اصغر فهیمی فر

اصغر فهیمی فر

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۴ مورد.
۱.

خوانش دو قطب استعاره و مجاز در نقاشی های قهوه خانه ای، نگاره های مکتب اصفهان و نقاشی سقاخانه ای با رویکرد نشانه شناسی رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره و مجاز قطب هم نشینی و جانشینی نقاشی قهوه خانه ای نقاشی سقاخانه ای نگارگری مکتب اصفهان یاکوبسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
نقاشی قهوه خانه ای، نوعی هنر عامیانه است که با گذر از نگارگری مکتب اصفهان و تحت تأثیر شرایط فرهنگی- اجتماعی، در عصر قاجار بروز و ظهور یافته است. در این میان، نقاشان قهوه خانه ای، از استعاره و تمثیل به عنوان ابزاری برای شکل دهی به تصاویر متفاوت از واقعیت استفاده کردند که در عین شباهت به نگاره های مجرد مکتب اصفهان، به گزینش اشکال طبیعت گرایانه در محور جانشینی همت گماشته اند. هدف از این مقاله، تشریح بُعد استعاره و مجاز در نقاشی قهوه خانه ای از منظر رویکرد نشانه شناسی یاکوبسن است. در این مقاله، نقاشی های قهوه خانه ای عصر قاجار با هدف پشت سر گذاشتن پارادایم های غالب نگارگری سنتی به شیوه تحلیل ساختاری متن موردبررسی قرار می گیرند. در پژوهش حاضر، این سؤال پاسخ داده شده که استعاره و مجاز چه تأثیری در شکل گیری و شکوفایی نقاشی های قهوه خانه ای و سقاخانه ای در دوران معاصر داشته است. روش تحقیق پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات موردنیاز برای تحلیل به شیوه کتابخانه ای و با توجه به نوع روابط جانشینی و هم نشینی در ساختار و ترکیب عناصر بصری نقاشی قهوه خانه ای در قیاس با نگاره های مکتب اصفهان و نقاشی سقاخانه ای تحقق یافته است. نتایج این مطالعه نشان داد نقاشی قهوه خانه ای در مقایسه با نگاره های مکتب اصفهان و نقاشی سقاخانه ای به صورت استعاره و مجاز شکل گرفته که به گفته یاکوبسن، مبتنی بر دو محور جانشینی و هم نشینی است و نقش محوری در خلق تصاویر مدرن و نقاشی قهوه خانه ای داشته است. 
۲.

بدل پوشیِ نقش خوانان در نمایش آیینی شبیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایش آیینی بدل پوشی بدل پوشی نقش خوان شبیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۳
بدل پوشی در نمایشِ آیینی شبیه، به عنوان شگردی آیینی تلقی می گردد که ریشه های آن به باورهای اسطوره ای، اعتقادی و اجتماعی کهن بازمی گردد. نمایشِ آیینی، فعالیتی جمعی و اجتماعی است که دربردارنده انواعِ متنوعی از گفتار، کنش و حرکاتی نمادین است که نسبتی مستقیم با معنویت و امر مقدس دارد. این مقاله به طور مشخص بر شناختِ انواعِ بدل پوشیِ نقش خوان (نمایشگر) در گونه نمایشی شبیه (تعزیه) تمرکز یافته است و قصد دارد با طبقه بندی و آشکارسازیِ بدل پوشیِ نقش خوانان، و بررسی پیوند میان انواع گسترده آن در نمایش های شبیه با آیین ها و مناسک کهن ایرانی، این پرسش را مطرح سازد که ریشه های کدام یک از جنبه های آیینی، مذهبی، و فرهنگی را می توان در کنش بدل پوشی در نمایش های شبیه بازشناخت؟ این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و بر بنیاد منابع کتابخانه ای و همچنین با مراجعه به اسناد تصویری انجام یافته است و بر مبنای پرسشِ مطرح شده، با ارائه یک طبقه بندی ابداعی از انواع بدل پوشیِ نقش خوانان در نمایش های شبیه، این فرضیه را به اثبات می رساند که شگردهای گوناگون بدل پوشی، بازتابی از آیین هایی کهن است که در میان باورها، مناسک آیینی ، مذهب و فرهنگ دیرینه ملت ایران نهفته بوده است.
۳.

The Visual Adaptation of the Traditional Persian Paintings for Animation: A Study of Kerm Haftvad from Hezar Afsan Animation Series(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۳۳۱
As a result of introducing European art to traditional Persian painting, the multidimensional space of the traditional Persian painting tended to linear space. In other words, the Persian painting based on the positional perspective created a multi-dimensional space and another method based on linear perspective was done to create a temporal and spatial unity. The confrontation between the two methods remained challenging until the present day. Contemporary artists have used tricks to resolve that challenge, one by using new media as a modified version of the old medium. In this regard, animation as an up-to-date medium has been able to develop the traditional Persian painting narrative and aesthetic capabilities by visually adapting them. But the question that arises is what features should this type of animation have? Or what changes does the traditional Persian painting require in connection with the field of moving pictures? This research attempts to examine the principles and visual characteristics of two media, and the main goal is determining the scope of necessary changes in the traditional Persian painting based on the aesthetics of animation. Hence, it examines how this was done in "Hazar Afsan- Kerm Haftavad" as one of the new animation productions.
۴.

تحلیل تطبیقی کیفی توسعه اقتصادی در کارگاه های تولید صنایع دستی با رویکرد صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد هنر ارزش افزوده اقتصادی تولید ایده خلاق صنایع دستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۰۱
صنایع خلاق تعریف تحلیلی جدیدی از مؤلفه های اقتصاد صنعتی است که ورودی آن ایده خلاق و خروجی آن محتوای و مالکیت معنوی حاصل از آن است. دراین میان، صنایع دستی به عنوان یکی از زیرشاخه های صنایع خلاق در جهت پیشبرد بخشی از اقتصاد کشور عمل می کند. در صنایع خلاق، ارزش افزوده اقتصادی و تولید ایده خلاق محرک توسعه هستند و به عنوان عوامل اصلی در نظر گرفته می شوند. هدف از این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی در کارگاه های تولید صنایع دستی است. از این رو پرسش اصلی آن است که اولویت قرار دادن کدام یک از دو عامل، ارزش افزوده اقتصادی و تولید ایده خلاق تأثیر بیشتری بر توسعه اقتصادی در کارگاه تولید صنایع دستی می گذارد؟ مقاله حاضر به روش تحلیل تطبیقی کیفی انجام گرفته است. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و مصاحبه استفاده شده است. تعداد 24 کارگاه تولید صنایع دستی که توانسته اند به موفقیت نسبی و توسعه اقتصادی دست پیدا کنند، به شکل غیرتصادفی انتخاب شده اند. پس از جمع آوری اطلاعات در قالب پرسشنامه از این واحدها، داده های کیفی به داده های کمی تبدیل شد. نتایج نشان می دهد که برای توسعه اقتصادی در کارگاه تولید محصولات صنایع دستی، اولویت قراردادن عامل «تولید ایده خلاق» کافی است. عامل «صادرات محصولات تولیدشده» یک شرط غیرلازم و ناکافی برای توسعه اقتصادی است. اما عامل «استفاده از فناوری های جدید» یک شرط کافی و غیرضروری است. درنهایت، ارزش افزوده اقتصادی زمانی می تواند سبب توسعه اقتصادی در کارگاه های تولیدکننده صنایع دستی شود که مترادف با سیستم نوآوری باشد.
۵.

دین و تصویر: تحلیل تصویری سه دهه تصاویر اذان در تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین تصویر تلویزیون اذان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۴۳
یکی از پرسشهای حوزه دین و رسانه در عصر حاضر این است که آیا دین اسلام که مبتنی بر «کلام» و «کلمه» شکل گرفته است، می تواند با رسانه ای همچون تلویزیون که ماهیتی تصویری دارد، نسبتی برقرار سازد؟ در این مقاله تلاش شده است ضمن مروری بر ادبیات نظری این حوزه، تجربه تلویزیون ایران مورد ارزیابی قرار دهد. لذا از میان برنامه های دینی، اذان که تکیه آن صرفاً بر «کلام» قرار دارد، انتخاب شده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه تصاویری همراه اذان نمایش داده شده و این تصاویر حاوی چه معانی است؟ همچنین تصاویر همراه اذان در طول سه دهه ، چه تغییر اتی را طی کرده است؟ روش تحقیق در این پژوهش، «نشانه شناسی» است که با ۵ آیتم «لباس، سن و جنسیت»، «ترکیبهای تصویری»، «حرکت»، «رنگ و نور» و «روایت» تصاویر اذان مورد ارزیابی قرار گرفت. روش انتخاب نمونه به صورت تصادفی و انتخاب ۳ اذان از سه دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ بوده است. مجموعه یافته ها نشان می دهد که این تصاویر در طول سه دهه ارتقاء یافته و تلاش شده است از طریق حرکت بیشتر تصویر، استفاده از روایت، تنوع ترکیبهای تصویری، بکارگیری بهتر و متنوع تر رنگ و نور و نشانه های تصویری، بازنمایی بهتری از دین در قالب تصویر ارائه شود. لذا در طی سه دهه، تصاویر همراه اذان دچار تحولات متعددی شده و نشان دهنده این است که اذان با چه مجموعه متنوعی از تصاویر و در نتیجه معانی دینی گوناگونی می تواند همراه شود.
۶.

معیار سنجش فیلم بر مبنای نظر مارتین هایدگر در رساله سرچشمه اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارتین هایدگر سرچشمه اثر هنری معیار سنجش فیلم عباس کیارستمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۴۸
مطابق نظر هایدگر، اثر هنری، آشکارکننده حقیقت است. اما این آشکارگی نه در هر اثر هنری، بل در اثر هنری بزرگ! امکان پذیر است. اما کدام اثر است که امکانِ پذیرفتن عنوان اثر هنری بزرگ را دارد؟ هایدگر خود در رساله سرچشمه اثر هنری به برخی از این آثار اشاره کرده است. اما چگونه می توان معیاری را از رساله سرچشمه اثر هنری استخراج نمود و بر مبنای آن، دانست که آیا یک اثر، توان نزدیک شدن به آنچه هایدگر از اثر هنری مراد کرده است را دارد یا نه؟ آیا می توان معیار را در مورد واسطه هنری همچون سینما به کار بست؟ در این تحقیق تلاش گردید معیاری مهیا شود برای سنجش فیلم؛ شروط این معیار عبارتند از عدم بازنمایی، عدم انتزاع از هرروزگی و عدم تعلّق. در ادامه، به جهت آشکار شدن زوایای معیار، فیلم «باد ما را خواهد برد» ساخته عباس کیارستمی به بحث گذاشته شد و شرایط معیار در مورد آن فیلم مورد سنجش قرار گرفت: این فیلم شرایط معیار را از سر می گذراند. بر این اساس می توان گفت که بر اساس اندیشه هایدگر می توان معیاری در مورد واسطه هنری همچون سینما، بدست آورد. این تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و به شیوه مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است.
۷.

بازنمایی در فیلم برمبنای نظر مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارتین هایدگر فیلم بازنمایی واقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۷۱
نسبت میان واقعیت و سینما در نظریه پردازی درباره سینما، جایگاه ویژه ای را ازآنِ خود کرده است. براساس تبیین برخی از نظریه پردازان، واقعیت سینمایی اعتبار خود را از سازوکار ذهن دریافت می کند. در نظر برخی دیگر، این واقعیت بیرون است که بدیلِ سازوکار ذهن می شود. می توان گفت رابطه میان سینما و واقعیت به عنوان رابطه ای در نظر گرفته می شود که در آن، سینما وظیفه ای مهم بر عهده دارد: مشخص کردن جایگاه دلالت های سینمایی، به عنوان سازوکارهای سینمایی که ازسویی می توانند جایگاه مدلول خود را در عالم بیرون کسب کنند و یا می توانند مدلولی داشته باشند که جایگاه خود را این بار، در ذهن، تثبیت می کنند. در این پژوهش تلاش شد با تبیین رابطه میان فیلم و واقعیت در نظریات سینمایی و رابطه آن با بازنمایی، تمایز آثار سینمایی به بحث گذاشته شود و دسته بندی خاصی براساس بازنمایی برمبنای اندیشه هایدگر ارائه شود (هایدگر خود از تمایزی یاد می کند که هنر بزرگ را می سازد)؛ اینکه اثر سینمایی را چگونه می توان براساس بازنمایی و آشکارگی حضور زمین در کار هنری مورد توجه قرار داد. به این منظور و در ادامه پژوهش، برخی آثار سینمایی، متناسب با جایگاه بازنمایی در دیدگاه هایدگر در سه گروه متمایز بازنماگرا ، فرابازنماگرا و نابازنماگرا واکاوی شد. در میان این آثار، فیلم درباره بی کرانگی اثر روی اندرسون، به عنوان اثر نابازنماگرا، حضور زمین در کار هنری را آشکار می کند.
۸.

شاخصه های بصری در وبگاه های دینی (مطالعه موردی: وبگاه های دینی اسلامی و مسیحی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترنت و دین وبگاه های دینی شاخصه های بصری دینی طراحی وبگاه های دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۳
وجود تعداد بسیاری از وبگاه های دینی پربازدید در سراسر جهان و تلاش های صورت گرفته در جهت انتشار مفاهیم دینی از طریق آن ها، اهمیت پژوهش درباره ویژگی های تاثیرگذار در استفاده از این وبگاه ها را نشان می دهد. از این رو مقاله حاضر در صدد تبیین شاخصه های بصری دینی، در دو بخش نشانه ها، شامل (متن آیات و احادیث، نقش مایه های هنر اسلامی- مسیحی، رنگ های هنر اسلامی- مسیحی، هلال ماه، کعبه، صلیب) و تصاویر شامل( قرآن- انجیل، روحانیون، اماکن مقدس و مناسک) در تعداد 10 نمونه از وبگاه های دینی اسلامی و مسیحی است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش کیفی انجام شده است و در جمع آوری اطلاعات از مطالعه اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. یافته ها نشان داد: در وبگاه های دینی مسیحی، ویژگی های دینی در قالب تصاویر دینی بصورت هدفمند ارائه می شود، اما در وبگاه های اسلامی برای نشان دادن ویژگی های مذهبی از هر دو شاخصه نشانه ها و تصاویر دینی استفاده می شود.
۹.

مطالعه کشمکش دراماتیک در نگاره هایِ قربانی کردن حضرت ابراهیم(ع) از دوره تیموری تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگاره های قربانگاه اسماعیل (ع) ابراهیم (ع) کشمکش نمایشی روایت دوره تیموری قاجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۹
روایت قربانی کردن حضرت ابراهیم از جمله فصول مشترک میان سه مذهب یهودیت، مسیحیت و اسلام است که علی رغم تفاوت های روایی، اما گرانیگاه روایت بر یک محور مهم استوار شده است: «ایثار». این صحنه به دلیل اهمیت روایی اش موردتوجه بسیاری از نگارگران قرار گرفته است و عمدتاً در نسخ مذهبی یا تاریخی دوران تیموری (771 تا 911ه.ق) و صفوی (906 تا 1148ه.ق) می توان این نگاره ها را سراغ گرفت. پرسش بنیادین این نوشتار درباره چیستی ظرفیت نمایشی و کشمکش تصویری موجود در نگاره های قربانگاه است، مبنی بر اینکه چه عناصر نمایشی برای ایجاد کشمکش تصویری در نگاره ها به کار گرفته شده است. این عناصر نمایشی، به فراخور لحظه پرتنش قربانی کردن؛ بر گره افکنی، تعلیق و یا گره گشایی نمایشی متمرکز شده اند. هدف اصلی این نوشتار، بررسی قربانگاه اسماعیل به مثابه محل رویارویی احساسات، شک و تردید شخصیت ها و کشمکش آن ها با یکدیگر است. رویکردهایی از این دست کمک می کنند تا هر نگاره به مثابه یک «متن»؛ خواه تصویری، خواه ادبی و خواه نمایشی، خوانده، تبیین و درک شود. در راستای چنین مطالعه ای از صحنه قربانی کردن ابراهیم(ع)، ابتدا عناصر روایی کشمکش در این صحنه معروف شناسایی شده و سپس هر عنصر در جامعه آماری نگاره های نوشتار، بررسی شده است. روش به کار رفته در نوشتار پیش رو، روش توصیفی-تحلیلی بوده که ضمن آن از منابع مکتوب (اینترنتی و غیراینترنتی) و نگاره ها در سایت موزه ها و کتابخانه های مختلف استفاده شده است. از جمله نتایج این پژوهش، می توان به شناسایی عناصر نمایشی در نگاره های موردبحث این نوشتار اشاره کرد که در آن ها بحران، تعلیق و گره گشایی دراماتیک شناسایی شده اند. به عنوان مثال نگارگر کوشیده است به کمک حالات بدن فیگورها مانند چشمان یا دستان بسته اسماعیل و یا لحظه چنگ زدن کاکل گیسوان اسماعیل توسط ابراهیم(ع)، بحرانی نمایشی را ترسیم کند. ضمن آنکه به کارگیری اشیائی نظیر کارد یا چشم بند، تنش دراماتیک صحنه قربانگاه را دوچندان کرده است. علاوه بر حضور شخصیت های کلیدی؛ ترسیم پیکره شیطان، تمهید نگارگر برای نمایشِ تردید در این صحنه پردلهره بوده است. موقعیت جغرافیایی صحنه قربانگاه که به دو شکل منطقه کوهستانی و یا دشتی با گل و سبزه ترسیم شده، نمودی از صحنه قربانگاه به عنوان یک صحنه نمایشی پردلهره و یا تجلی گاه امر قدسی است.
۱۰.

قدرت نگاه خیره: سینما به مثابه ساز و کار نظارتی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظارت جامعه نظارتی سینمای نظارت میشل فوکو نگاه خیره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۶
پژوهش حاضر به تحلیل آپاراتوس سینمایی به مثابه یک تکنولوژی نظارتی پرداخته و نقش آن در شکل دهی، بازتولید و نقد مناسبات قدرت در جوامع مدرن را مورد بررسی قرار میدهد. این مطالعه با الهام از نظریات میشل فوکو، به ویژه مفهوم «سراسربین» و به روش ساختارشکنانه وی انجام گرفته است و بدین ترتیب، ماهیت نظارتیِ ساختار زیبایی شناختیِ کلاسیک سینما را از مسیر بررسی جایگاه دوربین، تکنیک های تدوین، روابط تماشاگر-پرده و تهیه کننده-تماشاگر، افشا می کند. یافته های تحقیق نشان می دهند که سینما از ابتدا با الگوهای نظارتی مدرن همسو بوده و با ایجاد لذت بصری و ارضای میل نظارتی مخاطب، نظارت را از یک امر تهدیدآمیز به تجربه ای لذت بخش تبدیل کرده است. اما از سوی دیگر، سینمای آگاه به ماهیت نظارتی سینما، تحت عنوان سینمای نظارت، با بهره گیری از ساختار نظارتی سینما، به نقد ابعاد مختلف نظارت در جوامع خود می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که سینما و فناوری های نظارتی مدرن رابطه ای تعاملی دارند؛ به طوری که زبان سینمایی الهام بخش طراحی تکنولوژی های نظارتی شده و هم زمان پیشرفت این فناوری ها بر شکل گیری ژانرهای جدید و بازنمایی پیچیده تر نظارت در سینما تأثیر گذاشته است. تحلیل های ارائه شده، علاوه بر تبیین پیوند سینما با نظارت، نشان دهنده اهمیت تجربه گسترده سینمایی توسط توده ها، در سیطره و پذیرش نظارت در جوامع مدرن است. از طرف دیگر، به توانایی بالقوه سینما در نقد و افشای پیامدهای اجتماعی، روان شناختی و سیاسی نظارت، پرداخته شده است. در پایان، پیشنهاد می شود مطالعات آینده به بررسی سینمای ایران در ارتباط با الگوهای نظارتی رایج در این جامعه بپردازند.
۱۱.

ریشه شناسی دستبافت های شرقی در شبه جزیره ایبری

تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۵۱۶
با ورود دستبافت های شرقی به اروپا از دوران باستان این بافته ها اغلب با نام هایی که از شرق همراه آن ها به غرب می رفت، شناخته می شدند. از آنجا که در سده های اسلامی، مورها، که مسلمانان مسیحی شده اروپا بودند، نقش زیادی در رواج این واژه ها داشتند، بیشترین ظهور دستبافت های شرقی در اروپا و به ویژه شبه جزیره ایبری(پرتغال و اسپانیا) به صورت واژگان عربی است. از جانب دیگر به سبب ناشناخته بودن ساختار بافته های شرقی برای اروپاییان، در فرهنگ لغات پرتغالی و اسپانیایی همه این واژه ها معادل یکدیگر قرار گرفته اند. این پژوهش با روش تاریخی به کند و کاو در اسناد و کتب کهن پرتغالی و اسپانیایی پرداخته و چگونگی و کیفیت حضور دستبافت های شرقی در این سرزمین ها را از سده های میانه به بعد مورد مطالعه قرار داده است. با توجه به دست آوردهای این پژوهش، در پرتغال و اسپانیا حداقل از سده چهاردهم میلادی قالی شرقی کم و بیش نمونه نوعی و مظهر اسباب و لوازم خانه شناخته می شده است که واژه آلکاتیفا معرف آن بوده است. بیشتر این قالی ها از هند به وسیله تجارت به شبه جزیره ایبری رسیده اند و در مقابل قالی های ایرانی به سبب گرانی نقش کمی در دکوراسیون داخلی آن ها بر عهده داشته است.
۱۲.

تبارشناسی مفهوم شاهی در نقش برجسته های اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهورامزدا اردشیر بابکان شاهی ساسانیان نقش برجسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۳۸
اردشیر بابکان پس از رسیدن به قدرت، برنامه ای منسجم را در جهت مشروعیت بخشیدن به نظام پادشاهی اش به مرحله اجرا درآورد. از مهمترین کارهای وی در این زمینه، ایجاد نقش برجسته های تاج ستانی در نواحی گوناگون فارس بود. این شاه ساسانی در این نقش برجسته ها، سنت های بصری پیشین را آگاهانه به کار گرفت و از بر هم نهاد آنها به ترکیب بندی ای دست یافت که شکل نهایی اش را در دو نقش برجسته نقش رجب و نقش رستم به دست آورد و الگویی برای دیگر نقش برجسته های شاهان ساسانی قرار گرفت. در این ترکیب بندی بدیع، دو عنصر اصلی به چشم می خورد: نخست اعطاء «حلقه» از سوی ایزد به شاه و دودیگر رویارویی «شاه» با «ایزد» و بهره گیری از عناصر بصری مشابه در جهت نشان دادن تساوی جایگاه آنها. بنیان های چنین عناصری ریشه در فرهنگ میان دو رود باستان دارند و با درک درست مبانی فرهنگی آنها است که می توان درک درستی از «شاهی» در نقش برجسته های اردشیر بابکان به دست آورد. در این مقاله با بررسی ریشه های قراردادهای تصویری ای که در نقش برجسته های تاج ستانی اردشیر بابکان به کار گرفته می شوند، نشان داده می شود که برای دریافت بهتر این نقش برجسته ها، «شاهی» را باید مرتبه ای هستی شناختی و نه صرفاً جایگاهی سیاسی در نظر گرفت.
۱۳.

نظام «دیگری سازی» در سریال آمریکایی دنیای غرب (با تأکید بر انگاره های رؤیای آمریکایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیگری سریال دنیای غرب رؤیای آمریکایی بازنمایی کلیشه سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۳۲۸
بازنمایی «دیگری »های نژادی، قومیتی، فرهنگی و جغرافیایی، راهبردی کانونی در تعدادی از محصولات رسانه ای آمریکا تلقی می شود. بر این اساس، تبیین نظام «دیگری سازی» در سه فصل نخست سریال مشهور دنیای غرب (2016-تاکنون)، با تمرکز بر ارزش های گفتمان رؤیای آمریکایی، هدف اصلی این مقاله بوده است. در مبانی نظری و تحلیل ها از مفهوم «دیگری» در فلسفه غرب و به ویژه مطالعات فرهنگی استفاده شده است. برای فهم سازوکار برساخت «دیگری»ها در این سریال، از روش نشانه شناسی و الگوی سه سطحی جان فیسک به همراه رمزگان نمادین رولان بارت بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «حضور» و «غیاب» دو دسته از «دیگری »های درون آمریکایی (سیاه پوستان و سرخ پوستان) و برون آمریکایی (شرق آسیایی ها) در مواجه با سفیدها (به مثابه «خود») در سریال مذکور واجد دلالت های ویژه ای است. نظام های نشانه ای دنیای غرب ، سفیدها را فرادست، شرق آسیایی ها و سرخ پوست ها را فرودست و سیاهان را نزدیک به سفیدها بازنمایی می کند. بدین ترتیب، پیوستاری از قدرت را بر حسب نزدیکی به نژاد سفید، برای بازتولید اسطوره سفید برتر برای جهان آتی طبیعی سازی می کنند. اسطوره ای که عناصر بنیادی گفتمان رؤیایی آمریکایی از جمله «فردگرایی»، «آزادی» و «حق انتخاب» را در انحصار سفیدها بازنمود می کند. همچنین مؤلفه مهم «برابری» را از طریق راهبرد کلیشه سازی و مشروعیت زدایی از «دیگری» ها به حاشیه می راند تا تنها سفیدها برای تصمیم سازی و تصمیم گیری برای آینده جهان حضور داشته باشند.
۱۴.

Ornamentation of Urban Façade as Iran’s Valuable Cultural Heritage (Case Study: Paein Khiaban-Mashhad)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۲۹۶
Given the importance of the historical context in the Iranian city of Mashhad and acts of sabotage, identifying, preserving, recording, and maintaining its historic facades is important. This study aims to investigate the ornamentations of Paein Khiaban’s historic facades of the Qajar period (1304-1174) (which have been inscribed as Iran’s cultural heritage). The methodology of this study is based on descriptive-analytical, exploratory, library studies, and field research. The results show that all buildings are two-story and ornamentations often seen on the upper part of the facade. In terms of ornamentation, in most of the façades, the moarragh mosaic tile or combination of tiles and bricks were used. Furthermore, some opening inscriptions are decorated with moarragh mosaic tile, too. All of these facades are made of brick and the dominant colours of the facade’ ornamentations are brown, yellow, Ultramarine and turquoise blue, lateritious and sometimes pink and white.
۱۵.

بازنمایی مفاهیم عرفانی فرم معماری عصر صفوی

کلیدواژه‌ها: معماری و شهرسازی صفوی عرفان اسلامی هنر اسلامی مکتب اصفهان معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۵
در این مقاله تلاش می شود هنر به مثابه جلوه گاه تمدن بشری و نیز بازتاب روح زمانه خویش مورد تأمل قرار گیرد و در این میانه معماری و شهرسازی به عنوان هنری که در طول تاریخ هم نخبه گرا بوده و هم به دلیل ماهیت کارکردی اش عمیقاً مردمی است محل تأکید واقع شده است. از آنجا که در هنر ایران زمین، به ویژه دوران پس از اسلام، به کمال رسیده ترین دوره را می توان عصر صفوی دانست که در آن گویی همه هنرها به اوج خود نسبت به دوره های پیشین و پسین رسیده اند و به سیاق تفکر هگل می شود آن را با هنر یونان باستان قیاس نمود که پیام خود را چنان کامل بیان کرده و با عالم احساس چنان منطبق شده که دیگر نمی توان امروز به آن کمال دست یافت، از این روی معماری و شهرسازی دوره صفویه در مقام تجسم روح زمانه و آینه فرهنگ ایرانی اسلامی که جان مایه آن عرفان است به طور خاص مسأله اصلی و مورد کنکاش این مقاله است و تلاش می گردد با شناسایی و رمزگشایی عناصر هنری این عرصه در چارچوب یک نظام سلسله مراتبی، معناهای حاضر اما مستور در آن را کشف حجاب نموده و به حقیقت غایی آن ها یعنی نمایش حرکت توحیدی به جانب حق تعالی در سیر عرفان اسلامی دست یافت. حقیقتی که به مدد نور و نقوش و رنگ در قالب سردر و ایوان و محراب و گنبد و بهشت کوچک و زمینی چهارباغ تجلی یافته و اسم دوران انسان عصر صفوی را «الله» می گرداند.  
۱۶.

در میانه اسکروتن و لوپس (تمهیدی برای رویکردی نشانه شناسانه درعکاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی زیبایی شناسی تحلیلی نظریه راجر اسکروتن نظریه مک آیور لوپس بازنمایی نشانه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۲۶۵
راجر اسکروتن، فیلسوف بریتانیایی، نقش مؤثری در بسط زیبایی شناسی تحلیلی داشته است. وی علاوه بر حوزه های نظری، به بحث فلسفی پیرامون شاخه های هنری نیز پرداخته است. یکی از مهم ترین مباحث این حوزه، مربوط به مقاله عکاسی و بازنمایی می باشد، که واکنش های بسیاری را بدنبال داشته و یکی از بهترین واکنش ها، اثر مک آیور لوپس است. این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل منابع کتابخانه ای، ضمن تلخیص آرای اسکروتن و لوپس، به منظور برون رفت از دوگانه ی نیت مندی و علیّت، در منازعات این دو در نسبت هنر و عکاسی، رویکردی نشانه شناسانه را پیشنهاد می دهد. در این رویکرد، عکس همچون نشانه است؛ اما نشانه ای که از طریق راهه هایی، تمایل زیبایی شناختی ما را به خود عکس و نه به موضوع آن، باز می گرداند. بدین ترتیب، هسته اصلی تفکر اسکروتن، یعنی تمایل به خود عکس، حفظ می شود و بازنمودی بودن آن، به حالت تعلیق در می آید. همچنین، امکان تبدیل عکس به هنر نیز، آن گونه که لوپس مدنظر دارد، فراهم می گردد. به این منظور، نمونه هایی از عکس های نشانه ای و راهه های مربوط به آنها ، معرفی می شوند. راهه های پیشنهادی عبارتند از: یادآوری، یادآوری و ایجاد امید/ترس، پرسشگری، پرسشگری و توبیخ/سرزنش، شگفتی و حیرت، تمرکز و انسجام بخشی، تفاوت بین اعمال اجتماعی، توازن و تعادل اجتماعی.
۱۷.

بررسی تغییر مفهوم عکاسی در ایران در گذار از گفتمان انقلابی به سازندگی بر اساس نظریه نهادگرایی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی ابداعی عکاسی ایران عکاسی مستند گفتمان سیاسی نهادگرایی گفتمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۹۶
این تحقیق می کوشد سیر تحول مفهوم عکاسی ایران در دو دهه نخست پس از انقلاب را در نسبت با گفتمان های سیاسی و فرهنگی حاکم بر هر دوره بررسی نماید. در این پژوهش از روش شناسی «نهادگرایی گفتمانی» بهره گرفته شده است که در آن هم زمان به نقش نهادها و ایده ها توجه می شود. در واقع از طریق تجزیه و تحلیل نظرات عکاسان ایرانی از یک سو و هم چنین بررسی گفتمان حاکم بر سازمان های متولی عکاسی تلاش می شود تا نشان دهیم که با گذار از گفتمان انقلابی (دهه نخست انقلاب) به گفتمان سازندگی، چگونه عکاسان ایرانی رفته رفته از صرف ثبت واقعیت (گرفتن عکس) فاصله گرفته و به جنبه ذهنی و بیان فردی (ساختن عکس) روی آورده اند. به عبارت دیگر، این پژوهش نشان می دهد که چگونه ارزش مستندنگارانه عکس رفته رفته جای خود را به ارزش هنری و نمایشی می بخشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با نزدیک شدن به سال های پایانی دهه شصت، با قوت گرفتن نگرش فرمالیستی ابتدا مقوله ی تعهد و رسالت در عکاسی کمرنگ شده و سپس در نتیجه ی تحولاتی مانند دانشگاهی شدن عکاسی، رشد سازمان های متولی عکاسی و افزایش کتاب های نظری، عکاسان به شکلی از ساخت عکس روی می آورند که ذهنیت عکاس را بیش از پیش در خلق اثر دخیل می سازد.
۱۸.

معیار سنجش اثر هنری در نظر مارتین هایدگر بر مبنای رساله "سرچشمه اثر هنری" مطالعه موردی: تابلویی از سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارتین هایدگر هنر سهراب سپهری سرچشمۀ اثر هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۳۶۲
هایدگر در رسالۀ سرچشمۀ اثر هنری، با روش فلسفی به چیستی هنر و اثر هنری می پردازد. او شرط وجود اثر هنری و شرط مواجهه با آن را منوط به بحث هستی شناسانه دانسته و در این حالت، آن را گشاینده حقیقت هستی معرفی می کند، حقیقتی که حتی در دوران رونهان کنندگی هستی امکان گشایش را مهیا می کند. بر این اساس، اثر هنری زمانی که بتواند به پرسشگری از هستی بپردازد و خود را از بند هستنده رها سازد و به هستیِ هستنده معطوف سازد، امکان گشایش را برای خود مهیا می کند. اما چه چیز می تواند اثر هنری را در امکان پرسش گری از هستی قرار دهد و چه معیاری برای سنجش امکان ورود هر اثر هنری به دایرۀ هستی شناسی وجود دارد؟ معیاری که بتوان هر اثر هنری را با آن مقایسه نمود و  مؤلفه های هستی شناسانه آن را از نظر هایدگر مورد واکاوی قرار داد. در این مقاله، سعی بر آن است تا با استفاده از معیاری که بر اساس رسالۀ سرچشمۀ اثر هنری هایدگر بدست می آوریم، تابلوی کفش های وان گوگ و نیز تابلویی از سهراب سپهری را مورد ارزیابی قرار دهیم، تا ابعاد نظر هایدگر پیرامون اثر هنری، دستِ کم، به بحث گذاشته شود.
۱۹.

رنگ به مثابه امر سیاسی: تأملی زیبایی شناختی - زبانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنگ امر سیاسی قدرت گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۵ تعداد دانلود : ۴۵۱
رنگ، تنها رنگ نیست؛ نماد، زبان، پیام، دلالت، هنر، قدرت، مقاومت، و سیاست است. رنگ، عنصری دیداری، ارتباطی، و ادراکی است که می تواند احساسات آدمیان را تحریک یا تسکین بخشد و کنش گفتاری و رفتاری آنان را تغییر و جهت دهد. در آموزه های ادیان و نحله های فکری و سیاسی، از رنگ به عنوان یک نماد یا عامل تمایز از دیگران بهره گرفته شده و بازنمایی ها و قرائت های متفاوت و متخالفی از رنگ و دلالت های زبان شناختی و ماورای زبان شناختی آن ارائه شده است. در میان این فراوانی دلالت ها، این نوشتار به روشی تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، تمرکز خود را بر دلالت سیاسی رنگ قرار داده و با مفروض گرفتن رابطه رنگ و سیاست، تلاش کرده است دفتر خود را با اثبات یا ابطال این فرضیه به پایان برد که: «هر بی رنگی، آن گاه که اسیر رنگِ امر نمادین یا امر واقع می شود، تبدیل به امر سیاسی (با جوهره ستیهندگی یا آنتاگونیستی) می شود. این نوشتار، دو هدف را در خود نهان دارد: نخست، عبور از حصار تعریف های سنتی از سیاست و امر سیاسی، و طرح سیاست به مثابه امر هنری و برعکس (هدف نظری)، و دوم، آشنا کردن کنش ورزان سیاسی با زبانِ متفاوت از سیاست، که می تواند هم به مثابه زبان قدرت، و هم زبان مقاومت در جامعه امروز ما نقش آفرینی کند (هدف عملی).
۲۰.

نقش راجر اسکروتن در بسط زیبایی شناسی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راجر اسکروتن زیبایی شناسی تحلیلی علقه فاقد علقه غایت - ابزار تخیل میل امر مقدس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵ تعداد دانلود : ۴۴۴
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی اندیشه های راجر اسکروتن(1944-2020)، فیلسوف بریتانیایی، در قلمرو زیبایی شناسی تحلیلی است. اسکروتن به طور خاص از پروژه نقادی قوای عقلانی کانت، و بصیرت های ویتگنشتاین در قلمرو زبان و معانی تأثیر پذیرفته است. بدین منظور ضمن گزارشی مختصری از منظومه فکری وی، گام هایی که وی در بسط زیبایی شناسی تحلیلی(در دو بخش داوری زیبایی شناختی و دسته بندی زیبایی) برداشته، استخراج شده است. این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه ای مرتبه اول، و با استفاده از روش تحلیل مفهومی صورت پذیرفته است. از منظر اسکروتن، زیبایی شناسی هسته فلسفه است و اهمیت آن امروزه از سایر شاخه های فلسفه بیشتر است، حتی اگر به خاطر این رشته مرکزی به سایر شاخه ها وابسته باشد. مهمترین نتایج این پژوهش عبارتند از بازسازی و به کارگیری دو مفهوم علقه فاقد علقه و دوگانه غایت-ابزار، تنقیح اقوال مشهور برای سنجش زیبایی (لذت، مرتبه، التفات، دلیل/داوری، توصیف ابژه و حکم دسته اول) و نظریه های زیبایی شناسی، رابطه امر مقدس، زیبایی و امیال در زیبایی انسانی، به کارگیری تمایز فهم و تبیین در زیبایی طبیعی، عقل عملی در زیبایی روزمره و تمایز فانتزی-خیال و الگوی تعلق/همخوانی در زیبایی هنری.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان