مقدمه : بر اساس شواهد علمی مبنی بر این که احساسات در فرایندهای شناختی و رفتاری غالب هستند . احساسات باید در تبلیغات مورد توجه قرار گیرند زیرا تبلیغات مسئولیت اجتماعی برند برای سازمان ها می تواند پتانسیلی احساسی برای ارتقاء و یک استراتژی رقابتی تلقی گردد . روش کار : روش تحقیق از نوع اکتشافی _ آزمایشگاهی بود . از ابزار الکتروانسفالوگرافی برای ثبت سیگنال های مغزی از طریق دستگاه EEG EPOC+14 Electrode wireless استفاده گردید و پس از پاک سازی سیگنال ها با استفاده از نرم افزار Emotiv 3D Brain Visualizer ، شدت باند فرکانسی و موقعیت آن استخراج گردید . جامعه آماری تحقیق را دو گروه 25 نفره (آزمایش و کنترل) تشکیل دادند که محرک در قالب تبلیغ برای گروه کنترل با ماهیت اجتماعی و برای گروه گواه با ماهیت کاملا اقتصادی ارایه شد. یافته ها : تحلیل سه بعدی مغز با توجه به تولید امواج مغزی نشان داد که بصورت معناداری گروه کنترل با توجه به ماهیت محرک شدت فرکانس بالا را در موج تتا داشته اند که نتایج تجزیه و تحلیل واریانس نیز این معناداری را تایید می کند . نتیجه گیری : نتایج نشان داد مسئولیت اجتماعی برند می تواند با توجه به تاثیر آن بر روی مغز بر روی یادآوری یک برند موثر باشد . این یافته تحقیقات گذشته را مبنی بر اینکه باند فرکانسی تتا در صورت وجود می تواند بر روی حافظه تاثیر بگذارد را تایید می کند.