آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

مقدمه: افسردگی و خودکشی از مشکلات عمده در نظام سلامت در تمام جهان هستند و تحت تاثیر عوامل زیستی، روانی و اجتماعی_فرهنگی می باشند. هدف پژوهش حاضر مقایسه روان درمانی مبتنی بر فرهنگ با درمان شناختی_رفتاری بر افسردگی و افکار خودکشی در دختران نوجوان با توجه به نقش تعدیل گر عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز بود. روش کار: پژوهش نیمه آزمایشی (پیش آزمون_پس آزمون، با گروه کنترل) بود. جامعه پژوهشی شامل دانش آموزان دختر 15 ساله شهر اصفهان بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر از میان آنان انتخاب شده و به روش تصادفی در 3 گروه درمان شناختی_رفتاری، روان درمانی مبتنی بر فرهنگ و گروه کنترل گمارده شدند. هر دو گروه مداخلاتی شامل 12 جلسه آموزش نوجوانان و 3 جلسه آموزش والدین بود. متغیرها از طریق پرسشنامه افسردگی بک-2، مقیاس چندنگرشی تمایل به خودکشی (اورباخ و همکاران، 1981) و سنجش نمونه های خون بررسی گردیدند. داده ها با استفاده از نر م افزارSPSS-24 و آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: اثربخشی هر دو مداخله بر عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز در خون افراد به عنوان متغیر وابسته معنادار نبود و همچنین عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز در خون اثرات هیچ یک از دو مداخله متغیرهای وابسته را تعدیل نکرد (05/0≤P). اثربخشی هر دو مداخله بر کاهش میزان افسردگی و نیز کاهش افکار خودکشی معنادار بود اما تفاوت اثربخشی دو گروه بر میزان افسردگی معنادار نبود (05/0≤P). نتیجه گیری: تعامل عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز با مداخلات روا ن شناختی؛ ممکن است تحت تاثیر متغیرهایی باشد که هنوز شناسایی نشده و نیز روان درمانی مبتنی بر فرهنگ در مقایسه با درمان استاندارد شناختی_رفتاری، اثربخشی خوب و قابل توجهی بر افسردگی و افکار خودکشی در دختران نوجوان داشت.

تبلیغات