مریم صالحی نیا

مریم صالحی نیا

مدرک تحصیلی: هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۹ مورد.
۱.

بررسی استعاره های جنسیتی مربوط به زن در داستان های تفسیری (مطالعه موردی: روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن استعاره جنسیتی روایت تفسیر قرآن کلیشه جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۷
استعاره به مثابه زبانی نمادین و غیرمستقیم، حامل معناهای افزوده و پنهان است. ردپای استعاره ها و کلیشه های جنسیتی را در روایت های تفسیری نیز می توان پی گرفت. در این پژوهش داستان های تفسیری سه تفسیر فارسی روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین مبنای کار قرار گرفت. در این مقاله ابتدا روایت هایی که از استعاره های جنسیتی استفاده کرده اند یا مضمون آن ها یادآور استعاره های جنسیتی است، انتخاب شد و سپس با روش تحلیل محتوای کیفی، بار ارزشی این استعاره ها و ارتباط آن ها با کلیشه های جنسیتی بررسی شد. استعاره هایی نظیر «عروس قرآن»، «امرأه کاعب»، «فراش»، «بیوت»، «عتبه» و «دنیا» نمونه هایی از استعاره های جنسیتی در این روایت ها است که برخی بار ارزشی مثبت و برخی بار منفی دارند. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت اند از اینکه اغلب استعاره های منفی درباره زن حول نقش زن به مثابه همسر یا شریک جنسی و با تأکید بر بعد جسمانی وی شکل گرفته است. این استعاره ها متأثر از کلیشه های جنسیتی رایجی است که بار منفی دارند. در نقطه مقابل، بیشتر استعاره های مثبت حول نقش مادری و صفاتی نظیر مهربانی، خلق، اصل و ابتدا در نقش مادری شکل گرفته اند. همچنین این پژوهش نشان می دهد پیکر زن در دو وجه «پیکر بهشتی» و «پیکر دوزخی» نمود یافته است که پیکر بهشتی زن نماد التذاذ کامل و بهره مندی است و پیکر دوزخی زن نماد فریبندگی، گناه، تمثل شیطان و زناکاری است. علی رغم تلاش شریعت در تقبیح نگرش های زن ستیزانه، رواج استعاره های جنسیتی درباره زنان در دوره های تاریخی مختلف، در میان مفسران تفاوت چشمگیری نداشته است.  
۲.

مفهوم تناسخ در مثنوی های بیدل بر اساس انگاره های هستی شناختی دین هندو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیدل تناسخ دین هندو آتمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۰
 تناسخ زیربنای اخلاقیات و آخرت شناسی دین هندو را تشکیل می دهد. بیدل دهلوی شاعر معروف فارسی زبان، بارها به مسئله تناسخ در مثنوی هایش اشاره کرده است. در این پژوهش به بررسی مفهوم تناسخ در مثنوی های بیدل می پردازیم. در دین هندو انسان بر اساس قانون کرمه (عمل و عکس العمل) دوباره متولد می شود تا به نتایج اعمال خود برسد. این توالد و تناسخ که به آن «سمساره» می گویند، پیوسته ادامه دارد تا زمانی که انسان به کشف حقیقت غایی در درون و ذات خود برسد. بر اساس اوپه نیشدها هدف از تناسخ، شناخت آتمن یا روح حقیقی است. این روح به علت آمیختن با پرده های مادی و جسمانی از حقیقت خود غافل شده. روح مادی و عنصری دچار تناسخ می شود تا زمانی که بتواند با کنار زدن پرده های مادی و جسمانی به شناخت حقیقت خود برسد و با آن یکی شود. بر این اساس بهشت و جهنم انسان در همین جهان است. بهشت برخورداری از نعمت های این جهان، و جهنم تولد مجدد و دوری انسان نسبت به آتمن یا حقیقت خود است. در مثنوی های بیدل، تناسخ هم در وجه نظری و هم در داستان های رمزی، مفهومی مستند به انگاره های هستی شناختی دین هندو است.
۳.

مفهوم «وحدت» در مثنوی های مولانا و بیدل دهلوی بر اساس استعاره ها ی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت مولانا بیدل دهلوی مثنوی استعاره ی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۹
مفهوم «وحدت» یکی از مفاهیم انتزاعی، مبهم و بنیادی در حوزه عرفان و فلسفه است و استعاره عمده ترین و مهم ترین محملی است که شعرای عارف، از جمله بیدل دهلوی و مولانا، برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعیِ عرفانی همچون «وحدت» از آن بهره برده اند. در این پژوهش تلاش شده است تا بر اساس نظریه استعاره شناختی، مفهوم «وحدت» در مثنوی های این دو شاعر بزرگ (عرفان، طلسم حیرت، محیط اعظم، طور معرفت و مثنوی معنوی) بررسی و تحلیل شود و پس از شناخت انواع و کارکردهای شناختی استعاره ها، دیدگاه و اندیشه بیدل و مولانا از خلال آن ها تبیین شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مولانا بیشتر از استعاره های مربوط به امور طبیعی، در دسترس و مذهبی استفاده کرده است؛ اما بیدل از استعاره های مربوط به مصنوعات بشری بیشتر بهره برده است. بر این اساس هدف اصلی مولانا مطابق با اغراض تعلیمی او از به کارگیری استعاره، بیشتر تفهیم «وحدت» به مخاطب است؛ اما بیدل در کنار آن به دنبال هنرنمایی و مضمون پردازی نیز بوده است. هر دو شاعر تحت تأثیر محیط جغرافیایی، شیوه زندگی و تجربیات زندگی خود تأکید بیشتری بر استفاده از برخی استعاره ها داشته اند.
۴.

بررسی تطبیقی تصویر راویان زن در داستان های سه تفسیر شیعی روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
روایت کنش ها، رویدادها و جنگ های صدر اسلام، در شکل گیری گفتمان شریعت و انتقال آن به نسل های بعدی نقش مهمی را ایفا می کند. در این میان روایتگری زنان، به مثابه کنشی اجتماعی، امری اثرگذار و مهم است. روایتگران زن، راوی اصلی یا دوم یا هم ارز بخشی از روایات داستانی تفسیری هستند و موضوعات متنوعی را در این داستان ها روایت کرده اند. این مقاله، به بررسی تطبیقی چهره زن راوی در سه تفسیر روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین می پردازد و وجوه اشتراک و افتراق این نقش را در سه تفسیر دنبال می کند. در این مقاله با استفاده از فن تحلیل محتوا؛ نوع روایتگری زن، موضوع داستان ها و مشارکت روایتگران را در داستان های این سه تفسیر استخراج کرده و از این رهگذر، تصویر زن راوی را در این متون ترسیم کرده ایم. پیکره متنی این مقاله، روایت هایی است که در سه تفسیر یادشده، زنان، راوی آن ها بوده اند. این پژوهش نشان می دهد در این سه تفسیر، زنان شاخصی نظیر عایشه، ام سلمه و اسماءبنت عمیس به روایت گری پرداخته اند و در گذر زمان، مفسران با حذف، تغییر یا افزایش روایتگران یا روایت ها، چهره زن راوی را تغییر داده اند. همچنین در این روایت ها اعتمادپذیری راوی زن، با شگردهایی نظیر ایجاد سطوح چندگانه راویان، استفاده از راوی درون داستانی و نزدیکی زمانی و مکانی راوی با روایت، افزایش یافته است.
۵.

برابرنهادهای فارسی آتمن و برهمن در مثنوی های بیدل با نظر به آموزه های مکتب ادوایته ودانته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیدل دهلوی عدم و نیستی انسان و خدا عقل و آگاهی مکتب ادوایته ودانته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۵۹
سرزمین هند مهد ادیان گوناگونی بوده که مهم ترین و رایج ترین آن دین هندوست. این دین از مکاتب عرفانی مختلفی تشکیل شده و مکتب ادوایته ودانته یکی از مهم ترین مکاتب در دین هندوست. در مکتب ادوایته ودانته آتمن به معنای «انسان» و برهمن به معنای «خدا» ست و در این مکتب میان آتمن و برهمن نوعی این همانی برقرار است. بیدل دهلوی شاعر بزرگ قرن یازدهم در روزگار رواج مکتب ادوایته ودانته در سرزمین هند می زیسته، او زبان سانسکریت را می-دانسته و به آداب و رسوم و عرفان و مذهب مردمان زمانه اش آگاهی و شناخت داشته است. در مثنویهای او مفاهیم و واژگانی از جمله «عدم و نیستی»، «عقل و آگاهی» و «انسان و خدا» بسامد بالایی دارند. این اصطلاحات به چه مفهومی در مثنویهای او به کار رفته است؟ ما برای پاسخ به این پرسش با رجوع به منابع عرفانی مهم هند این مفاهیم را در مثنویهای بیدل بررسی کرده ایم. با نظر به انطباق تعاریف بیدل از انسان و خدا با منابع عرفانی هند، بازتاب این مفاهیم را در مثنویهای بیدل می توان دید. بیدل عدم و نیستی، عقل و آگاهی و انسان و خدا را در معنایی نزدیک با آموزه های مکتب اداویته ودانته به کار می برد.
۶.

صاحبان قدرت سیاسی به مثابه دیگری در نامه های امام محمّد غزّالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکاتیب غزالی صاحبان قدرت سیاسی دیگری تحلیل انتقادی گفتمان ون دایک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۱
نویسندگان این مقاله، با هدف روشن کردن عقیده حقیقی امام محمّد غزّالی در مورد صاحبان قدرت سیاسی، با استفاده از مدل تئون ون دایک به بررسی حضور آنان به مثابه دیگری در متن نامه های غزّالی می پردازند. پس از تعیین بخش هایی از متن مکاتیب غزّالی که در آنها با صاحبان قدرت سیاسی به منزله دیگری برخورد شده است، ابزارهای مورد استفاده غزّالی در جهت بازنمایی منفی آنان را معرّفی می کنیم. با بررسی شیوه استفاده از این ابزارها، روشن می شود که نگاه غزّالی به صاحبان قدرت سیاسی به مثابه دیگری بیشتر معطوف به ویژگی «گمراه بودن» و حاکی از ترحّم است. در نتیجه، غالب استراتژی های وی به جای سرکوب دیگری و مقابله با او در جهت ترغیب دیگری به تغییر به کار می رود. غزّالی در میان دو دسته «شاهان» و «وزرا»، غالباً به وزرا می پردازد و در برخورد با شاه، احتیاط و ملاحظه کاری موجب کاربرد شیوه های بالا بردن تفسیرپذیری متن می شود. تأثیر مطالعات فلسفی غزّالی در عدم قطعی نگری، در نظر گرفتن احتمال تغییر دیگری، کاربرد قیود تردید و صراحت بالای متن نمایان است.
۷.

بررسی تطبیقی شخصیت ابراهیم ادهم در سه تذکره «طبقات الصّوفیّه، تذکره الاولیاء و نفحات الأنس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابراهیم ادهم طبقات الصوفیه تذکرهالاولیاء نفحات الانس مشایخ صوفیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۴
طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری (قرن پنجم) و تذکر ه الاولیاء عطّار (قرن ششم) و نفحات الانس جامی (قرن نهم) از جمله تذکره های مدونی هستند که نویسندگان آنان در سه دوره متوالی، با هدفی مشترک که همانا تعلیم مبانی تصوف بود و البته مطابق با مشخصه های فکری متفاوت، به تبیین ابعاد شخصیت مشایخ و از جمله ابراهیم ادهم پرداختند. ابراهیم ادهم از صوفیان بزرگ قرن دوم بود که به دلیل نقش بسزای او در تحول مبانی زهد و گوشه گیری، مورد توجه تذکره نویسان قرارگرفته است. در این پژوهش، ضمن نگاهی به آثار تاریخی و آثار صوفیان تا روزگار جامی به بررسی تطبیقی شخصیت این صوفی بزرگ در این سه اثر پرداخته ایم. حاصل این بررسی نشان می دهد در طبقات الصوفیه بعد صوفی گری ابراهیم ادهم محوریت دارد و انصاری چه بسا به سبب مبانی اعتقادی خود، بعضی از صوفیان را بر ابراهیم ادهم ترجیح داده است و او را صوفی زاهد و متوکل می داند. در تذکر ه الاولیاء، بعد انسانی ابراهیم ادهم برجست ه شده و از او به عنوان فردی پوینده در مسیر انسانیت و آزاداندیش و مبارزی مردمی یاد شده است. در عین حال، جامی سعی می کند صرفاً  ابراهیم ادهم را به صورت یک صوفی اخلاق مدار به تصویر بکشد . در این مقاله، به دلایل احتمالی این تصاویر متفاوت نیز اشاره شده است؛ از جمله اینکه خواجه عبدالله انصاری بیشتر تصوف و راه و رسم صوفیانه را مد نظر داشته و عطّار نگاه هنری تر دارد و جامی روش استدلالی تر را می پسندد.
۸.

تحلیل تصویر کنشگری خداوند در باب کشاورزی، از اسطوره تا عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر خدا کنشگری کشاورزی اسطوره متون مقدس عرفان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۳۳
تصاویرِ خدا حاصل تلاش های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجسته خدا در گستره تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی ها، جنبه ای از کنش و عملکرد خدا را در خلقت عینی و ملموس می کند. کنشگری خدا در حوزه کشاورزی، در متونی که مَحمل تصویرسازی برای خدا هستند، علی رغم حضور پویایی که دارد، تحولات و دگرگونی های چندی را پشت سر گذاشته است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل بوطیقای استعاره، این تصویر را در اساطیر، متون مقدس و عرفان بررسی کرده است. در اساطیر، آفرینش خدا در عملکرد الهه باروری و ایزد میرای گیاهی در قالب چرخش فصول تبیین می شود. در متون مقدس این کنش به اهورامزدا، یهوه، خدایِ پدر و الله متناسب با بافت حاکم بر هر متن واگذار می شود و در عرفان هم این کنش به شکلی متنوع و جامع با محوریت انسان، به تصویر کشیده می شود. نتایج بررسی نشان داد که این تصویر، سیری چرخشی را از طبیعت بیرون به طبیعت درون انسان و از طبیعت عینی به طبیعت انتزاعی پیموده است. همچنین گسترش دامنه اختیار و سیطره خدا بر جهان و انسان از مواردی است که در دگردیسی این تصویر به چشم می خورد.
۹.

تلاش برای ترسیم الگوی ارتباط روایی در مثنوی های بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی ارتباط انسان روایت مثنوی های بیدل دهلوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۳۲۵
بیدل در مثنوی هایش به صورت جدی به موضوع انسان به عنوان رمزگان محوری خود پرداخته است. انسان، ابعاد و امکانات وجودی او، مهم ترین دغدغه ی بیدل است. از منظر بیدل، تمامی مظاهر هستی، زاییده ی «ادراک» آدمی است. وی در حکایت هایی که تنها یک شخصیت محوری دارند، سفر انسان را در جستجوی خود، روایت می کند. انسان مرکزی روایت بیدل، پس از جستجوهای بسیار درمی یابد که هرچه هست، از دایره ی «ادراک» و «وجود» او بیرون نیست و خود او، درواقع حقیقت یگانه ی هستی است. این پژوهش با بررسی ابعاد مختلف روایت مندی در مثنوی های بیدل براساس بلندترین حکایت ها و امکانات خوانش روایی و فهم روایت در نسبت با اندیشه ی بیدل، تلاش می کند تا نشان دهد وی با امکانات و ظرفیت هایی که در روایت خود به کارمی گیرد، چگونه و چه رابطه و نسبتی با مخاطب فرضی خود در مقام یک «انسان نوعی» دارد. درواقع، این پژوهش، هم عرض با بررسی رابطه ی میان «داستان» و «گفتمان»، به بررسی رابطه و نسبت میان «راوی»، «تک شخصیت محوری داستانی» و «مخاطب فرضی» می پردازد، تا بتواند نموداری ترسیم کند که جهتِ روایت بیدل را در لایه ها و سطوح مختلف داستانی به ما نشان دهد.  واژه های کلیدی:
۱۰.

فهم مسئله ی اصلی ادبیات نوجوان بر مبنای رویکرد روان شناسی اگزیستانسیال (ارنستو اسپینلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارنستو اسپینلی روان شناسی اگزیستانسیال مسئله ی ادبیات نوجوان نظریه ی ادبیات نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۴۹۶
در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش بودیم که آیا روان شناسی اگزیستانسیال (به روایت ارنستو اسپینلی) چارچوب مفهومی مناسبی برای فهم مسئله ی ادبیات نوجوان و پژوهش در این حوزه ارایه می دهد یا نه. بدین منظور، ابتدا مسئله ی ادبیات نوجوان را در چارچوب های نظری موجود تحلیل کردیم و دیدیم که همه ی آن ها درنهایت، مسئله ی ادبیات نوجوان را نمود نوعی دوراهی و تقابل میان خود و دیگری/جهان می دانند. پس از معرفی مختصر روان شناسی اگزیستانسیال نشان دادیم که می توان با تکیه بر اصل هم پیوستگی و مفاهیمی چون دیمونیک، انتخاب، آزادی و مسئولیت اصیل و غیراصیل، مسئله ی اصلی ادبیات نوجوان را صورت بندی کرد. در ادامه، الزامات خاصِ روش کاربرد این نظریه (کیفی، سوژه محور ومبتنی بر توصیف) و زمینه های مناسب نظریه پردازی و نقد در این حوزه را بر مبنای روان شناسی اگزیستانسیال پیشنهاد کردیم.  
۱۱.

تأمّلی بر چند پژوهش در تصحیح متن دیوان خاقانی بر اساس معیارهای سبکی او

کلیدواژه‌ها: دیوان خاقانی تصحیح تصحیف نقد و بررسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۵ تعداد دانلود : ۳۸۲
دیوان خاقانی شروانی علی رغم چند تصحیح موجود از آن، همچنان پژوهش های بسیاری در راستای تنقیح می طلبد. ازاین رو، خاقانی پژوهانِ بسیاری در پی بررسی و تحلیل ضبط های دیوان خاقانی برآمده اند. نگارندگان این مقاله تلاش دارند که کوشش های برخی خاقانی پژوهان را که نظراتی در خصوص بررسی تصحیف و تحریف در دیوان خاقانی شروانی ارائه کرده اند، بررسی کنند. بر همین اساس، از میان مقالات منتشرشده در نشریات و همایش های گوناگون ادبی و نیز کتاب هایی که در میان بحث خود بخشی را به تصحیف اختصاص داده اند، به صورت گزینش خوشه ای و تصادفی چند نمونه انتخاب شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که عدم توجّه به سبکِ شخصی خاقانی بر اساس معیارهای تصویرآفرینی او، عدم احصای کُل متون و نیز عدم توجّه به متون جانبی، گاه خاقانی پژوهان را بر آن داشته است که متن اصلی را با پژوهش خود در نظر خواننده ناصواب جلوه دهند.
۱۲.

نگرش انتقادی به آرای سبک شناسان درباره سبک ارانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۹۲۹
دو کتاب سبک شناسی شعر شمیسا و غلامرضایی از شناخته شده ترین منابعی هستند که با نگاه دوره ای (تاریخی/ جغرافیایی) سبک های شعر فارسی را دسته بندی کرده اند. این دو اثر سالیان متمادی است که باوجود برخی اشکالات عمده، منبع تدریس و مرجع پژوهش اند. عدم نگرش انتقادی و تخصصی به این دو اثر باعث شده که بارها با تغییرات کمی تجدیدچاپ شوند. این پژوهش بر آن است با تکیه بر روش کتاب خانه ای و مراجعه به متون اصیل و کهن، اطلاعات موجود در این دو اثر، درباره سبک ارانی (آذربایجانی) را بررسی و نقد کند تا برخی گزاره های غیرعلمی آن ها، که سال هاست پذیرفته شده و از پژوهشی به پژوهش دیگر منتقل می شوند، اصلاح گردند. در همین راستا، پس از نگاهی گذرا به پیشینه دسته بندی سبک های شعر فارسی و اشاره به برخی تعارضات درباره شعر قرن ششم و سبک ارانی ابتدا به نقد سبک شناسی شمیسا و سپس به نقد سبک شناسی غلامرضایی خواهیم پرداخت و نظرات انتقادی خویش را در ذیل هریک بیان خواهیم کرد.
۱۳.

تبیین مفهوم وحدت در مثنوی با استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره شناختی لیکاف و جانسون مثنوی معنوی مولانا وحدت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۳۲۶
وحدت از مفاهیم محوری در تفکر عرفانی است. مولانا برای تفهیم این مفهوم، همچون بسیاری از مفاهیم غامض عرفانی، از استعاره بهره برده است. در این پژوهش، استعاره های مولانا از مفهوم وحدت در مثنوی معنوی ، براساس نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون، بررسی و تحلیل شده است. هدف از این مقاله آن است که با تحلیل استعاره ها و تشخیص نوع و کارکرد شناختی آن ها، دیدگاه مولانا به این مفهوم، نحوه معرفی آن به مخاطب و عوامل مؤثر در انتخاب این استعاره ها را دریابیم. ابتدا نمونه های استعاره های وحدت را استخراج کردیم و بعد به تحلیل و توصیف آن پرداختیم. مولانا در مثنوی ، از هفت کلان استعاره نور، انسان، عنصر طبیعی، شیء، مکان و ظرف، روییدنی ها و مفهوم انتزاعی استفاده کرده که اغلب استعاره ها از نوع هستی شناختی هستند. با این استعاره ها، تمام ویژگی ها و کارکردهای مفهوم وحدت، به نحوی که با اصل حفظ اسرار منافات نداشته باشد، برای مخاطب به تصویر کشیده شده است. عواملی مانند شغل خطابه و ارتباط با عموم مردم، سبک شاعری و محیط زندگی مولانا در گزینش استعاره هایی ساده، ملموس و عامیانه تأثیرگذار بوده است، اما دسته ای از استعاره ها هستند که تصویر ارائه شده از وحدت، در آن ها بسیار انتزاعی است و گویی برای محرمان و مخاطب خاص به کار رفته است، مانند «وحدت بی رنگی است»، «وحدت فکر است» و... . در این استعاره ها، تصویری که برای معرفی مفهوم انتزاعی وحدت به کار رفته، خود انتزاعی است و نیاز به معرفی دارد.
۱۴.

تحلیل و بررسی تاثیر اندیشه های ایران باستان بر شکل گیری استعاره های درباری در خمسه ی نظامی از منظر شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خمسه ی نظامی استعاره های درباری استعاره ی شناختی اندیشه های ایران باستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۳۹۵
اندیشه های ایران باستان از خاستگاه های مهم و اصلی نظام فکری و اندیشه ای نظامی گنجوی است. او به ایران باستان و زبان پهلوی دلبستگی خاصی داشت و برخی داستان هایش نیز در فضای ایران پیش از اسلام رقم می خورد. مطالعه و بررسی آثار وی نشان می دهد که او بسیار تحت تاثیر این نوع اندیشه ها قرار دارد و این اندیشه ها باعث شده است تا استعاره های درباری متنوعی در خمسه ی نظامی شکل بگیرد؛ استعاره هایی که به دلیل انسجامی که در متن خمسه ایجاد کرده، به یکی از شاخصه های سبکی برجسته و قابل توجه در سطح بلاغی خمسه تبدیل شده است. با توجه به همین موضوع و اهمیت نقش استعاره های درباری در خمسه، این پژوهش تلاش دارد با مبنا قرار دادن نظریه ی استعاره ی شناختی، به بررسی نقش اندیشه های ایران باستان در شکل گیری استعاره های درباری بپردازد و از رهگذر تحلیل برخی از استعاره های مهم درباری، تاثیر این نوع اندیشه ها را بر ذهن و روان نظامی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، کاربرد استعاره هایی نظیر محمد شاه است، خورشید شاه است، شاه نور است و خورنق آرمانشهر است در خمسه ی نظامی، حاکی از این است که اندیشه-هایی همچون اندیشه ی ایرانشهری و برخی از مولفه های آن مانند اعتقاد به شاه آرمانی و آرمانشهر و همچنین باورهای مربوط به فره ایزدی و آیین میتراییسم نقش به سزایی در شکل گیری برخی از مهم ترین استعاره های درباری نظامی داشته اند.
۱۶.

تشخُّص ادبی در دیدگاه ادیبان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشخُّص ادبی صورت معنا تصرف خاص عام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳ تعداد دانلود : ۴۶۴
یکی از مؤلفه های اصلی کام یابی و ماندگاری هر اثر ادبی «تشخُّص» آن است. در نقد ادبی و بلاغت کهن اسلامی «تشخُّص ادبی» به صورت مستقیم و متمرکز، مطالعه و بررسی نشده است؛ اما این موضوع همواره مورد توجه منتقدان و بلاغیان مسلمان بوده است. مسألة اساسی این پژوهش دریافت نگرش ادیبان کهن به موضوع «تشخُّص ادبی» است. این مقاله می کوشد تا با روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع اصیل و کهن نقد ادبی و بلاغت اسلامی، چیستی این مبحث را از رهگذر نظرات پراکندة ادیبان مسلمان دریابد و با ارائة آن در قالبی منسجم آن را تبیین نماید. از آن جا که «تشخُّص ادبی» در بلاغت اسلامی حاصل کارکرد همگرای «صورت و معنای خاص» است؛ در پردازش این موضوع، مباحث بنیادینی چون معانی و صورت های خاص، تصرّفِ تشخص آفرین و معانی و صورت های مشترک، همراه با انواع و زیر مجموعه های آن ها بررسی شده اند. این جستار کوشیده تا کارایی نقد ادبی کهن اسلامی را در این زمینه نشان دهد تا بتوان آثار ادبی کلاسیک را از دیدگاهی نقد کرد که خالقان این آثار، خود بدان معتقد بوده اند.
۱۷.

ابهام و ابهام آفرینی در تلمیحات اسطوره ای، حماسی و عیسوی دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاقانی تلمیح ابهام اسطوره حماسه مسیحیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۶ تعداد دانلود : ۶۹۴
خاقانی شَروانی (520- 595 ه.ق) از شاعران بزرگ سبک آذربایجانی است که از ویژگی های برجستة این سبک، استفاده از ابزارهای گوناگون جهت دشوار ساختن کلام است. اشراف خاقانی بر اسطوره ها و آموزه های مسیحی و توجّه به ظرافت ها و دقایق تلمیحی آن، بی گمان بر پیچیدگی و ابهام در عبارت پردازی های او مؤثر بوده است. این مقاله در پی آن است تا با بررسی تلمیحات اسطوره ای و حماسی و نیز اشارات عیسوی دیوان خاقانی، دلایل ابهام و پیچیدگی در تلمیحات او را مشخص کند. بررسی مأخذ تلمیحات از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش این پژوهش، بررسی نمونه ها بر اساس متن اشعار خاقانی و دیگر آثار او و برون متن و کتاب هایی است که به نظر می رسد خاقانی از آن ها مطلع بوده است. با توجّه به این که یکی از سطوح ابهام در شعر خاقانی ابهامی است که عامل ایجادکننده آن برخی تلمیحات موجود در اشعار اوست، تحقیق دراین باره امری ضروری است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که ابهام در تلمیحات خاقانی، بیشتر در دسته ابهامات عمدی قرار دارد.
۱۸.

چند روایت شفاهی و عامیانه از شاهنامه در تلمیحات حماسی دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاقانی روایات شفاهی شاهنامه تلمیح طومارهای نقالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۸ تعداد دانلود : ۶۵۱
خاقانی شروانی از شاعران سبک ارانی (آذربایجانی) است. از ویژگی های برجسته این سبک استفاده از ابزارهای گوناگون جهت دشوار ساختن کلام است. او با بهره گیری از پشتوانه عظیم فرهنگی و نیز با استفاده از دانش ها و علوم و فنون زمان خود، تصاویر بدیع خلق کرده و کلام خود را از دام ابتذال رها کرده است. به دیگر سخن، شاید بتوان این تنوع و گونه گونی در تصاویر شاعرانه را ناشی از وسعت اطلاعات خاقانی و تتبع و مداقه او در مطالعه کتب تفسیری و تاریخی دانست. از ابزار و وسایلی که خاقانی برای پروراندن تصاویر خود از آن بهره می برد تلمیح است که به دلیل بسامد بالای کاربرد آن در دیوان می توان آن را از خصایص سبکی خاقانی به حساب آورد. خاقانی گاه در تلمیحات خود به سراغ اشاراتی می رود که در ادبیات رسمی و مکتوب نمی توان منشأ و مأخذی برای آن پیدا کرد، لذا باید سراغ روایت های عامیانه و شفاهی رفت و در آن روایات، مأخذ اشاره او را یافت. در این جستار بر آنیم تا به بررسی مأخذ چند تلمیح شاهنامه ای خاقانی بپردازیم که بر اساس روایات شفاهی و عامیانه بنا نهاده شده و در روایات رسمی و مکتوب از آن ها یاد نشده است.
۱۹.

تغییرات الگوی روایی منظومه های پهلوانی بعد از شاهنامه (با تأکید بر روایت سام نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظومه های پهلوانی بررسی ساختاری پیرفت گره گشایی تغییرات الگوی روایی روایت شنو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۶۴۸
منظومه های حماسی پس از شاهنامه، در عین تقلید این آثار از متن معیار شاهنامة فردوسی در سطوح زبانی و ادبی، در سطح روایی دچار تغییرات عمیقی شده اند. در این پژوهش، به منظور بررسی این تغییرات، الگوی روایی و کیفیت ترکیب پیرفت ها در چهار متن گرشاسپ نامه، برزونامه، شهریارنامه و در نهایت، به طور خاص، سام نامه مقایسه و تحلیل شده است. در مرحلة نخست به بررسی شیوه های مختلف ترکیب پیرفت های هر منظومه پرداخته شده و نتایج تحلیل در قالب چهار فرمول کلّی ارائه شده است. در ادامه با در نظر گرفتن بسامد و کارکرد پیرفت های فرعی به این نتیجه رسیدیم که تغییر اساسی کارکردِ منظومه های حماسی در دوره های متأخّر و تمرکز بیشتر سرایندگان بر قصه گویی، منجر به شکل گیری گفتمانی خاص با ویژگی هایی چون تکثّر پیرفت های فرعی با کارکرد یکسان یا مشابه و به تبع آن تکثّر شخصیت های مختلف با خویشکاری یکسان و از سوی دیگر به تعویق افتادن هر چه بیشتر گره گشایی در این منظومه ها، خصوصا سام نامه شده است، که این موارد نمایانگر تأکید بیشتر سرایندگان بر کنش های خاص و قصه گویی است که احتمالا نتیجة مستقیم در نظر گرفتن پسند و سلیقة روایت شنویی متفاوت با روایت شنوی آثار حماسی اصیل بوده است.
۲۰.

فرانظریه توصیفی ادبیات کودک: طبقه بندی و توصیف زمینه های پژوهشی در نظریه ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرانظریه توصیفی نظریه ادبیات کودک طبقه بندی منطقی نقاط کانونی اندیشه پیچیده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۲ تعداد دانلود : ۹۳۳
در این مقاله، ابتدا کوشیده ایم زمینه های موجود در نظریه پردازی ادبیات کودک را بر مبنایی عینی و منطقی در سه حوزه طبقه بندی کنیم. این حوزه ها عبارتند از: نظریات مربوط به وجود ادبیات کودک، نظریات مربوط به ماهیت و مسائل خاص ادبیات کودک و بازنگری در مفاهیم و مقولات نظریه های ادبی و روابط آن ها بر مبنای ماهیت و مسائل خاص ادبیات کودک و از هر مورد، نمونه هایی ارائه کرده ایم. سپس بر مبنای نمودار نقاط کانونی نظریات ادبی واندرگریفت، وضعیت نظریات ادبیات کودک را در این نمودار معین کرده ایم. با مشخص کردن رابطه دیالکتیکی نظریه و نقد ادبی نشان داده ایم که تولید نظریه ادبی متکی بر نقد ادبی نیز هست و در انتها با طرح ضرورت اندیشه پیچیده، به امکان های پیش روی نظریه پردازان آینده نیز اشاره کرده ایم. به این ترتیب، فرانظریه توصیفی نظریات ادبیات کودک را ترسیم کرده ایم که نمایی کلی از مسیرها و زمینه های پژوهشی حوزه ادبیات کودک را نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان