مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
هژمونی
حوزه های تخصصی:
شکست غرب در تقابل سخت افزاری با گفتمان انقلاب اسلامی، باعث شد تا این جبهه تمام قدرت خود را در عرصه نرم افزاری به کار گیرد که از هژمونیک شدن گفتمان انقلاب اسلامی جلوگیری کند. رسانه های جمعی و در رأس آنها شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و وابسته یکی از مهم ترین ابزارهای غرب در این تقابل گفتمانی هستند. نوشتار حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال مهم و اساسی است که شبکه های ماهواره ای فارسی زبان معاند چگونه می خواهند گفتمان انقلاب اسلامی را دچار بی قراری نمایند؟ در پاسخ به سؤال فوق این فرضیه محوری مطرح است که شبکه های ماهواره ای فارسی زبان معاند، به دنبال ساختارشکنی از دال مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی، یعنی اسلام هستند تا از این طریق گفتمان انقلاب اسلامی را دچار بی قراری و از جاشدگی کنند.
تحلیل گفتمان عدالت در دهه سوم انقلاب با تأکید بر سال های 1380-1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیش رو با هدف تشریح فرآیند هژمونیک شدن گفتمان اصول گرایی عدالت محور در دهه سوم انقلاب (1380-1384) شکل گرفته است. با توجه به امتیازات نظریه لاکلاو و موفه از این نظریه به عنوان چارچوب نظری کارآمد و استراتژی روشی تحقیق برای این پژوهش استفاده شده است. یافته های رویکرد گفتمانی تحقیق به شرح زیر قابل ارائه اند: گفتمان اصول گرایی با استفاده از زمینه های ایجادشده در اثر تزلزل ها و بی قراری های گفتمان اصلاح طلبی و با بهره گیری از زمینه ها و امکانات سخت افزای و نرم افزاری هم چون در اختیار داشتن ساز و کارها و ابزارهای قدرت مانند قوه قضاییه و شورای نگهبان، توانست در فرآیندی رقابتی از اوایل دهه هشتاد در سه مرحله دومین دوره انتخابات شورای شهر، انتخابات مجلس هفتم و انتخابات ریاست جمهوری سال 84 زمینه های لازم را برای حاشیه رانی اصلاح طلبان و ساختارشکنی برخی دال های اصلی آن فراهم آورند. این گفتمان با تاکید بر شعارها و مفاهیمی مانند تشکیل دولت اسلامی از راه اقامه عدل و ارجاع آن به مضامینی هم چون امکانات برابر برای همه و آوردن نفت سر سفره های مردم که در قالب کاربرد زبان همه فهم و عامیانه، داشتن لحنی ساده، نمایش ساده زیستی و ... ارائه می شد، به آفرینش نظام معنایی جدیدی دست زد و با استفاده از آن علاوه بر نقد دولت های گذشته و اشاره به نقصان ها و ناکارآمدی های آن ها در تأمین و توجه عدالت محورانه به نیازهای اقتصادی و رفاهی مردم، به ساختارشکنی آن ها پرداخت و قابلیت دسترسی و اعتبار خود در افکار عمومی را افزایش داد. به این ترتیب این گفتمان برای چند سال به عنوان گفتمان هژمون در فضای سیاسی کشور حاکم شد.
منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی و تأثیر آن در فروپاشی جبهة ملی اول (1328 1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله کاربست نظریة ""هژمونی"" گرامشی برای بررسی رابطة نیروهای ملی و مذهبی، و شناخت شالودة اجتماعی روابط تعارض آمیز این نیروها در متن تحولات دورة نخست وزیری دکترمصدق است. این بررسی براساس شواهد و داده های تاریخی نشان می دهد منازعة نیروهای ملی و مذهبی بر سر هژمونی از عوامل مؤثر بر فروپاشی جبهة ملی و سرنگونی دولت دکترمصدق بود. از آن جایی که کشمکش های سیاسی به تنهایی نقش کلیدی نداشته اند، در این جا کشمکش های سیاسی در متن منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی تحلیل شده اند. افزون بر این، منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی بر اساس تمایزی تحلیل می شود که گرامشی بین ""رهبری سیاسی"" و ""رهبری اخلاقی فکری"" مطرح کرده است. یافته ها نشان می دهند که منازعة آیت الله کاشانی و دکترمصدق بر سر ""رهبری سیاسی"" جنبش ملی، و هم چنین منازعة گروه های ملی و مذهبی بر سر ""رهبری اخلاقی فکری"" نقش مهمی در تغییر موازنة نیروهای اجتماعی و شکل گیری ائتلاف ضدمصدقی در واپسین روزهای مرداد 1332 داشته است. درعین حال، این منازعة هژمونیک بحران عمیق تری را نیز در جامعة ایران آشکار ساخت: بحران هژمونی، بحران ناشی از دورة گذار از یک ""جامعة سنتی"" به یک ""جامعة متوسط جدید بود که خودش را در تکثر منازعات هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی نمایان ساخت.
پویایی بخشی به نظریه گفتمان در مسائل اجتماعی ایران از طریق کاربست ارتباطات آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه گفتمانِ لاکلا و موفه یک نظریه شاخص در زمینه ساخت و پیشبرد گفتمان محسوب می شود که در آن، روابط و عناصر موجود در یک گفتمان و چگونگی هژمون شدن مسائل در جامعه به روشنی بیان شده است. با این وجود، استفاده از این نظریه به دلیل ماهیت و خاستگاه سیاسی آن، در زمینه مسائل اجتماعی از پویایی و تحرک لازم برخوردار نیست. از همین رو کاربست آن در زمینه های اجتماعی، نیازمند برخی مداخلات است. تصور اجتماعی، یکی از مفاهیم بنیادینی است که با توجه به عناصر تشکیل دهنده آن، نقش تعیین کننده ای در تغییرات اجتماعی و میزان و کیفیت تحرک یک جامعه دارد و به دلیل پیوند خوردن با برخی از مفاهیم از قبیل گفتمان، بازنمایی اجتماعی، اسطوره، ساخت اجتماعی واقعیت و آیین، می تواند به بازشناسی لایه های درونی جریان هایی که منجر به تغییرات اجتماعی در یک جامعه می شوند، بیانجامد. این مقوله در میان ملت هایی که از تاریخ، فرهنگ و اسطوره های نظری عمیقی در مراودات اجتماعی خود بهره می برند و یا ارتباطات آیینی نقش مهمی در ذهنیت بخشی به زندگی آنها ایفا می کند، عینی تر و از قابلیت بالاتری جهت استفاده در ترویج گفتمان برخوردار است. این پژوهش بر اساس بخشی از یافته ها و مقولات به دست آمده از فرایند مصاحبه با دوازده نفر از اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام پیرامون قابلیت ارتباطات آیینی جهت کاربست آن در ترویج مفاهیم توسعه، صورت گرفته و قصد دارد با هدف ایجاد پویایی بیشتر در نظریه گفتمان، کاربست این نظریه در امور اجتماعی نظیر توسعه را از این طریق تسهیل نماید.
تحلیل گفتمانی سیاست هسته ای دولت احمدی نژاد از هژمونی تا افول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع هسته ای به عنوان مهم ترین مسأله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک دهه گذشته، عرصه رقابت گفتمان های مختلف در این حوزه بوده است. هریک از سه دولت اصلاحات، اصول گرا و اعتدال گرا رویه های متفاوتی را در قبال موضوع هسته ای در پیش گرفته اند. برای فهم چرایی این چرخش ها در سیاست هسته ای دولت های مختلف، نیازمند آن هستیم که این تغییرات را به لایه های عمیق تر گفتمانی و نظام های معنایی ارجاع دهیم. از این رو، مقاله حاضر با استفاده از نظریه گفتمان لاکلا و موف، چارچوب نظری را فراهم آورده است که به تبیین عناصر و دقایق گفتمان ناظر بر موضوع هسته ای در دولت احمدی نژاد و کشمکش ها و رقابت های هژمونیک میان این گفتمان و گفتمان های رقیب می پردازد. از این رو،گفتمان هسته ای دولت احمدی نژاد را مبتنی بر این چهارچوب نظری، از طریق بررسی گفتارهای هسته ای او تحلیل می کنیم. سؤال اصلی پژوهش آن است که نظام معنایی و گفتمان هسته ای حاکم بر دولت احمدی نژاد چیست و چه عواملی هژمونی و افول این گفتمان را فراهم آوردند؟ تحلیل گفتمان هسته ای دولت احمدی نژاد نشان می دهد که این گفتمان با دالّ مرکزی «مقاومت و تحمیل»، به جهت برخورداری از عوامل سیاسی بیشتر، فعال تر و منسجم تر، به کارگیری فرآیندهای طرد و برجسته سازی، میزان دسترسی بالا و اعتبار بیشتر نسبت به سایر گفتمان های رقیب، توانست هژمونیک شود؛ اما خصلت ناپایدار سازه های گفتمانی منجر به ظهور ناسازهایی در گفتمان هسته ای دولت احمدی نژاد شد که زمینه ظهور و هژمونی گفتمان هسته ای دولت اعتدال را در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم فراهم کرد.
تأثیر هژمونی در ایجاد نظم و امنیت بین المللی و توسعه حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ممعمولاً روابط بین حقوق بین الملل و سیاست بین الملل، رابطه ای تقابلی در نظر گرفته می شود که یکی در برگیرنده عدالت و برابری و دیگری دربردارنده قدرت است. اغلب چنین فرض می شود که حقوق بین الملل به وسیله قدرت کاهش می یابد؛ زیرا حکومت جهانی برای کنترل قدرت وجود ندارد و آنارشی گزینه های اجرایی را کاهش و اثر قوانین در روابط بین المللی را محدود می کند. فرض این مقاله این است که هژمون موجد، حامی و تثبیت کننده قواعد حقوقی بین المللی است. کشورهای قدرت مند و مخصوصاً دولت های هژمون برای کم کردن هزینه های مربوط به تثبیت صلح و امنیت بین المللی، ناگزیر از نهادسازی و به کارگیری قواعد حقوقی اند، چنان که حقوق بین الملل نیز برای تحمیل قواعد خود به قدرت نیاز دارد. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی و از منظری تاریخی قصد دارد به بررسی نقش هژمون در گسترش حقوق بین الملل بپردازد.
اقلیم کردستان و ج. ا. ایران؛ میان تنازع هژمونی و سلطه
روابط واحدهای سیاسی بر دامنه ای از محور هژمونی- سلطه قرار دارد. در مقایسه با سلطه، هژمونی با احتمال بیشتری بر اعتماد نسبی طرفین و قدرت نرم استوار است، لذا از سلطه متفاوت است. تجربه نشان داده است واحدهای سیاسی و کشورهایی که روابط شان را براساس معیارهای هژمونیک مبنی بر رضایت نسبی طرفین بنیان نهاده اند، موفق تر عمل کرده اند و هزینه های چندبعدی و جبران ناپذیر در روابط سیاسی شان را با نسبت قابل توجهی کاهش داده اند. به نظر می رسد، در این میان با بررسی معیارهای گوناگون و سیر تاریخی روابط ج. ا. ایران با اقلیم کردستان همواره بر بعدی غیرهژمونیک و متمایل به سلطه استوار بوده است. گستره سیاست، بویژه تحولات منطقه ای در دو دهه اخیر تغییرات زیادی داشته است. درک نامناسب این تغییرات شرایط را بحرانی تر و ناکارآمد خواهد کرد. تحولات اقلیم کردستان قبل از هر چیز زائیده واقعیت های منطقه و ماهیت چندبعدی آن است. در حالیکه، برخورد با این واقعیت در روابط ایران همواره با فراز و نشیب هایی همراه بوده است و در مجموع بر دامنه غیرهژمونیک روابط این دو بیشتر دامن زده است. بررسی چگونگی سیر تاریخی این وضعیت و چشم انداز احتمالی از این روابط در متن حاضر به بررسی گذاشته شده است با این هدف که به زوایای مختلف آن پرتو بیشتری بیافکند. بنابراین پژوهش حاضر در پی روشن کردن ماهیت هژمونی- سلطه روابط موجود از زوایای مختلف است.
نقدی بر کتاب «هژمونی : شکل تازه ای از قدرت جهانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب "هژمونی: شکل تازه ای از قدرت جهانی" در سال 2005 توسط جان اگنیو نوشته شده و در انتشارات "دانشگاه تمپل"(Tempel University) به چاپ رسیده است . اهمیت این کتاب مربوط به طرح تئوری جدید درباره هژمونی (Hegemony)است. تاکنون سه تئوری در مورد موضوع هژمونی وجود داشته است. آنچه این اثر را نسبت به سایر کتب موضوع هژمونی متمایز ساخته، شالوده شکنی مفهوم و نظریات رایج مربوط به هژمونی در قالب رویکرد انتقادی و ارائه نظریه جدیدی در این زمینه است. این کتاب چهارمین تئوری را مطرح و پردازش کرده است . بن مایه اصلی تئوری اگنیو در مقابل تئوریهای سه گانه قبل، تاکید بر ماهیت جامعه محوری هژمونی و فرایند شکل گیری آن است.
مقایسه تأثیر سیرتحول فکری تشکیلاتی برکنشگری حزب الله لبنان و اخوان المسلمین مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش های اسلامی معاصر از جمله جنبش های ضد هژمونیکی محسوب می شوند که در فرآیند تکاملی آن ها، برخورداری از ایدئولوژی، رهبری کاریزماتیک و تشکیلات سازمانی منسجم در ماهیت کنشگری آنان حائز اهمیت است. ایدئولوژی، تعیین کننده آرمان و استراتژی جنبش های اسلامی است که در جذب توده ها و آماده نمودن آنان برای کنش فعالانه مؤثر است. در این راستا نقش رهبری در تدوین، تفسیر و تحول ایدئولوژی از یک سو و برپایی تشکیلات سازمانی منسجم و منعطف، جهت هدایت و جذب توده های مردمی به سمت کنش دینی سیاسی قابل توجه است. با توجه به این که دو جنبش اخوان المسلمین و حزب الله از جمله جنبش های اسلامی هستند که سابقه چند دهه فعالیت سیاسی تشکیلاتی دارند اما به نظر می رسد که جنبش حزب الله لبنان به دلیل بهره مندی از مؤلفه هایی چون ایدئولوژی انعطاف پذیر، ساختار تشکیلاتی منسجم، رهبری کاریزماتیک و استراتژی های عمل گرایانه نسبت به اخوان المسلمین در جذب توده های مردمی و تأثیرگذاری بر عرصه قدرت سیاسی، کنش فعالانه تر و مؤثرتری را از خود به نمایش گذاشته است.
تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی و تحولات معنایی آن در گفتمان انقلاب اسلامی ایران 1357 (مورد مطالعه: سال های خرداد 76 تا خرداد 92)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۱
135-169
حوزه های تخصصی:
این مقاله مستند به پژوهشی است که با هدف بررسی و تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی به انجام رسیده است . بدین منظور مفهوم هویت سیاسی را محور بررسی قرار داده و تغییر و تحول معنایی آن را ابتدا در گستره ی نظام معنایی گفتمان کلان انقلاب اسلامی و سپس در دو گفتمان اصلاحات و محافظه کاردر قالب تحلیل درون متنی و بینامتنی با تکیه بر نظریه ی گفتمان و روش تحلیل انتقادی گفتمان در شش مقطع مهم تاریخی و تأثیر گذار این دوران بررسی کرده ایم. سپس درقالب تحلیل برون متنی به بررسی زمینه های تاریخی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی هر دوران پرداخته ایم .این تحلیل و تبیین در پایان، انواعی از تیپولوژی نهایی در خصوص موضوع را پیش روی ما گشوده است ؛ که عمده ترین آنها عبارتند از : هویت سیاسی مطلوب سوژه قانون گرای آزادی خواه، سوژه دموکراسی طلب استبداد گریز، سوژه مذهب مدار عدالت خواه ، سوژه تکلیف مدار انقلابی ، سوژه مردم گرای خشونت ستیز ، سوژه ی اعتدال گرای منتقد و حق طلب.
رقابت هژمونیک هندوستان و چین در جنوب و جنوب شرق آسیا (با تاکید بر مولفه های اقتصادی و نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از جلوه های رقابت دولت ها در عرصه سیاست بین الملل، رقابت های منطقه ای است. این مسأله افزون بر دامن زدن به بحث های مربوط به موازنه قوای منطقه ای، موجب شده که در هر منطقه جغرافیایی چندین قدرت بزرگ برای به دست آوردن برتری یا هژمونی در آن منطقه، امکانات و منابع خود را بسیج نمایند. این رقابت و بسیج منابع، در هر دو حوزه مولفه های سخت و نرم قدرت صورت می گیرد. در دهه اخیر، دو کشور چین و هند در مناطق جنوب و جنوب شرق آسیا به رقابت برای به دست آوردن برتری منطقه ای و تغییر موازنه به سود خود پرداخته اند. در این پژوهش تلاش بر آن است که رقابت هندوستان و چین در جنوب و جنوب شرق آسیا در زمینه های اقتصادی و نظامی مورد بررسی قرار گیرد. نگارندگان در صدد پاسخ به این پرسش هستند که در رقابت هندوستان و چین در جنوب و جنوب شرق آسیا مولفه های اقتصادی و نظامی چه نقشی داشته اند؟ براین اساس، فرضیه پژوهش بدین گونه است که دو مؤلفه اقتصادی و نظامی، نقش بنیادین در رقابت های هژمونیک دو کشور به عنوان ابزار زمینه ساز نفوذ و تسلط برای به دست آوردن هژمونی در مناطق جنوب و جنوب شرق آسیا بازی می کنند.روش این پژوهش تحلیلی است و از رویکرد کیفی نیز جهت تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شده است.
پژوهشی در بنیان های فلسفی مفهوم هژمونی لاکلاو، دریدا و امکانی بودن صورت بندی های گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۶ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 16
حوزه های تخصصی:
مفهوم «هژمونی» دارای بنیان های فلسفی نظری و ساحات معنایی متفاوتی است. این مفهوم را صرفاً و لزوماً نباید به شیوه ای ادراک نمود که در راه ادراک آن به شیوه هایی دیگر انسداد حاصل آید. در ادراک این مفهوم نباید در مغاک فروبستگیِ متافیزیکی فروغلطید و «یک» شیوه ادراک را بر سایر شیوه ها غالب دانست. فلذا، پژوهش حاضر درصدد واسازی این گرایش به «امر واحد» است تا بر راه ادراک مفهوم هژمونی به «یکی از شیوه های ممکن» پرتو افکند. این چنین، تمرکز این پژوهش بر اندیشه ارنستو لاکلاو قرار دارد تا بدین طریق بنیان های فلسفی مفهوم مذکور در فلسفه ژاک دریدا مورد واکاوی قرار گیرند و دال های برسازنده مفصل بندی این مفهوم در مقام ساحات معنایی آن مکشوف گردند. همان گونه که خواهیم دید، دال های مذکور حول دالّ برتر یا نقطه گره گاهی «امکانی بودن» مفصل بندی می گردند و مفاهیم دریدایی «امر تصمیم ناپذیر» و «امر لمس ناپذیر» به عنوان بنیان های فلسفی آن ها قلمداد می شوند. امّا، این امکانی بودن به معنای عدم قطعیّت یا بی ثباتی یا عدم برخورداری از یک بنیان هستی شناختی نیست. لذا، امکان ناپذیربودن، تصمیم ناپذیربودن و لمس ناپذیربودنِ هژمونی را باید به معنای عدم برخورداری آن از «بنیاد غایی» و نه «بنیاد» قلمداد نمود و توجّه را بر سرشت آپوریایی و حضور در عین غیاب و غیاب در عین حضور آن متمرکز نمود.
نظام سلطه و چرایی برساختن دیگری منفور: رویکردی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر این پرسش اصلی را در کانون توجه قرار داده است که نظام سلطه جهانی به رهبری آمریکا چرا همواره به غیریت سازی پر هیاهو با جریان های مخالف، ایجاد دوقطبی خودی و غیرخودی و رواج هراس موهوم از دیگری مبادرت می ورزد؟ نگارنده با اتخاذ رویکردی گفتمانی معتقد است ریشه چنین اقداماتی را باید در نیاز مداوم گفتمان مسلط غربی (آمریکایی) به وجود دگر هراسناک برای حفظ انسجام هویتی و استمرار جایگاه هژمونی آن در بستر زمان جستجو کرد. با این حساب دگرهایی که نظام سلطه برای خود برمی سازد، نقش «بیرونِ سازنده» را برای قوام بخشی به هویت گفتمان مسلط ایفا می کنند و علی رغم تغییر مصادیق آنها به اقتضای شرایط زمانی، کارکرد یکسانی دارند. پیامد تسری این تقابل گفتمانی به عرصه سیاست جهانی را می توان آشکارا در بهره گیری رهبران آمریکا از توجیه وجود دشمنان تهدیدآفرین به منظور تداوم نظامی گری، اتخاذ موضع تهاجمی، دخالت نظامی در نقاط مختلف جهان و تولید فزاینده تسلیحات مشاهده کرد.
هژمونی: انقلاب اسلامی و طنز با تمرکز بر گل آقا (نگاهی گفتمانی به رابطه انقلاب اسلامی و طنز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
179-198
حوزه های تخصصی:
طنز یکی از خرده گفتمان های گفتمان ادبی است که به هژمونیک شدن گفتمان انقلاب اسلامی چه پیش از تثبیت انقلاب و چه بعد از تثبیت این گفتمان کمک کرد. مفهوم هژمونی می تواند ابزاری برای تحلیل روابط میان ادبیات و جامعه باشد که هم می تواند جایگاه اهل ادب را به عنوان عوامل هژمونیک کننده یا تغییرساز در جامعه تعیین کند و هم تعیین کننده نقش نیروهای اجتماعی در متون ادبی باشد. برای رسیدن به این هدف هفته نامه گل آقا را به عنوان یکی از موفق ترین آثار طنز این دوره انتخاب کرده ایم تا نشان دهیم چگونه به عنوان یک ابزار هژمونیک کننده عمل کرد و در آخر چگونه این هفته نامه به عنوان یک گفتمان در دل اجتماع گفتمانی ایران هژمونیک شد. در بخش نخست، نقش گل آقا در هژمونیک کردن جمهوری اسلامی و همراه کردن نظام و مردم، ترویج پایبندی به نظام، تحکیم قدرت جمهوری اسلامی و نقد جمهوری اسلامی جهت اصلاح آن پرداخته شده و در بخش دیگر یعنی هژمونیک شدن گفتمان گل آقا، این مقاله به سوپاپ بودن طنز گل آقا، نمایندگی از مردم و ایجاد لذت پرداخته است.
جهانی شدن، تکثر هویتی و نسبت آن با جامعه ایرانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن، با فروپاشی نظام دو قطبی و پایان جنگ سرد به صورت روزافزون جهان را درنوردید و تغییرات تأثیرگذاری را در حوزههای مختلف بهویژه در حوزه هویت ایجاد کرد. برخی اندیشمندان این پدیده را بهنوعی عامل یکسانسازی هویت جهانی و برخی دیگر آن را موجب پراکندگی هویت و مقاومت و بازیابی هویتهای بومی ارزیابی میکنند. لذا به نظر میرسد جهانیشدن از منظر هویتی، در اکثر جوامع بهخصوص در جامعه ایرانی معضلاتی را موجب شده است. در این مقاله به این سوال پاسخ داده میشود که جهانی شدن چه تأثیری بر هویت جامعه ایرانی داشته است؟ بنابراین اگرچه ابتدا به بررسی مفهوم جهانیشدن و تفاسیر مختلف آن ﻣﻰپردازیم؛ قالب تئوریک ما در این مقاله تحت تأثیر مکتب گرامشی و آراء کاکس است. فرضیه نوشتار نیز بر این اساس است که پدیده جهانیشدن موجب ایجاد چندگانگی(تکثر) هویتی و شکلگیری نوعی از «هویت کاذب» در جامعه ایرانی است که به سردرگمی و تعارض ختم میشود. راه مقابله با آن ایجاد نوعی آگاهی و وحدت هویتی با اولویتبندی مشخص است. روش این مقاله، پژوهشی کیفی ناظر بر توصیف و تحلیل بر اساس دادههای عینی و مبانی نظری است.
واکاوی تاثیر تروریسم بر هژمونی و قدرت منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تثبیت نظام جمهوری اسلامیایران و کاهش آشکار تهدید تروریسم در داخل کشور می تواند منجر به این باور شود که رشد تروریسم و تعدد گروه های تروریستی در اطراف مرزهای ایران تا زمانی که گروه های مذکور وارد خاک ایران نشده اند، تهدیدی جدی علیه امنیت ملی کشور محسوب نمی شود و درگیری با گروه های موصوف در بیرون مرزها برخلاف منافع ملی است. این نوشتار با بهره گیری از آمار و داده های مستند، با روش توصیفی و تحلیلی و با روش شناسی «رئالیسم نئوکلاسیک» ضمن بهره گیری از آموزه های نظریات مختلف در حوزه روابط بین الملل افزون بر معرفی ایران به عنوان قدرت منطقه ای، می کوشد تا با ارزیابی مخاطرات تروریسم نوظهور خاورمیانه به این پرسش پاسخ دهد که وجود گروه های تروریستی در منطقه چه تأثیری بر هژمونی و قدرت منطقه ای ایران می گذارد؟ این پژوهش نشان می دهد که تروریسم نوظهور خاورمیانه، هژمونی و قدرت منطقه ای ایران، این کشور را به عنوان قدرتمند ترین دولت ضدتروریست منطقه غرب آسیا از درون و بیرون مورد چالش قرار داده است و تهدیدی جدی برای بسط همگرایی منطقه ای و دست یابی به اهداف اقتصادی و توسعه یافتگی ایران محسوب می شود.
ساختار نظام بین الملل و هویت یابی اسلام تکفیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳ (پیاپی ۵۳)
229 - 258
حوزه های تخصصی:
تشدید گرایش های تکفیری در جهان اسلام، از جمله مسائل مهم مطالعات اسلامی و پربسامدترین تحولات صحنه بین الملل می باشد. در این میان به نظر می رسد مطالعه ای نظام مند در حوزه روابط بین الملل مبتنی بر تعامل پویای ساختار و کارگزار، قدرت تبیین کنندگی بالایی در ارائه الگویی جامع از موضوع تحول به / در «اندیشه تکفیری» داشته و جنبه نوآورانه به پژوهش بدهد. بر این اساس پرسش اصلی این پژوهش آن است که: «نظام بین الملل در مقطع تاریخی پسا جنگ سرد، چگونه بر جریان تکفیری تاثیر گذاشته است؟» با توجه به چارچوب نظری سازه انگاری تلاش می شود تا پاسخ به این پرسش از طریق مطالعه فرایند ادراک بین الاذهانی گروه های افراطی متاثر از ساختار نظام بین الملل صورت گیرد. در این راستا تلاش می شود با روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی، نظرات چهره های مشهور گروه های تکفیری (جامعه نمونه) مورد بررسی قرار گرفته تا قوام یافتن هویت تکفیری در تعامل با ساختارهای بین المللی را در قالب یافته های پژوهش: ادارک، نقش و هدف نشان داده و الگوی مفهومی این هویت یابی را ترسیم نماید.
از ایدئولوژی تا گفتمان: سوژه، قدرت و حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۵ شماره ۷۴
111 - 148
حوزه های تخصصی:
با اوج گرفتن مباحثات و مجادلات ناشی از چرخش پسامدرن و رواج رهیافت های پساساختارگرایی و پسامارکسیم در ادبیات علوم اجتماعی، مفاهیم ایدئولوژی، هژمونی، گفتمان، سوژه، قدرت و مقاومت به پرکاربردترین و مناقشه برانگیزترین مفاهیم در حوزه مطالعات سیاسی و اجتماعی بدل شدند. دستاورد این منازعات فکری شکل گیری طیف وسیعی از نظریات و تفاسیر در مورد این مفاهیم بود. به فراخور، در سال های اخیر نیز گرایش و علاقه فراوانی در فضای فکری جامعه ما به ویژه در قالب رواج نظریه و روش تحلیل گفتمان ایجاد گردیده است. لیکن، در مواردی مشاهده می شود که این مفاهیم بدون توجه به مبانی و آگاهی از تشابهات و تمایزات نظری و مفهومی میان آن ها استعمال می شود. بر همین اساس، در این مقاله تلاش گردیده است با اخذ رویکردی تحلیلی و انتقادی تشابهات و تمایزات این مفاهیم در میان دیدگاه مهمترین نظریه پردازن این حوزه همچون مارکس، آلتوسر، گرامشی، فوکو و لاکلائو و موفه مورد مطالعه و تبیین قرار گیرد. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این نکته است که هر یک از مفاهیم فوق در نظریه های مختلف معنای متفاوتی می یابند؛ لذا محققان باید پیش از کاربست هر یک از مفاهیم فوق با مشخص نمودن نوع رویکرد نظری مورد نظر خود مفاهیم را در معنای مناسب به کار گیرند. چرا که مفهوم سنتی ایدئولوژی و هژمونی دارای بار ارزشی بوده و مبتنی بر وجود حقیقت استعلایی است. در حالی که تحلیل گران گفتمان منکر وجود حقیقت اند و معتقدند که این گفتمان ها هستند که به تعریف حقیقت می پردازند.
دین و دولت در عهد ساسانی؛ درآمدی بر الهیات سیاسی زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حداقل از زمان ورود نخستین مهاجران به ایران در دوره ی ماقبل مادها، ایران به لحاظ ایدئولوژیک به ایران مزدایی یا خرد مزدایی مشهور بود که در آن کثیری از خدایان، ایزدکده ی ایرانیان را شکل می دادند. اما به تدریج تصویر خدایان ایرانی روشن و روشن تر شد. البته این امر نسبتی با ساختار قدرت داشت، چنان که با ظهور دولت ساسانی، هم نشینی جالبی میان آیین زرتشت با این دولت برقرار شد. این که چرا و چگونه دولت ساسانی از میان کثیری از آیین های مزدایی چون زروانیسم، میترایسم، مانویت و حتی ادیان وارداتی مثل مسیحیت و یهودیت، به خدای زرتشت پیوست، واجد اهمیت پژوهشی بسیاری است. بدین سان، هدف این مقاله بررسی چرایی و چگونگی اولویت یافتن آیین زرتشت در ذهنیت و عملکرد زمام داران ساسانی است. روش این مقاله، تحلیل گفتمان از نوع گفتمان لاکلا و موف است. بر این اساس، عناصر اصلی گفتمان الهیات سیاسی زرتشتی، عناصر هژمونیک، مفصل بندی ها، کارگزار اجتماعی و غیریت ساز آن مورد واکاوای قرار خواهند گرفت. بر اساس یافته های این مقاله، آیین زرتشت واجد مؤلفه هایی است که الهیات موجود در آن را برای سیاست یکپارچه سازی، هویت سیاسی و ضدیت با تکثر نیروها که خصلت اصلی حکمرانی ساسانی بود، فراهم می کند. نتیجه آن که عناصر اصلی الهیات زرتشتی چون هستی شناسی کیهانی، جهان بینی خیمه ای، فره ایزدی و خودچیرگی، مبنای اصلی حکمرانی ساسانی را برای اجرای یک سیاست همگون ساز در قلمرو پارس فراهم آورد.
نظریه ثبات هژمونیک و بحران در نظام اقتصاد جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
143 - 160
حوزه های تخصصی:
نگاهی گذرا به تاریخ قرن بیستم نشان گر آن است که نظام سرمایه داری همواره با بحران های سیاسی، نظامی و اقتصادی همچون جنگ های جهانی اول و دوم، بحران های 1929 و 1973، بحران اقتصادی جنوب شرقی آسیا در دهه 90 و بحران جاری مواجه بوده است. هر چند نظریه های اقتصاد سیاسی بین الملل در خصوص اصل وجود بحران اشتراکاتی دارند، اما در باب ماهیت، علل، عمق و راهبردهای خروج از آن با هم اختلاف نظرهایی دارند. در این میان، نظریه ثبات هژمونیک با نگاهی متفاوت و با دیدی علمی و تاریخی در پی شناخت بحران و علل بروز آن است. از چشم انداز این نظریه، مهم ترین عامل رونق و شکوفایی اقتصاد سیاسی بین الملل به وجود یک هژمون برمی گردد، همان طوری که بحران در اقتصاد سیاسی جهانی ناشی از افول آن است. بدین معنا، همان طور که رونق و شکوفایی اقتصاد جهانی در دهه 50 و 60 م. ناشی از هژمونی آمریکا