مقالات
حوزه های تخصصی:
شایستگی نوجوان در ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی و سرمایه های روان شناختی زمینه ساز رضایت از زندگی است. پرداختن به سرمایه های اجتماعی و روان شناختی در برهه ای از زندگی که با شکل گیری هویت شناخته شده است، می تواند تبیینی برای رضایت از زندگی در افراد فراهم سازد. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی در نوجوانان بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان ساکنِ منطقه پنج شهر تهران بودند که به تعداد 324 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس تحول مثبت نوجوانی گلدوف و همکاران، رضایت از زندگی داینر و همکاران و برای ارزیابی سرمایه های روان شناختی از مقیاس امید اشنایدر، مقیاس خودکارآمدی عمومی جروسالم و شوارتز، خرده آزمون خوش بینی از ازمون جهت گیری زندگی، مقیاس تاب آوری کانور و دیویدسون استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS-24 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج رگرسیون همزمان نشان داد که شایستگی، اطمینان، مراقبت و ارتباط به ترتیب نقش معناداری در پیش بینی رضایت از زندگی دارند و در مجموع 46 درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین کردند. سرمایه های روان شناختی؛ امید، خودکارآمدی و تاب آوری هم به ترتیب نقش معنی داری در پیش بینی رضایت از زندگی داشتند و در مجموع 36 درصد از تغییرات رضایت از زندگی را تبیین کردند. نتایج حاکی از اهمیت سرمایه های روان شناختی با تأکید بر مؤلفه های تحول مثبت نوجوانی شامل بر شایستگی، اطمینان، مراقبت و ارتباط در رضایت از زندگی نوجوانان بود.
نقش استحکام ذهنی، هیجانات خودآگاه و علایم بی خوابی در پیش بینی صفات تاریک سه گانه شخصیتی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماری مولتیپل اسکلروزیس به عنوان بیماری عصبی در زنان، علاوه بر ایجاد بحران در شرایط فیزیکی زندگی روزمره، در کنار ویژگی های شخصیتی منفی، فشار روانی زیادی در زنان مبتلا دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش استحکام ذهنی، هیجانات خودآگاه و علایم بی خوابی در پیش بینی صفات تاریک سه گانه زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس در شهرستان اردبیل بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی زنان مبتلا به بیماری ام اس در شهرستان اردبیل بود. تعداد نمونه تحقیق شامل 135 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزارهای اندازه گیری شامل مقیاس های صفات تاریک سه گانه، استحکام ذهنی، هیجانات خودگاه و مقیاس بی خوابی بود. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد بین استحکام ذهنی ( 18/0 = r ، 001/0 P< ) و علایم بی خوابی(28/0 = r ،001/0 P< ) با صفات سه گانه تاریک همبستگی مثبت و بین هیجانات خودآگاه با صفات سه گانه تاریک(20/0 -= r ،05/0 P< ) همبستگی منفی معنی داری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که استحکام ذهنی (22/0= β )، علایم بی خوابی(21/0= β ) و هیجانات خودآگاه (21/0-= β ) توانایی پیش بینی صفات تاریک را در زنان مبتلا به بیماری ام اس دارند ( 05/0 P< ) . بنابراین می توان نتیجه گرفت که زنان مبتلا به بیماری ام اس باید تحت مراقبت ها و دوره های آموزشی و القایی و رواندرمانگری در حوزه های مورد نظر قرار گیرند.
مقایسه اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی کارکنان بخش توانبخشی و اداری جمعیت هلال احمرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی مقایسه ای اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی کارکنان بخش توانبخشی و اداری جمعیت هلال احمر تهران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مقایسه ای و جامعه آماری شامل 165 نفر از کارکنان بخش توانبخشی و اداری هلال احمر در سال 1396بود که 80 نفر ازکارکنان را بخش اداری و 85 نفر از کارکنان را بخش توانبخشی تشکیل می دادند. با توجه به جمعیت محدود کارمندان، بنابر روش نمونه گیری در دسترس، 163 نفر از کارمندان بخش توانبخشی و اداری که شرایط ورود به پژوهش را داشتند در این پژوهش شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه افسردگی بک، استیر و براون(1996)، پرسشنامه اضطراب بک، اپستین، براون و استین(1998) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1996) بود. پس از حذف 3 پرسشنامه مخدوش، داده های 160 نفر تحلیل شد. یافته ها نشان دادند که میانگین نمرات اضطراب (48/96= F و 95/0= P ) و افسردگی (77/15= F و 13/0= p ) به طور معناداری در گروه توانبخشی بیشتر از اداری است اما کیفیت زندگی (56.78= F و 001/0= p ) دو گروه تفاوت معناداری نداشت. از آنجایی که اضطراب و افسردگی تاثیر بسزایی روی کیفیت زندگی دارند و میزان افسردگی و اضطراب در گروه توانبخشی بیشتر از اداری بود، می توان جهت حفظ و ارتقای سلامت روان این گروه، مداخلات بالینی و آموزشی مرتبطی به منظور پیشگیری اثر افسردگی و اضطراب روی کیفیت زندگی انجام داد.
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد حافظه (رمز نویسی، حافظه عددی)، سرعت مطالعه و درک مطلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد حافظه (رمزنویسی، حافظه عددی)، سرعت مطالعه و درک مطلب انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد 40-20 ساله شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1398 بوده اند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 48 نفر از بین این افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (24 نفر) و کنترل (24 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزشی راهبردهای شناختی و فراشناختی طی 20 جلسه ی 2 ساعته به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل آزمون محقق ساخته سرعت مطالعه و درک مطلب، و دو خرده آزمون حافظه عددی (فراخنای ارقام) و رمزنویسی از پرسشنامه استاندارد هوش وکسلر بزرگسالان بود. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین گروه ها در دو زیر مقیاس رمزنویسی و حافظه عددی و متغیرهای سرعت مطالعه و درک مطلب تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت که، آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد رمزنویسی، حافظه عددی، سرعت مطالعه و درک مطالعه افراد دارای اثربخشی قابل توجهی بود؛ لذا می توان از راهبردهای نامبرده جهت افزایش قابلیت حافظه و درک مطالعه افراد در مراکز آموزشی و تحصیلی استفاده کرد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خودآسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خودآسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال 1397بود. نمونه گیری این پژوهش به صورت در دسترس انجام شد. ابتدا افراد مبتلا به شخصیت مرزی شناسایی و از بین آنها 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش 15 نفر و گروه کنترل 15 نفر گمارده شدند. برنامه درمانی با رویکرد پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه به مدت 90 دقیقه (هفته ای 2 جلسه) به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش انجام شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و آسیب به خود سانسون و همکاران (1998) و مقیاس شخصیت مرزی کلاریج و بروکس (2001) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیب رسان، تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع می توان گفت که، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارد.
شناسایی عوامل موثر بر تابآوری در زنان مبتلا به سرطان پستان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، یک مطالعه کیفی است که به منظور شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. جامعه پژوهش شامل کل زنان مبتلا به سرطان پستان بود که در سال 1397 به بیمارستان شهدای تجریش در تهران مراجعه کرده بودند و تحت پرتو درمانی قرار داشتند . افراد نمونه به شکل هدفمند وارد پژوهش شدند و نمونه گیری تا به اشباع رسیدن داده ها ادامه یافت؛ نمونه نهایی شامل 10 نفر بود. شرکت کنندگان به سوالات مصاحبه نیمه ساختار یافته پاسخ دادند و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا (تماتیک) استفاده شد. نتایح نشان داد که عوامل موثر بر تاب آوری در این دسته از بیماران در قالب تم های حمایت اجتماعی، صبر و استقامت، امید به زندگی، حضور افراد مهم زندگی و نیز پذیرش قابل شناسایی بودند. توجه به این عوامل توسط مراکز بهداشتی و کادر درمانی در فرآیند درمان می تواند به سازگاری هر چه بیشتر این بیماران با شرایط بیماری خود کمک نماید.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر افسردگی و بهزیستی ذهنی افراد با ناتوانی جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات روان شناختی خصوصاً افسردگی و بهزیستی ذهنی یکی از مسائل مهم در روان شناسی افراد با مشکلات ویژه خصوصاً افراد با ناتوانی است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر افسردگی و بهزیستی ذهنی افراد با ناتوانی جسمی- حرکتی بود. در این مطالعه از روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل کلیه افراد با ناتوانی جسمی- حرکتی شهر شیراز بودند. از بین آن ها 60 نفر بر اساس خرده مقیاس افسردگی بک و مصاحبه بالینی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند . گروه آزمایش 8 جلسه آموزش 90 دقیقه ای مثبت نگری مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر را دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه افسردگی بک ( BDI ) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی داینر ( PWS ) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند و نتایج نشان داد که آموزش مثبت نگری به صورت معناداری افسردگی و عاطفه منفی را کاهش و عاطفه مثبت را افزایش می دهد. یافته های این پژوهش می تواند در ارائه برنامه عملی برای مشاوران و روان شناسان در جهت بهبود سلامت روانی افراد با ناتوانی جسمی - حرکتی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی بازی درمانگری بر کاهش اضطراب پنهان و آشکار دختران 12-4 سال بدسرپرست ساکن در مراکز شبه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانگری شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش اضطراب پنهان و آشکار دختران 4 تا 12 سال بدسرپرست ساکن در مراکز شبه خانواده در استان تهران انجام گردیده است. روش پژوهش حاضر از نوع طرح های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است که در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. در این پژوهش کودکان 12-4 ساله ساکن در مراکز شبه خانواده بهزیستی با روش نمونه گیری هدفمند، مورد مطالعه قرار گرفتند، گروه نمونه شامل 28 کودک حاضر در مرکز شبه خانواده گل نرگس می باشند که بر طبق پرسشنامه اضطراب اسپنس و اضطراب پنهان و آشکار اشپیل برگر (1970)، دارای سطوحی از اضطراب هستند. ابتدا آزمودنی ها به دو گروه 14 نفری گروه گواه و گروه آزمایش به صورت تصادفی تقسیم بندی شدند. سپس پیش آزمون از هر دو گروه انجام شد. گروه آزمایش در طول حدود دو ماه و طی 12 جلسه 90 دقیقه ای در بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری شرکت داده شده اند، در حالی که به گروه گواه این آموزش ارائه نشد و داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که استفاده از بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری موجب کاهش اضطراب در دختران ساکن در مراکز شبه خانواده می شود. با توجه به نتایج پژوهش فوق به نظر می رسد که بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری می تواند به طور چشمگیری در کاهش اضطراب دختران ساکن در مراکز شبه خانواده بهزیستی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی تکنیک های شناختی طرحواره درمانی بر کاهش کمال گرایی افراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی تکنیک های شناختی طرحواره درمانی در کاهش کمال گرایی افراطی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر قم در سال تحصیلی 93-1392 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت خوشه ای تصادفی چند مرحله ای بود. پس از اجرای پرسشنامه کمال گرایی چندبعدی تهران بر نمونه انتخاب شده، از میان دانش آموزانی که نمره آنها یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود تعداد 16 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفره به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. سپس جلسات درمانی به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آماری کوواریانس نشان داد که فرضیه پژوهش مبنی بر تاثیر فنون شناختی طرحواره درمانی بر کاهش کمال گرایی دانش آموزان مورد تایید قرار گرفته است. علاوه بر این، یافته ها نقش کمال گرایی را در آسیب شناسی روانی تأیید می کند و کارآمدی فنون مبتنی بر شناخت طرحواره درمانی را در کاهش دادن کمال گرایی افراطی نشان داده است.
روان درمانی و اعتیاد؛ اثربخشی بهزیستی درمانی بر شاخص ولع مصرف درمردان وابسته به مت-آمفتامین تحت درمان اقامتی کوتاه مدت، یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا شاخه ای از روان شناسی است که به جای تمرکز صرف بر آسیب شناسی روانی، تاکید بر پتانسیل های روان شناختی را موردتوجه قرار داده است. بهزیستی درمانی یکی از رویکردهای منبعث از روان شناسی مثبت گرا می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بهزیستی درمانی بر شاخص ولع مصرف در مردان وابسته به مت آمفتامین انجام شد. مطالعه حاضر یک کارآزمایی تصادفی بود که در قالب طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. شش مرد واجد شرایط شرکت در پژوهش از بین بیماران وابسته به مواد محرک مراجعه کننده به کمپ ترک اعتیاد شهر کرج با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و به کمک نرم افزار اکسل و به گونه ای تصادفی به دو گروه آزمایشی(3 نفر) و گواه (3 نفر) اختصاص داده شدند. پس از اخذ رضایت آگاهانه و انجام مصاحبه بالینی، شرکت کنندگان در دو برهه زمانی پیش و پس آزمون به شاخص تصویری ولع مصرف پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه هفتگی تحت درمان انفرادی بهزیستی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از آزمون کای اسکوئر و تحلیل کوواریانس تک متغیره در محیط نرم افزار اس پی اس اس ویرایش 22 استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که بهزیستی درمانی تاثیر معنا داری بر بهبود شاخص ولع مصرف در وابستگان به مت آمفتامین نداشته است (05/0 < p ). یافته های این پژوهش ناهمسو با پژوهش هایی است که اثر بخشی بهزیستی درمانی را در درمان شاخص های عاطفی و خلقی مورد تایید قرار داده اند. این نتایج می تواند منعکس کننده ماهیت خاص آسیب شناسی روان شناختی و بیولوژیکی ناشی از مصرف مت آمفتامین باشد. این یافته ها می تواند در قالب ارزیابی، طرح ریزی مداخلات درمانی و مسیر پژوهش های آتی در مصرف کنندگان مت آمفتامین سودمند باشد.
پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس سبک های دلبستگی، تحمل ناکامی و نگرش مذهبی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی به شمار می رود که می تواند مشکلات متعدد رفتاری و روانی را به وجود آورد. پژوهش حاضر به بررسی پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس سبک های دل بستگی، تحمل ناکامی و نگرش مذهبی در زنان مطلقه پرداخت. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبس تگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهزیستی شهر تهران در ماه های تیر و مرداد سال 1398 بود که 225 از آنها نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه سبک دل بستگی بزرگ سالان هازن و شیور (1987)، مقیاس تحمل ناکامی هارینگتون (2005) و مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت (1967) استفاده شد. برای تحلیل یافته ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد بین سبک های دل بستگی، تحمل ناکامی و نگرش های مذهبی همبستگی معنی دار وجود دارد (05/0 P< ). شاخص «ضریب تعیین چندگانه اصلاح شده» نشان داد که مؤلفه های پیش بین پژوهش می تواند 34% تحمل پریشانی را پیش بینی کند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که تحمل پریشانی در زنان مطلقه با عواملی چند ازجمله سبک دل بستگی، تحمل ناکامی و نگرش مذهبی آن ها در تعامل است؛ بنابراین برنامه های توانمندسازی روان شناختی و رشد شخصی با تمرکز بر ارتباط اجتماعی مؤثر همراه با استقلال فردی می تواند توانایی رویارویی مؤثر با ناکامی هایی که فرد در نتیجه طلاق متحمل می شود را افزایش دهد. همچنین ارتباط عمیق با خداوند، می تواند همراه با تغییرات مثبت در آستانه تحمل پریشانی در جامعه مورد پژوهش باشد.
بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه مداومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی پرسشنامه مداومت انجام گرفت. نسخه فارسی ابزار سنجش مداومت ب ا استفاده از تکنیک ترجمه مضاعف تدوین و بر روی ۴۶۰ دانش آموز (۲۳۰ نفر دختر و ۲۲۰ نفر پسر) از مدارس استان همدان در سال تحصیلی ۱۳۹۷-۹۸ اجرا شد. اعتبار نسخه فارسی ابزار سنجش مداومت بر اساس روش های همسانی درونی، همبستگی های مجموعه ماده و بازآزمایی موردبررسی قرار گرفت. علاوه بر این، به منظور بررسی روایی، از روش های تحلیل عاملی، همبستگی بین خرده مقیاس ها و روایی ملاکی استفاده شد. دامنه آلفای کرونباخ (۶۹/0 تا ۷۷/0) نشان داد که نسخه فارسی ابزار سنجش مداومت و خرده مقیاس های آن از همسانی درونی مطلوبی برخوردار است. همچنین، نمره های ماده و نمره های کلی خرده مقیاس ها، همبستگی معناداری با یکدیگر داشتند. ارزش ضرایب بازآزمایی (۷۲/0 تا ۸۰/0) بیانگر ثبات مقیاس بود. تحلیل عاملی اکتشافی از الگوی ۳ عاملی ابزار سنجش مداومت حمایت کرد. درنهایت، وجود الگوهای خاص ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس های نسخه فارسی ابزار سنجش مداومت با تاب آوری و اهمال کاری، حاکی از روایی ملاکی خوب مقیاس بود. با توجه به ویژگی های روانسنجی مطلوب، این پرسشنامه ابزار مناسبی برای ارزیابی مداومت می باشد
نقش شیوه های شناختی یادگیری، شیوه های حل مسئله و یادگیری خودراهبر در تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش شیوه های شناختی یادگیری، شیوه های حل مسئله و یادگیری خود راهبر در تفکر انتقادی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که بر اساس گزارش اداره آموزش و پرورش تعداد آن ها 3224 نفر است که از این جامعه، تعداد 130 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003)، شیوه شناختی یادگیری کلب (1984)، شیوه های حل مسئله کاسیدی و لانگ (1996) و یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین تفکر انتقادی با مشاهده تأملی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت و معنادار و بین تجربه عینی با تفکر انتقادی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. از سویی تفکر انتقادی با درماندگی در حل مسئله، مهارگری در حل مسئله، و سبک اجتناب رابطه منفی و معنادار و با سبک خلاقیت، اعتماد در حل مسئله و سبک گرایش رابطه مثبت و معناداری دارد. در نهایت بین تفکر خودراهبری با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که یادگیری خودراهبردی، سبک خلاقیت و اعتماد در حل مسئله قادر به پیش بینی تفکر انتقادی دانش آموزان هستند. بنابراین توجه به یادگیری خودراهبری و شیوه های حل مسئله خلاقیت و اعتماد نقش مهمی در تفکر انتقادی دانش آموزان دارند .
اثربخشی عروسک درمانی مبتنی بر شناختی رفتاری بر افزایش توانمندی شناختی و بهبود توجه دختران با نقص توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی عروسک درمانی مبتنی بر شناختی رفتاری بر افزایش توانمندی شناختی و بهبودتوجه دختران با نقص توجه بیش فعالی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان با نقص توجه بیش فعالی ارجاع داده شده به مراکز اختلالات رفتاری شهرستان کاشمر در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند (بر اساس گزارش به دست آمده از این مراکز 100 نفر). از این جامعه آماری، تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 20 نفر). گروه آزمایش، 21 جلسه 90 دقیقه ای، تحت مداخله گروهی عروسک درمانی شناختی رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه توانمندی شناختی اسپریتزر (1995) و آزمون d2 (توجه و تمرکز) بریکن کمپ (1998) بود که قبل و بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که عروسک درمانی مبتنی بر شناختی رفتاری بر توانمندی شناختی و بهبود توجه گروه آزمایش در مرحله پس آزمون اثر داشته است. بر اساس یافته، عروسک درمانی مبتنی بر شناختی رفتاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در افزایش توانمندی شناختی و بهبودتوجه دختران با نقص توجه بیش فعالی به کار رود.
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذهن آگاهی شکلی از مراقبه است که ریشه در تعالیم وآئین مذهبی شرقی خصوصاً بودا دارد . به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، رفتار، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می شود .درمان های مبتنی به ذهن آگاهی و پذیرش به عنوان درمان های موج سوم شناختی-رفتاری شناخته می شود .این درمان، حضور ذهن را به عنوان هدف درمان با تمرین هایی مانند توقف تفکر هوشیار و مشاهده غیر قضاوتی افکار خود فرد ادغام می کند. حضور ذهن تحت عنوان "توجه به طور ویژه، به هدف، در حال حاضر و بدون قضاوت" تعریف می شود.ذهن آگاهی از طریق توجه هدفمند و غیر قضاوتی و به شیوه ای خاص به لحظه و شرایط کنونی پدید می آید این تعریف سه مولفه ذهن آگاهی را در بر دارد.در تلاش برای بیان مولفه های ذهن آگاهی به سازه های ساده و قابل درک، مولفه های اساسی ذهن آگاهی شامل هدفمندی یا قصد،توجه و نگرش استخراج شده است. شناخت درمانی مبتنی به ذهن آگاهی در کاهش افسردگی، اضطراب، نگرش ناکارآمد و افکار خود آیند مؤثر بوده است. همچنین نتایج حاکی است که این روش می تواند در پیشگیری از افسردگی و اضطراب موثر واقع شود.از این رو در مقاله حاضر ضمن بیان نحوه به وجود آمدن و تکامل این درمان به بیان اهداف اساسی ، تعریف مولفه های درمانی ، روش های متفاوت ارتباط با تجارب و بیان مبانی نظری که در شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) استفاده میشود، پرداخته شده است.
ذهن آگاهی و استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پژوهشی حاکی از وجود تاثیر ذهن آگاهی بر استرس است که بررسی تحلیلی این تاثیر می تواند در پیشگیری از استرس موثر باشد. در سال های اخیر، موج سوم مداخلات شناختی-رفتاری و پاردایمی که با عنوان ذهن آگاهی شناخته می شود، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است . لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی، مرور نظام دار و فراتحلیلی بر تاثیر ذهن آگاهی بر استرس انجام گرفت. بدین منظور، پژوهش های ایرانی و خارجی انجام شده در فاصله سال های 2010 تا 2019 در زمینه اثر ذهن آگاهی بر استرس به صورت نظام مند بررسی و 29 پژوهش جهت تحلیل انتخاب شدند. نتایج نشان داد که مهمترین تاثیر درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، کاهش تجربه استرس است . لذا نتیجه پژوهش حاضر حاکی از این است که ذهن آگاهی باعث می شود افراد مدیریت استرس موفق تری در زندگی روزمره داشته باشند.
ایمنی شناسی عصبی روانی فرایند دلبستگی: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد زیستی روانی اجتماعی روان شناسی سلامت با نگاهی نقادانه به الگوی زیستی پزشکی غالب در قرن نوزدهم، که تنها عوامل زیستی را در سبب شناسی و درمان بیماری ها مورد توجه قرار می داد، گام بلندی در جهت پیشگیری و درمان بیماری ها برداشت. بر اساس این دیدگاه، شاخه پژوهشی ایمنی شناسی عصبی روانی گسترش یافت که رابطه متقابل میان عوامل روان شناختی، نظام های عصبی درون ریز و دستگاه ایمنی را مورد مطالعه قرار می دهد. یکی از مؤلفه های روان شناختی مهمی که می تواند چگونگی ارتباطات فرد با سایرین و همچنین راهبردهای تنظیم هیجانی وی، و متعاقب آن دستگاه ایمنی، را در سرتاسر زندگی به شدت تحت تأثیر قرار دهد سبک دلبستگی فرد است. در این مرور کوتاه چگونگی نقش فرایند دلبستگی در کارکرد دستگاه ایمنی و مسیرهای مختلفی را که دلبستگی به واسطه آنها بر بدن تأثیر می گذارد مورد بررسی قرار دادیم. به طور کلی بررسی پژوهش های صورت گرفته در این حوزه حکایت از آن دارد که سبک های دلبستگی ناایمن در سه سطح محور هیپوتالاموس هیپوفیز آدرنال، ساختارهای عصبی و فرایندهای اپی ژنتیک بر عملکرد دستگاه ایمنی تأثیر می گذارند که جزئیات و چگونگی آن تشریح شده است.
از رویکرد وجودی- انسان گرا تا معنادرمانی فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شناخت رویکرد وجودی- انسان گرا نمی توان فرانکل، تحلیل وجود و معنادرمانی را شناخت. لذا در این نوشتار که از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و پس از مطالعه چندین کتاب و مقاله نوشته شد، با مرور مختصر امواج سه گانه روانشناسی، یعنی روانکاوی، رفتارگرایی و انسان گرایی، به معرفی نظریه "خودشکوفایی آبراهام مازلو" و نظریه "مراجع محوری کارل راجرز" به عنوان دو نظریه عمده انسان گرایی، هم در مقام یک جنبش اجتماعی و هم در جایگاه نیروی سوم روانشناسی پرداخته شد. سپس به تفصیل مفاهیم نظریه "تحلیل وجود" فرانکل و شیوه درمانی او تحت عنوان "معنادرمانی"، و همچنین نقاط قوت و ضعف آن شرح داده شد. و در پایان نگاهی مقایسه ای به این سه نظریه، در بعد مفهومی و درمانی ارائه شد. در نهایت می توان چنین نتیجه گرفت، نظریه های خودشکوفایی مزلو و نظریه مراجع محوری کارل راجرز و نیز نظریه فرانکل هریک به نوبه خود تلاش کردند روح تعالی جویی، آزادی، قدرت انتخاب و مسئولیت پذیری را به انسان دربند تعارضات درونی فرویدی یا اسیر محرکات بیرونی رفتارگرایی بازگردانند.
مروری بر اعتیاد از دیدگاه روان تحلیلی؛ از تثبیت در مرحله دهانی تا بدتنظیمی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد یک بیماری مزمن و عودکننده است که همواره مورد توجه دیدگاه های مختلف روان شناختی بوده است. نظریه های روان تحلیلی برای درمان های مدرن اعتیاد، بنیادین هستند. همان طور که در ساختار و فرایند این نظریات، تغییراتی را در گذر زمان شاهد هستیم، آنها در تبیین مفهوم اعتیاد هم دچار تغییراتی شده اند. طبق نظریات کلاسیک، سوءمصرف مواد معادل خودارضایی و مکانیزمی دفاعی در مقابل تکانه های اضطرابی یا تظاهری از پسرفت دهانی (وابستگی) است . همچنین از دیدگاه نظریه پردازان روابط موضوعی، مواد، موضوع دارای اهمیتی بالا برای فرد معتاد است. فرمول بندی های روان تحلیلی جدید نیز مصرف مواد را بازتاب اعمال مختل ایگو معرفی می کنند. روش پژوهش حاضر از نوع مروری است و هدف این است که اعتیاد را از دیدگاه های مختلف روان تحلیلی همچون رویکرد روانکاوی کلاسیک، روانشناسی روابط موضوعی، روانشناسی خود، روانکاوی ارتباطی و روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت مورد بررسی قرار دهد. طبق تحقیقات انجام شده در رابطه با وجود انواع اختلالات شخصیت در افراد دچار سوءمصرف مواد، این افراد نیازمند درمان های تخصصی همچون درمان های روان تحلیلی هستند که بر روی سازه های شخصیت کار می کنند. با این وجود، تحقیقات مربوط به این حیطه درمانی در رابطه با اعتیاد محدود هستند. عدم توجه به این موضوع می تواند از دلایل شکست بسیاری از تلاش ها در رابطه با درمان سوءمصرف مواد باشد. بنابراین می توان گفت ادبیات پژوهشی اعتیاد نیازمند افزایش به کارگیری و بررسی این رویکرد درمانی است. همچنین امید است که در مراکز درمانی اعتیاد، استفاده بهتر و بیشتری از یافته های جدید در این حیطه در راستای کمک به این قشر صورت گیرد.
مروری نظری بر دو نوع افسردگی اتکایی و درون فکنی شده با تاکید بر نظریه سیدنی بلت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلت دو مسیر درهم تنیده رشد بهنجار و فرایندهای درمانی را توضیح می دهد: مسیر اتکایی و مسیر درون فکنی شده. در همین راستا دو نوع افسردگی درون فکنی شده و اتکایی را نیز مطرح می کند؛ که با وجود علائم مشابه به درمان های مستقل با تأکیدهای متفاوتی نیاز دارند. درمان های موجود بدون در نظر گرفتن دو نوع کاملاً متفاوت افسردگی تنها بر علائم مشابه تأکید دارند و در جهت کاهش علائم مشابه در تمام بیماران افسرده هستند. با وجودی که بلت و همکاران سال هاست به لحاظ نظری دو گروه از بیماران افسرده را تفکیک کرده اند، اما روان درمانگران با علائم، سبب شناسی و الگوی درمانی این دو نوع افسردگی آشنایی ندارند. در پژوهش حاضر، به مرور نظری دو نوع افسردگی اتکایی و درون فکنی شده و بررسی عوامل زمینه ساز و تاکیدهای درمانی هر یک از آنها خواهیم پرداخت.