این پژوهش، با هدف مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد آدلری و واقعیت درمانی بر خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران انجام شد . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. در این پژوهش گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی آدلری و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره واقعیت درمانی را دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس خودکارآمدی (شرر و کارور، 1982) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیره، تجزیه و تحلیل شدند . یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی آدلری، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه گواه در خودکارآمدی تفاوت معنی داری وجود دارد ( 001/0 P˃ ). همچنین نتایج نشان داد که مشاوره گروهی آدلری نسبت به واقعیت درمانی تاثیر بیشتری بر خودکارآمدی دارد. بنابراین می توان گفت که مشاوره گروهی آدلری روشی موثر در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان است.