زهره لطیفی

زهره لطیفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۴ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش خودشفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: دیابت شایع ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی با عوارض مخرب است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش خود شفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود . روش: این  پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی  دو گروهی (آزمایشی و گواه) سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) بوده و جامعه آماری آن شامل زنان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز بهداشت اصفهان بود.30 نفر داوطلب مبتنی بر ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه های بهزیستی هیجانی از کییز و ماگیارمو (2003)  و پرسشنامه سرسختی روانشناختی کیامرثی (1377) را در سه مرحله به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. همچنین قند خون آنان  توسط پزشک متخصص در سه مرحله اندازه گیری و ثبت شد. سپس مداخله آموزش خودشفابخشی به مدت 14 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایشی اجرا  و گروه کنترل در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS  نسخه ۲۴  استفاده شد. یافته ها: آموزش خود شفابخشی توانست بهزیستی روانشناختی، بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی گروه شرکت کننده در آموزش خودشفابخشی را به طور معناداری افزایش دهد (01/0>p). ولی بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روند بیماری دیابت تاثیرمعناداری دیده نشد . نتیجه گیری: می توان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبت نگر جهت افزایش بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی  بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به کار برد.
۲.

اثربخشی رویکرد خودشفابخشی بر تحریف های شناختی و بخشودگی بین فردی زنان دچار پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد خودشفابخشی بر تحریف های شناختی و بخشودگی بین فردی زنان دچار پریشانی روانشناختی انجام شد. روش : این پژوهش، یک مطالعه ی نیمه آزمایشی با دو گروه (آزمایش و گواه) در دو مرحله ی (پیش آزمون و پس آزمون) بود که بر روی زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش وپرورش ناحیه دو شهراصفهان در نیمسال دوم سال 1399 انجام شد.60 نفر دچار پریشانی روانشناختی تشخیص داده شده و بدین منظور 40 نفر واجد شرایط شرکت در پژوهش با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایابی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های پریشانی روانشناختی (کسلر، ۲۰۰۲)، تحریف های شناختی (حمام چی و بویوک، 2004) و بخشودگی بین فردی (احتشام زاده، ۱۳۸۹) بود. گروه آزمایش ۱۴ جلسه 90 دقیقه ای آموزش خودشفابخشی را دریافت و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج این مطالعه، نشان داد که رویکرد خودشفابخشی بر تحریف های شناختی و بخشودگی زنان دچار پریشانی روانشناختی، اثربخشی معناداری داشت (001/0>p). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی خودشفابخشی در ارتقای سلامت روان زنان دچار پریشانی روانشناختی و افزایش بخشودگی در کنار کاهش تحریف های شناختی، توجه به این نوع اموزش به خانواده ها پیشنهاد می شود.
۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۳۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک، انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مردان وابسته به مواد در حال ترک در سال 1399 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. مداخله درمانی بر اساس پروتکل لطیفی، مروی و لوید (1397) در ۱۴ جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک، اثربخشی معناداری داشت و این اثربخشی در طول زمان نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر می توان درمان خودشفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید مثبت نگر جهت افزایش خودکارآمدی، کاهش باورهای ناسالم مرتبط با مواد و پیشگیری از بازگشت مجدد افراد وابسته به مواد مخدر در مراکز درمانی مرتبط با ترک مواد مخدر با اثرات نسبتا پایدار برای بهبود مهارت های خودمراقبتی به کاربرد.
۴.

تأثیر آموزش دهی مهارت های فرزندپروری اسلامی بر کیفیت رابطه مادر- کودک، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدیِ والدگریِ مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۱۴
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش دهی مهارت های فرزند پروری اسلامی بر بهبود کیفیت رابطه مادر- کودک، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری در مادران دارای کودکان دبستانی انجام شده و ازنوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. برای به دست آوردن داده ها نَوَد مادر به صورت مجازی و در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه 45نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. درنهایت، با توجه به ریزش آزمودنی ها مطالعه با سی نفر در گروه گواه و سی نفر در گروه آزمایش پایان یافت. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه های رابطه والد- کودک پیانتا (1994)، بهزیستی روان شناختی ریف فرم کوتاه (2002) و خودکارآمدی والدگری دومکا، استرزینگر، جکسون و روزا (1996) بود. یافته های به دست آمده ازطریق تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیره با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد برنامه فرزندپروری اسلامی در تمام زیرمقیاس های پرسشنامه رابطه والد- کودک (وابستگی، تعارض و رابطه مثبت کلی) غیراز حوزه نزدیکی و در تمام زیرمقیاس های بهزیستی روان شناختی (استقلال، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی و پذیرش خود) غیراز حوزه تسلط بر محیط، دارای تأثیر مثبت معنادار است (p<0/001)؛ همچنین درحوزه خودکارآمدی والدگری، تأثیر مثبت معناداری مشاهده می شود (p<0/001). با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش فرزندپروری اسلامی بر بهبود کیفیت رابطه مادر و کودک دبستانی و نیز ارتقای سطح بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری مادران، دارای تأثیر مثبت معنادار است و بنابراین می توان از مداخله فرزندپروری با رویکرد اسلامی برای بهبود کیفیت ارتباط مادران با فرزندان و همچنین ارتقایافتن سطح بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری مادران استفاده کرد.
۵.

اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر نشانه های اضطراب، کمرویی و خودبخشایش گری دانش آموزان دختر مدارس مقطع ابتدایی

تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۶۲
هدف این تحقیق بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر میزان نشانه های اضطراب، کمرویی و خودبخشایشگری دانش آموزان بود. طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری بود. نمونه این تحقیق شامل 40 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم مقطع ابتدایی شهرستان اصفهان، در نیمه دوم سال 1399 بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابتدا روی افراد گروه نمونه پرسشنامه های پیش آزمون شامل مقیاس سنجش اضطراب مارچ و همکاران (1997)، پرسشنامه ی سنجش کمرویی سموعی (1382) و پرسشنامه ی خودبخشایشگری ول و همکاران (2008) اجرا شد، آنگاه افراد گروه نمونه به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایشی و کنترل واگذار شدند و سپس 8 جلسه آموزش گروهی مبتنی بر شفقت برای اعضای گروه آزمایشی اجرا شد در حالی که افراد گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و پس از گذشت یک ماه مرحله پیگیری با استفاده از همان پرسشنامه های پیش آزمون بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان دهنده اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شفقت بر نشانه های اضطراب (01/0>P)، کمرویی (01/0>P) و خودبخشایشگری (01/0>P)، در دانش آموزان دختر بود. یافته های این تحقیق حاکی از این است که یکی از مداخله های موثر بر بهبود وضعیت روانشناختی دانش آموزان دختر و کاهش نشانه های اضطراب و کمرویی و افزایش خودبخشایشگری آنها، آموزش گروهی مبتنی بر شفقت است.
۶.

اثربخشی درمان تلفیقی شناختی رفتاری - ذهن آگاهی بر تعارض زناشویی و اضطراب زنان دارای حسادت بیمارگون(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۵۴
هدف: حسادت بیمارگون نسبت به همسر، یکی از شایع ترین شکایات زوج های مراجعه کننده برای زوج درمانی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان تلفیقی شناختی رفتاری- ذهن آگاهی بر کاهش تعارض زناشویی و اضطراب زنان دارای حسادت بیمارگون انجام گرفت. روش: بدین منظور از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 34 زن دارای حسادت بیمارگون بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان انتخاب شد. روش مداخله شامل 10 جلسه ی گروهی درمان تلفیقی شناختی رفتاری-ذهن آگاهی بود که برای گروه آزمایش اجرا شد. به منظور سنجش متغیرها از پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، ۱۳۷۹) و اضطراب حالت-صفت (اشپیلبرگر و همکاران، 1983) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری با کنترل پیش آزمون انجام گرفت. یافته ها: نتایج کاهش معناداری را در میانگین نمرات گروه آزمایش در هر دو متغیر اضطراب و تعارض زناشویی در مراحل پس آزمون و پیگیری نشان داد، لیکن در نمرات گروه گواه تغییر محسوسی مشاهده نشد. ( 0005 /0 p < ) نتیجه گیری: بنابراین درمان تلفیقی شناختی رفتاری- ذهن آگاهی در کاهش اضطراب و تعارض زناشویی زنان دارای حسادت بیمارگون مؤثر بوده و می تواند مورد استفاده ی متخصصان زوج درمانی و روان درمانگران قرار گیرد.
۷.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و خودشفابخشی بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال پرخوری عصبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۹۴
زمینه و هدف: اختلال پرخوری به عنوان یک اختلال شایع روانشناختی منجر به آشفتگی و مشکلات متعددی برای فرد می شود. یکی از مشکلات در افراد مبتلا به اختلال پرخوری ظرفیت تحمل پریشانی پایین است، که این مسئله باعث افزایش تمایل فرد به پرخوری می گردد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان خودشفابخشی برتحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال پرخوری عصبی انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش کمی و نیمه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به پرخوری عصبی مراجعه کننده به متخصصان و مراکز درمانی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ است که ۴۵ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزار گردآوری دادها پرسش نامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) بود. هر یک از گروه های آزمایش ۱۲ جلسه تحت درمان گروهی شناختی رفتاری میشل و درمان خودشفابخشی مروی و لطیفی قرار گرفتند ولی گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیری و مجذور کای استفاده شد. یافته ها: بر اساس آزمون مجذور کای تفاوت معناداری از لحاظ سن، تحصیلات و مدت بیماری بین سه گروه مشاهده نشد (۰۵/۰<P). نتایج نشان داد که درمان خودشفابخشی در تمامی ابعاد تحمل پریشانی و درمان شناختی رفتاری در تمامی ابعاد بجز بعد تحمل در مقایسه با گروه گواه تفاوت معناداری داشتند (۰۵/۰>P). همچنین درمان خودشفابخشی باعث افزایش بیشتر ابعاد تحمل، جذب و نمره کل تحمل پریشانی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری شده است (۰۵/۰=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان از درمان شناختی رفتاری و خودشفابخشی برای افزایش تحمل پریشانی زنان مبتلا اختلال پرخوری عصبی استفاده کرد. اگر چه به نظر می رسد درمان خودشفابخشی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در این مورد مؤثرتر باشد.
۸.

اثربخشی آموزش خودشفابخشی (کدهای شفابخش) بر حس انسجام در مردان وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر حس انسجام در مردان وابسته به مواد مخدر در سال ۱۳۹۹ بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه مردان وابسته به مواد مخدر شهر اصفهان در سال 1399 بود. از میان آن ها، ۳۰ نفر که تمایل به شرکت در تحقیق را داشتند به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. پرسش نامه حس انسجام برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. گروه آزمایش تحت ۱۴ جلسه (به صورت هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای) آموزش خودشفابخشی قرار گرفتند و پس از اتمام آموزش پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی در افزایش حس انسجام مردان وابسته به مواد تاثیر معناداری داشت. نتیجه گیری: بنابر نتایج تحقیق می توان آموزش خودشفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید مثبت نگرجهت افزایش سلامت روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر در مراکز درمانی مرتبط با ترک مواد مخدر با اثرات نسبتا پایدار برای افزایش مهارت های خود مراقبتی به کاربرد.
۹.

اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب ناشی از تزریق انسولین در کودکان و نوجوانان مبتلابه دیابت نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۷
بیماری دیابت همانند هر بیماری مزمن و ناتوان کننده دیگر، فرد مبتلا مخصوصاً کودکان و نوجوانان را با مشکلاتی مواجه می سازد که درنتیجه آن، تمامی جوانب زندگی روزمره فرد تحت تأثیر قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر اضطراب ناشی از تزریق انسولین در کودکان و نوجوانان مبتلابه دیابت نوع یک بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل و مرحله پیگیری 5/1 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان و نوجوانان 8 تا 13 سال مبتلابه دیابت نوع یک استان اصفهان بود. 25 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (10) و کنترل (15) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفت و گروه کنترل درمان خاصی را طی این دوره ی زمانی دریافت نکرد. پرسشنامه مشاهده ای دیسترس رفتاری الیوت و همکاران (1987) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط مادران کودکان و نوجوانان تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشانگر کاهش اضطراب ناشی از تزریق انسولین در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون بود (001/0>P). همچنین نتایج حاصل از پیگیری نیز حاکی از ماندگاری اثر درمان در طول زمان بود؛ بنابراین درمان شناختی رفتاری به عنوان یک مداخله اثربخش در کاهش اضطراب ناشی از تزریق انسولین در کودکان و نوجوانان مبتلابه دیابت نوع یک محسوب می شود. لذا پیشنهاد می گردد متخصصان غدد و انجمن های دیابت، مداخلات روان شناختی ازجمله روش درمانی شناختی رفتاری را در برنامه مراقبتی کودکان و نوجوانان مبتلابه دیابت بگنجانند.
۱۰.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت بر افزایش تاب آوری و خودکارآمدی بیماران ضایعه نخاعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۲۰۳
زمینه و هدف: آسیب طناب نخاعی به معنای آسیب به بخشی از طناب یا عصب های نخاعی در انتهای کانال نخاعی است که اغلب سبب تغییرات دائمی در توان، حس و سایر عملکردهای بدن در زیر منطقه ی آسیب می شود و وقتی فردی دچار آسیب طناب نخاعی می شود، ممکن است احساس کند که کلیه ی ابعاد زندگی او تحت تأثیر قرار گرفته است و تأثیرات آن را در حیطه های ذهنی، هیجانی و اجتماعی احساس کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی رویکرد درمان پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت بر افزایش تاب آوری و خودکارآمدی در بیماران آسیب نخاعی استان اصفهان بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و با گزینش تصادفی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی بیماران انجمن آسیب نخاعی شهر اصفهان بودند که از این میان ۳۰ بیمار با روش نمونه گیری هدفمند با ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی و برابر به گروه آزمایش یا کنترل تخصیص یافتند. آزمودنی ها به مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) و آزمون خودکارآمدی عمومی شرر، مدوکس، مرکاندانت، پرنتیس-دان، جیکوبز و راجرز (۱۹۸۲) به عنوان پیش آزمون و سپس پس آزمون پاسخ دادند. سپس، گروه آزمایش ۸ جلسه ی ۹۰ دقیقه ای آموزش رویکرد درمان پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت بر اساس راهنمای اسماعیلی و همکاران (۱۳۹۷) را دریافت کردند درحالی که گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و با استفاده از نسخه ی ۲۵ بسته ی آماری برای علوم اجتماعی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که رویکرد درمان پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت بر افزایش تاب آوری و خودکارآمدی در بیماران آسیب نخاعی به طور معناداری مؤثر بوده است (۰۱/۰>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که رویکرد درمان پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت می تواند به عنوان یک گزینه مداخله ای مؤثر برای کمک به بیماران دچار آسیب نخاعی جهت افزایش تاب آوری و باورهای خودکارآمدی آنان مورد استفاده قرار گیرد.
۱۱.

اثربخشی آموزش خودشفابخشی (کدهای شفابخش) بر افسردگی، شدت درد ادراک شده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۰
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراک شده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمه تجربی حاضر با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعه کنندگان به یکی از بیمارستان های شهر اصفهان با سابقه شکایت سردرد مزمن از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش؛ پرسشنامه های افسردگی زونک (1965)، درد مک گیل (1997) و اضطراب درد مک کراکن (1967) بود. داده ها با استفاده از تحلیل آماری اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی در بهبود افسردگی، کاهش شدت درد ادراک شده و کاهش اضطراب مرتبط با درد شرکت کنندگان در آموزش خودشفابخشی در پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش خودشفابخشی با کاهش استرس فیزیولوژیک از طریق درمان خاطرات سلولی مخرب، اصلاح سبک زندگی و آموزش تکنیک های آرام سازی، موجب کاهش سردرد افراد مبتلا شده است؛ بنابراین می توان از این روش به عنوان یک رویکرد جدید با اثرات نسبتاً پایدار برای کاهش سردردهای مزمن در مراکز درمانی و خدمات روان شناختی استفاده نمود.
۱۲.

اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد حافظه (رمز نویسی، حافظه عددی)، سرعت مطالعه و درک مطلب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد حافظه (رمزنویسی، حافظه عددی)، سرعت مطالعه و درک مطلب انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد 40-20 ساله شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1398 بوده اند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 48 نفر از بین این افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (24 نفر) و کنترل (24 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزشی راهبردهای شناختی و فراشناختی طی 20 جلسه ی 2 ساعته به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل آزمون محقق ساخته سرعت مطالعه و درک مطلب، و دو خرده آزمون حافظه عددی (فراخنای ارقام) و رمزنویسی از پرسشنامه استاندارد هوش وکسلر بزرگسالان بود. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین گروه ها در دو زیر مقیاس رمزنویسی و حافظه عددی و متغیرهای سرعت مطالعه و درک مطلب تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت که، آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد رمزنویسی، حافظه عددی، سرعت مطالعه و درک مطالعه افراد دارای اثربخشی قابل توجهی بود؛ لذا می توان از راهبردهای نامبرده جهت افزایش قابلیت حافظه و درک مطالعه افراد در مراکز آموزشی و تحصیلی استفاده کرد.
۱۳.

اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی برکیفیت زندگی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۳۳۷
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی برکیفیت زندگی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم شهر اصفهان بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم بود که به موسسه خیریه دیابت اصفهان مراجعه کرده بودند و ملاک های ورود به مطالعه را دارا بودند. این افراد، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله به شیوه گروهی، طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS ) بود که شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به سئوالات آن پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نمرات افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت معناداری وجود دارد (01/0< P ) و نمرات پس آزمون، در مرحله پیگیری مقیاس ها نیز نسبتا ثابت مانده است. لذا از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مشاوره گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی، نقش مهمی در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم ایفا می کند.
۱۴.

اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی و سردرد همسران معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۱۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی، و سردرد همسران معتادان بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دو گروهی (آزمایش و گواه) سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) می باشد. جامعه آماری عبارت بود از: زنان دارای همسر معتاد به مواد افیونی و صنعتی عضو انجمن خانواده های معتادان شهرستان اصفهان در نیمه اول سال 1398. تعداد 30 نفر داوطلب به صورت دردسترس مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه نمونه به آزمون های سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و سنجش علائم سردرد نجاریان (1374) پاسخ دادند. بسته آموزشی خودشفابخشی لطیفی، مروی و لوید (1397) طی 12 جلسه (به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای) به گروه آزمایش آموزش داده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی و سردرد همسران معتادان اثربخشی داشته است (0/05> p ) و این نتایج طی گذر زمان نیز ثبات داشته اند. نتیجه گیری: می توان روش خودشفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید جهت افزایش سلامت جسمانی و روان شناختی خانواده های معتادین در مراکز درمانی به کار برد.
۱۵.

اثربخشی برنامه بین المللی فرندز بر ارتقاء تاب آوری هیجانی و افزایش آرامش روانی کودکان

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۳۵۸
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه بینالمللی فرندز بر ارتقاء تابآوری هیجانی و افزایش آرامش روانی کودکان 8 تا 11 سال بوده است روش این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون صورت گرفته است. جامعه آماری آن تمام کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی مدارس اصفهان در سال 1392بودند که از بین آنان به صورت نمونهگیری تصادفی هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس اضطراب اسپنس SCAS فرم کودک و فرم والدین (2002) کودکان طیف 7 تا 12 سال بود که قبل از آموزش بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس آموزش برنامه فرندز در 9 جلسه 90 دقیقهای به صورت بازی، هفتهای دو جلسه صرفاً برای گروه آزمایش اجرا گردید و بعد از آن پسآزمون برای هر دوگروه انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها نشان داد که دورهی برنامهدرمانی فرندز بر روی ترس از فضای باز، اضطراب جدایی، ترس از آسیب بدنی، ترس اجتماعی، وسواس فکری-عملی و اضطراب فراگیر در سطح 01/0>P اثربخش بوده است. با توجه به شیوع نسبتا بالای اختلالات اضطرابی در کودکان و جذابیت کارتهای بازی و ورزشی و نیز قابلیت اجرایی برنامه فرندز از سنین کودکی میتوان از این برنامه جهت افزایش آرامش کودکان و کاهش اختلالات اضطرابی برای کودکان استفاده نمود.
۱۶.

بررسی تاثیر آموزش استفاده صحیح و مدیریت زمان والدین از گوشی همراه، رسانه های اجتماعی و فضای مجازی بر الگوی دلبستگی، مشکلات رفتاری کودکان و میزان اعتیاد به اینترنت در والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۴۰۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش استفاده صحیح و مدیریت زمان والدین از گوشی همراه، رسانه های اجتماعی و فضای مجازی بر الگوی دلبستگی، مشکلات رفتاری کودکان و میزان اعتیاد به اینترنت والدین صورت پذیرفت. این تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. بدین منظور که از بین تمام مادران منطقه دو تهران که کودکان آن ها در مهدکودک های این منطقه حضور داشتند با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، 30 خانواده بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (کیمبرلی یانگ)؛ سیاهه مشکلات رفتاری کودک CBCL (آخنباخ)؛ پرسشنامه الگوی دلبستگی Q-SET بود. برای تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق از روش تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمرات دلبستگی، مشکلات رفتاری کودکان و اعتیاد به اینترنت دو گروه آزمایش و گواه، در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. آموزش بر استفاده صحیح و مدیریت زمان والدین از گوشی همراه، رسانه های اجتماعی و فضای مجازی موثر است و موجب بهبود دلبستگی، کاهش مشکلات رفتاری کودکان و کاهش اعتیاد به اینترنت در والدین می شود.
۱۷.

اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعه پنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۹۰
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعه پنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دوگروهی سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. مداخله برای بیماران گروه آزمایش تحت 10 جلسه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس فاجعه پنداری درد سالیوان و همکاران (1995)، پرسش نامه تحمل پریشانیسیمونز و گاهر (2005) و پرسش نامه ی رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996) بود . یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعه پنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا اثر دارد (001/0>p). این اثرات در دوره پیگیری 45 روزه همچنان باقی مانده است . نتیجه گیری: بر اساس نتایج آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت دارای تلویحاتی به منظور بهبود وضعیت روان شناختی بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا است که از آن می توان در راستای بهبود کیفیت زندگی این بیماران بهره برد.
۱۸.

اثربخشی بسته آموزشی، پرورش مهارت های زندگی مبتنی بر مبانی اسلامی با روش فعال بر هوش اخلاقی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۳۰۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی اسلامی به شیوه های نوین و فعال بر هوش اخلاقی نوجوانان دختر مقطع متوسطه انجام گرفته است. طرح پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر نوجوانان دختر مقطع متوسطه دوره اول ناحیه 3 شهر اصفهان بوده است که با استفاده از نمونه گیری دردسترس مبتنی بر ملاک های ورود و خروج تعداد 50 نفر به تصادف انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. در ابتدا هر دو گروه در مرحله پیش آزمون به پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل(2005) پاسخ دادند سپس گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت؛ در حالی که هیچ مداخله ای برای گروه گواه انجام نشد. هر دو گروه مجدداً در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط پرسشنامه مذکور ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل اندازه های تکراری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهارت های زندگی اسلامی به شیوه نوین و فعال نمرات هوش اخلاقی و مؤلفه های آن شامل عمل کردن مبتنی بر اصول، ارزشها و باورها، راستگویی، استقامت و پافشاری برای حق، مسئولیت پذیری برای تصمیمات شخصی، اقرار به اشتباهات، خدمت به دیگران، بخشش اشتباهات خود و دیگران، وفای به عهد و علاقه مند بودن به دیگران را در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش داده است (05/0≥p). می توان بیان نمود که از آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر مبانی اسلامی به شیوه های فعال و نوین می توان در جهت افزایش هوش اخلاقی نوجوانان دختر استفاده نمود.
۱۹.

اثربخشی گروه درمانی متمرکز بر شفقت بر میزان پرخاشگری، خودتنظیمی هیجانی وانگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۳۰۹
هدف اصلی این پژوهش، تعیین اثر بخشی شفقت درمانی گروهی بر میزان پرخاشگری، خودتنظیمی هیجانی و انگیزش تحصیلی بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دو گروهی سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) بود. به منظور اجرای پژوهش از کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم مقطع ابتدایی شهرستان خرم آباد در نیمه اول سال 1397، تعداد 30 نفر که تمایل به شرکت در طرح را داشتند به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند و پرسش نامه های پرخاشگری شهیم (1385)، پرسش نامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و پرسش نامه تنظیم هیجانی کاشدان وهافمن (2010) به منظور اجرای پیش آزمون برای آنان اجرا شد. گروه آزمایش تحت 12 جلسه (به صورت هفته ای سه جلسه 45 دقیقه ای) درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند و یک هفته پس از اتمام مداخله هر دو گروه آزمایش و کنترل مورد پس آزمون واقع شدند. و پس از گذشت یک ماه پیگیری انجام شد. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی متمرکز بر شفقت بر میزان پرخاشگری وخودتنظیمی هیجانی دانش آموزان تأثیر معناداری دارد (01/0>p) و این نتایج طی گذر زمان نیز ثابت مانده اند. اما در متغیر انگیزش تحصیلی تفاوت معناداری بین سنجش های مکرر نبود لیکن اثربخشی مداخله درمانی بر این متغیر تایید نشد. بنابراین می توان این روش درمانی را جهت بهبود رفتارهای پرخاشگرانه و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان به کار برد.
۲۰.

Effects of quality of life therapy on the ability to cope with stressful situations, anxiety and irrational fears in electrical networks workers at risk of death(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۳۰
Objective: The main aim of this research was to investigate the effects of quality of life therapy on increasing the coping ability with stressful situations, reducing anxiety and irrational fears in at risk workers of electricity distribution companies in Isfahan. Method: This research was of semi-experimental with pre-test, post-test and follow-up with the control group. Population were consisted of 250 at risk workers of Isfahan Electricity Distribution Company. Five people were randomly selected from each unit, and a total of 40 people were randomly assigned to the experimental and control groups. The experimental group participated in 90 minutes’ sessions of quality of life improvement training for 8 weeks, held at the New Technology Park of Isfahan Electricity Distribution company. Experimental group was compared with a waiting control group. measurement tools were consisted of Endler and Parker Coping Inventory for Stressful Situations (CISS) and Mental Disorders Symptoms Checklist (SCL-90-R) that were administered on at risk workers in the pre-test, post-test and follow-up phases. Repeated measure analysis of variance was used to analyze the data. Results: Data analysis showed that the intervention sessions had a significant effect on the all scales of coping with stressful situations, anxiety and irrational fears in the experimental group in the post-test and follow-up stages. Conclusion: The results indicate that psychotherapy based on improvement of quality of life was effective on tranquility, mental health and the quality of life of at risk workers in Isfahan electricity distribution company.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان