مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
هژمونی
حوزه های تخصصی:
برخی معتقدند «قدرت» هدف نیست، بلکه ابزاری است برای رسیدن به اقتصاد. برخی دیگر قائل اند «قدرت» خود جایگاه دلنشین و هدفی است که جاه طلبی انسان او را به رسیدن به آن سوق میدهد و چه بسا اقتصاد و مانند آن برای دستیابی به آن سیطره هزینه شوند. از دیدگاه قرآن کریم منشأ «قدرت» خدای متعال است و ابزاری بیش نیست که طبق جهان بینی فرد، ممکن است در جهت الهی و یا مادی به کار گرفته شود. مرعوب شدن و بالتبع پیوستن به قدرت باطل با عذر خوف از آن به هیچ وجه مقبول نیست.
این مقاله به روش تحلیل اسنادی و کتابخانه ای به واکاوی مفهوم و ویژگیهای قدرت میپردازد.
ذهنیت دانش آموزان در میانه گفتمان خانواده و مدرسه (مطالعة موردی: دانش آموزان دختر شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای فهم ذهنیت سوژههای اجتماعی (دانشآموزان) در میانة گفتمانهای مختلف مؤثر (خانواده و مدرسه). پیشفرض مقاله این است که این دو نهاد همسو نیستند، بلکه در سطح اهداف و عملکرد با هم متفاوتاند. در این تحقیق، با روشی تجربی تقاطع این گفتمانها در مدرسه بررسی میشود. به این منظور با 30 دانشآموز، 5 نفر از اولیای مدرسه و 15 نفر از والدین مصاحبة کیفی انجام شده است. میتوان دید که دو گفتمان خانواده و مدرسه در 4 مؤلفة تحصیل، مذهب، پرورش سیاسی و انضباط در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. هر کدام دانشآموز را در تملک خود میداند و سعی میکند در زمان و مکان تحت سیطرة خودش، به ذهنیت دانش آموزان مطابق با آرمانهای خویش شکل دهد. بدین ترتیب گاه در سطح اهداف و گاه در سطح عملکرد بین آنها تنش وجود دارد. این تنش موجب میشود هویت دانشآموز به مواضع گوناگونی فراخوانده شود. مهمترین علت تفاوت مدرسه و خانواده در درجة استقلال آنها از گفتمان دولت است.
قدرت نرم و راهبرد هژمونیک گرایی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت یکی از عناصر پایه و بنیادین در سیاست بین الملل است. از این رو عرصه تحلیل قدرت یکی از مهم ترین حیطه های پژوهشی مطالعات روابط بین الملل می باشد که بر اساس اتکاء به روش شناسی های گوناگون به بحث در جهت تبیین رفتارهای خارجی دولت ها می پردازد. بر این اساس بررسیِ تحول در ساختار سیاسی و الگوهای رفتاری کشورها نشان می دهد که هرگونه تغییر و جابه جایی، ناشی از دگرگونی در رهیافت های مبتنی بر قدرت است. تحول در مفهوم قدرت که از آن به عنوان «قدرت نرم» یاد می شود، به عنوان یک روش بحث در حیطه سیاست بین الملل و ابزاری جهت بهینه کردن سیاست خارجی کشورها، الگویی به نسبت جوان محسوب می شود که به نوعی بر مفاهیم مترادف آن چون نفوذ، اقتدار و حتّی مشروعیت ابتنا دارد. این قدرت، قدرت هدایت کردن، جذب کردن و سرمشق بودن است. نظر به همین اهمیت نیز ارتباط تنگاتنگی با قدرت های بی شکل نظیر فرهنگ و فن آوری می یابد. بر این اساس آمریکا درصدد است که با گسترش و اشاعه فرهنگ و دانش خود به عنوان مؤلفه هایی از قدرت نرم، به سه هدف ارتقای میزان مشروعیت نظام سیاسی در عرصه بین الملل، حفظ پرستیژ بین المللی و در نهایت مدیریت و جهت دهی به افکار عمومی در راستای تثبیت ساختار هژمونیک خود نائل آید. مقاله حاضر ابتدا به بازتعریف قدرت در روایت های کلاسیک و معرفی برداشت نوین از قدرت، پیشینه و همچنین ویژگی های آن می پردازد، و سپس با عنایت به نقش آفرینی قدرت نرم آمریکا، با تمرکز بر دو عنصر قدرت نرم (فن آوری و فرهنگ)، اثرگذاری این شکل از قدرت را در جهت پایداری سیستم هژمونیک مورد بررسی قرار می دهد
حفظ هویت ایرانی اسلامی در عرصه جهانیسازی بر مبنای تئوری سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که چگونه می توان هویت ملی را از هجوم هویت های بیگانه در فضای جهانی شدن حفظ کرد؟ لذا این فرضیه را مطرح کرده است که هر هویتی متشکل از دو گونه ساختار مادی و معنایی است و در صورت حفظ ساختارهای معنایی هویت ملی می توان به بازتولید ساختارهای مادی در فضای جهانی شدن پرداخت.
در این راستا، مقاله با تفکیک میان ساختارهای مادی و معنایی هویت ایرانی اسلامی و بیان مؤلفه های هر یک از آنها و با تکیه بر اصول تئوری سازه انگاری بر این باور است که نه تنها می توان هویت ملی ایرانی اسلامی را از آسیب هویت های بیگانه در عرصه جهانی سازی مصون داشت، بلکه با تکیه بر ساختارهای معنایی و بازتولید ساختارهای مادی هویتی و فرهنگی می توان به اشاعه نظریه منطقه گرایی فرهنگی با درخشش هویت ملی ایرانی اسلامی اندیشید.
تحلیل انتقادی گفتمان صدور انقلاب امام خمینی (ع) (60 ـ 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش نورمن فرکلاف، گفتمان صدور انقلاب امام خمینی(ع) را مورد بررسی قرار می دهد و به دنبال پاسخ به این سؤال است که گفتمان صدور انقلاب، با کدام پیش فرض ها و با کدام دلالت های ضمنی در فاهمه عمومی وارد و جاذبه ایجاد کرده بود؟ در این مقاله اثبات می شود که رابطه تعاملی بینِ متن و زمینه و تکیه بر ایدئولوژی اسلام، موجب هژمون شدن اندیشه امام خمینی(ع) در باب صدور انقلاب گردیده است. همچنین این امر، خود باعث تفهم معنایی گفتمان صدور انقلاب و دریافت رابطه پیچیده قدرت و ایدئولوژی در گفتار ایشان می شود و نشان می دهد گفتمان صدور انقلاب امام خمینی(ع) در راستای بازتولید ساختار قدرت انقلابی و تداوم مشروعیت آن تکوین یافته است.
بررسی تأثیر هژمونی بر بیگانگی و انزوای انسان در «همة پسران من» براساس نظریة لوئی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های پس از جنگ جهانی دوم، آرتورمیلر در زمرة نمایشنامه نویسانی بود که کنترل تئاتر آمریکا را دراختیار خود داشتند. در این دوره، میلر نمودهایی کنایی از ایده های متناقض و نظام هایی ارزشی را به تصویر کشید که در قلب فرهنگ تجارت آمریکا قرار داشت. او در نمایشنامة «همة پسران من» بیگانگی و انزوای انسان را در جامعة آمریکای پس از جنگ جهانی دوم به نمایش می گذارد. همچنین، این اثر به بیان مشکلات اخلاقی و اجتماعی مردم در جامعه ای می پردازد که فقط به مادیات توجه دارد و مباحث اخلاقی در آن ازبین رفته است. لوئی آلتوسر معتقد است انسان ها تحت سلطة ایدئولوژی طبقة حاکم زندگی می کنند. براساس نظر او، در یک جامعه، مردم برای تضمین سود دولت و طبقة حاکم (هژمونی) زندگی و کار می کنند. او خاطرنشان می کند که مردم توسط دستگاه های ایدئولوژیک دولت (ISA) مورد خطاب قرار می گیرند و به سوژه تبدیل می-شوند. در این مقاله، با درنظرگرفتن این دیدگاه و بررسی دقیق نمایشنامة «همة پسران من» نشان می دهیم که چگونه نظام سرمایه داری آمریکا، پس از جنگ موجب بیگانگی انسان ها از یکدیگر می شود. همچنین نشان داده ایم که چگونه یکی از بزرگ ترین نمایشنامه نویسان معاصر، مفهوم بیگانگی را با آثارش درهم می آمیزد و اینکه این برداشت از نمایشنامة میلر می تواند دید خوانندگان را درمورد مفهوم یادشده گسترش دهد. درهمین راستا، این بررسی نشان می دهد چگونه در جامعة سرمایه داری آمریکا، هژمونی، درک هر شخص را از طبقة اجتماعی اش مشخص می کند و چگونه ایدئولوژی سرمایه-داری منجر به بیگانگی و انزوای انسان ها از یکدیگر می شود.
گفتمان هسته ای دولت یازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع هسته ای به عنوان مهم ترین مسئله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک دهه گذشته، عرصه رقابت گفتمان های مختلف در این حوزه بوده است. انتخابات ریاست جمهوری خردادماه 1392 منجر به تحول گفتمانی در موضوع هسته ای گردید. در این انتخابات حسن روحانی به عنوان حامل گفتمان اعتدال یا اعتدال گرایی توانست نظام معنای حاکم بر این گفتمان را عمومیت بخشیده و آن را هژمونیک نماید. از این رو، مقاله حاضر با استفاده از نظریه گفتمان لاکلا و موف، چارچوبی نظری فراهم آورده که به تبیین عناصر و دقایق گفتمان ناظر بر موضوع هسته ای در دولت یازدهم و کشمکش ها و رقابت های هژمونیک میان این گفتمان و گفتمان های رقیب می پردازد. تحلیل گفتمان هسته ای دولت یازدهم نشان می دهد این گفتمان با دال مرکزی تعامل سازنده، به جهت برخورداری از عوامل سیاسی بیشتر، فعال تر و منسجم تر، به کارگیری فرایندهای طرد و برجسته سازی، میزان دسترسی بالا و اعتبار بیشتر نسبت به سایر گفتمان های رقیب، توانست هژمونیک شود.
ایدئولوژی، سوژه، هژمونی، و امر سیاسی در بستر نظریة گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة گفتمان تلخیص سایر رویکرد های تحلیل گفتمان و یکی از روش های کیفی در حوزة مباحث سیاسی و اجتماعی است. در قلب نظریة گفتمان لاکلاو و موفه این اصل محوری وجود دارد که یک امر اجتماعی یا یک هویت اجتماعی هیچ گاه پایان یافته و تمام شده نیست. لاکلاو و موفه بستر اندیشه ورزی خود را بر قلمروهای نظری گوناگون از سوسور تا دریدا، از آلتوسر و فوکو تا لکان قرار داده اند. در این راستا آن ها با تمرکز ویژه بر واسازی دریدا و نظریة لکانی سوژة فقدان، با مرکزیت بخشیدن در وقتة «مفصل بندیِ سیاسی» به هژمونی، در توسعة نظریة نوگرامشی گفتمان، ترجیح امر سیاسی بر امر اجتماعی و بازگرداندن جامعه به وقتة سیاسی تأسیس آن، سنت نظری نوینی را بر ویرانه های مارکسیسم کلاسیک استوار ساخته اند. این نوشتار مفروضات بنیادی نظریة گفتمان لاکلاو و موفه در مورد ایدئولوژی، سوژه، هژمونی، و امر سیاسی را تحلیل و تبیین می کند
بررسی نهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری ایران از منظر تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر تلاش می کند تا با بررسی تبلیغات نهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری ایران، به تحلیل گفتمان این انتخابات بپردازد. در این تحقیق از نظریة گفتمان لاکلا و موفه در کنار نظریة گفتمان فرکلاف و از تحلیل گفتمان به عنوان روش تحقیق استفاده شد. در ابتدا تحلیلی از زمینه های گفتمانی برگزاری این انتخابات ارائه و پس از آن تبلیغات انتخاباتی هر نامزد به طور جداگانه بررسی شد. تحلیل گفتمان نشان داد که در گفتمان اصول گرایی نوعی تحول شکل گرفته است و در گفتمان اصلاح طلبی نیز گروه های مختلف برحسب دیدگاه های سیاسی اجتماعی خویش از یکدیگر جدا شده اند. در دور اول ""ولایت فقیه"" دال مرکزی گفتمان احمدی نژاد و ""دولت اسلامی""، ""توسعه اقتصادی اسلامی""، ""تهاجم فرهنگی""، ""عدالت اجتماعی"" و ""رشد سیاسی"" دقایق این گفتمان را تشکیل می دادند. در گفتمان هاشمی رفسنجانی ""کلیت نظام"" دال مرکزی و ""تحزب""، ""توسعه""، ""اعتدال گرایی"" و ""حفظ ثبات کشور"" دقایق آن بودند. به همین ترتیب در گفتمان انتخاباتی مهدی کروبی ""جمهوری اسلامی با قرائت امام خمینی"" دال مرکزی و ""توسعه همه جانبه""، ""دولت مقتدر""، ""عدالت اجتماعی"" و ""بهبود معیشت مردم"" دقایق این گفتمان بودند. ""دموکراسی"" نقش دال مرکزی را در گفتمان معین ایفا می کرد و ""قانون گرایی""، ""حقوق بشر""، ""تعامل با جهان"" و ""آزادی بیان"" دقایق این گفتمان را تشکیل می دادند. گفتمان انتخاباتی لاریجانی از ""دولت مدرن"" به عنوان دال مرکزی و ""کارآمدی""، ""عمل به توصیه های رهبری""، ""مبارزه با فساد و تبعیض"" و ""عدالت"" به عنوان دقایق آن تشکیل می شد. در مورد قالیباف علی رغم استفادة وی از تبلیغات مدرن و با جهت گیری مشخص، مفصل بندی خاصی مشاهده نشد. به همین ترتیب در تبلیغات انتخاباتی مهرعلیزاده نیز مفصل بندی منسجمی از دال ها و نشانه ها، قابل استخراج نبود. در دور اول، در میان رقابت فشرده میان نامزدها، گفتمان احمدی نژاد مورد توجه بخشی از پایگاه ایدئولوژیک و نهادهای اصول گرا قرار گرفت و این مسئله راهیابی او به دور دوم در کنار هاشمی رفسنجانی را ممکن ساخت. در دور دوم نیز قابلیت دسترسی بالاتر گفتمان احمدی نژاد و تا حدی گفتارهای انتخاباتی او در فضای دوقطبی که حاکم شده بود، منجر به پیروزی وی گشت.
زنان در دو دولت: تحلیلی گفتمانی از جایگاه زنان در دولت های دهه 80 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف به بررسی جایگاه زنان در دو گفتمان سیاسی متمایز دهه 80 شمسی بپردازد. در این راه، نخستین گام، تمایز دو گفتمان سیاسی مطرح این بازه زمانی و تمیز این دو از یکدیگر به زبان نظریه گفتمان است. در این دوره، دو گفتمان اصلاح طلب با دا ل های محوری اصلاح طلبی، توسعه سیاسی، آزادی، قانون، جامعه مدنی و اصلاحات و گفتمان محافظه کارِ رادیکال، با دال های چهارگانه عدالت گستری، مهرورزی، پیشرفت، تعالی مادی و معنوی و خدمت رسانی، حاکم صحن سیاسی ایران بوده اند. بررسی این دال ها نشان می دهد که این دو، غیر گفتمانی یکدیگر محسوب می شوند و از این رو، انتظار می رود این تفاوت در عرصه های مختلف هم دیده شود. با بررسی متون، این نتیجه حاصل شد که گفتمان اصلاح طلب با گرایش به تجدد گرایی، دال محوری مشارکت زنان را در مفصل بندی خویش دارد که با دا ل های خانواده محوری، توا نمند سازی و آموزش و آگاهی به حیات گفتمانی خویش شکل می داد. در سوی مقابل، غیر گفتمانی جایگزین، با گرایش به سنت گرایی، گره گاه خانواد ه محوری صرف را مرکز قرار داده و با دال های تعمیق باورهای دینی و حجاب و عفاف و نیز نقش تربیتی زنان، هویت گفتمانی دیگری برای آنان رقم زده است.
صورت بندی گفتمانی حقوق بشر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر حقوق بشر بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام مسائل عام اندیشه سیاسی اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی حقوق بشر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه قانون و حقوق اساسی در جمهوری اسلامی
گفتمان اسلام سیاسی، آموزه های اسلام را در همه سویه های زندگی انسان راهگشا دانسته و می کوشد بر مبنای ساختار و نظام معنایی خویش به مسائل و موضوعات معنا و با تکیه بر تفکر توحیدی خویش، به دال ها ثبات معنا بخشد. در این مقاله ضمن تبیین دیدگاه قانون اساسی در باب مفهوم حقوق بشر، نشان خواهد داد که در گفتمان اسلام سیاسی، حقوق بشر بر محور دال مرکزی (کرامت انسانی) شکل گرفته و سایر نشانه ها و دال ها (حقوق سیاسی، اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و مدنی) پیرامون آن درک و دریافت می شوند؛ به عبارت دیگر هرچند مفهوم حقوق بشر مفهومی مدرن است و همچون دیگر مفاهیم مدرن وارد ادبیات اسلامی گردیده است اما مباحث مطرح شده پیرامون آن، گفتمان مفهومی خاصی را شکل داده است که از آن به گفتمان حقوق بشر اسلامی می توان تعبیر کرد. در گفتمان حقوق بشر اسلامی، کرامت انسانی دال برتر و مرکزی[i] و در کانون توجه است؛ و کلیه حقوق و امتیازات بشری به عنوان دال های شناور برگرد همین مفهوم درک و دریافت می شوند
بررسی رویکردها و ابعاد هژمونی تکنولوژی بر انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی، که از آغاز و به قصد سلطه انسان بر جهان طبیعی شکل گرفت، امروز، با گسترش ابعاد فنّاوری در حوزه های مختلف علم، نقش بی بدیلی در زندگی انسان ها ایفامی کند. اگرچه هنوز برخی صاحب نظران از این که واژه سلطه را در این رابطه استعمال کنند احتیاط می کنند، درحقیقت، سلطه تکنولوژی بر انسان مدت هاست که آغاز شده و به اندازه ای این تسلط آرام و سازوار با نیازهای انسان پیش رفته که امروزه اگر کسانی با تردید به این مسئله می نگرند، به دلیل همین بستر منعطف و هماهنگ است. این مسئله اگرچه همواره از آغاز مدرنیته با فراز و فرودهایی همراه بوده و موافقان و مخالفان، هریک با ارائه دلایلی، تفوّق تکنولوژی و پیامدهای آن را بر زندگی انسان مورد بررسی و تحلیل قرارداده اند، به دلیل تغییرات گسترده در شیوه های این برتری، همچنان این مسئله به کانون توجه و نقد صاحب نظران مختلف تبدیل شده است. در این تحقیق سعی شده با مرور برخی از پژوهش های پیشین، در چارچوب برخی نظریه های انتقادی و پیوندی مشترک در حوزه علوم انسانی، این موضوع مورد بررسی قرارگیرد
نظم و کارکرد گفتمان فلسفه ستیزانه خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات در مقام رسانه، حاوی قدرتی غیرمستقیم و هژمونیک است. این ویژگی در همه انواع ادبی ملل وجود دارد. منتهی شدت و ضعف تأثیرگذاری به اقتضای عواملی همچون دوره، موضوع و ژانر متفاوت است. یکی از موضوعاتی که در اشعار اغلب شاعران کلاسیک فارسی نمود یافته و تأثیر بسزایی بر مخاطبان، و بر جریان فکری ایرانیان گذاشته است، بحث های کلامی مبنی بر عقل ستیزی به صورت خاص و فلسفه گریزی یا فلسفه ستیزی در معنای عام آن است. از میان اشعار شاعران کلاسیک فارسی یکی از قصاید خاقانی با مطلعِ «چشم بر پرده امل منهید/ جرم بر کرده ازل منهید» در فلسفه ستیزی جایگاه ویژه ای دارد. در این نوشتار پس از معرفی نظم گفتمانی قصیده مذکور، هژمونی برآمده از آن نظم گفتمانی، در دو سطح «دلالت های معنایی» و «جنبه فنی رسانه» در درک شیوه های اعمال قدرت هژمونیک و درنهایت آسیب شناسی آنها بررسی شده است. اساس تبیین نظم گفتمانی و هژمونی برآمده از دلالت های سطح معنایی، برخی از مفاهیم نظریه تحلیل گفتمان انتقادی «لاکلاو» و «موفه»، و مبنای بررسی کارکرد هژمونیک شعر در سطحِ فنی رسانه، سخنان «جان ب. تامپسون» است
عروس مهاجر تثبیت هویت فرهنگی «خود» در سرزمین میزبان از طریق فرایند دیگری سازی در منظومه خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، داستان خسرو و شیرین نظامی با استفاده از فرضیه های مطالعات پسااستعماری و نشانه شناسیِ فرهنگی ارزیابی می شود. حضور شیرین در جایگاه یک مهاجر زن در سرزمین مدائن و خواستة دوگانة فرهنگ میزبان از او برای همانند ی با این فرهنگ، رعایت تفاوت با آن از یک سو، و تعصب و تأکید شیرین برای حفظ و اجرای رمزگان های فرهنگی سرزمین «خود» از سوی دیگر، وضعیت شیرین را دچار چالش های فراوان کرده بود. در این مقاله سازوکار فرهنگ مرکز در سرزمین میزبان، برای به حاشیه راندن شیرین، و فرایند «دیگری سازی» به مثابه راهکار مقاومتی شیرین برای حفظ هویت فرهنگی «خود» در سرزمین میزبان بررسی می شود و نقش جنسیت در موفقیت این فرایند نشان داده می شود.
پژوهش در پایان به این نتیجه می رسد که فرهنگ مرکز در سرزمین میزبان تلاش می کند شیرین را در جایگاه یک «دیگری» خطرناک، که قصد بر هم زدن نظم تثبیت شده فرهنگ غالب را دارد، به حاشیه براند. بنابراین، وضعیت شیرین در سرزمین میزبان، زمینه را برای شکل گیری فرایند دیگری سازی از سوی او در ارتباط با افراد سرزمین میزبان، به مثابه اقدامی مقاومتی و ضد هژمونیک، برای تثبیت هویت فرهنگی «خود» فراهم کرد.
دیگری های شیرین در این منظومه در دو دسته بزرگِ «دیگری های دور» و «دیگری های نزدیک» قرار می گیرند. جالب این که «دیگری های جنسیتی» شیرین در سرزمین میزبان، یعنی مردان، در زیر مجموعه «دیگری های نزدیک»، و «خودی های جنسیتی» او، یعنی زنان، در زیرمجموعه «دیگری های دور» جای می گیرند و شیرین در برابر دو گروه راهکارهای متفاوتی در پیش می گیرد.
منظومه خسرو و شیرین با این خوانش می تواند منعکس کنندهء صدای به حاشیه رانده شده ای باشد که در مقابل صدا و فرهنگ غالب کشور میزبان به دنبال خود می گردد؛ صدایی که در کشمکش عشق و هویت، با سربلندی، هویت فرهنگی خود را از زیرِ دست و پای فرهنگ مرکز بیرون می کشد و به آن اعتلا و شکوه می بخشد.
عربستان و رویارویی هژمونیک با بیداری اسلامی در حوزه خلیج فارس (بررسی موردی: بحرین)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بیش از سه سال است که بیداری اسلامی منطقه بسیار وسیعی از جهان عرب را در برگرفته است. این میان، منطقه خلیج فارس به دلیل ساختار سیاسی متصلب و غیر دمکراتیک و وجود شکاف های عمیق اقتصادی و اجتماعی بستر مساعدی برای بیداری اسلامی بوده است؛ اما موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک این منطقه برای جهان غرب و همسویی نظام حاکم در این کشورها با غرب، سبب گردیده غربیان موج بیداری اسلامی را مدیریت و مانع سرایت آن به این منطقه حساس شوند. یکی دیگر از دلایل اهمیت منطقه خلیج فارس قرابتِ جغرافیایی آن با جمهوری اسلامی است. جهان غرب به دلایل متعدد از دخالت مستقیم برای ممانعت از گسترش موج بیداری اسلامی به منطقه خلیج فارس خودداری کرده است؛ لذا این مأموریت به برخی بازیگران منطقه محول شده است؛ از جمله عربستان سعودی که تمایلات و توانایی های ویژه ای دارد. با توجه به ویژگی های بحرین که باعث تأثیرپذیری بیشتر آن از انقلاب اسلامی و به تبع بیداری اسلامی شده است، عربستان برای آن که از پیامدهای دمینووار بیداری اسلامی در سرنگونی حاکمان محافظه کار منطقه خلیج فارس جلوگیری کند، تمام کوشش های سیاسی و نظامی خود را برای حفظ نظام حاکم در بحرین به کار گرفته است. این مقاله با ترکیب نظریه های «هژمونی» و «مهار» جایگاه عربستان سعودی به نیابت از نظام جهانی سلطه در رویارویی با موج بیداری اسلامی در منطقه خلیج فارس به ویژه بحرین را تحلیل کرده است.
جمهوری اسلامی ایران و الگوهای امنیتی آسیای جنوب غربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن آنکه ترتیبات جاری امنیتی منطقه ای و الگوی مطلوب ایران برر اارا
افق اند چشم انداز 4141 در خرده نظام های امنیتی آایای جنوب غربی را تبیین مری کنرد
شیوه ای خاص برای شناخت الگوهای امنیتی نیز ارائه می کند. ایرن رو در رررج جرام
مطالعاتی شناخت الگوی امنیتی منطقه ای مطلوب ایران در آاریای جنروب غربری در افرق
چشم انداز 4141 در مجم تشخیص مصلحت نظام به کار گرفتره شرده و مقالره راضرر
مستخرج از آن اات و مبتنی بر رویکرد مسئله شناای ااتخراج موضوعات و روندشناای
بر ااا مسائل و تحلیل از اطح خرد به کلان می باشد. بازشنااری رویکردهرای امنیرت
منطقه ای بر ااا اه الگوی نظری موازنه قوا و رویکرد مرورد نظرر منراف محرور بررای
جمهوری االامی از جمله اهداف پژوهش راضر می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد
با توجه به مقدورات و مطلوبیت های ایران در مدل های مختلف الگوی موازنه قوا بهتررین
راهبرد برای جمهوری االامی در به رداکثررااندن مناف منطقه ای و همکاری های متعاقر
آن می باشد.
نظام سرمایه داری؛ برسازی هویت مطلوب و تأثیر آن بر جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام سرمایه داری، از طریق عوامل ارادی و غیر ارادی، در راستای بازتولید خود، برنامه هایی را به گونه ای مدون و غیر مدون، طراحی و دنبال می نماید و با عملیاتی کردن آن ها تلاش دارد تا از مانایی باز نماند ودراین بستر به تقویت و بازتعریف «معناها و بودن» هایی می پردازد تا «شدن های» مطلوب را نظاره گر باشد. ودر پی نشانگاهایی می باشدکه با عبور از آنها دچار دگرگونی و صیرورت مورد نیاز شوند .بنابراین این سوال مطرح می باشد که چرا و چگونه این نظام ماندن و بودن خود را ،از طریق برساختن هویت مطلوب دنبال می کند ودرصددتثبیت آن می باشد؟ شاید این پاسخ را بتوان داد که ورود به عرصه هویت ها و برسازی و واسازی آنان می تواند ماندن این نظام را در پی داشته باشد که دراین فرایند ازابزار هایی که این هدف را برآورده می کند ، صحبت شده است .دراین پژوهش از مکتب گرامشی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده و با شناخت این نظام و چگونگی برساخته شدن هویت ها به مصداق هایی از تغییر در حوزه های مختلف هویتی و ایجاد هویت کاذب و مطلوب،در جهت بازتولید خود، پرداخته شده و سپس به آسیبهای هویتی ناشی از حاکمیت و رسوخ مولفه های نظام سرمایه داری در جامعه ایران و اثر آن بر هویت ملی،اهتمام می ورزد.
رئالیسم سیاسی انقلابی: اندیشه سیاسی گرامشی بر اساس شهریار مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم خرداد و تیر ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
برخی از اصحاب نظریه انتقادی جدید در تقابل با آلتوسریسم دهه 1960 مرحله جدید اندیشه انتقادی را «گرامشیسم» خوانده اند. عناصر مهمی از اندیشه های گرامشی خاستگاه پاره های عمده ای از دگرگونی های معرفت شناختی و نظری در نظریه سیاسی و نظریه اجتماعی از دهه 1960 به این سو بوده است. فکر گرامشیایی تطورات مهمی یافته و «چرخش فرهنگی» ای که وی در مارکسیسم قرن بیستم ایجاد کرد در واقع پیشاتاریخِ شکل گیریِ جریانی است که نظریه پردازانش پسامارکسیسم می خوانند.
بازخوانی متون اصلی یکی از ضرورت ها و لوازم اصلی تحول در گفتمان های ایرانیِ علوم انسانی است. بر همین اساس است که فضاهای آکادمیک و حوزه های روشن فکری خارج از آکادمی برای مواجهه تأمل برانگیزتر با آرا و مفاهیم نظریه انتقادی باید از شرح ها و تحشیه ها فراتر رود و به خوانش انتقادی خود متون کلاسیک اندیشه روی آورد. بر همین اساس، این نوشتار درصدد بازخوانیِ رئالیسمِ سیاسی گرامشی بر پایه پاره ای از متون اصلی وی است. سنجش نسبت بین ماکیاوللی، مارکس، و سورل در رئالیسم سیاسی گرامشی، برای کشف مواضع وی دربارة دولت، قدرت، سوبژکتیویته، خشونت، حزب و بین الملل دوم میدانی فراهم می کند.
مبانی و مؤلفه های مفهومی اقتصاد سیاسی بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اقتصاد سیاسی بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اقتصاد سیاسی بین الملل تاریخ اقتصاد سیاسی بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اقتصاد سیاسی بین الملل اقتصاد سیاسی بین الملل و نظام برتن وودز
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اقتصاد سیاسی بین الملل اقتصاد سیاسی بین الملل بعد از فروپاشی نظام برتن وودز
این مقاله به بررسی بنیان های نظری و ساختار مفهومی اقتصاد سیاسی بین الملل می پردازد. سؤال اصلی مقاله این است که تعامل نیروهای سیاسی و اقتصادی چگونه به تکوین و قوام یابی اقتصاد سیاسی بین الملل انجامیده است؟ متغیرهای مختلفی شامل توسعه فزاینده به هم وابستگی اقتصادی، تنش زدایی در مناسبات غرب و شرق، فروپاشی سیستم برتون وودز، خیزش حمایت گرایی نوین، و مسائل بحران انرژی در تکوین این دیسیپلین نقش اساسی داشتند. در تبیین نحوه تعامل منطق های اقتصاد و سیاست در عرصه بین الملل به نگرش سه مکتب لیبرالیسم، رئالیسم، و مارکسیسم اشاره شده و همچنین در پاسخ به چیستی کارکرد و رسالت این دیسیپلین به معرفی دو مکتب امریکایی و بریتانیایی پرداخته شده است. از حوزه های موضوعی متنوعی که اقتصاد سیاسی بین الملل را تشکیل می دهند، پنج موضوع اهمیت اساسی دارند: تجارت بین الملل، مالیه بین الملل، شرکت های چندملیتی، روابط شمال جنوب، و هژمونی. در کلیه این حوزه ها، تعامل دوجانبه ای میان نیروهای اقتصادی و سیاسی وجود دارد.
برداشت های مختلف در تدوین برنامه درسی ملی : تأملی در سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین و اجرای برنامه درسی ملی در نظامهای آموزشی به منزله سندی اساسی و با ابهّت برای نظام آموزشی، با هدفها و برداشتهایی متفاوت صورت می گیرد. این برداشتها و تعاریف متفاوت، ماهیت سیاسی دارند و طیفی از برداشتها را در بر می گیرند. این مطالعه که در حوزه پژوهشهای برنامه درسی انجام گرفته است و در چارچوب پژوهشهای کیفی و فلسفی قرار دارد، در بخش اول با سبک ادبیات تحلیلی و انتقادی، از طریق تبیین برداشتهای متفاوت از برنامه درسی ملی که طیفی از برداشتها و معانی متفاوت را از برنامه درسی ملی به منزله تقویت هویت ملی و ایجاد تواناییهای اساسی یادگیری تا برنامه درسی ملی به منزله تجویزی مبتنی بر هژمونی شامل می شود، به بررسی ماهیت سیاسی برنامه درسی ملی می پردازد و تجربیات و دیدگاههای هدایت کننده درحوزه تدوین برنامه درسی ملّی را عرضه می کند. روش این مطالعه از نوع جستار نظرپردازانه است و از طریق جستجوی راهی برای ژرف اندیشی در حوزه برنامه درسی ملی، در این زمینه به نظرپردازی می پردازد. در بخش دوم، با توجه به پیشینه نظری فراهم شده تامّل و نقدی در سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران انجام گرفته و کوشش شده است که از مجموع این بررسیها خطوط راهنمایی تحول جویانه برای نگاهی دوباره در برداشت و تدوین برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران فراهم شود.