نگره

نگره

نگره تابستان 1404 شماره 74 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تطبیق بینامتنی نگارۀ «رویارویی حضرت موسی(ع) و ساحران فرعون» در فالنامۀ تهماسبی و آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فالنامه تهماسبی قرآن حضرت موسی (ع) و فرعون بینامتنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
داستان حضرت موسی(ع) و فرعون و سرگذشت بنی اسرائیل ازجمله روایت هایی است که در تمامی ادیان ازجمله اسلام، موردتوجه قرارگرفته و در آن به بخش های مختلفی از زندگی حضرت موسی(ع) و معجزات او اشاره شده است. در فالنامه تهماسبی نیز  نگاره ای با همین مضمون تحت عنوان «رویارویی حضرت موسی(ع) با ساحران فرعون» ترسیم شده است. هدف اصلی این پژوهش، انطباق نگاره «رویارویی حضرت موسی(ع) و ساحران فرعون» با آیات قرآن برای درک کامل تری از روابط بین دو متن تصویری و نوشتاری است. سؤال هایی که در این زمینه مطرح می شوند عبارت اند از: 1. نگاره «رویارویی حضرت موسی (ع) و ساحران فرعون» در فالنامه تهماسبی تا چه میزان با آیات قرآن مطابقت دارد؟ 2. نگارگر در مصورسازی این تصویر از چه منابعی جز قرآن بهره گرفته است؟ روش تحقیق به صورت توصیفی–تحلیلی و با رویکرد بینامتنیت انجام شده است. بینامتنیت و پیوندهای بینامتنی شامل کاربرد آگاهانه تمام یا بخشی از یک متن در متن دیگر است. یکی از منابع این نگاره، قرآن کریم است . همچنین، جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و نسخ خطی انجام شده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت گرچه منبع اصلی نگارگر برای تصویرسازی این نگاره متن قرآن بوده، اما وی از پیش متن های تصویری دیگری نظیر کتب مختلف علوم غریبه قصص الانبیا و غیره نیز بهره گرفته است.
۲.

ریخت شناسی تحلیلی دیو در آثار محمد سیاه قلم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیو محمد سیاه قلم غیاث الدین نقاش نگارگری مکتب هرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۶
دیو یکی از نقش های پربسامد در نقاشی های ایرانی است که طی سده های متمادی به عنوان موجودی اهریمنی و زیانکار تصویرسازی شده است. در این میان، توجه محمد سیاه قلم، هنرمند عجیب نگار سده هشتم مکتب هرات، به این موجودات و تصویرسازی آن ها با ویژگی های ظاهری متنوع، قابل تأمّل و نیازمند بررسی بیشتر است. هدف این پژوهش، مطالعه خصوصیات ظاهری دیوهای محمد سیاه قلم و شناخت ویژگی های بصری این دیوان است. سؤال پژوهش هم معطوف به چیستی این ویژگی های بصری است. روش پژوهش پیش رو، کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات، به روش کتابخانه ای و با ابزارهایی همچون فیش برداری، تصویرخوانی، جداول و آمار انجام گرفته است. نمونه گیری پژوهش، به صورت هدفمند بوده و شامل تمامی نگاره های دیو محمد سیاه قلم است که از موزه های توپقاپی استانبول، گالری هنر فریر و موزه متروپولیتن نیویورک جمع آوری شد و درنهایت، داده های به دست آمده، به روش استقرایی تجزیه وتحلیل شده اند. نتیجه گیری کلی از تحلیل ویژگی های بصری دیوهای سیاه قلم در شش بخش شامل «ویژگی ظاهری کلی، سر و چهره، دُم، پوشش، زیورآلات و متعلقات» اذعان داشت که هر یک از دیوها در قیاس با دیگری به لحاظ ویژگی های ظاهری، تزئینی و متعلقات کاملاً منحصربه فرد بوده و تشابهی با دیگر همسانان خود ندارد و از هویتی مستقل برخوردار است. او در ترسیم بصری دیوها با اعمال برابر ویژگی های انسانی و حیوانی در حالات مختلف، سعی در بازنمود چهره دوگانه نیمه انسانی و نیمه حیوانی مطابق با سنت بصری دیو در نگارگری دارد؛ اما در بخش اندام، غلبه با وجه انسان گونگی است حال آنکه در بخش های سر و چهره (گوش، چشم، مو، دماغ) و نیز شاخ و دم، حیوان گونگی غالب است. علاوه بر آن، وی در نمایاندن ویژگی های انسانی، جز اندام و چهره از عناصر «پوشش، زیورآلات و متعلقات» انسانی نیز بهره گرفته است.
۳.

تطور نقشمایۀ تک شاخ در نگاره های شاهنامه (سده های هشتم تا دهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه نقشمایه جانوری تک شاخ کرگدن کایلین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۲
«تک شاخ» یکی از نقشمایه های جانوری در هنر اسلامی است که به غیراز متون جانورشناسی و جغرافیا، ردپای آن را می توان در نگاره های شاهنامه جست و جو کرد. قهرمانانی مانند گشتاسپ، اسفندیار، اسکندر و بهرام گور در نبرد با موجودی تک شاخ تصویر شده اند که در برخی نسخه ها کرگ و در برخی دیگر گرگ ثبت شده است. «کرگ» در زبان پهلوی، واژه ای وام گرفته از ادبیات سانسکریت و به معنی تک شاخ است. جالب توجه است که در نگاره های شاهنامه ، تصاویر کرگدن متفاوت از مشخصات ظاهری این جانور ترسیم شده اند. هم زمان با تأثیرات هنر چین در نقاشی ایرانی، نقشمایه دیگری نیز در شاهنامه های سده های میانی ظاهر می شود که کایلین یا کرگدن چینی نام دارد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل نقشمایه تک شاخ در نگاره های موردبررسی است که به شکل حیوانات گوناگون، ازجمله گرگ، شیر، غزال، بز کوهی، کایلین و کرگدن نشان داده شده اند و گاه ماهیت خیالی به خود گرفته و گاه به شمایل واقعی حیوان یا کرگدن نزدیک تر شده اند. سه سؤال اصلی این مقاله عبارت است از: 1. تکوین نقشمایه تک شاخ در نگاره های شاهنامه های سده های هشتم تا دهم هجری چگونه بوده است. 2. چه ارتباطی میان نقشمایه تک شاخ در نگاره های شاهنامه با کایلین یا کرگدن چینی وجود دارد؟ 3. چرا باوجود توصیفات دقیق و جانور شناسانه از کرگدن که در منابع اسلامی یا متون فارسی ذکرشده، نگارگرِ صحنه های نبرد با کرگ، به این توصیفات بی اعتنا باقی مانده است؟ این پژوهش از نوع بنیادی و روش به کاررفته در آن، از نوع توصیفی-تحقیقی با رویکرد تحلیلی است. همچنین، ضمن بررسی پژوهش های پیشین در حوزه تاریخ نگارگری ایران و ادبیات، از منابع کتابخانه ای و مشاهده نگاره ها در وب گاه های موزه ها و کتاب های مختلف بهره برده است. پس از بررسی هجده نگاره از شاهنامه ، تصاویر متنوع و متفاوتی از تک شاخ جمع آوری شد که در سده های هشتم تا دهم هجری تصویر شده اند. برخی از این تصاویر ماهیت خیالی دارند و برخی دیگر درک واقع گرایانه تری نسبت از کرگدن ارائه می دهند. به عنوان نمونه، تصاویر تک شاخ از حدود سال 950 ق به تصویر واقع گرای کرگدن نزدیک تر می شوند، هرچند در همان سال ها، تصاویر خیالی از تک شاخ همچنان تصویر شده است که می توان آن را ناشی از تقلید نگارگران از الگوهای در دسترس تلقی کرد. یکی از دلایل این تنوع، تأثیرپذیری از سنت های تصویری چینی است که در برخی شاهنامه ها موجب نزدیکی نقشمایه تک شاخ با کایلین می شود. از سوی دیگر، توصیفات مبهم و گاه متناقض نویسندگان مسلمان در وصف کرگدن، سبب شده است که نگارگر درک جامع و مستندی از این جانور نداشته باشد و به ورطه خیال روی آورد. علاوه بر این ها، کتابت و خوانش برخی از کاتبان شاهنامه که کلمه «کرگ» را «گرگ» خوانده و نوشته اند عامل دیگری برای تصوری خیالی از نقشمایه تک شاخ عنوان شده است.     
۴.

تحلیل نمادشناسانۀ نگاره های نسخۀ شاهنامه میرزا صالح با تکیه بر مفاهیم «ملیت ایرانی، خردمندی، عدالت و پاکی» از دیدگاه پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه میرزا صالح ملیت خردمندی عدالت پاکی کاخ گلستان نگارگری و مکتب اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
در فرهنگ کهن ایرانی، به فراخور اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، همواره جمعی از هنرمندان نگارگر در راستای اعتلای ادبیات غنی این مرزوبوم، به شاهنامه نگاری و مصور کردن آن اهتمام ورزیده اند که با توجه به مضمون اسطوره ای شاهنامه فردوسی و پیوند ناگسستنی آن با زبان نمادین، درک عالم لطیف و سرشار از رمز و راز نقاشی های ایرانی نیازمند تأویل و رمزگشایی است. یکی از نمونه های برجسته در این زمینه، نسخه ای از شاهنامه بدون تاریخ کتابت، معروف به نسخه میرزا صالح است که در کتابخانه کاخ گلستان نگه داری می شود و در سال 1400 شمسی رونمایی شد. هدف این پژوهش بنیادی افزون بر معرفی این نسخه، شناخت نمادهای تصویری مفاهیم ملیت ایرانی، خردمندی، عدالت و پاکی در چهار نگاره برگزیده از شاهنامه میرزا صالح است. ازاین رو سؤال های پژوهش حاضر  عبارت اند از:  1. چهار مفهوم اصلی ملیت ایرانی، خردمندی، عدالت و پاکی در میان نگاره های منتخب با چه نماد هایی و چگونه به شیوه مکتب اصفهان بازنمایی شده اند؟ 2. کدام یک از مفاهیم ملیت ایرانی، خردمندی، عدالت و پاکی بیش از همه در شاهنامه میرزاصالح به تصویر کشیده شده است؟ روش تحقیق این پژوهش، توصیفی تحلیلی، از نوع کیفی است و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی همچنین با رویکرد نمادشناسانه پیرس است. نتایج این مطالعه نشان داد که چهار مفهوم موردنظر از طریق شخصیت های نمادین همچون سیاوش، موجودات موهوم اسطوره ای همچون اژد ها، عناصر نمادین مانند رنگ ها و ابزارهای اسطوره ای فراتر از معنای ظاهری و در چارچوب قرارداد های فرهنگی ایران باستان مصور شده اند و بیشترین ارتباط معنایی را ایجاد کرده اند. همچنین، با توجه به بررسی 43 نگاره نسخه میرزاصالح و تحلیل دقیق 4 نگاره منتخب، می توان نتیجه گرفت که مفهوم «ملیت ایرانی» پرتکرارترین و برجسته ترین مضمون به تصویر کشیده شده است، درحالی که مفاهیم «عدالت» و «پاکی» کمترین نگاره ها را به خود اختصاص داده اند.
۵.

بازشناخت مفهوم طراحی در نگارگری ایران با تکیه بر متون هنری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی نگارگری صفوی رساله های هنری تحریر قلم سیاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴
هنر طراحی در حوزه نگارگری ایران، آثار بی شماری را در برمی گیرد که بخش عمده آن ها متعلق به عصر صفوی است. اما به رغم این گستردگی، همواره وجهی محدود از مفهوم طراحی در مطالعات نگارگری مورداشاره و تعمیم قرارگرفته است. این در حالی است که با رجوع به تألیف های هنری عصر صفوی، نظیر رساله های هنری و دیباچه مرقع ها، می توان به ابعاد متنوع تری از این هنر پی برد. این منابع به دلیل محتوای تخصصی خود، قادرند مفاهیم ازیادرفته بی شماری از هنر ایران را بازنمایی کنند. مداقه در متون مذکور، شناسایی مجدد هنر طراحی را ازنظر دارا بودن وجوه متنوع، غنایِ مفاهیم و بسط واژگان فراهم می آورد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بازشناخت مفهوم طراحی و دیگر وجوه متنوع آن، ابتدا کلمات و مفاهیم مرتبط با هنر طراحی را با تکیه بر متون موردنظر بررسی کرده و سپس، مصادیق آن ها را در نگاره های عصر صفوی جست وجو می کند. این مسیر مطالعاتی با طرح این سؤال ها همراه است که 1. متون هنری عصر صفوی به چه مفاهیمی از هنر طراحی در پیوند با نگارگری ایران اشاره دارند؟ 2. این مفاهیم چه طیفی از انواع طراحی را در برمی گیرند؟ روش تحقیق، تاریخی- تطبیقی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و از طریق فیش برداری و تصویر خوانی انجام شده است. نتایج بررسی نشان داد که واژه «طراحی» به نقش آفرینی با عنصر بصری خط اشاره می کند که اغلب به صورت تک رنگ اجرا می شود. این مفهوم، به مثابه وجهی جوهری از کلماتِ تحریر، مسوده و قلم سیاهی نیز قابل درک است. از همین رو، سویه های متنوعی از طراحی را همچون پیش طرح، تمرینی، مثنی و نهایی را شامل می شود که با ویژگی هایی مانند ظرافت قلم، توازن بصری سیاهی و سفیدی و مهارت در اجرا همراه است.
۶.

دگردیسی نظام های نشانه ای در مکتب نگارگری تبریز صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی ادبیات فارسی مکتب نگارگری تبریز صفوی ترجمه بینانشانه ای دگردیسی نظام های نشانه ای بینامتنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۶
در مکتب نگارگری تبریز صفوی، همچون مکاتب پیشین، متون مختلف ادبی نظیر شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی، جمال و جلال آصفی و دیوان حافظ کتاب آرایی شده اند. توجه به این متون در فرایند توصیف، تفسیر، داوری و فهم آثار این مکتب، ضروری است. مفهوم دگردیسی یا ترجمه بینا نشانه ای که به معنای برگردان نشانه های کلامی به وسیله نشانه های نظام های نشانه ای غیرکلامی است، می تواند در مطالعه رابطه متون ادبی و نگاره های مکتب تبریز صفوی، راهگشا باشد. هدف این پژوهش شناخت دقیق و روشمند فرایند تبدیل متون ادبی به نگاره های مکتب تبریز صفوی مبتنی بر مفهوم دگردیسی و نیز شناسایی عوامل اثرگذار بر این فرایند است. سؤال های این پژوهش عبارت اند از: 1. فرایند دگردیسی یا ترجمه بینانشانه ای از متون ادبی به نگاره های مکتب تبریز صفوی چه سازوکارهایی دارد؟ 2. عوامل مؤثر بر این فرایند کدام اند؟ روش تحقیق این پژوهش بنیادی – نظری و به شیوه توصیفی – تحلیلی است. داده های پژوهش به روش کتابخانه ای و از طریق مطالعه اسناد و منابع موجود گردآوری شده اند. پس از بررسی فرایند ترجمه بینانشانه ای از منظر نشانه شناسی لایه ای و استخراج سازوکارها و عوامل مؤثر، اعتبار یافته های کیفی که به صورت هدفمند و غیرتصادفی انتخاب شده اند، به کمک مجموعه ای از نمونه نگاره های منتخبِ مکتب تبریز صفوی، ارزیابی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که در ترجمه بینانشانه ای متون ادبی به نگاره های مکتب تبریز، چهار فرایند کلی تکرار، بازآفرینی، نوآفرینی و حذف نقش دارند. همچنین، عوامل مؤثر بر این فرایند عبارت اند از: داستان محور بودن متن ادبی، خلاقیت و دانش شناختی هنرمند، تغییرات و محدودیت های رسانه و روابط بینامتنی میان متون اثرگذار بر فرایند دگردیسی نظام های نشانه ای در مکتب نگارگری تبریز صفوی.
۷.

ضمیر پنهان در طلسم ها و تأثیر آن در هنر گرافیک معاصر ایران مبتنی بر نظریۀ یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونگ ضمیر پنهان ساحت تجسمی طلسم گرافیک معاصر ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۲۰
 گرافیک راهی بی انتهاست و برای پایداری در دنیای مدرن، نیازمند ایده های نوین است. در این جستار، به ایده فراموش شده «ساحت تجسمی طلسم ها» پرداخته شده است. هرچند این ایده در دنیای مدرن امروزی، اغلب خرافاتی تلقی می شود، اما با مطالعه و بررسی لایه های مختلف ساحت تجسمی طلسم ها با چالش ها و یافته های متفاوتی روبه رو می شویم. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل لایه های مختلف طلسم ها صورت گرفته و با بررسی نسخه های دست نویس ناخوانا، نقوش و تصاویر موجودات عجیب الخلقه و اشیای خاص؛ در پی پاسخ به این سؤال ها ست که 1. ریشه این تصاویر طلسمی چیست؟ 2. آیا متأثر از ضمیر پنهان و روان نگارنده اند، یا محصول جهانی ناپیدا و غیبی اند؟ 3. آیا می توان از ایده «ساحت تجسمی طلسم ها» به عنوان منبعی نو و الهام بخش در گرافیک معاصر بهره برد؟ ظرافت و زیبایی این نقوش و تصاویر، ذهن را به سوی هنر سوق می دهد و دقیقاً در همین گذار است که آن ها دیگر از هویت علوم غیبی خود گسیخته، به وادی هنر گام می نهند. ازاین رو، می توان ساحت تجسمی طلسم ها را در زمره یک اثر هنری نقد و تحلیل کرد. همچنین، برای خوانش معنا و مفهوم نهفته در آثار و اثبات این موضوع، از نظریه ضمیر پنهان یونگ بهره گرفته ایم و بر این باوریم که می توان با تحلیل کهن الگوهای موجود و شناخت صحیح ماهیت هر یک، به ارائه ایده و آثاری نو در گرافیک معاصر پرداخت. روش تحقیق این پژوهش ازنظر هدف کیفی و از منظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی است و جنبه ای کاربردی دارد. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده و با رویکرد نظری ضمیر پنهان یونگ، آثار تحلیل و بررسی شده اند. نتایج این پژوهش، با توجه به تحلیل ها و یافته های به دست آمده، نشان می دهد گستره تجسمی غنی نقوش و کهن الگوهای موجود در تصاویر طلسم ها و نیز ماهیت معنایی و مفهومی آن ها با برداشت صحیح هنرمند در حوزه گرافیک به عنوان ایده ای نوین در طراحی گرافیک، ازجمله طراحی پوسترها، نشانه ها و غیره به خوبی استفاده شده است.
۸.

واکاوی مؤلفه ها و مضامین کارناوال باختین در نگارۀ دجال در فالنامۀ طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارناوال میخاییل باختین دجال ضد مسیح فالنامه طهماسبی نگارگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۲۲
باختین بر این باور است که زندگی انسان های قرون وسطی به دو صورت جریان داشته است: یکی زندگی رسمی با حفظ نظام سلسله مراتبی و توأم با ترس، جزم اندیشی و سرسپردگی در قالب تقوا و دیگری زندگی کارناوالی در میان توده های مردم و فضای جمعی به دوراز نظام سلسله مراتبی. او به کارناوال به عنوان رویدادی مستقل می نگرد و مفهوم امر کارناوالی را در حوزه هنر و ادبیات بسط می دهد. نظریه کارناوال باختین افق تازه ای در مطالعه و تحلیل ابعاد جشن های مردمی می گشاید. نگاره دجال در فالنامه پراکنده طهماسبی، متعلق به دوره صفوی، جشنی را به تصویر می کشد که در آن، مردمانی فریب خورده برای استقبال از دجال در کوچه و بازار گردآمده اند. این نگاره واجد ویژگی های بصری همچون خنده، بازی، نقاب، دلقک، وارونگی، گروتسک و نیز مضامینی مانند مضامین ضدمذهبی، دیوانگی، مرگ، ابله، نافرمانی و سرکشی و واژگونی نظام سلسله مراتبی است که آن را با نظریه کارناوال باختین قابل تطبیق و تحلیل می سازد. این پژوهش با هدف «واکاوی مؤلفه ها و مضامین کارناوال باختین در نگاره دجال در فالنامه پراکنده طهماسبی» و با شیوه توصیفی- تحلیلی و رویکرد کیفی، بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. سؤالات اصلی پژوهش عبارت اند از: 1. وجوه کارناوال گرایی در نگاره دجال کدام اند؟ 2. چگونه می توان نگاره ورود دجال را بر اساس مؤلفه ها و مضامین نظریه کارناوال باختین تحلیل کرد؟ یافته ها نشان می دهد در نگاره دجال می توان کارناوال گرایی را به دلیل برگزاری آن در فضای باز، مردمی بودن و نمایش گونگی آن مشاهده کرد. همچنین، مؤلفه های کارناوال باختین همچون خنده، بازی، نقاب، دلقک، وارونگی و گروتسک در تصویر حضور دارند. مضامین مطرح شده در نظریه باختین، مانند ضدمذهبی، واژگونی نظام سلسله مراتبی، نافرمانی و سرکشی، دیوانگی، ابله و مرگ نیز در این نگاره بازتاب یافته اند. بنابراین، نگاره ورود دجال را می توان هم ازنظر صوری و هم ازنظر محتوایی، بر اساس مؤلفه ها و مضامین نظریه کارناوال باختین تحلیل کرد.
۹.

تحلیل بُعد فردی کنش مخاطب معاصر در میدان هنر نگارگری سنتی و نوین ایران بر مبنای نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوردیو سرمایه فرهنگی نهادینه کنش مخاطب معاصر نگارگری سنتی و نوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۴
بی تردید عوامل متعددی در نحوه تعامل مخاطب معاصر با هنر نگارگری ایران مؤثرند، اما در این میان، عوامل فرهنگی به عنوان یکی از ابعاد مهم اجتماعی نقش پررنگ تری ایفا می کنند. به عقیده بوردیو، درک آثار کلاسیک تاریخی به اکتساب مهارت های ادراکی شناخت بستگی دارد که آن نیز به بهره مندی از سرمایه فرهنگی وابسته است. بااین حال، تاکنون مطالعات اندکی در تحلیل میدان های مختلف، به ویژه میدان هنر انجام شده است؛ درحالی که یافته های چنین مطالعاتی می تواند در حوزه های فرهنگی، هنری و اجتماعی جامعه و نیز در فرایند سیاست گذاری های مرتبط، نقشی راهبردی و مرجع ایفا کند. بر همین اساس، پژوهش حاضر باهدف تحلیل سرمایه فرهنگی نهادینه و بررسی رابطه آن با کنش مخاطب معاصر در میدان هنر نگارگری ایران، می کوشد به این سؤال پاسخ دهد که چگونه می توان بر مبنای نظریه سرمایه فرهنگی نهادینه بوردیو، بُعد فردی کنش مخاطب معاصر در میدان هنر نگارگری سنتی و نوین ایران را تحلیل کرد؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و در بخش کیفی، اطلاعات از طریق مطالعه کتابخانه ای- اسنادی گردآوری شده است. در بخش کمی نیز داده ها به صورت میدانی و از طریق پیمایش الکترونیکی جمع آوری شده اند. تجزیه وتحلیل بخش کیفی بر پایه نظریه سرمایه فرهنگی نهادینه بوردیو انجام گرفته و در بخش میدانی داده های آماری به وسیله پرسشنامه برخط طراحی شده توسط نگارندگان گرد آوری و سپس تجزیه تحلیل داده ها و تحلیل همبستگی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۷ و در سطح معناداری کمتر از 05.0 انجام شده اند. به طورکلی، بر اساس بررسی های کیفی و کمی یافته های پژوهش می توان گفت بُعد فردی کنش مخاطب معاصر در میدان هنر نگارگری ایرانی - چه در نحوه گزینش آثار و چه در شیوه تعامل با آن ها - با شاخص های نظریه سرمایه فرهنگی نهادینه بوردیو همخوانی دارد. بر این اساس، می توان افزایش سطح آگاهی و اطلاعات هنری جامعه را مهم ترین عامل مؤثر بر این نوع کنش دانست.
۱۰.

بازخوانی مضمونی کتیبه دَرهای چوبی بقاع متبرکه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کتیبه های چوبی درهای چوبی بقاع متبرکه کاشان مضمون و محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۸
شهرستان کاشان ازجمله شهرهای مذهبی ایران است که از اوایل دوران اسلامی با محبت اهل بیت پیوند خورده است. در این شهر بقاع متبرکه متعددی وجود دارد که با تزئینات وابسته به معماری، همچون گچ بری، نقاشی دیواری، مقرنس کاری، دَر و پنجره های چوبی، کاشی کاری و آینه کاری آراسته شده اند. در این میان، دوره معاصر بیشترین تعداد نمونه ها را به خود اختصاص داده و پس ازآن، دوره های صفوی، قاجار، پهلوی و تیموری، به ترتیب فراوانی، دارای نمونه های شاخص و متعددی هستند. در میان آرایه های مرتبط با معماری، کتیبه ها از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ زیرا اطلاعاتی پیرامون فرهنگ و باورهای مردم فراهم می آورند و زمینه شناخت بیشتر را مهیا می سازند. مقاله حاضر باهدف خوانش مضمون و محتوای کتیبه های دَرهای چوبی بقاع متبرکه کاشان شکل گرفته است. کاربری این درها به صورت دَر ورودی، دَرهای داخلی یا دَر ضریح بوده و کتیبه های آن ها با بهره گیری از هنرهای چوبی نظیر منبت، معرق و نقاشی روی چوب اجراشده اند. ازاین رو، این سؤال مطرح می شود که محتوای کتیبه های دَرهای چوبی بقاع متبرکه کاشان چیست و چه مضامین و اطلاعاتی را در بردارند؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و از نوع بنیادی است. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، به ویژه بررسی های میدانی گردآوری شده اند. درمجموع، سی ونه دَر چوبی کتیبه دار شناسایی شده اند و روش نمونه گیری موارد در دسترس بوده است. از این میان، 5 درصد مربوط به دوره تیموری، 21 درصد صفوی، 15 درصد قاجار، 10 درصد پهلوی و 49 درصد متعلق به دوره جمهوری اسلامی (معاصر) هستند. نتایج نشان می دهد که کتیبه ها بر بخش های مختلف دَرها به قلم های رقاع، نسخ، ثلث، شبه ثلث، نستعلیق و کوفی بنایی به اجرا درآمده اند. محتوای کتیبه ها در هفت گروهِ قرآنی، تاریخی، مدح و ثنا، روایات، شهادتین و اسماء الهی و نام واقفان یا سازندگان، شناسایی و بررسی شده اند. نام سازندگان و واقفان دَرهای موردمطالعه از دوره تیموری تا پهلوی، اغلب به صورت غیرمستقیم و با لقب ذکرشده، اما در دوره معاصر، این نام ها به طور مستقیم و بدون لقب آمده اند.
۱۱.

تحلیل تزیینات و ساختار کتیبه های کوفی برج مقبرۀ چهل دختران دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برج مقبره چهل دختران دامغان تزئینات معماری کتیبه کوفی ساختار حروف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۱
برج مقبره چهل دختران دامغان از نمونه های منحصربه فرد در به کارگیری کتیبه های کوفی است. این برج که به قرن پنجم ه .ق تعلق دارد به فرمان اسفار بن کردویه، سرداری دیلمی ساخته شده است. او از سرداران منوچهر زیاری در اواخر قرن چهارم ه .ق بوده و فرمانروایی دامغان را بر عهده داشته است. این بنای آجری، از نوع مقابر برجی شکل با پلان دایره ای و گنبد پیازی است. بدنه آن با نقوش تزئینی و کتیبه هایی به شیوه گچ بری و آجرکاری تزیین شده است. هدف این پژوهش، بررسی ویژگی های بصری نقوش و تحلیل ساختار کتیبه های این بناست و سؤالات اصلی تحقیق عبارت اند از: 1. نقوش برج مقبره چهل دختران دامغان دارای چه ویژگی های بصری هستند؟ 2. کتیبه های کوفی این بنا از چه ساختاری برای رسیدن به وحدت بصری پیروی می کند؟ روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و میدانی بوده و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و اسنادی است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل فیش برداری و عکاسی است. نتایج مطالعه نشان می دهد که کتیبه گچ بری سردر به خط کوفی معقد و کتیبه اصلی بدنه آجری به خط کوفی هندسی ساده نگاشته شده است. محتوای این کتیبه ها شامل معرفی سازنده بنا و سال ساخت آن است. ویژگی برجسته آن ها هویت مستقل طراحی بوده که هماهنگ با شکل بنا است. با بازسازی مفردات، شاخص های هماهنگی کتیبه ها مشخص شد: استفاده از اجزای نقوش تزئینی در میان نظام نوشتاری به صورت متصل و وابسته و رعایت هم شکلی در فرم نوشتار و نقوش، موجب یکدستی کتیبه ها می شود، یکی از عوامل مهم در ایجاد وحدت بصری، استفاده از نقوش شبه نوشتار است که در این بنا، از رایج ترین نوع آن استفاده شده است. این نوع شبه نوشتار که حرف خاصی نیست، برای رسیدن به تعادل بصری به کاررفته است. از این عناصر در هردو کتیبه به منظور ایجاد پیوستگی و انسجام استفاده شده و نقش مهمی در حفظ تعادل کلی دارند.
۱۲.

بررسی ویژگی های بازنمایی و تطبیق فضای داخلی خانه ها در نگاره های ایرانی در سده های 7 ه. ق تا 11 ه. ق (13 م تا 17 م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه معماری داخلی آرایه های معماری داخلی ساختار فضایی نگارگری معماری آذری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۶
هنر نگارگری در سبک آذری یکی از درخشان ترین جلوه های هنر ایرانی است. ازاین رو، نگاره های قابل توجهی، به ویژه از مکتب هرات و تبریز، هم عصر با سبک آذری در معماری به جامانده که در آن ها فضاهای مسکونی به تصویر کشیده شده اند. با توجه به کمبود شواهد تاریخی باقی مانده از معماری مسکونی این دوره و گستردگی جغرافیایی و پراکندگی بناها در قلمرو وسیع ایرانِ فرهنگی، دستیابی به ویژگی های معماری بناهای مسکونی این دوران بسیار دشوار است. ازاین رو، پژوهش های موجود درباره ویژگی های معماری خانه های مسکونی در سبک آذری محدود بوده اند؛ اما با بررسی نگاره هایی که بناهای معماری را نمایش داده اند، می توان به الگوهای به کاررفته در معماری داخلی این سبک پی برد. این پژوهش به تحلیل نحوه نمایش فضاهای داخلی در نگاره های مکتب هرات و تبریز می پردازد . هدف این مقاله بررسی ساختار بازنمایی فضاهای معماری مسکونی از طریق نگارگری دوران ایلخانی تا صفوی (مکاتب هرات اول و دوم و تبریز اول و دوم و مکتب جلایری (بغداد و شیراز)) است. سؤال های اصلی پژوهش عبارت اند از: 1. ساختار فضاهای داخلی به نمایش درآمده در نگاره های مکاتب هرات و تبریز اول و دوم چه ویژگی هایی دارد؟ 2. چگونه می توان با بررسی این نگاره ها، به اصول معماری داخلی فضاهای مسکونی آن دوران پی برد؟ به منظور دستیابی به این هدف، نگاره هایی که فضاهای داخلی مسکونی را نمایش می دادند، جمع آوری و بررسی شدند. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده ها از طریق مطالعه تطبیقی اسناد تاریخی به روش کتابخانه ای گردآوری شده اند و سپس واکاوی آثار نگارگری انجام گرفته است. این پژوهش با استناد به نگاره ها، در پی کشف ویژگی های ساختاری فضای داخلی معماری مسکونی در هنر نگارگری آن دوران است. نتایج پژوهش بیان گر ویژگی های ساختاری فضاهای مسکونی، محورهای سامان دهی فضا، نقش آرایه ها و کتیبه ها در ساختار فضایی، رابطه سلسله مراتب اجتماعی با ساختار فضایی و تأثیرپذیری آثار نگارگری از سبک های رایج معماری خانه ها و دیگر فضاهای مسکونی در دوره موردمطالعه است.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۷۲