مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا، رابطه والد- فرزندی و کارکرد تحولی خانواده بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای اضطراب کرونا در مشهد در سال 1401 بودند که از بین آنان 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودنداز: پرسشنامه سنجش تحول کارکردی خانواده (DFFAQ؛ عالی و همکاران، 1393)، مقیاس رابطه والد-کودک (CPRS؛پیانتا، 1994)، مقیاس اضطراب ابتلا به کرونا (CDAS، علی پور و همکاران، 1398). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه و به مدت 90 دقیقه و هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج تحلیل کووریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر اضطراب کرونا، رابطه والد- فرزند و کارکرد تحولی خانواده تفاوت معناداری وجود دارد (05/0< p). بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا، روابط والد- فرزند و کارکرد تحولی خانواده در مادران موثر بود.
تجردزیستی در دختران مجرد: مطالعه پدیدارشناختی چالش ها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأخیر در ازدواج و ورود افراد مجرد به دوران پیش بزرگسالی و میان سالی در دختران باعث شده است تا آن ها دوران طولانی تری از زندگی را به صورت مجردی سپری کنند و در این میان برخی از دختران به دلایل خودخواسته یا ناخواسته از خانواده جدا شده و زندگی مستقلی را تشکیل می دهند. هدف پژوهش حاضر شناسایی مسائل برخاسته از سبک زندگی تجردزیستی در دختران مجرد بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی در محدوه زمانی سال های 1399-1400 انجام پذیرفت. مشارکت کنندگان شامل 13 دختر تجردزیست بالای 30 سال ساکن شهر تهران بودند که سابقه ازدواج نداشتند و در خانه های شخصی خود زندگی می کردند. مشارکت کنندگان به روش هدفمند و از طریق نمونه گیری گلوله برفی برگزیده شدند. گردآوری اطلاعات با مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده های به دست آمده مطابق با رویکرد تحلیل تفسیری نظریه زمینه ای گلاسر و استراس (1967) تحلیل، تفسیر و طبقه بندی گردید. از گفتگو با مشارکت کنندگان ابعاد گرایش به تجردزیستی، چالش ها و راهبردهای تسهیل گر در تجردزیستی و نگرش به مادری حاصل آمد. بر مبنای یافته ها می توان چشم اندازی از گذشته و آنچه دختران را به سوی تجردزیستی سوق داده است؛ شرایط فعلی آن ها با توجه به مضامین چالش ها، نگرش به مادری و تسهیل گرهای تجردزیستی به دست آورد که در برنامه ریزی های اجتماعی، فرهنگی و آموزشی می تواند قابل استفاده باشد.
رابطه اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان: نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی بود. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی1400- 1399 بودند(12000N=) که از بین آنها 249 نفر که نمره 14و بالاتر را در پرسشنامه افسردگی بک داشتند به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ویراست دوم مقیاس افسردگی بک(BDI، بک، 1996)، سیاهه اضطراب حالت-صفت اشپیل برگر(STAI-X، اشپیل برگر،1970)، مقیاس رگه های فراخلقی(TMMS، سالووی و همکاران، 1995) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی(CFS وندر و والپ،2010) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و بین اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با نشانه های افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد(01/0>p) و علاوه بر این اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با میانجیگری انعطاف پذیری شناختی اثر غیر مستقیم منفی و معنی داری (01/0>p) بر نشانه های افسردگی در دانشجویان داشتند. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که اضطراب صفت و شفافیت عاطفی به شیوه های مستقیم و غیر مستقیم نشانه های افسردگی در دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهند و نقش پویایی در نشانه های افسردگی ایفا می کنند.
نقش حافظه در اختلال استرس پس از سانحه: مروری بر نواقص حافظه و نظریه های مبتنی بر حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یک سندرم روان پزشکی است که بر اثر مواجهه با وقایع تهدیدآمیزی مانند جنگ، تصادف با وسیله ی نقلیه، تعرض جسمی و جنسی ایجاد می شود. تجربه ی آسیب روانی می تواند دارای اثرات شناختی طولانی مدت باشد. علائم بارز PTSD شامل تغییراتی در فرآیندهای شناختی مانند حافظه، توجه، برنامه ریزی و حل مسأله و تأثیرات مخربی بر عملکرد فرد است. در پیشینه پژوهشی بر نقایص شناختی از جمله نقص حافظه و نقش آن در تدوام اختلال تأکید شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مروری تئوری های موجود درباره ی نقص حافظه در افراد مبتلا به PTSD و تئور ی های تبیین کننده ی اختلال استرس پس از سانحه با تمرکز بر نقش حافظه در ابن اختلال، انجام گرفت. کلید واژه های مرتبط به موضوع پژوهش در پایگاه های معتبری مانند Sience Direct، Elsevier، Google Scholar، PubMed، APA PsycNet در دوره ی زمانی 2000 تا 2022 جستجو گردید. نتایج بررسی نشان می دهد که یکی از برجسته ترین نشانه های این افراد تجربه ی علائم مزاحم است که نقش پر اهمیتی در اختلالات حافظه دارد و تمرکز بر کاهش با از بین بردن این علائم می تواند به پاسخ های درمانی بهتر منجر شود. البته برای درمان های موثرتر همچنان نیاز به مطالعات و کارهای بالینی است.
مطالعه پدیدارشناسانه ادراک معلمان ابتدایی مجری طرح شهاب از طرح شناسایی و هدایت استعداد های برتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح ملی شهاب باهدف شناسایی و هدایت دانش آموزان بااستعداد با محوریت معلم در ایران اجرا شده است. از آنجا کهآموزا|آ ....م بررسی ادراک معلمان به عنوان مجری این طرح در اجرای موفق آن نقش اساسی دارد، در این پژوهش ادراک معلمان شهرستان بیرجند از طرح شهاب به روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مجری طرح شهاب در شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1400-1399بود که با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار استفاده شد که با مصاحبه از ۱۱ معلم، داده های اخذشده به اشباع رسید. برای تجزیه وتحلیل داده ها جمع آوری شده، از روش تجزیه وتحلیل کلایزی و از نرم افزارMAXQDA12 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها در قالب 21مؤلفه و چهار مقوله ماهیت، اهداف، مشکلات و پیامدها ارائه گردید که هرکدام از این مقوله ها دارای چندین مؤلفه است. یافته های پژوهش نشان دادند که معلمان نسبت به اهداف طرح به خوبی آگاه هستند و ضرورت اجرای طرح شهاب را به خوبی درک کرده اند. معلمان بر این اعتقاد هستند که اجرای این طرح دارای پیامدهای مختلفی است. از سوی دیگر مشکلاتی بر سر اجرای درست این طرح است.
تحلیل عاملی ابزار بی حوصلگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی حوصلگی حالتی از انگیختگی نسبتاً پایین و عدم رضایت است که به محیطی که از لحاظ میزان تحریک نامناسب است، نسبت داده می شود و وجود ملاکی برای شناسایی و سنجش درست این پدیده در دانش آموزان از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی ابزار بی حوصلگی تحصیلی دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان متوسطه مشغول به تحصیل شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. حجم نمونه تعداد 393 نفر که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند و به دلیل مخدوش بودن 33 ابزار، 360 نفر وارد مطالعه شدند. داده ها با نرم افزار spss(نسخه26) و lisrel(نسخه 8.5) تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که ابزار بیحوصلگی تحصیلی از روایی و پایایی مناسبی برخودار است. نتایج حاصل از اعتبارسنجی به شیوه همسانی درونی براساس آلفای کرونباخ به دست آمد. بررسی های مربوط به روایی محتوا، سازه ابزار بی حوصلگی تحصیلی نیز موید روایی ابزار مذکور بود. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که این مقیاس دارای یک عامل است و ساختار 10 گویه ای ابزار بی حوصلگی تحصیلی در دانش آموزان ایرانی برازش قابل قبولی با داده ها دارد و شاخص های نیکویی برازش، را تایید می کنند و می توان به عنوان یک ابزار برای سنجش بی حوصلگی تحصیلی در دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان ترکیبی شناختی رفتاری با حضور ذهن بر نشانگان بالینی و سوگ در نوجوانان دارای ضربه عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان ترکیبی شناختی-رفتاری با حضور ذهن بر مجموع نشانگان بالینی و مجموع نشانگان سوگ پیامد ضربه عاطفی در دختران نوجوان دارای تجربه ضربه عاطفی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دختران نوجوان 15 تا 18 ساله شهرستان خارگ دارای ضربه عاطفی در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش 30 دختر نوجوان با تجربه ضربه عاطفی با فراخوان در شبکه های اجتماعی مجازی ابتدا با روش نمونه گیری هدفمند گزینش و بعد به طریق نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های نشانگان بالینی دراگوتیس (BSI) ۱۹۸۳ و ضربه عشقی راس(LTS ) 1999 استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه در مجموع نشانگان بالینی و مجموع نشانگان سوگ پیامد ضربه عاطفی در دختران نوجوان با تجربه ضربه عاطفی تفاوت معناداری در سطح001/0>P وجود دارد. این بدین معناست که آموزش درمان ترکیبی شناختی رفتاری با حضور ذهن بر کاهش مجموع نشانگان بالینی و کاهش مجموع نشانگان سوگ پیامد ضربه عاطفی در دختران نوجوان با تجربه ضربه عاطفی تاثیر معناداری داشته است. بنابراین چنین روش درمانی به این افراد در بالابردن سلامت روانی، جلوگیری از مبتلاشدن به بیماری های روانی و کاهش احتمال بازگشت یا عود علائم روانشناسی میتواند مفید باشد.
اثربخشی برنامه معنادرمانی بر بهزیستی عمومی، تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه معنادرمانی بر بهزیستی عمومی، تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مؤسسه نیکوکاری رعد مهربانی شهر اراک در سال 1400 بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیار های ورود و خروج تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی عمومی داپوی (GWD، 1972)، تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RIS، 2003) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL، 1998) بود. گروه آزمایش به مدت 14 جلسه 45 دقیقه ای تحت برنامه معنا درمانی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره صورت گرفت. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در بهزیستی عمومی، تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس وجود دارد (01/0p=). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت معنادرمانی روش مداخله ای مناسبی برای ارتقای بهزیستی عمومی، تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است.
مدل پریشانی روان شناختی بر اساس باورهای فراشناختی دانشجویان با نقش واسطه ای سرگردانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سرگردانی ذهنی در رابطه بین باورهای فراشناختی با پریشانی روان شناختی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز از چهار دانشکده ی (روان شناسی و علوم تربیتی، هنر، علوم سیاسی و مدیریت) در سال 1401 بودند که از بین آن ها 200 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی-خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس پریشانی روان شناختی (K10، کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ، ولز و کارت رایت-هاتون، 2004) و مقیاس سرگردانی ذهنی (MWS، کاریر و همکاران، 2013) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که باورهای فراشناختی و سرگردانی ذهنی به صورت مستقیم با پریشانی روان شناختی رابطه داشتند (۰01/۰p‹). همچنین مؤلفه های باورهای فراشناختی به صورت غیرمستقیم از طریق سرگردانی ذهنی توانستند پریشانی روان شناختی در دانشجویان را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که سرگردانی ذهنی نقش واسطه ای بین باورهای فراشناختی و پریشانی روان شناختی در دانشجویان دارد و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقای سلامت روان دانشجویان ضروری است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر پیروی از درمان در افراد مبتلا به سوء مصرف موارد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر پیروی از درمان در افراد مبتلا به سوء مصرف موارد مخدر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری را افراد مبتلا به سوء مصرف موارد مخدر را شامل می شد که به کلینیک های ترک اعتیاد شهر اراک در سال 1400 مراجعه کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 60 نفر انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) به صورت تصادفی جایگذاری شدند. برای اندازه گیری متغیر پژوهش از مقیاس پیروی از درمان (MMAS-8) موریسکی (2008) استفاده شد. جلسات آموزشی درمان ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین هر دو گروه آزمایش از گروه گواه به صورت معناداری بیشتر است (001/0=P). همچنین نتایج نشان داد که گروه درمان پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه درمان ذهن آگاهی هم در مرحله پس آزمون (002/0=P) و هم در مرحله پیگیری (001/0=P) به صورت معناداری میانگین بیشتری کسب کرده است. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با درمان ذهن آگاهی برای بهبود پیروی از درمان افراد مبتلا به سوء مصرف موارد مخدر است.
اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسناد خصمانه و فراخشم در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسنادخصمانه و فراخشم در زنان متقاضی طلاق بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متقاضی طلاق بود که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در آبان 1400 لغایت بهمن ماه 1400 به کلینیک های روان شناسی (تحت پوشش سازمان بهزیستی) در شهر سبزوار مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از زنان متقاضی طلاق بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. سپس، از میان نمونه پژوهش به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین شد. داده ها با استفاده از مقیاس اسنادخصمانه (HDS) (آرنتز و همکاران، 2003) و مقیاس سبک های فراهیجانی (MES) بک و همکاران 2009) جمع آوری شد. مداخله آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار انجام شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (بااندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد میزان تأثیرگذاری آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسناد خصمانه و فراخشم در زنان متقاضی طلاق 1/48 درصد است (05/0>p). همچنین ماندگاری آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسناد خصمانه 6/68 و در فراخشم 89 درصد بود (05/0>P). نتیجه گیری می شود آموزش مهارت های مبتنی بر الگوی دلبستگی بر اسناد خصمانه و فراخشم در زنان متقاضی طلاق موثر است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بیماری کوود- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید-19 بود. به این منظور؛ در یک بررسی تک آزمودنی چند خط پایه سه نفر از مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 از میان افرادی که حداقل یک ماه قبل به علت بیماری کوود -19 در بیمارستان مسیح دانشور تهران بستری شده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند، به پرسشنامه نظم جویی هیجان CERQ (گانفسکی و همکاران،2001) و تأثیر رویداد _ ویرایش IES-R (ویس و مامار، 1997) پاسخ دادند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش تحلیل اندازه گیری های مکرّر و به کمک رسم نمودار تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد بیماران تحت درمان، اثربخشی معناداری در استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه نشان داده و بهبودی معناداری به لحاظ بالینی کسب نمودند. لذا؛ درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید- 19 اثرگذار است.
پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس براساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی محدوده سنی 6 تا 18 سال (حدود 900 نفر) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان قزوین در سال 1400-1399 بودند. که از بین آنها به صورت تصادفی خوشه ای 246 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن ( WSQ، 1984) و مقیاس هوش معنوی کینگ (SISRI، 2008)، طرحواره های یانگ فرم کوتاه (YSQ-SF) (2005) (بود. روش تحلیل پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، دیگر جهت مندی، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، محدودیت های مختل با راهبردهای مقابله ای مسئله مدار رابطه منفی و معنادار و با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار مثبت و معنادار دارد. همچنین ارتباط هوش معنوی با راهبردهای مقابله ای مسئله مدار مثبت و معنادار و با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار منفی و معنادار است. همچینن در مجموع 7/50 واریانس متغیر راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و 5/14 واریانس متغیر راهبردهای مقابله ای هیجان مدار توسط متغیرهای پیش بین تبیین می شود (05/0>p). نتیجه گیری می شود که طرح واره ناسازگارانه اولیه، هوش معنوی در پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس نقش اساسی دارد.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و درمان مبتنی بر ذهنی سازی در بهبود نشانه های افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و درمان مبتنی بر ذهنی سازی در بهبود نشانه های افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی صورت گرفت. پژوهش حاضر با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی درمانجویان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که در سال 1400 به کلینیک های روان شناختی شهرستان ارومیه مراجعه کرده بودند که از این میان 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گواه جایگزین شدند. گروه اول رفتاردرمانی دیالکتیک و گروه دوم درمان مبتنی بر ذهنی سازی را به مدت 12 جلسه یک ساعته دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از مقیاس شخصیت مرزی (STB، لیشنرنیگ، 1999) استفاده شد.. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیک و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود نشانه های اختلال شخصیت مرزی مؤثر هستند و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (01/0P<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیک تاثیر بیشتری بر بهبود نشانه های اختلال شخصیت مرزی داشت (05/0P<). نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک برای بهبود نشانه های اختلال شخصیت مرزی اشاره دارد.
اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان پذیرش و تعهد بر ادراک درد و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان پذیرش و تعهد بر ادراک درد و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پی آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری (2 ماهه) بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تخصصی و فوق تخصصی بیمارستان های شهر تهران در سال 1399 بود بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از این زنان بود که به روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفر جایگزین شدند. سپس، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش مشاوره درمان پذیرش و تعهد را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس پرسشنامه ادراک درد (ملزاک، 1975، MGPQ)، پرسشنامه اضطراب مرگ گالت- لستر (1969، CL- FODS) جمع آوری شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر ادراک درد و اضطراب مرگ اثربخش بوده است (05/0P<) نتیجه گیری می شود این مداخله تاحد زیادی توانستند ادراک درد و اضطراب مرگ را کاهش دهند و ازاین رو می توانند در درمان بیماران سرطان پستان به کار گرفته شوند.
اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این تحقیق شامل مادران دارای کودک اوتیسم مراجعه کننده به مرکز توانبخشی انوار آفتاب کوثر جمیل شهر قم در سال 1400 بود. 30 نفر از مادرانی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جلسات آموزشی خودشفقتی ذهن آگاهانه برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، به صورت هفته ای یک جلسه برگزار شد و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعی لایبویتز (1987، LSAS) و پرسشنامه ی نشخوار فکری نولن هوکسما و مارلو (1993، RRS) بودند. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم موثر است (05/0>P). همچنین اثر آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم در مرحله پیگیری تداوم داشته است (05/0>P). لذا می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه خودشفقتی ذهن آگاهانه در کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم موثر بوده است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تنظیم هیجانی نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تنظیم هیجانی نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد در بازه زمانی آذر ماه 1400 تا تیرماه 1401 بود که توسط روان شناس و روان پزشک تشخیص قطعی اختلال اضطراب فراگیر دریافت کردند. 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هریک به ترتیب طی 12 جلسه بصورت دو بار در هفته تحت مداخله درمان فراتشخیصی یکپارچه، و درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. یافته های بدست آمده نشان داد که هر دو مداخله ی درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<)؛ و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (2 ماهه) دارای ماندگاری اثر است. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد (01/0<P). بطورکلی با بکارگیری هر یک از رویکردهای درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه می توان گام مهمی در کاهش آسیب ها و پیامدهای ناشی از عدم تنظیم هیجان برداشت.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر باورهای غیر منطقی و تصویر بدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ای اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر باورهای غیرمنطقی و تصویربدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متقاضی جراحی زیبایی بود که در سال 1399 به مراکز جراحی های زیبایی شهر بروجرد مراجعه کردند. از میان آن ها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگذاری شدند. بر روی گروه اول روان درمانی مثبت گرا در 14جلسه 90 دقیقه ای و بر روی گروه دوم طرح واره درمانی در 12جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه در محیط اسکایپ اجرا شد. شرکت کنندگان پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968) و تصویر بدنی کش (2004) را قبل و بعد از مداخله ها تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-21 و روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر روی باورهای غیرمنطقی و تصویربدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی تاثیر معنی داری داشتند (001/0>p). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین دو گروه روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی در باورهای غیرمنطقی و تصویر بدنی تفاوت معنی داری از نظر آماری وجود ندارد (05/0<.(P نتایج به دست آمده بر استفاده بیشتر از این دو مداخله برای تغییر در متغیرهای روان شناختی دخیل در گرایش به جراحی های زیبایی اشاره دارد.
نقش پیوند ایمن، مراقبت از رابطه و توازن کار - خانواده در پیش بینی سرخوردگی زناشویی معلمان متأهل در دوره قرنطینه کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیوند ایمن، مراقبت از رابطه و توازن کار - خانواده در پیش بینی سرخوردگی زناشویی معلمان متأهل در دوره قرنطینه کووید-19 بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان استان سمنان در سال 1400 بود که تعداد آن ها 8370 نفر گزارش شد. 379 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس سرخوردگی زناشویی (کایزر، 1993، MDS)، پیوند ایمن (جانسون، 2008، SBQ)، مراقبت از رابطه (کانس و شاور، 1994، CRRQ) و توازن کار - خانواده (صمدی، 1391، FWBQ) بوده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد ارتباط معناداری بین پیوند ایمن (01/0>P)، ابعاد مراقبت از رابطه (01/0>P) و توازن کار-خانواده (01/0>P) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد در مجموع 4/16درصد از تغییرات سرخوردگی زناشویی معلمان متأهل توسط متغیرهای پژوهش تبین می شود. بنابراین، با بهبود دلبستگی ایمن، مراقبت از رابطه و مهارت توازن بین کار و خانواده می توان سرخوردگی زناشویی معلمان متأهل را کاهش داد.
ارائه شبکه مضامین عوامل موثر بر انگیزش شغلی معلمان بر اساس شناسایی عوامل انگیزاننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود نقش پررنگ معلمان در تعلیم و تربیت و تحقق اهداف نظام آموزشی، بی شک توجه به عوامل انگیزش شغلی آنان دارای اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر ارائه شبکه مضامین عوامل موثر بر انگیزش شغلی معلمان بر اساس شناسایی عوامل انگیزاننده بود. روش پژوهش حاضر کیفی، از نوع تحلیل مضمون و از لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از معلمان مقطع دبستان شهر روانسر بودند که به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و با هر یک از معلمان در تیرماه 1401 مصاحبه صورت گرفته است. تحلیل مضمون به روش آتراید- استرلینگ انجام شده است. یافته ها حاکی از 91 مضون پایه، 19 مضمون سازمان دهنده دلبستگی شغلی، ویژگی شخصیتی برونگرایی، ویژگی شخصیتی وجدانگرایی، ویژگی شخصیتی توافق جویی، ویژگی شخصیتی باز بودن به تجربه، سرسختی روانشناختی، خودکارآمدی، انگیزه پیشرفت، قدر و منزلت اجتماعی معلم، ساختن آینده دانش آموزان، در نظر گرفتن آینده کشور و ساختن آن، تعهد سازمانی، طراحی شغل، الزامات شغل، امنیت شغلی، حمایت سازمانی و اجتماعی، جو سازمان، محیط کار و جبران خدمات و 2 مضمون فراگیر عوامل درونی و عوامل بیرونی می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده هر یک از مضامین بر ارتقا انگیزش معلمان اثرگذار است. از اینرو در راستای مدارسی پویاتر و معلمانی با انگیزه و برای ارتقا نظام تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش و مدیران مدارس توجه ویژه به عوامل انگیزش شغلی معلمان داشته باشند.