مقدمه: موضوع نظریه مدیریت وحشت تبیین اثر برجستگی فکر مرگ بر کارکردهای روانی انسان است. پژوهش حاضر با هدف آزمودن کارایی یک روش تصویری برای القای تهدید مرگ بر مبنای این نظریه انجام شد. هدف دوم این مطالعه، مقایسه دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید بیماری کرونا با دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید مرگ بود. روش کار: شرکت کنندگان 148 دانشجو بودند که به تصادف به یکی از شش شرایط آزمایشی حاصل از دو عاملِ نوع تهدید (مرگ، کرونا، دندان درد) و وجود تأخیر زمانی (آنی، متأخر) گمارش شدند. پاسخ گویان ابتدا مورد دستکاری تصویری با محتوای نوع تهدید قرار گرفتند و سپس بلافاصله (شرایط آنی) یا بعد از انجام یک تکلیف نامربوط (شرایط متأخر)، جهت سنجش میزان دسترسی پذیری فکر مرگ به تکلیف تصمیم گیری واژگانی پاسخ دادند. یافته ها: زمان واکنش به واژه های مرتبط با مرگ به دنبال القای تهدید مرگ و نه سایر تهدیدها کمتر از زمان واکنش به واژه های منفی بود. همچنین، الگوی دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید کرونا در شرایط متأخر بیش از شرایط آنی به الگوی دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید مرگ شبیه بود. نتیجه گیری: یافته های حاضر حکایت از مؤثر بودن روش تصویری پیشنهادی برای برجسته نمودن فکر مرگ داشت. افزون بر این، الگوی حاصل از القای تهدید کرونا دلالت بر فراخوانی بیشتر فکر مرگ توسط آن در مقایسه با القای تهدید مرگ نمود. یک تبیین ممکن برای این یافته قدرت و عینیت بالای تداعی یک بیماری با مرگ در بحبوحه همه گیری آن بیماری است.