مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری، رضایت زناشویی و آشفتگی روان شناختی زنان متاهل بر اساس ادراک ازدواج والدین و سبک های دلبستگی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و رگرسیون بود. جامعۀ پژوهش شامل کلیۀ زنان متاهل شهر زنجان بود که از بین آنها تعداد 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجارب در روابط صمیمانه ( ECR-12 ) لافونتین و همکاران، پرسشنامۀ ادراک ازدواج والدین ( PPM ) میگان و همکاران، مقیاس رضایت از ازدواج ( MS ) باسبی و همکاران، پرسشنامۀ سلامت بیمار-2 ( PHQ-2 ) کرونک و همکاران ، مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS-4 ) سابورین و همکاران و پرسشنامۀ اختلال اضطراب فراگیر ( GADQ ) کرونک و همکاران بود. داده ها توسط رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که همبستگی ادراک ازدواج والدین با رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی مثبت و معنی دار و با افسردگی منفی و معنی دار است. همبستگی دلبستگی اجتنابی با رضایت زناشویی منفی و معنی دار و با افسردگی مثبت و معنی دار بود( 05/0 = α ). همچنین نتایج نشان دادند که تنها ادراک ازدواج والدین قادر به پیش بینی سازگاری زناشویی بود. دلبستگی اضطرابی، دلبستگی اجتنابی و ادراک ازدواج والدین هر سه قادر به پیش بینی رضایت زناشویی بودند، اما سهم دلبستگی اضطرابی بیشتر بود. لذا می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی و ادراک ازدواج والدین عوامل مهمی هستند که می توانند سازگاری و رضایت ارتباطی زنان و همچنین سلامت روان بعدی آنها را پیش بینی کنند.
اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر خودشناسی انسجامی در اختلالات افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات افراد افسرده، ناتوانی در خودشناسی است و یکی از درمانهای احتمالا موثر در این زمینه، درمان های مبتنی بر رویکرد روانپویشی است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر خودشناسی انسجامی در افراد افسرده است. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک بلاغ در شهر قم بودند. از میان آنها 32 نفر (16 نفر مبتلا به افسرده خویی و 16 نفر مبتلا به افسردگی اساسی) به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه خودشناسی انسجامی (قربانی، 2008 ) را تکمیل کردند. گروه آزمایش با پروتکل گروه درمانی روان پویشی یکپارچه در طول 24 جلسه (هفته ای یک جلسه 120 دقیقه ای) تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد گروه درمانی روانپویشی یکپارچه به طور معناداری منجر به افزایش خودشناسی انسجامی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (01/0> P ). بنابراین می توان از گروه درمانی روان پویشی یکپارچه برای افزایش خودشناسی انسجامی در افراد افسرده بهره برد.
بررسی ترس از جاماندن و افسردگی در میان نوجوانان دارای اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، در معرض خطر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نوجوانان دارای اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، در معرض خطر و عادی از نظر ترس از جا ماندن و افسردگی انجام شد. در این پژوهش ۳۸۲ دانش آموز دبیرستانی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش را تکمیل کردند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ ( یانگ، ۱۹۹۸ )، مقیاس افسردگی نوجوانان کوتچر (لیبلانک، المودوار، بروکس و کوتچر، ۲۰۰۲) ، مقیاس ترس از جا ماندن ابل(ابل، بوف و بور2016) و نسخه کوتاه مقیاس اعتیاد به تلفن همراه هوشمند(کوون،کیم، چو و یانگ، ۲۰۱3) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون مانووا انجام شد. نتایج بررسی اثر متغیر گروه (نوجوانان دارای اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، در معرض خطر و عادی) با استفاده از آزمون لامبدا ویلکز روی ترکیب خطی خرده مقیاس های ترس از جاماندن حاکی از وجود اثر معنی دار گروه (17/0 =2 η ؛ 001/0 P< ، 40/25=(728و6) F ) بود و بین گروه ها در خرده مقیاس های عزت نفس (05/0 P< ، 79/3=(2، 366) F )، تعامل اجتماعی (001/0 P< ، 08/15=(2، 280) F ) و اضطراب اجتماعی (001/0 P< ، 37/72=(2، 366) F ) تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده گردید. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که نوجوانان دارای اعتیاد به تلفن همراه هوشمند و در معرض خطر، میزان بالاتری از ترس از جا ماندن و افسردگی نسبت به گروه عادی تجربه می کنند.
بررسی مدل ناامیدی و نشخوار فکری در نظریۀ انگیزشی-ارادی خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودکشی، یکی از علل مرگ در سراسر جهان و یکی از مهم ترین مشکلات بهداشت عمومی در جوانان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل نقش ناامیدی و نشخوار فکری در نظریۀ انگیزشی_ ارادی خودکشی بود. نمونۀ این پژوهش را 650 نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تعیین ارتباط بین متغیرهای پژوهش از همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که که شکست (25/0- β ) و به دام افتادگی (15/0 = β ) تأثیر مستقیم معناداری بر ایدۀ خودکشی دارند؛ و اثر غیرمستقیم شکست بر ایدۀ خودکشی از طریق نقش واسطه ای دام افتادگی قابل توجه بود (12/0= β ). نشخوار فکری هم به طور قابل توجهی رابطۀ بین شکست و به دام افتادن را تعدیل کرد، و %29/0 از واریانس به دام افتادگی را به خود اختصاص داد. در خصوص نقش تعدیل گری نا امیدی منفی و مثبت ننایج نشان داد که ناامیدی رابطۀ بین به دام افتادگی و ایدۀ خودکشی را تعدیل کرد و %73/2 و %17/1 درصد از واریانس ایدۀ خودکشی مربوط به ناامیدی منفی و مثبت بود. این یافته ها گامی مقدماتی به سمت روشن سازی مکانسیم های رفتاری خودکشی بوده و پیامدهای آن را در جامعۀ ایران نشان می دهد.
تجربه زیسته همسران سالم در دورۀ همه گیری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم ویروس کرونا بر ابعاد مختلف زندگی افراد، هدف از پژوهش حاضر شناسایی تجارب زیسته و چالش های همسران سالم در دوره همه گیری ویروس کرونا بود. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. جامعه پژوهش کلیه زوجین در شهر تهران بودند که خود و همسرشان از ابتدای شیوع ویروس کرونا، به این بیماری مبتلا نشده اند. نمونه مورد مطالعه شامل 9 نفر از همسران سالم بودند که به نمونه گیری هدفمند وارد پژوهش شدند. از افراد مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه 4 مضمون اصلی شامل نگرانی ها، واکنش های شخصی، تغییرات روابط اجتماعی و تغییر دیدگاه، شناسایی شد. با توجه به یافته ها می توان گفت زندگی همسران به شدت تحت تأثیر این بیماری قرار گرفته و لازم است برای آنان به تناسب شرایط شان، سیستم های حمایتی فراهم شود.
مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی خود انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به شکل خاص مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه ی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان چالوس بودند که تعداد 500 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) بودند. داده های به دست آمده با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل پژوهش در دامنه قابل قبول قرار دارند و انعطاف پذیری شناختی در رابطه ی بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی خود نقش میانجی ایفا کرده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری شناختی را به عنوان عوامل موثر در تعهد زناشویی زوجین در برنامه های پیشگیری و مشاوره ای در نظر گرفت.
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی براساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی-گری گسستگی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی بر اساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی گری گسستگی ذهن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در پاییز سال 1398 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس و حجم نمونه 370 نفر بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، مقیاس گسستگی ذهن (برنستاین و پاتنام، ۱۹۸۶) و مقیاس استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای مثبت تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، منفی و معنادار بود (01/0> p ، 100/0-= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای منفی تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (05/0> p ، 076/0= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین استرس و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (01/0> p ، 093/0= β ). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت زمانی که فرد به واسطه استرس وارد شده و بدتنظیمی هیجانی با گسستگی ذهن مواجه می شود، به پرخوری افراطی به عنوان سبکی از مقابله متوسل می شود.
نقش واسطه ای ادراک شایستگی و حل مسئله اجتماعی در رابطه بین سبک های دلبستگی و پرخاشگری در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای ادراک شایستگی و حل مسئله اجتماعی در رابطه بین سبک های دلبستگی و پرخاشگری در نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام نوجوانان دانش آموز شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل دادند که از میان آن ها 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان تجدیدنظرشده (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه خودادراکی کودکان (هارتر، 1985) و فرم تجدیدنظرشده حل مسئله اجتماعی (دی زوریلا و همکاران، 2002) بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد ادراک شایستگی (001/0= P ، 104/0-= β ) و حل مسئله انطباقی (001/0= P ، 096/0= β ) رابطه بین سبک دلبستگی ایمن و پرخاشگری را در نوجوانان واسطه گری می کنند. نوجوانان دارای سبک دلبستگی ایمن، احساس شایستگی بیشتری در تعاملات با محیط پیرامون خواهند داشت و در مواجهه با ناکامی های محیطی از راهبردهای تنظیم هیجانی منفی کمتر بهره می جویند و در نتیجه رفتارهای پرخاشگرانه کمتری را از خود بروز می دهند.
مقایسه توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی در ساعات صبح، عصر و شب در افراد با و بدون مشکلات کیفیت خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی در دو گروه با و بدون مشکلات کیفیت خواب در سه زمان صبح، عصر و شب بود. جامعه پژوهش دانشجویان پسر ساکن در خوابگاه دانشگاه زنجان بود که در سال تحصیلی 97-96 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) به روش نمونه گیری در دسترس توزیع گردید. سپس با توجه به یافته های پرسش نامه افراد به دو گروه با کیفیت خواب مناسب (47 نفر) و کیفیت خواب نامناسب (44 نفر) تقسیم شدند. آزمون استروپ توسط ریدلی استروپ (1935) و ویسکانسین (2011) که به ترتیب برای سنجش توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی است؛ در شش گروه در ساعات 9-7 و 18-16 و 24-22 انجام شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که تأثیر «کیفیت خواب» بر میانگین هر دو مورد ناهمخوان و میانگین خنثی، معنی دار به دست آمد. در تأثیر «چرخه شبانه روزی» هر سه شاخص میانگین ناهمخوان و زمان واکنش ناهمخوان و خطای درجاماندگی معنادار بودند در«اثر تعاملی» نیز همه ی شاخص ها – معنادار بودند. این نتایج نشان داد عملکرد شناختی افراد در دو گروه با کیفیت بالا و پایین خواب در ساعات مختلف شبانه روز متفاوت است . بدون در نظر گرفتن تفاوت ها در شاخص های هر متغیر، کیفیت خواب بر توجه انتخابی اثر معناداری داشت ولی بر انعطاف پذیری شناختی نداشت. در اثرات تعاملی هم تفاوت های معناداری حاصل شد.
مقایسه اثربخشی موقعیت انگیزشی فعال و غیرفعال ایجاد شده توسط همسال بر ریسک پذیری و حساسیت به پاداش نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیرپذیری تشویق آشکار و ناآشکار ایجاد شده توسط همسال مجازی بر حساسیت به پاداش و ریسک پذیری نوجوانان است. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان دختر و پسر 13 تا 17ساله ا ی که در سال تحصیلی 1399-1400 در دبیرستانی در شهر ساری مشغول به تحصیل بودند، بود . از جامعه مورد مطالعه 150 دختر و 150 پسر به شیوه هدفمند انتخاب و آزمون خطرپذیری بادکنکی (لجوئز و همکاران، 2002) را به تنهایی به اتمام رساندند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه گروه ذیل قرار گرفتند و برای بار دوم این آزمون را به اتمام رساندند؛ ولی این بار با حضور مجازی یک همسال ناآشنا آزمون را انجام دادند. سه گروه مورد نظر شامل 1)موقعیت انگیزشی آشکار 2)موقعیت انگیزشی ناآشکار 3)گروه کنترل بودند. آزمودنی هایی که در دو گروه انگیزشی آشکار و تاآشکار بودند، همچنان که آزمون خطرپذیری بادکنکی را به انجام می رساندند در معرض موقعیت انگیزشی قرار گرفتند ولی گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت . تحلیل داده ها به روش کوواریانس نشان داد همسالانی که در گروه انگیزشی ناآشکار بودند نسبت به گروه انگیزشی آشکار و کنترل، ریسک پذیری و حساسیت به پاداش بیشتری نشان دادند (05/0 p < ) . همچنین یافته ها نشان دادند تفاوت جنسیتی بین دو گروه ناآشکار و آشکار که تحت تأثیر جنسیت مورد بررسی قرار گرفته بود مشاهده نشد (05/0 < p ) . بنابراین به مشاوران مدارس پیشنهاد می شود که ریسک پذیری در دختران را دست کم نگیرند و مداخلات آموزشی با تمرکز بر تأثیر تشویق ناآشکار در برنامه نوجوانان گنجانده شود.
نقش واسطه ای سبک های عشق ورزی در رابطه احساس تنهایی عاطفی و اجتماعی با رغبت به ازدواج در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های عشق ورزی در رابطه احساس تنهایی عاطفی و اجتماعی با رغبت به ازدواج در دانشجویان دختر انجام گرفت . این پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و از لحاظ روش از نوع توصیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه های شهر سنندج در سال تحصیلی 98-97 بود که از میان آنها 360 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی سهمیه ای وارد پژوهش شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه رغبت به ازدواج ( MDQ )، پرسش نامه احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان فرم کوتاه (SEL) و مقیاس نگرش به عشق (LAS) بود. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مسیر غیرمستقیم احساس تنهایی عاطفی و اجتماعی به رغبت به ازدواج از طریق سبک عشق ورزی رمانتیک، دوستانه و فداکارانه معنادار است (05/0> P ). یافته های این پژوهش بر اهمیت نقش میانجی گری سبک های عشق ورزی در رابطه احساس تنهایی با رغبت به ازدواج تأکید دارد.
بررسی نشانگان فرسودگی شغلی و عدم تعادل حرفه ای مشاوران مدرسه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی نشانگان فرسودگی و عدم تعادل حرفه ای شغلی مشاوران مدرسه با استفاده از روش تحلیل مضمون پرداخته شد. نشانگان فرسودگی شغلی و عدم تعادل حرفه ای در مشاوران مدارس دخترانه مقطع متوسطه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد پرسش قرار گرفت. پس از رسیدن به اشباع نظری، 12 نفر از مشاوران که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند نمونه پژوهش را تشکیل دادند. با توجه به الگوی مراحل تحلیل مضمون، پس از شناخت داده ها، کدگذاری صورت گرفت و درنهایت با شناخت مضامین، ترسیم شبکه مضامین و تحلیل آنها گزارش ارائه گردید. بعد از تحلیل داده ها سه مضمون اصلی برای نشانگان فرسودگی شغلی شامل دل زدگی جسمانی و روانی، دل زدگی ارتباطی و دل زدگی از کار استخراج شدند. در رابطه با نشانگان عدم تعادل حرفه ای نیز مضامین فقدان مسئولیت پذیری شغلی، فقدان مسئولیت پذیری در روابط، شغل به عنوان اولویت اصلی زندگی، تخطی از مرزهای حرفه ای و نادیده گرفتن هویت شخصی استخراج شدند. از نتایج به دست آمده در این پژوهش می توان در جهت تدوین برنامه های آموزشی، درمانی و پیشگیرانه با هدف کاهش و رفع فرسودگی شغلی و افزایش سلامت جسمی و روانی مشاوران و در نهایت افزایش کارایی و بهره وری شغلی آنان استفاده کرد.
اثربخشی آموزش تنظیم عاطفه بر افزایش خودتنظیم گری و کاهش احساس شرم و گناه مادران دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش تنظیم عاطفه بر خودتنظیم گری و احساس شرم و گناه در مادران دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص مراجعه کننده به مراکز مشکلات ویژه یادگیری شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه مورد مطالعه 30 نفر بودند که به روش نمونه در دسترس وارد پژوهش شدند و در دو گروه آموزش تنظیم عاطفه (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. جمع آوری داده در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس آمادگی شرم و گناه ( کوهن و همکاران، 2011) و پرسشنامه خودتنظیم گری بوفارد (بوفارد و همکاران، 1995) صورت گرفت. برای گروه آزمایش نه جلسه 75 دقیقه ای آموزش تنظیم عاطفه اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) صورت گرفت. براساس یافته های پژوهش آموزش تنظیم عاطفه تأثیر معناداری بر کاهش احساس گناه و احساس شرم و افزایش خودتنظیم گری در مادران دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص داشت (01/0> P ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان از آموزش تنظیم عاطفه در برنامه های آموزشی و مشاوره ای برای مادران دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص استفاده کرد.
رابطه بین نارسائی کنش های اجرایی با اعتیاد به اینترنت: نقش میانجی گری دشواری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین نارسائی کنش های اجرایی و اعتیاد به اینترنت انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی بودند که از میان آن ها 400 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ ( IAT ) ، مقیاس نارسایی کنش های اجرایی بارکلی ( BDEFS ) و دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر ( DERS ) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که مدل مفروض برازش مطلوبی دارد. در این مدل نارسائی کنش های اجرایی رابطه مستقیم و معناداری با دشواری تنظیم هیجان داشت ( P<0.01 )، نارسائی کنش های اجرایی و دشواری تنظیم هیجان رابطه مستقیم و معناداری با اعتیاد به اینترنت داشتند ( P<0.01 )؛ و همچنین دشواری تنظیم هیجان به طور معنی داری بین نارسائی کنش های اجرایی و اعتیاد به اینترنت نقش میانجی دارد (217/0 = β ؛001/0 p= ). بنابراین بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که نارسائی کنش های اجرایی از طریق دشواری تنظیم هیجان، اعتیاد به اینترنت را پیش بینی می کند.
بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی و بهزیستی روانشناختی در میان نوجوانان بی -سرپرست و بد سرپرست: نقش میانجی شفقت به خود و تمایز یافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای شفقت خود و تمایز خود در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهزیستی روانشناختی در نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست بود. این پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. در این پژوهش 200 نفر از نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی به روش دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با پرسشنامه دلبستگی بزرگسال (کولینز، 1990) ، مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989)، مقیاس شفقت خود ریس (ریس، 2011) و پرسشنامه تمایز خود (دریک، 2011) انجام شد. برای بررسی پیش فرض های آماری و آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های تحلیل واریانس، ضریب همبستگی و شاخص های برازش تحلیل مسیر و برای سنجش معنادار بودن اثر متغیر واسطه ای از آزمون سوبل استفاده شده است. شفقت خود و تمایز خود اثر منفی دلبستگی اضطرابی بر روی بهزیستی روانشناختی را کاهش داد (05/0> P ) . همچنین شفقت خود نیز اثر منفی دلبستگی اجتنابی بر روی بهزیستی روانشناختی را کاهش داد (05/0> P ) . اما اثر تمایز خود در رابطه بین دلبستگی اجتنابی و بهزیستی روانشناختی معنادار نبود (064/0> P ) .. نتایج نشان داد با افزایش دلبستگی اضطرابی و اجتنابی، بهزیستی روانشناختی کاهش یافت. شفقت خود و تمایز خود با کاهش اثر منفی دلبستگی اضطرابی بر بهزیستی روانشناختی یک نقش میانجی معنادار دارند. شفقت خود با کاهش اثر منفی دلبستگی اجتنابی، بهزیستی روانشناختی را افزایش می دهد. همچنین با اینکه تمایز خود نیز با کاهش اثر منفی دلبستگی اجتنابی، بهزیستی روانشناختی را افزایش می دهد اما این اثر معنادار نیست.
پیش بینی اضطراب کرونا براساس آشفتگی هیجانی (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) و سلامت معنوی در پرستاران و بهیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اضطراب کرونا براساس آشفتگی هیجانی (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) و سلامت معنوی در پرستاران و بهیاران انجام شد. روش پژوهش توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران و بهیاران بیمارستان امام زمان (عج) اسلامشهر در فصل سه ماه آخر سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و براساس جدول نمونه گیری مورگان تعداد 118 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها مقیاس اضطراب بیماری کرونا ( CDAS ) (علیپور و همکاران، 1398)، پرسشنامه جامع سنجش سلامت معنوی( CSHQ ) (امیری و همکاران، 1393) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی ( DASS-21 ) (لاویبوند و لاویبوند، 1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه صورت گرفت. یافته ها نشان داد بین آشفتگی هیجانی با اضطراب کرونا در پرستاران و بهیاران همبستگی مثبت و بین سلامت معنوی و مولفه های آنها با اضطراب کرونا همبستگی منفی و معناداری وجود داشت (01/0 p< ). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 4/34 درصد از اضطراب کرونا در پرستاران و بهیاران توسط آشفتگی هیجانی و سلامت معنوی تبیین شد (01/0 p< ). این نتایج نشانگر اهمیت توجه به وضعیت روانشناختی و سلامت معنوی در پرستاران و بهیاران در این شرایط بحرانی است.
بررسی هیجان و تعامل آن با شناخت: پیشنهادهای پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقدم هیجان و شناخت و استقلال و وابستگی این دو سازه، از جمله موضوعات مهم روانشناسی شناختی است که گرچه تا قرن بیستم موضوعی غالباً فلسفی بوده ولی پس ازآن بنیان نظریه های روانشناسان تجربی بوده است. تعادل بین شبکه های هیجان و شناخت، به عنوان شالوده معماری نظام روان شناختی انسان، موجب عملکرد سالم می شود. به رغم پندار گذشتگان درباره نقش ابتدایی هیجان در عملکردهای غریزی، امروزه هوشمندی هیجانات و تاثیرشان بر افکار نشان داده شده است. همچنین سودمندی تقویت توانایی های هیجانی و شناختی، در ایجاد ارتباطات مثبت و سازنده با دیگران و اهمیت آن در موفقیت های تحصیلی و شغلی آشکار شده است. اما به رغم این اهمیت، اگرچه نظریه پردازان مختلفی به تبیین رابطه چندگانه هیجان و شناخت پرداخته اند ولی هنوز موفق نشده اند که شکاف موجود را پر کنند. مطالعات عصب شناسی نیز یافته های همانندی ندارد. سامانه های مغزی هیجان، آن قدر با سامانه های شناختی هم پوشانی دارد که تمایز بین آن ها بسیار مشکل است. بر این اساس اصطلاحات مغز هیجانی و مغز شناختی، صحیح نبوده و این دو سامانه به شدت در هم تنیده اند. جهت روشن شدن این موضوع، ما در ابتدا به تعریف هیجان و شناخت پرداخته ایم. سپس انواع تعامل بین هیجان و شناخت را در پنج دسته و به دو شیوه دسته بندی کرده ایم. پس از آن به بیان برخی موانع پژوهش درباره توانایی های هیجانی و اجتماعی پرداخته و هشت پیشنهاد برای برطرف ساختن این موانع ارائه نموده ایم. این پیشنهادها عبارتند از: بررسی مؤلفه های هیجانی و ترکیب های تعاملی شان به صورت جزئی نگرانه، دسته بندی سنی و بهره گیری از رویکرد تحولی، کاربست روش های سنجش مناسب، استفاده از رویکرد عصب شناسی، استفاده از مدل های محاسباتی و ریاضیاتی، تعریف دقیق و عملیاتی هیجان و پرهیز از ابهام، توجه به جنبه درون فردی و بین فردی هیجان و بررسی سازه های بینابینی. کاربست این پیشنهادها در پژوهش، می تواند به والدین، جامعه آموزشی و سیاست گذاران برای برنامه ریزی بهتر برای جامعه کمک کند.
برنامه های غنی سازی ارتباطی ازدواج با برنامه پایش ازدواج: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه های غنی سازی ازدواج، نتایج مثبت بسیاری نظیر سلامت جسمانی، سلامت روانی و رشد و ارتقاء اعضای خانواده را به همراه دارد . این مطالعه با هدف مرور نظام مند برنامه های غنی سازی ارتباطی و پایش ازدواج انجام شد. روش پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به لحاظ طرحی از نوع اسنادی بود. از آنجاکه مرحله ابتدایی هر مرور نظام مندی شامل جستجوی کامل و منظم پیشینۀ موجود و مرتبط است، بدین منظور میدان مورد مطالعه پژوهش، مجموعه آثار منتشرشده در قالب مقالات و پایان نامه های فارسی و انگلیسی بود. کلید واژه های پایش ازدواج، برنامه های غنی سازی ارتباطی ازدواج، بازبینی روابط همسران، برنامه ازدواج و کار با زوج در پایگاه های گوگل اسکولار، ساینس دایرکت، اسکوپوس، پروکوئست، سیج، وایلی، سایک اینفو، سیویلیکا، نورمگز، مگ ایران، پایگاه مرکزعلمی جهاد دانشگاهی و ایران داک در بازه زمان 1398-1385 (2019-2000) جستجو شد . در مجموع 45 مطالعه فارسی و انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات مورد بررسی برآمده از ترکیب مجموعه تحقیقات کیفی و کمی بودند. یافته ها نشان دهنده سه متغیر مهم تنظیم روابط، ایجاد صمیمیت و بهبود سلامت در برنامه های غنی سازی ارتباطی و پایش ازدواج بود. همچنین چهارده موضوع اشتراک و یازده موضوع افتراق از این برنامه ها استخراج شد. نتایج بدست آمده از پژوهش ها مشخص شد برنامه های توانمندسازی زوجین از جمله برنامه پایش ازدواج و غنی سازی ارتباط ضمن داشتن اشتراکات و افتراقات بسیار حائز اهمیت، بر متغیرهای های مختلفی نیز اثرگذار هستند.
شیوع پدیده طلاق شناختی در بین زوجین متقاضی طلاق: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل شناختی نقش تعیین کننده ای در زندگی زناشویی زوجین به ویژه شناخت آنها از یکدیگر، توانایی کنار آمدن با شباهت ها و تفاوت های یکدیگر و ادراک زوجین از تعارضات زناشویی دارد. مطالعات متعددی بر اهمیت عوامل شناختی صحه گذاشته اند. نظریه پردازان شناختی و رفتاری مشکلات زناشویی را نتیجه مهارت های ناکارآمد همسران در برقراری ارتباط، ناتوانی در حل موثر مشکلات و تعارض ها، انتظارات و باورهای غیرمنطقی و تبادلات رفتارهای منفی می دانند. با وجود اینکه بسیاری از مشکلات زوجین که به طلاق می انجامد به عوامل شناختی مربوط است، کمتر به بررسی این عامل در زندگی زناشویی پرداخته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مروری شیوع پدیده طلاق شناختی در بین زوجین متقاضی طلاق صورت گرفت. کلیدواژه های طلاق، عوامل شناختی طلاق، عوامل شناختی موثر در طلاق عاطفی، باورهای زوجین در پایگاه های معتبری مانند اس آی دی، مگیران، ایرانداک، ساینس دایرکت، گوگل اسکالر، اسکوپوس جستجو گردید. مقاله حاضر با بررسی مطالعات انجام گرفته تاکنون، علاوه بر تبیین پدیده طلاق شناختی و مولفه های آن، به نقش این پدیده در پیدایش طلاق عاطفی می پردازد. فرآیندهای شناختی اعم از نگرش ها، باورها، اندیشه ها، نقشه های ذهنی، طرحواره های ذهنی و مواردی از این قبیل که در نوع عملکرد، رفتار و روابط زوجین با یکدیگر تاثیر می گذارد و زوجین را در تعبیر و تفسیر کردن موقعیت ها هدایت می کند به گونه ای که اگر تعبیر و تفسیر در زوجین با خطای شناختی، افکار منفی گرایانه و تحریف همراه باشد، پدیده ای بنام طلاق شناختی تجلی پیدا می کند. مولفه های طلاق شناختی براساس مطالعه انجام گرفته شده عبارت بودند از: تفکر آرمان گرایانه، نگرش تخریب کنندگی، ذهن خوانی، ادراک وابسته، عدم بلوغ شناختی و آسیب شناسی هم بافته. طبق مقالات بررسی شده و مستندات، اختلال در زمینه های هیجانی و شناختی زوجین می تواند طلاق عاطفی را به همراه داشته باشد. به عبارتی بین شناخت، افکار و هیجان زوجین با طلاق عاطفی رابطه وجود دارد و قبل از طلاق عاطفی زوجین دچار طلاق شناختی می شوند. شناسایی ماهیت طلاق به عنوان آسیب زا ترین نحوه بروز تعارض زوجین می تواند در جهت برنامه ریزی مناسب به منظور جلوگیری و کاهش طلاق در سال های آینده مؤثر واقع شود.
مروری نظام مند و تحلیلی بر نظریه ها، مولفه ها و مدل های کارکردهای اجرایی مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروز پرداختن به مطالعات در حوزه کارکردهای اجرایی که از اصلی ترین کنترل گرها و هماهنگ کننده های رفتار انسان است ، که مورد توجه گسترده ای قرار گرفته شده است. در این مطالعه تلاش شد تا با مرور نظام مند مطالعات انجام شده داخلی و خارجی، نظریه ها، مدل ها و مولفه های تشکیل دهنده کارکردهای اجرایی مغز، شناسایی شده و دسته بندی گردد. برای گردآوری داده ها و پس از جستجوی کلیدواژه های تخصصی پژوهش شامل؛ نظریه های کارکردهای اجرایی مغز ، مولفه های کارکردهای اجرایی مغز ، مدل های کارکردهای اجرایی مغز، در پایگاه های بین المللی؛ Science Direct ، Springer ، Wiley Online Library ، ERIC ، Sage Journals ، Emerald و پایگاه های ملی؛ Ensani SID ، Magiran ، Noormags در بازه زمانی (2000 - 2020) و (1379-1399)، 54 مقاله بازیابی گردید. یافته های پژوهش به شناسایی و دسته بندی پنجگانه ای از نظریات 15 مدل کارکردهای اجرایی مغز، و 30 مولفه تشکیل دهنده کارکردهای اجرایی مغز منجر گردید. نتایج بدست آمده بر اهمیت بی بدیل کارکردهای اجرایی به عنوان مهمترین مهارت های ضروری برای کسب و ارتقای سلامت روانی و جسمانی، موفقیت تحصیلی و شغلی، موفقیت در زندگی، رشد اجتماعی و شناختی افراد که نارسایی در آن می تواند زمینه ساز بروز طیف گسترده ای از مشکلات رفتاری و احساسی گردد، اذعان می نماید .