مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خانه
حوزه های تخصصی:
به منظور انجام این بررسی دو گروه از کودکان عادی و مبتلا به اختلالات یادگیری که در مدارس عاری تحصیل کرده و بر اساس سن و جنس همتا شده و دارای هوش بهر طبیعی بودند از طریق مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (گرشام والیوت 1990) مورد مقایسه قرار گرفتند این مقیاس دارای دو فرم ویژه ارزیابی والدین و معلمان است . یافته ها نشان می دهد که مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری و عادی بر اساس ارزیابی معلمان تفاوت معنی دار ندارد اما والدین کودکان عادی را در زمینه کسب مهارت های اجتماعی در خانه بهتر از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ارزیابی کرده اند و میانگین نمرات کودکان عادی در زمینه همکار ی و مسئولیت پذیری به طور معنی دار بیشتر از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بوده است . افزون بر این کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بیشتر از کودکان عادی در خانه داری مشکلات رفتاری هستند و این وضعیت در سه عامل مشکلات رفتاری شامل رفتارهای درونزا و برونزا و پر تحرکی دیده شده است به نظر می رسد کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری در محیط مدرسه عادی مشکلات رفتاری بیشتری از کودکان عادی ندارد و در محیط مدرسه از مهارت اجتماعی کافی برخودارند اما در محیط خانه دارای کاستی مهارت های اجتماعی و رفتار نامناسب هستند.
از کوچندگی تا یکجانشینی، رویکرد باستان مردم شناختی بر خاستگاه خانه و استراتژی معیشتی در دوره نوسنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعات مورد بحث انسان شناسان و باستان شناسان، توجه به فرآیند تطوری در زمینه روی آوری انسان به سکونت بوده است. تاکنون، کاوش های باستان شناختی که در محوطه های نوسنگی زاگرس مرکزی به انجام رسیده؛ توالی لایه نگاری شده ای را با تاریخی از حدود اواسط هزاره هشتم تا اواسط هزاره ششم پ.م آشکار کرده است. توالی و ترتیبی از سازه ها با پلان های مشخص بیانگر مراحل آغازین تمایل به یکجانشینی و استفاده از مواد مختلف و نحوه بهره برداری از آن ها است. در این پژوهش دو موضوع مورد بررسی قرار گرفته است؛ 1. بررسی روند و الگوی سکونت در دوره نوسنگی و مراحل استقراری طی شده از سکونت فصلی به دایم در منطقه. و 2. بررسی ارتباط سازه ها و عناصر موجود با نوع روش معیشتی. در این خصوص بر اساس مطالعات اخیر میدانی باستان مردم شناختی که در منطقه مذکور به انجام رسیده؛ رفتارهای سکونتی دامداران کوچنده بختیاری، بررسی، و سه نوع الگوی استقراری، از کوچندگی تا روستانشینی شناسایی شده است؛ که در این مقاله به آن پرداخته می شود، به نظر می رسد چنین حرکاتی خود به عنوان تبیین کننده اولین تلاش ها به سوی ساخت و استفاده از خانه در مراحل مختلف دوره نوسنگی نیز مطرح می باشد.
تحولات بافتی تهران در دورة قاجار تغییرات ایجادشده در نحوة قرارگیری خانه ها نسبت به معابر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه بیش از همه دورة قاجار را از دیگر دوره ها متمایز می کند، شروع شهرسازی جدید و ایجاد معابر تازه ساختی است که جزئی از بافت شهر به شمار می آید و تهران را هرچه بیشتر به سمت اروپایی شدن سوق می دهد. چیزی که در این میان اهمیت دارد، چگونگی تحول بافتی تهران و دیگر تغییرات فضایی و ساختاری است که همگام با آن یا درپی آن رخ می نماید؛ یکی از مهم ترین این تغییرات، دگرگونی هایی است که در شاخصه های کالبدی بناهای مسکونی و نوع ارتباط آن ها با معابر شهری به چشم می خورد. شناخت این سیر دگرگونی درگرو شناسایی ویژگی های بافتی تهران و ساختار خانه ها- از ابتدای دورة قاجار تا پایان آن- و تحلیل تفاوت های موجود است. این بخش اهداف اصلی مقالة حاضر را دربرمی گیرد و بیشتر دستاورد تحقیقات میدانی است که از دیدگاهی توصیفی و مقایسه ای بیان شده است. براساس این، دوران قاجار را می توان مبدأ دگرگونی های بنیادین در شیوه های شهرسازی، فضاسازی و خانه سازی دانست. در این دوره، بافت قدیمی شهر و سبک های سنتی ساخت وساز خانه ها رنگ می بازد و بافت جدید و خانه سازی نوین جای آن را می گیرد. با اینکه تمام این تحولات در یک دورة تاریخی روی می دهد، بسته به برهة خاص و ویژگی های درونی محله ها ممکن است متنوع و حتی متفاوت با هم باشد.
اعتراضات مردم به نوسازی شهری در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت پهلوی اول موجد تغییرات در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی ایران شد؛ از جمله این تغییرات، دگرگونی هایی بود که در عرصه شهری رخ نمود. دولت پهلوی اول بر اساس ایده نوسازی منطبق با الگوهای غربی، به تغییر شهرها همت گمارد. در این نوسازی، زندگی شهری با وسایل و ابزار مدرن که از جمله آنها ورود اتومبیل به شکل گسترده در شهرها بود، تأثیر خود را بر بافت و فضای شهری از طریق خیابان سازی گذاشت؛ یعنی، مهم ترین وجه نوسازی شهری، خود را در احداث خیابان های جدید و وسعت دادن به خیابان های موجود نمودار کرد. اما، این وجه از نوسازی شهری، مستلزم تخریب املاک شهروندان بود و اعتراضاتی را در پی داشت. بخشی از اعتراضاتِ مربوط به تخریب املاک، در عریضه هایی منعکس شده است که به مجلس شورای ملی واصل می شد. از این رو، مقاله حاضر به بررسی نوسازی شهری در دوره پهلوی اول از دریچه نگاه شاکیانی پرداخته است که شکایات خود را به مجلس شورای ملی ارائه دادند. این عریضه ها مربوط به سه دوره مجلس ششم، هفتم و هشتم یعنی مصادف با نیمه اول دوره پهلوی اول است. بررسی این عرایض به شیوه توصیفی تحلیلی و با اتکا به دیگر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
این نوشتار درصدد است تا علل نارضایتی عارضان را از برنامه نوسازی شهری دولت دریابد و به این پرسش پاسخ دهد آیا نوسازی شهری برنامه اجرایی مناسبی داشت؟ با توجه به شکایات عارضان از جمله در خصوص تأخیر در پرداخت قیمت ها، ترسیم نقشه های متعدد و گاه غیراصولی، اعمال نفوذ در ترسیم نقشه ها، عدم تدوین قوانین و مقررات لازم، فرض بر این است دولت دارای برنامه اجرایی مناسبی در سیاست نوسازی شهری نبود. نتیجه نشان می دهد دولت به آسیب های روانی ناشی از تخریب سرپناه و آسیب های شغلی معیشتی ناشی از تخریب مستغلات توجه چندانی معطوف نکرده بود، در صورتی که شهروندان از هر دو حیث متحمل آسیب شدند.
تطور سکونت شهری از مجموعه های فامیلی(محله ای)تا بلوک های آپارتمانی (تفاوت های اساسی خانه و مسکن در شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن نیاز اساسی انسان است. این نیاز به علت تمایزهایی که با دیگر نیازهای انسان دارد، جایگاهی خاص در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه دارد، چرا که تغییر در هر بخش فوق می تواند بر این بخش آثار زیادی داشته باشد. این نیاز اولیه و اساسی (مسکن) در شهر یزد از گوناگونی فراوان برخوردار بوده است. این تنوع، معلول عوامل اقتصادی، اجتماعی، معیشتی، شغلی، مذهبی، هنری، موقعیت جغرافیایی، تاریخ، فرهنگ و جامعه این شهر بوده است. بنابراین، در شکل خانه، محل زندگی به مفهوم کامل آن تجلی یافته است. بدین ترتیب سکونت، اشتغال، فراغت و اوج روابط خویشاوندی در مجموعه های فامیلی در قالب اجتماعات کوچک به نام خانه ظهور یافته بودند. امروزه مسکن مفهوم خاص محل سکونت را دارد. پژوهش حاضر چنین پویشی را ردیابی می کند، در واقع هدف بررسی الگوی سکونت در شهر یزد است. در این پژوهش مجموعه های فامیلی و سنتی و مجموعه های آپارتمانی در شهر یزد به لحاظ ابعاد کالبدی و اجتماعی مقایسه شده اند و بر این اساس سعی در برجسته نمودن تفاوت های ماهوی خانه و مسکن است. روش این پژوهش تاریخی، توصیفی و میدانی است. ابزار جمع آوری اطلاعات در راستای دستیابی به هدف، اسناد مربوط به گونه شناسی مسکن در شهر یزد از گذشته تا کنون است. در این پژوهش گونه هایی از پلان خانه های قدیمی و مجموعه های فامیلی بررسی و ابعاد اجتماعی و فرهنگی آنها تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان دهنده آن است که مسکن امروزی حاصل کاهش تدریجی هویت و عملکرد خانه های سنتی است که نتوانسته است برای عناصر کالبدی آن جایگزینی بیابد و الگویی عاریتی و تک عملکردی برای سکونت و به عبارتی خوابگاه شده است.
مطالعه کیفی تعارض ارزشی بین نهادهای اجتماعی خانه و مدرسه (مورد مطالعه: دانش آموزان استان گیلان)
حوزه های تخصصی:
تعارض های ارزشی بین نهادهای مختلف اجتماعی از جمله خانه و مدرسه یکی از چالش های عمده در جامعه ایران محسوب می شوند. هدف اصلی این مقاله «تبیین تعارض ارزشی در بین دانش آموزان استان گیلان» است. در مطالعه مزبور، با تکیه بر روش های کیفی، و نمونه گیری هدفمند از مصاحبه های نیمه سازمان یافته، فردی و گروهی (گروه متمرکز) استفاده شده است. برای این منظور با یازده نفر بصورت فردی و یکصد نفر بصورت گروهی (در قالب پانزده جلسه) مصاحبه شد. سپس مصاحبه های ضبط شده پس از مکتوب شدن، به شیوه ی تحلیل مضمون، مورد بررسی قرار گرفتند. به طور کلی نتایج تحقیق نشان می دهد که گفتمان خانه و مدرسه در هفت مقوله ازدواج، تحصیل، پرورش دینی، بدن نمایی، اسراف و تجمل گرایی، نقش های جنسیتی و ارتباط با جنس مخالف در برابر هم قرارگرفته اند. ارزش های مزبور قابل تجسدند و خودبسنده نیستند بلکه وابسته به ارزش های دینی اند. نهاد خانواده بیشتر مروّج ارزش های فردی است، حال آنکه سیستم مدرسه بیشتر مبلّغ ارزش های جمعی است. هر چه خانواده ذهنیت مشترکی با مدرسه داشته باشد، ارزش های مدرسه بسهولت بازتولید می شود. بر مبنای یافته های این پژوهش، افزایش مصرف رسانه ای یکی از دلایل عمده مقاومت در برابر گفتمان مدرسه ای است.
بازشناسی معنی خانه در قرآن رهیافتی در جهت تبیین مبانی نظری خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به معنی خانه، واژگان قرآنی در مورد خانه و مفاهیم مرتبط با مسکن و سکونت در قرآن می پردازد، ابتدا با توجه به آیه 80 سوره نحل که خداوند می فرماید : «والله جعل لکم من بیوتکم سکنا و ... خدا خانه هایتان را جای آرامشتان قرارداد و ...» شرط اول سکونت «سکینه» را تبیین می کند و سپس رابطه «سکینه» و «آرامش» را در قرآن تشریح کرده و با استناد به آیه 28 سوره رعد «الا بذکر الله تطمئن القلوب»، که «ذکرالله» شاه کلید رسیدن به آرامش است به این مهم دست می یابد که خانه تنها زمانی می تواند بستری برای رسیدن به آرامش باشد که محلی برای به یادآوردن خداوند بوده و ذکرالله در آن تجلی یابد. در ادامه به تجلیات «ذکر» در عرصه آفرینش، همچون شب و روز، زمین و همسران می پردازد که مصداق آرامش در نعمت های الهی هستند و از آنجایی که مطابق نصّ صریح قرآنی، هستی بر مدار قدر و اندازه وجود یافته و قدر و انداره همان هندسه است این گونه امتداد می یابد که هندسه و قدر، شاه کلید معماری ذاکرانه آفرینش است. در نتیجه برای ساختن خانه ای که موجب ذکر یاد خدا می شود و در نتیجه آرامش بخش باشد. باید ابتدا کلید و رمز آفرینش در طبیعت کشف و استخراج شده و ثانیاً در روند طراحی و ساخت خانه باید ارتباط بلاواسطه ای بین طبیعت،کالبد و فضای خانه برقرار کرد تا معماری خانه همچون پنجره ای رو به سوی آیات الله باشد. بنابراین از منظر قرآنی هندسة خانه ای که معماری آن مذکِّر خداوند و آیاتش است می تواند آرامش و سکونت انسانی را مهیا کند. از آنجایی که ذکر [یادآوری] مقدمه ای برای فکر و تفکر انسان است در نهایت مذکِّر بودن، خانه بستری برای مفکِّر بودن انسان را فراهم آورده و سرانجام چنین بیان می شود که خانة مذکِّر؛ خانة مسکِّن و مفکِّر است. مقاله حاضر در حوزه تحقیقات کیفی قراردارد که با روش هرمنوتیک و تأویلی سعی در استخراج مفاهیم و معانی مرتبط با خانه از منظر قرآنی دارد. در نحوه رجوع به آیات قرآنی از تفسیر قرآن یا از روش تفسیر آیه به آیه بهره گرفته شده و کلمات و معانی استخراج شده در روش تأویلی و هرمنوتیک، از واژگان قرآنی استفاده شده است.
بایستگی ها و شایستگی های ساخت و ساز از منظر تعالیم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۲, Issue ۳, Autumn ۲۰۱۵
161 - 184
حوزه های تخصصی:
در کشور ایران، و به خصوص در سالهای اخیر، بازار مسکن و ساختمان سازی رونق بیشتری گرفته است. در این میان شاهدیم، که هر روز رعایت مباحث قانونی و اسلامی در ساخت و سازها، زیباسازی چهره شهرها و ایمن سازی ساختمانها، به هم ریخته می شود. با مروری که در این نوشتار در روایات وارده از انوار مقدس اهل بیت علیهم السلام به انجام رسیده، به این نتیجه می رسیم که زیباسازی چهره شهرها، ایمن سازی ساختمانها، ضرورتهای هر منطقه مسکونی و... امور بسیار مهمی هستند، که از یک طرف توجه کردن به آنها این امر- ساخت و ساز- را بسیار زیبا جلوه می دهد؛ اما چنانچه به روی دیگر قضیه نگاه بیندازیم، با عدم رعایت این توصیه های اهل بیت: حقوق شهروندی همسایگان، عابران و حتی خود را نقض کرده ایم. روایات جمع آوری شده در قالب 6 بخش: نکات اخلاقی- مذهبی، نکات روانی، نکات فنی و توصیه های معماری خانه، نکات ایمنی و امنیتی، نکات بهداشتی- رفاهی و نکات اقتصادی گنجانده شده است. در بخش نکات اخلاقی- مذهبی، روایاتی مدنظر است، که مربوط به حقوق همسایه، آداب خرید و ورود به خانه است. و این در حقیقت به نمایش گذاشتن هنر دین اسلام؛ یعنی پیوند بخشیدن بین دنیا و آخرت است. در بخش نکات روانی، هشدارهای پیشوایان معصوم علیهم السلام در خصوص نکو بودن و بایستگی وسعت مسکن در حد نیاز، و تأثیر فوق العاده آن در روحیات و بهداشت روانی افراد بیان شده است. در بخش نکات فنی و توصیه های معماری، روایاتی بیان شده است که در نهایت ما را به این مطلب می رساند، که آپارتمان سازی گزینه مسئله داری است. در بخش نکات ایمنی و امنیتی با روایاتی آشنا می شویم، که نکات و هشدارهایی را مدنظر قرار داده است، که مراعات آن بر سازندگان مسکن و استفاده کنندگان آن الزامی بوده، و باید در مرحله ساخت یا بهره برداری مورد توجه قرار گیرد. در بخش نکات بهداشتی- رفاهی، پنجره ای رو به نکات لازم جهت حفظ بهداشت خانه، از دریچه احادیث باز می شود. از کراهت نگهداری حیواناتی همچون سگ تا نکاتی در مورد روشنایی منازل و ضروریات هر منقطه مسکونی و... سخن به میان آمده است. آخرین بخش نیز که به نکات اقتصادی- مالی اختصاص می یابد، در حقیقت نمایش تلاش پیشوایان معصوم: را نشان می دهد، که حتی در امور دنیایی نیز از ایجاد تحول در نگرش و ذهنیت دیگران دریغ نداشته اند. به این ترتیب روایات، باورها و ارزشهای اسلامی نقش انکارناپذیری در عرصه نظری، عملی و ارتقای زیبایی عینی، ذهنی و معنوی شهرها دارند.
تطبیق ویژگی های معماری ایرانی در معماری بومی گیلان(نمونه موردی:خانه صوفی املش و خانه آیت الله بروجردی)
حوزه های تخصصی:
در معماری مفاهیمی چون سبک ساخت و نوع عملکرد پس از چگونگی شکل گیری مکان ساخته شده، قابل تفسیر است. آنگونه که در آثار و بناها شاهد هستیم، معماری ایرانی بسط دهنده شعور انسان در ساخت و در بطن این معماری، شمایل گوناگون تحت تاثیر این اندیشه واحد می باشد. در این میان الگوهای معماری بومی گیلان شکل متفاوتی با تاثیر از عواملی محیطی و اجتماعی و زاییده کنش و واکنش متقابل انسان و طبیعت پیرامون به خود گرفته است. علی رغم تفاوت ویژگی های کالبدی و کارکردی معماری این منطقه در پاسخ به نیازهای اقلیمی با دیگر نقاط ایران، به نظر می رسد که رد شاخص های معنایی معماری ایرانی در این بوم قابل تشخیص است. از آن جایی که مسکن در تطابق با نیاز های اساسی بشر، در بسترهای اقلیمی مختلف از گذشته تا به امروز به عنوان مقدم ترین کاربری هویت بخش هر منطقه معانی متفاوتی یافته است، از این رو این پژوهش در پی تطبیق ویژگی های معماری ایرانی در معماری مسکن بومی گیلان است. بر این اساس در این مطالعه، پس از یک بازنگری بر ویژگی های معماری ایران ضمن مطالعه معماری گیلان و قم، به شناخت اشتراکات معنایی به واسطه مقایسه تطبیقی دو خانه در دو اقلیم پرداخته می شود. برای نیل به مقصود از روش پژوهش تحلیلی- توصیفی و استدلال منطقی در بخش مبانی و از روش تطبیقی در بخش مطالعه میدانی مرتبط با تحلیل ویژگی های خانه ها بهره گرفته شده است و در نهایت نتیجه گیری همخوانی شاخص های معنایی معماری ایرانی در معماری منطقه گیلان مطرح می گردد.
جستار در چگونگی پیوند ساکن و مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
5 - 16
حوزه های تخصصی:
خانه های دوران مدرن و پس از آن، غالباً نتوانستند نقش «مأمنی محبوب» را برای ساکنانشان ایفا کنند و حتی نوعی بیگانگی و عدم تعلق خاطر، برای ساکنانشان فراهم کردند. به نظر بسیاری از صاحب نظران، این مسئله از عدم هماهنگی مسکن با ابعاد مختلف وجودی انسان و پس از آن، فقدان معانیِ مرتبط با این ابعاد و در نتیجه منفعل بودن ساکن نشأت می گیرد. در این راستا مقاله حاضر، چگونگی پیوند ساکن و مسکن را پرسش اصلی خود قرار داده و در جهت دستیابی به این مهم، به جای مسکن ابژکتیو، در پی خانه ای است که ذهن انسان را برای کشف ابعاد پنهان خود به جستجو و کاوش بکشاند. ضمن آن که در تعاملِ دو سویه با ساکن خویش قرار گیرد و همچون آیینه ای باشد که ساکنین بتوانند خود را در آن ببینند و با آن به گفتگو بنشینند. به منظور دستیابی به این اهداف، نوشتار حاضر توجه به «خوانش پذیری مسکن» و «معنای استنباطی ساکنین» را در این زمینه راه گشا می داند. از این رو در قالب تحقیقی از نوع کیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل دیدگاه ها و نظریه های مرتبط، ابتدا به بررسی «بده بستان معنا بین ساکن و مسکن» می پردازد. پس از آن با بررسی ابعاد مختلف آن سعی می کند عواملی را که در شکل گیری پیوند میان ساکن و مسکن نقش دارند، شناسایی کند؛ از آن جهت که خوانش پذیری مسکن و معنای استنباطی ساکن را در این پیوند، حائز اهمیت می داند. در این رابطه، بر اساس کیفیت خوانش و بده بستان معنا، مراتبی از ارتباط میان ساکن و مسکن در قالب «معناداری»، «معناسازی ساکن» و «معناسازی مسکن» ارایه می شود. سرانجام ویژگی های مسکنی که در تعامل با ساکن قرار می گیرد، بر اساس مراتب مذکور در سه مرتبه «مسکن خوانا و آشنا»، «مسکن پرسش انگیز و خیالین» و «مسکن متعالی» معرفی می شود.
روایتِ خانه: روشی برای فهم و بازنمایی مطلوبیتِ تجربه زیسته در خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
۱۲۵-۱۴۷
حوزه های تخصصی:
تحقیق درباره مطلوبیتِ تجربه زندگی در خانه، موضوعی است که به روشی منطبق با ویژگی های خاصِ فهم و بازنمایی این تجربه نیاز دارد. کیفیتِ تجربه زیسته در حضور هم زمان ساکنِ خانه و کالبد آن آشکار می شود و روشی که برای تحقیق درباره آن انتخاب می شود هم باید به این یکپارچگی فاعلِ شناسایی و موضوعِ شناسایی ملتزم باشد تا بتواند کیفیتِ منحصر و زنده تجربه را عمیقاً دریابد و آن را به دیگری منتقل کند. این یکپارچگی در وجوه مختلفی از تجربه زیسته در خانه قابل شناسایی است؛ این نوشتار با رجوع به آرای پدیدارشناسان معماری آن وجوه را معرفی می کند تا روشی مناسب برای فهم و بازنماییِ کیفیتِ تجربه زیسته در خانه بیابد. ویژگی هایی چون پیوستگی زمانِ درونی و بیرونی در تجربه زیسته، ملموس و مخیل بودنِ آن باعث می شوند که فهمِ روایی به عنوان بستری مناسب برای تحقیق درباره تجربه زیسته مطلوب در خانه معرفی گردد و حفظ کیفیتِ زنده آن به این ترتیب ممکن باشد. سپس با توجه به وجوه اساسی تجربه زیسته و کیفیتِ خاصِ هر تجربه مکانی، روند تحقیق درباره مطلوبیتِ تجربه زیسته در خانه و نکات قابل توجه در آن، از ابتدای جمع آوری اطلاعات تا ارائه نهایی روشن می گردد و دو شکل از روایت که متمرکز بر اثر مکان در تجربه زیسته مطلوب در خانه هستند، برای بازنمایی مطلوبیتِ تجربه زیسته در خانه با عنوان «روایتِ خانه» معرفی می شوند. یکی روایتِ خانه به بیانِ ساکنان و دیگری روایتِ خانه به بیانِ محقق که هریک قابلیت ها و محدودیت هایی خاص خود دارند. در انتها و به عنوان مورد پژوهی، استفاده از این روش در تحقیقی نمونه بر خانه های برهه گذار معماری تهران می آید.
مقایسه تطبیقی روایت هالیوودی نوح با روایت قرآنی آن
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱ ویژه علوم اجتماعی
115 - 146
حوزه های تخصصی:
انبیاء همچنان پس از هزاران سال برای انسانها مهم هستند و فهم جزئیات زندگی پیامبران برایشان آموزنده و جذاب است. همین امر سبب شده است که داستان این پیامبران دست مایه ی صنعت سینما قرار گیرد؛ که آخرین نمونه آن سینمایی آمریکایی نوح است. این پژوهش در راستای پاسخگویی به این پرسش است که قرآن داستان حضرت نوح7 را چگونه روایت می کند که به ایمان انسان منجر می شود در حالی که روایت هالیوودی داستان حضرت نوح، ایمان را می زداید؟ برای پاسخ به این سوال با روش تطبیقی، روایت قرآنی حضرت نوح7 با روایت هالیوودی آن مقایسه شد. نتیجه آنکه روایت هالیوودی نوح را به خصوص در اوج داستان می توان بر اساس دوگانه ی «حقارت مردان مومن» در برابر «رسالت زنان مدرن» توضیح داد. نوح نماد مرد مومن است و نوه های دختری اش نماد زنان مدرن اند. در این فیلم، نوح به سبب ناتوانی و ضعفش به این نتیجه رسیده که برای تداوم حیات مادی، باید رسالت خود را به زنان مدرن واگذار کند. آیات پایانی سوره نوح7 در مقابل نگاه فوق بر مفهوم «بَیت» به معنای گسترده، به جای تقابل زن و مرد استفاده کرده است که با توجه به آن می توان دوگانه «خانه مومن» در مقابل «بی خانمان مدرن» را مطرح کرد که خانه بیانگر امنیت و آرامش است و بی خانمان بر تنهایی انسان، ضلالت و آوارگی دلالت دارد. خانه مومن بر غفران و لباس بودگی (بخشش و پوشش) بنا شده است و بی خانمانی محصول کفران و عریان بودگی (ناسپاسی و نامستوری) است.
بررسی وضعیت بی حوصلگی و عوامل مرتبط با آن در بین دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیحوصلگی از علل مهم کاهش انگیزه در دانشجویان پزشکی بوده که شناسایی عوامل موثر بر آن امری ضروری است. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی وضعیت بی حوصلگی و عوامل مرتبط با آن در بین دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی قم بود. روش کار: این پژوهش یک مطالعه کاربردی-توصیفی بود که بر روی نمونه ای متشکل از 173 دانشجو انجام گرفت پس از اخذ رضایت از دانشجویان و ثبت اطلاعات دموگرافیک، عامل بی حوصلگی از طریق پرسشنامه فارمر و ساندربرگ، که 65 سوالی بوده، در سه حیطه خانه، دانشگاه و اجتماع، سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمونهای T student وتحلیل واریانس یک طرفه ANOVA مورد تجزیه وتحلیل و مقایسه داده ها قرار گرفت. یافته ها: نتایج مطالعه ما نشان داد که بین وضعیت بی حوصلگی و عامل دانشگاه، عامل خانه و عامل محل زندگی ارتباط معنا داری وجود داشت (05/0 > P ). هم چنین در مطالعه ما مشخص شد که بین وضعیت بی حوصلگی و عامل اجتماع، عامل جنسیت، عامل بومی بودن، عامل وضعیت تاهل، عامل شاغل بودن و عامل فعالیت فیزیکی ارتباط معنا داری وجود نداشته است (05/0 < P ). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط بی حوصلگی با عامل دانشگاه، عامل خانه و عامل محل زندگی، لازم است برنامه هایی صورت گیرد تا با آموزش و برگزاری کلاسهایی در جهت افزایش الگوهای مثبت در سه متغیر عامل دانشگاه، عامل خانه و عامل محل زندگی، سبب کاهش نمره بی حوصلگی در دانشجویان شد.
نظام تعلیم خانگی قرآن در سیره پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تعلیم قرآن» به عنوان محور اصلی رسالت پیامبر اسلام (ص) از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بر اساس مستندات تاریخی، آن حضرت برای ترویج آموزش قرآن میان مسلمانان، نظام آموزشی منسجم و هدف مندی را پایه ریزی و دنبال نمود. این نظام آموزشی، از نظر مکانی، بر دو مکان مقدس «خانه» و «مسجد» مبتنی است که هر یک در مقایسه با دیگری، دارای آثار و کارکردهای مشخص و بعضاً متفاوتی است. در این میان، آموزش «خانگی» قرآن که از اجزای نظام ارتباط خانگی با قرآن نیز محسوب می شود، به عنوان راهبردی اساسی در فرایند تعلیم و تعلّم قرآن کریم، نقش بی بدیلی در سیره آموزشی رسول خدا (ص) دارد. جایگاه آموزش خانگی قرآن، با عنایت به مزایا و کارکردهای فراوان و منحصر به فرد آن، نظیر امکان برگزاری به صورت خصوصی و انفرادی و نیز توجه به آموزش های خانوادگی شامل: آموزش به فرزندان، همسر و خویشاوندان، نشان از تقدّم و اصالت آن، نسبت به مکان مقدس مسجد دارد. ضمن آنکه امروزه مسئله تحصیل در خانه به مفهوم آموزش کودکان در خانه به جای رفتن به مدرسه، در نظامات تعلیم و تعلّم جهان، جای خود را باز کرده است. مقاله حاضر، ضمن واکاوی سیره پیامبر(ص) در خصوص نهادینه سازی فرهنگ آموزش خانگی قرآن در میان امّت اسلامی، به اهمیت ویژه آموزش خانگی قرآن در مقایسه با نقش مساجد در این زمینه، پرداخته است.
کاوش عمیق معنای خانه بومی به روش پدیدار شناسی (مورد مطالعه: خانه روستایی منطقه موکریان ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
646 - 661
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه کیفی معنای معماری خانه های بومی منطقه موکریان ایران از منظر پدیدارشناسی می پردازد. هدف نهایی از نگرش ناب به معماری خانه های موکریان، کشف و آشکارگی نظام معنایی حاصل از گوهر دریافت ماهیت و جوهر آن ها و فهم هستی و نحوه هستی یافتن خانه ها است. رویکرد پژوهش حاضر، پدیدارشناسی و نظام تجزیه وتحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی آن، کیفی -روش نظریه ون مانن و روش MST- است. محقق با حضور در منطقه موردپژوهش و غوطه وری در معماری خانه های موکریان و انجام مصاحبه های باز و عمیق و ثبت تحریرهای میدانی در ذیل سرفصل های تجربه زیسته، تجربه نیابتی و خصائص هستندگی نسبت به گردآوری اطلاعات اقدام نموده و تفاسیر مهم، 87 عبارت و 15 تم معنی به عنوان مؤلفه های اصلی معنا بخش خانه های بومی موکریان شناسایی و تدوین گردید. با یکپارچه کردن، مقایسه، و تعمق پیرامون معیار های به دست آمده، یک مقوله هسته تحت عنوان "خانه موکریان : بازنمون خویشتن، تجلی حس بودن و تبیین هستی انسان" به عنوان معنای حقیقی خاص خانه های منطقه موکریان ایران انتخاب گردید.
ارائه سناریوهای استعاره «خانه» در سبک نوین زندگی شهری مبتنی بر روشCLA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خانه» به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی سبک زندگی شهری از دیرباز توسط پژوهشگران مختلف لحاظ شده است، اما استعاره «خانه» و تغییرات آن در انطباق با سبک نوین زندگی شهری، مسئله ای است که با وجود اهمیت، پژوهش چندانی در مورد آن، انجام نشده است. ما ایرانیان هنوز در کنار سبک نوین زندگی شهری، عناصر و دل بستگی هایی به سبک سنتی زندگی داشته و به بسیاری از ارزش های سنتی خود پایبندیم. هرچند بدیهی است که تقلید از گذشته به اندازه ریشه کن کردن آن بیهوده خواهد بود. به نظر می رسد باید به منظور حفظ و ماندگاری انگاره های مسکن (خانه) ایرانی، قبل از ورود به آینده، سناریوهای محتمل بر مبنای استعاره های مختلف از خانه را شناسایی کرده و نگاشت مناسبی از ادبیات موضوع در کنار شالوده شکنی و جستجوی ژرف تر مسئله انجام داد. پژوهش حاضر با رویکرد آینده نگرانه با روش تحلیل لایه ای علت ها (CLA) در چهار لایه تحلیل شامل لیتانی، علل کلان اجتماعی، گفتمان/ جهان بینی و اسطوره/ استعاره، سعی دارد تا ضمن شناسایی آینده های بدیل بر مبنای استعاره ها و به تبع آن گفتمان های بدیل از «خانه»، سناریونگاری نموده و سناریوهای یکپارچه و متحول بر مبنای استعاره «خانه» در آینده شهرها ارائه دهد. تحلیل لایه ای علت ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته به منظور شناسایی مضامین اصلی سطوح تحلیل در سطح نخبگان و متخصصان مرتبط با موضوع، به کار گرفته شد. طبق یافته ها، چهار سناریو در ارتباط با مفهوم خانه و خلق آینده بدیل ارائه شد که شامل خانه هوشمند، خانه به عنوان یک ابر دیجیتال، خانه انسانی و خانه متحرک است.
چگونگی حضور نور طبیعی در معماری سنتی ایران، نمونه موردی خانه عامری ها کاشان
حوزه های تخصصی:
در معماری سنتی ایران، نور طبیعی که به عنوان تنها منبع روشنایی روز بوده، به تأمین روشنایی محدود نشده و از نظری کیفیت بصری و زیبایی فضا نیز مورد توجه معماران بوده است. یکی از نمونه های خوب بازی نورپردازی طبیعی در معماری ایرانی را می توان در خانه های سنتی با فضاهای متفاوت آن یافت. وجود بازشوهای متنوع دیواری و سقفی در این نوع معماری شاهد این ادعاست. در این مقاله با اندازه گیری میدانی و شبیه سازی کامپیوتری، تلاش می کند تا با نحوه توزیع نور و میزان آن از طریق نورگیرهای قدیمی، در فضاهای مختلف خانه آشنا شده و ویژگی نورپردازی تعدادی از فضاهای منتخب این خانه که از نظر شکل هندسی فضا، وضعیت و موقعیت نورگیر، محل قرارگیری در مجموعه و کاربری فضا متفاوت هستند، بررسی شده و رابطه بین تصمیمات طراحانه معمار و کیفیت نورپردازی فضا معرفی می گردد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در معماری مسکونی خانه های سنتی ایران، نور روز در کلیه تصمیمات طراحی اعم از انتخاب فضاهای پر و خالی، تناسبات و ابعاد حیاط ها و اتاق ها، جهت گیری هر فضا نسبت به خورشید، میزان دید هر فضا به حیاط و آسمان، عمق هر فضا و شکل و موقعیت نورگیر آن، اهمیت هر فضا از نظر دسترسی و کاربری و غیره نقش تعیین کننده ای داشته و یکی از مهم ترین ارکان طراحی محسوب می شده است راهکارهای طراحانه به کار رفته در این شیوه از معماری، امروز هم می تواند راهگشا و الهام بخش معماران معاصر باشد و امکان بهره مندی هر چه بیشتر از نعمات نورپردازی طبیعی درخانه و کاشانه مردم را فراهم کند.
تحول معنای اجتماعی_فضایی بناهای دوره قاجار تهران (نمونه موردی:تکیه سادات اخوی،رضا قلی خان)
حوزه های تخصصی:
هرچند که مبدا پیدایش تکایا در ایران و بخصوص در کشورهای اسلامی به وضوح مشخص نیست، اما ارائه واژه ها و عباراتی که معانی لغوی متفاوت در تعریف واژه تکیه، این فرضیه را روشن می سازد که تکیه در زمان های مختلف کاربردهای گوناگون داشته و کاربرد آن به تبع، معنا و تعریف آن در دوره های تاریخی تغییر کرده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی آن دسته از تحولات معنایی است که مربوط به الگوی فعالیت ها، روزمره و روابط اجتماعی است.در این پژوهش روش تاریخی برای بررسی خانه ها و روش مردم نگاری برای خانه هایی که به تکیه تبدیل شده اند به کار رفته است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که در الگوی فعالیت های افراد؛ شیوه های تفریح، نحوه انجام وتقسیم کار، نحوه تنظیم زمان و روابط اجتماعی درون و برون تغییرات صورت گرفته است. این تغییرات همراه با تغییرات فضایی بوده است. از معانی اجتماعی- فضایی که در شکلی جدید هنوز به حیات خود ادامه می دهند می توان به اثرات فضایی- اجتماعی آن اشاره کرد. از سوی دیگر تحول جایگاه معنایی تکیه ها، نقشی نمادین به این بناها داد و باعث شد فضاهای مذهبی چند عملکردی با کاربردهای آموزشی، عبادی، مقابر آرامگاهی، اقامتی و حتی تفریحی، در قالب کالبدهای قدیمی خویش، با معانی تازه در کنار هم قرارگیرند.
بررسی مضامین معمارانه در رساله عرفانی مرصاد العباد
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
147 - 169
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، خوانشی است از مضامین معمارانه در فصل آفرینش انسان از رساله مرصادالعباد من المبدأ و المعاد اثر نجم الدین رازی عارف قرن هفتم هجری، به تعبیر دیگر؛ این رساله جریانِ گذر آدمی است در سفر از مبدأ و آفرینش گاه بهشت و سپس هبوط و حضور در عالم ناسوت و باز در ادامه؛ سیر و رسیدن به مقصد أعلی و زندگانی باقی. خلقت آدمی و سلوک روح او و مسکون شدنش در منزلگاه جسم و تن و... جای پای انواع تشبیهات و تمثیلات در حوزه سکنی گزیدن و منزل و مأوی گرفتن را در این نوشتار عرفانی باز کرده است. بدین ترتیب این تمثیلات و استعارات و ایماژهایی زیبا و منحصر بفرد که با استفاده از عناصر و سازه های معماری (خانه، عمارت، کوشک و...) ساخته و پرداخته شده اند، توانسته علاوه بر بیان زیباترین مفاهیم عارفانه پیوندی دلنشین از ادبیات و معماری را نیز به تصویر بکشد