مقدمه : بیماری قلبی مادرزادی شایع ترین بیماری دوران جنینی و دومین علت مرگ در نوزادان و کودکان است. هدف مطالعه حاضر تشخیص عوامل کلیدی روان شناختی و زیستی تاثیرگذار بر پیامدهای روان شناختی ین کودکان بود. روش کار: این مطالعه از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام کودکان 12-8 سال مبتلا به بیماری قلبی مادرزادی از نوع سیانوز مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی بود. 338 نفر از کودکان و والدینشان به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی و از نوع در دسترس وارد مطالعه شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون برج لندن Shallice (1982) که روی کودکان اجرا شد و پرسشنامه های نشخوار فکری Nolen-Hoeksema (1999) و فهرست اختلال های رفتاری Rutter (1967) که توسط مادران پاسخ داده شد، استفاده گردید. به علاوه مادران به دو سوال ادراک مادر از شدت بیماری و شدت محدودیت فیزیکی کودک پاسخ دادند. اطلاعات مربوط به بیماری نیز از پرونده های کودکان استخراج شد. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS-25 و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام انجام شد. یافته ها: نشخوار فکری مادر، ادراک مادر و شدت محدودیت فیزیکی در مجموع 16 درصد از اضطراب/افسردگی کودک را پیش بینی کردند. نشخوار فکری مادر و حل مسئله 13 درصد از متغیر پرخاشگری/بیش فعالی را پیش بینی کردند. نشخوار فکری و حل مسئله 10 درصد از رفتار ضد اجتماعی و 7 درصد از ناسازگاری های اجتماعی کودک را پیش بینی کردند. نشخوار فکری 8 درصد از نقص توجه و در نهایت دفعات بستری 2 درصد از حل مسئله را پیش بینی کردند. از بین این متغیرها، نشخوار فکری مادر بیشترین قدرت پیش بینی و تعداد دفعات بستری در بیمارستان کمترین قدرت پیش بینی را داشتند. نتیجه گیری: عوامل روان شناختی به ویژه عوامل مرتبط با مادر، نسبت به عوامل مرتبط با جراحی نقش مهم تری در پیامدهای روان شناختی کودکان ایفا کردند.