نادر منیرپور

نادر منیرپور

مدرک تحصیلی:  استادیار گروه روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم
پست الکترونیکی: monirpoor1357@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۳ مورد.
۱.

روابط موضوعی و نشانه های شخصیت نمایشی: نقش میانجی گر مکانیسم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکانیسم های دفاعی شخصیت نمایشی روابط موضوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۳
زمینه: اختلال شخصیت نمایشی (HPD) یک سندرم بالینی است که در آن افراد، دارای سبک تعاملی سبک بین فردی هستند که با اغواگری، سطحی نگری هیجانی و نمایش اغواگری، سطحی نگری هیجانی و نمایشی مشخص می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین نشانه های شخصیت نمایشی براساس روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 508 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و ابزارهای این مطالعه شامل پرسشنامه های سبک های دفاعی (اندروز و همکاران، 1993)، نشانه های شخصیت نمایشی (چریستوفر و همکاران، 2014) و مقیاس روابط موضوعی (بل و همکاران، 1973) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL 8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روابط موضوعی به طور مستقیم 24/0 درصد و به واسطه مکانیسم های دفاعی 34/0 درصد از نشانه های شخصیت نمایشی را تبیین می کند (05/0 P<). در مجموع، برآورد مدل ساختاری که در آن روابط موضوعی متغیر پیش بین و مکانیسم دفاعی به عنوان متغیر میانجی وارد مدل شدند، نشان دادکه این مدل 47/0 درصد از نشانه های شخصیت نمایشی را تبیین می کند (05/0 P<). نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که نشانه های شخصیت نمایشی پدیده تک بعدی نیست و متغیرهای متعددی می توانند آن را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین در درمان نشانه های این اختلال بایستی متغیرهای ارتباطی و فردی را مورد بررسی قرار داد.
۲.

ارائه مدل شدت علائم اختلال استرس پس از آسیب در نوجوانان بر اساس بیگانگی و ویژگی های سرشت و منش با نقش واسطه ای باورهای فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای فراشناختی بیگانگی سرشت ومنش شدت علائم اختلال استرس پس ازآسیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
مقدمه: اختلال استرس پس ازآسیب در هر سنی ممکن است مشاهده شود، در نوجوانان به دلیل زمینه های تسریع کننده شایع تراست. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل شدت علائم اختلال استرس پس از آسیب بر اساس بیگانگی و ویژگی های سرشت و منش با نقش واسطه ای باورهای فراشناختی در نوجوانان بود. روش: نوع پژوهش حاضر توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. در این پژوهش جامعه آماری، شامل تمام دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر قم که در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که حجم نمونه از این میان 421 دانش آموز (105 پسر و 316 دختر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های سرشت ومنش ، بیگانگی ، باورهای فراشناختی و شدت علائم اختلال استرس پس ازآسیب را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار ایموس استفاد شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل اندازه گیری شده تحقیق با مدل مفهومی برازش مطلوب دارد. ارتباط منفی ومعناداری بین سرشت ومنش با شدت علائم PTSDو ارتباط مستقیم و معناداری(0/05>p) بین باورهای فراشناختی و بیگانگی با شدت علائم PTSDوجود داشت. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که مولفه های سرشت ومنش نقش بسزایی درکاهش شدت علائم PTSD و بیگانگی و باورهای فرا شناختی نقش بسزایی در افزایش شدت علائم PTSD دارد. لذا می توان اثرگذاری متغیرهای سرشت ومنش، بیگانگی و باورهای فرا شناختی بر سلامت روان نوجوانان در خانواده ها را گوشزد کرد.
۳.

مدل قدرت ایگو براساس روابط موضوعی و نقش میانجی سازمان شخصیت در افراد متقاضی جراحی زیبایی سر و صورت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جراحی زیبایی روابط موضوعی سازمان شخصیت قدرت ایگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۱۵
با توجه به اینکه عوامل روانشناختی نقش مهمی در تصمیم به انجام جراحی زیبایی دارد. هدف این پژوهش تبیین مدل قدرت ایگو براساس روابط موضوعی و نقش میانجی سازمان شخصیت در افراد متقاضی جراحی زیبایی سر و صورت بود. پژوهش حاضر توصیفی همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد مراجعه کننده به مرکز جراحی زیبایی ونک تهران در بهار و تابستان 1399 بودند. تعداد 350 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و براساس ملاک های ورود و خروج برگزیده شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های قدرت ایگو استروم (PIES، 1997)، روابط موضوعی بل (BORI، 1995) و سازمان شخصیت کرنبرگ (IPO، 2002) انجام گرفت. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر انجام شد. روابط ساختاری میان متغیرها نشان داد که روابط موضوعی دارای اثر مثبت و مستقیم بر سازمان شخصیت(119/0=β و 01/0>P) و قدرت ایگو بود (228/0=β و 01/0>P). همچنین، سازمان شخصیت دارای اثر مثبت و مستقیم بر قدرت ایگو بود(400/0 =β و 01/0>P). علاوه براین، اثر غیر مستقیم روابط موضوعی بر قدرت ایگو برابر با 027/0 و معنادار بود (01/0>P). می توان نتیجه گرفت که آسیب در روابط موضوعی اولیه با تأثیر بر سازمان شخصیت می تواند در ایجاد ایگویی ضعیف در بین افراد خواهان جراحی زیبایی اثر بگذارد.
۴.

مدل یابی نقش میانجی سبک های تفکر در رابطه عاملیت انسانی وخودتنظیمی دانش با انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی در دانش آموزان پسر

کلید واژه ها: عاملیت انسانی خودتنظیمی دانش سبک های مقابله با استرس تحصیلی سبک تفکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه و هدف: افراد برای مواجهه با شرایط استرس زا از راهبردهای مقابله ای مختلفی استفاده می نمایند و این بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. به نظر می رسد خودتنظیمی دانش، عاملیت انسانی و سبک های تفکر بر روی انتخاب سبک مقابله با استرس تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تأثیر عاملیت انسانی و خودتنطیمی دانش بر انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک تفکر انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم رشته های شاخه نظری شهر کاشان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که تعداد 497 دانش آموز از طریق نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های چندوجهی ش خصیت عاملیتی کوته (1997)، پرسشنامه خودتنظیمی دانش SRKS-U، پرسشنامه سبک های مقابله ای اندلروپارکر و سبک های تفکر اس ترنبرگ-واگن ر (1992) پاسخ دادند. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و به منظور آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.26 و LISREL 8.8 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و مثبت متغیر سبک مقابله ای مسئله مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای هیجان مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به ترتیب به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای اجتنابی را با میانجی گری سبک های تفکر تحت تأثیر قرار داد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج، برگزاری کارگاه های آموزشی راهبردهای سازگارانه مقابله با استرس را در مدارس برای دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
۵.

مدل درگیری تحصیلی بر اساس سرمایه روان شناختی با میانجی گری خودتعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودتعیین گری دانش آموزان درگیری تحصیلی سرمایه روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۷
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل درگیری تحصیلی بر اساس سرمایه روان شناختی با میانجی گری خودتعیین گری بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دوازدهم استان تهران در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش 305 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان رباط کریم و پرند بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های درگیری تحصیلی (ریو، 2013)، سرمایه روان شناختی  و خودتعیین گری پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل داده ها با نرم افزار Spss-24 و Amos-21  و با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد که نقش میانجی گر خودتعیین گری در ارتباط بین سرمایه روان شناختی با درگیری تحصیلی، مثبت و معنادار است و الگوی پیشنهادی 33 درصد از واریانس درگیری تحصیلی دانش آموزان را تبیین می کند. بر پایه یافته های پژوهش مشخص شد تأثیر سرمایه روان شناختی بیش از آن که مستقیم باشد غیرمستقیم و از طریق خودتعیین گری است. در نتیجه با افزایش سرمایه روان شناختی، خودتعیین گری و درگیری تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد.
۶.

اثربخشی مصاحبه انگیزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش متابعت درمانی در بیماران مبتلا به دیابت نوع2

تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۶
زمینه و هدف: دیابت یکی از بیماری های مزمن پزشکی با بیشترین وابستگی به وضعیت روانشناختی افراد مبتلا است؛ در درمان های بکار رفته در مورد بیماران دیابتی، اغلب از پرداختن به مشکلات روانشناختی این قشر، به ویژه افراد غفلت شده است ؛ از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر مصاحبه انگیزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش متابعت درمانی بیماران مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد. روش پژوهش: مطالعه ی حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با روش نمونه گیری تصادفی بوده که بر روی 30 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع2 عضو تحقیقات دیابت شهر تهران که شرایط شرکت در مطالعه را داشتند در سال 1398 اجرا شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه متابعت درمانی بیماری های مزمن که در سال 1392 در پایان نامه مدانلو طراحی و روانسنجی شده است و با روش مصاحبه و گرفتن نمونه خون جمع آوری گردید. هر عضو گروه مداخله 8 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت مصاحبه انگیزشی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که مصاحبه انگیزشی مبتنی بر تعهد و پذیرش بر بهبود متابعت درمانی افراد موثر است (05/0 P< ). همچنین نتایج آزمون پیگیری هم نشان می دهد که دوره مصاحبه انگیزشی مبتنی بر تعهد و پذیرش بر روی گروه اثربخش و ثابت بوده است . نتیجه گیری: مداخله ی مصاحبه انگیزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متابعت درمانی در مبتلایان به دیابت نوع دو تأثیر مثبت را نشان داد؛ لذا پیشنهاد می شود این مداخله در زمان و جلسات بیشتری انجام شود.
۷.

ارتباط ساختاری سازمان شخصیت مرزی و روابط موضوعی: نقش واسطه ای مقاومت پذیری در دختران و پسران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین سازمان شخصیت مرزی براساس روابط موضوعی اولیه، و مقاومت پذیری انجام شد. روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود، که 412 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های روابط موضوعی بل و همکاران (1985)، سازمان شخصیت مرزی کرنبرگ (2002) و مقیاس مقاومت پذیری عاشور پور و همکاران (2010) را تکمیل کردند. مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از داده های بدست آمده از پرسش نامه ها انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روابط موضوعی به طور مستقیم 29/0 درصد و به واسطه مقاومت پذیری 19/0 درصد از ساختار شخصیت مرزی را تبیین می کند. در مجموع، برآورد مدل ساختاری که در آن روابط موضوعی متغیر پیش بین و مقاومت پذیری به عنوان متغیر میانجی وارد مدل شدند، نشان داد که این مدل 19/0 درصد از ساختار شخصیت مرزی را تبیین می کند (01/0>P). نتیجه گیری: بنابراین می توان چنین نتیجه گیری نمود که سازمان شخصیت مرزی تنها به صورت غیرمستقیم و از طریق مقاومت پذیری، توسط روابط موضوعی به صورت منفی تبیین می گردد.
۸.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری رفتاری به مادران با آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان بر راهبردهای تنظیم هیجان و ابعاد خودکنترلی در دانش آموزان پایه چهارم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نافرمانی مقابله ای تنظیم هیجانی خودکنترلی دانش آموزان فرزندپروری رفتاری مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۲۱
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری رفتاری به مادران با آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان بر راهبردهای تنظیم هیجان و ابعاد خودکنترلی دانش آموزان پایه چهارم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه چهارم دبستان و مادران آنها بود که در بازه زمانی مرداد و شهریور ۱۳۹۹ به کلینیک های روان شناسی منطقه ۵ تهران مراجعه کرده بودند. از جامعه مذکور، ۴۵ شرکت کننده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. جلسات گروه های آزمایش ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای هر گروه بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ) و پرسشنامه خودکنترلی (CPSC) بود. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و به منظور مقایسه زوجی از تحلیل بنفرونی استفاده گردید. یافته ها نشان داد در هر دو گروه آزمایش میانگین نمرات پس آزمون در راهبردهای تنظیم هیجان سازگارانه (اندازه اثر= ۵۶۶/۰)، ناسازگارانه (اندازه اثر= ۷۰۱/۰) و ابعاد خودکنترلی (اندازه اثر= ۶۳۳/۰) نسبت به پیش آزمون تغییر کرده است (۰۵/۰>P)، اما تفاوت معناداری بین این دو روش بر روی متغیرهای پژوهش و ابعاد آنها مشاهده نشد (۰۵/۰<P). از این یافته های می توان نتیجه گرفت آموزش فرزندپروری به مادران به اندازه آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان بر راهبردهای تنظیم هیجان و ابعاد خودکنترلی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای اثربخش است.
۹.

اثربخشی برنامه تقویت خانواده بر افزایش سلامت روانی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: برنامه تقویت خانواده پیشگیری از اعتیاد نوجوان سلامت روان کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۵
مقدمه: در بررسی تاثیر نقش خانواده بر مشکلات کودکان بیش از همه به کارکرد خانواده پرداخته شده است ازاین رو مداخله و اصلاح کارکردهای خانواده می تواند نتایج امیدبخشی را در حوزه سلامت نوجوانان داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کارآیی نسخه فارسی برنامه تقویت خانواده و انطباق آن با فرهنگ ایرانی برای استفاده در گروه های والدین و نوجوانان 14-10 سال بود. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه والدین و معلمان دانش آموزان پایه چهارم تا ششم (14-10 سال) کشور بود، نمونه به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. گروه نمونه شامل 691 والد (387 نفر گروه آزمایش و 304 نفر گروه کنترل) و 70 معلم از هفت استان بودند. والدین و نوجوانان در گروه هایی با حجم برابر و با گمارش تصادفی آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسشنامه ی ارزیابی والدین برنامه تقویت خانواده (مولگارد و اسپوت، 2001) و پرسشنامه مشکلات و توانایی (گودمن، ملتزر و بایلی، 2003) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بیانگر آن است که آموزش گروهی برنامه تقویت خانواده، بهبود کارکردهای خانواده؛ کاهش مشکلات برونی سازی (فزون کنشی، کمبود توجه و اختلال رفتار هنجاری) و درونی سازی (مشکلات هیجانی و مشکلات با همسالان) نوجوانان را موجب شد. همچنین این آموزش توانست موجب ارتقای کیفیت کارکردهای فردی، خانوادگی و توانمندی های نوجوانان شود؛ بنابراین این آموزش ها می تواند با کاهش مولفه های خطر و ارتقاء مولفه های محافظت منجر به پیشگیری از مصرف مواد در نوجوانان شود. بحث: مهارت هایی که در برنامه تقویت خانواده با هدف کاهش خطر ابتلا به اعتیاد نوجوانان به والدین و نوجوانان آموزش داده شد، منجر به تقویت توانایی فردی و بین فردی اعضا خانواده شده و در نتیجه به کاهش مشکلات رفتاری- عاطفی از جمله مشکلات رفتارهای ضداجتماعی، مشکلات با همسالان، کمبود توجه و افزایش رفتارهای جامعه پسند در نوجوانان شد. از این رو می توان بیان کرد که نسخه فارسی برنامه تقویت بنیان خانواده از شایستگی لازم برای استفاده در کشور را دارد.
۱۰.

The Model of Emotional Divorce based on Differentiation with the Mediating Role of Attachment Styles and Experience of We-ness(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۹
Purpose : Most couples have communication problems in their married life, the existence of chaotic relationships has destructive effects on formation of emotional divorce among couples: purpose of this study was to present a model of emotional divorce based on differentiation with mediating role of attachment styles and experience of we-ness. Methodology : the research method was descriptive-correlational and the statistical population included all parents of students referring to counseling and guidance centers of association of parents and educators of Tehran in 2020 that their number was1836 people.the statistical sample size was considered based on Sample Power statistical software (350 people),and sampling method was multi-stage random.research tools included, Guttman (2008) Emotional Divorce Scale, Skorn and Friedlander (1989) Differentiation inventory, Collins and Reed(1990)Attachment Styles Scale, Vedes, Nussbeck,Bodenman (2013) Experience of We-ness Questionnaire,in this study, data analysis was performed using SPSS software and Smartpls Structural Equations. Findings : the results showed,presenting the model of emotional divorce based on differentiation with mediating role of attachment styles and experience of we-ness, accordance with the theoretical model and has a good fit,also,the study of direct path showed that there is asignificant negative relationship between the components of differentiation, attachment styles and experience of we-ness with emotional divorce and the results of the indirect path also showed that differentiation has a significant negative relationship with mediating role of attachment styles and experience of we-ness with emotional divorce and intensity of desired effect. Conclusion : Inordertocreate cohesion and create asatisfying marital relationship based on recognizing the emotions of each couple and modifying the attachment style and type of differentiation of couples,we can confront the psychological elements to improve the relationship between couples during medical considerations
۱۱.

کیفیت زندگی بر اساس تیپ شخصیت D: نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سندرم روده تحریک پذیر کیفیت زندگی تیپ شخصیت D راهبردهای مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابله در رابطه تیپ شخصیت D و کیفیت زندگی در مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر در سال 99-1398، ساکن کاشان تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی در بیماران روده تحریک پذیر (IBS-QOL-34) پاتریک و دراسمن (1998)، مقیاس تیپ شخصیتی D (DS-14) دنولت (2005) و مقیاس راهبردهای مقابله برای موقعیت های استرس زا (CISS) اندلر و پارکر (1990) بود. جهت تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند که مدل مفروض برازش مطلوبی دارد. در این مدل تیپ شخصیت D رابطه مستقم و معناداری با راهبردهای مقابله داشت (05/0P<) و راهبردهای مقابله رابطه مستقم و معناداری با کیفیت زندگی داشت (05/0P<)، همچنین تیپ شخصیتD بصورت غیرمستقیم بواسطه راهبردهای مقابله هیجان مدار و اجتنابی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی بود (05/0P<). بنابراین اتخاذ اقداماتی در جهت مداخلات شخصیتی و شناختی، برای بهبود کیفیت زندگی مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر توصیه می گردد.
۱۲.

مدل ساختاری کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان براساس شخصیت تیپ D با نقش میانجی متابعت درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف: بررسی مدل ساختاری کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان براساس شخصیت تیپ D با نقش میانجی متابعت درمانی می باشد. روش پژوهش: در این مطالعه کاربردی اطلاعات توصیفی زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش و کلینیک آذر تهران در سال 1399-1398 جمع آوری گردید. حجم نمونه بر 440نفر تعیین گردید . ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه جمعیت شناختی کیفیت زندگی (EORTC QLQ –BR23) ،مقیاس تیپ شخصیتیD و پرسشنامه متابعت کلی و اختصاصی بیماران مزمن توسط هیز و همکاران (1994) بود. یافته ها: ضریب مسیر متغیر شخصیت تیپ Dبر متابعت درمانی زنان مبتلا به سرطان پستان که به مقدار 694/0 و همچنین آماره t به مقدار 121/7 است، ضریب مسیر متابعت درمانی بیماری بر کیفیت بیماران مورد مطالعه که به مقدار 887/0 و همچنین آماره t به مقدار 283/9 و نهایتا ضریب مسیر متغیر شخصیت تیپ Dبر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان به مقدار 523/0 و همچنین آماره t به مقدار 120/4 مشاهده گردید که همگی تاثیر معناداری داشت. نتیجه گیری: شخصیت تیپ D با میانجیگری متابعت درمانی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تاثیر معناداری داردوباعث کاهش کیفیت زندگی می شود.
۱۳.

پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: هویت تحصیلی خودراهبری یادگیری نیازهای بنیادین روانشناختی درگیری تحصیلی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۶۷
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی بود. روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان های رباط کریم و پرند در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 305 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان رباط کریم و پرند بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله-ای انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های درگیری تحصیلی (ریو، 2013)، هویت تحصیلی (واز وایزاکسون، 2008)، خودراهبری یادگیری (فیشر، 2001) و نیازهای بنیادین روانشناختی (رایان و دسی، 2000) پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل آن ها با نرم افزار Spss-24 و Amos-21  و  معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد که نقش میانجی گر با نیازهای بنیادین روانشناختی در پیوند بین هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با درگیری تحصیلی، مثبت و معنادار است و الگوی پیشنهادی 43 درصد از واریانس درگیری تحصیلی دانش آموزان را تبیین می کند. نتیجه گیری: بر پایه یافته های پژوهش مشخص شد تأثیر هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری بیش از آن که مستقیم باشد غیرمستقیم و از طریق با نیازهای بنیادین روانشناختی است. در نتیجه با افزایش هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری، با نیازهای بنیادین روانشناختی و درگیری تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد.
۱۴.

پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج بر اساس نیازهای اساسی نظریه انتخاب و عملکرد خانواده در دانشجویان مجرد دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۸۴
هدف : هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش نیازهای اساسی نظریه انتخاب و عملکرد خانواده در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج در دانشجویان مجرد دانشگاه فرهنگیان استان قم بود. روش: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان مجرد دانشگاه فرهنگیان استان قم تشکیل می دادند که از این بین، 306 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های نیمرخ نیازهای اساسی صاحبی(1391)، عملکرد خانواده مک مستر(1980) و نگرش به ازدواج ام.ای.اس(1998) بودند. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نرم افزار اس.پی.اس.اس-23 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نقش متغیّرهای عملکرد خانواده و نیازهای اساسی نظریه انتخاب در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج، مثبت و معنا دار (R 2 =40) بود. در معادله رگرسیونی، نقش نیاز به بقا و نیاز به آزادی از بین مؤلفه های نیازهای اساسی نظریه انتخاب در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج مثبت و معنادار بود. همچنین، از ابعاد عملکرد خانواده در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج، نقش حل مسئله، روابط، نقشها و همراهی عاطفی مثبت و معنا دار بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد نیازهای اساسی نظریه انتخاب (به ویژه نیاز به بقا و نیاز به آزادی) و عملکرد خانواده می توانند در پیش بینی نگرش نسبت به ازدواج نقش مهمی داشته باشند و بررسی این دو متغیّر در جلسات مشاوره قبل از ازدواج در شناخت نگرش دانشجویان نسبت به ازدواج می تواند مؤثر باشد.
۱۵.

رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای با درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۹۸
زمینه و هدف: عواقب ناشی از افزایش فشار بر مراقبین خانودگی شامل انزوای خانواده، قطع امید از حمایتهای اجتماعی، اختلال در روابط خانوادگی و مراقبت ناکافی از بیمار و در نهایت رها کردن بیمار خواهد بود، این مشکلات از دو بخش یعنی مشکلات مربوط به مراقبت و درمان بیمار و سازگاری با مسئولیتهای ناشی از مراقبت نشأت می گیرد؛ از این رو، هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای با درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را تمامی مراقبین بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز طب تسکینی بیمارستان فیروزگر تهران، مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مرکز تحقیقات سرطان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال 1399 تشکیل دادند که از این میان 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه درماندگی خانواده (مک کوبین، تامپسون و مک کوبین، 1996)، طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998)، راهبرهای مقابله ای (اندلر و پارکر، 1980) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین طرحواره های ناسازگار اولیه و درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0> p ). اما بین راهبردهای مقابله ای و درماندگی خانواده مراقبین بیماران سرطانی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بنابراین، همراه کردن مداخلات روان شناختی برای تغییر الگوهای رفتاری ناسالم و مشاوره با روان شناسان برای شناسایی و تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه درکنار درمانه ای اصلی جسمانی، می تواند در کاهش صدمات روانی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان موثر باشد .
۱۶.

مدل سازی معادله ساختاری سازمان شخصیت مرزی و روابط موضوعی: بررسی نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط موضوعی اولیه ساختار شخصیت مرزی مکانیزم دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۸
سازمان شخصیت مرزی به عنوان یکی از سطوح شخصیت از نگاه کرنبرگ است که با هویت آشفته و مکانیسم های دفاعی ابتدایی مثل جداسازی مشخص می شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین سازمان شخصیت مرزی براساس روابط موضوعی اولیه، و مکانیزم های دفاعی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود، که 412 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های روابط موضوعی، سازمان شخصیت مرزی و مقیاس مکانیزم-های دفاعی را تکمیل کردند. مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از داده های بدست آمده از پرسش نامه ها انجام شد. نتایج نشان داد که روابط موضوعی به طور مستقیم ۲۲/0 درصد و به واسطه مقاومت پذیری ۳۸/0 درصد از ساختار شخصیت مرزی را تبیین می کند. در مجموع، برآورد مدل ساختاری که در آن روابط موضوعی متغیر پیش بین و مکانیزم های دفاعی به عنوان متغیر میانجی وارد مدل شدند، نشان داد که این مدل 22/0 درصد از ساختار شخصیت مرزی را تبیین می کند. بنابراین می توان چنین نتیجه گیری نمود که سازمان شخصیت مرزی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق مکانیزم های دفاعی، توسط روابط موضوعی به صورت منفی تبیین می گردد. واژه های کلیدی: روابط موضوعی اولیه، ساختار شخصیت مرزی، مکانیزم دفاعی
۱۷.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و آموزش مهارت های فراشناختی بر جهت گیری اهداف دانش آموزان 9-12 سال با نارسایی های ویژه در زمینه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارسایی های ویژه در زمینه یادگیری آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی آموزش مهارت های فراشناختی جهت گیری اهداف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و آموزش مهارت های فراشناختی بر جهت گیری اهداف دانش آموزان 9-12 ساله با نارسایی های ویژه در زمینه یادگیری در شهر قم انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری تعداد ۱۵۰ نفر از دانش آموزان ۹ تا ۱۲ ساله نارساخوان ارجاع داده شده به مراکز درمان اختلال های یادگیری وابسته به آموزش و پرورش و مراکز مشاوره روان شناختی شهر قم در سال تحصیلی ۹7- ۹8 بودند و نمونه انتخاب شده به روش غیر تصادفی هدفمند و شامل 45 نفر در دو گروه آزمایشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی شناختی و فراشناختی (۱۵ نفر) و آموزش مهارت های فراشناختی (۱۵ نفر) و گروه گواه (۱۵ نفر) بود. گروه های آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت گروهی آموزش راهبردهای خودتنظیمی شناختی و فراشناختی و در ۸ جلسه 45 دقیقه ای آموزش برنامه دانش و مهارت فراشناختی جاگر (2005) را دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (۲۰۰۲) استفاده شد. تحلیل داده های آماری به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه های مکرر انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، ضمن معناداری اثر هر یک از روش های آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی و آموزش مهارت های فراشناختی در بهبود جهت گیری اهداف پیشرفت و مؤلفه های آن در مرحله پس آزمون، اثر آموزش ها در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. همچنین در مقایسه روش های آموزشی، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری آموزش خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) اثربخش تر از آموزش مهارت های فراشناختی بوده است. نتیجه گیری: برای افزایش جهت گیری پیشرفت در دانش آموزان نارسا خوان می توان از آموزش راهبردهای خودتنظیمی شناختی و فراشناختی استفاده کرد.
۱۸.

پیش بینی اضطراب جدایی کودکان دبستانی بر اساس ساختار شخصیت و روابط موضوعی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۴
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب جدایی کودکان دبستانی بر اساس ساختار شخصیت و روابط موضوعی مادران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه ی کودکان دبستانی مدارس منطقه 2 شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آنها 384 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده شامل مقیاس سنجش اضطراب جدایی (نسخه والد و کودک) هان و همکاران ( 2003)( (SAS ، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (1985) ( NEO-FFI ) و مقیاس روابط موضوعی بل (1995) ( ( BTRS ) بودند. جهت تجزیه وتحلیل از رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتیجه حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که حدود 13 درصد واریانس اضطراب جدایی کودکان توسط عامل های متغیر ساختار شخصیت (برونگرایی، گشودگی، موافق بودن و با وجدان بودن) و زیرمقیاس های روابط موضوعی (بیگانگی، بی کفایتی اجتماعی و خود میان بینی) پیش بینی می شود(05/0> P ). نتایج نشان داد که برونگرایی، گشودگی، موافق بودن و با وجدان بودن رابطه منفی و معناداری با اضطراب جدایی دارند. بیگانگی، بی کفایتی اجتماعی و خود میان بینی رابطه مثبت و معناداری با اضطراب جدایی دارند(05/0> P ).. نتیجه حاصل از تحلیل واریانس نشان داد که بین اضطراب جدایی کودکان دبستانی با سن مادران رابطه معناداری وجود ندارد (05/0< P ).. نتیجه گیری می شود اضطراب جدایی کودکان براساس ساختار شخصیت و روابط موضوعی مادارن قابل پیش بینی است.
۱۹.

پایداری ازدواج بر اساس کیفیت رابطه والدین و دلبستگی: نقش میانجی خود شیفتگی، بیگانگی و تجربه مایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: از خودبیگانگی پایداری ازدواج تجربه مایی دلبستگی شخصیت خودشیفته کیفیت رابطه والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۲۵
این پژوهش با هدف بررسی مدل پایداری ازدواج بر اساس کیفیت رابطه والدین و دلبستگی با نقش میانجی خود شیفتگی، بیگانگی و تجربه مایی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری دردسترس 325 نفر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های شاخص عدم ثبات زناشویی(MII) ادواردز و همکاران (1987)، شخصیت خودشیفته(NPI-16) آمز و همکاران (2006)، اتحاد زناشویی(MAQ) چراغی و همکاران (1396)، کیفیت رابطه والدین(PRQS) آذرین و همکاران (1973) و خرده مقیاس های دلبستگی و از خودبیگانگی در پرسشنامه روابط موضوعی بل(BORRTI) (1995) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل مسیر و نرم افزارهای آماری spss 27 و Lisrel 8.8 انجام شد. در این مدل کیفیت رابطه والدین رابطه مستقم و معناداری با پایداری ازدواج داشت (01/0P<) و دلبستگی رابطه مستقم و معناداری با پایداری ازدواج نداشت (05/0< P)، همچنین کیفیت رابطه والدین و دلبستگی بصورت غیرمستقیم بواسطه از خودبیگانگی، تجربه مایی و خودشیفتگی قادر به پیش بینی پایداری ازدواج بود (05/0P<). یافته ها نشان دادند که مدل مفروض برازش مطلوبی دارد. بنابراین یافته های پژوهش مبنی بر ارتباط کیفیت رابطه والدین و دلبستگی با پایداری ازدواج بواسطه از خودبیگانگی، تجربه مایی و خودشیفتگی می باشد.
۲۰.

بررسی اثر مداخله مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی بر افزایش متابعت درمانی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: هدف این پژوهش تعیین تأثیر مداخله مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی بر افزایش متابعت درمانی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: مطالعه ی حاضر یک مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود که جامعه آماری آن زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع دو عضو تحقیقات دیابت شهر تهران در سال 1397 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی 30 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو که شرایط شرکت در مطالعه را داشتند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 بیمار) و گواه (15 بیمار) به صورت تصادفی کاربندی شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تبعیت از درمان دارویی موریسکی و همکاران (۲۰۰۸) و پرسشنامه جمعیت شناختی با روش مصاحبه و گرفتن نمونه خون جمع آوری شد. هر عضو گروه مداخله پنج جلسه 45-30 دقیقه تحت مصاحبه انگیزشی قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی بر بهبود متابعت درمانی افراد موثر است (30/15=F، 001/0=P)؛ همچنین نتایج آزمون تعقیبی و مقایسه میانگین نمره متابعت درمانی در مراحل مختلف در گروه مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی نشان داد که اختلاف معناداری بین نمره مرحله پیش آزمون با نمره مراحل پس آزمون، پیگیری اول و پیگیری دوم وجود دارد. نتیجه گیری: مداخله ی مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی در 5 جلسه بر متابعت درمانی در مبتلایان به دیابت نوع دو تأثیر مثبت را نشان داد. لذا پیشنهاد می شود این مداخله در زمان و جلسات بیشتری انجام شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان