مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
طبیعی
حوزههای تخصصی:
مرگ سه قسم است: مرگ اخترامی؛ ارادی؛ مرگ. در علت مرگ اخترامی و ارادی اختلافی وجود ندارد؛ علت مرگ اخترامی، عدم قابلیت بدن برای تداوم تعلق نفس به آن است. علت مرگ ارادی، تزکیة نفس و ریشه کن کردن هواهای نفسانی و قطع تعلق نفس به بدن به ارادة سالک است. آنچه مسئلة اصلی این تحقیق را در
بر می گیرد، بحث از علت مرگ طبیعی است. در پاسخ به علت مرگ طبیعی، سه رویکرد در فلسفة اسلامی وجود دارد. الف. رویکرد ابن سینا و اطبا که به علت مادی و قابلی مرگ می پردازند و تبیین فیزیولوژیک از مرگ ارائه می دهند؛ ب. رویکرد کلامی که به علل غایی بالعرض مرگ می پردازند؛ ج. رویکرد وجودی ملاصدرا که از غایت ذاتی و سبب حقیقی مرگ بحث می کند و از این راه ضرورت مرگ را برای همة آحاد بشری اثبات می کند. از نظر ملاصدرا علت مرگ طبیعی، استکمال نفس است. این دیدگاه از حیث نظام وارگی و بدیع بودن، شایان توجه و تحقیق است؛ در این مقاله به تبیین، تحلیل و بیان وجوه تمایز نظریات موجود و کاستی های هر یک پرداخته می شود.
معنا و لوازم حق تکوینی و حق اعتباری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان گفت مسئلة حق تاریخچه ای به درازای عمر انسان دارد؛ حضرت آدم (ع) برای خداوند حق عبودیت قایل بود و قابیل در توهم خود حق کشتن هابیل را برای خود معتقد بوده است. دین مبین اسلام و پیشوایان آن حق های گوناگونی را مطرح و برآن تاکید کرده اند، کما اینکه مسئلة حق برای انسان غربی- به ویژه انسان های معاصر- یکی از کاربردی ترین مسائل است. حق هایی که انسان برای خود یا موجودات دیگر ادعا می کند مشتمل بر انواعی است که دو قسم اساسی آن حق های قانونی و حق های طبیعی است. معنای حق و حق های قانونی و تکوینی و دقت در لوازم آنها در شناخت پرکاربردترین مسئله در علم اخلاق و حقوق و سیاست دخالت اساسی دارد. ازاین رو، این نوشتار در صدد بیان معانی و بویژه لوازم و ویژگی های اساسی حق های اعتباری و حق های تکوینی است.
بررسی فقه ی فقدان ضمانت اجرای ی در تعهدات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند اصطلاح «تعهدات طبیعی» زاده حقوق غرب است ولی به نظر می رسد که بتوان برای آن در نظام حقوق اسلامی نیز مبنای اعتبار پیدا نمود . رسالت این قلم بررسی موضوع در چارچوب آموزه های فقهی است اموری همچون اعتبار امر قضاوت شده و قسم قاطع دعوی را می توان از جمله مصادیق تعهدات طبیعی دانست و فقدان ضمانت اجرایی در این گونه تعهدات، مغایر با موازین شرعی نیست چه اینکه اساساً قضاوت بر اساس ملاک های ظاهری انجام می گردد و با صدور حکم، هر چند دین مدنی ساقط می گردد، ولی چنانکه این حکم ظاهری بر اساس بنیانی دروغ استوار شده باشد دین به صورت طبیعی باقی خواهد ماند و در صورت پرداخت، قابل استرداد نخواهد بود .
منشأ حق های تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای حق، چیستی حق، تلازم حق و تکلیف، انواع حق و منشأ حق برخی از مسایل مهم نظری در فلسفه حق است. مسیله «منشأ حق های تکوینی» (که از آن به حق های فطری، ذاتی و طبیعی نیز تعبیر می شود) یکی از مسایل مهم در مباحث مربوط به حق می باشد. امروزه ادعاهای بسیاری درباره حقوق بشر و حق های ذاتی مانند حق حیات و حق آزادی می شود. سرنوشت مباحث گوناگون سیاسی در حوزه مهم حقوق بشر، به حل مسیله منشأ حق های ذاتی ادعایی در حقوق بشر گره خورده است. با فرض قبول ذاتی بودن برخی حق ها، منشأ پیدایش چنین حق هایی نیازمند بررسی جدی است. آیا انسان از آن جهت که انسان است، حق هایی دارد؟ آیا کرامت انسان، منشأ حق های مذکور است؟ به نظر می رسد منشأ حق های ذاتی یا تکوینی بشر، منحصر در ملکیت تکوینی و خدای متعال است.
ویژگی های طبیعی در اخلاق با تأکید بر نظریه شیفر-لَندَئو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیارهای مختلفی برای تمایز طبیعی و ناطبیعی در فرا اخلاق ارایه شده است. شیفر- لندیو ابتدا ادعا می کند که ویژگی های طبیعی آن دسته از ویژگی ها هستند که در رشته های علمی بکار می روند ، ولی این تعریف ، اولاً جامع نیست و ثانیاً، دارای ابهام است. بر اساس معیار دوم وی ، باید دو فهرست تهیه شود. نخستین فهرست شامل واژه هایی است که اکثر افراد ، آن ها را طبیعی می دانند. واژه هایی که در فهرست اول جای نمی گیرند ، به فهرست واژه های ناطبیعی منتقل می شوند. این معیار نیز کمکی به تشخیص امور طبیعی از ناطبیعی نمی کند. اگر بخواهیم دیدگاه شیفر- لندیو را حفظ کنیم ، با کمک اخلاق هنجاری می توان معیاری برای ویژگی های طبیعی یافت. مثلاً ، با پذیرش «اصل انسانیت» کانت به عنوان یک واقعیت ناطبیعی ، آن دسته از ویژگی های توصیفی که مصداق رعایت این اصل هستند ، می توانند ویژگی های پایه برای ویژگی های اخلاقی باشند ، ولی با اقامه یک نقد جدی به فرااخلاق شیفر- لندیو و پذیرش دیدگاه هایی که از این نقد مصون اند ، می توان معیاری برای تمایز طبیعی و ناطبیعی در فرا اخلاق یافت. یکی از این دیدگاه ها ، دیدگاه فیتزپاتریک است که بر اساس آن بسیاری از جنبه های جهان که قابل تحقیق تجربی هستند ، ذاتاً لبریز از هنجار نیز هستند. از این رو، جهان تجارب انسانی ، جهانی دو جنبه ای است؛ یکی از این جنبه ها طبیعی و دیگری ناطبیعی است.
چیستی لذت از منظر مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکویه در آثار مختلفش، تعاریف متعددی از لذت– از قبیل راحت از درد، بازگشت به حالت طبیعی – ارائه داده است و برای آن اقسام مختلفی – از قبیل طبیعی و غیر طبیعی، فعلی و انفعالی، تام و ناقص، محمود و مذموم، حسی و عقلی، حقیقی و غیر حقیقی – عرضه کرده است. پرسش اساسی این جستار عبارت است از اینکه چگونه مسکویه ابعاد مختلف مسأله لذت را تحلیل و تبیین می کند؟ هدف از جستار حاضر، تحلیل ابعاد مختلف مسأله لذت از دیدگاه مسکویه است. دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: طرح تشکیکی لذات جسمانی و روحانی از سوی ابن مسکویه، تأثر شدید او از شریعت مقدس اسلام در تحلیل لذت و عدم استحکام تعاریف او از لذت در نسبت با تعاریف ابن سینا.
خداباوری و یافته های علوم شناختی دین:سازگاری یا ناسازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوایل قرن بیست و یکم، شاخه جدیدی از حوزه علوم شناختی به نام «علوم شناختی دین» توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. محققان در این شاخه به دنبال بررسی مکانیزم های شناختی هستند که باورهای دینی را در انسان تولید یا تقویت می کنند. نظریه ها و همچنین شواهد تجربی علوم شناختی دین ، پرسش های فلسفی و الهیاتی بسیاری را به دنبال داشته است. یکی از مهم ترینِ این پرسش ها این است که آیا این یافته ها نشان می دهند که باور به وجود خدا ، باوری ناموجّه است؟ پاسخ برخی از فلاسفه به این پرسش مثبت است. به اعتقاد آنها مکانیزم های شناختی مورد مطالعه در این حوزه ، تهدیدی علیه خداباوری اند. دلایل آن ها در این خصوص عمدتاً بر مستعدّ خطا بودن مکانیزم های شناختی و همچنین غیرحسّاس بودن این مکانیزم ها نسبت به صدق استوار است. هدف ما در این مقاله این است که نشان دهیم که حتی با فرض پذیرش نظریه ها و شواهد تجربی علوم شناختی دین ، هیچ یک از این گونه دلایل نمی توانند ناموجّه بودن باورهای دینی و به ویژه ناموجّه بودنِ باور به خدا را نشان دهند. استدلال ما در این زمینه ، بر مانعه الجمع نبودن تبیین های طبیعی و فراطبیعی و همچنین محدودیت اساسی مکانیزم های شناختی استوار است.
تبیین عوامل موثر بر ساختار مسکن روستایی (با نگاه ویژه به روستای کوهستانی حاجی کاهو، استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای ایران دارای بافت های محیطی و اجتماعی منحصر به فردی هستند و هر کدام گنجینه هایی از میراث پر تنوع فرهنگ این کشور به شمار می روند، روستا از لحاظ فرهنگی، جامعه ای سنتی است که فرهنگ ساده ای در آن حاکم است. سکونتگاه و اقلیم، دو سیستم انسان ساخت و طبیعی می باشند که تاثیرگذاری تنگاتنگی بر یکدیگر دارند. اقلیم یکی از عوامل تعیین کننده ساختار مسکن روستایی است که الگوها و فعالیت های یک منطقه تحت تاثیر آن شکل می گیرند. زندگی روستایی نیز، نوعی زندگی همراه با تولید و مبتنی بر ساختارهای بومی است که ساکنان آن اغلب نیازهای خود را در محدوده روستا تامین می کنند. یکی از مهمترین این نیازها، نیاز به سرپناه و مکانی برای سکونت است. در هر نقطه ای از جهان، مسکن بومی بیشترین تاثیر را از چهار عامل شرایط جغرافیایی و طبیعی زمین، شرایط اقلیمی و آب و هوایی، شرایط اقتصادی و نحوه امرار معاش ساکنین و خصوصیات فرهنگی مردم منطقه می پذیرد. عوامل دیگری نظیر سوابق تاریخی و تامین امنیت ساکنین و ... نیز بی تاثیر بر شکل گیری مسکن مناطق روستایی نیست؛ ولی تاثیر این عوامل همیشگی نبوده و این عوامل نیز نشات گرفته از شرایط جغرافیا، اقلیم و اقتصاد می باشد.
ناطبیعی گرایی در اخلاق و ابهام های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
391 - 415
حوزههای تخصصی:
برخی اندیشمندان معتقدند که ارزش اخلاقی هویت خاص خود را دارد و قابل تحویل به امور غیر اخلاقی نیست. جرج مور با اظهار چنین اندیشه ای، نتیجه خاص بودن ارزش اخلاقی را این می داند که قابل بررسی در علوم طبیعی از جمله روانشناسی نیست و لذا عنوان «ناطبیعی» بر آن می نهد؛ اما در ادامه، ناطبیعی خواندن ارزش اخلاقی را از این حیث دچار مشکل می بیند و تلاش می کند از راه هایی دیگر ناطبیعی بودن آن را تبیین کند. او به وجود ابهام در این مسئله اقرار می کند. پس از مور هم این ابهام ادامه پیدا کرده و همواره بر سر تمایز میان طبیعی و ناطبیعی و چگونگی ناطبیعی بودن ارزش اخلاقی بحث و جدل وجود داشته است. در مقاله پیش رو، کوشش شده است با روش توصیف و تحلیلِ مباحثی که در این زمینه انجام گرفته است، ابهامات موجود در این زمینه آشکار شود. در نهایت نتیجه گرفته شده است که با توجه به ابهام های موجود، بهتر است اساساً از عناوین «ناطبیعی» و «ناطبیعی گرایی» صرف نظر کنیم و به جای آن از عناوین ایجابی برای بیان موضع خود در زمینه استقلال ارزش اخلاقی و تحویل ناپذیری آن استفاده کنیم.
بازشناسی مفهوم ارزش در حفاظت منظر فرهنگی اورامان تخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی و طبیعی به واسطه دارا بودن ارزش های متنوع همواره واجد حفاظت بوده اند و در اسناد بین المللی بر وجوه ارزشی و اهمیت آن ها تأکید ویژه شده است. شهر اورامان تخت یکی از روستاهای تاریخی در دامنه رشته کوه های زاگرس است که در سال های اخیر به شهر تبدیل شده است. تعامل مثبت انسان با طبیعت در طول سالیان متمادی، ارزش های برجسته متعددی را در اورامان بنیاد نهاده که بیانگر ارزش های ملموس و ناملموس یا به عبارتی اهمیت معنایی آن است. عدم آگاهی و شناخت نسبت به ارزش های برجسته منظر فرهنگی اورامان توسط مردمان بومی و مدیران منطقه ای و محلی سبب آسیب پذیری و مخدوش شدن بسیاری از این ارزش ها شده است، این موضوع تهدیدی جدی برای حفاظت و تداوم حیات میراث فرهنگی و طبیعی اورامان به شمار می آید.ماهیت کیفی و آمیختگی ارزش های طبیعی و فرهنگی در منظرهای فرهنگی، دست یابی به شناخت و دسته بندی دقیق از ارزش ها را در بسترهای مختلف فرهنگی با دشواری مواجه ساخته است . مقاله حاضر از طریق بازخوانی اسناد و کنوانسیون های بین المللی از یک سو و دیدگاه های صاحب نظران از دیگر سو، با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی دست یافتن به دسته بندی جامعی از ارزش ها در منظر فرهنگی و تبیین و تدقیق آن ها در منظر فرهنگی شهر اورامان تخت با بهره گیری از مشاهده میدانی و مصاحبه با گروه های ذینفع و ساکنان بومی به عنوان ابزارهای پژوهش است. دستاورد پژوهش دسته بندی و معرفی جامعی از ارزش های ملموس و ناملموس در منظر فرهنگی اورامان تخت است به گونه ای که تمامی وجوه حفاظت در اورامان را تبیین می کند.