این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری روابط ذهن آگاهی، خودتعیین گری، شفقت به خود و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دارای سابقه خودزنی انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه فولادشهر در سال 99-1398 بود. از بین جامعه، نمونه ای به اندازه 91 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های ذهن آگاهی فرایبورگ، شفقت به خود ریس و همکاران، خودتعیین گری ایلاردی، لئون، کسر و رایان و ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور پاسخ دادند. داده ها با معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی بر شفقت به خود و خودتعیین گری تأثیر مستقیم مثبت و بر ناگویی هیجانی تأثیرمستقیم منفی داشت (01/0>p ). خودتعیین گری نیز بر شفقت به خود تأثیر مستقیم مثبت و بر ناگویی هیجانی تأثیر مستقیم منفی داشت (01/0>p ). با این وجود، بررسی روابط غیرمستقیم نشان داد که ذهن آگاهی بطور غیرمستقیم ازطریق افزایش خودتعیین گری منجر به کاهش ناگویی هیجانی و افزایش شفقت به خود در نوجوانان دختر دارای سابقه خودزنی می شود (01/0>p ). بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودتعیین گری در رابطه بین ذهن آگاهی و شفقت خود و همچنین در رابطه بین ذهن آگاهی و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دارای سابقه خودزنی نقش میانجی معنی دار دارد.