مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
معماری داخلی
حوزه های تخصصی:
انعطاف پذیری مفهومی کاربردی برای استفاده بهینه از فضاهای داخلی مسکونی است. تغییرات زندگی و تمایلات انسانی، نیازهای اجرایی از قبیل نیاز به تقویت رابطه طراح - کاربر و هم چنین دگرگونی شیوه زندگی در طول زمان، از دلایل عمده توجه به این مفهوم است. هدف این پژوهش ارائه راهکارهایی برای تامین انعطاف پذیری در مسکن به منظور بهبود و ارتقاء کیفیت فضاهای زندگی در مقیاس معماری داخلی است. به همین منظور یکی از عناصر مهم در معماری داخلی که مبلمان می باشد، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش پس از تبیین و توصیف جایگاه انعطاف پذیری و تعاریف و مفاهیم وابسته به آن، به اهمیت نقش مبلمان در معماری داخلی پرداخته شده است و روش های دست یابی به انعطاف پذیری توسط مبلمان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و در آخر با ذکر مثال راهکارهایی برای هر یک از روش ها ارائه شده است. نتایج این تحلیل می تواند راهنمایی برای""بهبود کیفیت طراحی"" و ""ارتقای کیفی فضاهای داخلی مسکونی"" باشد.
چیدمان معماری داخلی: اصول و مبانی نورپردازی در بیمارستان، خلق فضایی روحبخش، تأثیرآن بر روند بهبود بیمار
حوزه های تخصصی:
از بین حواس انسان، حس بینایی همواره برای کسب اطلاعات درباره ی جهان اطراف، قوی ترین حس بوده و هست. از طرفی کیفیت بصری محیط، بر احساس استفادهکنندگان از فضا تأثیر مثبتی میگذارد. این موضوع، در مورد بیمارستانها و دیگر مراکز بهداشتی-درمانی، که هدف، تسریع روند بهبود بیماران است، اهمیت بیشتری مییابد. در این راستا، از عناصر زیبایی شناسی و کاربردی، که قادر است شرایط جذاب و خوشایندی برای بیماران، ملاقات کنندگان و کارکنان فراهم آورد، نورپردازی میباشد.
با توجه به اهمیت نور در ارتقاء کیفیت بصری محیط طراحی شده، این پژوهش با مطالعهی لزوم طراحی نور در بیمارستان آغاز گردیده و با بررسی طیف متنوع مراجعین به بیمارستانها، عوامل زیبایی شناسی و کاربردی رنگ را، که می تواند بر سلامت جسم و روان آن ها تاثیرگذار باشد، مورد مطالعه قرار میدهد، تا مشخص گردد مبنای بهترین گزینش نور در محیطهای درمانی، شناخت مخاطب فضا است. در ادامه اشاره میشود؛ این شناخت زمانی بیشترین کارایی را به دنبال دارد که در کنار فهم نوع کاربری فضا باشد.
بدین ترتیب فضاهای بیمارستان را از نظر نوع کاربری مورد مطالعه قرار داده و الزامات طراحی نور بر اساس هریک از آنها تعیین میگردد؛ تا مشخص شود؛ استفاده ماهرانه از نورپردازی چگونه میتواند کمک کند تا بر محرومیت حسی، در نتیجهی فقدان انگیزه دید در محیطهای درمانی بیروح و یکنواخت، چیره شد و با تسهیل حرکت و مسیریابی در کنارخلق محیطی نشاط آور، روند بهبود بیماران را تسریع بخشید.
ارزیابی رضایت کاربران از معماری و رنگ آمیزی فضاهای داخلی کتابخانه های عمومی شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان رضایت مندی مراجعان از معماری داخلی و رنگ آمیزی فضاهای داخلی (فضاهای ورودی، بخش امانت، سالن مطالعه و بخش مرجع) کتابخانه های عمومی شهرستان یزد است.
روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی است که با روش پیمایشی– توصیفی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری آن را 24371 نفر از کاربران 26 کتابخانه عمومی شهرستان یزد تشکیل می دهند که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان 384 نفر انتخاب و مورد بررسی
قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین بخش های مختلف «فضای ورودی، سالن امانت، سالن مطالعه و بخش مرجع» کاربران بیشترین میزان رضایت خود را از «بخش های مرجع» و «امانت» ابراز داشتند. فضاهای ورودی و سالن مطالعه کمترین میزان رضایت را به خود اختصاص داده است. نتایج پژوهش نشان داد که اکثر کاربران رنگ سفید و پس از آن کرم را برای فضاهای اصلی، رنگ های کرم و آجری را برای میزها و رنگ قهوه ای را برای صندلی ها پیشنهاد کردند.
اصالت/ارزش: ارزش مقاله حاضر در نشان دادن میزان رضایت از رنگ و فضای داخلی کتابخانه های عمومی یزد و رنگ های مورد پسند آنها برای فضای داخلی و تجهیزات است.
بازخوانش معیارهای طراحی داخلی، جهت تغییرکاربری ابنیه ارزشمند
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
18-26
حوزه های تخصصی:
بناهای ارزشمند، میراثی گرانبها برای هر تمدن و کشوری به حساب می آیند. بنابراین حفظ و بقای آن ها برای آیندگان دارای اهمیت است. امروزه تعداد زیادی از بناهای ارزشمند، به دلایلی همچون منسوخ شدن کاربری اولیه، متناسب نبودن فضاهای داخلی جهت نیازهای امروزین، بدون استفاده رها شده اند. لذا تغییرکاربری، به منظور استفاده ی مجدد از آن ها ، به عنوان یکی از راه کارهای حفاظت و باززنده سازی مطرح می شود. از آن جایی که جهت بهره برداری مجدد از بنا، ناگزیر به دخالت و ایجاد تغییر در آن می باشیم، طراحی داخلی در یک بنای میراثی متناسب با عملکرد جدید آن اهمیت می یابد. یک بنای میراثی حامل پیام هایی می باشد که ماهیت آن را تعریف می کند، و همین اصل باعث تمایز طراحی در این گونه زمینه ها با سایر موارد می شود. بر این اساس طراح به عنوان اتصال دهنده ی گذشته به آینده دارای مسئولیتی سنگین در برابر نسل های گذشته، حال و آینده است. لذا رعایت اصول و معیارهای مؤثر جهت حفظ ارزش های بنا در طراحی داخلی به منظور تغییرکاربری، اهمیت به سزایی می یابد. مقاله ی حاضر در پی یافتن اصول راهنما و معیارهای مؤثر طراحی در زمینه های ارزشمند می باشد. تا علاوه بر حفظ ارزش های بناهای میراثی تغییرکاربری سازگار با آن ها صورت گیرد. دستور العمل های پیشنهادی ثابت نیستند، اما جامع اند، به طوری که می توانند در موقعیت های متنوعی استفاده شوند و با ویژگی های خاص موارد گوناگون و ارزش های نهفته در هر زمینه ی تاریخی منطبق شوند. شیوه ی پژوهش در این مقاله به صورت مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های موجود در این راستا می باشد. بدین منظور در ابتدا به بررسی اصول و قوانین حاصل از بیانیه ها و قطع نامه های جهانی، جهت تغییرکاربری پرداخته ، سپس با بررسی نمونه های موجود، و راه کارهای ارائه شده در این زمینه به تدوین اصول و معیارهای پیشنهادی جهت طراحی پرداخته می شود؛ در پی آن با اشاره به هر یک از شاخص های تأثیرگذار، و تطبیق آن با اصول تغییرکاربری سازگار، جدولی از عواملی که می بایست درطراحی داخلی مورد توجه قرارگیرند ارائه می گردد که از جمله مهم ترین اصول مورد توجه رعایت سادگی، انعطاف پذیری، بازگشت پذیری و توجه به روحیه ی مکان و حفظ ارزش ها و زیبایی های بصری معرفی می گردد.
تاثیر نور(طبیعی و مصنوعی) بر خلق و خو و روان انسان در معماری داخلی
حوزه های تخصصی:
نورپردازی همانند دیگر مؤلفه های طراحی داخلی همانند رنگ، شکل، بافت و غیره بر حالات انسان از جمله عملکرد فرد، خلق وخوی و همچنین رفتار های اجتماعی مؤثر است. بینایی که مهم ترین حس انتقالی در میان دیگر حواس انسان می باشد در منتقل کردن احساسات مختلف و ادراک گوناگون به مغز انسان نقش بسزایی دارد. در این نقل و انتقال عناصر و عوامل بسیاری از جمله محیط و فضا های پیرامون انسان و به ویژه نقش نور از اهمیت خاص برخوردار است. هدف از این تحقیق، اهمیت و تاثیر نور در فضاهای داخلی با توجه به تاثیر پذیری جسم و روان انسان از نور می باشد. انسان در طول تاریخ همواره به محیط پیرامون خود توجه داشته است و آن را با نیازهای خود متناسب ساخته است. در دوران معاصر بیرون و درون ساختمان را به تفکیک، معماری و معماری داخلی نامیده اند. بخش درونی معماری نزدیک ترین وجه فضا به انسان است و به طور مستقیم بر اساس رفتارهای انسانی شکل می گیرد، مقاله ارائه شده رویکردی به وجه درونی فضا داشته و عوامل تاثیرگذار آن را بررسی می کند. روش تحقیق این مقاله به صورت کیفی می باشد زیرا عنوان مقاله در ارتباط با انسان و رفتار آن است. نتیجه ی پژوهش بر این است که با توجه به مطالعه تحقیقات انجام شده نور به طور عمده، طبیعی یا انسان ساز، مستقیم یا غیرمستقیم در محیط حضور دارد و بر دو جنبه ی روانشناختی محیطی یعنی ادراک محیط و رفتار محیطی موثر است.
راهکارهای معمارانه در ارتقای انعطاف پذیری فضا در معماری داخلی
حوزه های تخصصی:
انعطاف پذیری یکی از مفاهیم بسیار مهم در طراحی داخلی ساختمان های امروزی است. بناهای حال حاضر، به دلیل کوچک بودن فضاها و گوناگونی نیازهای انسان ها و تغییر در شرایط زندگی آن ها، برای پاسخگویی به اهداف و نیازها مناسب نیستند. انسان ها به طور کلی تنوع طلب هستند و ثابت ماندن یک فضا برای آن ها خوشایند نیست. همچنین اگر بخواهند برای رفع نیازهایشان محل زندگیشان را تغییر دهند، از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آسیب هایی را به وجود می آورند و پایداری محلات از بین می رود. در این مقاله سعی شده که بعد از معرفی موضوع و شناخت عوامل و عناصر تاثیرگذار بر انعطاف پذیری فضاهای داخلی ساختمان و همچنین نیازهایی که افراد در طول زندگی دارند، راه حل هایی برای افزایش انعطاف پذیری فضاهای داخلی ساختمان ها ارائه دهیم. با رعایت این اصول و قواعد در طراحی عناصر داخلی ساختمان های امروزی، می توان کیفیت فضای زندگی را افزایش داد.
سبک ها در طراحی داخلی، مطالعه موردی: براساس جلد «1»، «2» و «3» - نقد از مجموعه کتاب «سبک ها در طراحی داخلی»
حوزه های تخصصی:
سبک در طراحی داخلی یکی از مهمترین عناوین در معماری داخلی با هنر و تزئینات همراه بوده که منجر به زیبایی خارقالعاده در آثار میگردد و این مسئله در طراحی و سبکشناسی سبکهای طراحی داخلی یکی از ارکان اصلی بهحساب میآید. درواقع سبکها تصویری روشنی از سبکهای مختلف در ذهن انسان تداعی مینماید که میتوان آن را از نظرهای متفاوت طراحی با نگرشهای گوناگون مدنظر قرار داد. همچنین از جهات ترکیب بهلحاظ فرم، رنگ، نور، مرتیال با بوطیقایی فضایی در معماری داخلی تجلی آفرینش خلق سبک در هر منطقه بیان کلمه «سبک»، یعنی هویت میباشد. طوریکه طراحی داخلی همیشه بین انسانها تازگی دارد و پیروی از هر سبک در هر جامعه با هر نوع فرهنگی احساس زیبایی و بهبود روحیه روانی در حفظ انسجام گسترده بین مخاطبان با شیوههای منحصربهفرد تبیین گردیده شده است. روش تحقیق در این پژوهش بااستفاده از نوع روش توصیفی-تحلیلی بوده و جمعآوری اطلاعات بهشیوه کتابخانهای و مستندات مکتوب براساس موضوع روند پژوهش با مفاهیم مرتبط استوار و با بررسی واکاوی، تجزیهوتحلیل دادههای اطلاعات، استخراج گردیده برخوردار است و همچنین از مجموعه کتاب سهجلدی سبکها در طراحی داخلی استفاده گردیده شده است. بنابراین سبک در طراحی داخلی را میتوان جدا از معماری دانست و حتی میتوان عنصر یگانه و وحدتبخش در طراحی دانست چراکه اهمیت این موضوعی چیزی فراتر از دیگر تدابیر و غیره میباشد.
بازطراحی معماری داخلی مسجد امام حسن مجتبی(ع) شهرجدیدگلبهار با رویکرد ارتقاء تعاملات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
مساجد مهمترین بناهای مذهبی شهرهای اسلامی هستند که همواره نقش مهمی در زندگی مسلمانان داشته اند. اجتماع درمسجد، سبب محبت و الفت دلها و تحکیم پیوندها و روابط و آگاه شدن از حال یکدیگر و تبادل افکار در مسائل دینی و دنیائی و همدردی در غم و شادی یکدیگر است فلذا حضور بیشتر مردم در مسجد موجب افزایش تعاملات اجتماعی است.بطور کلی یکی از عواملی که موجب اشتیاق مضاعف انسان به حضور در اماکن عمومی می شود زیبایی آن و راحتی و آسودگی وی در آنجاست. مسجد نیز از این نظر مستثنی نیست. لذا معماری مطلوب مسجد از نظر عملکردی و زیبایی می تواند به این مهم یاری رساند.در این راستا، این تحقیق که باروش توصیفی – تحلیلی صورت گرفت، در خصوص یکی از مساجد شهر جدید گلبهار(در نزدیکی مشهد) انجام شد. ابتدا با بازدیدهای میدانی و مصاحبه مشکلات معماری آن در دو بخش عملکردی و زیبایی عناصر داخلی بررسی و احصاء وبا روش میانگین گیری وزنی ارزیابی کمی گردید و پس از آن نسبت به باز طراحی آنها اقدام شد. بازطراحی پلان با رویکرد بهبود کمی وکیفی فضاهای عملکردی و بازطراحی عناصر داخلی از جمله محراب،گنبد داخلی، سقف، دربها ، پنجره ها، ستونها و طاق و غیره با ایده استفاده از طرحها و نقوش اصیل اسلامی و اندکی نوگرایی بدون خدشه دار کردن اصول انجام شد. همچنین نورپردازی داخلی با رویکرد ارتقاء جاذبه های بصری و مفاهیم معنوی صورت گرفت. پس از بازطراحی و شبیه سازی سه بعدی ، نسبت به ارزیابی مجدد مسجد با روش قبلی اقدام و همچنین نظر سنجی در خصوص میزان موفقیت آن انجام شد که نهایتا نتیجه مثبت ارزیابی گردید .
اصول طراحی داخلی ساختمان های مسکونی در چهارچوب پارادایم انعطاف پذیری
حوزه های تخصصی:
امروزه بیش از نیمی از عمر انسان شهرنشین در خانه می گذرد؛ لذا کیفیت فضای داخلی بر شیوه رفتار،عواطف و بسیاری دیگر از جنبه های فیزیکی و روحی ساکنان اثرگذار است. از دیگرسو به واسطه شرایط اقتصادی و تغییرات در شیوه زندگی انسان معاصر شاهد حداقلی شدن مساحت مسکن و نیاز به بهره بردن حداکثری از آن هستیم. در طول تاریخ پاسخ گویی به شرایط متغیر و نیازهای جدید همواره ضرورتی جدایی ناپذیر از معماری بوده است. ضروریست، کیفیتی که محیط های معماری و طراحی داخلی را به عنوان عناصری تلفیقی، در جهت تأمین منافع چندگانه کاربران و افزایش منفعت همه جانبه «مدیریت» می کند، «انعطاف پذیری» می نامیم. برای دست یابی به کیفیت «انعطاف پذیری» معماری و طراحی داخلی «پر محتوا» و « چند عملکردی » باید به مفاهیم ساده و پیچیده در طراحی داخلی توجه نمود و در نهایت ویژگی های بصری قابل ملاحظه ای را خلق نمود که ما را به سوی اهدافی چون «تأمین نیازهای عملکردی فضا با حداکثر کارایی»، «صرفه جویی هزینه های ساخت در دراز مدت» و «تأمین نیازهای عاطفی انسان» و ... هدایت کنند. هدف از این پژوهش بازشناسی اصول طراحی داخلی انعطافپذیر در مسکن می باشد که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای رابطه ی انعطاف پذیری و طراحی داخلی و چگونگی تأثیر آن در ارتقاء کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند، پارادایم انعطاف پذیری با طراحی داخلی در ارتباطی مستقیم بودم و ار طریق انعطاف پذیری عملکردی و اثرات نور، رنگ، گیاه، مصالح و اصول روانشناسی محیطی امکان ارتقا کیفیت فضای داخلی را خواهد داشت.
عوامل مؤثر در تغییر کاربری میراث صنعتی به بناهای عمومی؛ مورد مطالعه: موزه حیات وحش هفت چنار و گالری موزه زمان شیراز
حوزه های تخصصی:
اکثر بناهای صنعتی که حامل میراثی ارزشمند از معماری و صنعت دوران گذشته اند به طور عمده بدون استفاده رها شده اند. جهت حفاظت از این آثار گران بها، در برخی از این بناها به دلیل منسوخ شدن عملکرد اولیه، کاربری های جدیدی جریان دارد که می توان به کاربری های عمومی اشاره کرد. سؤال اصلی این است: چه عواملی در تغییر کاربری بناهای صنعتی به بناهای عمومی تأثیرگذار است؟در پژوهش فوق ابتدا در ادبیات موضوع به جمع آوری مؤثرترین عوامل انطباق پذیری پرداخته می شود که شامل پنج بخش است، سپس دو نمونه را که دارای یک نوع عملکرد هستند، براساس بخش های دوم و سوم ادبیات موضوع ارزیابی می شوند. پژوهش فوق در تلاش است تا با بازبینی دقیق تر در چالش ها و فرصت ها علاوه بر حفظ ارزش ها، باعث تجدید کاربری سازگارتر میراث صنعتی شود. پژوهش فوق پژوهشی کاربردی و از نوع مطالعه موردی و پیمایشی است. براساس نمونه های مورد مطالعه با در نظر داشتن بخش دوم و سوم معیارهای جمع آوری شده در بخش ادبیات موضوع، از افراد غیرمتخصص و متخصص پرسش هایی می شود، پاسخ به سؤالات با توجه به مؤلفه های بخش دوم و سوم پیشینه تحقیق تحلیل می شود. نتیجه تحقیق فوق برآن است که گالری موزه زمان شیراز نسبت به موزه حیات وحش هفت چنار تطابق بیشتری با معیارهای جمع آوری شده داشته است، انتخاب رویکرد طراحی مناسب رابطه متقابلی با حفاظت ، اصالت بخشی و جنبه های زیبایی شناختی در تجدید کاربری در بنا دارد.
بررسی تأثیرات فضای سبز در طراحی داخلی فضاهای مسکونی بر سلامت روان و حس تعلق کاربران
حوزه های تخصصی:
انسان بیش از نیمی از عمر خود را در خانه سپری می کند و خانه از مهم ترین عوامل شکل گیری رفتار فردی و اجتماعی افراد می باشد. خانه به عنوان مکانی که تمام اقشار جامعه در سنین مختلف از آن استفاده می کنند، نقش اساسی در سلامت انسان، چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی دارد و عاملی برای شکل گیری فرهنگ یک جامعه است. در شهرهای امروزی تراکم ساختمان ها و گسترش آن ها در ارتفاع باعث شده انسان نتواند به آسایش و آرامش در زندگی خود دست پیدا کند و خود را از طبیعت جدا و محروم ببیند. خانه ناسالم آثار زیان باری بر سلامت انسان دارد که از جمله آن ها می توان به مسمومیت ها، افسردگی و اختلالات روانی اشاره کرد. ازاین رو طراحان داخلی و معماران شهری با رویکرد به معماری سبز یا طبیعت گرا سعی در ایجاد آسایش و آرامش افراد دارند. هدف معماری داخلی نیز، خلق فضایی است که هم از لحاظ عملکردی و هم از لحاظ فرمی نیازهای استفاده کنندگان را پاسخگو باشد لذا طراحی عناصر فضاهای داخلی با کشاندن سبزینگی به فضای معمارانه، مانند دیوار و بام سبز، امری ایدهآل در فضای زندگی ماشینی بشر امروز به حساب می آید که باعث ایجاد مزایای متعدد از جمله ؛ حذف سموم و تصفیه هوای داخل ساختمان، کاهش آلودگی صوتی، برانگیخته شدن احساس شادی و صمیمیت و ایجاد آرامش و طراوت در انسان می شود.
بازخوانی نقش ارگونومی در آفرینش فضای داخلی مدرسه شهدای هویزه با رویکرد آموزش خلاق
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
1-10
حوزه های تخصصی:
آبشخور نظری پژوهش حاضر؛ هم پیوندی ارگونومی در آفرینش فضای داخلی است تا به اتکای مفاهیم و پیکربندی تئوریکی و عملی آن، بیش از پیش به حوزه ی مطالعات برنامه ریزی غنا بخشد. زیرا مطالعات نشان می دهند موارد زیادی میتواند به کاهش کیفیت اموزشی دامن زند و یکی از این مواردی که می تواند کیفیت اموزش را برهم زند، عدم توجه نکردن به اصول ارگونومی می باشد و لذا، عدم توجه به فاکتورهای ارگونومی و رعایت نکردن انها در فضای اموزشی،منجر به پرداخت هزینه های بسیار زیادی،توسط دانش اموز در محیط اموزشی خود می شود که نتجه ای جز اتلاف انرژی،وقت،هزینه و عدم پرورش دهی نیروی متخصص توسط مدرسه می گردد و از این رو موجب کاهش کارایی،کیفیت و افزایش تنش بین دانش اموزان یک محیط اموزشی می شود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ قلمرو زمانی، مقطع حاضر (1400) بوده است. جهت تحلیل چگونگی عملکرد شاخص ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با تعداد 4 گزاره اصلی و 19 گزاره فرعی(زیر مجموعه ها ) بهره برده شده است. نتایج حاصل از پرسشنامه می توان به این نتیجه رسید که عواملی چون نحوه ی قرار گیری ساختمان مدرسه، وجود فضای سبز و طراحی فضاهای موقت در حیاط مدرسه، تعداد و کیفیت مناسب فضاهای ورزشی و بهداشتی معیارهای مهمی در طراحی حیاط مطلوب است و میتواند کارایی آن را به شکل چشمگیری افزایش دهد. بنابراین ارائه راهکارهای متناسب با معضلات موجود در حیاط مدرسه میتواند زمینه افزایش خلاقیت کودک در زنگ تفریح را نیز در پی داشته باشد. بنابراین هرچه طراحی حیاط مدرسه هوشمندانه و مطلوب تر باشد، کودکان نیز تمایل بیشتری به شکوفایی خلاقیت خود دارند. یافته این پیام را درپی داشت که غالب مدرسه های فعلی ایران از زاویه معماری و فضا سازی های داخل آن بخصوص برای اعداد سنی محدوده این پژوهش نیاز به بازسازی و فضا سازی مناسب براساس روحیات کودکان دارند و انتخاب فضا هایی منطبق بر خواسته ایشان می تواند مدرسه را تبدیل به فضایی پر روح و اثر گذار بر رشد و بهبود آموزش کند.
طراحی داخلی یک اتاق خواب نمونه، برای استفاده بهینه از نور طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تأثیر معماری داخلی بر میزان شدت روشنایی فضای معیّنی بررسی می شود. پیش از این همواره تأثیر محل و مشخصات پنجره بر میزان روشنایی داخلی در نظر گرفته شده بود، اما تأثیر معماری داخلی بر میزان روشنایی فضای داخل مورد بررسی قرار نگرفته بود. به این منظور برای یافتن مقادیر شدت روشنایی بهینه در یک اتاق خواب ساده، شدت روشنایی متوسط و نیز حداقل و حداکثر در آن برای 72 روز سال از روزهای اول، پنجم، دهم، پانزدهم، بیستم، و بیست و پنجم هر ماه در ساعت 10:30 صبح و در ساعت های مختلف روزهای یکم فروردین، یکم تیر، یکم مهر و یکم دی شدت روشناِیی، کف، سقف و دیوارها به کمک نرم افزار محاسبه شد. در ادامه، تأثیر شرایطی مانند استفاده از مصالح مختلف برای جداره های داخل اتاق، تغییر رنگ جداره ها، تغییر مبلمان داخلی، محل استقرار پنجره و نظایر اینها که بخشی از آن در اختیار طراح داخلی است، بر شدت روشنایی متوسط و نیز حداقل و حداکثر اتاق مطالعه و بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که نه فقط محل استقرار پنجره در دیوار بلکه جنس و رنگ و مشخصات سطوح داخلی همراه با جایگزینی صحیح مبلمان داخل اتاق می تواند تأثیری عمده بر استفاده از نور طبیعی داشته باشد.
نقش معماری داخلی در حفظ ارزش های نهفته در بنای تاریخی؛ بررسی انتقادی باززنده سازی در موزه های موسیقی، مقدم و صبا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
121 - 140
حوزه های تخصصی:
به حکم آنکه حفاظت و باززنده سازی بناهای تاریخی مستلزم ایجاد دگرگونی در بخش های مختلف درون و برون بنا است، تغییر در فضای داخلی آن را در پی خواهد داشت. از این رو فهم نقش معماری داخلی در تغییر کاربری بناهای تاریخی و نسبت آن با معماری از نظر میزان مداخله در بنا مسئله ای است درخورِ تأمل. جایگاه معماری داخلی در باززنده سازی بناهای تاریخی کجاست؟ و چگونه می تواند در جهت حفظ ارزش های بنا شکل گیرد؟ به منظور بررسی این امر سه بنای مسکونی که به موزه تبدیل شده اند انتخاب و راهکارهای طراحی معماری داخلی در تغییر شکل بنای تاریخی به موزه به بحث و نقد گذاشته شد. مورد اول موزه موسیقی در خانه ای مسکونی از آثار معماری دوره پهلوی دوم شکل گرفته است. مورد دوم، خانه پدری دکتر محسن مقدم نخستین موزه دانشگاهی ایران به شمار می آید و مأمن آثار کم نظیری از تاریخ هنر ایران است. سومین نمونه موزه صبا، نخستین تجربه اداره کل موزه های ایران در ایجاد یک موزه بیوگرافیک در خانه شخصی استاد ابوالحسن صبا است که از آثار معماری دوره پهلوی اول برپا شده است. بررسی و مقایسه این سه نمونه نشان می دهد معماری داخلی در مواجهه با بناهای تاریخی ضمنِ رعایت اصول مسلم و معتبر این فن چون اصل بازگشت پذیری در پی ایجاد بستری مناسب در بنای تاریخی خواهد بود که همزمان دو امر ارزشی را، یعنی ارزش های نهفته در بنای تاریخی و مجموعه ای که با تبدیل شدن بنا به موزه در آن جای می گیرد، نه تنها بدون مخدوش کردن دیگری، بلکه با تلاش بسیار در جلوه دادن هر یک در پناه دیگری مهیا کند.
مروری بر تاریخ آموزش معماری داخلی در ایران؛ تغییرات برنامه آموزشی در دوره تکوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
63 - 80
حوزه های تخصصی:
برای تاریخ هر چیز دو وضعیت را می توان متصور شد. اول تاریخ به معنی خود گذشته است و دوم تاریخی که مورخ می نویسد. سابقه آموزش رشته معماری داخلی در ایران از تاریخ در معنای نوشته شده آن محروم است، اما نمی توان آن را نابوده گرفت و به امر آموزش سرگرم ماند. بررسی تاریخ آموزش جنبه های متفاوتی دارد و شامل دوره های زمانی مختلفی می شود. مادامی که سیر کلی روشن نباشد، تعیین جنبه ها و دوره های زمانی ناممکن است. در این مقاله تلاش شده است با واکاوی اسناد، به دور از هرگونه نگاه انتقادی و تحلیلی روایت تاریخی منسجمی از آموزش معماری داخلی در ایران بیان و دوره های زمانی مختلف آن مشخص گردد. پس از بازیابی سابقه، برنامه آموزشی به عنوان یکی از مهم ترین ارکان آموزش در دوره تکوین بررسی شده است. منابع پژوهش ترکیبی از اسناد نوشتاری و شفاهی است. با توجه به آنکه اسناد نوشتاری محدود و پراکنده است و تصویر روشنی از گذشته به دست نمی دهد. بازیابی اطلاعات با محوریت اسناد شفاهی میسر بوده و از فنون تاریخ شفاهی بهره گرفته شده است. پس از مرور و جمع بندی اسناد مشخص می شود که براساس معیار استمرار در آموزش، آموزش معماری داخلی در ایران را می توان به دو دوره تکوین و تجدید تقسیم کرد. دوره تکوین خود شامل دو بخش ثبات و بحران می شود. برنامه آموزشی در هر یک از دوره ها تغییراتی دارد. بیشترین تغییر در زمینه درس های عمومی دوره کارشناسی صورت گرفته است.
تأثیر انعطاف پذیری در ارتقاء کیفیت معماری داخلی محیط مسکونی (نمونه موردی: خانه شریفی ها)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
76 - 88
حوزه های تخصصی:
ماهیت، میزان کمبود و وجوه نیازهای سکونتی، برحسب گروه های درآمدی و قشرهای اجتماعی متفاوت است. بدیهی است هریک، به تبع ویژگی های خود، راه حل های متفاوتی را طلب می کند. یکی از این راه حل ها، مسکن انعطاف پذیر می باشد. واحد مسکونی انعطاف پذیر، این امکان را به ساکنان می دهد که خانه خود را متناسب با فرهنگ، شیوه زندگی، الگوهای رفتاری، نیازهای فضایی و ... ساماندهی کنند. از آنجا که انسان ها معمولاً تنوع طلب هستند و ثابت ماندن شرایط محیطی، موجب نارضایتی آنها می گردد، لذا وجود امکاناتی برای ایجاد تغییرات فضایی در محیط زندگی خود را مطلوب ارزیابی می کنند. اهداف پژوهش پیش رو، دستیابی به مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت مسکن، معرفی انواع روش های انعطاف پذیری در فضای مسکونی و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت محیط زندگی با استفاده از انعطاف پذیری است. روش تحقیق این مقاله، توصیفی - تحلیلی است. ابتدا با مطالعه منابع و اسناد کتابخانه ای و اینترنتی، به معرفی مؤلفه های مؤثر جهت ارتقاء کیفیت محیط مسکونی پرداخته شده و مؤلفه انعطاف پذیری به عنوان اساسی ترین و مهم ترین عامل، یاد شده است. در همین راستا، ابتدا گونه های مختلف انعطاف پذیری در مسکن که شامل: تنوع پذیری (فضای چندعملکردی)، تطبیق پذیری (جابجایی فصلی و روزانه) و تغییرپذیری (تفکیک و تجمیع) است، مورد بررسی قرار گرفته و مؤلفه های مؤثر در ارتقاء کیفیت مسکن با استفاده از انعطاف پذیری، راهکارها و نتیجه حاصله از هرکدام در قالب مدلِ مفهومی پژوهش استخراج گشته اند. در بخش دوم پژوهش، نحوه عملکرد هریک از مؤلفه ها در نمونه موردی (خانه شریفی ها)، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
نقش مصالح نوین و معماری داخلی در بهبود کیفیت فضای داخلی با تأکید بر نیاز های روان شناختی زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
99-111
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش مصالح نوین و معماری داخلی در بهبود کیفیت فضای داخلی با تأکید بر نیاز های روان شناختی زنان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و متون مصالح نوین و معماری داخلی می باشد. نمونه پژوهش، معماری داخلی با تأکید بر نیازهای روان شناختی زنان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای و پایگاه های پژوهشی مرتبط با حوزه معماری داخلی نوین گردآوری شد. سپس داده های استخراج شده با توجه به نیاز های روان شناختی زنان تفسیر و توصیف شد. نتایج داده ها نشان داد در گذشته مسکن ایرانی، نیاز ها و تمایلات روحی زنان را بیشتر مورد توجه قرار داده بود و زنان با آزادی کامل و آسایش فکری به فعالیت های روزمره خود می پرداختند. امروزه با پیشرفته ترشدن زندگی و تأثیر گذاری هزینه معاش بر زیبایی، روح و تنوع از خانه ها از بین رفته و یک نواختی و روزمرگی جایگزین آن شده است. تأثیر دوگانه رویکرد معماری داخلی برکیفیت فضاهای داخلی از طریق طراحی درست و منطقی منطبق بر فیزیک زنان و انتخاب معقول مصالح متناسب با روحیه و ذهنیت آن ها، می تواند محیطی مناسب و منطبق با نیاز های روان شناختی زنان در فضاهای مسکونی را فراهم آورد. از این رو می توان با استفاده از رنگ های روشن و گرم (رنگ های نشاط آور نارنجی، قرمز روشن، لیمویی) درسطوح وسیع و عدم استفاده از رنگ های تیره و کدر در فضاهای کوچک به نیازهای روان شناختی زنان دست یافت. هم چنین رعایت تناسبات ارتفاعی ، ابعاد فضا و شکستن قرینه سازی به منظور جلوگیری از یک نواختی در فضا، می تواند کمک کننده باشد. استفاده از مصالح نوین در کف، سقف و دیوار ها به منظور کنترل حرارت و تنوع در بافت، رنگ و شکل، تغییر در اشکال و مبلمان منزل امکان پویایی و تسهیل در امور زندگی روزمره در زنان را تسهیل بخشد.
بررسی اثرگذاری معماری داخلی مراکز خرید بر ارتقای حس تعلق افراد به فضا؛ نمونه ی مورد مطالعه: مرکز خرید نجم رشت
حوزه های تخصصی:
معماران، طراحان و حتی صاحبان مراکز خرید این نکته را دریافته اند که طراحی داخلی و نمود ظاهری فضای این مراکز از عوامل مهم در جذب مشتریان است. مشخص نمودن، بررسی، توجه و به کارگیری مناسب و صحیح این عوامل باعث افزایش تعداد مشتریان و تعداد دفعات بازدید از مرکز خرید و در واقع افزایش حس تعلق به فضا خواهد شد که این مسئله افزایش سودآوری اقتصادی و نهایتاً موفقیت طرح معماری را در بر دارد. در این پژوهش هدف شناسایی این عوامل و چگونگی اثرگذاری شان در ایجاد حس رضایت و تعلق خاطر در استفاده کنندگان فضا است. روش این تحقیق، روش پیمایشی است که از طریق پاسخگویی بازدیدکنندگان نمونه ی موردی، که مرکز خرید نجم شهر رشت است به پرسشنامه دریافتیم که استفاده کنندگان به مؤلفه هایی مانند نور و روشنایی، رنگ، مبلمان و چیدمان فضایی اشاره کرده اند. این عوامل از نظر آنان بسیار چشم گیر، مهم و ملموس می باشند. بنابراین در این پژوهش تلاش شد تا جنبه های گوناگون فاکتورهای ذکر شده توسط استفاده کنندگان فضا را بررسی کرده و چگونگی اثرگذاری شان را بر حضور طولانی تر و پدید آمدن احساس تعلق را تحلیل نماییم. مقوله ی تزیینات ظاهری، چیدمان فضایی، مبلمان، رنگ و محل تجمع بیشتر رده ی سنی جوان و خردسال را تحت تأثیر قرار می دهد و این در حالی است که بزرگسالان اغلب مواردی از قبیل محل نشستن و استراحت و همچنین عوامل مرتبط با حمل ونقل و دسترسی غرفه ها و مغازه ها را مد نظر قرار می دهند. این پژوهش تأکید می کند که معماری داخلی مراکز خرید تأثیر بسیاری در ارتقای حس تعلق و تمایل بیشتر مشتریان به سپری کردن زمان بیشتر در این مراکز را دارد. به کارگیری صحیح فاکتورهای ایجادکننده ی حس تعلق عامل رضایت و به وجود آمدن احساس تعلق در افراد می شود.
الگویابی آثار تمرین و تکرار، هدایت و ارزشیابی محیط شبیه ساز رایانه ای واقع نما در ارتقای یادگیری دروس کارگاهی معماری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
147 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام دادن پژوهش حاضر الگویابی تأثیر «واقع نمایی محتوای آموزشی دروس کارگاهی رشته معماری داخلی مبتنی بر استانداردهای پداگوژی» ازطریق متغیرهای میانجی «نظارت و راهبری هنرآموز»، «قابلیت تمرین و تکرار»، « ارزشیابی» و «تناسب با توانمندی های هنرجو» در «ایجاد فرصت ها و تجارب یادگیری» است. روش اجرای آن توصیفی همبستگی از نوع الگویابی روابط علّی است. جامعه آماری آن هنرآموزان رشته معماری داخلی سراسر کشورند که در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در یکی از پایه های دهم، یازدهم یا دوازدهم دروس کارگاهی این رشته را تدریس می کنند. به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 326 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است. ارزیابی الگو با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. بر اساس یافته ها، الگوی پیشنهادی برازش خوبی دارد (RMSEA= 0/058, GFI= 0/998, IFI= 0/999, χ2= 2/09, P<0/05) و درکل تمام مسیرهای مستقیم معنادارند (0/05>P). همچنین تمامی مسیرهای غیر مستقیم واقع نمایی محتوای آموزشی مبتنی بر استانداردهای پداگوژی ازطریق متغیرهای میانجی تناسب با توانمندی های هنرجو، ارزشیابی، قابلیت تمرین و تکرار و نظارت و راهبری هنرآموز بر فرصت ها و تجارب یادگیری معنادار بود. نتایج دلالت بر آن دارد که الگوی ارائه شده می تواند الگویی مناسب برای طراحی محیط شبیه سازی رایانه ای در دروس کارگاهی رشته معماری داخلی باشد.
کاربست مفاهیم موسیقی در معماری داخلی برای آموزش به کودکان 3 تا 7 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
73 - 93
حوزه های تخصصی:
تأثیر موسیقی به عنوان هنر غنادهنده حس شنوایی کودک همواره توجه حوزه آموزش موسیقی را به خود معطوف کرده و تلاش شده است تا روش هایی به منظور تسهیل آن ارائه شود. از سوی دیگر طراحی فضای آموزش کودک نزد طراحان موضوعی پرسش برانگیز است. لذا در نوشتار حاضر تعامل میان این دو مقوله یعنی ملاحظات فراگیری موسیقی و نیز کیفیت طراحی فضای آموزشی کودک، با این پرسش که «چگونه می توان به کمک طراحی داخلی برای کودکان فضایی تأثیرگذار در یادگیری مفاهیم موسیقی ایجاد کرد؟» مبنای اصلی پژوهش قرار گرفته و به این منظور از راهبرد کیفی مبتنی بر استدلال منطقی استفاده شده است. در ابتدا بنیان های نظری رشد شناختی کودک و نظریه های تأثیرگذار در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته و با تبیین تأثیر موسیقی بر کودک، انواع روش های آموزش موسیقی و دسته بندی آن ها مطرح شده است. در گام بعدی، شناخت شالوده های نظری طراحی فضای آموزشی برای کودک با بررسی مؤلفه های مؤثر بر درک فضایی کودک صورت گرفته است. در نهایت با توجه به روش های آموزش مستقیم و غیرمستقیم موسیقی به کودک و تعیین ملاحظات محیطی لازم، چگونگی طراحی مکانی مناسب برای آموزش مفاهیم موسیقی او شناخته شده است. از منظر روش شناسی، نظریه های رشد کودکان در نحوه آموزش موسیقی مسئله های طراحی را روشن کرده و در انتها راهکار های پیشنهادی طراحی برای نمایش برخی مفاهیم موسیقی در قالب عناصر معماری داخلی به منظور خلق محیط موسیقیایی کودک ارائه شده است.