مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته ی آموزشی ادراک از محیط مدرسه و امکان سنجی آن بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان پسر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل پسر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش مقیاس رفتار و شناخت خود شکن (SDBC، کانینگهام، 2007) بود. دانش آموزان گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه ادراک از محیط مدرسه قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته و با نرم افزارSPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بسته آموزشی ادراک از محیط مدرسه بر کاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان پسر معنادار بود (01/0p<). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته ی آموزشی ادراک از محیط مدرسه روش مداخله ای مناسبی برای کاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان پسر است.
چالش ها و راهبردهای مادران با فرزندان دبستانی و پیش دبستانی در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه گیری کرونا و قرنطینه خانگی منجر به مسائل متعددی برای خانواده ها شده است. در همین راستا، این پژوهش با هدف مطالعه چالش ها و راهبردهای مادران با فرزندان دبستانی و پیش دبستانی در دوران همه گیری کرونا انجام شد. به این منظور انجام این مطالعه پدیدارشناسانه و بر اساس اصل اشباع نظری داده ها، با 21 نفر از مادران دارای فرزند پیش دبستانی و دبستانی در شهر تهران در سال ۱۴۰۰ مصاحبه شد و سپس، داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. در حوزه ی چالش ها 15 مضمون فرعی استخراج شد که در 5 مضمون اصلی"مشکلات رفتاری کودکان"، "دغدغه های آموزشی کودکان"، "برهم خوردن نظم زندگی"، "مشکلات فردی مادر" و "دغدغه های مرتبط با سلامتی" طبقه بندی شدند. در حوزه دوم که به راهبردها می پرداخت، 10 مضمون فرعی در قالب 3 مضمون اصلی "ایجاد سرگرمی و تفریح برای کودکان"، "به کارگیری راهکارهایی در مواجه با چالش های رفتاری و تحصیلی کودک"، "همیاری دیگران با مادر در زمینه فرزندپروری" به دست آمد. نتایج نشان داد کرونا و قرنطینه خانگی، چالش هایی را پیش روی مادران با فرزند دبستانی و پیش دبستانی قرار داده است و مادران در مواجهه با شرایط جدید، راهبردهای مختلفی را در پیش گرفته اند. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند به درک بهتر و عمیق تر تجارب مادران کودکان دبستانی و پیش دبستانی و همچنین، کاهش پیامدهای منفی کرونا و قرنطینه بر خانواده ها از طریق فراهم آوردن حمایت های لازم کمک نماید.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خشونت سایبری برای نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرائم سایبری، مسئله ای در حال رشد و نگران کننده است، به خصوص هنگامی که افراد زیر سن قانونی را درگیر می کند. چرا که خشونت سایبری در نوجوانان می تواند عواقب حقوقی و روانی منفی را در پی داشته باشد. لذا، داشتن ابزاری برای تشخیص زود هنگام این رویدادها و درک مسئله برای پیشنهاد شیوه های کارآمد و مؤثر برای پیشگیری و درمان، اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش ارزیابی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خشونت سایبری برای نوجوانان (CYBA) بود. در این پژوهش توصیفی-پیمایشی از بین دانش آموزان پسر و دختر سال دومِ مقطع متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 98-1397 نمونه ای به حجم 291 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای (نسبتی) انتخاب شدند و به پرسشنامه خشونت سایبری برای نوجوانان (آلوارز-گارسیا و همکاران، 2016) پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه با روش های آلفای کرونباخ، تصنیف اسپیرمن-براون و گاتمن و روایی و ساختار عاملی آن با روش های روایی سازه و روایی همزمان تعیین شد. ض رایب آلف ای کرونب اخ، تصنیف اسپیرمن-براون و همبستگی گاتمن ب رای کل پرسشنامه به ترتیب 94/0، 94/0 و 93/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل اندازه گیری خشونت سایبری برای نوجوانان از برازندگی نسبتاً مناسبی برخوردار است و ساختار 4 عاملی آن تأئید شد (86/0=CFI، 85/0=GFI و 079/0=RMSEA). روایی همزمان این پرسشنامه نیز از طریق همبسته کردن ماده های آن با ماده های پرسشنامه پروژه مداخله مزاحمت سایبری اروپا (ECIPQ) و مقیاس قلدری در مدرسه (BS) تأئید شد (05/0p<). در نتیجه CYBA یک پرسشنامه معتبر و قابل اطمینان برای اندازه گیری خشونت سایبری در نوجوانان است.
پیش بینی شدت نشانگان وسواسی- جبری براساس تجارب تروماتیک دوران کودکی: نقش میانجی گری شرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی شدت نشانگان وسواسی- جبری براساس تجارب تروماتیک دوران کودکی از طریق نقش میانجی گری شرم بود. طرح کلی پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه بزرگ سالان 18 تا 50 ساله ساکن شهر مشهد در سال 1400 بودند که دسترسی مناسبی به اینترنت و فضای مجازی داشتند. از این میان، 340 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های وسواس یل- براون (1989Y-BOCS-)، تجارب تروماتیک دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003CTQ-) و شرم درونی شده کوک (1993ISS-) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین تجارب تروماتیک دوران کودکی و شرم با شدت نشانگان وسواسی-جبری همبستگی معناداری (01/0P<) وجود دارد. همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش حاضر از برازش خوبی برخوردار بوده و نقش میانجی گری شرم در رابطه تجارب تروماتیک دوران کودکی با شدت نشانگان وسواسی-جبری (3χ2/df≤ و سطح معناداری 001/0) معنادار بود. براساس یافته های این پژوهش، تجارب تروماتیک دوران کودکی می توانند از طریق تعامل با شرم، شدت نشانگان وسواسی- جبری را پیش بینی کرده و در آن نقش داشته باشد.
رابطه استرس ادراک شده و حس انسجام با اضطراب بیماری کرونا در دانشجویان: نقش میانجی تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه بین استرس ادراک شده و حس انسجام با اضطراب بیماری کرونا در دانشجویان اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﺷﺎﻣﻞ کﻠیﻪ داﻧشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از میان آن ها 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اضطراب بیماری کرونا (CDAS، علی پور و همکاران، 1398)، تحمل پریشانی (DTS، سیمونز و گاهر، 2005)، استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران، 1983) و حس انسجام (SOC، آنتونووسکی، 1993) جمع آوری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 21 استفاده گردید. نتایج نشان داد که مدل با داده های پژوهش برازش دارد (01/0>P). با توجه به یافته ها، استرس ادراک شده، حس انسجام و تحمل پریشانی بر اضطراب بیماری کرونا در دانشجویان اثر مستقیم دارند. همچنین، استرس ادراک شده و حس انسجام از طریق تحمل پریشانی بر اضطراب بیماری کرونا اثر غیرمستقیم دارند (01/0>P). بنابراین، نتایج پژوهش نشان می دهد حس انسجام و تحمل پریشانی بالا، با وجود استرس ادراک شده می تواند مانع تأثیر عوامل استرس زای بیماری کرونا بر سلامت افراد شود.
اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر تنطیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنطیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه سالمندان شهر ایلام در سال 1400 تشکیل می دادند. نمونه آماری شامل 32 نفر بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 16 نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنطیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001- (CERQ)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 2002- RSPWB) و کیفیت زندگی (BREF-WHOQOL, 1996) استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه مداخله درمانی دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). یافته های این پژوهش نشان داد که درمان گروهی مبتنی پذیرش و تعهد بر کاهش راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و افزایش راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان اثربخش است.
نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و نگرش های ناکارآمد با رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری ازجمله رفتار های شایع و تاثیرگذار بر جنبه های فردی و اجتماعی فرد از جمله شخصیت، مطلوبیت و کارایی اجتماعی و نگرش نوجوانان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و نگرش های ناکارآمد با رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان شهر اردبیل 1399-1400 تشکیل دادند که 200 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی(واتساپ، تلگرام، شاد)، به عنوان نمونه انتخاب شدند و در این مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های مقیاس نگرش ناکارآمد کودکان و نوجوان (2006) DAS-C، پرسشنامه شخصیت نئو فرم کوتاه (1985) NEO-FFI، پرسشنامه مطلوبیت اجتماعی (1960) DAS-CA و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) BPAQ بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss 24 و lisrel8.8 و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل تحقیق ازنظر شاخص های معنی داری و برازش مورد تائید است و متغیرهای نگرش ناکارآمد و ویژگی های شخصیت علاوه بر اثر مستقیم، به طور غیر مستقیم از طریق مطلوبیت اجتماعی بر پرخاشگری (001/0>P) تاثیر می گذارند. باتوجه به یافته پژوهش می توان از آن در برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی وبهبود عملکرد آنها استفاده کرد.
اثر روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه بر سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه (معطوف به انتقال) بر سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در بازه زمانی اردیبهشت الی خرداد 99 مراجعه کردند، که با تایید روانپزشک 32 نفر بودند، از میان آنها 7 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه 4 نفر و گروه گواه 3 نفر به روش تصادفی قرار داده شد و داده ها در طی یک سال، با استفاده از پرسشنامه سازمان شخصیت کرنبرگ IPO (کرنبرگ، 2002) و سبک های دفاعی DSQ-40 (اندورز و همکاران، 1993) گرداوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا و درصد بهبودی، استفاده شد. یافته ها نشان داد که روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه (معطوف به انتقال) می تواند نتایج مطلوبی بر روان سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به شخصیت مرزی بگذارد. موفقیت آمیز بودن درمان بیماران مرزی بسیار پیچیده تر از آن است که متون پژوهشی نشان می دهند و همچنین فرجام درمان به صورت موفقیت در مقابل شکست نیست، بلکه شماری از حوزه های عملکردی را شامل می شود. همچنین برای تعمیم نتایج به پژوهش های بیشتر نیازمندیم.
بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین صورت گرفت. این تحقیق مبتنی بر رویکرد کیفی بوده و با استفاده از طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق موضوع پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 12 نفر از دانش آموزان نوجوان بازه ی سنی 18-14 در سال تحصیلی 1400-1399 متعلق به استان های تهران، اصفهان و لرستان بودند که به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند و نمونه گیری مبتنی بر اصل اشباع انجام شد. داده ها در طول مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. در نهایت پس از تحلیل داده ها، 5 مقوله اصلی تحت عنوان پدیده مرکزی سوگ، عوامل علی در سازگاری، پیامدهای سوگ، عوامل میانجی گر سازگارانه و راهبردهای موثر در سازگاری و 14 مقوله فرعی نتیجه شد که در متن پژوهش به تفضیل به هر یک پرداخته شده است.
پیش بینی سلامت روانی و اجتماعی براساس صفات شخصیت در افراد بهبود یافته از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روانی و اجتماعی براساس صفات شخصیت در افراد بهبود یافته از بیماری کرونا بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی افراد بهبود یافته از بیماری کووید-19 در بیمارستان های شهر تهران (مسیح دانشوری، امام خمینی، شهدای یافت آباد، سینا، شریعتی، طالقانی، حضرت رسول اکرم، هفت تیر) از تیر تا شهریور 1400 که چهار تا شش ماه از زمان ترخیص آن ها از بیمارستان گذشته بود، که از بین آن ها به روش نمونه گیری هدفمند 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه صفات شخصیتی نئو (NEO)، پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (KSWBQ) و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ (GHQ) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از رگرسیون چندگانه گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری، گشودگی و مسئولیت پذیری با سلامت روان افراد بهبود یافته از بیماری کرونا ارتباط منفی و معنی داری دارند ( 01/0> P ). همچنین، ویژگی های شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری، گشودگی و مسئولیت پذیری با سلامت اجتماعی افراد بهبود یافته از بیماری کرونا ارتباط مثبت و معنی داری دارند ( 01/0> P ). دیگر نتایج نشان داد که برون گرایی، روان رنجورخویی و گشودگی 9/31 درصد از سلامت روان افراد بهبود یافته از بیماری کرونا را پیش بینی می کنند ( 01/0> P ) و مقیاس گشودگی، توافق، برون گرایی و مسئولیت پذیری 3/39 درصد از سلامت اجتماعی افراد بهبود یافته از بیماری کرونا را پیش بینی می کنند ( 01/0> P ). به طور کلی نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت ویژگی های شخصیتی بر پیش بینی سلامت روانی و اجتماعی بیماران بهبود یافته از کرونا تاکید دارد.
اثربخشی آموزش گروهی پذیرش و تعهد بر فرسودگی و انگیزش شغلی کارکنان سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل شغلی از موضوع های مهم و بنیادین امروزه جوام ع هس تند. گس ترش شهرنش ینی، توسعه ص نعت، جه انی ش دن، رقابت اقتصادی و عواملی مانند آنها ش غل را به یک مسأله اساسی در زندگی انسان امروزی تبدیل کرده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فرسودگی و انگیزش شغلی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان مرد و زن شاغل در سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران در سال 1400- 1399 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای 60 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 30 شرکت کننده) قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و همکاران (MBI) (1981) و انگیزش شغلی هاکمن الدهام (MPS) (1975) بود. مداخله آموزش پذیرش و تعهد طی 9 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یکبار انجام شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد آموزش پذیرش و تعهد بر فرسودگی و انگیزش تحصیلی موثر است (05/0>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش فرسودگی و افزایش انگیزش شغلی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی موثر است.
رابطه والدگری مستبدانه و اختلال سلوک با میانجی گری عزت نفس در نوجوانان پسر مقیم کانون اصلاح و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه والدگری مستبدانه و اختلال سلوک با میانجی گری عزت نفس در نوجوانان پسر مقیم کانون اصلاح و تربیت انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل تما می نوجوانان پسر کانون های اصلاح و تربیت استان های کرمان، یزد و هرمزگان و یکی از والدین آن ها در سال 1400 بودند، در این پژوهش 180 نمونه به روش در دسترس مشارکت داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (SDQ) (گودمن، 1997)، پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (BPSQ) (بامریند، 1971) و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت (CSEI) (کوپراسمیت، 1967) انجام شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر بود. نتایج بوت استرپ نشان داد که اثرات مستقیم والدگری مستبدانه بر عزت نفس (216/0-=β)، والدگری مستبدانه بر اختلال سلوک (424/0=β)، عزت نفس بر اختلال سلوک (747/0-=β) معنادار است (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم والدگری مستبدانه با میانجی گری عزت نفس بر اختلال سلوک (161/0=β) نیز معنادار است و نقش میانجی جزئی دارد (05/0>P). نتایج دیگر نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. والدگری مستبدانه یک عامل منفی بر عزت نفس نوجوانان است که می تواند نقش موثری بر مشکلات سلوک نوجوانان داشته باشد، بنابراین جهت پیشیگیری از مشکلات سلوک در نوجوانان می بایست به بهبود مهارت های فرزندپروری والدین توجه شود.
مقایسه اثربخشی آموزش والدین با رویکرد رفتاری بارکلی و رویکرد آدلری-درایکورس بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلالات دفعی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی کودکان شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش والدین با رویکرد رفتاری بارکلی و رویکرد آدلری-درایکورس بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلالات دفعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلالات دفعی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی کودکان شهر گرگان در سال 1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش 10 نفری قرار گرفتند. در گروه اول آزمایشی مادران آموزش به روش رفتاری بارکلی و گروه دوم آزمایشی مادران آموزش به روش آدلری –درایکورس را در 12 جلسه 90 دقیقه ای دوبار در هفته دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون (1983) (MESSY) فرم والد بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS 22 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین نمرات اختلافی پیش آزمون- پس آزمون در گروه های مداخله آموزش والدین با رویکرد رفتاری بارکلی و رویکرد آدلری-درایکورس با گروه گواه همه خردهمؤلفه های مهارت اجتماعی جز مؤلفه برتری طلبی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). همچنین بین آموزش والدین با رویکرد بارکلی و آموزش والدین با رویکرد آدلری-درایکورس برای خرده مؤلفه های مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P<). براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت آموزش والدین با رویکرد بارکلی و رویکرد آدلری-درایکورس باعث بهبود همه خرده مؤلفه های مهارت اجتماعی جز خرده مؤلفه برتری طلبی در کودکان مبتلا به اختلالات دفعی شده اند و هر دو روش درمانی اثربخشی یکسانی بر بهبود مهارت های اجتماعی داشته اند.
پیش بینی پایستگی تحصیلی بر اساس انعطاف پذیری شناختی وخودپنداره تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پایستگی تحصیلی براساس انعطاف پذیری شناختی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه ۲ شهر تبریز در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 446 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار های گردآوری داده ها شامل پرسش نامه پایستگی تحصیلی (ABS، مارتین و مارش، 2008) و پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی (CFI، دنیس و وندروال، 2010) و پرسش نامه خودپنداره تحصیلی (ASC، یی سن چن، 2004) بود. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه (گام به گام) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین انعطاف پذیری شناختی، جایگزین ها، کنترل، خودپنداره تحصیلی و مولفه های آن با پایستگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (001/۰P ‹). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خودپنداره تحصیلی، انعطاف پذیری شناختی و جایگزین هایی برای رفتار انسانی 29% از واریانس مربوط به پایستگی تحصیلی را پیش بینی می کنند. نتایج نشان می دهد هر چقدر دانش آموزان انعطاف پذیری شناختی بیشتر و خودپنداره تحصیلی مثبتی داشته باشند، پایستگی تحصیلی بیشتری خواهند داشت.
رابطه استرس انتظارات تحصیلی و رفتارهای خودشکن تحصیلی: نقش میانجی عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس انتظارات تحصیلی و رفتارهای خودشکن تحصیلی با توجه به نقش میانجی عدم تحمل بلاتکلیفی است. پژوهش بنیادین و از نوع توصیفی _همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان قم بودند که در سال تحصیلی 400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 420 نفر از دانشجویان بودند که به شیوه دردسترس و از طریق شبکه های اجتماعی واتساپ، اینستاگرام، ایمیل، سروش و آی گپ با توجه به شرایط پاندمی کووید 19 در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون و همکاران (1994)، پرسشنامه استرس ناشی از انتظارات تحصیلی (AESI) آنگ و هوان (2006)، مقیاس رفتار و شناخت خودشکن (SDBCs) کانیگهام (2007) بود. درنهایت از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار 25 spss و 3smart pls برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که شاخص های مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار هستند. مسیر استرس انتظارات تحصیلی به رفتارهای خودشکن تحصیلی (000/0P = , 499/0 = β )، استرس انتظارات تحصیلی به عدم تحمل بلاتکلیفی (000/0P = , 546/0 = β) و عدم تحمل بلاتکلیفی به رفتار خودشکن تحصیلی (000/0P = , 488/0 = β) گزارش می شود. یافته پژوهش نشان می دهد استرس انتظارات تحصیلی به واسطه عدم تحمل بلاتکلیفی در رفتارهای خودشکن تحصیلی نقش دارد.
تحلیل ادراک دانش آموزان مقطع متوسطه از عوامل مؤثر بر افت تحصیلی در شرایط همه گیری، کرونا: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط همه گیری کرونا، بر ابعاد مختلف زندگی دانش آموزان اثر گذاشته است و سبب تعطیلی مدارس و تغییر آموزش به سبک غیر حضوری شده است و تاثیراتی در حیطه آموزش داشته است که یکی از مهم ترین آن، افت تحصیلی می باشد. برای بررسی عوامل موثر بر افت تحصیلی در شرایط بیماری کرونا، نیاز به تحقیقات عمیق و گسترده ای می باشد، لذا هدف این پژوهش بررسی دیدگاه های دانش آموزان مقطع متوسطه که به طور کمی یا کیفی در دوران کرونا نسبت به قبل دچار افت تحصیلی شده اند می باشد. روش این مطالعه کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بوده است و با استفاده از نمونه گیری هدفمند ملاک محور انجام شده است و به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است پس از ۱۰ مصاحبه با دانش آموزان پایه هشتم تا یازدهم شهر مشهد در سال ۱۴۰۰، اشباع نتایج حاصل شد. تحلیل عمیق دیدگاه های دانش آموزان نشان داد عوامل مختلفی بر افت تحصیلی آن ها در دوران همه گیری بیماری اثرگذار بوده است که در سه محور فردی، محیطی و آموزشی می باشد، که محور فردی شامل: حواس پرتی، عصبی بودن، افسردگی، استرس (مسائل روانی) و کاهش کیفیت یادگیری، انگیزه، تقلب، کم خوانی، کم آوردن زمان (یادگیری) و بازیگوشی، بازی الکترونیکی، اطلاعات مضر، فضای مجازی (تلفن همراه) و محور محیطی شامل: مدرسه، تفریح (محیط های نشاط آور) و برخورد خانواده، دوستان و همکلاسی ها (نزدیکان) و محور آموزشی شامل مشکلات اینترنت، مشکلات نرم افزار آموزشی (بستر آموزشی)، کیفیت پایین تدریس، تغییر ساعت کلاس، بی نظمی معلم و عدم پاسخگویی معلم، بدرفتاری معلم (معلم) می باشد. لذا توصیه می شود متولیان آموزش در جهت ارتقا کیفیت آموزش مجازی، ارتقا نحوه تدریس مجازی معلمان، مراقبت از سلامت روان معلمان و دانش آموزان و افزایش مهارت های دانش آموزان برای سازگاری بیشتر با این شرایط بکوشند.
مدل ساختاری اضطراب بیماری کووید- 19 بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری اضطراب بیماری کووید 19 بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه 322 نفر تعین شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS، علیپور و همکاران، 1398)، استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران، 1983)، حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1998) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای آماری spss 27 و AMOS 24 انجام شد. نتایج نشان داد مدل کلی پژوهش با داده های تجربی برازش دارد. علاوه بر این بین استرس ادراک شده با اضطراب بیماری کووید 19 ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد (001/0=p ،60/0=β). و بین استرس ادراک شده و حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه منفی و معناداری وجود دارد (001/0= p ،72/0-=β). اما نقش میانجی حمایت اجتماعی بین استرس ادراک شده با اضطراب بیماری تایید نشد (05/0<p). نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش استرس ادراک شده و برخورداری از حمایت اجتماعی ادراک شده نقش موثری را در کاهش اضطراب بیماری کرونا ایفا می کند.
نقش واسطه ای راهبردهای حل مسئله در رابطه بین باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری در دوران کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای حل مسئله در رابطه بین باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری در دوران کووید-19 انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر از مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های علامه طباطبائی و خوارزمی در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت آنلاین و در دسترس 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری (CD-RISC، کانر و دیویدسون، 2003)، پرسشنامه راهبردهای حل مسئله (PSSQ، کاسیدی و لانگ، 1996)، پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ، ولز و کارت رایت-هاتون، 2004) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که باورهای فراشناختی به صورت غیر مستقیم و از طریق راهبرد حل مسئله سازنده توانست تاب آوری را پیش بینی کند (۰01/۰p‹). همچنین راهبرد تنظیم شناختی هیجانی سازش یافته هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم و از طریق راهبرد حل مسئله سازنده، تاب آوری را پیش بینی کرد (۰01/۰p‹). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که راهبرد حل مسئله سازنده نقش کلیدی در تاب آوری دانشجویان دارد و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقای تاب آوری ضروری است.
مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنطیم شناختی هیجان در افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی، سوء مصرف مواد و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی، سوء مصرف مواد و افراد سالم انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بود. بخشی از جامعه آماری این پژوهش را تمام زنان دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی و سوء مصرف مواد شهر قم و و بخشِ دیگری را زنان سالم این شهر در سال 1399 تشکیل دادند. با روش نمونه گیری هدفمند، 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. مقیاس های بکار رفته در پژوهش شامل مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ-IV) اسپیتزر و همکاران (2006)، اضطراب اجتماعی (SPIN) کانر و همکاران (2000)، ناگویی هیجانی تورنتو (TAS) بگبی و همکاران (1994) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2001) بودند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) نشان داد که بین ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی و سوء مصرف مواد با افراد سالم، تفاوت وجود داشت (01/0>P). اما بین ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی با افراد مبتلا به سوء مصرف مواد تفاوت معنادار نبود (05/0<P). در مجموع افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی و سوء مصرف مواد نسبت به افراد سالم، نمرات بالاتری را در ناگویی هیجانی و راهبرد تنظیم هیجان منفی و نمرات پایین تری را در راهبرد تنظیم هیجان مثبت کسب می کنند.
اثربخشی آموزش فرزندپروری به والدین بر کاهش مشکلات اجتماعی و کمبود توجه نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی فرزند پروری بر کاهش مشکلات اجتماعی و کمبود توجه نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری در شهر اهواز در سال 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 34 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه (آزمایش 17 نفر و گروه گواه 17 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای هر هفته دو جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده فرزند پروری قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه مشکلات رفتاری نوجوان CBCL(2001)، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بسته آموزشی تدوین شده تأثیر معناداری بر نمره مشکلات اجتماعی (01/0>P، 240/17=F) داشته، ولی این تغییر بر کمبود توجه نوجوانان (05/0<p،923/2 =F) معنی دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان بیان نمود؛ بسته تدوین شده فرزند پروری می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر به منظور توانمندسازی والدین در حل مشکلات اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری مورداستفاده قرار گیرد.