سعید ایمانی

سعید ایمانی

مدرک تحصیلی: استادیار روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت جنسی و تصویر بدنی زنان با سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد رضایت جنسی تصویر بدنی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت جنسی و تصویر بدنی در زنان با سوء مصرف مواد مخدر انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری، تمامی افراد مبتلابه سوء مصرف مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز درمانی اعتیاد مخصوص زنان شهر تهران در سال 1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 28 نفر از کمپ بهبود گستران همگام انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هیمن (2000) و پرسشنامه نگرانی در مورد تصویر بدنی لیتلتون، اکسوم و پوری  (2005) بود. گروه آزمایش به مدت یک ماه و طی 8 جلسه 90 دقیقه ای (دو بار در هفته) تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود رضایت جنسی و تصویر بدنی زنان با سوء مصرف مواد مخدر مؤثر بوده است و این تأثیر در پیگیری نیز پایدار بود (P> 0/05).  نتیجه گیری: نتایج حمایت های اولیه ای در استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مقابله با نگرانی درباره تصویر بدنی و افزایش رضایت جنسی در زنان باسابقه سوء مصرف مواد مخدر فراهم آورد.
۲.

اثربخشی درمان مواجهه روایی بر اختلال استرس پس از آسیب و احساس تنهایی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس تنهایی اختلال استرس پس از آسیب خیانت زناشویی درمان مواجهه روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۹۱
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مواجهه روایی بر استرس پس از آسیب و احساس تنهایی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی همسر بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی همسر شهرستان شهریار در سال 1400 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 نفری جایگذاری شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس اختلال استرس پس از آسیب (RCMD) نوریس و پریلا (1996) و مقیاس احساس تنهایی (UCLALS3) راسل (1996) بود. گروه آزمایش 8 جلسه هفتگی به مدت 90 دقیقه تحت مواجهه روایی قرار گرفت ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. نتایج نشان داد که مواجهه روایی بر کاهش اختلال استرس پس از آسیب و تنهایی اثر داشته و این تاثیر در دوره پیگیری پایدار مانده است (05/0>P). با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که باید به تاثیر درمان مواجهه روایی در کاهش مشکلات روانشناختی و هیجانی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی همسر توجه کرد.
۳.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گروه درمانی شناختی - رفتاری گروه درمانی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت رفتارهای پرخطر معتادان افیونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۸۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان ترک افیونی صورت گرفت. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه ی آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد وابسته به شبکه بهداشت و درمان شهرستان سرپل ذهاب در نیمه اول سال 1396 بود، به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 36 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی بر اساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری نسخه پنجم، از افرادی که داوطلب دریافت خدمات درمانی و واجد معیارهای ورود بودند، به صورت تصادفی (12 نفر گروه آزمایش اول، 12 نفر گروه آزمایش دوم و 12 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. از مصاحبه بالینی ساخت یافته DSM-5 نسخه ی بالینی (SCID-5)، مصاحبه بالینی ساخت یافته DSM-5 نسخه ی بالینی (SCID-5-PD) و مقیاس پیش بینی از بازگشت برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در 8 جلسه 2 ساعته و روش درمان شناختی- رفتاری در 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه های آزمایشی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان افیونی تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در مقایسه با گروه کنترل این تفاوت معنادار است. نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت از روش های درمانی تاثیرگذار بر کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان افیونی است.
۴.

مدل یابی روابط علّی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد بهزیستی ‏ذهنی تاب آوری تنظیم هیجان ذهن آگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۷۵
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد در کمپ های ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر تهران در سال 1398 بود که 400 نفر (200 نفر مرد و 200 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه ذهن آگاهی، پرسشنامه بهزیستی ذهنی، پرسشنامه رضایت از زندگی و پرسشنامه تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی معنادار بود. همچنین، نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که متغیرهای تنظیم هیجان، تاب آوری و ذهن آگاهی نقش مهمی در بهزیستی ذهنی دارند. همچنین، نتایج نشان داد تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی دارای نقش میانجی می باشد.
۵.

پیش بینی بهزیستی روانی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی: نقش واسطه ای اعتیاد به شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۶۰
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه نیازهای بنیادین و بهزیستی روان شناختی با میانجی گری اعتیاد به شبکه های اجتماعی انجام شد. اعتیاد به شبکه های اجتماعی عبارت است از وابستگی بیش از حد، انگیزه قوی برای ورود یا استفاده و صرف زمان و تلاش بسیار برای شبکه های اجتماعی که به سایر فعالیت های اجتماعی، مطالعات/شغل، روابط بین فردی و یا سلامت روانی آسیب می رساند؛ بنابراین، در دهه گذشته، عوامل و پیامدهای مرتبط با استفاده مشکل زا از شبکه های اجتماعی علاقه و مطالعه تجربی در این حوزه را افزایش داده است. مواد و روش ها: جامعه آماری در این پژوهش افراد بالای 18 سال در شهر شیراز و همدان بود که از این جامعه آماری تعداد 396 نفر (170 مرد و 226 زن) با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی (گینه، 2003)، اعتیاد به شبکه های اجتماعی (پاناییز و والکر، 2012) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بالاترین ضریب همبستگی در بین نیازهای بنیادین مربوط به نیاز ارتباط با 64/0- و بعد از آن نیازهای خودمختاری و شایستگی به ترتیب 62/0- و 58/0- بود. ضریب همبستگی بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و بهزیستی روان شناختی نیز 48/0- به دست آمد. همچنین، ضریب همبستگی نیازهای بنیادین خودمختاری، شایستگی و ارتباط با بهزیستی روان شناختی به ترتیب 69/0، 60/0 و 66/0 بود. نتیجه گیری: ناکامی در ارضاء نیازهای بنیادین می تواند در قالب روش های اصلاحی و به شکل استفاده افراطی از شبکه های اجتماعی نمایان شده و زمینه ساز استفاده اعتیادی از این شبکه ها شود. ناکامی در ارضاء نیازهای بنیادین همچنین به صورت مستقیم و غیر مستقیم با کاهش بهزیستی روان شناختی مرتبط است.
۶.

پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس ابعاد شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت هگزاکو سوءمصرف مواد طرحواره های ناسازگار اولیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۸۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ابعاد شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی گرایش به مصرف مواد در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد انجام شده است. روش: نمونه پژوهش را کلیه مصرف کنندگان اپیوئید استان تهران و البرز که به منظور ترک اعتیاد به درمانگاه اختلالات مصرف مواد بیمارستان روانپزشکی ایران در تابستان سال 1397 مراجعه می کردند، تشکیل دادند. از میان آن ها، نمونه ای به حجم 190 نفر به صورت هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت هگزاکو و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ بود. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین ابعاد شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه در مردان مبتلا به مصرف اپیوئید همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین، ابعاد شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه توانستند 54/76 درصد ازگرایش به مصرف مواد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: ابعاد شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه نقش مهمی در گرایش افراد به مصرف مواد دارد. بنابراین، سیاست گذران حوزه سلامت و درمانگران لازم است به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند.
۷.

اثربخشی آموزش استواری روانی بر تحمل پریشانی و سرزندگی ذهنی والدین کودکان مبتلا به سرطان خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استواری روانی تحمل پریشانی سرزندگی ذهنی سرطان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۴۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش استواری روانی بر تحمل پریشانی و سرزندگی ذهنی والدین کودکان مبتلا به سرطان خون انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین کودکان مبتلا به سرطان خون که در سال 1399 در بیمارستان امام خمینی تهران بستری بودند. نمونه پژوهش شامل 30نفر از والدین کودکان مبتلا به سرطان خون واقع در بیمارستان امام خمینی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.برای انجام پژوهش ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه تحمل پریشانی و سرزندگی ذهنی به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت 9 جلسه هرهفته یک جلسه ی 150 دقیقه ای تحت آموزش استواری روانی قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات آموزشی، هر دو گروه در دو مرحله، یک مرحله بلافاصله پس از پایان آموزش و یک مرحله بعد از گذشت سه ماه از آموزش مجدداً پرسشنامه ها را تکمیل نمودند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در طی مراحل پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش استواری روانی می تواند منجر به ارتقای سرزندگی ذهنی و تحمل پریشانی شود.
۸.

پیشبینی نوموفوبیا براساس ویژگی های شخصیتی و کیفیت خواب: نقش واسطه ای افکار اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوموفوبیا ویژگی های شخصیتی کیفیت خواب افکار اضطرابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۷
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی و کیفیت خواب با نوموفوبیا با توجه به نقش واسطه ای افکار اضطرابی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه خوارزمی تهران در سال 1398-1399 تشکیل دادند که از این بین تعداد 303 نفر (133 دختر، 170 پسر) به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی نوموفوبیا (NMP-Q)، عوامل شخصیتی (NEO-FFI)، افکار اضطرابی (ANTI) و کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بود. در سطح یافته های استنباطی رابطه بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل پژوهش با تکنیک تحلیل مسیر آزمون شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS 26 و AMOS 24 انجام شد. در این پژوهش رابطه ی مستقیم سه ویژگی شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی و گشودگی به تجربه با افکار اضطرابی معنی دار بود. هم چنین روان رنجوری، توافق پذیری، وظیفه شناسی، کیفیت خواب و افکار اضطرابی با نوموفوبیا به طور مستقیم ارتباط دارد. رابطه ی غیرمستقیم روان رنجوری، گشودگی به تجربه و کیفیت خواب معنی دار بود اما اثر غیرمستقیم برون گرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی بر نوموفوبیا معنی دار نبود. نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی و کیفیت خواب به عنوان متغیرهای مستقل و افکار اضطرابی به عنوان متغیر واسطه، عامل مهمی در پیشبینی نوموفوبیا است. بنابراین با توجه به این متغیرها می توان برنامه هایی برای پیشگیری، اعمال مداخلات و کنترل نوموفوبیا طرح ریزی نمود.
۹.

بررسی نقش واسطه ای قدردانی در رابطه بین جهت گیری مذهبی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهت گیری مذهبی رضایت زناشویی قدردانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۴۸
هدف از این پژوهش تعیین رابطه جهت گیری مذهبی و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای قدردانی بود. این مطالعه توصیفی-تحلیلی، به روش همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. در این پژوهش 148 نفر از معلمان و مهارت آموزان مرکز آموزش عالی شهید مدنی (ره) قم به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه رضایت زناشویی (اولسون و همکاران، 1989)، آزمون جهت گیری مذهبی (آلپورت و راس، 1950) و پرسشنامه قدردانی (مک کلاف، ایمونز و سانگ، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی، از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که جهت گیری مذهبی درونی و قدردانی با رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار و جهت گیری مذهبی بیرونی با رضایت زناشویی رابطه منفی و معناداری دارد ( 01/0> P ) همچنین تحلیل الگوی معادلات ساختاری، برازندگی الگوی پیشنهادی با داده های تجربی را تأیید نمود. نتایج حاکی از اثر مستقیم جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی بر رضایت زناشویی و اثر غیرمستقیم این متغیر از راه قدردانی بر رضایت زناشویی بود. با توجه به نتایج پژوهش، می توان نتیجه گرفت که در ارتباط بین جهت گیری مذهبی و رضایت زناشویی، قدردانی نقش واسطه ای دارد.
۱۰.

مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و انعطاف پذیری روان شناختی در افراد غیر مبتلا و افراد مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی و محرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوء مصرف طرحواره های ناسازگار اولیه انعطاف پذیری روانی افیونی محرک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و میزان انعطاف پذیری روانشناختی در افراد غیر مبتلا و افراد مبتلا به سوءمصرف به مواد افیونی و محرک بود. این مطالعه از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مردان غیر مبتلا و مردان مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد افیونی و محرک مراجعه کننده به مراکز درمانی و کمپ های ترک اعتیاد شهر یزد در سال 1397 بوده است. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند بود که برای هرگروه 45 نفر در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه طرح واره های یانگ ( 1998 ) و پرسشنامه پذیرش و عمل ( بوند و همکاران، 2011 ) و اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد . نتایج نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه مصرف کنندگان مواد افیونی و مواد محرک میانگین بالاتر معناداری نسبت به گروه غیر مبتلا دارند(05/0> P )و میانگین انعطاف پذیری روان شناختی گروه مصرف کننده مواد محرک از میانگین انعطاف پذیری روان شناختی گروه مصرف کننده مواد افیونی و گروه افراد غیر مبتلا به صورت معناداری کمتر است(05/0> P ). بنابراین طراحی و اجرای مداخلات طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد برای مصرف کنندگان مواد افیونی و مواد محرک میتواند تا حد زیادی راهگشا باشد.
۱۱.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میل جنسی و برانگیختگی جنسی در زنان با سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سوءمصرف مواد مخدر میل جنسی برانگیختگی جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۲۷۳
هدف : هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میل جنسی و برانگیختگی جنسی در زنان با سوء مصرف مواد مخدر بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان با سوء مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز درمانی اعتیاد مخصوص زنان شهر تهران در سال 1394 بود. از بین آن ها، 28 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند . ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه جمعیت شناختی، پرسش نامه عملکرد جنسی زنان و مصاحبه تشخیصی تمایل جنسی زنان بود. بسته آموزشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت یک ماه و طی 8 جلسه 90 دقیقه ای (دوبار در هفته) به گروه آزمایش آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثرات معناداری بر بهبود میل جنسی و برانگیختگی جنسی زنان با سوء مصرف مواد مخدر داشت و این تاثیرات در مرحله پیگیری نیز پایدار بودند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که ذهن آگاهی می تواند در کنار سایر مداخلات مثل دارودرمانی و مداخلات پزشکی، در بهبود میل و تحریک جنسی زنان با سوء مصرف مواد مخدر موثر باشد.
۱۲.

روابط ساختاری سیستم های مغزی - رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با ولع مصرف ماری جوانا در دانش آموزان

کلید واژه ها: فعال سازی رفتاری بازداری رفتاری دشواری در تنظیم هیجان ولع مصرف ماری جوانا معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۷ تعداد دانلود : ۴۳۹
مقدمه: اعتیاد به مواد مخدر، بیماری روانی عودکننده و مزمنی است که توأم با اختلالات انگیزشی شدید و از دست دادن تسلط رفتاری است و منجر به ویرانی شخصیت می شود . هدف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری سیستم های مغزی - رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با ولع مصرف ماری جوانا در دانش آموزان است. ر وش: پژوهش حاضر یک بررسی همبستگی بوده، از جامعه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران، ۲۰۰ مشارکت کننده (۱۰۲ پسر و ۹۸ دختر) که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند به مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان ( DERS ) و مقیاس ولع مصرف پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد ( ۰/۹۶ = CFI ، ۰/۹۶ = IFI ، ۰/۰۴۵ = RMSEA ). نتایج نشان داد که سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و دشواری در تنظیم هیجان بر وسوسه مصرف به ترتیب با ضرایب استاندارد (۰/۲۰، ۰/۲۱، ۰/۶۴) تأثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و وسوسه مصرف ماری جوانا نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تأثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای اعتیاد به مصرف مواد می تواند مؤثر باشد.
۱۳.

طراحی مدلی از اثر واسطه ای کیفیت دلبستگی در رابطه میان باورهای دانش آموزان نوجوان دختر درباره طلاق والدین و راهبردهای مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای کودکان درباره طلاق والدین کیفیت دلبستگی راهبردهای مقابله با استرس نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۳۳۹
طلاق یکی از معضلات بزرگ جوامع امروزی است.نگرانیهای زیادی به دلیل اثرات مخرب همه جانبه آن در نوجوانان، ایجاد نموده است. عمده این اثرات ناشی از تغییر باورهایست که می تواند بر راهبردهای مقابله با استرس طلاق موثر باشد. کیفیت دلبستگی نقش کلیدی در نوع بکارگیری راهبردهای مقابله با استرس دارد،هدف از پژوهش آزمون اثر واسطه ای کیفیت دلبستگی در رابطه میان باورهای دانش آموزان نوجوان دختر درباره طلاق والدین و راهبردهای مقابله با استرس بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 242دانش آموز دختر مقطع اول متوسطه شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس باورهای کودکان درباره طلاق والدین(CBAPS)، مقیاس کیفیت دلبستگی به والد(مادر یا پدر) و همسال(IPPA)، مقیاس راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس(CISS)پاسخ دادند.مطالعه حاضر به منظور آزمون اثر واسطه ای از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.نتایج نشان داد که رابطه بین باورهای دانش آموزان درباره طلاق والدین با کیفیت دلبستگی و راهبردهای مقابله با استرس منفی و معنادار بود.همچنین،در این مدل رابطه بین کیفیت دلبستگی با راهبردهای مقابله با استرس نیز منفی و معنادار بود. نتایج نشان داد مدل مفروض بعد از اصلاح دارای برازش قابل قبولی است.نتایج کلی نشان داد از یکسوی،سرزنش خود و سرزنش مادر در باورهای نوجوانان درباره طلاق تاثیر بسزایی داشته وبیشترین اثر را از پدیده طلاق میگیرند و از سوی دیگر کیفیت دلبستگی به والدنقش مهمتری نسبت به دلبستگی به همسال در ایجاد شرایط مناسبتر بعد از طلاق ایفا می ماید و راهبرد مقابله ای اجتنابی پرکاربردترین نوع مقابله درنوجوانان متاثر از طلاق میباشد.
۱۴.

The Effectiveness of Mindfulness-Based Group Therapy on Improving Metacognitive Beliefs in Preventing Relapse of Women Consuming Stimulants(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Mindfulness Meta-cognitive beliefs relapse prevention Stimulants

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
Objective: The present study aimed to determine the effectiveness of mindfulness-based group therapy on improving meta-cognitive beliefs in preventing the relapse of women consuming stimulants has been done. Method: The design of this study is experimental with pre-test and post-test with the control group was followed by the follow-up phase. The statistical population of this study included all women who consumed stimulants from eighteen to forty years referring to the Hamgam sazan Addiction treatment Center in Tehran Province in 1396 among which thirty individuals were selected by convenience sampling method. Availability sampling was selected and randomly assigned to the experimental and control groups of each 15 individuals. The 90-minute treatment session was trained by the mindfulness method. However, the control group received no training. (MCQ) in both pre-test and post-test stages were completed by both groups. Data were analyzed by covariance analysis and soft aided SPSS software was used for data analysis. After three months, both groups were followed up. Results: Results showed that there was a significant difference between the mean of metacognitive post-test scores in the experimental and control groups. Mindfulness training has improved metacognition in preventing relapse in women who use stimulants. Conclusion: The findings of this study in general indicate the effectiveness of mindfulness-based group therapy training on improving metacognitive beliefs in preventing the relapse of women consuming stimulants. Therefore, such sessions are recommended in drug addiction treatment centers and clinics.
۱۵.

مقایسه اثربخشی تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم، درمان سوءمصرف مواد مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ترکیبی این دو روش بر بدتنظیمی هیجانی نوجوانان با اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدتنظیمی هیجانی درمان تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم ذهن آگاهی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۵۰۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم، درمان سوءمصرف مواد مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ترکیبی این دو روش بر بدتنظیمی هیجانی نوجوانان با اختلال مصرف مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. تعداد 80 نوجوان پسر (18 الی 21 سال) از کمپ های ترک اعتیاد تحت نظارت سازمان بهزیستی استان اردبیل در سال 1398 با درنظر گرفتن ملاک های ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه درمان تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم (20 نفر)، درمان سوءمصرف مواد مبتنی بر ذهن آگاهی (20 نفر)، درمان ترکیبی (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) تخصیص یافتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجانی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که همه مداخلات (درمان تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم، درمان سوءمصرف مواد مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ترکیبی) منجر به کاهش بدتنظیمی هیجانی نوجوانان مصرف کننده مواد شد (0/05> P ). هرچند درمان ترکیبی دارای اندازه اثر بزرگتری در مقایسه با مداخلات دیگر بود. نتیجه گیری: درمان تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم در ترکیب با سایر مداخلات روان شناختی دارای اثرات درمانی بیشتر و موثرتری است.
۱۶.

اثربخشی تأثیر آموزش گروهی توانش های تنظیم شناختی هیجان برکاهش ولع مصرف مواد و دلزدگی زناشویی در مردان متأهل مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد دلزدگی زناشویی ولع مصرف تنظیم شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۴۰
زمینه: اعتیاد و سوء مصرف مواد یکی از بارزترین آسیب های روانی و اجتماعی است که به راحتی می تواند بنیان زندگی فردی، خانوادگی و فرهنگی یک کشور را سست کند. پژوهش ها اثربخشی تنظیم شناختی هیجان بر متغیرهای مختلفی را نشان داده اند. اما مسئله این است که آیا تنظیم شناختی هیجان می تواند بر ولع مصرف مواد و دلزدگی زناشویی در مردان متأهل مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک تأثیرگذار باشد؟ هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش گروهی توانش های تنظیم شناختی هیجان بر کاهش ولع مصرف مواد و دلزدگی زناشویی در مردان متأهل مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان متأهل مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده بهزیستی شهر رشت بودکه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار داده شدند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله، به پرسشنامه های ولع مصرف مواد (رایت و همکاران، 1993) و مقیاس دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) پاسخ دادند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تنظیم شناختی هیجان (گروس، 2002؛ به نقل از رحمانی و هاشمیان، 1395) دریافت کردند و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها باروش تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی توانش های تنظیم شناختی هیجان به طور معناداری باعث کاهش ولع مصرف مواد و دلزدگی زناشویی شده است (0/05 P< ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش توانش های تنظیم شناختی هیجان می تواند روی آورد مناسبی برای کاهش ولع مصرف و دلزدگی زناشویی در افراد وابسته به مواد محرک باشد.
۱۷.

بررسی رابطه ی نگرش های ناکارآمد با اضطراب اجتماعی در نوجوانان دانش آموز: نقش میانجی گر تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی تنظیم هیجان نگرش های ناکارآمد نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۸ تعداد دانلود : ۵۵۱
هدف: نگرش های ناکارآمد پیچیده ترین مسائل روانی شناختی جامعه امروزی است. که در دوران کودکی با نتایج و پیامدهای منفی و طولانی مدت از جمله افزایش میزان اختلال اضطراب اجتماعی پیوند دارد. با توجه به اینکه تنظیم هیجان نقش کلیدی در ایجاد علایم اختلال اضطراب اجتماعی دارد، هدف از پژوهش حاضر آزمون نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین نگرش های ناکارآمد و علایم اختلال اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 241 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دوم شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA) ، مقیاس نگرش های ناکارآمد کودکان ونوجوانان (DAS-CA) وپرسشنامه تنظیم هیجانی (DERS) پاسخ دادند. در مطالعه حاضر به منظور آزمون نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین نگرش های ناکارآمد و علایم اختلال اضطراب اجتماعی از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه بین نگرش های ناکارآمد با تنظیم هیجان و اضطراب اجتماعی مثبت و معنادار بود. همچنین، در این مدل رابطه بین تنظیم هیجان با اضطراب اجتماعی نیز مثبت و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مدل مفروض واسطه مندی نسبی تنظیم هیجان در رابطه بین نگرش های ناکارآمد با اضطراب اجتماعی با داده ها برازش قابل قبولی دارد. نتایج کلی نشان داد از یک سوی، نتایج پژوهش حاضر از نقش تعیین کننده نگرش های ناکارآمد در پیش بینی علایم اختلال اضطراب اجتماعی حمایت می کند و از دیگر سوی، این نتایج نشان می دهد که تمایزیافتگی در مقادیر عددی منتسب به متغیر تنظیم هیجان در پیش بینی واریانس مشترک بین حلقه های مفهومی نگرش های ناکارآمد با اضطراب اجتماعی در نوجوانان ایفای نقش می کند.
۱۸.

همبسته های عصب شناختی عدالت در کودکان در رابطه با گروه خودی/غیرخودی: مطالعه پتانسیل وابسته به رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت اجتناب از نابرابری سودمند اجتناب از نابرابری ناسودمند عضویت گروهی مؤلفه منفی مرتبط با بازخورد P300

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۴۰۴
مقدمه: اجتناب از نابرابری به معنای تمایل به گذشتن از مقداری از سرمایه به جهت دریافت نکردن کمتر یا بیشتر از شریک اجتماعی است. این مؤلفه عامل کلیدی در برقراری عدالت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی همبسته های عصب شناختی اجتناب از نابرابری و اثر عضویت گروهی بر این رفتار در کودکان 6 ساله انجام گرفت. روش کار: جامعه آماری این پژوهش شامل کودکان سالم 6 ساله شهر تهران در سال 1397-1396 بود. بدین منظور، 15 کودک (4 دختر، 11 پسر) ساکن شهر تهران در این مطالعه شرکت کردند. در تکلیف اولتیماتوم، پیشنهادهای برابر/ نابرابر از سوی افراد گروه خودی و غیرخودی به کودکان شرکت کننده ارائه شد. ثبت داده های امواج مغزی نیز از طریق دستگاه EEG8 و کلاه 32 کاناله صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که کودکان به طور معناداری پیشنهادهای برابر را بیشتر از پیشنهادهای نابرابر سودمند و ناسودمند (001/0 = P ) و پیشنهادهای ارائه شده توسط گروه خودی را بیشتر از گروه غیرخودی (041/0 = P ) پذیرفتند. همچنین طول موج FRN در پاسخ به پیشنهادهای نابرابر بیشتر از پیشنهادهای برابر بود، این اثر در رابطه با پیشنهادهای ارائه شده توسط گروه خودی نیز مشاهده شد. علاوه بر این طول موج P300 در مواجهه با پیشنهادهای برابر و نابرابر سودمند از سوی گروه خودی بیشتر بود. نتیجه گیری: از یافته های مطالعه حاضر می توان این گونه نتیجه گیری کرد که امواج مغزی زودهنگام هیجانی و دیرهنگام شناختی در پاسخ به بی عدالتی و عدالت ادارک شده توسط کودکان قابل شناسایی است.
۱۹.

رشد تصمیم گیری تخصیص منابع کودکان 4 تا 6 ساله در موقعیت های نابرابر سودمند و ناسودمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تخصیص منابع نابرابری ناسودمند نابرابری سودمند کودکان رشد.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۳۹۱
زمینه و هدف: چگونگی تخصیص منابع در طول رشد و عوامل انگیزشی آن به ویژه در کودکی یافته های مهمی پیرامون رشد عدالت در اختیار روانشناسان رشد قرار می دهد. در حدود 4 سالگی، تفکر کودک درباره خود و دیگران ابعاد مختلفی پیدا کرده و درک اجتماعی اش افزایش می یابد. در این زمان، کودک قادر است درباره چگونگی و میزان تقسیم کردن منابع و دارایی هایش با دیگران تصمیم بگیرد. در طول رشد در نظر گرفتن نفع شخصی یا برقراری عدالت به هنگام تخصیص منابع اهمیت پیدا می کند. هدف مطالعه حاضر بررسی رشد رفتار تخصیص منابع در دختران و پسران 4 تا 6 سال در موقعیت های برابر سودمند و برابر ناسودمند بود. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 4 تا 6 ساله مهدکودک های چهار منطقه مختلف از تهران در سال 1396-1395 بود. سی وچهار کودک 4 ساله (17 دختر)، 36 کودک 5 ساله (18 دختر)، 32 کودک 6 ساله (16 دختر) به روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای در مطالعه شرکت کردند. از کودکان خواسته شد که در تکلیف تخصیص منابع در موقعیت های هزینه بر سودمند، هزینه بر ناسودمند و بدون هزینه سودمند منابع را با کودک دیگر تقسیم کنند. یافته ها: با استفاده از روش همبستگی پیرسون مشخص شد که با افزایش سن از 4 تا 6 سالگی، میزان تخصیص منابع ثابت باقی می ماند. تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که کودکان در موقعیت نابرابر ناسودمند بیشتر از موقعیت نابرابر ناسودمند منابع را تخصیص می دهند (05/0p<). همچنین، کودکان 4 ساله بیشتر از دو گروه دیگر در موقعیت نابرابر ناسودمند منابع را به دیگری تخصیص دادند (05/0p<). درنهایت، دختران 6 ساله بیشتر از پسران هم سال خود تخصیص منابع کردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که انگیزه اصلی در میزان تخصیص منابع در دوران 4 تا 6 سالگی در موقعیت های نابرابر ناسودمند و سودمند نفع شخصی بوده و این اثر در کودکان 4 ساله بیشتر از کودکان 5 و 6 ساله است. همچنین مفهوم برابری و عدالت در بازه سنی 4 تا 6 سالگی به هنگام تخصیص منابع هنوز رشد پیدا نکرده است.
۲۰.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی– رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش ولع مصرف در معتادان افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروه درمانی شناختی– رفتاری گروه درمانی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت ولع معتادان افیونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۳۱۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی– رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش ولع مصرف در معتادان در حال ترک افیونی صورت گرفت. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل افراد وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد وابسته به شبکه بهداشت و درمان شهرستان سرپل ذهاب در نیمه اول سال 1396 بود. به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 36 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی -بر پایه ی معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری نسخه پنجم، از افرادی که داوطلب دریافت خدمات درمانی و واجد معیارهای ورود بودند- انتخاب شدند. به صورت تصادفی (12 نفر گروه آزمایش اول، 12 نفر گروه آزمایش دوم و 12 نفر گروه گواه) تخصیص داده شدند. از مصاحبه ی بالینی ساختاریافته DSM-5 نسخه ی بالینی (SCID-5) ، مصاحبه ی بالینی ساختاریافته DSM-5 نسخه ی بالینی (SCID-5-PD) و پرسش نامه سنجش ولع هروئین برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در 8 جلسه 2 ساعته و روش درمان شناختی– رفتاری در 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه های آزمایش اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین اثربخشی گروه درمانی شناختی– رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در کاهش ولع مصرف (به جز مولفه ی عدم کنترل بر مصرف) در معتادان افیونی تفاوت وجود ندارد، اما در مقایسه با گروه گواه این تفاوت معنادار است. نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی– رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت از روش های درمانی تاثیر گذار بر کاهش ولع مصرف در معتادان افیونی می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان