مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
105 - 129
حوزههای تخصصی:
پیمان ابراهیم به عنوان رویداد چندبعدی شناخته شده است که می تواند به طور قابل توجهی بر مناقشه های منطقه ای و تحولات راهبردی تأثیر بگذارد. این پژوهش، مطالعه ای در مسیر تحولات منتج به شکل گیری پیمان ابراهیم را بیان قرار می دهد و نشان می دهد چگونه این ابتکار راهبردی ذیل تأثیرات عوامل داخلی اسرائیل و محرک های منطقه ای شکل گرفته است. سؤال پژوهش بدین گونه است که با توجه به مختصات محیط منطقه ای و نقش عوامل داخلی به عنوان متغیر میانجی، اولاً محرک های شکل گیری پیمان بر چه مبنایی بوده است و ثانیاً سیاست خارجی اسرائیل چه ملاحظاتی را در این ابتکار راهبردی دنبال می کند. فرضیه تحقیق با تکیه بر چارچوب نظری واقع گرایی نوکلاسیک بیان می کند که سیاست خارجی اسرائیل متأثر از تحولات سیستمی و همچنین عوامل داخلی، به سمت اعمال تغییرات در سیاست خارجی خود در قالب موج نوین عادی سازی روابط و صلح گرم رفته است تا از این رهگذر بتواند بخشی از نگرانی ها و چالش های اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را در محیط بی ثبات منطقه ای کاهش دهد. هدف از این مطالعه که به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، تشخیص چارچوبی از نیروهای اثرگذار در قبال این ابتکار راهبردی است. یافته های پژوهش حاکی از این امر است که این ابتکار دیپلماتیک با توجه به ملاحظات عمل گرایانه در برخورد با چالش های داخلی و محیط منطقه ای به موفقیتی در عرصه دیپلماسی اسرائیل تبدیل شده است اما ثبات این وضعیت و حفظ منافع بازیگران درگیر در این پیمان با توجه به مسئله فلسطین با درجاتی از عدم قطعیت همراه است.
ارزیابی تأثیر فناوری های زیست سنج بر کیفیت حکمرانی حکومت ها (با تأکید بر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
165 - 195
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر فناوری های زیست سنجی به دلیل مزایایی که دارند با شتاب فزاینده در شناسایی خودکار افراد نسبت به سایر روش ها دچار ارجحیت شده اند. استفاده از زیست سنجی در عین حال نگرانی هایی در مورد حفظ حریم خصوصی نیز به همراه دارد. در حقیقت می توان گفت فناوری های زیست سنج به بازو و ابزار جدید حکومت در زمینه حکمرانی تبدیل شده اند. این ابزار جدید در عین آنکه می تواند باعث ارتقای امنیت حکومت شود نگرانی هایی نیز به همراه آورده است. در حال حاضر نگران کننده ترین بخشی که فناوری های زیست سنجی در آنجا به سرعت در حال رشد هستند، آستانه و مرز کشورهاست. یکی از ابتدایی ترین و بدیهی ترین کارویژه های حکومت مدرن حفاظت از مرزهای فیزیکی کشور و جلوگیری از ورود اتباع غیرمجاز و عناصر نامطلوب است. این اتباع و عناصر نامطلوب می توانند مهاجر غیرقانونی، تروریست، فرد دارای بیماری مسری یا کالای قاچاق باشند. حکومت ها با توسعه ابزارهای زیست سنج در حال گسترش و بسط ابزارهای حکمرانی خود جهت کنترل و پایش هر چه بهتر اتباع و مرزهای پیرامونی خود هستند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که فناوری های زیست سنج از چه ابعادی بر کیفیت حکمرانی حکومت ها تأثیرگذار هستند؟ و اینکه در کدام ابعاد استفاده از فناوری های زیست سنج برجستگی بیشتری پیدا کرده است؟ این پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی و از نظر روش جمع آوری داده ها و اطلاعات اسنادی - پیمایشی می باشد که در بخش پیمایشی از نظرات 84 کارشناس استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فناوری های زیست سنج از چهار منظر امنیتی، سیاسی، ارتباطی و حقوقی بر کیفیت حکمرانی حکومت ها اثرگذار هستند که در این میان مؤلفه امنیتی حکمرانی برجستگی بسیار بیشتری دارد. در مورد ایران، در چند سال اخیر از جمله مهمترین عرصه هایی که فناوری های زیست سنجی می تواند موجب افزایش کیفیت حکمروایی شود مسأله بحران مهاجران است. داده ها و اطلاعات زیست سنجی در این مورد می تواند برای سیاستگذاران و برنامه ریزان جهت اخذ بهترین تصمیمات و تدابیر و پایش مداوم مهاجران بسیار راهگشا باشد.
ارائه الگوی پرورشی بر اساس ابعاد و مؤلفه های تربیتی در دیدگاه حاج قاسم سلیمانی با هدف تقویت برنامه پرورشی در دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت دانش آموزان و فرزندان این سرزمین وظیفه خطیری است که رهبر بزرگ انقلاب بر دوش ما قرار داده است که در این راستا برنامه پرورشی در مدارس می تواند به عنوان یک اهرم جهت پرورش و تربیت جنبه های اخلاقی، اسلامی و معنوی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد. اما استفاده از یک الگو بومی و ملی به مثابه یک قهرمان مانند سردار شهید قاسم سلیمانی که نه نتها یک رزمنده، جنگجو، فرمانده و یک مدیر بود بلکه یک قهرمان فراملی است می تواند در این امر نقش بزرگ و پررنگی داشته باشد. هدف این تحقیق ارائه یک الگوی پرورشی بر اساس ابعاد و مولفه های تربیتی در دیدگاه حاج قاسم سلیمانی با هدف تقویت برنامه ی پرورشی در دوره متوسطه است. این تحقیق از نوع کیفی است و در قالب پارادایم تفسیرگرایی، به شیوه کیفی صورت گرفت. جامعه آماری ونمونه این پژوهش کلیه سخرانی های شهید حاج قاسم سلیمانی بود که بالغ بر 22 سخرانی و دستنویس بود که جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و اسناد صورت گرفت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از تحلیل داده ها و استخراج مضمون های مورد نظر، 203مضمون پایه و با دسته بندی و تحلیل مضمون 18 مضمون سازمان یافته استخراج شد و در نهایت 5 مضمون فراگیر ابعاد تربیتی جهادی و شهادتی، مذهبی و معنوی، ابعاد تربیتی اجتماعی، ابعاد تربیتی شخصیتی، ابعاد تربیتی سیاسی بدست آمد که به ترتیب ابعاد و مولفه های مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تحت یک الگو ارائه شد.
راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت؛ رویکردی تمدنی (مطالعه ای مبتنی بر روش فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب نظام مند از راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با رویکردی تمدنی می باشد. روش پژوهش، کیفی و از نوع فراترکیب بوده و برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه موردمطالعه، کلیه منابع علمی فارسی مرتبط با موضوع راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با رویکردی تمدنی می باشد. درنتیجه این مطالعه، ابعاد اصلی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با رویکردی تمدنی شامل: بستر و زمینه، بهره گیری از نهادهای ذی ربط، بهره گیری از فناوری ها و وسایل ارتباط جمعی، بهره گیری از هنر، هنرمندان و ادبیات، ترویج و تبلیغ بهینه، توجه به نقش موزه ها، یادمان ها، آثار، نمادها، تندیس ها و... در حوزه ی ایثار و شهادت، رفع و دفع موانع و پدیده های مضر برای فرهنگ ایثار و شهادت، غنابخشی علمی به برنامه ها و آثار و افراد حوزه ی فرهنگ ایثار و شهادت، توجه به نهادها، ساختار و سیاست ها در حوزه ی ایثار و شهادت، توجه و تقویت منزلت ایثارگران، حمایت و تقدیر از افراد شاخص در زمینه ی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در اشکال و عناوین و طیف های مختلف و نظارت و ارزیابی علمی اثربخشی برنامه ها و اقدامات در زمینه ی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت شناسایی شد که هر یک از این ابعاد خود دربردارنده ی مؤلفه هایی هستند.
آینده پژوهی نظام مشاوره شغلی ایران در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به لزوم پیش آگاهی از محیط فعالیت مشاوره شغلی و اقتضایات در حال شکل گیری، مسئله اصلی آینده پژوهی نظام مشاوره شغلی در ایران است . هدف اصلی شناسایی انواع آینده های نظام مشاوره شغلی است. رویکرد تحقیق آینده پژوهی و روش پژوهش، آمیخته بوده است .روشهای گردآوری اطلاعات "پویش محیطی" از طریق مرور اسناد و تکنیک دلفی و مراجعه به نظرات کارشناسان بود. روش نمونه گیری، هدفمند و ابزارهای پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختار یافته و پرسشنامه های بسته بود. روش های تجزیه و تحلیل تحلیل ماتریس متقاطع با استفاده از نرم افزارهای میک میک و سناریو ویزارد بود. یافته های اصلی نشان داد مشاوره شغلی تحت تأثیر سه پیشران کلیدی "ساماندهی مؤسسات کاریابی "، "داشتن افق و برنامه ریزی بلندمدت" و "نیاز اقشار مختلف جامعه به مشاوره شغلی" است . در نهایت نرم افزار سناریو ویزارد ، دو سناریو را پیشنهاد داد که یکی خوش بینانه با نام " پرواز بر افق " و دیگری بدبینانه با نام" ماندن در وضعیت خاکستری " بودند. نتیجه کلی آنکه ، احتمال تحقق سناریوی نامطلوب بیشتر است که برای پیشگیری از آن، مجموعه ای از سیاست ها بایستی دنبال گردد . از جمله آنکه باید به سمت ساماندهی نهادهای متولی با محوریت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره حرکت کرد
تحلیل تطبیقی سیاست های امنیتی - نظامی ایران و ترکیه در قبال اقلیم کردستان عراق با رویکرد مکتب کپنهاگ (2005-2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی رویکرد جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال سیاست های امنیتی -نظامی اقلیم کردستان عراق با بهره گیری از مکتب کپنهاگ است . کردها را می توان بزرگترین گروه قومی بی سرزمین دانست که در چند کشور مجاور شامل عراق، سوریه ، ایران و ترکیه پراکنده شدهاند . با عنایت به این وابستگی متقابل امنیتی ، این پرسش بر ذهن متبادر می گردد که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه رویکردی را در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق در سالهای ۲۰۰۵ لغایت ۲۰۲۳ دارند؟ پاسخ دقیق به این پرسش مستلزم توجه به دو بخش متفاوت، لکن به هم پیوسته خواهد بود. بخش اول آن است که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه ادراکی نسبت به اقلیم کردستان عراق دارند؟ و بخش دوم آن است که براساس ادراک این دو کشور نسبت به اقلیم کردستان عراق، چه سیاست و رویکردی را در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق در پیش گرفته اند؟ به واسطه بهره گیری از مکتب کپنهاگ به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر و دو انگاره اصلی آن یعنی مفهوم بخش ها و نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای می توان رویکرد جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق را در سال های ۲۰۰۵ لغایت ۲۰۲۳ را بررسی نمود.
بازنمایی برخی مولفه های فضا در گفتمان روایی کودکان اتیسم با عملکرد بالا و کودکان عادی فارسی زبان: محمول ها و زمینه فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
9 - 39
حوزههای تخصصی:
اختلال اتیسم یکی از اختلال های عصبی-رشدی است که می تواند توانایی های شناختی و زبانی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. از آن جایی که در گفتمان روایی به کارگیری هر دو حوزه شناخت و زبان ضرورت دارد، این افراد در تولید و درک روایت با چالش هایی روبه رو هستند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی حوزه فضا، به عنوان یکی از مؤلفه های جدایی ناپذیر ساخت هر روایت، به بررسی این حوزه و در ابعاد گسترده تر، حوزه گفتمان روایی در کودکان اتیسم با عملکرد بالا و مقایسه با کودکان عادی فارسی زبان بپردازد. در این راستا، بازنمایی برخی مؤلفه های فضا همچون محمول ها شامل محمول های ایستا، کنشی، کنشی-پایا و منقطع و زمینه فضایی مشتمل بر اسم و ضمیر در گفتمان روایتی این دو گروه از کودکان، براساس الگوی هیکمن(Hickmann, 2004) و تقسیم بندی های رابرتس و همکاران (Roberts et al., 2009) مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 20 کودک اتیسم با عملکرد بالا و 20 کودک عادی فارسی زبان بود که در آزمون تولید گفتمان روایتی براساس دو داستان تصویری «اسب» و «گربه» هیکمن (Hickmann, 2004) شرکت کردند. داده های گردآوری شده پس از بررسی و توصیف، با به کارگیری آزمون یومن-ویتنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد عملکرد کودکان دارای اتیسم با عملکرد بالا و کودکان عادی در بازنمایی محمول های ایستا، کنشی، کنشی-پایا و همچنین زمینه فضایی شامل اسم و ضمیر به طور معناداری متفاوت (p<0.05) بود. به نظر می رسد عملکرد ضعیف کودکان دارای اختلال اتیسم با عملکرد بالا در مقایسه با کودکان عادی در بازنمایی برخی مولفه های فضا همچون محمول ها و ضمیر در گفتمان روایتی با نقائص شناختی و زبانی آنان ارتباط دارد.
دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در عراق و سوریه پساداعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تلاش جمهوری اسلامی ایران جهت قرار گرفتن در دسته قدرت های منطقه غرب اسیا تلاش در چارچوب توسعه مناسبات تجارت منطقه ای و دست یابی سهم از بازارهای منطقه ای افزایش یافت. عراق و سوریه دو بازار صادرات و مصرف در منطقه غرب اسیا همواره مورد توجه و هدف گذاری اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بوده است. حمله داعش و گروه های تروریستی به این دو کشور سبب شد تا هزینه های زیادی بر دولت و ملت های این دو واحد سیاسی وارد شود. خحم بالای خسارات اتفاق افتاده نیازمند منابع و نیروهای اقتصادی و عمرانی است که ضمن بهره برداری از فرصت توسعه همکاری های اقتصادی به بازسازی خرابی ها کمک کند. در پژوهش حاضر نگارندگان به دنبال بررسی مسایل و چالش های همکاری های اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با عراق و سوریه است. سوال پژوهش حاضر عبارت است از دلایل کاهش پیوندهای ژئواکونومیکی جمهوری اسلامی ایران با عراق و سوریه چه بوده است؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه ذیل مطرح می شود ضعف در تامین کالاها و خدمات مورد نیاز عراق و سوریه در دوره پساداعش و محدودیت های پولی و حمل و نقل کالا سبب شده است تا از ظرفیت های تجارت با عراق و سوریه به صورت کامل بهره برداری نشود. روش پژوهش توصیفی- تبیینی است و از روش اسنادی جهت جمع اوری منابع استفاده شده است.
بررسی نظام مند ادبیات خلق ارزش بر مبنای نظریه ذی نفعان در صنعت هتلداری (تحلیل بیبلیومتریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات خلق ارزش در دهه گذشته، رشد قابل توجهی در ارتباط با هتلداری را تجربه کرده است که این رشد به دلیل اهمیت مسائل خلق ارزش برای ذی نفعان مرتبط با فعالیت های هتلداری است که برای تأمین منافع و توسعه فعالیت ها حیاتی است. روابط بین خلق ارزش و نظریه ذی نفعان در ادبیات موردبررسی قرار گرفته است، با این حال مطالعات و بررسی های لازم و بنیادین در مورد این ادبیات وجود نداردبه منظور برطرف کردن این خلأ تحقیقاتی، در این مقاله به تجزیه وتحلیل کتاب سنجی ادبیات پرداخته شده است که به طورهم زمان پژوهش ها و متون علمی مرتبط با خلق ارزش و تئوری ذی نفعان در هتلداری را بررسی می کند.این مقاله به تجزیه وتحلیل کتاب سنجی ادبیات پرداخته و پژوهش های مرتبط با خلق ارزش و تئوری ذی نفعان در هتلداری را بررسی می کند. با جستجو و فیلتر اسناد، 6690 سند مربوط به بازه 2024-2005 از وب آو ساینس تحلیل و با نرم افزار ووس ویور مصورسازی داده ها و نقشه برداری از خوشه ها و نشان دادن روابط متنوع بین ادبیات استفاده شده است. نتایج این مقاله روند رشد و افول ادبیات، مقالات اصلی، نویسندگان، مجلات، مؤسسات و کشورهایی را که بر خلق ارزش بر مبنای تئوری ذینعان تمرکز داشته اند را مشخص نمود.هم رخدادی کلیدواژه ها نشان داد که «خلق ارزش»، «نوآوری»، «خلق مشترک ارزش»،«مدل کسب وکار»،«سرمایه فکری»،«کارآفرینی اجتماعی»،«نوآوری مدل کسب وکار»، «پایداری»،«کارآفرینی»، «منطق حاکم بر خدمات»،«ارزش»،«مسئولیت اجتماعی شرکت»، «نوآوری باز»، «هم آفرینی»،«جذب ارزش»، «مدیریت دانش»، «مدل های کسب وکار»، «ارزش مشتری»، «استراتژی»،«دیدگاه مبتنی بر منابع»،«عملکرد»، «قابلیت های پویا»،«سرمایه اجتماعی»، «مزیت رقابتی»، «تحول دیجیتال»، «عملکرد شرکت»،«دیجیتالی شدن»،«اکوسیستم ها»، «تخصیص ارزش «و «رقابت همکارانه» کلیدواژه های رایج در ارتباط با موضوع پژوهش بودند.
تاثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر قصد خرید با در نظر گرفتن نقش میانجی تعامل مشتری، تصویر برند و آگاهی از برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
161 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: رسانه های اجتماعی امروزه نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره افراد و کسب وکارها ایفا می کنند. این پلتفرم ها علاوه بر ارتباطات شخصی، به یکی از اصلی ترین ابزارهای بازاریابی نیز تبدیل شده اند. همچنین این پلتفرم ها تأثیر مستقیمی بر تصمیم گیری خرید افراد دارند. پژوهش حاضر، به دنبال بررسی تاثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر قصد خرید با در نظر گرفتن نقش میانجی تعامل مشتری، تصویر برند و آگاهی از برند می باشدروش: این پژوهش با رویکرد فلسفی اثبات گرایی و با استفاده از روش کمی انجام شده است. استراتژی پژوهش، پیمایشی بوده و از پرسشنامه استاندارد با طیف لیکرت پنج گزینه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. این پژوهش دارای افق زمانی مقطعی است و در بازه زمانی یک ماهه بین تاریخ 10 تیر تا 15 مرداد (35 روز) انجام شده است. جامعه آماری شامل مشتریان بالقوه و بالفعل برند اسنس بوده و نمونه گیری به روش غیراحتمالی در دسترس با حجم نمونه 410 نفر انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بازاریابی در شبکه های اجتماعی می تواند به افزایش آگاهی از برند، تقویت تعامل با مشتریان و در نهایت، افزایش قصد خرید در محصولات آرایشی منجر می شود و پیشنهاد می شود که برندهای این حوزه، از رسانه های اجتماعی می توانند برای معرفی محصولات خود و ایجاد ارتباط با مشتریان و ایجاد قصد خرید در آنها استفاده کنند.
مرور نظام مند فرایند ادغام در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
83 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه مروری حاضر، دستیابی به درک جامع و عمیق از روند تحقیقات و موضوعات جدید و شناسایی حوزه های تحقیقاتی مرور نظام مند فرایند ادغام در سازمان های دولتی است.این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل کتابسنجی، از نرم افزار وی اُ ِاس ویو استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که از سال 2000 تا 2010 روند صعودی پژوهش های این حوزه به چشم می خورد و سپس حجم این حوزه کاهش یافته ودرسال 2018 مجدد افزایش چشمگیری می یابد و دوباره روند کاهشی داشته است. بررسی های سنخ شناسی پژوهشگران نشان داد که نویسندگان 81 درصد پژوهش ها دارای درجه دکتری و اعضای هیئت علمی، 19 درصد دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی هستند؛ که همین درصد فراوانی به خودی خود می تواند از یک سو بیانگر غنا و کیفیت پژوهش های انجام گرفته در حوزه ادغام و از سوی دیگر اهمیت این موضوع در مجامع علمی دنیا است. در این پژوهش مروری، 17 درصد پژوهش ها در حوزه «ادغام» 37 درصد «ا نحصار» و 46 درصد «ادغام و تملیک» هستند.پژوهش های مربوط به حوزه ادغام در کشور ما تقریباً با حوزه تملیک و انحصار عجین شده است. پژوهشگران متعددی تلاش کرده اند تا آنچه را مربوط به این حوزه است، مورد مطالعه قرار داده و مولفه ها و عوامل و پیامدهای آن را ارزیابی کنند. فراتحلیل حاضر، کوششی است برای تحلیل مجددمجموعه ای از این پژوهش های حوزه ادغام، در تحقیق حاضر برای فراتحلیل تحقیقات انجام گرفته با کلید واژه های ادغام و انحصار و ادغام سازمان های دولتی، 245 مقاله زیر مبنای تحلیل و مقایسه قرار گرفتند.
تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت کارکنان و نقش تعدیل کننده انگیزه ذاتی (مطالعه موردی: سازمان تامین اجتماعی تبریز)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
204 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلی انگیزه ذاتی بر تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت کارکنان می باشد. روش تحقیق با توجه به ماهیت موضوع از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع پیمایشی و علی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کارکنان سازمان تامین اجتماعی تبریز بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Pls استفاده شد. نتایح بدست آمده از آزمون فرضیه ها نشان داد نفوذ ایده آل به طور قابل توجهی بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد. انگیزه الهام بخش به طور قابل توجهی بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد. اما تحریک فکری بر خلاقیت کارکنان تأثیر گذار نبود. ملاحظات فردی به طور قابل توجهی بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد. اما انگیزه ذاتی تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت کارکنان را تعدیل نمی کند.
تاثیر پویایی و سازگاری قابلیت های بازاریابی با شدت رقابت در ارتقاء عملکرد صادراتی شرکت های تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
157 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی تأثیر قابلیت های بازاریابی پویا و سازگار بر عملکرد شرکت ها در بازاریابی بین المللی است. نوع پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل شرکت های صادرکننده کاشی و سرامیک در ایران است که با توجه به آمارگرفته شده از وزارت صنعت، معدن و تجارت ایران مجموعاً 155 شرکت می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 110 شرکت است. روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع نمونه گیری تصادفی در دسترس است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با بهره گیری از شاخص و گویه های پیشینه تحقیق استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد، قابلیت های بازاریابی بر عملکرد بازاریابی بین المللی شرکت های صادرکننده کاشی و سرامیک در ایران تأثیر دارد. اثر مستقیم قابلیت های بازاریابی پویا و قابلیت های بازاریابی سازگار بر عملکرد بازاریابی بین المللی نیز معنا دار می باشند. همچنین، قابلیت مدیریت ارتباط با مشتری، قابلیت مدیریت توسعه محصول، قابلیت مدیریت زنجیره تأمین، قابلیت یادگیری بازار هوشمند، قابلیت آزمایش بازار سازگار، قابلیت بازاریابی باز بر عملکرد بازاریابی بین المللی تأثیر معنادار دارند. تأثیر تعدیل کننده شدت رقابت در رابطه بین قابلیت های بازاریابی، قابلیت های بازاریابی پویا، قابلیت های بازاریابی سازگار و عملکرد بازاریابی بین المللی شرکت های صادرکننده کاشی و سرامیک در ایران تائید شد. در نهایت تأثیر تعدیلگر شدت رقابت در رابطه بین قابلیت مدیریت ارتباط با مشتری، قابلیت مدیریت توسعه محصول، قابلیت مدیریت زنجیره تأمین، قابلیت یادگیری بازار هوشمند، قابلیت آزمایش بازار سازگار، قابلیت بازاریابی باز و عملکرد بازاریابی بین المللی تائید شد. نتایجی که از این پژوهش می توان دریافت کرد این است که قابلیت های بازاریابی پویا و سازگار به عوامل کلیدی موفقیت برای شرکت های صادراتی تبدیل شده اند. یک شرکت با قابلیت های پویا برای بقا و بهبود عملکرد تجاری خود بسیار مورد نیاز است. هدف نهایی شرکت های کاشی و سرامیک علاوه بر بهبود عملکرد در زمینه صادرات، کسب مزیت رقابتی در بین شرکت های صادراتی می باشد.
الگوی ساختاری- تفسیری عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق مبتنی بر میراث ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
289 - 330
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق مبتنی بر میراث ورزشی انجام شد. روش پژوهش، ساختاری تفسیری بود و از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه به عنوان ابزارهای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. بر اساس نتایج، 13 عامل مؤثر شناسایی و در شش سطح طبقه بندی شدند.عوامل زیست محیطی و جاذبه های گردشگری در سطح اول قرار گرفتند. در سطح دوم، عوامل اجتماعی و فرهنگی، زیرساخت ها، تعاملات بین المللی و بازاریابی طبقه بندی شدند. عوامل تکنولوژی و فناوری، آموزش و پژوهش در سطح سوم و عامل اقتصادی به تنهایی در سطح چهارم قرار گرفت. عوامل مدیریت و منابع انسانی در سطح پنجم و در نهایت، عوامل سیاسی، قانونی و حکمرانی در سطح ششم قرار گرفتند. این مدل نشان داد که با وجود اینکه عوامل سیاسی، قانونی و حکمرانی در پایین ترین سطح قرار دارند، به دلیل اهمیت بالای آنها در توسعه گردشگری خلاق، باید به عنوان اولویت اول در توسعه مد نظر قرار گیرند.
ارزیابی چارچوب پیامدهای حسابداری نسلی: حفظ حقوق نسل های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
159 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: حسابداری نسلی در پی حفاظت از منافع نسل های آینده شکل گرفت تا امکان دستیابی به پایداری منابع برای آیندگان ممکن شود. هدف این مطالعه شناسایی و ارائه چارچوب ابعاد حسابداری نسلی جهت ارزیابی پیامدهای این پدیده از طریق رتبه بندی تفسیری می باشد.
روش: نوع روش شناسی پژوهش، ترکیبی است و برمبنای نتیجه در دسته پژوهش های توسعه ای قرار می گیرد. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه استفاده شد و در بخش کمی چک لیست های ماتریسی جهت مقایسه زوجی مورد توجه بود. جامعه هدف در بخش کیفی ۱4 نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. نمونه گیری در بخش روش شناسی کیفی، نمونه گیری نظری و نحوه تعیین نمونه گلوله برفی بود. اما جامعه هدف در بخش کمی 21 نفر از مدیران شرکت های کارگزاری و کارشناسان معاونت های بخش های مختلف بازار سرمایه بودند، که براساس تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجودِ ۳ مقوله؛ 8 مولفه و 38 مضمون مفهومی حکایت داشت که طی سه مرحله کدگذاری در تحلیل نظری داده بنیاد کسب گردید. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد، درصد تاثیرگذاری پیامد توسعه حسابداری قضایی و نظارت های نهادی نسبت به بقیه ابعاد پیامدهای حسابداری نسلی بالاتر بود.
نتیجه گیری: نتیجه کسب شده گویای این واقعیت است، که توسعه کارکردهای قضایی و نظارت نهادی باهدف تجمیع بار مالیاتی شرکت های فعال در بازار سرمایه می تواند ضمن ایجاد مانع جهت از بین بردن منابع نسل های آتی، حفاظت از منافع آنان را تسهیل نماید تا از این طریق مهمترین هدف حسابداری نسلی که ایجاد توازن پایدار در بار مالیاتی دولت ها به نسل های آینده می باشد، حادث شود.
پیوند حاکمیت فناوری اطلاعات و چابکی سازمانی در بلوغ تحول دیجیتال، مورد مطالعه: سازمان امور مالیاتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، توسعه ابزارهای دیجیتال و گسترش منابع کلان داده، فرصت های جدیدی برای بهبود خدمات و افزایش کارایی در سازمان های مالیاتی فراهم کرده است. این تغییرات نیازمند تحول دیجیتال هستند که با ایجاد تغییرات بنیادین در فرایندها و ساختارهای سازمانی، سازمان های مالیاتی را قادر می سازند به شکل مؤثرتری با نیازهای متغیر مؤدیان مالیاتی سازگار شوند. در این راستا، چابکی سازمانی به عنوان یک عامل کلیدی، در تسریع و موفقیت تحول دیجیتال نقش دارد. همچنین، حاکمیت فناوری اطلاعات با ارائه چارچوب های مدیریتی منسجم، به بهبود استراتژی های تحول دیجیتال کمک می کند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر حاکمیت فناوری اطلاعات بر بلوغ تحول دیجیتال در سازمان امور مالیاتی ایران با توجه به نقش میانجی چابکی سازمانی است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه از کارکنان و مدیران سازمان امور مالیاتی کشور جمع آوری شده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی، مورد تأیید قرار گرف ت. تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که حاکمیت فناوری اطلاعات تأثیر مثبتی بر بلوغ تحول دیجیتال دارد و این تأثیر از طریق افزایش چابکی سازمانی تقویت می شود. لذا سازمان های مالیاتی با حاکمیت فناوری اطلاعات قوی تر و چابکی سازمانی بیشتر، در مسیر تحول دیجیتال موفق تر عمل می کنند. این یافته ها می توانند به عنوان راهنمایی برای ارتقای استراتژی های تحول دیجیتال در سازمان های مالیاتی مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی تأثیر سازه های شخصی و سازمانی بر تمایل حسابرسان مستقل به مدیریت اشتباهات خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتباهات در همه سطوح تیم حسابرسی رخ می دهند و مدیریت این اشتباهات توسط حسابرسان مرتکب شونده نقش با اهمیتی در ارتقای کیفیت حسابرسی ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سازه های شخصی و سازمانی بر تمایل حسابرسان به مدیریت اشتباهات خود با در نظر گرفتن نقش متغیر تعدیلی ادراک حسابرسان از جو مدیریت اشتباه سازمانی مؤسسه حسابرسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه استاندارد از 178 نفر از حسابرسان در سال 1402 جمع آوری شده است. در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به روش کمترین مربعات جزئی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که سازه های تاب آوری، خودکارآمدی، تعهد استقلال و ادراک حسابرسان از جو مدیریت اشتباه سازمانی مِؤسسه حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل حسابرسان مستقل به مدیریت اشتباهات خود دارد. افزون بر این سازه ادراک حسابرسان از جو مدیریت اشتباه سازمانی مِؤسسه حسابرسی تأثیر سازه های تاب آوری و خودکارآمدی بر تمایل حسابرسان مستقل به مدیریت اشتباهات خود را تعدیل می کند. نتایج این پژوهش بیانگر این است که با افزایش تاب آوری و خودکارآمدی حسابرسان مستقل و بهبود جو مدیریت اشتباه سازمانی در مؤسسات حسابرسی می توان زمینه های بهبود کیفیت حسابرسی را فراهم نمود.
ارائه مدلی برای بهبود گزارش حسابرسی عملکرد در نهادهای بخش عمومی کشور با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
93 - 116
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: حسابرسی عملکرد یکی از ابزارهای اصلی برای ارزیابی و بهبود کارایی و اثربخشی نهادهای بخش عمومی است. با توجه به اهمیت شفافیت و پاسخگویی در این نهادها، بهبود کیفیت گزارش های حسابرسی عملکرد می تواند تأثیر بسزایی در ارتقای عملکرد این نهادها داشته باشد. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد فراترکیب، تلاش دارد نتایج مطالعات پیشین را گردآوری و تلفیق کرده و چارچوبی جامع برای بهبود این گزارش ها ارائه دهد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر بهبود گزارشگری حسابرسی عملکرد در نهادهای بخش عمومی است.روش پژوهش: این تحقیق با استفاده از روش کیفی فراترکیب، به منظور شناسایی مهم ترین شاخص های تأثیرگذار در گزارشگری حسابرسی عملکرد انجام شده است. پژوهش های مرتبط بین سال های 2000 تا 2024 انتخاب و با استفاده از الگوریتم ارزیابی حیاتی و تکنیک هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2006) تحلیل شده اند.یافته های پژوهش: نتایج تحقیق نشان داد که 90 مضمون کلیدی در قالب 24 شاخص اصلی شناسایی شده است. این شاخص ها شامل معیارهای اقتصادی، کارایی، زمان بندی حسابرسی، شناخت موضوع توسط واحد حسابرسی، تعیین دامنه و معیارهای حسابرسی، عوامل ساختاری و رفتاری، زیرساخت های فنی و تأمین نیروی انسانی متخصص هستند. مدل نهایی پس از طراحی، مورد اعتبارسنجی قرار گرفت و تأیید شد.نتیجه گیری و اصالت پژوهش: تایج پژوهش نشان می دهد که مدل پیشنهادی، چارچوبی جامع و دقیق برای بهبود گزارش های حسابرسی عملکرد در نهادهای عمومی ارائه می دهد. این مدل می تواند به طور مؤثر به ارتقای شفافیت، کارایی و پاسخگویی در نهادها کمک کرده و به توسعه دانش در زمینه حسابرسی عملکرد بیفزاید.
شناسایی موانع هزینه یابی متغیر در شرکت گاز استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
205 - 218
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر در راستای انجام مقدمات جهت بکارگیری روش هزینه یابی متغیر در مقابل هزینه یابی سنتی جذبی در شرکت گاز استان هرمزگان می باشد. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی موانع بکارگیری هزینه یابی متغیر در شرکت گاز استان هرمزگان می باشد.روش پژوهش: این پژوهش یک تحقیق نظری از نوع توصیفی- میدانی می باشد که در آن برای جمع آوری اطلاعات اولیه از روش کتابخانه ای و برای پاسخ به سوالات تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل، تصمیم گیرندگان مالی در سطوح میانی و عالی در شرکت گاز می شود. روایی و پایایی ابزار تحقیق مورد تایید قرار گرفته است.یافته های پژوهش: بر اساس تحلیل به عمل آمده، (روش معادلات ساختاری)، عدم آگاهی مدیران، عدم وجود استاندارد، عدم اگاهی حسابداران و عدم ارائه آموزش کافی از موانع بکارگیری هزینه یابی متغیر در شرکت گاز می باشند که عوامل عدم آگاهی مدیران و عدم وجود استاندارد، بترتیب در اولویت اول و دوم قرار دارند و عامل عدم آگاهی حسابداران در میان عوامل تایید شده در اولویت اخر قرار می گیرد.نتیجه گیری، اص الت و افزوده آن به دانش: با تعیین موانع بکارگیری هزینه یابی متغیر در شرکت گاز استان هرمزگان مسیر برای پیاده سازی یک سیستم مدرن تر و کارامدتر در راستای افزایش سودمندی اطلاعات برای مدیران و حسابدران هموار می گردد. با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد ابتدا موانع استخراج شده مرتفع گردیده و سپس اقدام به پیاده سازی هزینه یابی متغیر در شرکت گاز استان هرمزگان گردد.
تأثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر عملکرد پایداری
حوزههای تخصصی:
حاکمیت شرکتی به عنوان یک عنصر کلیدی، زمانی که عملکرد شرکت ها در حال رشد بوده تعریف می شود و موجب افزایش اعتماد سرمایه گذاران می گردد. از طرف دیگر، پایداری شرکتی به بیان توانایی یک سازمان جهت تداوم قاطعانه فعالیت ها و اثرات آن بر سرمایه های محیطی، اجتماعی و انسانی می پردازد. این گونه شرکت ها در طول زمان از طریق مدیریت ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به رشد عملکرد و فعالیت های خود می پردازند. لذا پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و عملکرد پایداری شرکت می پردازد. بدین منظور از داده های مالی63 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1394-1400 استفاده شده است. در این پژوهش از روش رگرسیون چند متغیره و برای جمع آوری داده های عملکرد پایداری شرکتی از روش تحلیل محتوا با استفاده از گزارش های هیأت مدیره استفاده شده است. در قالب فرضیه های جداگانه، اثر هر کدام از شاخص های مختلف حاکمیت شرکتی بر عملکرد پایداری شرکت سنجیده می شود. نتایج نشان دهنده رابطه بین مالکیت نهادی و عملکرد پایداری شرکتی است. همچنین نتایج بیانگر رابطه کیفیت حسابرسی شرکت با عملکرد پایداری شرکت است. در نهایت نتایج بیانگر رابطه تخصص کمیته حسابرسی و عملکرد شرکت است.