فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
زندگی تحصیلی یکی از مهم ترین ابعاد زندگی اشخاص و جوامع است. موفقیت و رضایت از تحصیل نشان دهنده ی پیشرفت و هدفمند بودن آن جامعه می باشد. در این میان یکی از عواملی که به شکل منفی بر عملکرد تحصیلی فراگیران اثرگذار بوده و اخیراً مطالعاتی را در مدارس و دانشگاه ها به خود اختصاص داده است فرسودگی تحصیلی می باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین امیدواری، تاب آوری و هوش هیجانی با فرسودگی تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه کاشان انجام گرفت. برای این منظور، از بین کلیه ی دانشکده های دانشگاه کاشان، سه دانشکده ی مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و از بین این سه دانشکده تعداد 300 نفر به مقیاس های امیدواری اسنایدر، تاب آوری کانرو و دیوید، هوش هیجانی شوت و مقیاس فرسودگی تحصیلی برسو پاسخ دادند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای امید، تاب آوری و هوش هیجانی پیش بینی کننده ی منفی فرسودگی تحصیلی می باشند. علاوه بر این، یافته ها حکایت از آن داشت که امید در مقایسه با هوش هیجانی و تاب آوری متغیر پیش بینی کننده ی قوی تری است. بنابراین می توان نتیجه گرفت، ارتقای سطح امید و تاب آوری و هم چنین آموزش دانشجویان و برنامه ریزی های دراز مدت جهت افزایش هوش هیجانی، در کاهش فرسودگی تحصیلی نقش تعیین کننده خواهد داشت.
فراتحلیل رابطه ی هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی در پایگاه های اطلاعاتی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی، هدف پژوهش حاضر عبارت از فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون رابطه میان هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی می باشد. این پژوهش با استفاده از تکنیک فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی را مشخص نموده است. جامعه آماری پژوهش را، کلیه تحقیقات انجام شده تا مورخ 20/4/1392 تشکیل می داد که براساس روش نمونه گیری غیراحتمالی هدف مند، 16سند پژوهشی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. روش فراتحلیل استفاده شده در این تحقیق، رویکرد ترکیب هانتر و اشمیت بود که تفسیر نتایج آن مبتنی برمدل کوهنی انتخاب شده است. نتیجه تحقیق نیز نشان داد، رابطه بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی معنادار بود، چرا که میزان اندازه اثر رابطه بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی معادل 432/0 به دست آمد که براساس تفسیر کوهنی بالاتر از حد متوسط می باشد. در نتیجه، هوش هیجانی بالاتر ارتباط معناداری با پیشرفت تحصیلی دارد.
رابطه ی بین فعالیت بدنی و مؤلفه های هوش هیجانی در دانشجویان ورزشکار و مقایسه ی آن با دانشجویان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدین منظور در یک پژوهش علی-مقایسه ای در سال 1394، 60 دانشجوی زن ورزشکار (35 مجرد و 25 متأهل؛ سن 16/5±92/36 سال) از بین همه ی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور نهبندان انتخاب شدند. پرسشنامه ی هوش هیجانی پترایدز و فارنهام (PFEIQue نسخه 18 و آزمون تی مستقل و در سطح معناداری (05/0>Pنتایج نشان دادند که یک اختلاف معناداری بین ورزشکاران و غیرورزشکاران در برخی از خرده مقیاس های هوش هیجانی وجود دارد. خرده مقیاس های خوش بینی و درک و ارزیابی عواطف در غیرورزشکاران بالاتر از ورزشکاران بود (05/0>P<span lang=""FA"" style=""line-height: 115%; font-family: "" b="""" nazanin"";="""" font-size:="""" 12pt;="""" mso-ascii-font-family:="""" ""times="""" new="""" roman"";="""" mso-hansi-font-family:="""" roman"";""="""">). این پژوهش نشان می دهد که برخی خرده مقیاس های هوش هیجانی غیرورزشکاران بیشتر از ورزشکاران بود. بااین وجود، برای بررسی های دقیق تر نیاز به پژوهش های بیشتری می باشد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس هوش هیجانی صفت- فرم کودکان : ساختار عاملی، پایایی، روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روان سنجی پرسش نامه هوش هیجانی صفتی – فرم کودکان، شامل پایایی, روایی و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی ، به منظورآماده سازی آزمون برای پژوهش های تربیتی انجام شده است. حجم نمونه این پژوهش 343 دانش آموز ابتدایی پسر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین مدارس دولتی شهر تهران و مشهد انتخاب شدند و با پرسش نامه هوش هیجانی صفتی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش مولفه های اصلی، علاوه بر عامل کلی ، نه عامل(انطباق پذیری، آمادگی عاطفی، ابرازهیجانی، تنظیم هیجانی، تکانشی پایین، ارتباط با همسالان، عزت نفس و خودانگیختگی) را برای پرسش نامه هوش هیجانی صفتی تایید کرد. پایایی مقیاس بر حسب ضرایب آلفای کرانباخ و تتای ترتیبی در مورد گروه نمونه محاسبه و تایید شد. یافته های تحلیل عاملی، مشابه تحقیقات انجام گرفته در فرهنگ اصلی و ضرایب روایی و پایایی نیز به نتایج تحقیقات پیشین نزدیک بود. با توجه به خصوصیات روانسنجی مطلوب، ابزار پژوهش حاضر می تواند در پژوهشهای مربوط به هوش هیجانی صفتی در کودکان به کار رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روان سنجی پرسش نامه هوش هیجانی صفتی – فرم کودکان، شامل پایایی, روایی و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی ، به منظورآماده سازی آزمون برای پژوهش های تربیتی انجام شده است. حجم نمونه این پژوهش 343 دانش آموز ابتدایی پسر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین مدارس دولتی شهر تهران و مشهد انتخاب شدند و با پرسش نامه هوش هیجانی صفتی مورد آزمون قرار گرفتند.
رابطه ی هوش هیجانی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و آسیب پذیری نسبت به اعتیاد با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط هوش هیجانی، وضعیت اجتماعی اقتصادی و آسیب پذیری نسبت به اعتیاد با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی در دانشجویان صورت گرفته است. روش: در پژوهش حاضر که از نوع مطالعات همبستگی می باشد، تعداد 400 دانشجوی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و پرسش نامه ی شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، مقیاس رگه ی فراخلقی، مقیاس رضایتمندی از نیازهای بنیادین روان شناختی و پرسش نامه ی موقعیت اجتماعی اقتصادی را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین آسیب پذیری نسبت به اعتیاد با هوش هیجانی و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، رابطه ی معکوس معنادار وجود دارد. مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بوده است. نتیجه گیری: ابعاد هوش هیجانی و موقعیت اجتماعی اقتصادی به واسطه ی تسهیل ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی قادر به تبیین اعتیادپذیری دانشجویان می باشند و توجه به این امر می تواند پیشنهادهایی در راستای پیشگیری و مداخله در حوزه اعتیاد داشته باشد.
رابطه بین سبک های دلبستگی و هوش هیجانی: نقش واسطه ای استحکام من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ویژگی های روان سنجی( پایایی، اعتبار و ساختار عاملی) مقیاس هوش هیجانی مارک دانیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی ویژگی ای روان سنجی، پایایی، اعتبار و ساختار عاملی مقیاس هوش هیجانی مارک دانیل انجام شده است. نسخه فارسی این مقیاس به روش ترجمه (مستقیم و بالعکس) تهیه شد. این مقیاس، شامل 96 گویه و 8 عامل (سواد هیجانی، خود آگاهی، درون گرایی و برون گرایی، استقلال، مسئولیت پذیری، رهبری، مدیریت زمان، مدیریت ارتباط) است. نمونه مورد مطالعه 536 نفر از معلمان شهر شیراز هستند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی تعداد 47 گویه که همبستگی معناداری با نمره کل نداشتند، حذف شدند و در نهایت، 49 گویه در 3 عامل دسته بندی شدند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی برای الگوی 3 عاملی، برازشی مناسب نشان داد. ضرایب پایایی(آلفای کرونباخ) برای این 3 عامل 70/0 بود. نتایج حاکی است که این مقیاس از پایایی نسبتا بالایی برخوردار است که برای استفاده پژوهشگران آتی مناسب است. برای سنجش اعتبار همگرا و واگرا نیز از مقیاس هوش هیجانی پترایدز و فارنهام و مقیاس به زیستی روان شناختی ریف استفاده شد. نتایج ضمن تایید اعتبار همگرا بیانگر اعتبار واگرا نیز می باشد.
رابطه جهت گیری دینی با هوش هیجانی و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی رابطه بین جهت گیری دینی با هوش هیجانی و سلامت روان می باشد. بدین منظور، به روش توصیفی – همبستگی، نمونه ای شامل 297 نفر (134 دختر و 163 پسر) با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از میان دانش آموزان استعدادهای درخشان دورة دبیرستان شهرستان قم در سال تحصیلی 1394-1393 انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه های جهت گیری دینی، هوش هیجانی و سلامت روان (GHQ-28) جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که جهت گیری دینی، با هوش هیجانی و سلامت روان رابطة مستقیم و معنا داری دارد؛ با افزایش میزان جهت گیری دینی، میزان هوش هیجانی و سلامت روان افزایش می یابد. همچنین هوش هیجانی، با سلامت روان رابطة مستقیم و معنادار دارد؛ با افزایش میزان هوش هیجانی، سلامت روان نیز افزایش می یابد. با توجه به جنسیت نیز این نتایج تأیید شد. این یافته ها نشان می دهد که با تقویت جهت گیری دینی، می توان هوش هیجانی بالا و سلامت روان بیشتری برای افراد جامعه فراهم نمود.
مقایسه هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی در رانندگان متخلف و غیرمتخلف شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در تاب آوری زنان باردار نخست زا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاب آوری یکی از موضوعات مطرح در روان شناسی سلامت است. بسیاری از تحقیقات به بررسی عواملی پرداخته اند که با این متغیر، در ارتباط می باشند. هدف این پژوهش بررسی نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در پیش بینی تاب آوری زنان باردار نخست زا است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی شامل تمام زنان باردار نخست زای شهرستان اردبیل در سال 1393 (سه ماهه ی آخر بارداری) است که تعداد 122 زن باردار با اولین تجربه ی بارداری از مراکز کنترل بارداری این شهر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، فرم کوتاه رگه ی هوش هیجانی پترایدز و مقیاس عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار آماری SPSSنسخه ی 20 استفاده شد.
یافته ها: بین متغیرهای هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی با تاب آوری ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0>P). هم چنین به جز مولفه ی درک هیجان ها سایر مولفه های هوش هیجانی، خوش بینی (251/0=β، 001/0>P)، خودآگاهی (486/0=β، 0001/0>P) و مهارت های اجتماعی (283/0=β، 0001/0>P)، عاطفه ی مثبت (343/0=β، 0001/0>P) و عاطفه ی منفی (410/- =β، 0001/0>P) قادرند میزان تاب آوری را در زنان باردار نخست زا پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، زنان بارداری که دارای عاطفه ی مثبت و هوش هیجانی بالاتر بودند، تاب آوری بیشتری داشتند.
بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی، کاهش علایم اضطراب و افسردگی در سالمندان ساکن سرای سالمندان خصوصی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هوش هیجانی به عنوان یک مفهوم نوپدید موضوعی است که به جایگاه و نقش هیجانات، احساسات و عواطف و تنظیم آن ها در انسان اشاره دارد و از آن به عنوان یک متغیر مرتبط با کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی نام برده می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی، کاهش علایم اضطراب و افسردگی در سالمندان ساکن سرای سالمندان خصوصی شهر تهران بود. روش کار: این پژوهش بالینی بر روی 24 نفراز سالمندان ساکن سرای خصوصی سالمندان با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک و پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) بود. گروه آزمون تحت آموزش هوش هیجانی قرار گرفتند در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت ننمودند. نتایج توسط نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: آموزش هوش هیجانی تاثیر مثبت و معنی داری بر بهبود کیفیت زندگی، بهبود علایم روانی و کاهش علایم اضطراب و افسردگی سالمندان ساکن سرای سالمندان داشته است (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی است که هوش هیجانی می تواند به عنوان یک متغیر تعدیل کننده و مهم، تاثیر تعیین کننده ای بر بهبود کیفیت زندگی، کاهش علایم اضطراب و افسردگی سالمندان داشته باشد.
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه آماری شامل 340 نفر بود که به روش تصادفی چندمرحله ا ی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه هوش معنوی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون به شیوه گام به گام و واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که هوش معنوی، رابطه مثبت و معناداری با خود کارآمدی دارند. بین هوش هیجانی و چهار مؤلفه آن (خودآگاهی، خودکنترلی، مهارت ها ی اجتماعی و خود انگیزی)، با خودکارآمدی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی، رابطه مثبت و معنا داری با هوش معنوی داشتند، اما بین مؤلفه های هوش معنوی با هوش هیجانی، رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب، مؤلفه های خودآگاهی، خودکنترلی، تفکر وجودی انتقادی، مهارت های اجتماعی، معناسازی شخصی بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی هستند و بین دختران و پسران به لحاظ همدلی و خودکنترلی تفاوت معناداری وجود دارد.
سبک های شوخ طبعی، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک های شوخ طبعی، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 395 نفر (196 پسر و 199 دختر) از دانشجویان گروه های فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و خوارزمی تهران بود، که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از پرسش نامه سبک های شوخ طبعی ( HSQ )، پرسشنامه هوش هیجانی پترایدز و فورنهام ( TEI ) و فرم تجدید نظر شده پرسشنامه کفایت بین فردی ( ICQ-R ). نتایج آزمون همبستگی نشان داد که سبک های مثبت شوخ طبعی (پیوند دهنده و خودفزاینده) با هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و خرده مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنادار دارند. سبک های منفی شوخ طبعی (پرخاشگرانه و خودشکن) با هوش هیجانی و خرده مقیاس های آن رابطه منفی معنادار دارند. سبک منفی خودشکن با کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارد و همچنین سبک های منفی شوخ طبعی با برخی از زیر مقیاس های کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارند. بین هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و همچنین بین زیر مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنا داری وجود دارد، به جز درباره زیر مقیاس های خود افشایی، کنترل عواطف و خوش بینی، که رابطه معناداری به دست نیامده است. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیر هوش هیجانی و سبک خودفزاینده شوخ طبعی پیش بینی کننده های کفایت اجتماعی دانشجویان هستند. و نتایج آزمون تحلیل واریانس دو راهه نشان داد که متغیر جنسیّت در سبک های منفی شوخ طبعی و متغیر رشته در سبک شوخ طبعی پیوند دهنده تأثیر دارد.
مقایسه هوش هیجانی و کارکردهای شناختی در بیماران روان پزشکی با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه هوش هیجانی بیماران روانزشکی و افراد بهنجار و بررسی اثر هوش هیجانی بر عملکرد شناختی بود. روش: این پژوهش از نوع طرح های علی- مقایسه ای بود. تعداد ۲۵ بیمار اسکیزوفرن منفی، ۲۵ بیمار اسکیزوفرن مثبت، ۲۵ بیمار افسرده و ۲۵ نفر بهنجار که بر اساس جنسیت، سن و سواد همتا شده بودند در این مطالعه شرکت کردند. نمونه بالینی به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان بیماران بیمارستان های اعصاب و روان شهر شیراز انتخاب شد. علائم مثبت و منفی بیماران با استفاده از مقیاس آندریازن و الزن (١۹٨۲) ارزیابی شد. کارکردهای شناختی با استفاده از آزمون های استروپ، دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون سیالی کلامی اندازه گیری شد. از پرسشنامه ویژگی های هوش هیجانی پترایدز و فورنام (۲۰۰۱) برای سنجش هوش هیجانی آزمودنی ها استفاده شد. آزمودنی ها به دو گروه با هوش هیجانی بالا و هوش هیجانی پایین تقسیم شد. یافته ها: یافته ها حاکی از معنادار نبودن تفاوت هوش هیجانی بین گروه های بیمار بود، اما تفاوت هوش هیجانی هر سه گروه بیمار، با گروه بهنجار معنادار بود. از طرف دیگر میزان هوش هیجانی (بالا و پایین) اثری بر عملکرد آزمودنی ها در آزمون های شناختی نداشت. نتیجه گیری: بین سلامت روان و هوش هیجانی ارتباط وجود دارد، اما علی رغم وجود مناطق مغزی مشترک که در ارتباط با هوش هیجانی و فعالیت های شناختی قرار دارند، میزان هوش هیجانی بر اختلالات شناختی اثر قابل ملاحظه ای ندارد
پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس هوش های معنوی، هیجانی و اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس هوش های معنوی، هیجانی و اجتماعی در دانشجویان انجام شده است. روش تحقیق همبستگی از نوع پیش بین بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 340 نفر دانشجوی دختر و پسر بودند که از بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه خلیج فارس بوشهر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس هوش اجتماعی ترومسو(سیلورا، مارتینو سن و دال ،2001 ) ، مقیاس هوش هیجانی (شات وهمکاران ،1998)، پرسشنامه هوش معنوی (کینگ و دی سیکو ، 2009 ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ( ریف ، 1980 ) استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد بین انواع هوشهای اجتماعی، هیجانی و معنوی با بهزیستی روان شناختی رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد در دانشجویان پسر به ترتیب هوش معنوی و هوش هیجانی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارد در این گروه هوش اجتماعی قابلیت پیش بینی بهزیستی روان شناختی را نداشت. در دانشجویان دختر به ترتیب هوش هیجانی، هوش اجتماعی و هوش معنوی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند. نتایج این تحقیق نشان داد که در دانشجویان پسر هوش معنوی و در دانشجویان دختر هوش هیجانی توانایی بیشتری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نشانگان سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد. طرح پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون به همراه گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر مراجعه کننده به پزشکان متخصص گوارش و مراکز و درمانگاههای شهر تهران در سال 1395 بود. بدین منظور، برای اطمینان یافتن از تشخیص، تمامی درمانجویان دارای تشخیص این نشانگان به وسیله پژوهشگر و بر مبنای معیار های تشخیصی نشانگان روده تحریک پذیر مورد مصاحبه تشخیصی قرار گرفتند و سپس بار عایت تمایل به شرکت در جلسه های آموزشی به گونه تصادفی 18 نفر در گروه آزمایش و 18 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. روش کار بدین صورت بود که پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایش، آموزش هوش هیجانی به افراد گروه آزمایش ارایه شد و در گروه گواه آموزش به آن ها ارایه نشد. آنگاه پس آزمون از هردو گروه انجام گرفت. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1989) بود و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد. در نهایت، یافته ها نشان داد که آموزش هوش هیجانی منجر به ارتقای کیفیت زندگی در افراد مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شده است.
مقایسه ی هوش اجتماعی و شخصیت جامعه پسند در دانشجویان علوم پزشکی با و بدون اعتیاد به اینترنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت می تواند تاثیر منفی بر کارکرد اجتماعی و هیجانی افراد بگذارد. بنابراین، مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی هوش اجتماعی و شخصیت جامعه پسند در دانشجویان علوم پزشکی با و بدون اعتیاد به اینترنت انجام گرفت.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی-مقایسه ای شامل تمام دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392 بود. نمونه گیری به روش خوشه ای تصادفی انجام گرفت و بعد از غربالگری اولیه، 120 دانشجوی با و بدون اعتیاد به اینترنت (هر گروه 60 نفر) انتخاب گردیدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، هوش اجتماعی تت و شخصیت جامعه پسند پنر انجام گرفت. یافته ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل واریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه ی 20 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بین دو گروه از لحاظ هوش اجتماعی (001/0=P) و شخصیت جامعه پسند (0005/0>P) تفاوت معنی داری وجود دارد و سطح هر دو متغیر در دانشجویان دارای اعتیاد به اینترنت پایین تر است. به علاوه، بین دو گروه در خرده مقیاس های مسئولیت اجتماعی (0005/0>P)، نگاه از منظر دیگران (007/0=P)، استدلال اخلاقی دوجانبه (002/0=P) و استدلال اخلاقی جهت گیری شده-دیگران (036/0=P) و پریشانی فردی (007/0=P) تفاوت معنی داری مشهود است.
نتیجه گیری: با توجه به پایین تر بودن سطح هوش اجتماعی و شخصیت جامعه پسند در دانشجویان علوم پزشکی دارای اعتیاد به اینترنت، آموزش مهارت های ارتباطی و اجتماعی احتمالا می تواند پیامدهای مثبت سلامت روان را در پی داشته باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های پیش از ازدواج و مهارت های زندگی بر ملاک های همسرگزینی و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های پیش از ازدواج و مهارت های زندگی بر بهبود ملاک های همسرگزینی و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. نمونه پژوهش شامل80 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود که28 نفر آنها پسر و 52 نفر دختر بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان به مدت 16 ساعت تحت آموزش مهارت های پیش از ازدواج و مهارت های زندگی قرار گرفتند.آزمودنی ها در ابتدا و انتهای دوره آموزشی، به پرسشنامه های هوش هیجانی بار-اون و ملاک های همسرگزینی پاسخ دادند. نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها بیانگر این است که نه تنها بین هوش هیجانی و ملاک های محتوایی و فرایندی انتخاب همسر دانشجویان همبستگی مثبت وجود دارد بلکه آموزش های ارائه شده بر افزایش هوش هیجانی مؤثر بوده است (01/0p
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مدیریت زمان و خود کارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر بهبود مدیریت زمان و خودکارآمدی دانش آموزان دختر بود. جامعة آماری کلیة دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان هیر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 91-90 بودند. از این جامعه آماری دو کلاس 20 نفری جمعاً 40 دانش آموز دختر به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل مطالعه شدند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه های ناهمسان بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های مدیریت زمان بارلینگ، کلوی و چونگ، خودکارآمدی اسکوارتز و جروسالم و هوش هیجانی برادبری و گریوز استفاده شد. داده های به دست آمده با تکنیک کواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد افرادی که در دورة آموزشی هوش هیجانی شرکت کردند بیش تر از افرادی که در این دوره شرکت نکردند، زمان خود را مدیریت می کنند و احساس خودکارآمدی بیش تری می کنند. همچنین معلوم شد که آموزش هوش هیجانی قسمت بیش تری از واریانس مدیریت زمان کوتاه مدت را در مقایسه با ورایانس مدیریت زمان بلند مدت و خودکارآمدی تبیین می کند. پژوهش حاضر ضمن بسط ادبیات پژوهشی مدیریت زمان، خودکارآمدی و هوش هیجانی، به توجه ویژة مشاوران مدارس به هوش هیجانی دانش آموزان تأکید می کند.