آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۵

چکیده

مقدمه: مساله ادراک و رابطه آن با واقعیت بیرونی از مساله های قدیمی در فلسفه است. این مساله در دوران معاصر در علوم شناختی هم مطالعه شده است. مهم ترین بررسی ها در این زمینه متعلق به پژوهشگران حوزه ادراک بینایی است. نظریات سنتی تر در این حوزه مدعی هستند که دستگاه ادراکی زمانی اثربخش خواهد بود که بتواند واقعیت بیرونی را هرچه دقیق تر نمایش دهد و بنابراین منطق تکامل و انتخاب طبیعی باید به ایجاد سیستم های ادراکی منطبق بر واقعیت منجر شده باشد اما از سوی دیگر نظریه های افراطی ای نظیر نظریه میانجی ادراکی وجود دارند که ادعا می کنند برخلاف نظریه های کلاسیک، انتخاب طبیعی منجر به تطور دستگاه ادراکی به گونه ای می شود که ادراکات ما هیچ ارتباطی با واقعیت بیرونی نداشته باشند. ما در کارهای پیشین خود نشان داده ایم که حالت بهینه آن است که دستگاه ادراکی ما تقریبی از واقعیت را ارائه کند. روش کار: در این مطالعه از مدل سازی ریاضی در چارچوب مدل سازی عامل مبنا (Agent-Based Modeling) استفاده شد. یافته ها: نشان داده ایم که حتی با شرط ه ای سخت گیرانه دستگاه ادراکی ما می تواند با تقریبی نزدیک به ۵۰ درصد واقعیت را نمایش دهد. همچنین با افزایش رده های ادراکی برای گونه تقریب زننده واقعیت تا سطح نزدیک به ۴۰ درصد، همچنان این گونه مزیت بقای بیشتری از گونه های با میانجی ادراکی و واقع گرای دقیق خواهد داشت. نتیجه گیری: برخلاف نظریه میانجی ادراکی، در صورت لحاظ شرایط واقعی محیطی، نه تنها تکامل امکان بقای گونه هایی که بین ادراک آنها و واقعیت هم خوانی وجود دارد را فراهم می کند، بلکه حتی امکان شکل گیری و بقای دستگاه های ادراکی تقریب زننده واقعیت با حد قابل قبولی از دقت تقریب را نیز ممکن می کند.

تبلیغات