مقالات
حوزه های تخصصی:
مداخلات روان شناختی به منظور مقابله با افت عملکرد تحصیلی دانش آموزان ضروری است. این پژوهش بر دو سازه ی اضطراب و ذهن آگاهی که به ترتیب ممکن است نقش تخریبی و محافظتی در اهداف یادگیری داشته باشند، تمرکز نموده است. هدف مطالعه تعیین نقش اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و مهارت های ذهن آگاهی در تبیین اهمال کاری تحصیلی دختران نوجوان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 350 نفر از دانش آموزان دختر مدارس دوره متوسطه شهرستان رشت به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای از بین رشته های تحصیلی مختلف انتخاب و توسط پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی ( FFMQ ) و مقیاس اضطراب کتل مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش ورود همزمان استفاده شد . یافته ها حاکی از آن است که اضطراب پنهان (05/0 P< ، 13/0 r= ) و عمل توام با هوشیاری (01/0 P< ، 27/ 0- r= ) با اهمال کاری رابطه معنی دار دارند. بین اضطراب آشکار و سایر مولفه های ذهن آگاهی با اهمال کاری رابطه معناداری وجود نداشت. همچنین، تحلیل رگرسیون نشان داد تنها متغیر عمل توأم با هوشیاری (0001/0 P< ، 25/0 β =- ) به صورت منفی نمرات اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی می کند. یافته های پژوهش حاضر بر اهمیت حذف عامل اضطراب پنهان به عنوان یک عامل زمینه ساز و تداوم بخشِ چرخه اهمال کاری و لزوم به کارگیری تمرینات ذهن آگاهی متمرکز بر هوشیاری به عنوان یک مهارت انطباقی با هدف ارتقای کارآمدی تحصیلی صحه می گذارد.
مقایسه اثربخشی قصه درمانی و بازی درمانی والد- کودک بر پرخاشگری و ترس اجتماعی کودکان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی اثربخشی قصه درمانی و بازی درمانی والد کودک بر پرخاشگری ترس اجتماعی کودکان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تشکیل دادند که در سال تحصیلی 99-1398 در مدارس شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند. کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره ابتدایی به صورت نمونه گیری در درسترس انتخاب شده و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای توسط معلمان این مدارس روی تمامی دانش آموزان اجرا گردید. پس از نمره گذاری پرسشنامه ها و غربال گری، تعداد 60 دانش آموز انتخاب شده و به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه 20 نفری قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری شهیم (1385) و ترس اجتماعی ماسیا و همکاران (2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که قصه درمانی و بازی درمانی والد- کودک بر پرخاشگری و ترس اجتماعی دانش آموزان تأثیر دارد و باعث کاهش پرخاشگری و ترس اجتماعی در آن ها می شود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بازی درمانی بر پرخاشگری و ترس اجتماعی کودکان تأثیر بیشتری دارد. بنابراین به مشاوران مدرسه پیشنهاد می شود از قصه درمانی و بازی درمانی برای کاهش مشکلات روان شناختی کودکان استفاده کنند.
مقایسه سرعت پردازش شناختی، حل مسئله/ برنامه ریزی و سازمان دهی رفتاری/ هیجانی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن و عادی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش ﺣﺎﺿﺮ ﺑا هدف مقایسه توانایی های شناختی، حل مسئله/ برنامه ریزی و سازمان دهی رفتاری – هیجانی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن و عادی انجام شد. روش این پژوهش از نوع تحقیقات علی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی ابتدایی تبریز در سال تحصیلی 98-97 بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز پسر دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن و 30 دانش آموز بدون اختلال از پایه سوم بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون عصب – روانشناختی کانرز (2004) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین دانش آموزان دارای اختلال خواندن و عادی در حل مسئله/برنامه ریزی و پردازش شناختی معنادار ( p< 0/01 ) بود و تفاوت ها در متغیر سازمان دهی رفتاری/هیجانی معنادار ( p> 0/01 ) نبود. براین اساس می توان نتیجه گیری کرد که دانش آموزان دارای اختلال خواندن در حل مسئله/برنامه ریزی و پردازش شناختی ضعیف تر از دانش آموزان عادی هستند و می توان با مداخله در این حوزه ها به بهبود اختلال خواندن کمک کرد.
نقش اجتناب تجربی و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در دختران نوجوان با سابقه فرار از منزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش اجتناب تجربی و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در دختران نوجوان با سابقه فرار از منزل بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران نوجوان مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب و سرپناه شبانه شهر تهران در سال 1399 بودند که از بین آنها تعداد 90 نفر دارای سابقه فرار از منزل به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد آسیب به خود سانسون و همکاران (1998)، مقیاس پذیرش و عمل باند و همکاران (2011) و دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد اجتناب تجربی و دشواری در تنظیم هیجان با رفتارهای آسیب به خود رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0 P< ). همچنین نتایج نشان داد که اجتناب تجربی 46/0، فقدان آگاهی هیجانی 21/0 و عدم دسترسی به رفتارهای هیجانی 31/0 از رفتارهای آسیب به خود را پیش بینی می کنند. با توجه به نقش اجتناب تجربی و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی آسیب به خود، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب تجربی ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آرام سازی روانی – حرکتی به شیوه ی سیلوا بر عملکردهای شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات اضطرابی از شایع ترین طبقات اختلالات روان پزشکی در سراسر جهان است. مدل های مختلفی در زمینه شکل گیری و تداوم این اختلال وجود دارد که نشانگر اهمیت این اختلال در بین بسیاری از اختلال های هیجانی در دهه های اخیر بوده است؛ از جمله مواردی که اختلال اضطراب فراگیر می تواند بر آن تأثیر زیادی داشته باشد، عملکرد شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آرام سازی روانی – حرکتی به شیوه ی سیلوا بر عملکردهای شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در شش ماهه اول سال 1397 تشکیل دادند. پس از ارزیابی اولیه با استفاده از مقیاس اختلال اضطراب فراگیر، 30 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به ص ورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر)، گمارده شدند. گروه درمانی آرام سازی روانی- حرکتی به شیوه ی سیلوا در 8 جلسه 90 دقیقه ای (در هر هفته دو جلسه) بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت یک ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتز و همکاران، 2006) و آزمون کارت های ویسکانسین ( گرانت و برگ، 1984) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات مؤلفه های عملکرد شناختی شامل: موفقیت و درجاماندگی، در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (005/0> P ). در مجموع، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که مداخله آرام سازی روانی – حرکتی به شیوه ی سیلوا بر اصلاح عملکردهای شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد.
نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین کارکردهای متوازن و نامتوازن خانواده با علائم اختلال های خوردن در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال های خوردن جزو زیان بارترین بیماری های روان پزشکی هستند که با بیماری های پزشکی و روان شناختی مهمی همراه هستند که موجب هزینه های شخصی، خانوادگی و اجتماعی چشمگیری می گردند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین کارکردهای متوازن و نامتوازن خانواده با علائم اختلال خوردن در نوجوانان بود. این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان 13 تا 18 ساله مشغول به تحصیل در دبیرستان های (دوره ی اول و دوم) شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 تشکیل می دادند. از میان آن ها 567 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند و به آزمون نگرش های خوردن (گارنر و گارفینکل، 1979)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (گراتز و رامر، 2004) و مقیاس ارزیابی سازگاری و انسجام خانواده (السون، 2011) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد مسیر مستقیم کارکرد متوازن و نامتوازن خانواده بر علائم اختلال خوردن معنی دار نیست ولی اثر غیرمستقیم کارکرد نامتوازن خانواده بر علائم اختلال خوردن از طریق دشواری تنظیم هیجان معنی دار است (001/0 p= ،166/0 = β ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد کرد که برای مداخله در اختلال های خوردن به جای تمرکز بر کارکردهای خانواده، می توان دشواری های تنظیم هیجان را به عنوان هدف درمان انتخاب نمود.
نقش واسطه ای دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت انجام شد. جامعه ی آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 98-1397 بود. از میان آن ها 220 نفر به صورت در دسترس وارد پژوهش شدند و پرسش نامه ی الگوهای ارتباطی خانواده، دشواری های تنظیم هیجان، خطرپذیری جوانان و اعتیاد به اینترنت را تکمیل کردند . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها حاکی از این بود که دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین جهت گیری همنوایی الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت نقش واسطه ای کامل ایفا می کند ؛ اما در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت نقش واسطه ای ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که جهت گیری همنوایی از طریق دشواری های تنظیم هیجان در ایجاد گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت موثر است.
پیش بینی تحول مثبت نوجوانی براساس سطح نیازهای بنیادین و پیوند والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تحول مثبت نوجوانی بر اساس سطح نیازهای بنیادین روانشناختی و پیوند والدینی بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف بنیادی و با توجه به ماهیت موضوع موردنظر، یک مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه موردنظر دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر بهمن بودند که همه آنها وارد پژوهش شدند (182 نفر). ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه ی تحول مثبت نوجوانی گلدوف و همکاران (2014)، مقیاس نیازهای روانشناختی اساسی دسی و رایان (2000) و پرسشنامه ی پیوند والدینی پارکر (1979) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که نیازهای بنیادین روانشناختی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط) و مراقبت والدینی به صورت مستقیم، و کنترل والدینی به صورت معکوس، تحول مثبت نوجوانی را پیش بینی می کنند. در نتیجه می توان گفت که تحول مثبت نوجوانی از طریق سطح نیازهای بنیادین روانشناختی و پیوند والدینی قابل پیش بینی است.
پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان 5-3 ساله براساس تداخل فناوری و استفاده آسیب زای مادران از اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فراگیر شدن فناوری موبایل در فرهنگ مدرن، محققان شروع به بررسی تأثیرات استفاده از فناوری بر روابط زوجین و خانواده کرده اند. مجموع این تحقیقات نشان می دهد که استفاده از فناوری امکان ایجاد اختلال در تعاملات را دارد. هدف از این مطالعه پیش بینی مشکلات رفتاری در کودکان 3-5 ساله براساس تداخل فناوری و استفاده آسیب زای مادران از اینترنت بود. پژوهش حاضر یک مطالعه هم بستگی و جامعه آماری این پژوهش تمام مادران شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه ای از 322 مادر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تداخل فناوری در تعامل والد-کودک مک دانیل و کوین (2018)، پرسشنامه استاندارد استفاده آسیب زا از اینترنت کاپلان (2010) و پرسشنامه توانایی ها و مشکلات رفتاری کودک گودمن (1997) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-26 و از شاخص های آماری هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تداخل فناوری و استفاده آسیب زا از اینترنت با مشکلات رفتاری کودک هم بستگی مثبت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تداخل فناوری و استفاده آسیب زا از اینترنت در پیش بینی مشکلات رفتاری کودک، نقش مهمی دارند. بر این اساس لازم است به تأثیرات فناوری در تعاملات خانوادگی توجه ویژه ای شود.
نقش تنظیم هیجان، خودباوری و انعطاف پذیری روانشناختی در پیش بینی اضطراب اجتماعی و افسردگی دانش آموزان دختر متوسطه اول با میانجی گری عملکرد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن پژوهش با هدف بررسی نقش تنظیم هیجان، خودباوری و انعطاف پذیری روانشناختی در پیش بینی اضطراب اجتماعی و افسردگی دانش آموزان با میانجی گری عملکرد اجتماعی انجام شد. روش پژوهش کّمی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان دختر مدارس دوره اول متوسطه شهر قم در سال تحصیلی 1399-1398 بودند . 359 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی وارد پژوهش شدند و به سیاهه اضطراب اجتماعی (کانر و همکاران، 2000)، سیاهه تجدیدنظرشده افسردگی (بک و همکاران، 1996)، پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2003) ، مقیاس خودباوری کودکان و نوجوانان (پیرس و همکاران، 2002)، سیاهه انعطاف پذیری روانشناختی (دنیس و وندروال، 2010) و مقیاس درجه بندی عملکرد اجتماعی (گرشام و الیوت، 1990) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود ( 058/0 = RMSEA ، 920/0 = GFI ، 941/0 = IFI ، 671/8/0 = 2 χ و 05/0 > P-value ) . تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند (05/0> P ) و مسیرهای غیرمستقیم تنظیم هیجان، خودباوری و انعطاف پذیری روانشناختی نیز از طریق عملکرد اجتماعی با اضطراب اجتماعی و افسردگی معنادار بود. نتایج پژوهش حاضر می تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از مشکلات ناشی از اضطراب اجتماعی و افسردگی دانش آموزان مفید باشد.
نقش تعصب، تاب آوری و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری (BAS/BIS) در پیش بینی رفتار تکانشی در پدران دارای سابقه خشونت جسمی با فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش انواع تعصب، تاب آوری و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری ( BAS/BIS ) در پیش بینی رفتار تکانشی در پدران دارای سابقه خشونت جسمی با فرزندان بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش مردان دارای فرزند دختر مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات درمانی وابسته به بهزیستی منطقه 9 شهر تهران بودند. از بین آنها تعداد 80 نفر که دارای سابقه خشونت جسمی با فرزندان بودند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های تکانشگری (بارت، 2004)، تعصب (بهرمان، 1393)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003) و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری (کارور و وایت، 1994) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد رفتار تکانشی با تعصب (مذهبی، جنسیتی، نژادی، قوم مداری) و سیستم فعال ساز رفتاری رابطه مثبت و معنادار و با تاب آوری و سیستم بازداری رفتاری رابطه منفی و معنادار دارد (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که تعصب مذهبی (70/0)، تعصب جنسیتی (41/0)، تاب آوری (36/0)، سیستم فعال ساز رفتاری (57/0) و سیستم بازداری رفتاری (22/0) رفتار تکانشی را پیش بینی می کنند. با توجه به نقش انواع تعصب، تاب آوری و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری در پیش بینی رفتار تکانشی در پدران دارای سابقه خشونت جسمی با فرزندان، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای این مفاهیم به خانواده ها ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سطح تاب آوری زنان خواستار طلاق در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر سطح تاب آوری زنان خواستار طلاق شهر تهران بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان خواستار طلاق بود که از طرف دادگاه خانواده شهر تهران به بخش مشاوره دادگاه ارجاع داده شدند و از بین آنها 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس یا داوطلبانه انتخاب شدند. سپس در دو گروه 30 نفره آزمایشی و کنترل به صورت گمارش تصادفی قرار گرفتند. پروتکل هفت جلسه ای طرحواره درمانی بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون مقیاس میل به طلاق رزبلت و همکاران (2001) و مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون( 2003) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که طرحواره درمانی بر سطح تاب آوری زنان خواستار طلاق تأثیر معنی داری دارد (P < 0.05) . بر این اساس می توان گفت طرحواره درمانی بر متغیرهای روان شناختی مانند تاب آوری زنان خواستار طلاق موثر است و سطح آن را بالا می برد. براین اساس برای تحقیقات آتی بر روی زنان خواستار طلاق بهتر است از طرحواره درمانی برای افزایش متغیرهای مربوط به سلامت روان استفاده شود.
تبیین شباهت های ساختاری نقاشی خودآموختگان با نقاشی کودکان بر اساس رویکرد روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افرادی که فاقد آموزش های رسمی هنر هستند به گونه ای خودانگیخته دست به آفرینش زده و آثاری خلق می کنند که با وجود منحصر به فرد بودنشان شباهت های زیادی به یکدیگر دارند. این شباهت ها را بیش از همه می توان در نقاشی های کودکان و خودآموختگان مشاهده کرد که می توانند نشان دهنده ی ریشه های روانشناختی مشترک آفرینندگان آن ها باشند . پرسش این جاست که «نقاشی کودکان و خودآموختگان از چه جنبه هایی و تا چه اندازه به یکدیگر شباهت دارند؟» و «علت بروز این شباهت ها را چگونه می توان تبیین نمود؟» هدف این پژوهش تبیین دلایل بروز این شباهت های ساختاری با رویکردی روانشناختی است که پس از بررسی و تحلیل آثار هر گروه مشخص می شود که دو عامل اصلی، یعنی عدم آموزش های رسمی و پرداخت ذهنی به موضوع، باعث شباهت آن ها شده و خود دلیلی است بر این امر که مراحل رشد انسان خطی نبوده، بلکه دایره وار است و آغاز نقاشی در دوران سالخوردگی را می توان نمودی از نئوتنی دانست که شور و شوق دوران کودکی و حس کنجکاوانه ی آن دوران دوباره در فرد زنده می شود. پژوهش پیش رو از جمله پژوهش های کیفی است که به صورت توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتابخانه های و میدانی انجام شده است.
نقش مثبت بازی های رایانه ای در تحول، بهزیستی روانشناختی و عملکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان معاصر، هم زمان با پیشرفت سریع و روز افزون علوم و فن آوری اطلاعات و ارتباطات، بازی های رایانه ای محبوب ترین تفریح و هسته ی برنامه های فراغتی برای بسیاری از افراد در سنین مختلف در جوامع مختلف است. اما تنها جنبه استفاده از بازی ها، سرگرمی نیست و بازی ها به زندگی واقعی راه پیدا کرده اند. اخیرا بازی های رایانه ای کاربرد رو به افزایشی در سیر رشد و تحول، سلامت روان و آموزش پیدا کرده اند. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش بازی های رایانه ای در فرایند رشد و تحول، بهزیستی روانشناختی و عملکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان انجام شد. در این پژوهش با روش اسنادی و مرور منابع و با فاصله گرفتن از فضای انتقادی در رابطه با بازی های رایانه ای، کاربردها، فواید و ضرورت های بازی های رایانه ای و بخصوص نقش آنها در حوزه روان شناسی رشد کودک و نوجوان و بهزیستی روان شناختی و سلامت روان مورد بحث قرار گرفته است. با توجه به مطالب ذکر شده در این پژوهش می توان گفت بازی های رایانه ای در فرایند رشد و تحول، بهزیستی روانشناختی و افزایش توانایی توجه پایدار و حافظه فعال قابلیت کاربرد اجرایی در مراکز آموزشی و درمانی دارند.
سبب شناسی و درمان خانواده محور اعتیاد: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان اولین و شاید مهمترین عامل اجتماعی شدن هر فرد، نقش معناداری در پیشگیری و یا سوق دادن اعضایش به سمت اعتیاد ایفا می کند، چرا که خانواده درحالیکه می تواند حمایت های ارزشمندی از اعضایش داشته باشد، می تواند سبب ساز اعتیاد و یا عاملی برای تشدید اعتیاد در آنها باشد. یکی از الگو های تبیین و پیشگیری که حتی در درمان سوء مصرف مواد بسیار سودمند بوده است، الگوی عوامل خطرساز و عوامل حفاظت کننده است. این پژوهش به روش مروری (مرور روایتی) انجام شد که بر اساس یافته های آن مشخص شد عواملی مثل تعارض بین والدین، اختلال در عملکرد خانواده، عملکرد بد خانواده، کارکردهای ناسالم خانواده، عدم مهارتهای والدین، روابط عاطفی کم، عملکرد منفی خانواده، عدم نظارت والدین، پیشینه خانوادگی با نگرش مثبت به مواد، سوء رفتار، خشونت خانگی و مشکلات روانشناختی والدین، جو خانواده، عدم درک شدن، درگیری خانوادگی، عدم پذیرش از سمت خانواده، دلبستگی ناایمن، شیوه های فرزندپروری و اختلالات خانوادگی به عنوان عوامل خطرخانواده در پدیداری اعتیاد هستند و عواملی مثل عملکرد خوب خانواده و پیوستگی خانواده، جو عاطفی مثبت، زندگی با والدین به ویژه در سنین بلوغ و ارتباط مناسب با آنان، جو مثبت در خانه و ارتباط عاطفی قوی در محیط خانواده، پرداختن به نیازهای جوانان و خانواده های عدالت محور، سبک فرزندپروری مقتدرانه والدین، پروفایل هایی با پیشینه خانوادگی با نگرش منفی نسبت به مواد، خودپنداره خانوادگی و تحصیلی، به عنوان عوامل محافظت کننده و پیشگیر خانواده در اعتیاد بودند، در این میان، آموزش و درمان های خانواده محوری چون برنامه تقویت جامعه و آموزش خانواده، آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی خانواده محور، مداخله خانواده محور والدین درگیر متامفتامین، آموزش خانواده محور، تنظیم روانشناختی خوب، آموزش مدیریت استرس، آموزش های خانواده محور به پزشکان جهت مداخله در اعتیاد، آموزش هایی افزایش عزت نفس، آموزش راهبردهای مقابله صحیح و ارائه صرف اطلاعات به خانواده ها، جزء آموزش ها و درمان های خانواده محور موثر در درمان اعتیاد بودند، بنابراین به نظر می رسد پرداختن به مسئله خانواده در همه سطوح و مراحل درگیر شدن به اعتیاد لازم و ضروری است و برنامه های پیشگیری و درمان اعتیاد بایستی با محوریت خانواده، تنظیم و اجرا گردد.