مقالات
حوزه های تخصصی:
همه گیری COVID-19 و پیامدهای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی حاصل از آن تغییرات چشمگیری را در زندگی روزمره خانواده ها و زوجین رقم زده است. این پژوهش با هدف بررسی مولفه های انطباق پذیری زوجین در بحران پاندومی کرونا انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش پدیدارشناختی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش 12 زوج از زوجین سازگار منطقه 1 شهرستان زنجان در سه ماهه بهار 1399 بودند که بر اساس روش هدفمندِ ملاکی، انتخاب و نمونه گیری تا حد اشباع اطلاعات، ادامه یافت. گردآوری داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته و عمیق بر روی نوار ضبط و تمامی محتوا (کلمه به کلمه) بر روی کاغذ آورده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کُلایزی انجام شد. درمجموع از تعداد 12 مصاحبه، 362 کد اولیه، 28 مفهوم اولیه، 10 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی شامل"پویایی های تعاملی"، "پاسخگو بودن"،"انسجام" و"یکپارچگی" استخراج شد. نتایج این مطالعه نشان داد اگرچه بحران ویروس کرونا، بهزیستی زناشویی را تحت تاثیر قرار داده؛ اما پیامدهای مثبتی در انگیزه زوجین برای حفاظت از روابط خود ایجاد نموده است که با افزایش این مولفه های مثبت، شاهد شکوفایی تعاملات آنها خواهیم بود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیم گری و کنترل عواطف در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیم گری و کنترل عواطف در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر در مقطع متوسطه دوره دوم در شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهشی شامل 30 نفر از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه (آزمایش 15 نفر و گروه کنترل 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 75 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (سلیمانی نسب و همکاران، 1397)، مقیاس کنترل عواطف (ویلیامز و همکاران، 1997) و پرسشنامه خودتنظیم گری بوفارد (بوفارد و همکاران، 1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) صورت گرفت. یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تأثیر معناداری بر بهبود خودتنظیم گری (01/0 P< ، 11/23= F ) و کنترل عواطف (01/0 P< ، 94/18= F ) در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر داشت. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان نمود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان یک مداخله موثر به منظور بهبود خودتنظیمی و کنترل عواطف در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.
ارتباط استحکام روانی، جو انگیزشی ادراک شده و هدف مداری در ورزشکاران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علاوه بر آمادگی بدنی، عوامل روان شناختی می توانند تأثیر فراوانی بر عملکرد ورزشی بگذارد. بررسی و درک این عوامل نیز می تواند احتمال موفقیت ورزشکاران را افزایش دهد. بدین جهت، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استحکام روانی، جو انگیزشی ادراک شده و هدف مداری در میان ورزشکاران حرفه ای بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه ورزشکاران حرفه ای شرکت کننده در تیم های مختلف ورزشی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. 120 ورزشکار از رشته های تیمی به روش در دسترس انتخاب شدند. تمام شرکت کنندگان پرسش نامه استحکام روانی ( شیرد، گلبی و ورسچ، 2009) ، پرسش نامه جو انگیزشی ادراک شده ( سایفرز، دودا و چی، 1992) و مقیاس هدف مداری در فعالیت بدنی ( پتریک و مارکلند، 2008) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها توسط مدل یابی معادلات ساختاری و در سطح معناداری 05/0 ≥ P انجام شدند. نتایج نشان داد که جو انگیزشی مهارتی تأثیر معنادار و مثبتی بر استحکام روانی (006/0 P= ) و انتخاب اهداف تکلیف مدار (0001/0 P= ) و خودمدار (0001/0 P= ) داشت. علاوه بر این، بین جو انگیزشی عملکردی و تکلیف مداری (043/0 P= ) رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. همچنین رابطه مثبت و معنا داری بین اهداف تکلیف مدار (012/0 P= ) و خودمدار (014/0 P= ) و استحکام روانی وجود داشت. با توجه به یافته های حاضر، پیشنهاد می شود مربیان و روانشناسان ورزشی در تمرینات و مسابقات، جوی مهارتی برای ورزشکاران ایجاد کرده و بر هدف مداری ورزشکاران نیز تأکید کنند.
بررسی تجربه زیسته دانشجویان از آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان از آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید 19 انجام شد. روش تحقیق حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. مشارکت کنندگان 21 نفر بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته با آنها تا سر حد اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه ها به شیوه تحلیل مضمون تحلیل شدند. مضامین فرعی به دست آمده حول دو مضمون اصلی حال و هوای فراگیران (بهره وری کم، فقدان انگیزه، تنگنای زمانی،تجربه، فرصت یادگیری، راحت طلبی، امنیت روانی و استرس) و بستر یادگیری (کیفیت تدریس پایین، فقدان تنوع ابزار آموزشی و فقدان تعامل رودر رو با دانشجویان و دسترسی) برساخته شد. با توجه به مضمون های فرعی و اصلی برساختی، پیشنهاد می شود مدیران آموزشی دانشگاه ها این موارد را در دستور کار قرار دهند و با طراحی روش هایی به منظور رفع نواقص این شیوه، زمینه را برای ارتقای یادگیری و آموزش فراگیران فراهم نمایند.
اعتبار یابی و ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس نگرش های ناکارآمد (بیست و چهار سوالی) در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقیاس نگرش های ناکارآمد بیست و چهار سوالی نسخه کوتاه شده مقیاسی به همین نام است که برای ارزیابی نگرش های منفی افسرده ساز مورد استفاده قرار می گیرد. با وجودی که این مقیاس در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفته است تاکنون در ایران اعتباریابی نشده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه مقیاس نگرش های ناکارآمد است. روش پژوهش، از نوع اعتباریابی و همبستگی است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد برخی دانشگاه های مشهد و نیشابور در سال 96 بودند. روش انتخاب نمونه، تصادفی طبقه بندی شده بود بدین منظور نمونه ای به حجم 1416 دانشجو انتخاب شدند. پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد DAS-24 (پاور و همکاران، 1994) و شکوفایی HFQ (سلیمانی و همکاران، 1396) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. برای تعیین همسانی درونی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین ساختار عاملی آن تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. اعتبار واگرا از طریق همبستگی بین عوامل مرتبط با شکوفایی و نگرش های ناکارآمد مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که همبستگی نگرش های ناکارآمد با زیر مقیاس های شکوفایی معنی دار و منفی است (01/0> p ). محاسبه همسانی درونی برای نگرش های ناکارآمد نیز در پژوهش حاضر آلفای 60/0 را به دست داد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل سه عاملی شامل دستاوردگرایی، خودکنترلی و وابستگی برازش دارد. بر اساس نتایج این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که فرم 24 گویه ای پرسشنامه نگرش های ناکارآمد در دانشجویان ایرانی از روایی و پایایی کافی برخوردار است.
پیش بینی اضطراب حالت افراد در دوران همه گیری کووید- 19 بر اساس سبک های دلبستگی: نقش میانجی گری دشواری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و اضطراب حالت افراد در دوران همه گیری این ویروس است. طرح کلی پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش 370 نفر بزرگ سالان ایرانی بودند که به روش در دسترس عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرها از پرسشنامه های اضطراب حالت - صفت اسپیلبرگر (1970، STAI ) ، مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی گرتز و روئمر (2004، DERS ) و دلبستگی کولینز و رید (1990، RAAS ) استفاده گردید. ب رای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد دلبستگی اجتنابی به ترتیب با اندازه اثرهای 08/-0، 10/0- اثر مستقیم و واسطه ای معناداری بر اضطراب حالت دارد (05/0> sig ). همچنین دلبستگی اضطرابی با اندازه اثر 31/0 به واسطه دشواری در تنظیم هیجان اثر معناداری بر اضطراب حالت دارد (05/0> sig ). با در نظر گرفتن نوع تنظیم هیجانی فرد، افراد دارای سبک دلبستگی اضطرابی نسبت به سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی در زمان بحران هایی مثل همه گیری ویروس کرونا اضطراب بیشتری ابراز و ادراک می کنند و همچنین افراد دارای دلبستگی اجتنابی در همین موضوع ادراک اضطراب بیشتری نسبت به افراد دارای دلبستگی ایمن دارند.
ارزیابی مدل علی الگوی شخصیتی پدران و ناگویی خلقی دختران نوجوان: نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری ناکارآمد پدران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری ناکارآمد پدران در رابطه بین الگوی شخصیتی پدران و ناگویی خلقی دختران نوجوان انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان دختر مدارس شاهرود و پدران آن ها بود که تعداد 244 نفر از دختران دانش آموز مقاطع مختلف مشغول به تحصیل در مدارس شاهرود و پدرانشان به عنوان گروه نمونه به صورت دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های ، شش عاملی شخصیت هگزاکو (60 HEXACO- ) (آشتون و لی، 2001)، ناگویی خلقی ( TAS-20 ) (تورنتو، پارکر و تیلور، 1979) و سبک فرزندپروری ( BPS ) (بامریند، 1972)، بین آن ها توزیع گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار 24- Amos و روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد مسیر مستقیم سبک شخصیتی پدران بر سبک فرزندپروری مستبد پدران ( 18/1 ,T= 001/0 P= )، سبک شخصیتی پدران بر سبک فرزندپروری سهل گیر پدران ( 22/0- ,T= 001/0 P= )، سبک شخصیتی پدران بر ناگویی خلقی نوجوانان (61/0- T= , 001/0 P= ) معنی دار بود. همچنین ضرایب تأثیر غیرمستقیم سبک شخصیتی پدران بر ناگویی خلقی با میانجی گری سبک فرزندپروری مستبد پدران (40/0 ,T= 001/0 P= ) و سبک شخصیتی پدران بر ناگویی خلقی با میانجی گری سبک فرزندپروری سهل گیر پدران (06/0- ,T= 001/0 P= ) معنی دار بود. درنتیجه می توان گفت سبک فرزندپروری ناکارآمد پدران در ارتباط بین سبک شخصیتی پدران با ناگویی خلقی در نوجوانان نقش میانجی دارد. بنابراین، با توجه به نتایج به دست آمده، ناگویی خلقی از دو جنبه زیستی و آموزشی برخوردار است و در نظام خانواده شکل می گیرد و برای پیشگیری از آسیب های ناشی از آن میتوان مداخلاتی برای اصلاح سبک فرزندپروری پدران طراحی و اجرا نمود.
مدل یابی نگرانی تصویر بدنی بر اساس وسواس فکری - عملی، کمال گرایی و نگرش به خوردن با میانجی گری نیازهای بنیادین روانشناختی در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل نگرانی تصویر بدنی دختران بر اساس وسواس فکری - عملی، کمال گرایی و نگرش به خوردن با میانجی گری نیازهای بنیادین روانشناختی صورت پذیرفت. این پژوهش از نوع همبستگی با تکیه بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کلیه دختران دانشجوی وروی 1398-1399در دانشگاه های آزاد استان گلستان بودند. 500 دانشجو از طریق نمونه گیری خوشه ای برای گروه نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های نگرانی تصویر بدنی ( BICI ) لیتلتون و همکاران (2005)، کمال گرایی اهواز (1378)، وسواس فکری عملی ( OCI-R ) فوآ (2002)، نگرش به خوردن ( Eat-26 ) گارنر و گارفینکل (1979) و نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و رایان (2000) جمع آوری شد. جهت بررسی مدل نظری پژوهش، متغیرهای اصلی وارد نرم افزار لیزرل ( Lisrel8.71 ) شده و از طریق این نرم افزار تحلیل مدل معادلات ساختاری صورت گرفته است. وسواس جبری و کمالگرایی رابطه مثبت و معنادار و نگرش به خوردن رابطه مثبت بدون معناداری اماری با نگرانی تصویر بدنی دارند و نیازهای بنیادین روانشناختی در نقش میانجی ضعیف عمل کرده است. متغیرهای پژوهش تا 36درصد از نگرانی تصویر بدنی را پیش بینی می کنند ( p>0.01 ). طبق نتایج مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مناسب برخوردار است.
رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و ازدواج موفق: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و ازدواج موفق با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری تحقیق زنان و مردان متاهل شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 635 نفر داوطلب در بازه ی زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399)انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه ( IMS ) شاخص ازدواج موفق هودسن (1992)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی ( CFI ) دنیس و وندروال (2010) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ( CERQ ) گارنفسکی،کرایج و اسپینهاون (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر مستقل انعطاف پذیری شناختی و متغیر وابسته ازدواج موفق با هم رابطه داشته و تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش میانجی جزئی دارد(001/0 P> ). همچنین ازدواج موفق با تنظیم شناختی هیجان نیز رابطه دارد001/0 P> ). از آنجا که مهارت های تنظیم شناختی هیجان، یکی از مهمترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می آید، بنابراین نقش آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی بسیار مهم بوده و ضرورت توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران را می طلبد.
تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر اضطراب، استرس و رضایت زناشویی افراد متاهل مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر اضطراب، استرس و رضایت زناشویی افراد متاهل مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر، کارآزمایی بالینی از نوع پیش آزمون – پس آزمون، پیگیری و گروه در انتظار درمان بود. جامعه این پژوهش، شامل افراد مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله یثربی و شهید بهشتی کاشان در سال 1397 بود. از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مداخله (20 نفر) و گروه در انتظار درمان (20 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی. اضطراب. استرس لاویبوند و لاویبوند ( DASS-21 ) و رضایت زناشویی اولسون ( Enrich ) بودند. تجزیه و تحلیل دهده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان ACT میانگین نمرات اضطراب(30/31 = F ، 001/0> P ) و استرس(06/37= F ، 001/0> P ) را به طور معناداری در مقایسه با گروه در انتظار درمان کاهش داده است . همچنین میانگین نمرات رضایت زناشویی(92/24= F ، 01/0> P ) را در مقایسه با گروه در انتظار درمان به طور معناداری افزایش داده است. با توجه به نتایج ذکر شده می توان ACT را به عنوان یک رویکرد درمانی موثر برای کاهش اضطراب و استرس و افزایش رضایت زناشویی افراد مبتلا به سرطان پستان در نظر گرفت.
تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ زنان سالمند انجام شد. روش پژوهش، نیم ه آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی سالمندان زن ساکن در سرای سالمندان امین اسلام مهاباد در زمستان 1398 تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش، پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند و گروه گواه به مدت 2 ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و اضطراب مرگ (تمپلر، 1970) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ، تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا مشاوران، روان شناسان و روان درمانگران از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای تأثیرگذار در جهت کاهش اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ سالمندان بهره ببرند.
نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان والدین در ارتباط میان تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان والدین در رابطه میان تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان کودکان بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران و پدران دارای فرزند 6 تا 10 ساله شهر تهران بود که فرزندان آنها در سال 1398 در مدارس ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. از جامعه تعریف شده، 120زوج با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و به سه پرسشنامه سازگاری با هیجان های منفی کودکان ( فابز، آیزنبرگ و برنزوانیگ، 1990 )، تعارضات زناشویی( ثنایی و ترابی، 1379 ) و دشواری در تنظیم هیجان ( گراتز و رومر، 2004 ) پاسخ دادند. داده ها جمع آوری شده با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که در مدل زوجی نقش تعدیل کننده دشواری در تنظیم هیجان در رابطه تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان کودکان در پدر و مادر تاثیرات متفاوتی در رابطه والدگری آنها دارد. نقش تعدیل کنندگی تنظیم هیجان پدران در واکنش های آنها به هیجانات کودکان از نظر آماری معنادار بود، به این معنا که دشواری در تنظیم هیجان پدران در میزان پاسخ های حمایتگر و غیر حمایتگر آنها موثر بود و در ارتباط میان تعارضات والدین و اجتماعی کردن هیجان توسط آنها نقش تعدیل کنندگی ایفا کرد (05/0< P ) . در مقابل، دشواری تنظیم هیجان مادران در ارتباط میان تعارضات زناشویی و اجتماعی کردن هیجان نقش تعدیل کنندگی ایفا نکرد، اما تنظیم هیجان مادر در میزان پاسخ های حمایتگر او موثر بود (05/0< P ) . بطور کلی نتایج پژوهش نشان داد مهارت تنظیم هیجان والدین هنگام تجربه تعارضات زناشویی اثر متفاوتی داشته و با توجه به عوامل اثرگذار دیگر در رابطه با تعامل والد-کودک عمل می کند، به عبارتی عدم دسترسی پدر به راهبردهای تنظیم هیجانی باعث بروز پاسخ های غیر حمایتگر می شود ودشواری در تنظیم هیجان مادر تاثیر کمتری بر رابطه والد-فرزندی و نقش مادری در آنها دارد.
اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد زوجین و افزایش سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات رایج بین زوجین وجود الگوهای ارتباطی ناکارآمد ا ست که باعث ایجاد تعارض بین زوجین می شود و از آنجایی که وجود افکار و باورهای منفی و شیوه تفسیر زوجین از مشکلات عامل اصلی ایجاد مشکلات ارتباطی می باشند، بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد زوجین و افزایش سازگاری زناشویی بود. طرح پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و با گزینش تصادفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ که برای کاهش مشکلات زناشویی به مرکز مشاوره ی موج در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، تشکیل داده اند. از این میان 16زوج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش(8 زوج) و کنترل(8 زوج) تخصیص یافتند. شرکت کنندگان به پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین (کریستنسن و سالاوی، 1984) و مقیاس سازگاری زناشویی دو عضوی (اسپانیر، ۱۹۷۶) به عنوان پیش آزمون و سپس پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 120 دقیقه ای آموزش رویکرد بین فردی فراشناختی را دریافت کردند. درآمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS23 آنالیز گردید. نتایج نشان داد درمان بین فردی فراشناختی باعث بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد زوجین و افزایش سازگاری زناشویی شده است. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود از رویکرد بین فردی فراشناختی برای بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد بین زوجین و افزایش سازگاری زناشویی استفاده شود.
اثربخشی آموزش درمان راه حل محور بر هیجان های تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش درمان راه حل محور به شیوه آنلاین بر هیجان های تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی پایین انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه دوّم شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دادند که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 40 دانش آموز با پیشرفت تحصیلی پایین انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و در انتظار درمان (20 نفر) جایگزین شدند و به پرسشنامه ی هیجان تحصیلی ( AEQ ) پکران و همکاران (2005) و سرزندگی تحصیلی ( AVC ) دهقانی زاده و حسین چاری (1391) پاسخ دادند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 10 جلسه برنامه ی درمانی راه حل محور گرانت (2011) را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه ی پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش درمان راه حل محور بر هیجان های تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی پایین، مورد تائید قرارگرفته است (05/0 > P ) و دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی پایین گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی پایین گروه در انتظار درمان در پس آزمون، به طور معناداری، هیجان های مثبت تحصیلی و سرزندگی تحصیلی بیشتر و هیجان های منفی تحصیلی کمتری داشتند (05/0 > P ) . بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش درمان راه حل محور در افزایش هیجان های تحصیلی مثبت و سرزندگی تحصیلی و کاهش هیجان های تحصیلی منفی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی پایین اثربخش است.
اثربخشی گروه درمانی فراتشخیصی بر علائم اضطراب، افسردگی و ضربه عشق دانشجویان مبتلا به اختلال سازگاری ناشی از شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی فراتشخیصی آنلاین بر افسردگی، اضطراب و نشانگان ضربه عشق دانشجویان مبتلا به اختلال سازگاری ناشی از شکست عاطفی صورت گرفت. با توجه به بروز بیماری همه گیر کرونا، جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دچار شکست عاطفی سراسر کشور در سال 1399 در رده سنی 18 تا 38 سال بود که به صورت آنلاین از طریق تبلیغات در کانال دانشگاه-های معتبر و پس از پر کردن فرم اولیه خودساخته توسط پژوهشگر مبنی بر داشتن شرایط ورود و خروج به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از مصاحبه تشخیصی و انجام پرسشنامه-های مربوطه یک گروه انتخاب و در دو گروه به صورت 15 نفر در گروه آزمایش (گروه درمانی فراتشخیصی) و 15 نفر در گروه در انتظار درمان جایگزین شدند. این درمان طی 10 جلسه گروهی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایشی اجرا شد. آزمودنی ها در سه مرحله پرسشنامه های ضربه عشق ( LTI ) (راس، 1999)، افسردگی بک ( BDI-II ) (بک، استیر، براون ، 1996) و اضطراب بک ( BAI ) (بک، اپستاین، براون و استیر، 1988) را تکمیل کردند: پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دهنده سطح معناداری ( 5 0/0> P ) نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه در انتظار درمان در متغیرهای مربوطه بود. نتایج حاکی از اثربخشی درمان فراتشخیصی آنلاین در کاهش علایم ناشی از شکست عاطفی هستند.
نقش الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان مواد مخدر صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان موادمخدر صنعتی بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مصرف کننده موادمخدر صنعتی مراجعه کننده به مراکز گذری کاهش آسیب ( DIC ) منطقه 12 شهر تهران در 6 ماهه دوم سال 1399 بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب به خود (سانسون و همکاران، 1998)، مقیاس الکسی تایمی (باگبی و همکاران، 1994)، پرسشنامه نشخوار فکری (قربانی و همکاران، 2008) و پرسشنامه خودانتقادی (گیلبرت و همکاران، 2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی با رفتارهای آسیب به خود رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی توانستند 45/0 رفتارهای آسیب به خود را در مصرف کنندگان موادمخدر صنعتی پیش بینی کنند (05/0 P< ). با توجه به اینکه رفتارهای آسیب به خود در مصرف کنندگان مواد مخدر از الکسی تایمی، نشخوار فکری و خودانتقادی تأثیر می پذیرد، برگزاری کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در این دسته از افراد ضروری به نظر می رسد.
مقایسه درمان متمرکز بر شفقت و معنادرمانی بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و معنادرمانی بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه، شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان پستان بود که در بهار 1398 به بیمارستان آراد شهر تهران مراجعه کرده بودند و دارای پرونده پزشکی بودند. از بین آن ها 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه در انتظار درمان و دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب درمان متمرکز بر شفقت (طی 8 جلسه) و معنادرمانی (طی 8 جلسه) دریافت کردند و گروه در انتظار درمان آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب مرگ DAS (تمپلر، 1970) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS 21 انجام گرفت. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت به طور معناداری باعث کاهش اضطراب مرگ (55/96= F و 002/0= p ) شده است. همچنین، معنادرمانی به طور معناداری باعث کاهش اضطراب مرگ (85/108= F و 0005/0= p ) شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که معنادرمانی (91/65= F و 05/0> p ) تاثیر بیشتری نسبت به درمان متمرکز بر شفقت دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان از معنادرمانی جهت کاهش اضطراب مرگ به صورت موثرتری نسبت به درمان متمرکز بر شفقت در زنان مبتلا به سرطان پستان استفاده کرد.
نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین سبکهای هویت و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین سبک های هویت و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی دوره اول متوسطه شهر کرج مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از میان آنها 247 نوجوان با استفاده از پرسشنامه سبک های هویت ( ISI ) ( برزونسکی، 1989) ، مقیاس شفقت به خود ( SCS ) ( نف، 2003)، و رفتار خودآسیب رسان ( ISAS ) (کلونسکی و گلن، 2009) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش تحلیل این پژوهش، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی (1986) بود و از نرم افزار آماری 25- SPSS بعنوان ابزار تحلیل استفاده شد. یافته ها نشان داد بین هویت هنجاری و اطلاعاتی با رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی معنادار و با شفقت به خود رابطه مثبت معنادار وجود دارد ( 01/0 P < ). بین سبک هویت سردرگم با شفقت به خود و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی معنادار ( 01/0 P < )، و بین شفقت به خود و رفتار خودآسیب رسان در نوجوانان رابطه منفی معناداری وجود دارد ( 01/0 P < )، و شفقت به خود در رابطه بین سبکهای هویت (سردرگم ، هنجاری، و هویت اطلاعاتی) با رفتارهای خود-آسیب رسان نقش میانجی دارد. با توجه به یافته های به دست آمده در این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که سبکهای هویت و شفقت به خود به عنوان یکی از عوامل افزایش دهنده سلامت روان سبب کاهش رفتارهای خود-آسیب رسان در نوجوانان می شوند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی همچون سبک های هویت و شفقت به خود در پیشگیری و کاهش رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.
پیش بینی فرسودگی والدین در دوران قرنطینه ی کرونایی براساس کمال گرایی و عواطف مثبت و منفی والدین کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی فرسودگی والدینی در دوران قرنطینه ی کرونایی بر اساس کمال گرایی والدینی و عواطف مثبت و منفی والدین کودکان دبستانی انجام شد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از میان کلیه والدین و کودکان آن ها که در سال 99 و در شهر بندرعباس در قرنطینه خانگی دوران کرونا به سر می بردند، نمونه ای به حجم 300 نفر (124 نفر پدر و 176 نفر مادر) و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فرسودگی والدینی در دوران قرنطینه کرونایی ( PBA ) رزکام و همکاران (2018)، پرسشنامه کمال گرایی چندبعدی والدینی ( MPPQ ) اسنل و او ربی (2005)، آزمون عواطف مثبت و منفی ( PANAS ) واتسون و تلگن (1988) استفاده شد که پرسشنامه ها از طریق شبکه اجتماعی (واتس اپ و تلگرام) در اختیار والدین قرار گرفت. داده های پژوهش از طریق رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین فرسودگی والدینی در دوران قرنطینه کرونایی با کمال گرایی والدینی با میزان 584/0 و باعاطفه مثبت با میزان 618/0- و باعاطفه منفی با میزان 545/0 رابطه معناداری وجود داشت. بر اساس یافته های به دست آمده کمال گرایی والدینی و نیز عاطفه مثبت و منفی با میزان همبستگی 741/0 توانسته اند 55 درصد از واریانس فرسودگی والدینی را تبیین نمایند.
مطالعه مرگ آگاهی از نظر جوانان و پیامدهای آن در زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم مرگ و مرگ آگاهی از نظر مردان جوان و پیامدهای آگاهی از مرگ در زندگی آنان بود. پژوهش با استفاده از شیوه کیفی انجام شد و تحلیل داده ها نیز با روش کلایزی کدگذاری شد. نمونه ها شامل 11 مرد 20 تا 35 سال ساکن مناطق 2، 13، 16 و 18 شهر تهران در سال 1398 بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. یافته های پژوهشی در دو بخش اصلی طبقه بندی شدند. بخش اول: یافته های مربوط به مفهوم مرگ و آگاهی از مرگ که عبارتند از: 1- پایان بخشی به زندگی 2- انتقال 3- رویت نتیجه اعمال 4- هدف نبودن دنیا 5- احساسات و هیجانات 6- فواید مرگ 7- ضرورت و سودمندی آگاهی از مرگ. بخش دوم: یافته های مربوط به پیامدهای مرگ آگاهی در زندگی که عبارتند از: 1- تعهد در انجام اعمال مذهبی 2- خودمراقبتی جسمانی و رفتاری 3- انرژی و فعالیت 4- موثر در کنش احساسی 5- روابط با دیگران 6- زندگی بهتر 7- رشد و اعتلای شخصی 8- موثر در اهداف و رفتار فرد. نقش مرگ در زندگی بسیار پررنگ و با اهمیت است و دیدگاه و نگرش افراد نسبت به مرگ بر نحوه زندگی آن ها تاثیرگذار است و می تواند شیوه زیستن آنان را تحت الشعاع قرار دهد. فکر کردن به مرگ و آگاهی از مرگ آثار زیادی بر جنبه های مختلف زندگی انسان دارد و می تواند موجب تغییر در اهداف و رفتارهای فرد در زمینه های مختلف شخصی، خانوادگی، تحصیلی و شغلی گردد.