بهرام جوکار

بهرام جوکار

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد دانشگاه شیراز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۲ مورد.
۱.

رابطه فرهنگ دانشگاه و گرایش به یادگیری مادام العمر با واسطه خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۲
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ دانشگاه و گرایش به یادگیری مادام العمر با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی بود. طرح پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان سال چهارم دوره کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از بین آن ها 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس های گرایش به یادگیری مادام العمر، فرهنگ دانشگاه و خودکارآمدی تحصیلی بودند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها نشانگر تأثیر مثبت فرهنگ دانشگاه بر خودکارآمدی تحصیلی و نیز خودکارآمدی تحصیلی بر گرایش به یادگیری مادام العمر بود. همچنین، فرهنگ دانشگاه با واسطه خودکارآمدی تحصیلی گرایش به یادگیری مادام العمر را پیش بینی کرد. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، تمرکز بر فرهنگ دانشگاه می تواند به اصلاح الگوهای فکری و ارزیابی شناختی دانشجویان منجر شود، باورهای خودکارآمدی آن ها را بهبود و گرایش به یادگیری مادام العمر را در آن ها افزایش دهد. 
۲.

تأثیر آموزش خودشفقت ورزی بر فرایندهای تصمیم گیری اخلاقی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش خودشفقت ورزی بر فرایندهای تصمیم گیری اخلاقی نوجوانان بود. شرکت کنندگان پژوهش 40 دانش آموز دختر 15 تا  16ساله بودند که از دبیرستان های شهر شیراز انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و به ابزار پژوهش شامل: آزمون سناریوهای آگاهی اخلاقی، آزمون تبیین مباحث، مقیاس اخلاق چندبعدی، بازی خیر عمومی و آزمون خودشفقت ورزی ذهن آگاهانه پاسخ دادند. طرح پژوهش از نوع آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جایگزینی تصادفی بود. به منظور تعیین روایی بسته آموزشی نتایج پیش آزمون و پس آزمون دو گروه، در آزمون خودشفقت ورزی ذهن آگاهانه مورد مقایسه قرار گرفت. با توجه به افزایش نمرات گروه آموزش نسبت به گروه کنترل، روایی بسته آموزشی مورد تایید قرار گرفت.  نتایج تحلیل آماری کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) نشان داد که نمرات گروه آموزش دیده در مقیاس های آگاهی اخلاقی، قضاوت اخلاقی و عمل اخلاقی از مرحله پیش آزمون به پس آزمون نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار داشته است. اما در مقیاس قصد اخلاقی تاثیر معنی دار نداشت. در نتیجه می توان گفت، آموزش خودشفقت ورزی از طریق افزایش حس شفقت نسبت به خود و ارتقای خودشفقت ورزی، فرایندهای شناختی لازم در تصمیم گیری اخلاقی را ارتقا می دهد. 
۳.

بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین محیط حامی خودپیروی و تفکر انتقادی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
زمینه: تفکر انتقادی از سازه های مهم و قابل توجه در سال های اخیر بوده است؛ اما شناسایی متغیرهای پیش بینی کننده آن در قالب یک مدل ساختاری و در محیط آموزشی تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش ذهن آگاهی به عنوان متغیر واسطه ای در رابطه بین محیط حامی خودپیروی و تفکر انتقادی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه این پژوهش شامل همه دانش آموزان متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 بود. از بین جامعه آماری، 525 نفر دانش آموز (301 دختر و 224 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه های محیط یادگیری حامی خودپیروی (آسور و همکاران،2002؛ آسور، 2012)، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) (والاچ و همکاران، 2006) و تفکر انتقادی کالیفرنیا (فاسیون، 2013) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار آماری AMOS و شاخص های برازندگی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است. ضرایب مسیر مستقیم بیانگر این بود که محیط حامی خودپیروی پیش بینی کننده معنی دار ذهن آگاهی (0/001 P<، 0/18 =β) و تفکر انتقادی (0/001 P<، 0/18 =β) بود. همچنین ذهن آگاهی پیش بینی کننده معنی دار تفکر انتقادی (0/001 P<، 0/28 =β) بود. علاوه براین نتایج بیانگر این بود که ذهن آگاهی توانست نقش واسطه ای در رابطه بین محیط حامی خودپیروی با تفکر انتقادی ایفا نماید. نتیجه گیری: ویژگی های بافتی مانند محیط حامی خودپیروی در کنار عوامل درون فردی نظیر ذهن آگاهی، نقش مهمی در تفکر انتقادی دانش آموزان ایفا می کنند و توجه به آنها در برنامه ریزی های آموزشی و تربیتی ضروری است.
۴.

اعتبارسنجی حلقه ی کندوکاو اخلاقی در تربیت اخلاقی دانشجویان و اثرسنجی آن بر میزان رفتارهای جامعه پسند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۳۵
هدف از این پژوهش بررسی اعتبار حلقه ی کند وکاو اخلاقی در تربیت اخلاقی دانشجویان و تاثیر این شیوه آموزشی بر گرایش به رفتارهای جامعه پسند بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشى بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش، دانشجویان دوره کارشناسی همه دانشگاه های شیراز بودند. شرکت کنندگان نهایی پژوهش شامل ۱۴ نفر در گروه آزمایش (حلقه کندوکاو اخلاقی) و ۱۸ نفر در گروه کنترل (کلاس های رسمی درس اخلاق) بودند که به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و رود، پرسش نامه ی همدلی دیویس، پرسش نامه ی چند بعدی رفتار جامعه پسند نیلسون و همکاران و ۴ بعد از پرسش نامه ی تجدید نظر شده ی گرایش های جامعه پسند کارلو و همکاران بود. این پرسش نامه ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل گردیدند. تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد پس از اجراى دوره آموزشى، تفاوت معنی دارى در تفکر انتقادی، تفکر خلاق، تفکر مراقبتی و رفتارهای جامعه پسند در گروه حلقه ی کندوکاو اخلاقی نسبت به گروه کنترل ایجاد شد. نتایج نشان داد که حلقه ی کندو کاو اخلاقی، از اعتبار لازم جهت ارتقاء تفکر انتقادی، تفکر خلاق و تفکر مراقبتی در دانشجویان برخوردار است. همچنین این شیوه ی آموزشی به جهت آن که به همه ی ابعاد وجودی (از جمله بعد شناختی، عاطفی و هیجانی، زیبایی شناسی و رفتار) در تربیت اخلاقی توجه دارد و مبتنی بر فهم و گفتگوی جمعی بنا شده است، بر رفتار جامعه پسند دانشجویان به عنوان شاخصی از رفتار اخلاقی، تاثیر معنی داری دارد. بنابراین حلقه ی کندوکاو اخلاقی از اعتبار کافی برخوردار است و در تربیت اخلاقی دانشجویان نیز اثربخش است.
۵.

رابطه خودارزیابی مرکزی و خودناتوان سازی تحصیلی با واسطه هیجان های تحصیلی: مدل یابی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۳۸۹
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خودارزیابی مرکزی و خودناتوان سازی تحصیلی با واسطه ی هیجان های تحصیلی بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان سال اول مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 99-98 بودند که از بین آن ها 315 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس خودارزیابی مرکزی (جاج و دیگران، 2003)، پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران و دیگران و مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمیر-پلستر بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری نشانگر تأثیر مستقیم خودارزیابی مرکزی بر خودناتوان سازی تحصیلی، خودارزیابی مرکزی بر هیجان های تحصیلی و هیجان های تحصیلی بر خودناتوان سازی تحصیلی   بود و همچنین، خودارزیابی مرکزی با واسطه هیجان های تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی را پیش بینی می کند. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، ارتقاء سطح عزت نفس، خودکارآمدی و منبع کنترل دورنی ، احساس خودارزشی را به همراه دارد و زمینه ساز تجربه بیشتر هیجان های مثبت امید و غرور است که همین امر تمایل به استفاده از راهبرد خودناتوان سازی تحصیلی را کاهش می دهد.
۶.

ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سرمایه روان شناختی تحصیلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۱۴۷
یکی از نیازهای حیاتی دانش آموزان برای ورود به مراحل بعدی زندگی، کسب سرمایه روان شناختی تحصیلی در مدرسه است؛ سرمایه ای که ورود آنان را به اجتماع سازمانی و دانشگاهی تسهیل کند. با توجه به اهمیت سرمایه روان شناختی در حیطه تحصیلی و محیط های آموزشی و نبود یک ابزار روا و پایا برای سنجش آن در دوران دبیرستان، پژوهش حاضر در راستای پر کردن خلأ موجود و به منظور ارائه مستندات مربوط به تعیین روایی و پایایی مقیاس سرمایه روان شناختی تحصیلی انجام گرفت. این مقیاس بر روی دانش آموزان دوره های اول و دوم متوسطه شهرستان منوجان اجرا شد. تعداد 260 نفر به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و به سوالات پرسشنامه پاسخ دادند. برای بررسی روایی و تعیین ساختار عاملی پرسشنامه از تحلیل عامل تأییدی مرتبه اول و دوم استفاده شد. نتایج نشان داد در تحلیل عامل تأییدی هر چهار عامل لحاظ شده بر اساس مبانی نظری مورد تأیید قرار گرفت. روایی ملاکی از طریق محاسبه همبستگی با نمره پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) بررسی شد و رضایت بخش بود. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه بررسی شد و ضریب پایایی کل برابر با 92/0 حاصل شد؛ بنابراین می توان در پژوهش های مربوط به سرمایه روان شناختی تحصیلی از آن بهره برد.
۷.

بررسی مدل علّی شیوه های فرزندپروری، جهت گیری مذهبی و اضطراب مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۳۵۴
هدف این پژوهش، بررسی پیشایندها و پیامدهای جهت گیری مذهبی، در قالب یک مدل علّی بود. روش پژوهش، از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه نظری (دوره دوم) شهر شیراز در سال تحصیلی 93-92 تشکیل می دادند. از این میان، تعداد 215 نفر (111 دختر و 104 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های شیوه های فرزندپروری، جهت گیری مذهبی و اضطراب مرگ استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین اکثر متغیرهای پژوهش حاضر همبستگی معناداری در سطح 01/0<P وجود داشت. در ادامه، نتایج تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطه ای ابعاد جهت گیری مذهبی در رابطه میان شیوه های فرزندپروری و اضطراب مرگ بود. به طورکلی، می توان گفت: جهت گیری مذهبی و شیوه های فرزندپروری دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی اضطراب مرگ می باشند.
۸.

نوستالژی و هویت اخلاقی: یک مدل تسهیل گر

تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۵۴۵
مقدمه: رویکرد نوین فضیلت گرایی اخلاقی، بر خصایص درونی شخص یعنی فضایل و انگیزه ها تمرکز می کند و نقش عواطف را از حیث ادراکی و ترغیبی پررنگ می سازد. هدف: هدف از پژوهش حاضر یافتن راهی برای تسهیل فضایل اخلاقی در هویت فرد از طریق تمرکز بر قابلیت های هیجان نوستالژی بود. مسئله پژوهش حاضر این است که نوستالژی به عنوان یک هیجان نا اخلاقی چه ربطی در اهمیت یافتن فضایل هویت اخلاقی دارد. روش: پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود و ۲۰۱ دانشجو در این تحقیق مشارکت داشت. مشارکت کنندگان به آزمون پژواک رویداد وایدشات و همکاران (۲۰۰۶)، پرسشنامه ی نوستالژی باچو (۱۹۹۵) و پرسشنامه اهمیت خویشتن اخلاقی آکویینو و رید (۲۰۰۲) پاسخ دادند. از نرم افزار SPSS ورژن ۱۹ و Amos ۱۹ و از حسابگر پایایی ترکیبی مطابق با فرمول رایکو (۱۹۹۷) استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد نوستالژی گرایی پیش بینی کننده ی معنادار هر دو بعد درونی سازی و نماد سازی بود. نتیجه گیری: مطابق با نتایج به دست آمده، نوستالژی گرایی پیش بینی کننده ی مثبت برای درونی شدن ارزش های اخلاقی در خودپنداره ی فرد است و هم پیش بینی کننده ی بازنمایی و وانمود اجتماعی خود به عنوان کسی که حامل برخی از ارزش هاست. تجربه ی نوستالژی همراه است با نوعی نظم بخشی هیجانی و اهمیت یافتن دیگری در زندگی شخص. این تجربه احتمالاً از طریق یکپارچه سازی و انسجام بخشی به خود و گشودگی به دیگری، نیرومند شدن هویت اخلاقی را تسهیل می کند.
۹.

تعامل معلم- دانش آموز و خودکارآمدی با سرزندگی تحصیلی: نقش واسطه گری جهت گیری هدف(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۴۸۶
 پژوهش حاضر، بررسی رابطه تعامل معلم- دانش آموز و خودکارآمدی با سرزندگی تحصیلی دانش آموزان و مطالعه نقش واسطه گری جهت گیری هدف در قالب یک مدل علّی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، همه دانش آموزان دوره تحصیلی متوسطه اول شهرستان کازرون بودند. تعداد 516 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391)، مقیاس جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (2001)، پرسشنامه تعامل معلم - دانش آموز وبلز، کریتون، لوی و هوی مایزر (1993) و مقیاس خودکارآمدی موریس (2001) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با روش های آماری توصیفی و روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد از میان ابعاد خودکارآمدی، خودکارآمدی هیجانی و اجتماعی هم به طور مستقیم و هم با واسطه گری جهت گیری هدف از نوع تسلط گرایشی، پیش بین مثبت سرزندگی تحصیلی هستند؛ اما بعد خودکارآمدی تحصیلی فقط با واسطه گری جهت گیری هدف از نوع تسلط گرایشی توانست سرزندگی تحصیلی را پیش بینی نماید. هیچ کدام از ابعاد تعامل معلم- دانش آموز نتوانستند به صورت مستقیم پیش بینی کننده سرزندگی تحصیلی باشند؛ اما بعد کنترل و جهت دهی با واسطه گری جهت گیری هدف از نوع تسلط اجتنابی و بعد عدم اطمینان با واسطه گری جهت گیری هدف تسلط گرایشی پیش بین سرزندگی تحصیلی بودند. ابعاد خودکارآمدی در مقایسه با ابعاد تعامل معلم-دانش آموز نقش مؤثرتری در پیش بینی سرزندگی تحصیلی دانش آموزان داشت. یافته های پژوهش حاضر، علاوه بر تولید دانش نظری، کاربردهای عملی ویژه ای را جهت ارتقای مهارت سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در برداشت. تبیین های تفصیلی پیرامون چگونگی پیوند متغیرها در اصل مقاله آورده شده است.
۱۰.

طراحی بسته آموزشی رشد عزت نفس بهینه مبتنی بر ذهن آگاهی و تاثیر آن برکاهش خشم و نشخوار خشم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۴۲۶
مقدمه: خشم، هیجانی است که به دلیل اثرات اجتماعی آن و نیز نقش آن در بیماری های قلبی عروقی همواره مورد توجه است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بسته آموزشی رشد عزت نفس بهینه بر خشم و نشخوار خشم بود. این بسته آموزشی بر اساس نظریه کرنیس و با استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی طراحی شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، دانشجویان دانشگاه شیراز، شیوه نمونه گیری به صورت هدفمند و شرکت کنندگان شامل 50 نفر از دانشجویانی بود که برای همکاری در پژوهش اعلام آمادگی کرده بودند که به تصادف در دو گروه 25 نفره (گروه کنترل و گروه آزمایشی) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه های نشخوار خشم ARS و سیاهه چندبعدی خشم MAI بودند که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل گردیدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. یافته ها : تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد پس از اجرای بسته آموزشی، تفاوت معناداری در ابعاد نشخوار خشم شامل افکار خشمناک پس از رویداد، افکار انتقام، خاطرات خشم برانگیز و درک علت ها و نیز ابعاد خشم شامل برانگیختگی خشم، موقعیت های خشم برانگیز و خشم درونی شده در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل ایجاد شد.. نتیجه گیری : این بسته آموزشی می تواند با ایجاد آگاهی نسبت به خویشتن، رشد پردازش شناختی بدون سوگیری، شکل دهی رفتار برخاسته از ارزش های فرد و کمک به برقراری رابطه ای اصیل ، فرد را در جهت اصالت خویشتن سوق دهد که پیامد آن دست یابی به عزت نفس ایمن و نهایتاً، کاهش خشم و نشخوار خشم است.
۱۱.

