مهران سلیمانی

مهران سلیمانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت درمانی با رویکرد روان درمانی تکامل نگر بر کاهش علایم افسردگی

کلید واژه ها: فراشناخت درمانی رویکرد رواندرمانی تکامل نگر افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 621 تعداد دانلود : 274
زمینه و هدف: افسردگی سومین علت اصلی از دست دادن سلامت غیرکشنده جهانی در سال 2017 مشخص شده است که بیش از 300 میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت درمانی با رویکرد روان درمانی تکامل نگر برکاهش علایم افسردگی انجام شد. روش پژوهش: روش گرداوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری دوماهه است. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به افسردگی را شامل می گردد. تعداد 45 نفر از زنان مبتلا به افسردگی درمرحله اول براساس روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند و درمرحله بعد از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده در سه گروه فراشناخت درمانی (15 نفر)، تلفیق فراشناخت درمانی با روان درمانی تکامل نگر (15 نفر) و گروه گواه (15نفر) گنجانده شدند و پرسشنامه های افسردگی بک (1961) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمرات افسردگی در دو گروه فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر بود (05/0>p ). نتایج همچنین نشان داد که بین فراشناخت درمانی با گروه گواه در نمرات افسردگی تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه فراشناخت درمانی بود (01/0>p ). بین گروه تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر با گروه گواه در افسردگی تفاوت معنی دار وجود داشت (01/0>p ). در نهایت نتایج نشان داد فراشناخت درمانی در نمرات افسردگی (01/0>p ) و تلفیق فراشناخت با درمان تکامل نگر در نمرات افسردگی (01/0>p ) اثربخش بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت با درمان تکامل نگر در کاهش نشانه های افسردگی اثربخش بود. همچنین تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر نسبت به درمان فراشناختی در کاهش نشانه های افسردگی اثربخشی بیشتری داشت.
۲.

بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی بر کاهش علائم افسردگی و تحمل سطح پریشانی در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراشناخت درمانی علائم افسردگی تحمل پریشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 886 تعداد دانلود : 640
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از اثربخشی مداخله ی درمانی نوین، فراشناخت درمانی و ماندگاری پایدار اثربخشی آن در درمان اختلالات خلقی است. از طرفی مطالعات نوین، نقش میانی سطح تحمل پریشانی را در ابتلاء به انواع اختلالات روانی شایع تأیید می کنند. ازاین رو نیاز به انجام پژوهش های بیشتر و متنوع تری جهت بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی در اختلال شایع افسردگی و بررسی سازه ی تحمل پریشانی دیده می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی برکاهش علائم افسردگی و تحمل سطح پریشانی در بیماران افسرده انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه است. جامعه آماری پژوهش را زنان مراجعه کننده به کلینیک مشاوره پیشگامان امید در شهر ارومیه در تابستان و پاییز 1400 را شامل می شود که با مصاحبه و ارزیابی بالینی مبتلا به افسردگی تشخیص داده شدند. تعداد 30 نفر از زنان مبتلا به افسردگی در مرحله اول براساس روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند و در مرحله بعد از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده در 2 گروه فراشناخت درمانی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گنجانده شدند. پرسشنامه ی بازنگری شده افسردگی بک (1961) و تحمل پریشانی سیموئز و همکاران (2005) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه فراشناخت درمانی با گروه گواه در نمره های افسردگی (01/0 >P) و تحمل پریشانی(01/0 >P) تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه فراشناخت درمانی بوده است. نتیجه گیری: این پژوهش با ارائه نتایج مثبت از اثربخشی فراشناخت درمانی در کاهش علائم افسردگی و افزایش تحمل پریشانی، به پزشکان و متخصصان بهداشت روان مبنی بر چگونگی استفاده از این روش درمانی نوین در برنامه های درمانی کاربرد دارد. این یافته ها می توانند به تصمیم گیری های کلان در حوزه سیاست گذاری بهداشتی و ارتقاء سلامت روانی جامعه کمک کنند. این پژوهش نقطه عطفی مهم در توسعه راهکارهای مؤثر برای مداخله در افسردگی و افزایش تحمل پریشانی داراست که می تواند به بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا و جامعه به طور کلان کمک نماید.
۳.

اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز (tDCS) بر حافظه کاری و سطح خواندن دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: TDCS حافظه کاری سطح خواندن ناتوانی یادگیری خواندن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 122 تعداد دانلود : 924
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز tDCS بر حافظه کاری و سطح خواندن دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن می باشد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی جامعه آماری کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی با ناتوانی یادگیری خواندن شهرستان سیرجان در سال تحصیلی 96-95 بوده که از این تعداد 20 نفر شامل 6 پسر و 14 دختر در پایه تحصیلی اول و دوم بصورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها در دو گروه 10نفره آزمایش و شم، به مدت 10جلسه و هر جلسه به مدت20 دقیقه، الکترود آند بر روی ناحیهDLPFC و الکترود کاتد برروی شانه سمت مخالف قرار گرفت، بمنظور بررسی اثر تحریک الکتریکی، گروه آزمایش در معرض تحریک قرار گرفت . یافته ها: تمامی آزمودنی ها در پیش از اعمال مداخله و پس از مداخله به وسیله آزمون های نرم افزاریback N- و آزمون نارساخوانی نما مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغییره و چند متغییره نشان داد که اعمال tDCS موجب بهبودی حافظه کاری و سطح خواندن دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن می شود. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده حاکی از این است که پروتکل اعمال tDCS سبب افزایش تحریک پذیری قشری شبک ه ای از نواحی مغزی که در کارکردهای اجرایی نقش مهمی ایفا می کنند، می شود و قابلیت های بالقوه ای را در بهبود و توانبخشی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن دارا می باشد.
۴.

نقش سبک های اسنادی و تربیتی در پیش بینی اختلال سلوک با واسطه گری کارکرد اجرائی در دانش آموزان مقطع اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال سلوک سبک های تربیتی سبک های اسنادی کارکرد اجرائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 848 تعداد دانلود : 22
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش سبک های تربیتی و اسنادی در پیش بینی اختلال سلوک با واسطه گری کارکرد اجرائی در دانش آموزان مقطع اول متوسطه بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1400- 1399 بود که از میان آن ها بعد از برآورد حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 400 نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های سیاهه رفتاری کودک آخنباخ نسخه والدین(2007) ، پرسش نامه سبک های فرزند پروری بامریند(1971) و پرسش نامه سبک های اسنادی پترسون و همکاران(1982) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart-PLS3 و SPSS-25 استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی داد ها نشان داد سه مقدار 01/0، 25/0و 36/0 به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF  نشان از برازش مناسب مدل پیشنهادی داشت. همچنین نتایج نشان داد سبک اسنادی مثبت با ضریب تأثیر(202/0-)، سبک تربیتی سهل گیرانه با ضریب تأثیر(338/0)، سبک تربیتی مقتدرانه با ضریب تأثیر(432/0-) و نقص کارکرد اجرائی با ضریب تأثیر (363/0) به صورت مستقیم بر اختلال سلوک تأثیر داشتند. با توجه به تأثیر سبک تربیتی و اسنادی و نقص کارکرد اجرائی در اختلال سلوک، پیشنهاد می شود پژوهش های بیشتری جهت شناسایی بیشتر عوامل مذکور انجام گیرد و کارگاه های آموزشی برای والدین در زمینه اهمیت این موضوع برگزار شود.
۵.

Comparison of the theory of mind, planning and organization, perceived parenting style, and hyperactivity symptoms in 7-12 years old children with employed mothers and housewives in Isfahan

کلید واژه ها: Mind Theory Planning and organization Parenting style Hyperactivity Symptoms

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 200 تعداد دانلود : 266
Objective:   This study aimed to compare the theory of mind (ToM), planning and organization, perceived parenting style, and hyperactivity symptoms in 7-12 years old children with employed mothers and housewives in Isfahan. Methods: The statistical population of the present study included all children in Isfahan in the second half of 2020. 60 subjects were selected by the available sampling method. Data were collected by the Steernman Mind Theory Questionnaire, Coolidge Executive Functions, the Bamrind Parenting Style, and Attention Deficit Hyperactivity Disorder Symptom questionnaire and analyzed by the Manova method. Results: The results showed that there were significant differences between the scores of children with employed mothers and those with housewife mothers in the scales of ToM, planning and organization, parenting style, and hyperactivity symptoms (P < 0.05). It was revealed that differences in terms of parenting styles and relationships between children and parents could explain such differences. Conclusion:  It is suggested addressing the parenting styles and relationships between children and parents to help with the reduction of the rate of hyperactivity symptoms.
۶.

تدوین و آزمون مدل ارتباط بین طرح واره های ناسازگار اولیه با خودبیمارانگاری سایبری با نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 443 تعداد دانلود : 980
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ارتباط بین طرحواره های ناسازگار اولیه با سایبرکندریا با نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان بر دانشجویان بوده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه ی مورد مطالعه 337 نفر بودند که به روش در دسترس به صورت فراخوان اینترنتی در سال تحصیلی 1400- 1399 از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز انتخاب شده و در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه ی یانگ (2007)، پرسش نامه ی سایبرکندریا فرگاس (2014) و پرسش نامه ی راهبردهای شناختی تنطیم هیجان گرنفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون معادلات ساختاری با نرم افزار Amos و spss23 تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین طرح واره های ناسازگار اولیه با راهبردهای هیجان های مثبت رابطه س منفی و با راهبردهای هیجان های منفی رابطه ی مثبت وجود دارد. بین راهبردهای هیجان های مثبت با سایبرکندریا رابطه ی منفی و بین راهبردهای هیجان های منفی با سایبر کندریا رابطه ی مثبت وجود دارد. بین طرح واره های ناسازگار اولیه با سایبرکندریا رابطه ی مستقیم وجود ندارد. بین طرح واره های ناسازگار اولیه با سایبرکندریا با نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان رابطه ی غیرمستقیم وجود دارد. در آخر نتایج نشان داد که متغیرهای طرح واره های ناسازگاری اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان های مثبت و منفی قادر به تبیین4/34 درصد از واریانس بیماری روانی سایبرکندریا هستند. شماره ی مقاله: 3
۷.

اثربخشی روش حسی اسنوزلن بر نشانگان اتیسم در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتیسم نشانگان اتیسم روش اسنوزلن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 594 تعداد دانلود : 921
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روش حسی اسنوزلن بر نشانگان کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر همه کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم بودند که از بین آنها نمونه ایی با حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند. و به طوری که هر گروه 15 نفر بوده و از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمده و گروه آزمایش روش اسنوزلن را در 40 جلسه دریافت نموده در حالی که به گروه کنترل این مداخله ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقایس درجه بندی درخود ماندگی گیلیام (گارز) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و کوواریانس چند متغییره نشان داد که میانگین نمرات نشانگان اتیسم و خرده مقایس های آن (تعامل اجتماعی و ارتباط) به طور معناداری افزایش یافته است و رفتار کلیشه ای کاهش یافت (05/0>) P. یافته ها بیانگر یعنی روش اسنوزلن سبب بهبود نشانگان اتیسم در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم می گردد. بنابراین پیشنهاد می شود با طراحی و اجرای برنامه اسنوزلن جهت بهبود نشانگان اتیسم اقدام گردد.
۸.

اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر با محتوای اسلامی بر میزان گفت وگوی مؤثر زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: زوج درمانی یکپارچه نگر با محتوای اسلامی گفت وگوی مؤثر زوجین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 916 تعداد دانلود : 150
این پژوهش به بررسی اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر با محتوای اسلامی بر گفت وگوی مؤثر زوجین پرداخته است. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی بود و از طرح آزمایشی آمیخته استفاده شد. جامعه آماری شامل زوجینی بود که به دلیل عدم توانمندی گفت وگوی مؤثر به مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره مهرآیین تهران در سال 95 مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 16 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (8 زوج) و گروه کنترل (8 زوج) جایگزین شده بودند. گروه آزمایش در 10 جلسه زوج درمانی یکپارچه نگر با محتوای اسلامی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. ابزار پژوهش، پرسش نامه «مقیاس ارزیابی گفت وگوی مؤثر زوجین» بود و از آزمون آماری تحلیل واریانس با تکرار سنجش برای آزمون سؤال تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان گفت وگوی مؤثر زوجین گروه آزمایش در مقیاس های مهارت های کلامی، غیرکلامی و فرایند گفت وگوی مؤثر در مرحله قبل و بعد از مداخله، تفاوت معناداری داشته است، همچنین بین گروه آزمایش و گروه کنترل در میزان گفت وگوی مؤثر زوجین در مقیاس های گفت وگوی مؤثر تفاوت معناداری وجود دارد. یافته های پژوهش در کل بیانگر آن است که زوج درمانی یکپارچه نگر با محتوای اسلامی می تواند مشکلات ارتباطی زوجین را کاهش دهد.
۹.

نقش شیوه های شناختی یادگیری، شیوه های حل مسئله و یادگیری خودراهبر در تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر انتقادی شیوه های شناختی یادگیری شیوه های حل مسئله و یادگیری خودراهبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 280 تعداد دانلود : 22
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش شیوه های شناختی یادگیری، شیوه های حل مسئله و یادگیری خود راهبر در تفکر انتقادی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که بر اساس گزارش اداره آموزش و پرورش تعداد آن ها 3224 نفر است که از این جامعه، تعداد 130 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003)، شیوه شناختی یادگیری کلب (1984)، شیوه های حل مسئله کاسیدی و لانگ (1996) و یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین تفکر انتقادی با مشاهده تأملی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت و معنادار و بین تجربه عینی با تفکر انتقادی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. از سویی تفکر انتقادی با درماندگی در حل مسئله، مهارگری در حل مسئله، و سبک اجتناب رابطه منفی و معنادار و با سبک خلاقیت، اعتماد در حل مسئله و سبک گرایش رابطه مثبت و معناداری دارد. در نهایت بین تفکر خودراهبری با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که یادگیری خودراهبردی، سبک خلاقیت و اعتماد در حل مسئله قادر به پیش بینی تفکر انتقادی دانش آموزان هستند. بنابراین توجه به یادگیری خودراهبری و شیوه های حل مسئله خلاقیت و اعتماد نقش مهمی در تفکر انتقادی دانش آموزان دارند .
۱۰.

اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و سرعت پردازش کودکان با نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز انعطاف پذیری شناختی سرعت پردازش نارسایی توجه/ فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 866 تعداد دانلود : 740
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز (TDCS ) بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و سرعت پردازش کودکان با نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD) انجام شده است. این پژوهش از نظر روش از نوع نیمه آزمایشی پیش-آزمون- پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD) مراجعه کننده به مراکز و کلینیک های درمان اختلالات رفتاری کودکان در شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال 98 را شامل می شود. تعداد 30 نفر از کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD) مراجعه کننده به کلینیک پیشگامان امید در شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال 98 به-عنوان نمونه پژوهش انتخاب و با روش نمونه گیری تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش و گواه گنجانده شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون سرعت پردازش وکسلر و انعطاف پذیری شناختی بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 10 دقیقه ای در معرض درمان تحریک الکتریکی مستقیم از فراجمجمه ای مغز (TDCS) قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با آزمون کواریانس چندمتغیره و از طریق نرم افزار 19 Spss مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد مداخله TDCS بر افزایش انعطاف پذیری شناختی (05/0 >P ) و سرعت پردازش (01/0 > P) کودکان با نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD) اثربخش بود. با توجه به نتایج می توان گفت مداخله درمانی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز (TDCS ) می تواند در ارتقاء کارکردهای اجرایی مانند انعطاف پذیری شناختی و سرعت پردازش در کودکان ADHD موثر باشد.
۱۱.

اثربخشی بازی های ریتمیک و گروهی بر مهارت های حرکتی درشت و تعامل اجتماعی کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی ریتمیک بازی گروهی تعامل اجتماعی اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 409 تعداد دانلود : 635
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی بازی های ریتمیک و گروهی بر مهارت های حرکتی درشت و تعامل اجتماعی کودکان اتیسم بود.. آزمودنیها، 21 کودک با میانگین سنی (80/2 ± 04/9) مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در شهرستان ارومیه بودند که بر اساس نتایج پیش آزمون به صورت تصادفی در سه گروه تمرین بازی های گروهی،بازی های ریتمیک و گروه کنترل قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون برونینکس اوزرتسکی و پرسشنامه گارس انجام گرفت. آزمودنیهای هرسه گروه پس از پیش آزمون شامل اجرای آزمون برونینکس اوزرتسکی و تکمیل پرسشنامه توسط مراقبین کودک(والدین،مربیان) به مدت 24 جلسه در برنامه بازی های گروهی و ریتمیک شرکت کردند.گروه کنترل بدون برنامه بازی خاصی به فعالیت های روزانه خود پرداختند. یک روز بعد از پایان جلسه 24، از آزمودنیهای هر سه گروه آزمون برونینکس اوزرتسکی به عمل آمد و پرسشنامه گارس نیز توسط مراقبین کودکان تکمیل شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس عاملی (3 گروه × 2 زمان) ، تحلیل واریانس یک راهه وt وابسته در سطح معنی داری(p≤0/05 )نشان داد تمرین، اثر معناداری بر امتیاز مهارت های درشت سه گروه با برتری گروه بازی های ریتمیک و نیز بر امتیازات تعامل اجتماعی بین گروه های بازی های ریتمیک و گروهی با گروه کنترل داشت.این یافته ها تاییدی بر نقش بازی و بخصوص همراه شدن با موسیقی در افزایش انگیزه و علاقه در کودکان و در نهایت بهبود مهارت های حرکتی و اجتماعی کودکان طیف اتیسم بود.
۱۲.

نقش انعطاف پذیری در پیش بینی علائم اختلال های رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی با میانجی گری سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری اختلال های رفتاری کم توان ذهنی فرزند پروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 104 تعداد دانلود : 626
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطاف پذیری در پیش بینی علائم اختلال های رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی با میانجی گری سبک های فرزند پروری بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.که در این پژوهش 158 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی به روش نمونه گیری هدفمند از دو مدرسه استثنایی گلستان و پرورش تبریز انتخاب شدند. سپس، پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ،1991) و سبک های فرزند پروری (بامریند،1973) توسط والدین تکمیل گردید و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (برگ و گرانت، 1948) به صورت رایانه ای توسط آزمودنی ها انجام شد. همچنین پس از حذف 8 پرسشنامه مخدوش، داده های گردآوری شده 150 نفر با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین انعطاف پذیری با علائم اختلال های رفتاری (001/0=P) و همچنین بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با علائم اختلال های رفتاری رابطه منفی و معنادار وجود دارد) 006/0=P). همچنین نتایج نشان داد که اکثر والدین دارای سبک فرزند پروری مقتدرانه (79%) بودند. علاوه بر این نتایج معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی نشان داد که انعطاف پذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه توانایی پیش بینی علائم اختلال های رفتاری را دارند (184/0=R^2،001/0=P). نتایج این مطالعه از نقش انعطاف پذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه در علائم اختلال های رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر حکایت دارد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود مداخلات درمانی نوین درترمیم انعطاف پذیری در کودکان کم توان ذهنی طراحی شود و همچنین جلساتی برای آموزش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر درباره شیوه های فرزند پروری برگزار شود.
۱۳.

تعیین روایی و پایایی آزمون اولریخ سه (TGMD-3) با حمایت بینایی در پسران با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان سنجی آزمون رشد حرکتی درشت اتیسم حمایت بینایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 282 تعداد دانلود : 120
آزمون رشد حرکتی درشت نسخه سه (اولریخ، 2016) برای طیف اتیسم همراه با حمایت بینایی پیشنهاد شده است که در مطالعه حاضر، هنجاریابی این آزمون در پسران سالم و در پسران با اختلال طیف اتیسم ارزیابی شد. پژوهش حاضر، توصیفی- هنجاری و طرح پژوهش، مقطعی و بالینی بود. نمونه آماری 160 پسر سه تا 10 سال شهر ارومیه با میانگین سنی 09/3 ± 73/7 بودند که 80 نفر با اختلال اتیسم و 80 نفر سالم و بدون اختلال یا بدون تأخیر رشدی- حرکتی بودند. ابزار جمع آوری داده ها، آزمون اولریخ- سه با حمایت بینایی بود که مهارت های بنیادی کودکان را در دامنه سنی سه تا10 سال ارزیابی می کند. آزمون شامل شش مهارت جابه جایی و هفت مهارت توپی بود. بررسی پایایی آزمون ازطریق آلفای کرونباخ، پایایی بین ارزیاب، پایایی درون ارزیاب و بازآزمایی نشان داد که آزمون اولریخ- سه در پسران سالم و اولریخ- سه با حمایت بینایی در کودکان با اختلال اتیسم ابزاری پایا است. روایی آزمون نیز ازطریق مقایسه نمره های کودکان سالم و کودکان با اختلال اتیسم و بررسی همبستگی سن با عملکرد حرکتی درشت ارزیابی شد. کودکان سالم در عملکرد حرکتی نسبت به کودکان با اختلال اتیسم برتری داشتند و عملکرد حرکتی کودکان با اختلال اتیسم با حمایت بینایی نسبت به آزمون بدون حمایت بینایی، بهبود داشت. ارتباط بین سن و خرده مقیاس جابه جایی، مهارت توپی و نمره کل در کودکان با اختلال اتیسم و سالم تأیید شد و در خرده مقیاس جابه جایی در آزمون با حمایت بینایی بسیار کم بود. آزمون رشد حرکتی درشت نسخه سه، به عنوان آزمونی روا و پایا در کودکان سالم و در کودکان با اختلال اتیسم در بازه سنی سه تا 10 سال اعتبار و اطمینان ارزیابی را دارد و می تواند استفاده شود.
۱۴.

نقش بازداری پاسخ در پیش بینی علائم اختلالات رفتاری در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدائی باواسطه گری سبک های فرزند پروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازداری پاسخ اختلالات رفتاری کم توان ذهنی سبک های فرزند پروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 249 تعداد دانلود : 382
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش بازداری پاسخ در پیش بینی علائم اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدائی باواسطه گری سبک های فرزند پروری بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش 150 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از مدارس تبریز انتخاب شدند. سپس، پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و سبک های فرزند پروری بامیرند توسط والدین تکمیل گردید و آزمون نوروسایکولوژیک ریسک پذیری برو-نرو-برو به صورت کامپیوتری توسط آزمودنی ها انجام شد. همچنین دادهای گرداوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین بازداری پاسخ با علائم اختلالات رفتاری و همچنین بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با علائم اختلالات رفتاری رابطه منفی و معنادار وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج نشان داد که اکثر والدین دارای سبک فرزند پروری مقتدرانه (1/79%) بودند. علاوه بر این نتایج معادلات ساختاری PLS نشان که بازداری پاسخ و سبک فرزند پروری مقتدرانه توانایی پیش بینی علائم اختلالات رفتاری را دارند (001/0 P<). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه از نقش بازداری پاسخ و سبک فرزند پروری مقتدرانه در علائم اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر حکایت دارد. واژهای کلیدی: بازداری پاسخ، اختلالات رفتاری، کم توان ذهنی، سبک های فرزند پروری
۱۵.

پیش بینی رضایت زناشویی و سلامت عمومی جانبازان شیمیایی بر اساس هوش معنوی و بینش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینش شناختی جانباز سلامت عمومی شیمیایی هوش معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 852 تعداد دانلود : 262
هدف: هدف پژوهش تعیین سهم هوش معنوی و بینش شناختی در پیش بینی رضایت زناشویی و سلامت عمومی جانبازان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی جانبازان شمیایی ساکن شهرستان سردشت به تعداد 1400 نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، 302 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و در نهایت تعداد 4 پرسشنامه به دلیل مخدوش و ناقص بودن از روند تحلیل حذف و تعداد 298 پرسشنامه کامل تحلیل شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش معنوی کینگ (2008)، بینش شناختی بک، بروچ، بالتر، استیر و وارمان (2004)، رضایت زناشویی انریچ 1989 و سلامت عمومی گلدبرگ 1972 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هوش معنوی (47/0=β، 0001/0=P) و بینش شناختی (39/0=β، 0002/0=P) توانایی پیش بینی سلامت عمومی جانبازان، و همچنین هوش معنوی (47/0=β، 0002/0=P) و بینش شناختی (36/0=β، 0001/0=P) توانایی پیش بینی رضایت زناشویی جانبازان را دارند. نتیجه گیری : از آن جا که رضایت زناشویی و سلامت عمومی جانبازان ممکن است به دلیل مشکلات جسمانی و روانی ایجاد شده ناشی از جنگ کاهش یابد، لذا می توان از طریق اقداماتی چون آموزش هوش معنوی و بینش شناختی زمینه ارتقاء رضایت زناشویی و سلامت عمومی جانبازان را فراهم آورد و از مشکلات دیگر جلوگیری کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان