آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

مقدمه: تحول روش های اسکن مغز با استفاده از فناوری fMRI این امکان را برای پژوهشگران حوزه های علوم شناختی و عصب شناسی فراهم کرده است تا مغز افراد مختلف را در هنگام تجربه های اخلاقی، زیبایی شناختی و معنوی مورد بررسی قرار دهند و نتایجی هنجارین درباره نظریه های اخلاقی، زیبایی شناختی یا دینی بگیرند. روش کار: در این مقاله منابع دست اول و اصلی مورد استفاده قرار گرفته اند و کوشش شده است با استفاده از روش تحلیل مفهومی و به کار گیری شیوه متعارف استدلال فلسفی نتایج مورد نظر به دست آیند. یافته ها: در این مقاله پس از معرفی این فرضیه فرایند دوگانه و توضیح چگونگی تایید تجربی آن، چهار ادعای متفاوت برآمده از آن از یکدیگر جدا شده اند و همه آن ادعاها به ترتیب مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در این مقاله نشان داده ام که تنها ادعای اول Greene و همکارانش که ادعایی صرفاً تجربی و توصیفی است می تواند مورد قبول قرار گیرد. ادعاهای دوم و سوم که نتایجی هنجارین درباره ترجیح نظریه اخلاقی نتیجه گرایی بر نظریه اخلاقی وظیفه گرایی مطرح می کنند قابل دفاع نیستند. قابل دفاع نبودن ادعاهای دوم و سوم را از طریق استدلال جابه جایی و نشان داده ام. نشان داده ام که ادعای چهارم نوعی مصادره به مطلوب است. نتیجه گیری: پژوهش تجربی Greene و همکارانش تنها به تایید نتیجه ای توصیفی درباره ارتباط بخش های شناختی مغز با شهودهای نتیجه گرایانه از یک سو و ارتباط بخش های عاطفی مغز با شهودهای وظیفه گرایانه از سوی دیگر منجر می شود و هیچ نتیجه هنجارینی درباره نظریه های اخلاقی رقیب -وظیفه گرایی و نتیجه گرایی- نمی توان گرفت.

تبلیغات