نقش واسطه ای خودناتوان سازی در رابطه بین احساسات شرم و گناه و سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۳۰۶
پژوهش حاضر در قالب یک مدل علی، پیشایندهای سازگاری تحصیلی را بررسی کرد. در این مدل احساسات شرم و گناه به عنوان متغیر برونزا، خودناتوان سازی متغیر واسطه ای و سازگاری تحصیلی متغیر درونزا بودند. شرکت کنندگان پژوهش حاضر 423 دانشجوی (141 مرد و 280 زن) مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های گرایش به شرم و گناه (کوهن و همکاران، 2011)، مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رودوالت، 1982) و مقیاس سازگاری تحصیلی (بیکر و سریاک،1989) پاسخ دادند. به منظور بررسی مدل پژوهش از روش تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos استفاده شد. مدل در دو سطح اندازه گیری و ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های سطح اندازه گیری بیانگر آن بود که ساختار عاملی احساس گناه در فرهنگ ایرانی متفاوت از ساختار مورد نظر سازندگان ابزار است. یافته های روابط ساختاری، نشان داد که احساس گناه هم به طور مستقیم و هم از طریق خودناتوان سازی بیرونی سازگاری تحصیلی، را به شکل مثبت پیش بینی می کند. در خصوص احساس شرم نتایج بیانگر آن بود که این احساس با واسطه خود ناتوان سازی درونی به صورت منفی سازگاری تحصیلی را پیش بینی می کند. در مجموع یافته های پژوهش از یک سو بیانگر تفاوت در نیمرخ پیش بینی هیجانات در ارتباط با خود ناتوان سازی و سازگاری تحصیلی بود و از سوی دیگر بیانگر تفاوت میانجی گری دو نوع راهبرد درونی و بیرونی خود ناتوان سازی در پیش بینی سازگاری تحصیلی بود.
۱۲.

ادراک معلمان از عوامل مؤثر بر ارتباط معلم دانش آموز: تحلیل پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۰۶
ارتباط معلم-دانش آموز، صرفاً کنش و واکنش ساده ای از جانب دو سوی این رابطه نیست، بلکه تبادل کاملی است که در بستری از عوامل مؤثر بر آن شکل می گیرد. این مطالعه با هدف درک عوامل مؤثر بر این رابطه از دیدگاه معلمان انجام شده و در چارچوب روش تحقیق کیفی و طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق این عوامل پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 19 معلم دوره ابتدایی (12 زن، 7 مرد) از دبستان های دولتی شهر شیراز بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. بر مبنای یافته های این مطالعه، دیدگاه معلم درباره رفتارهای کلاسی و خصوصیات دانش آموز، که در ارتباط با او مؤثر است، مسیرهای کلاسی که برای ارتباط با دانش آموز قابل بهره برداری اند، عوامل بیرون از دایره رابطه معلم و دانش آموز، که بر ارتباط آن ها با یکدیگر اثر می گذارد، و ویژگی های خلقی، باورها و انگیزش معلم که در ارتباط او با دانش آموز مؤثرند، به دست آمد. این مؤلفه ها، دریافت ابعاد جامعی از دیدگاه معلم را پیرامون دغدغه پژوهش ممکن ساخت. نتایج این مطالعه، تبیین کننده بسترهای ممکن برای مداخله مثبت در رابطه معلم-دانش آموز است.
۱۳.

بررسی اثربخشی روش آموزش خواندن براساس نظریه یادگیری مغز محور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
هدف: مطالعه حاضر ارائه روش تدریس آموزش خواندن در دبستان، بر اساس نظریه یادگیری مغزمحور و مقایسه اثر بخشی آن با روش رایج کلی کلمه آموزی است. روش: طرح تحقیق، طرح آزمایشی از نوع پس آزمون با گروه کنترل معادل بود. جامعه مورد مطالعه فراگیران پایه ی پیش دبستانی، شهر مشهد بودند. نمونه پژوهش 50 نفر بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند پس از اجرای تست هوش وکسلر ِکودکان و بررسی پرونده بهداشتی آنان جهت اطلاع از سلامت بینایی، شنوایی و تاریخ تولد آن ها، در دو گروه همگن قرار گرفتند. گروه ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل انتساب شدند. سپس روش آموزش مغز محور برای شروع خواندن با استفاده از بسته ی آموزشی محقق ساخته بر روی گروه آزمایش و روش کلی کلمه آموزی (روش رایج) بر روی گروه دیگر به اجرا درآمد. برای جمع آوری اطلاعات، از آزمون تشخیصی خواندن نیلی پور و شیرازی ) (Nilipour& Shirazi, 2011 و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داده است که روش آموزش خواندن بر اساس روش مغز محور نسبت به روش رایج، به طور معنی داری بر بهبود عملکرد خواندن (05/0≥P، 04/74=F)، دقت خواندن (05/0≥p، 19/94=F)، سرعت خواندن (05/0≥p ، 16/17=F) و همچنین در درک مطلب خواندن فراگیران (05/0≥P، 26/11=F) تاثیر داشته است. بنابراین روش آموزش مغز محور می تواند بر بهبود روش های آموزش خواندن در مرحله شروع خواندن تاثیر بیشتری داشته باشد.
۱۴.

اثربخشی رویکرد آموزش مبتنی بر پیوندگرایی در مقایسه با رویکردهای آموزش ارتباطی و دستور - ترجمه بر درگیری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۴۸۴
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد آموزش مبتنی بر پیوندگرایی در مقایسه با رویکردهای دستور - ترجمه و ارتباطی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی بوده است. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح عاملی 3 (روش تدریس)*2 (جنسیت)، با استفاده از اجرای پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر پایه سوم دبیرستان مدارس دولتی شهرستان رامهرمز بوده است که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بوده اند. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر در شش کلاس حضور داشتند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه درگیری تحصیلی ریو (2013) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که رویکرد آموزش پیوندگرایی در مقایسه با دو رویکرد دیگر از اثربخشی بیش تری برخوردار است. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که پیوندگرایی از طریق مدیریت دانش در دسترس، فرصت های کم نظیری را به منظور درگیر کردن فراگیران ایجاد می کند.؛ بنابراین این پژوهش حاضر استفاده از آموزه های نظریه پیوندگرایی را به منظور ارتقاء درگیری تحصیلی زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی پیشنهاد می کند.  
۱۵.

بی صداقتی تحصیلی و باورهای شناخت شناسی: وارسی نقش تعدیل گری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱۹ تعداد دانلود : ۴۴۱
در حوزه روان شناسی اخلاق بررسی  نقش متغیّرهای تسهیل کننده  کنش اخلاقی دارای اهمیت است.  بی صداقتی تحصیلی یکی از مسائل پر بسامد در محیط های تحصیلی و آکادمیک است. در این راستا تعیین نقش متغیرهای شناخت شناسی شخصی یا باورهای معرفت شناسی شخصی، دربرگیرنده تلاشی جدید است برای شناخت متغیرهای مؤثر در رفتار اخلاقی در یک بافت تحصیلی است. در مطالعه حاضر نقش باورهای معرفت شناسی برای پیش بینی بی صداقتی تحصیلی، به عنوان شاخصی از کنش اخلاقی، با در نظرگرفتن نقش جنسیت به عنوان متغیر تعدیل گر مورد آزمون قرار گرفت. مشارکت کنندگان 370 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شیراز بودند (276 دختر و94 پسر) که مقیاس باورهای شناخت شناسی شراو، بندیکسن و دانکل و مقیاس بی صداقتی تحصیلی خامسان و امیری را تکمیل نمودند. نتایج مدل باورهای شناخت شناسی برای پیش بینی ابعاد بی صداقتی تحصیلی بیانگر روابط معناداری میان باورهای شناخت شناسی و ابعاد بی صداقتی تحصیلی بود. همچنین نقش تعدیلی جنسیت در مدل مورد تایید قرار گرفت. در مجموع یافته های پژوهش حاضر نقش باورهای شناخت شناسی در بی صداقتی تحصیلی را با در نظر گرفتن نقش تعدیلی متغیر جنسیت تایید نمود و از این نظر نقش طرحواره جنسیتی در بی صداقتی تحصیلی مورد تاکید قرار گرفت. محدودیت ها و دلالت های پژوهش مورد بحث قرار گرفت و کاربردهای پژوهش برای خانواده، معلمان، اساتید و فعالیت های مشاوره ای توضیح داده شد.
۱۶.

ساخت و اعتباریابی مقیاس فراحافظه برای نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۳۸۹
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی مقیاس فراحافظه نوجوانان در بافت تحصیلی بود. این پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است که در مرحله کیفی با استفاده از روش همسوسازی داده های چندگانه مشتمل بر چهارضلع الف) جمع آوری اطلاعات مبانی نظری و اصول زیربنایی مربوط به فراحافظه بر اساس چارچوب نظری نلسون و نارنز، ب) پژوهش های انجام شده در حوزه فراحافظه و یادگیری، ج) ارائه تکلیف حافظه محور و مصاحبه فراحافظه مبنا بر روی دانش آموزان (33 نفر) و تحلیل آن (ملاک و نشانگر ها) و د) بهره گیری از نظرهای متخصصان حوزه شناختی و تربیتی چارچوب نظری اولیه، و سرانجام بر آن اساس مقیاس فراحافظه تدوین و اعتباریابی شد. سپس در مرحله کمی، با استفاده از نمونه 289 نفری (170= دختر و 116=پسر در رده ی سنی 18-12 سال) روایی و پایایی مقیاس، با به کارگیری روش های آماری تحلیل عامل اکتشافی و آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 19 گویه در قالب 4 عامل: قضاوت های مربوط به یادگیری، قضاوت های خود اطمینان بخش، قضاوت های حس دانستن و قضاوت های آسان بودن یادگیری مقیاس فراحافظه را تشکیل می دهند. ضریب آلفای کرونباخ برای هر عامل محاسبه و ضریب پایایی کل مقیاس برابر با 71/0 محاسبه شد. یافته های پژوهش معرفی ابزاری جهت سنجش فراحافظه گروه سنی نوجوان در بافت تحصیلی است که ابزاری سودمند برای سنجش فراحافظه و به کارگیری در پژوهش های شناختی و یادگیری است.
۱۷.

تبیین علّی مشغولیت تحصیلی بر اساس شناخت اجتماعی: نقش واسطه ای هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۳۷۱
هدف از این پژوهش تبیین علّی مشغولیت تحصیلی بر اساس شناخت اجتماعی، با توجه به نقش واسطه ای هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. 566 نفر (278 مرد، 288 زن) از دانشجویان دانشگاه شیراز با روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه شناخت اجتماعی (نجاتی، کمری و جعفری، زیر چاپ)، مقیاس امید به تحصیل (خرمائی و کمری، 1396)، مقیاس تحسین (شیندلر و دیگران، 2013) و سیاهه مشغولیت تحصیلی (سالملا-آرو و آپادایا، 2012)  پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و نتایج نشان داد که شناخت اجتماعی بر امید به تحصیل (46/0=β)، تحسین (37/0=β) و مشغولیت تحصیلی (49/0=β) و هیجان امید به تحصیل بر مشغولیت تحصیلی (24/0=β) اثر مستقیم دارد. از طرف دیگر، شناخت اجتماعی با واسطه گری هیجان مثبت تحصیلی (امید به تحصیل) بر مشغولیت تحصیلی اثر غیرمستقیم دارد (11/0=β). به طورکلی نتایج نشان داد که هیجان مثبت تحصیلی (امید به تحصیل) در رابطه بین شناخت اجتماعی و مشغولیت تحصیلی نقش واسطه ای دارد. نتایج این پژوهشاز آموزه های نظریه کنترل ارزش هیجان پیشرفت در دانشجویان ایرانی به طور تجربی حمایت می کند.
۱۸.

بررسی مفهوم و مدلول شرم: مقایسه ی برخی از مهمترین دیدگاه های روان شناختی با یک دیدگاه الهیاتی-اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴۴ تعداد دانلود : ۴۶۲
مفهوم سازی شرم یکی از مباحث چالش برانگیز در تحقیقات روان شناختی است. چالش مفهوم پردازی شرم در فرهنگ های شرقی و به طور خاص در فرهنگ ایرانی-اسلامی موجبات ابهام قابل توجهی را هم برای اندیشمندان حوزه ی دین و هم برای روان شناسان به وجود آورده است. پژوهش حاضراز طریق بررسی مفهوم سازی و شواهد پژوهشی مربوطه در رویکرد شناختی و روان تحلیلی از میان رویکردهای روان شناختی در زمینه ی شرم و مقایسه ی آن با دیدگاه "فضیلت شرم" عبدالکریم سروش به عنوان یک دیدگاه وجودی-الهیاتی-اخلاقی به فهم این تفاوت و روشن ساختن آن برای محققان دین پژوهی و روان شناسانکمک می کند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و منابع مورد بررسی مقالات و کتاب های روان شناسی و مجموعه سخنرانی های عبدالکریم سروش در حوزه شرم بود. همچنین برای صورتبندی دیدگاه سروش در موردمعرفت شناسی اخلاق، کتاب اخلاق خدایان ایشان مدّ نظر قرار گرفت. نتایج بیانگر آن است که در این زمینه ما تنها با یک اختلاف اصطلاح شناختی روبه رو نیستیم، بلکه با دو پارادایم متفاوت که ملزومات فلسفی-روان شناختی خاص خود را دارند مواجه هستیم. مفروضات مورد اختلاف در مواردی همچون سنخ طرح مسیله، فطری نگری هیجان شرم، توجه به سویه های وجودشناختی شرم، واقع نمون بودن شرم، توجه به اخلاق فضیلت گرایانه در شرم و روش شناسی بررسی مفهوم و کارکرد شرم نشان داده شد. همچنین ملزومات فلسفی و روان شناختی گفته شده هر یک به طور جداگانه مورد بحث قرار گرفت. کلمات کلیدی: مفهوم سازی شرم،رویکردهای روان شناختی، روان شناسی اخلاق، تفاوت های پارادایمی
۱۹.

رابطه افتراقی دلبستگی به والدین و همسالان در پیش بینی تجربه هیجان های شرم و گناه در نوجوانان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۲۳۵
احساسات شرم و گناه از مهم ترین هیجانات اخلاقی بوده و نقش مهمی در تنظیم رفتارهای اجتماعی و اخلاقی دارند؛ ازاین رو شناسایی عوامل پیش آیند این هیجانات ضروری می نماید. بدین منظور، پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی به بررسی رابطه مؤلفه های دلبستگی و هیجانات شرم و گناه پرداخته است. در همین راستا، دلبستگی به والدین و همسالان، به عنوان متغیر مستقل و احساس شرم و گناه، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. شرکت کنندگان پژوهش شامل 398 نفر (218 دختر و 180 پسر) از دانش آموزان سال چهارم متوسطه شهر شیراز بودند، که به روش خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ و مقیاس آمادگی احساس شرم و گناه کوهن و همکاران استفاده شد. روایی ابزارها به روش تحلیل عامل و پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. روایی و پایایی آزمون ها قابل قبول بود. نتایج پژوهش آشکار ساخت که مؤلفه های دلبستگی (والدین و همسالان) احساس شرم را به صورت منفی و احساس گناه را به صورت مثبت پیش بینی کردند. علاوه بر این، نتایج مقایسه دیاگرام دختران و پسران مؤید نقش تعدیل کنندگی جنسیت بود. نتایج روشن ساخت که در گروه دختران برخلاف یافته های مدل کلی، دلبستگی به همسالان پیش بین مثبت احساس شرم است. درمجموع، یافته ها شواهد مطلوبی در جهت تأیید نقش ارتباطات عاطفی در شکل گیری هیجانات اخلاقی اجتماعی در فرزندان فراهم کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان