مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
خطاب
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، پژوهشی در خطابهای عتاب آمیز خداوند به پیامبر اکرم (ص) است. این گونه عتابها که قریب 80 آیه در قرآن را شامل می شود، گسترة عظیمی از مباحث گوناگون را در میان قرآن پژوهان به وجود آورده است. اهتمام اصلی مفسران در توجیه و تحلیل این گونه آیات نکوهش بار، حلّ تعارضی است که به گمان ایشان، این آیات با اصل وجوب عصمت پیامبر (ص) دارد. نگارنده در این جستار کوشیده است ضمن بیان آرای مفسران در تفسیر برخی از مهمترین این آیات، حکمت این گونه خطابها را بیان دارد
بررسی نظریه ارتباط و خطاب در مثنوی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله روشهای ایجاد ارتباط شاعر با خوانندگان ومخاطبان در مثنوی، مطالعه و بررسی شده است. در آغاز شیوه های ایجاد ارتباط با بررسی نظریه ارتبـاطی یاکوبسـن، نظـریه پرداز و ادیب فرمالیست روسی، بیان می شود و سپس تاثیر خطاب و ندا در ساخت کارکردهای کنشی و انگیزشی با توجه به مباحث دستوری آن، مطرح می گردد. در قسمت پایانی مقاله، انواع خطاب های استفاده شده در مثنوی با شواهدی ذکر می شود. توجه به چگونگی استفاده مولوی از انواع خطابها، هنرمندی وی را در آفرینش بی بدیل ترین اثر منظوم در گستره ادبیات عرفانی، نمایان می سازد.
بررسی تأثیر هژمونی بر بیگانگی و انزوای انسان در «همة پسران من» براساس نظریة لوئی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های پس از جنگ جهانی دوم، آرتورمیلر در زمرة نمایشنامه نویسانی بود که کنترل تئاتر آمریکا را دراختیار خود داشتند. در این دوره، میلر نمودهایی کنایی از ایده های متناقض و نظام هایی ارزشی را به تصویر کشید که در قلب فرهنگ تجارت آمریکا قرار داشت. او در نمایشنامة «همة پسران من» بیگانگی و انزوای انسان را در جامعة آمریکای پس از جنگ جهانی دوم به نمایش می گذارد. همچنین، این اثر به بیان مشکلات اخلاقی و اجتماعی مردم در جامعه ای می پردازد که فقط به مادیات توجه دارد و مباحث اخلاقی در آن ازبین رفته است. لوئی آلتوسر معتقد است انسان ها تحت سلطة ایدئولوژی طبقة حاکم زندگی می کنند. براساس نظر او، در یک جامعه، مردم برای تضمین سود دولت و طبقة حاکم (هژمونی) زندگی و کار می کنند. او خاطرنشان می کند که مردم توسط دستگاه های ایدئولوژیک دولت (ISA) مورد خطاب قرار می گیرند و به سوژه تبدیل می-شوند. در این مقاله، با درنظرگرفتن این دیدگاه و بررسی دقیق نمایشنامة «همة پسران من» نشان می دهیم که چگونه نظام سرمایه داری آمریکا، پس از جنگ موجب بیگانگی انسان ها از یکدیگر می شود. همچنین نشان داده ایم که چگونه یکی از بزرگ ترین نمایشنامه نویسان معاصر، مفهوم بیگانگی را با آثارش درهم می آمیزد و اینکه این برداشت از نمایشنامة میلر می تواند دید خوانندگان را درمورد مفهوم یادشده گسترش دهد. درهمین راستا، این بررسی نشان می دهد چگونه در جامعة سرمایه داری آمریکا، هژمونی، درک هر شخص را از طبقة اجتماعی اش مشخص می کند و چگونه ایدئولوژی سرمایه-داری منجر به بیگانگی و انزوای انسان ها از یکدیگر می شود.
عنصر خطاب در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی استاد مسلم غزل سرایی در ادب فارسی است. دل نشینی و اثرگذاری کلام او نسبت به غزل شاعران دیگر به عوامل فراوان فرهنگی، زبانی، بیانی، تصویری و... وابسته است. هرچند ظرایف متعدّدی از اشعار سعدی توسط پژوهشگران و منتقدانی نظیر هانری ماسه، غلامحسین یوسفی، علی دشتی، محمود عبادیان، سعید حمیدیان، تقی پورنامداریان، ضیاء موحد و... کشف و ارائه شده، هنوز جزئیاتی از شگردهای سخن سرایی او به ویژه در غزل باقی مانده که توجه به آن ها در پی بردن به راز شیرینی سخن و انگیزش خارق العادة آن کمک می کند. مقالة حاضر به عنصر «خطاب» به عنوان عامل مؤثری در این خصوص پرداخته است. مهم ترین اثر و نتیجة القای حسّ «حضور» و «خطاب» در شعر برانگیختگی مخاطب است. این مقاله پس از ذکر مقدّماتی دربارة «عنصر خطاب» عوامل مؤثر در تقویت این احساس را در کلام سعدی برشمرده است. در انتها عناصر کلامی «خطاب» در غزل سعدی تحلیل شده است. در این پژوهش از روش اسنادی و تحلیل محتوا بهره برداری شده و در قسمت آخر آمار و داده هایی از میزان بروز و نحوة توزیع آن ها به صورت جداول و نمودارهایی ارائه شده است.
خطاب های انسانی و استعاره های مبتنی بر نام حیوانات در زبان گیلکی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در استعاره های مبتنی بر نام حیوانات، ویژگی های مختلف انسان با کارکرد تحقیر یا تحبیب در ساخت های واژی- نحوی مختلف توصیف می شود. هدف این جستار، بررسی کاربرد نام حیوانات در خطاب قرار دادن انسان، هم برای تحقیر و هم تحبیب، در زبان گیلکی (گونه اشکورات) و در چارچوب رویکرد شناختی است. برای گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفته است. صد نفر از گویش وران گیلکی اشکورات، فارغ از جنسیت و سن به روش خوشه ای چند مرحله ای، برای حجم نمونه انتخاب شدند. به سبب آنکه نمونه های تحقیق سواد کافی برای تکمیل پرسش نامه نداشتند، روش مصاحبه ساخت یافته به کار رفت. در این مصاحبه، پرسش هایی پیرامون کاربرد یا عدم کاربرد نام 58 حیوان به زبان گیلکی در خطاب قرار دادن انسان (زن یا مرد)، به گونه تحقیر یا تحبیب و وصف موقعیت با مثال مطرح شد. مقایسه نتایج این تحقیق با پژوهش هایی مشابه در زبان های دیگر، نشان دهنده شباهت ها و تفاوت هایی است. شباهت ها ناشی از انگیزه ای جهانی است که در قالب نظریه تجسد تبیین می شود. همچنین، آگاهی از بافت فیزیکی و فرهنگی را می توان از دلایل عمده کاربرد اختصاصی عبارت های استعاری در این زبان دانست.
تعالی صرف واجب الوجود و مسئله نیایش با خدای غیرشخص وار در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
خداوند در آثار ابن سینا به مثابة وجودی کاملاً متفاوت و دیگر حضور می یابد و وی در مباحث فلسفی خویش، از واجب الوجود به عنوان خدا، تصویری ارائه می کند که نه تنها به لحاظ وجودی، متعالی صرف و متباین نسبت به ماسواست؛ بلکه حتی دامنه این تعالی تا حوزه ذهن و معرفت انسان نیز ادامه می یابد. از سوی دیگر، مباحث وی درباره نیایش در آثار گوناگون او، در نگاه نخست ممکن است بیانگر ناسازگاری یا دست کم چندگانگی درباره تصور بوعلی از خدا باشد. اما ابن سینا که به اشکال نیایش با خدای غیرشخص وار واقف است، به صراحت، سخن گفتن به معنای عرفی را با واجب الوجود متعال محال می داند؛ ازاین رو به جای تغییر تصویر خدا، به مفهوم سازی دیگری از نیایش می پردازد و تعریفی فلسفی از آن ارائه می دهد. حقیقت نیایش در نگاه وی، یک گفتگوی صرف نیست؛ بلکه گونه ای تحول وجودی است که در معرفت و عشق ریشه دارد. وی این امر را با تمایز نهادن میان دو بعد ظاهری که وی با رویکری تشریعی بیان می کند و بعد حقیقی که با نگاه فلسفی وی پیوند دارد و تحویل نیایش به مفهوم عشق توضیح می دهد. مفهوم سازی ابن سینا از عشق الهی نیز، هم با تصور وی از خدای غیر متشخص و هم با تعریف نیایش سازگاری کامل دارد.
بررسی تطبیقی خطابات شرعی از دیدگاه مشهور و امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین نوآوری های علمی و اصولی امام خمینی که برخوردار از دقایق و ظرایف علمی بسیار زیاد بوده و آثار فراوانی نیز در مباحث فقهی و اصولی داشته، مسلک خطابات قانونی است که مطابق این نظریه، خطابات شرعی بدون ملاحظة خصوصیات فردی مانند عجز و قدرت، متوجه همة مکلفان می گردد و به خطاب های متعدد به اندازة مکلف ها نیز منحل و گسترده نمی شود. این نظریه، دقیقاً در تقابل با دیدگاه مشهور فقها و اصولیان، همانند شیخ انصاری، محقق نائینی و محقق خویی در لحاظ شرایط تکلیف مانند عقل و قدرت، در توجه خطاب و انحلالی بودن احکام شرعی به عدد افراد مکلف است. در این پژوهش، به بررسی تطبیقی این دو نظریه پرداخته و بدین نتیجه رسیده ایم که نظریة خطابات قانونیه، با استحکام مبنایی روبرو بوده و از پشتوانة استدلالیِ قوی نیز برخوردار است و از این رو، نظریة امام خمینی، مبنی بر عدم انحلالی بودن احکام، تقویت و اشکالات وارده به آن دفع می گردد.
ارزیابی عملکرد عرف در تغییر حکمِ مصادیقِ موضوعات عرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد عرف در مواجهه با مصادیق موضوعات عرفی به دو صورت قابل تصوّر است: تغییر حکم مصداق از جانب عرف، به دلیل خارج دانستن مصادیق از موضوعٌ له خطاب شرعی باشد. این نفی مصداق از عرف پذیرفته است؛ و صورت دوم در جایی است که عرف با وجود داخل دانستن مصداق در موضوعٌ له، حکم را از مصداق نفی کند. با توجه به این که موضوع در خطابات شرعی به طور غالب از نوع حقیقیّه است، حکم بر روی مفهوم حاکی از مصادیق خارجی قرار گرفته و شامل تمامی مصادیق موضوع در هر زمان خواهد شد؛ لذا مادامی که عنوان بر روی مصادیق صدق کند زوال حکم از آن ممکن نیست؛ بنابراین، این نفی مصداق از عرف بعد از صِدق مصداقی، در حقیقت دخالت در کار شارع و تشریع حکم جدید می باشد که به عقیده تمامی فقها مردود است.
بررسی ماهیت حکم شرعی با رویکردی به دیدگاه امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متین سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۱
75 - 98
حوزه های تخصصی:
ماهیت شناسی حکم شرعی از دیرباز در مباحث علم اصول فقه مطرح بوده است. از نظر تاریخی، بحث از ماهیت شناسی حکم در دانش اصول فقه شیعه از ناحیه علامه حلی در کتاب <strong><em>تهذیب الوصول الی علم الاصول</em></strong> مطرح شده است. فقیهان شیعه در زمینه ماهیت شناسی حکم شرعی اتفاق نظر ندارند. برخی حکم را خطاب شرع دانسته اند که به اقتضاء یا تخییر یا وضع به افعال مکلفین تعلق می گیرد. بعضی دیگر حکم را اراده تشریعی دانسته اند که به وسیله خطاب، ابراز و آشکار می گردد. برخی دیگر حکم شرعی را نظیر محمولات کلی مجعول برای موضوعات خود دانسته اند که وجود آن به صورت قضایای حقیقی مفروض گرفته می شود. امام خمینی ضمن نقد مبانی نظریات مذکور، حکم شرعی را امری اعتباری تلقی می کند که جایگاه آن، عالم اعتبارات است؛ بنابراین نظریات فقیهان درزمینه ماهیت شناسی حکم شرعی را می توان چهار نظریه خطاب، اراده تشریعی، جعل و اعتبار ارائه نمود.
کاربرد نام جانوران در صورت های خطاب در گویش بوشهری و شهرکردی: تحلیلی در زبان شناسی زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۲۹
157-184
حوزه های تخصصی:
استعاره های مبتنی بر نام جانوران در همه زبان ها و فرهنگ ها به کار می رود و می توان آن را حتی یک جهانی زبان شناختی دانست. هدف از پژوهش حاضر، بررسی کاربرد استعاری نام جانوران در خطاب قرار دادن انسان و مفهوم اولیه هر جانور در دو منطقه بوشهر و شهرکرد است. در پژوهش حاضر، واژه های مربوط به خطاب و مفهوم اولیه واژه های جانوران در گویش منطقه بوشهر که در اقلیم گرم و مرطوب جنوب کشور و گویش منطقه شهرکرد که در اقلیم سرد و کوهستانی واقع شده است، در چارچوب زبان شناسی زیست محیطی بررسی می شود. برای گردآوری داده ها، خطاب و مفهوم اولیه نام 35 جانور مختص بوشهر از 100 گویشور بومی بوشهر و خطاب و مفهوم اولیه 35 جانور مختص شهرکرد از 100 گویشور بومی شهرکرد در قالب پرسش نامه بررسی و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که گویشوران برداشت های استعاری شان از رفتارهای جانوران را برای توصیف خصوصیات گوناگون افراد به کار می برند؛ چنانچه در پژوهش حاضر، گویشوران دو منطقه مورد نظر از نام برخی از جانوران به عنوان خطاب برای افراد استفاده می کنند. کاربرد نام جانوران برای توصیف افراد، نشان دهنده تأمل گویشوران در ویژگی ها و خلق و خوی جانوران محیط پیرامونشان است. از دیگر یافته های پژوهش می توان به تفاوت در میزان خطاب در جانوران مشترک دو منطقه مختلف نام برد که محیط پیرامون، نوع و میزان ارتباط انسان و جانوران را می توان از مهم ترین دلایل این تفاوت ها برشمرد.
دراسه اختلاف الخطابات التبلیغیه للأنبیاء السلف ونبی الإسلام (صلى الله علیه وآله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۷ سال ۱۴۳۱ شماره ۳
91-102
إن جمیع الأنبیاء مأمورون من قبل الله عز وجل - بالإضافه إلى إبلاغ رسالتهم الخاصه - بدعوه الناس إلى عباده الله واجتناب الطاغوت.تتفاوت نسبه نجاح الأنبیاء (علیهم السلام) من نبی إلى آخر من حیث جذب المخاطبین وسرعه انتشار رسالتهم، فمثلاً: نبی الله نوح (علیه السلام) وخلال تسعمائه وخمسین سنه من الدعوه جذب عدداً قلیلاً من المخاطبین! إذاً توجد عده عوامل مختلفه تساهم فی تفاوت نجاح الدعوه . وأهم تلک العوامل کیفیه الحوار وخطاب الأنبیاء لمخاطبیهم. لقد أکد الأنبیاء السلف على استخدام أسالیب مختلفه فی الدعوه، مثل: التهدید و النصیحه. فی حین أنّ الرسول الأعظم (ص) أکثر ما استخدم أسلوب: البشاره و احترز عن التهدید و اللعن. إن أهم عامل فی نجاح نبیّ الإسلام (ص) فی دعوته وتبلیغه للرساله، هو حسن خلقه الذی هو الأصل الأصیل فی کیفیه محاورته مع قومه.
بازنمایی تأثیر قدرت و ادب کلامی بر کاربرد واژه های خطاب در گفتار زنان و مردان از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی
منبع:
پازند سال ۱۴بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۲ و ۵۳
5 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بازنمایی تأثیر قدرت و ادب کلامی بر کاربرد واژه های خطاب در گونه گفتاری زنان و مردان فارسی زبان تهران از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی است. واژه های خطاب پنجره ای به تفاوت های اجتماعی و فرهنگی جامعه است و نگرش افراد نسبت به یکدیگر را آشکار می سازد. این مقاله مبتنی بر این فرضیه است که ادب، رسمیت، قدرت و همبستگی کلامی بر کاربرد گونه های مختلف واژه های خطاب توسط مردان و زنان تأثیرگذار است. ادب و قدرت تابع ساختار اجتماعی و مدیون باورها، افکار عمومی و انتظارات متفاوت جامعه از مردان و زنان محسوب می شود. در اکثر جوامع زنان در مقایسه با مردان حساسیت بیشتری به جایگاه اجتماعی افراد نشان می دهند و آگاهی بیشتری از مشخصه های اجتماعی گونه های مختلف زبان دارند. لذا می توان گفت که در بیشتر موارد زنان در گروه های سنی، تحصیلی و طبقه اجتماعی یکسان با مردان، ادب و رسمیت بیشتری را در گفتار خود لحاظ می کنند. علاوه بر این، زنان به دلیل امنیت اجتماعی کمتر و بی ثبات تر بودن جایگاه اجتماعی خود، به زبان به عنوان معیاری جهت تعیین طبقه اجتماعی می نگرند و علاوه بر استفاده از الگوهای سطح بالای گفتار، به طور معمول در مقایسه با مردان در گفتار خود قدرت و همبستگی کلامی کمتری به کار می برند. در نتیجه، این مقاله تأثیر ادب و قدرت کلامی بر کاربرد واژه های خطاب در گفتار زنان و مردان را تأیید می نماید. همچنین نتایج حاصل مؤید این نکته است که جنسیت بر انتخاب واژه های خطاب نیز تاثیرگذار است. داده های آماری این مقاله از طریق پرسشنامه گردآوری شده است، روش پژوهش میدانی و شیوه تحلیل داده ها توصیفی-تحلیلی است.
بررسی عبارات خطاب در زبان ترکی آذری گونه گفتاری خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت اینکه افراد چگونه باب گفت وگو را باز می کنند یا چگونه همدیگر را خطاب می کنند موضوعی مهم در مطالعات جوامع به منظور ایجاد روابط اجتماعی بین افراد است. این پژوهش به منظور بررسی پدیده اجتماعی عبارت های خطاب با سه هدف شناخت انواع، کارکرد و عوامل اجتماعی به وجود آورنده آن ها در گونه گفتاری ترکی آذری خوی است. روش تحقیق تحلیل محتواست و داده ها که به طور میدانی و با ابزار پرسش نامه از 225 گویشور خویی صورت گرفته است نشان می دهد که هشت نوع عبارت خطاب در مکالمات روزمره این افراد استفاده می شود: اسامی کوچک، نام خانوادگی، عناوین (القاب)، عبارت های خویشاوندی، اسامی تحبیب، اسامی مذهبی، اسامی حرفه ای و عبارت معکوس. تحلیل داده ها نشان می دهد که در این زبان عبارات خطاب در شرایط و موقعیت های گوناگون به ترتیب از بیشترین به کم ترین نشان دهنده نقش های صمیمیت، فاصله قدرت و احترام هستند که بیانگر میزبان بالای نقش صمیمیت در میان این گویشوران در استفاده از ابزار گفتاری خطاب است. همچنین بررسی داده ها بیان می کند که به ترتیب عوامل سن، رابطه خانوادگی، مرتبه اجتماعی، سلسله مراتب شغلی و تحصیلات بر انتخاب عبارات خطاب تأثیر دارند که نشان می دهد در فرهنگ این جامعه زبانی سنتی عامل سن و رابطه خانوادگی بیشتر از موارد دیگر در تعیین فاصله اجتماعی، فرهنگی و طبقاتی دخیل هستند. همچنین برطبق تحلیل داده ها اسم کوچک، بیشترین کاربرد را در بین مردم خوی در حالت آشنایی با مخاطب دارد. اسامی مذهبی نیز بیشترین کاربرد را در بین افراد غریبه دارد که این حاکی از اهمیت و رواج فراون باورهای مذهبی در بین مردم خوی است. به طور کلی ویژگی متمایز این پژوهش نسبت به دیگر تحقیقات این است که علاوه بر بررسی عبارات خطاب عوامل اجتماعی و نقشی مؤثر بر انتخاب آن ها نیز تحلیل شده اند.
تحلیل دو شعر از شفیعی کدکنی با رویکرد شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه شعرشناسی شناختی بر شگردهای زبان شناسی شناختی ازجمله استدلال قیاسی و نوع چینش واحدهای زبانی استوار است. براساس الگوی پیشنهادی مارگریت فریمن (2000) هر متن ادبی دارای سه سطح نگاشت ویژگی، رابطه ای و نظام است. در سطح اول شباهت میان اشیاء، در سطح دوم روابط میان اشیاء و در سطح سوم الگویی که در روابط مفهومی و ساختاری اثر وجود دارد به عنوان یک کل دلالتمند واکاوی می شود. در این پژوهش، با هدف آشنایی با سبکِ شناختی شفیعی کدکنی دو شعر ایشان در چارچوب این نظریه مورد بررسی قرار گرفت. پرسش های پژوهش عبارتند از: 1- آیا در شعر شفیعی کدکنی بین ساختار و محتوا ارتباط معناداری وجود دارد؟ 2- آیا با تکیه بر نگاشت های قیاسی می توان به ناگفته های متن و الگوهای فکری مؤلف نزدیک شد؟ نتایج این بررسی نشان داد در شعر نخست تصویری که در ذهن مخاطب از انعکاس دو فضای مفهومی متفاوت در متن ساخته می شود؛ در بعد ساختاری و زبانی شعر نیز انعکاس یافته است، چرا که در سطور 5 تا 9 -به مثابه قلب اثر- برخورد با زبان و استفاده از ضمیر، با سایر بخش های متن تفاوت دارد. در شعر دوم نیز همین مسئله تکرار می شود و چرخش ملال آور زندگی مطرح در شعر، در ساختار اثر بازنمایی می شود. نگاشت های قیاسی نشان دادند که در هر دو شعر؛ برای وصول به جهان آرمانی مانعی وجود دارد که خود راوی ست. براساس این نتایج؛ انطباق معنادار ساختار و محتوای شعرها و همینطور کارآمدی راهکارهای نظریه شعرشناسی شناختی برای نزدیک شدن به ناگفته های متن و الگوهای فکری مؤلف به اثبات رسید.
بررسی معانی خطاب در ساقی نامه های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
215 - 241
حوزه های تخصصی:
ساقی نامه شعری است که در آن، شاعر با خطاب به ساقی و استفاده از اصطلاحات میخانه ای، ضمن بیان احساسات شاعرانه، نگرش خویش به جهان هستی و خصوصاً انسان را مطرح می کند. نظامی گنجوی نخستین شاعری است که ساقی نامه ای مستقل را درون متن منظومه لیلی و مجنون و در قالب مثنوی و بحر متقارب سروده است. او در ساقی نامه های خود، نگرش خویش را به جهان هستی و خصوصاً موضوع غنیمت شمردن فرصت، با کمک خطاب به ساقی، طرح تقاضا و بثّ الشّکوی نزد وی مطرح کرده است. در این پژوهش که با روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی توصیفی انجام می شود، تلاش شده است تا ویژگی های کمّی و کیفی خطاب، تقاضا و بثّ الشّکوی در ساقی نامه های نظامی بررسی شود. موضوع بثّ الشّکوی در ساقی نامه های نظامی سه محور اصلی دارد. در این اشعار، او گاهی از ساقی، گاهی از خویش و گاهی از روزگار و اهل زمانه شکایت می کند. نظامی همچنین، بخوبی بر کارکرد انواع مختلف خطاب و تقاضا و اغراض آنها تسلّط داشته و از آنها برای تأثیر گذاشتن بر مخاطب شعر خود بهره گرفته است.
مخاطبه با کلام الله؛ الگوی تعامل با قرآن در بیان معصومین(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
105 - 135
حوزه های تخصصی:
قرآن دارای ماهیت ویژه زبانی است که در سراسر آن با تعدد متکلّم و مخاطب و به بیانی دیگر با چرخش و شکست مخاطب مواجه هستیم. سنّت و الگوی «مخاطبه با کلام الله» حاکی از همین ویژگی زبانی است که در سیره معصومین(ع) متجلی بوده است. معصومین(ع) به هنگام قرائت، ارتباط دو سویه با قرآن برقرار کرده و در مقام گفت وگو و دیالوگ با قرآن، عباراتی را بیان می کردند. به عنوان مثال امیرالمؤمنین(ع) پس از تلاوت آیه ﴿سبّح اسم ربّک الأعلی﴾ می فرمودند: «سبحان ربّی الأعلی». این پژوهش با بررسی سیر تاریخی و استخراج و گونه شناسی چنین گزاره هایی، سعی دارد به الگویی جامع و مستند به سیره ائمه معصومین(ع) در تعامل با قرآن دست یابد. در این تحقیق که با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است، مشخص می شود، مخاطبه های اهل بیت(ع)، با قرآن گاه کلامی بود و گاه غیر کلامی. مخاطبه های کلامی ایشان نیز گاه برگرفته از عبارات قرآنی بود و گاه بدون استفاده از آن ها.
نقش نشانه های لفظی در بخش بندی موضوعی سوره های قرآن کریم؛ مطالعه موردی سورهٔ حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوره های قرآن به مثابه واحدی پیوسته، دارای ساختاری منسجم و منظم هستند و هریک از آنها، از موضوعات و مضامین متنوعی تشکیل شده اند که بر خلاف ظاهر پراکنده موضوعات، بی ربط نیستند بلکه به عنوان اجزاء ساختاری، برای تأمین هدف و موضوع محوری سوره، ضروری و متناسب بوده و خواننده را در مجموع، یک گام به درک کامل تر موضوع اصلی سوره نزدیک تر می کنند. یکی از گامهای اساسی برای رسیدن به ساختار سوره، تقسیم آن به اجزاء و بخش های معنایی و موضوعی است. بر خلاف روشهای مفسران و قرآن پژوهانی که با استفاده از شواهد معنوی، سوره را به اجزاء و بخش هایی تقسیم کرده اند، پژوهش حاضر در پی آن است که با استفاده از شواهد و نشانه های لفظی به تقسیم بندی موضوعات و مضامین سوره ها بپردازد. در این راستا با مطالعه چند سوره، برخی شواهد و نشانه های لفظی شامل قَسَم، خطابات خداوند به پیامبر اکرم$ و سایران و تکلم خداوند و غیره، احصاء شده و قواعدی استخراج گردیده و با استفاده از آنها سوره حجرات بخش بندی شده، سپس با استفاده از محتوای بخشهای قریب المضمون فصل بندی صورت گرفته و در نهایت با استفاده از محتوای فصول، موضوع محوری سوره استخراج شده است. با به کارگیری قواعد این روش، در اکثر موارد، تقسیم بندی موضوعی سوره بدون توجه به محتوای آیات امکان پذیر است.