مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
گشتالت درمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رویکرد گشتالت درمانی و درمان شناختی – رفتاری بر میزان ابراز وجود در دانش آموزان پسر دوره راهنمایی شهرستان شهریار بوده است. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. از میان مدارس پسرانه دوره راهنمایی تحصیلی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1390 از طریق نمونه گیری خوشه ای دو مدرسه انتخاب و با اجرای پرسشنامه ابراز وجود گمبریل و ریجی 30 نفر که نمره پایینی در این آزمون گرفتند، به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گشتالت درمانی به مدت 8 جلسه در مورد گروه اول اجرا شد و سپس در مورد گروه دوم 8 جلسه درمان شناختی- رفتاری اجرا گردید. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شدند. تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. آزمون تعقیبی LSD نشان داد که بین گروه کنترل و گشتالت درمانی و نیز بین گروه درمان شناختی- رفتاری و کنترل تفاوت معنادار است.(01/0 p≤ )، اما تفاوت بین گشتالت درمانی و درمان شناختی- رفتاری معنادار نیست. یافته ها نشان داد که گشتالت درمانی و درمان شناختی- رفتاری میزان ابراز وجود را افزایش می دهد.
اثر گشتالت درمانی بر اضطراب فراگیر و اضطراب امتحان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثر گشتالت درمانی بر اضطراب فراگیر و اضطراب امتحان در دانشجویان اجرا گردید. این پژوهش در روش تحقیق بالینی و بر پایه طرح چند خط پایه ای به مطالعه فرایند درمان پنج مورد پرداخت. لذا از جامعه آماری کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه محقق اردبیلی پنج مورد دانشجوی مراجعه کننده دارای معیارهای اضطراب فراگیر و اضطراب امتحان (بر اساس5- DSM)، مورد مطالعه قرار گرفتند و طی مراحل سه گانه پیش آزمون(خط پایه)، پس آزمون و پیگیری، ارزیابی گردیدند. سه هفته اول به عنوان خط پایه در نظر گرفته شد، پس از 12 هفته گشتالت درمانی (هر هفته یک جلسه 1.5 ساعت)، پس آزمون اجرا گردید و سه هفته بعد سنجش پی گیری به اجرا درآمد. داده ها در منحنی چند خط پایه تحلیل گردید و یافته ها کاهش نمرات اضطراب امتحان و اضطراب فراگیر در چهار نفر از پنج دانشجوی تحت درمان را نشان داد. بر این اساس نتایج بیانگر اثربخشی گشتالت درمانی بر کاهش اضطراب فراگیر و بهبود اضطراب امتحان در دانشجویان است. داده ها در منحنی چند خط پایه تحلیل گردید و یافته ها کاهش نمرات اضطراب امتحان و اضطراب فراگیر در چهار نفر از پنج دانشجوی تحت درمان را نشان داد. بر این اساس نتایج بیانگر اثربخشی گشتالت درمانی بر کاهش اضطراب فراگیر و بهبود اضطراب امتحان در دانشجویان است. واژگان کلیدی: گشتالت درمانی، اضطراب فراگیر، اضطراب امتحان
مقایسه اثر بخشی گشتالت درمانی و موسیقی درمانی بر اضطراب امتحان و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی گشتالت درمانی و موسیقی درمانی بر اضطراب امتحان و بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم می باشد. روش پژوهش، روش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر شیراز می باشد. نمونه آماری شامل دو گروه آموزش (هرکدام 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفره) که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و دو گروه آزمایش، گشتالت درمانی و موسیقی درمانی را دریافت کردند. ابزار تحقیق شامل مقیاس اضطراب امتحان فریدمن و مقیاس بهزیستی تحصیلی سالملا آرو و آپادایا بود. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان دهنده تاثیر معنادار گشتالت درمانی و موسیقی درمانی بر اضطراب امتحان (43/20 <strong><em>F=</em></strong> و000/0 <strong><em>P=</em></strong> ) و بهزیستی تحصیلی(47/38 <strong><em>F=</em></strong> و 000/0 <strong><em>P=</em></strong> ) می باشد. همچنین بین گشتالت درمانی و موسیقی درمانی در اضطراب امتحان و بهزیستی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد(05/0><strong><em>P</em></strong>). با توجه به نتایج به دست آمده یعنی اثر بخشی گشتالت درمانی و موسیقی درمانی بر کاهش اضطراب امتحان و بهبود بهزیستی تحصیلی، نقش درمان های فوق در کاهش اضطراب امتحان و بهبود کارکردهای هیجانی دانش آموز در محیط تحصیلی بیش از پیش آشکار می گردد.
درآمدی بر بنیادهای سه گانه ی گشتالت درمانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۰
170 - 186
حوزه های تخصصی:
فردریک پرز توانست با جدایی از روانکاوی، شیوه ای نو برمبنای افزایش آگاهی، باشیدن در اینجا و اکنون، پذیرش مسئولیت خود، اعتماد به فرآیند خودتنظیمی ارگانیسمی برای گذار از حمایت محیطی به خودحمایت گری، بنیاد بگذارد. او و هوادارانش (گشتالت درمانگران کرانه ی غربی) در وهله ی اول رویکرد گشتالت را سَبکی برای زیستن می دانستند و سپس شیوه ای برای روان درمانی اما همسرش لورا پرز (اصلی ترین چهره ی گشتالت درمانی معاصر) و یارانش (کرانه ی شرقی) تلاش می کنند گشتالت درمانی را حتی الامکان در جلسات مشاوره نگاه دارند و آن را مانند سایر شیوه های روان درمانی تحت نظم و انضباط حرفه ای قرار دهند. از سوی دیگر اهمیت و ترجیحی که پرز و لورا ، هرکدام برای ناکامی و ارتباط قائل هستند، متفاوت است. گشتالت درمانی معاصر بر سه ستون پدیدارشناسی هوسرل، نظریه ی میدانی لوین و رویکرد گفتاشنودی بوبر استوار است. در این نگاشته ضمن بیانی از این سه بنیاد و نیز »دیگرانگی» امانوئل لویناس، اصول چهارگانه رویکرد گفتاشنودی گشتالت درمانی معاصر (دیگرانگی، حضور، پذیرش و پای بندی) معرفی می شود.
مروری بر مبانی فلسفی رویکردهای روان درمانی در قیاس با مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
هدف نخست این پژوهش بررسی نقش فلسفه در شکل گیری رویکردهای روان درمانی است. بدین منظور در نگاهی کلی، نسبت میان فلسفه غرب و رویکردهای روان تحلیلگری فروید و پیروانش، رفتاردرمانی و موج دوم آن شامل رفتاردرمانی منطقی هیجانی و شناخت درمانی، گشتالت درمانی و درمان مراجع محوری بررسی شده است. در بخش دوم، پس از ارائه مبانی فلسفی هر یک از رویکردهای ذکرشده، میان مبانی فلسفی به کارگرفته شده در رویکردهای روان درمانی و مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا در سه بخش انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی قیاس صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش در بخش اول نشان می دهد که هر کدام از این رویکردها صاحب ریشه هایی در فلسفه غربی هستند. نتایج حاصل از بخش دوم پژوهش نشان می دهد که در زمینه جایگاه پروردگار درهستی، تعریف حدود علم روان شناسی، حقیقت وجود انسان، اراده انسان، هدف حیات انسان و نقش عالم ماده در حیات انسان تمایزات قابل توجهی بین مبانی فلسفی رویکردهای ذکر شده با مبانی حکمت متعالیه وجود دارد. روش تحقیق در بخش ابتدایی از نوع کتابخانه ای و در بخش دوم تحلیلی قیاسی و از نوع قیاس نظری است.
مطالعه نظریه «لحظه قطعی» هنری کارتیه برسون و تطبیق آن با نظریه «گشتالت درمانی» فردریک پرلز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به بررسی و تحلیل رابطه بین نظریه "لحظه قطعی" هنری کارتیه برسون و نظریه روان شناختی "گشتالت درمانی" می پردازد که توسط فردریک پرلز تدوین شده است. آنها معتقد بودند هر انسانی بر حسب نیازهای درونی خویش و از دیدگاهی فردی، ماهیت هستی را نظاره و ادراک می نماید؛ لذا جهت حصول به فرآیندی رهایی بخش و آفرینشی ناب، لازم است که ساختار ذهنی، کنش های حسی و بالأخص امر دیدن، هم راستای آگاهی، به حیطه کنونی معطوف شود تا فرد در هر لحظه، آماده ثبت آن های بی تکرار باشد و در قبال حوادثی که رخ می دهد، متمرکز و هوشیار بوده و در برابر آنچه به احساس درمی آید، صادق و وفادار بماند. هدف این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته و داده های آن به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده، آن است که با تشریح این دو نظریه، به واکاوی وجوه مشترک "گشتالت درمانی" و "لحظه قطعی" بپردازد. همچنین، دریابد که زمینه های قابل انطباق یک رویکرد مرتبط با سلامت روان و دیدگاه منبعث از زیبایی شناسی بصری، توسط چه مؤلفه هایی قابل شناسایی هستند و کارکرد ارجاعی کدام عناصر ساختاری، بستر تطبیقی این دو نظریه را امکان پذیر می سازد. با توجه به نتایج حاصله، بهبود کیفیات ارتباطی فرد و اعتلای بصری دیدگان، مستلزم هم سویی و وحدت لایه های روانی مستتر در نهاد آدمی و بازیابی سازوکارهای ارگانیزم انسانی در زمان "حال" و لحظه "اکنون" است. به عبارتی، ادراک درست هستی در زمان، غلیان آگاهی وجودی، آمادگی ذهنی، هوشیاری دائمی و صداقت ذاتی، علاوه بر تبیین ماهیت پنهان رویدادها، حقایقی را در باب خاستگاه تفکرات و تمایلات کنشگر آشکار ساخته که نه تنها روان انسان را در نظمی ارگانیک و خودشکوفایی فطری به پالایش و توازن می رسانند، بلکه به واسطه خلاقیتی بی بدیل، کمتر شاهد تقلیدهای کم مایه و تکراری در دنیای هنر خواهیم بود.
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر تنظیم هیجان دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر تنظیم هیجان دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تهران بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران نوجوان دوره اول متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود. 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقه ای مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای مشاوره واقعیت درمانی را دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی و کاریج (2006) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه کنترل در تنظیم هیجان تفاوت معنی دار وجود دارد اما بین رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی در تنظیم هیجان تفاوت معناداری مشاهده نشد (001/0P˃). نتیجه گیری: مشاوره گروهی گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر تنظیم هیجان تاثیر مثبت و معناداری داشته اند. بنابراین مشاوره گروهی گشتالت درمانی روشی و واقعیت درمانی روش های مناسبی برای افزایش تنظیم هیجان دانش آموزان هستند. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که مشاوران مدارس و مراکز روان درمانی از روش های مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی در بهبود تنظیم هیجان استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر سبک های هویت دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
121 - 132
حوزه های تخصصی:
ند هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر سبک های هویت دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. در این پژوهش گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی گشتالت درمانی و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی واقعیت درمانی را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (1989) بود.داده ها به وسیله روش تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی و نرم افزار SPSS نسخه 22، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مشاوره گروهی واقعیت درمانی تاثیر بیشتری نسبت به گشتالت درمانی بر سبک های هویت داشت. واقعیت درمانی با تأکید بر آزادی انسان و رفتار مسئولانه، به ترغیب دانش آموزان به شناسایی ارزش هایشان و تعیین اهداف، اعمال، موانع و در نهایت تعهد به انجام اعمال در راستای دستیابی به هویت تلاش می کند. بنابراین مشاوره گروهی واقعیت درمانی روشی موثر در سبک های هویت دانش آموزان است. (001/0P˃).بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی گشتالت درمانی، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه گواه در سبک های هویت تفاوت معنی دار وجود دارد