان آن ها و بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 398 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ بویس و همکاران (1989) (PSQI)، پرسشنامه سبک های تربیتی فرزندپروری شیفر نقاشیان (1358) (PSQ)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (1987) (AASQ) و آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) (IAT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS 23 و AMOS 23 استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری محبت به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیرمستقیم (05/0>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. سبک فرزندپروری کنترل به طور غیر مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت با اختلال خواب نوجوانان رابطه معنادار دارد (05/0>p). همچنین سبک دلبستگی اضطرابی به طور مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیر مستقیم با اختلال خواب رابطه معنادار دارد (05/0>p). سبک دلبستگی اجتنابی به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیرمستقیم (05/0>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. لذا با توجه به یافته های پژوهش حاضر سبک های فرزندپروری ناکارآمد و سبک های دلبستگی ناایمن با میانجیگری اعتیاد به اینترنت می تواند خواب نوجوانان را مختل کند.
نقش خانواده های زوجین در سازگاری، ثبات و رضایت زناشویی همسران: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج به عنوان یکی از مراحل مهم در خانواده، از نفوذ و مشارکت والدین برخوردار می باشد. مطالعات اخیر نشان می دهد که ابعاد مختلفی از روابط زناشویی زوجین تحت تأثیر خانواده های آن ها قرار گرفته و کیفیت زندگی آن ها را تغییر می دهد. هدف این مطالعه ارائه تصویر روشنی از ابعاد مختلف نقش و اثرگذاری خانواده های زوجین در سازگاری، ثبات و رضایت زناشویی همسران می باشد. در این مطالعه مروری، به منظور یافتن منابع و مطالعات مرتبط بین بازه زمانی 2010 تا 2020، از پایگاه های معتبر علمی مانند Google Scholar، PubMed، ScinenceDirect، Scopus، SID، Magiran، استفاده شده است. جستجو با استفاده از کلمات کلیدی مانند marital adjustment ,in-law, family-of-origin marital Satisfaction, در مقالات انگلیسی و کلید واژه های روابط سببی، خانواده همسر، خانواده اصلی، دخالت خانواده ها، سازگاری زناشویی، رضایت زناشویی در مقالات فارسی انجام شده است. در مجموع از 90 مقاله مرتبط، 37 مقاله شرایط ورود به پژوهش را داشته اند. طبق مستندات، نقش والدین در دو دوره قبل و بعد از ازدواج می تواند رابطه زوجین را تحت تأثیر قرار دهد. درواقع میزان دخالت و سهم خانواده در نحوه همسرگزینی برای فرزند در قبل از ازدواج و میزان دخالت ها به شکل آسیب های تعاملی در بعد از ازدواج می تواند رضایت و سازگاری زناشویی زوجین را تحت تأثیر قرار داده و حتی باعث فروپاشی و طلاق زوج گردد. علاوه بر نقش مسقیم خانواده ها، تجارب آموخته شده همسران از خانواده اصلی که شکل دهنده الگوی روابط، سبک دلبستگی و تمایز یافتگی زوجین در روابط می باشد نیز، می تواند به صورت غیر مستقیم نقش خانواده ها را در زندگی زناشویی همسران نشان دهد.
رابطه سبک های تصمیم گیری و شادکامی با نقش میانجی سبک زندگی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه سبک های تصمیم گیری و شادکامی با نقش میانجی سبک زندگی در نوجوانان دختر بود. پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم (پایه های نهم الی یازدهم) شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. 360 دانش آموز به روش دردسترس مشارکت داشتند و به پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHQ) (هیلز و آرگایل ، 2002)، نسخه دوم پروفایل سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (HPLP-II) (والکر و همکاران، 1987) و پرسشنامه سبک تصمیم گیری عمومی (GDMS) (اسکات و بروس، 1995) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد، مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. همچنین نتایج نشان داد که شادکامی با سبک های تصمیم گیری اجتنابی (001/0=P، 57/0-=r)، وابسته (001/0=P، 60/0-=r) و آنی (001/0=P، 69/0-=r) همبستگی منفی و معنادار دارد؛ اما در مقابل سبک های تصمیم گیری منطقی (001/0=P، 59/0=r)، شهودی (001/0=P، 57/0=r) و مولفه های سبک زندگی، تغذیه (001/0=P، 50/0=r)، ورزش (001/0=P، 38/0=r)، مسئولیت پذیری (001/0=P، 43/0=r)، مدیریت استرس (001/0=P، 39/0=r)، روابط بین فردی (001/0=P، 53/0=r) و خودشکوفایی (001/0=P، 36/0=r) با شادکامی همبستگی مثبت و معنادار دارند (05/0>P). همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ضرایب مسیر سبک های تصمیم گیری آنی (001/0=P، 067/0-=β)، اجتنابی (001/0=P، 052/0-=β)، وابسته (001/0=P، 046/0-=β)، منطقی (001/0=P، 058/0=β)، و شهودی (001/0=P، 061/0=β)، با نقش میانجی سبک زندگی بر شادکامی اثر غیرمستقیم و معنادار دارند (05/0>P). سبک های تصمیم گیری سازگار منطقی و شهودی به طور مستقیم و همچنین به واسطه سبک زندگی سلامت محور می توانند منجر به شادکامی در نوجوانان دختر شوند، اما در مقابل سبک های تصمیم گیری ناسازگار آنی، اجتنابی و وابسته اثر معکوس داشتند.