مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بیگانگی
حوزه های تخصصی:
"در تحقیق حاضر دو هدف اساسی دنبال شده است: هدف اول به دنبال تمییز و تشخیص الگوهای رفتاری و نحوه انطباق دانشجویان با شرایط و ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهگی حاکم درایران است تا بتواند درجه و میزان پذیرش یا نفی ارزشهای فرهنگی و سنتی و نیز نظام سیاسی حاکم را در محیطهای آموزش عالی نشان دهد. از این منظر، دوالگوی رفتاری و نیز شیوه انطباق با نظام ارزشهای فرهنگی و سیاسی حاکم در جوانان قابل تشخیص است: ""بیگانگی فعال"" و ""بیگانگی منفعل"" هدف دوم تحقیق ناظر بر بررسی تطبیقی دو گروه از بیگانه های فعال و منفعل در محیطهای دانشجویی براساس برخی ویژگیهای فردی، اجتماعی، جمعیتی ونیز خصوصصیات رفتاری، نگرشها، نظام باورها و ارزشهای دانشجویان است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک مصاحبه هدایت شده و متمرکز بر روی گروه هدف از 243 دانشجوی شاغل به تحصیل در سه مقطع لیسانس، فوق لیسانس، دکتری و در 24 رشته تحصیلی مختلف در دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 80-79 از طریق نمونه گیری طبقه ای با دقت احتمالی مطلوب 5/0 و ضریب اطمینان 95% انتخاب شده بودند اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. در این تحقیق، بالغ بر 24 متغیر از طریق ساخت مقیاس و شاخص اندازه گیری شد. جهت احتساب روایی مقیاسها و شاخصها از آلفای کرونباخ با دامنه صفر تا یک استفاده گردید. در تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیات از آزمون و آزمون ( x2 ) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که دو گروه از بیگانه های فعال و منفعل از حیث میزان بیگانگی سیاسی و اجتماعی، سن و وضعیت تاهل و مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری از لحاظ آماری ندارد، مع الوصف برحسب گروه جنسی، پایگاه اجتماعی - اقتصادی محل سکونت، ارتباط با وسایل ارتباط جمعی و جستجوی اطلاعات از طریق رسانهها،معدل تحصیلی اندازه گروه، ایدئوژی سیاسی،ساختار خانواده، احساس خود اثر بخشی، نیاز به موفقیت، احساس از خود بیگانگی، اصلاح طلبی، تمایل به شورش و طغیان، درجه خوش بینی، میزان بدبینی، دیگر خواهی، خودخواهی، انزوای ارزشی، دین مناسکی، تمایلات روشنفکرانه، احساس گرایی، نوع دوستی، اخلاق گرایی و میل به مشارکت و فعالیت در فراشدهای سیاسی و اجتماعی، تفاوت معنی داری میان آنان وجود دارد.
"
بحران هویت و انحرافات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
صاحب نظران بر این اعتقادند که خودآگاهی فرد نسبت به هویت و حقیقت وجودی خود و نیز شناخت و پیروی فرد از انتظارات و قواعد پذیرفته شده اجتماعی، سلامت زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه را تضمین نموده و از میزان ارتکاب جرائم و انحرافات اجتماعی و بروز آسیبهای اجتماعی میکاهد. بدین لحاظ طرح مبحث بحران هویت با ابعاد مختلف آن، به عنوان یکی از عوامل کلیدی در گسترش دامنه انحرافات اجتماعی، از جمله نیازهای ضروری جامعه کنونی میباشد بدین مناسبت این نوشتار درصدد است با گذری اجمالی بر تعاریف و مفاهیم واژگان هویت و هویت اجتماعی، عناصر قوام بخش هویت را مورد تحلیل قرار داده و سپس زمینهها و عوامل انحرافات اجتماعی و نیز علل مؤثر در بروز آسیب به هویت اجتماعی را بررسی کند تا بدین وسیله ضمن شناخت زمینههای شکل گیری بحران هویت و نیز انحرافات اجتماعی، راهکارها و پیشنهادات مؤثر در پیشگیری از چنین معضلی را ارائه کند.
بررسی عوامل مؤثر بر بیگانگی سازمانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله، بررسی پدیده بیگانگی سازمانی در بعد جامعه شناختی در سطح سازمانهای اداری شهر شیراز است. فرضیه محوری مقاله مدعی است که ساختار سازمان نقش قابل توجهی در امر بیگانگی سازمانی ایفا می نماید.
برای سنجش متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق، تعداد 313 نفر پاسخگو از 15 سازمان تحت پوشش سازمان مدیریت برنامه ریزی استان فارس که با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم جامعه آماری، انتخاب گردیدند، به پرسشنامه های تهیه شده، پاسخ گفتند. در مقاله حاضر فقط از داده های کمی برای سنجش متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده است که با استفاده از روش تحلیل همبستگی، تحلیل واریانس، تحلیل مسیر و تحلیل عامل، داده های تحقیق مورد تحلیل قرار گرفتند.
از یافته های تحقیق میتوان نتیجه گرفت که در سطح سازمان بین ساخت سازمانی و بیگانگی سازمانی رابطه وجود دارد. نتیجه تحلیل در سطح سازمان نشان می دهد که بیگانگی سازمانی تحت تاثیر عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و توانمندی مدیریت سازمان قرار دارد. البته نقش عواملی نظیر رسمیت، تمرکزگرایی و رضایت شغلی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. قابل ذکر است که متغیر تمرکزگرایی از طریق متغیرهای مداخله گر رضایت شغلی و عدالت سازمانی بر بیگانگی سازمانی مؤثر است. بعلاوه تحلیل عامل داده ها ادعای تئوریک مرتن را که اظهار می دارد ساخت اجتماعی در سطح کلان و ساخت سازمانی در سطح سازمان علت ریشه ای بیگانگی سازمانی است، تایید می نماید.
بررسی عوامل موثر بر بیگانگی سیاسی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیگانگی یکی از مفاهیم اساسی در جامعه شناسی است که مورد توجه بسیاری ا ز اندیشمندان میباشد. این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر بیگانگی سیاسی دانشجویان در دانشگاه شیراز میپردازد. در تبیین بیگانگی از چارچوب نظری گییر در حوزه روانشناسی اجتماعی، استفاده شده است که گییر با مفهومسازی مجدد از ابعاد بیگانگی سیمن(سیمن،1959) و با توجه به روند رو به رشد و گسترش ارتباطات، در یک چارچوب سیستمی به تبیین آن پرداخته است. نتایج این تحقیق که از یک نمونه 400 نفری ، به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای و از طریق فرمول کوکران از جامعه آماری 6822 نفری انتخاب شدهاند، نشان میدهد که متغیرهای اعتماد به نفس، میزان رضایتمندی سیاسی، شیوه تربیتی خودراهبر خانواده و تقدیرگرایی بیشترین تاثیر را بر بیگانگی سیاسی دانشجویان داشتهاند. تحلیل چند متغیره نشان میدهد که از میان متغیرهای مذکور، اعتماد بهنفس و میزان رضایتمندی سیاسی به عنوان مهمترین متغیر ظاهر شدهاند و دو متغیر مقطع تحصیلی و تحصیلات پدر نیز به جمع متغیرهای فوق افزوده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که بیگانگی سیاسی پدیدهای چندبعدی است که در طول فرآیند اجتماعی شدن فرد شکل میگیرد و عوامل مختلف روانشناختی و جامعه شناختی (عوامل ذهنی و عینی) بر آن مؤثرند.
بررسی تحولی رابطه پایگاه های هویت با میزان دلبستگی ایمن پسران نوجوان ( 14 ، 16 و 18 ساله ) به والدین و همسالان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه تحولی پایگاه های هویتی با میزان دلبستگی ایمن نوجـوانان پسر سنین 14، 16 و 18 ساله شهرسـتان کامیاران به چهره های دلبستگی (پدر، مـادر و همسالان) می پردازد. به این منظور از میان دانش-آموزان پایه های سوم راهنمایی، دوم دبیرستان و دوره پیش دانشگاهی به صورت تصادفی چندمرحله ای 312 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه پایگاه هویتی مـن (EOM-EIS2) و پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسـالان (IPPA) است. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که تعامل سن و پایگاه های هویت با میزان دلبستگی ایمن به چهره های دلبستگی در ارتباط می باشد. در مجموع بیشترین و کمترین دلبستگی ایمن به چهره های دلبستگی در این تحقیق به ترتیب متعلق به پایگاه های پیش رس و سردرگم بود؛ نتایج نشان داد که در پایگاه هویت پیش رس، دلبستـگی ایمن به والـدین در سن 18 سـال کاهش پیدا می کند؛ در حالی که در پایگاه های هویتی مطلوب (در حال هویت یابی و موفق) حداقل ثابت می ماند. به طور کلی گروه هویت پیش رس با افزایش سن از غیرواقعی بودن هویت خود بیشتر آگاه شده و این موضوع زمینه کاهش دلبستگی ایمن آن ها را به والدین فراهم می سازد، در حالی که در رابطه با گروه هویت مطلوب چنین مطلبی صدق نمی کند. گروه سردرگم نیز الگویی نامنظم از دلبستگی ایمن به والدین در سنین مورد مطالعه را نشان می دهد. میزان دلبستگی ایمن به همسالان نیز در پایگاه های هویت پیش رس و مطلوب در سن 18 سال به بیشترین حـد خود می رسد. این موضوع اهمیت نقش همسالان را در سنین بالاتر نوجوانی و به خصوص در زمینه هویت یابی نشان می دهد. به نظر می رسد اکتساب هویت چه از نوع مطلوب و چه پیش رس، شرایط برقراری روابط دلبستگی ایمن به همسالان را مهیا می سازد.
بیگانگی دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شناخت مشکلات دانشجویان که یک قشر اجتماعی مهم در جامعه و آینده سازان جامعه خویش اند از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مشکلات اجتماعی دانشجویان بیگانگی است. بیگانگی به مثابه یک احساس عدم تعلق یا جدایی از جامعه وفرهنگ است. این تحقیق دو هدف دارد :1- تشخیص بیگانگی بی قدرتی ونا به هنجاری و 2 تعیین رابطه بین متغیرهای جنسیت، تاهل و وضعیت تحصیلی با بیگانگی. در این تحقیق از نظریه های روبرت مرتون، امیل دورکیم و سی من در مورد بیگانگی استفاده شده و با مقیاس دین و تکنیک لیکرت اندازه گیری شده است. این تحقیق موردی- پیمایشی است و از روش نمونه گیری تصادفی ساده از 118 نفر دانشجو ثبت نام شده مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد کرج، نیمسال دوم سال تحصیلی 1389-1388 استفاده شده است. تکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه دست ساخت با سوالات بسته است. در تحلیل آماری، از مجذور خی جهت تعییین تفاوت فراوانی مشاهده شده و مورد انتظار و tc جهت تعیین همایندی معیارهای ناپیوسته بهره گرفته شده است. برای آزمون سطح فرضیات تحقیق، سطح اطمینان 05. انتخاب شده است. از تعداد 118 دانشجو، 60 زن، و 58 مرد، 110 مجرد و 8 متاهل و بالاخره 65 نفر با معدل بالا و 53 نفر با معدل پایین هستند. بیگانگی بی قدرتی و نا به هنجاری در میان دانشجوییان رشته علوم سیاسی مشاهده شد.تفاوت معناداری در بیگانگی بی قدرتی و نا به هنجاری دانشجوییان با معدل بالا و پایین مشاهده شد. در واقع دانشجوییان با معدل بالا بیش از دانشجویان با معدل پایین بیگانگی بی قدرتی و نابه هنجاری دارند. نشان دادن رابطه بین متغیرها در حد خیلی ضعیف، ضعیف و متوسط است.
هم فراخوانی تحولات تاریخی و سیاسی دهه های 1950 تا 2000 میلادی و نظریات اخیر جامعه شناسی غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با بهره گیری از اصل هم فراخوانی تلاش دارد ارتباط متقابل میان نظریات اخیر جامعه شناسی غرب و از جمله نظریات چهار جامعه شناس برجسته آنتونی گیدنز، ارونیگ گافمن، میشل فوکو و اریک فروم را با تحولات تاریخی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دهه های 1950 تا 2000 میلادی نشان دهد.
بیگانگی اجتماعی جوانان (مطالعه موردی : دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تبیین بیگانگی یکی ازدل مشغولی های مهم و شایع جامعه شناسی جوانان در ایران معاصراست. جامعه شناسی سعی برآن دارد که بیگانگی را از جنبه های مختلف بررسی نموده تا بدین وسیله تحلیلی علمی ارائه گردد این جنبه ها شامل مباحث زیر است: ماهیت و عوامل شکل دهنده بیگانگی، آثار و کارکردهای مختلف بیگانگی، الگوهای اجتماعی بیگانگی (برحسب جنس، سن، دین وغیره)، بیگانگی درگروههای اجتماعی خاص (جوانان، معلمان و غیره) و اشکال و وجوه بیگانگی (سازمانی، فرهنگی و غیره).
سنجش و اندازه گیری بیگانگی جوانان یکی از گرایش های پژوهشی درزمینه بیگانگی است. پژوهشگران از ابزارهای متنوع و مختلفی برای سنجش ابعاد گوناگون بیگانگی استفاده نموده اند مدل نظری مدی، کوباساوهوور(1979) برای ارزیابی و سنجش بیگانگی به دو بخش همزمان بیگانگی توجه داشته است: الف) اشکال (فرم های) چهارگانه بیگانگی شامل احساس بی قدرتی، بی ریشگی، پوچ گرائی و بی مخاطرگی. ب) موضوعات پنجگانه بیگانگی شامل بیگانگی ازخود، کار، خانواده، روابط اجتماعی و نهادهای اجتماعی. جامعیت مدل نظری مدی و همکاران انگیزه انجام پژوهش پیمایشی حاضر است که سعی درآزمون و اعتباریابی پرسشنامه بیگانگی برای نخستین بار در ایران دارد که داده های آن از بین 300 جوان جمع آوری شده است. داده های پژوهش پس ازگردآوری با استفاده ازروش های آمارتوصیفی (یک متغیره و دو متغیره)، آماراستنباطی (آماره آزمون تی، ضرایب همبستگی، تحلیل عاملی) مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
دیالکتیک الفت و بیگانگی در واقعه فهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیالکتیک الفت و بیگانگی توسط نظریه پردازان هرمنوتیک رمانتیک مطرح شد. ایشان کوشیدند تا با تبیین عناصر مقوم این دیالکتیک، روند وقوع فهم را به تصویر کشند. شلایرماخر در گستره تفسیر دستوری الفت و بیگانگی، هر دو را به زبان و کارکردهای آن ارجاع می دهد. اما در تفسیر فنی یا روان شناختی به گونه ای متافیزیک فردیت روی آورده و آن را بنیان بیگانگی قلمداد می کند. او بر این باور است که با رهیافت به ذهنیت مؤلف می توان بر این بیگانگی چیره و به فهم متن نائل شد. از نظر وی چنین رهیافتی توسط حدس انجام می پذیرد. بنابراین حدس عامل الفت با فرد بیگانه است. اما گادامر که از یک سو از تبیین روان شناختی شلایرماخر چندان خرسند نیست و بیشتر به حیث تاریخ مند فهم نظر دارد و از سوی دیگر وقوع فهم را مستلزم حضور دو عنصر الفت و بیگانگی می داند و فاصله تاریخی و اختلاف افق هرمنوتیکی را عامل بیگانه ساز و سنت را مایه الفت می داند، معتقد است که فهم همواره طی یک روند دیالکتیکی و بر مبنای تقابل این عناصر به وقوع می پیوندد.
مطالعه رضایت شغلی در ارتباط با مشارکت و بیگانگی در میان کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت شغلی، عوامل و پیامدهای آن از موضوع های مورد توجه مطالعات سازمانی در روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی سازمان هاست. این مطالعه، با هدف بررسی ارتباط رضایت شغلی با دو متغیر مشارکت و بیگانگی انجام شده است. در این راستا، ابتدا مدل تحقیق و هشت فرضیه تدوین و به کمک آزمون های آماری بررسی شد. در مدل تحقیق براساس دیدگاه های نظری موجود و تحقیقات انجام شده، مشارکت سازمانی به عنوان متغیر اصلی تحقیق در نظر گرفته شده است که به شکل مستقیم و غیر مستقیم (از طریق بیگانگی) بر رضایت شغلی تأثیر می گذارد. نمونه مورد مطالعه، شامل 300 نفر از کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس است که پرسشنامه تحقیق را تکمیل نمودند. نتایج بررسی فرضیه ها نشان داد که بین میزان رضایت شغلی و مشارکت، امنیت شغلی، رضایت از زندگی، میزان دستمزد، سن و میزان تحصیلات، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین میزان رضایت شغلی و بیگانگی نیز رابطه منفی و معناداری وجود دارد. آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر نشان داد که، مشارکت مهمترین متغیر تبیین کننده میزان رضایت شغلی و احساس بیگانگی کارکنان است و به تنهایی توانسته است 70 درصد تغییرات رضایت شغلی را تبیین کند.
بیگانگی در داستان «البحث عن ولید مسعود» جبرا ابراهیم جبرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیگانگی پدیده ای است به قدمت زندگی انسان که معنای بسیار وسیعی دارد. دامنه ی مفهوم این پدیده از غربت رمانتیک که حاصل دلتنگی و بازگشت به کودکی و روستا است، شروع می شود و تا غربت روان شناختی که حاصل فرار از خویشتن و یا نتیجه ی احوال سیاسی و اجتماعی است، امتداد دارد. این پدیده در برخی دوره ها به دلایل مختلف شدت گرفته است. در عصر کنونی ساکنان سرزمین فلسطین به دلیل رویارویی با بحران هایی مانند آوارگی و غربت، ترس از استعمار و فشارهای اقتصادی و سیاسی، بیش از دیگران گرفتار این پدیده شده اند. جبرا ابراهیم جبرا ادیبی است فلسطینی که رنج هم وطنان خود را در این فاجعه احساس کرده و آن را در آثار خود نشان داده است. ""البحث عن ولید مسعود"" از داستان های اوست که به طور چشمگیری این پدیده را منعکس ساخته است به گونه ای که در آن بیگانگی ذاتی و اجتماعی و فرهنگی با نشانه های متعدد آن و به شیوه جریان سیال ذهن قابل بررسی است. بکارگیری این روش امکان بروز اندیشه و ذهنیت شخصیت ها را فراهم می کند و درنتیجه از بیگانگی درونی آن ها تصویری به دست می دهد.تطبیق الگوهای روایت شناسی بازتاب مفهوم بیگانگی را آشکار می سازد.
بررسی تأثیر هژمونی بر بیگانگی و انزوای انسان در «همة پسران من» براساس نظریة لوئی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های پس از جنگ جهانی دوم، آرتورمیلر در زمرة نمایشنامه نویسانی بود که کنترل تئاتر آمریکا را دراختیار خود داشتند. در این دوره، میلر نمودهایی کنایی از ایده های متناقض و نظام هایی ارزشی را به تصویر کشید که در قلب فرهنگ تجارت آمریکا قرار داشت. او در نمایشنامة «همة پسران من» بیگانگی و انزوای انسان را در جامعة آمریکای پس از جنگ جهانی دوم به نمایش می گذارد. همچنین، این اثر به بیان مشکلات اخلاقی و اجتماعی مردم در جامعه ای می پردازد که فقط به مادیات توجه دارد و مباحث اخلاقی در آن ازبین رفته است. لوئی آلتوسر معتقد است انسان ها تحت سلطة ایدئولوژی طبقة حاکم زندگی می کنند. براساس نظر او، در یک جامعه، مردم برای تضمین سود دولت و طبقة حاکم (هژمونی) زندگی و کار می کنند. او خاطرنشان می کند که مردم توسط دستگاه های ایدئولوژیک دولت (ISA) مورد خطاب قرار می گیرند و به سوژه تبدیل می-شوند. در این مقاله، با درنظرگرفتن این دیدگاه و بررسی دقیق نمایشنامة «همة پسران من» نشان می دهیم که چگونه نظام سرمایه داری آمریکا، پس از جنگ موجب بیگانگی انسان ها از یکدیگر می شود. همچنین نشان داده ایم که چگونه یکی از بزرگ ترین نمایشنامه نویسان معاصر، مفهوم بیگانگی را با آثارش درهم می آمیزد و اینکه این برداشت از نمایشنامة میلر می تواند دید خوانندگان را درمورد مفهوم یادشده گسترش دهد. درهمین راستا، این بررسی نشان می دهد چگونه در جامعة سرمایه داری آمریکا، هژمونی، درک هر شخص را از طبقة اجتماعی اش مشخص می کند و چگونه ایدئولوژی سرمایه-داری منجر به بیگانگی و انزوای انسان ها از یکدیگر می شود.
تأثیر آسیب های هنجاری (تعارض، بی هنجاری و بیگانگی) بر رفتارهای مدنی و خلاقانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تعاملی بیگانگی ، تعارض هنجاری ادراک شده و بی هنجاری بر رفتار های مدنی و خلاقیت به اجرا درآمد. جامعة آماری پژوهش سازمانی صنعتی در اصفهان بود که ازبین کارکنان آن 254 نفر به شیوة تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های رفتار های مدنی ، خلاقیت ، بیگانگی ، تعارض هنجاری ادراک شده و بی هنجاری بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعارض هنجاری رابطة بی هنجاری را با خلاقیت، و بیگانگی رابطة تعارض هنجاری را با خلاقیت تعدیل می کنند. به این معنی که وقتی میزان تعارض هنجاری بالاست، بین بی هنجاری و خلاقیت رابطة مثبت معنادار وجود دارد، ولی وقتی که میزان تعارض هنجاری پایین است، بی هنجاری با خلاقیت رابطة معناداری ندارد. علاوه براین، در بیگانگی سطح پایین نسبت به بیگانگی سطح بالا ، تعارض هنجاری رابطة نیرومندتری با خلاقیت برقرار کرد. نتایج نشان داد که تعارض هنجاری و بیگانگی هم زمان رابطة بی هنجاری را با رفتار های مدنی تعدیل می کنند. به این معنی که وقتی میزان تعارض هنجاری و بیگانگی زیاد است، رابطة بین بی هنجاری و رفتارهای مدنی مثبت و معنادار است، ولی وقتی میزان تعارض هنجاری و بیگانگی پایین است، بین بی هنجاری و رفتارهای مدنی رابطة معناداری وجود ندارد.
نقدی بر نظریه بیگانگی قرآن با سیاست (با الهام از اندیشه سیاسی امام خمینی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های چالش انگیز و باسابقه در عرصه پژوهش های قرآنی این است که آیا قرآن با سیاست در ارتباط است؟ اهمیت این پرسش از آن روست که قرآن کریم مهم ترین منبع قوانین و احکام اسلامی است و هر گونه پاسخ مثبت یا منفی به این پرسش در پاسخ به پرسش پیوند اسلام یا دین با سیاست سهم به سزایی خواهد داشت.
در این میان برخی نویسندگان بر این پندارند که قرآن به طور کامل با سیاست بیگانه است و برای تأیید این نگره دلایلی یادآور شده اند. این نوشتار در صدد است با ذکر اهم این دلایل و نقد آن و با نشان دادن پیوند اندیشه سیاسی حکومتی امام خمینی با آیات قرآن کریم، بطلان و سستی نگره بیگانگی را آشکار ساخته و وجود پیوند میان قرآن با سیاست را نمایان کند.
بررسی رابطه دینداری و بیگانگی اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی شواهد حاکی از آن است که در شرایط کنونی جامعه ایران، شکاف های مختلف نسلی، سیاسی، فرهنگی و... در حد قابل ملاحظه ای بروز کرده است که می تواند موجب بیگانگی اجتماعی شود. از طرف دیگر، دست کم از منظر کارکردگرایانه، دین نقش مؤثری در تقویت ارتباط افراد با جامعه ایفا می کند. هدف این مقاله بررسی میزان احساس بیگانگی اجتماعی در بین دانشجویان و رابطه آن با دینداری است. این بررسی بر اساس داده های حاصل از یک پژوهش پیمایشی در بین نمونه 370 نفری از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از میزان بالایی از احساس بیگانگی در بین پاسخگویان است. طبق نظریه های کارکردگرایانه دین، دینداری عامل کاهنده بیگانگی اجتماعی است.
بازسازی شهری، تصویر تهران و تجربه بیگانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آن چه ما را متعلق به شهر می کند، تصویری است که از آن در ذهن داریم. «تهران» سال هاست در حال تخریب و بازسازی کالبد خویش است. کالبدی که هویت جدید، روابطی جدید و مناسبات نویی را طلب می کند. اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست؟ این تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل می دهد؟ این مقاله با استفاده از تکنیک مصاحبه و روش تحلیل تماتیک تلاش کرده سؤالات فوق را پاسخ دهد که به همین منظور با نمونه گیری نظری، تعداد 22 نفر از ساکنین مناطق 1، 3، 17 و 19 به عنوان توسعه یافته ترین و کم تر توسعه یافته ترین مناطق شهر تهران انتخاب شده اند و در بخش نظری، از زیمل و مفهوم بلازه، توجه بنیامین به خاطره و معنای شهر، ایدة بیگانگی و فضاهای بازنمایی لوفور الهام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصویر شهر تهران در شمال و جنوب تفاوت هایی دارد. از جمله آن که تصویر جنوب شهری ها بیشتر منفی و آسیبی بوده، اما شمال شهری ها به جز موارد کلی نظیر ترافیک، به نسبت تصویر مطلوب تری از شهر دارند که اغلب به خاطرة آنان از شهر مربوط می شود. تجربة روند بازسازی شهر از منظر ساکنین با تراژدی زوال خاطره همراه است، چیزی که ساکنان را به حسرت از دست رفتن شهر قدیمی و نوستالژی نسبت به گذشته معطوف می کند. ساکنین شهر تصویری تفکیکی از شمال و جنوب شهر در ذهن دارند. تصویری که با عدم ارتباط و آشنایی حداقلی این مناطق نسبت به هم همراه است. این تصویر تفکیکی در بین ساکنان جنوب همراه با حس محرومیت، نابرابری و نارضایتی است. هم چنین ساکنین شهر از کاهش روابط انسانی عمیق و اعتماد اجتماعی دچار حس تنهایی هستند. مجموع تم های تصویر ذهنی شهر نزد ساکنین نشان می دهد که کالبد جدید تهران، ساکنین را به سمت بیگانگی با شهر و کاهش حس تعلق به آن می برد.
بررسی دیدگاههای جامعه شناسان در طراحی یک جامعه ارتباطی ایده آل (با تاکید بر نظریات کارل مارکس ، ماکس وبر و امیل دورکیم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی، از هنگام ظهورش در اواخر سده نوزدهم تا کنون، در معرض دگرگونی های مهمی در دیدگاه ها شده است . بسیاری از این انقلاب های مفهومی ، فرضیه های رشته علمی خود را با زیر سئوال بردن کل ایده «امر اجتماعی» به چالش کشیده اند (بودریارد 1983) در حالی که تاریخ همه رشته های آکادمیک را می توان برحسب تغییرات ناگهانی در الگو یا پارادایم ، به رشته تحریر در آورد (کوهن 1970) . به نظر می رسد جامعه شناسی بیش از اغلب موضوعات دیگر مستعد این تغییرات گیج کننده در زمینه فکری بوده است . می توان این بی ثباتی را به سبکی منفی ، دال بر عدم بلوغ جامعه شناسی به مثابه علمی اجتماعی در نظر گرفت. (کارل لویت )
چنانچه جامعه شناسی به عنوان یک ارزش باشد ، قطعا قادر خواهد بود تا مشکلات اجتماعی ما را حل و فصل کند . در این صورت باید جامعه شناسی به ما این امکان را بدهد تا جامعه بهتری برای خود و نسل آینده طراحی کنیم. کارل مارکس تصور می کرد که وی می تواند یک جامعه بی طبقه ای بسازد و سایر اتوپیائی ها نیز خصوصا جوامع خاص مورد نظرشان را پیشنهاد داده اند . آنچه که کن منزی ارائه کرده، این است که جامعه ای را طراحی کنیم که نهایتا هرکس بتواند بر اساس ارزش های مهم و اصولی خود آن را بسازد و دائمی نیز باشد .
بر اساس دانش های تئوری یک جامعه پویا ، کن منزی ، کتابی تحت عنوان «مردم جامعه را می سازند» نوشته است . بر مبنای نتایج حاصل از «تفکر تجربی»، این کتاب از بطن طراحی یک جامعه ای که بر مبنای ارزش های لیبرال دموکراسی بنا شده است، خارج شده است .
نتایج حاصل ، یک جامعه ایده ال نیست ، چرا که خلق یک جامعه فعال و پویا طلب می کند تا در مسر برقراری توازن ، از کمال آن بکاهد .یکی از مهم ترین ارزش ها این است که آزادی در انتخاب وجود داشته باشد . برخی از مردم شیطان را بر می گزینند و یا مسیر اشتباهی را طی می کنند . چرا که چارچوب های سیاسی و قانونی جوامع ، برخی از رفتارها را اشاعه و برخی از آن ها را منع می کند
در این مقاله با بررسی دیدگاه های اندیشمندان اجتماعی مانند مارکس، ماکس وبر و دورکیم، سعی می شود تا تاثیر نقطه نظرهای آنان در تکوین یک جامعه بهتر، ارزیابی شود، هرچند که به عنوان یک قاعده کلی ، می توان گفت مارکیسیم و جامعه شناسی معمولا مخالف یکدیگر بوده اند ، چرا که آن ها تا حدودی به خاطر مخاطبان روشنفکر مشابهی که داشته اند ، با هم رقابت داشتند .
این رویکردها ، نظم و آراستگی درونی جوامع را فاش می سازند، در واقع هیچ یک از این رویدادها و نقطه نظرها ی جامعه شناسان، به طور دقیق غلط و یا صحیح نیستند ، بلکه می توان گفت که جوامع به قدر ی پیچیده اند که ما درک خود را از کاربرد این دیدگاه ها کسب می کنیم ، زیرا ما در درون صندوقچه ای از ضدو نقیض ها گرفتار شده ایم. آیا جامعه شناسی می تواند در طراحی یک جامعه بهتر ما را کمک کند؟
ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیگانگی تحصیلی یا دانشگاهی، به عنوان یکی از اشکال بیگانگی، اصطلاحی برای توضیح جدایی دانشجویان یا دانش آموزان از فرایند یادگیری و تجربة منزوی بودن از یک گروه تحصیلی یا دانشگاهی است که شخص باید به آن تعلق داشته باشد یا درگیر آن باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطة میان ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایش و جامعة آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 93- 94 است که 390 نفر از آن ها براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة ناسازی (هیسترسیس) بوردیو است. پس از جمع آوری اطلاعات، فرضیه های تحقیق در دو سطح توصیفی- استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS بررسی شد. مطابق نتایج ضریب همبستگی پیرسون، بین میدان درون دانشگاهی (هنجارهای محدودکننده، جامعه پذیری آموزشی ضعیف) با متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) تأثیر مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین براساس نتایج آزمون مدل نظری تحقیق که با روش معادلات ساختاری انجام شد، مؤلفه های میدان دانشگاهی، 40 درصد از تغییرات متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) را تبیین می کنند.
تحلیل تجربه و درک کارگران از شرایط کاری : دلایل و پیامد ها (مورد مطالعه: کارگران بنگاه های تولیدی پوشاک کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها درباره شرایط کاری کارگران در حوزه جامعه شناسی بر دو دسته عمده متمرکز بوده است: یک دسته از پژوهش ها با الهام از نظریه فرهنگ و اخلاق پروتستانی وبر شرایط کاری را با توجه به عوامل فرهنگی و اخلاق کار دنبال کرد ه اند . دسته دیگر با بهره گیری از نظریه بیگانگی مارکس بر شرایطی که کارگر را از روند کارش بیگانه می سازد تاکید کرد ه اند . این پژوهش ها شرایط کاری را از منظر تجربه و درک کارگران بررسی نکرد ه اند . هدف اصلی این مقاله تحلیل تجربیات کارگران از شرایط کاریشان است؛ شرایط کاری که می تواند تقویت کننده فرهنگ کار یا ایجاد کننده بیگانگی کارگر باشد . این مقاله مبتنی بر پژوهشی کیفی است و سعی دارد تا با استفاده از داده هایی که از مصاحبه عمیق با ۲۷ نفر از کارگران بنگاه های تولیدی پوشاک شهر کرج به دست آمده است ، درک و تجربه آنان را از شرایط کاریشان آشکار سازد . یافته ها نشان می دهد شرایط مادی شامل: شرایط نامناسب فیزیکی و بهداشتی محل کار؛ شرایط اجتماعی و اقتصادی شامل: حداقلی بودن مناسبات کلامی کارگر با همکاران ، پایین بودن دستمزد ها ، مرخصی های حداقلی و ساعات کار طولانی باعث شده بیگانگی کارگر از روند کار ، همکار ، خانواده و خویشاوندان شکل بگیرد . این شرایط از نظر کارگران پیامد هایی داشته است؛ از جمله اصالت زدایی از کار مولد ، تضعیف روابط خانوادگی و خویشاوندی ، به هم ریختگی ذهنی و خروج روزافزون کارگر از کار تولیدی . کارفرمایان شرایط اقتصادی جامعه مانند قاچاق گسترده پوشاک از خارج به داخل کشور و اجاره سنگین محل کار را علت اصلی چنین مشکلاتی برای کارگران می دانند . واژه های کلیدی: کارگر ، بنگاه تولیدی ، شرایط کاری ، فرهنگ کار ، بیگانگی ، شاغلان فقیر
خودآگاهی و تبیین استنتاج گرایانه کسام از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
11 - 44
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان در پاسخ به این سؤال که چگونه حالات ذهنی خودمان را می دانیم، تبیین های متعددی ارایه کرده اند.کسام در پاسخ به این سؤال، نظریه استنتاج گرایی را مطرح کرده است. به اعتقاد او بر خلاف آنچه شهوداً احساس می کنیم، هیچ نوع دسترسی بیواسطه به حالات ذهنی خود نداریم؛ بلکه ما بر اساس یک سری شواهد بیرونی و درونی، و از طریق فرایند استنتاج، حالات ذهنی مان را می شناسیم. بویل این تبیین را تبیین خوبی برای خودآگاهی نمی داند. او معتقد است تبیین استنتاجی از خودآگاهی به گونه ای است که گویا ما از حالات ذهنی خودمان بیگانه ایم . کسام هم در مقابل، اشکال بویل را نمی پذیرد. در این مقاله نشان خواهیم داد که اولاً کسام مقصود بویل از مفهوم بیگانگی را به درستی درنیافته است و اگر مقصود او را دریابد، وجود آن را در استنتاج گرایی گریزناپذیر خواهد یافت. ثانیاً اگر کسام در پی پذیرش این مسیله ادعای خود را محدودتر کند و استنتاج گرایی را تبیینی برای همه انواع خودآگاهی معرفی نکند، مسیله بیگانگی، حیات استنتاج- گرایی را، به عنوان تبیینی خوب برای طیف قابل توجهی از مصداق های خودآگاهی، به خطر نخواهد انداخت.