در چند سال گذشته به دلیل فشارهای اجتماعی، فرهنگی و رقابتی میزان علاقه سازمان ها به کارآفرینی سازمانی افزایش یافته است. عوامل مختلفی مانند ساختار سازمانی می تواند بر کارآفرینی سازمانی تأثیر شگرفی داشته باشد. ساختار مکانیکی به شکل منفی با نوآوری کارآفرینی سازمانی همبستگی دارد و ساختار ارگانیک به توانمندسازی مدیران و کارکنان منجر شده، باعث می شود آن ها خطر های حاصل از تغییر استراتژیک را پذیرا باشند و سازمان دارای گرایش های کارآفرینانه شود. ساختار سازمانی به عنوان یکی از پیش بران اصلی کارآفرینی سازمانی مطرح است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی مطلوب در زمینه ارتباط بین ساختار سازمانی ابعاد گرایش های کارآفرینانه سازمانی در سازمان تربیت بدنی انجام شده است. متغیر پیش بین در این پژوهش ساختار سازمانی با طیف ارگانیک - مکانیک و متغیرهای ملاک ابعاد گرایش های کارآفرینانه سازمانی است که 5 بعد نوآوری، خطر پذیری، استقلال طلبی، رقابت تهاجمی و پیشتازی در بازار را در بر می گیرد. علاوه بر متغیرهای فوق، متغیرهای تعدیل کننده ویژگی های جمعیت شناختی نیز مد نظر واقع شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 202 نفر از کارکنان سازمان تربیت بدنی است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و دو پرسشنامه ساختار سازمانی با پایایی 95/0 و گرایش کارآفرینانه سازمانی با پایایی 99/0 بود. برای بررسی روایی ابزار پژوهش از تحلیل عاملی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها و پاسخ به سؤال های پژوهش از مدل های آماری t تک گروهی (به منظور بررسی دیدگاه نمونه های تحقیق)، برای ارتباط بین متغیرها از رگرسیون تک و چندمتغیری و برای طراحی مدل از نرم افزارLISREL استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ساختار سازمانی در سازمان تربیت بدنی به شدت مکانیکی است و همچنین گرایشهای کارآفرینانه در سطحی پایین تر از حد متوسط است. بین ساختار سازمانی با گرایش های کارآفرینانه سازمانی ارتباطی مثبت و معنی دار در سطح 01/0> α مشاهده می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد سازمان تربیت بدنی در وضعیت غیرکارآفرینانه قرار دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود این سازمان در روند برنامه ریزی های راهبردی خود به مؤلفه های کارآفرینی سازمانی از جمله ساختار سازمانی توجه کند.