مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ساختار فضایی
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیر ساختار جمعیت و تحولات آن بر سکونتگاههای شهری و روستایی‘ در این مقاله سعی شده است تا تحولات جمعیت روستایی ناحیه بهار همدان را طی دوره 20 ساله (1375-1355) بر اساس ساماندهی فضایی سکونتگاههای روستایی و در چارچوب تقسیمات سیاسی موجود کشور مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. سپس نتایج حاصل که از جمله آن می توان به بروز عدم تعادل در توزیع نقاط روستایی و میزان جمعیت آنها و همچنین حرکت روستاها به سمت قطبی شدن اشاره نمود‘ مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق مبتنی بر روشهای کمی و آماری و استفاده از مدلهای علمی در تجزیه و تحلیل آمارهای جمعیتی بوده است.
شناخت کاربردی روش چیدمان فضا در درک پیکره بندی فضایی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به شناخت کاربردی روش ""چیدمان فضا"" در مطالعه پیکره بندی و ساختار فضایی شهر می پردازد. در این راستا نظریه ""پیکره بندی در معماری"" و نیز ""حرکت طبیعی"" که به روش چیدمان فضا و اهمیت تاثیر پیکره بندی فضایی بر روابط اجتماعی-اقتصادی در معماری و شهرسازی می پردازد مطرح شده اند. این روش تکنیکی برای تحلیل کمی عوامل کیفی شهر می باشد. این نظریه توسط هیلیر و هانسون در سال 1984 میلادی در لندن پایه ریزی شد و اساس آن بر تحقیق در نحوه ارتباط بین فرم های اجتماعی و فضایی می باشد. این نظریه بر این باور است که فضا هسته اولیه و اصلی در چگونگی رخ دادهای اجتماعی و فرهنگی می باشد. در این زمینه مطالعات مختلفی برروی شهرهای مختلف ایران نیز انجام شده است که بسیاری از آنها توسط ایرانیان مقیم خارج صورت گرفته است. این روش از نظر تکنیکی درحال رشد روزافزون می باشد که ضرورت پرداختن به آن را روشنتر می کند. در این مقاله و در راستای معرفی هرچه بیشتر این روش عناصر زیربنایی آن معرفی شده و سپس یک نمونه از کاربرد این روش و نقشه ها و مقادیر بدست آمده از قبیل میزان همپیوندی در درک ساختار شهر تهران ارائه می گردد.
نقش اقتصاد سیاسی در ساختار فضایی تهران و پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی کلانشهرها تبلور سازمان فضایی با پیوندهای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در بستر محیط جغرافیایی نسبت به یکدیگر و محیط طبیعی و فعالیت اجتماعی، اقتصادی در چارچوب روابط متقابل انسان و محیط در درون نظام اجتماعی- اقتصادی مسلط زمان شکل یافته اند. افزایش تعداد کلانشهرها، نمودی از تمرکز فوق العاده جمعیت در فضاهای معین در کشورهای در حال توسعه است که عموماً به رقابت های نابرابر اقتصادی در فضا نسبت داده شده است. به عبارتی وجود فضاهای تجهیز شده در نقاطی معدود و به طور عمده در مرکز این کشورها، گرایش به تمرکز سرمایه، فعالیت و جمعیت را در قطب های معینی تشدید کرده است. بنابراین ساخت وکارکرد نظام اقتصادی- اجتماعی در نظام های مختلف سیاسی حاکم در جهان بازتاب فضایی متفاوتی را بروز میدهد. از این رو برای ریشهیابی تحولات ساختار فضایی کلان شهرها و پیرامون آنها به تحلیل ساخت و کارکرد نظام های اقتصادی- اجتماعی حاکم بر آنها پرداخته شده است. به این ترتیب تحولات ساختار فضایی تهران وپیرامون نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای تبیین آن به تحلیل نقش اقتصاد سیاسی در دوره های زمانی مختلف پرداخته شده است. در اقتصاد رانتی مفهوم «رانت»، به درآمد هایی اطلاق میشود که از خارج به داخل کشور جریان مییابند، بدون آنکه برای آنها هیچ گونه سرمایه گذاری اجتماعی، و یا فعالیت کارایی، متقابلاً صورت گرفته باشد. در این میان معیار دولت رانتی، کسب درآمد بیش از 42 درصد ناشی از رانت که غالباً منشأ خارجی دارد، دانسته میشود و از آنجا که در ایران همواره درآمدهای دولت ناشی از صادرات نفت بیش از این میزان بوده است. بنابراین میتوان ماهیت دولت و اقتصاد ایران را از سنخ نفتی دانسته که بر اثر این رانت، ساختار کلانشهر تهران و پیرامون نیز دچار دگرگونی شده است و این موضوع، بویژه از دهة 1350 تا کنون تأثیرگذارتر بوده است.
تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی با استفاده از تحلیل های آماری چند متغیره و شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی و عوامل موثر بر آن از طریق شاخص های مختلف (جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی– درمانی، زیربنایی، حمل و نقل و ارتباطات و کالبدی) است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و همبستگی است . از مدل های کمی و برنامه ریزی از جمله تصمیم گیری های چند معیاره تاپسیس، آنتروپی، ضریب پراکندگی برای رتبه بندی و از روش های شبکه عصبی، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. برابر بررسی های صورت گرفته از بین 13 شهر مرزی استان آذربایجان غربی بر اساس تقسیمات اداری– سیاسی 1385، شهرهای پیرانشهر، سردشت و اسنویه که حدود 67.8 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را شامل می شوند به عنوان شهرهای مرزی توسعه یافته شناخته شده اند. شهرهای سیه چشمه، آواجیق، گردکشانه، تازه شهر و پلدشت که حدود 18.7 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را در برگرفته اند به عنوان شهرهای مرزی نیمه توسعه یافته و شهرهای میرآباد، سیلوانه، بازرگان، ربط و سرو که حدود 13.5 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را تشکیل می دهند به عنوان شهرهای محروم مرزی استان شناخته شده اند. استفاده از مدل ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص های فرهنگی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های اجتماعی بوده است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر بخش های فرهنگی و زیربنایی به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. در روش شبکه های عصبی بخش زیربنایی با میزان 100 درصد و بخش جمعیتی با میزان 8.8 درصد بیشترین و کمترین اهمیت را در بین ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. میزان نابرابری بین رتبه شهرهای مختلف در بخش های گوناگون با استفاده تحلیل واریانس چند متغیره بررسی گردید که نتایج بیانگر نابرابری رتبه شهرها در شاخص های مختلف بوده است. یعنی توسعه شهرها در شاخص های مختلف یکسان صورت نگرفته است.
برنامه ریزی فضایی در توسعه صنعت گردشگری: (مطالعه موردی: استان چهار محال و بختیاری، محور بازفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لایه بندی فضا، تعیین اوزان عملکردی و مکانیابی علمی کانون های گردشگری، برای سرمایه گذاری و اجرای پروژه های عمرانی، از جمله رویکردهای ضروری در فرایند نیل به توسعه پایدار و متوازن است. بر این مبنا، در مقاله پیش رو که بخشی از دست آورد یک طرح مطالعاتی بزرگ در منطقه بازفت، از توابع استان چهار محال وبختیاری است، با استعانت از دیدگاه ساختاری- کارکردی و بهره گیری از روش های اسنادی، پرسشنامه ای و مشاهدات میدانی، در گرد آوری اطلاعات، و نیز به کار گیری مدل استاندارد سازی(Z Score) و نرم افزارهایArc View GIS) و (SPSS/PC در پردازش، تحلیل، طبقه بندی و ترسیم گرافیکی یافته های پژوهش، پس از تعریف و تعیین سطوح یا لایه های فضایی همگن، مبادرت به انتخاب کانون های گردشگری برتر و تنظیم تعاملات کارکردی بین هر یک و سرانجام، ارائه راهبردهایی اجرایی در توسعه و تجهیز ساختار و سازمان فضایی حاکم بر هر کانون و حوزه فرادست آن شده است.
برخورد روشمند در مدیریت حرکت عابر پیاده؛ تحلیل و مقایسه میزان دسترسی در نمونه موردی محله نظام آباد و یوسف اباد
منبع:
منظر تیر ۱۳۸۹ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
کشف ساختار فضایی و منظرین مجموعه پاسارگاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
پاسارگاد در نگاه اول، دشتی است که چند بنای منفرد را در خود جای داده است بدون آنکه ارتباط معناداری با یکدیگر داشته باشند؛ آثار بناهایی پراکنده در دشت که به سختی می توان علت مکان یابی و احداث آنها را حدس زد. بازدیدکنندگان با دیدن وضعیت امروزی آن، هیچ تصوری از گذشته آن به دست نمی آورند. آیا این همه ماجراست؟ آیا در زمان هخامنشیان نیز پاسارگاد به عنوان مقر حکومتی_ آیینی کورش به همین شکل بوده است؟ این بناها چه نسبتی با یکدیگر دارند؟
از سوی دیگر، امروزه پوهشگران پاسارگاد را به عنوان اولین باغ ایرانی و الگوی باغ های پسین می دانند اما پرسش اینجاست این باغ چگونه بوده است؟ آیا باغی هندسی و منظم بوده یا یک باغ ارگانیک و نامنظم؟
تحلیل های منظرین با تکیه بر اسناد تاریخی و باستان شناسی با حاکی از آن است که کلیه بناهای دشت پاسارگاد در یک ساختار منظم فضایی احداث شده اند و باغی وسیع بر کلیه عناصر احاطه داشته است. «باغ شاهی» تنها بخش کوچکی از این مجموعه وسیع بوده و به بیان دیگر در پاسارگاد با یک طرح «باغ در باغ» روبه رو هستیم.
این نوشتار پس از تحلیل مجموعه پاسارگاد براساس اسناد تاریخی (متون تاریخی و یافته های باستان شناسی) از منظر سومی که «رویکرد منظر» است به بررسی این مجموعه می پردازد و با توجه به سبک باغسازی ایرانی، سعی در واکاوی و کشف ساختار فضایی و منظرین مجموعه باغ های پاسارگاد دارد.
مدل چندهسته ای و چندمرکزی شهر و کلانشهری، از نظریه تا عمل (مورد شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی حاکم برشهرها به روابط متقابل و عوامل مختلفی از جمله: جمعیت، اشتغال و فعالیت ها، الگوهای رفت وآمد، زیر ساخت های شهری، خدمات گوناگون و... بستگی دارد که همواره در ارتباط با یکدیگر اند. از آنجایکه این روابط درشهرهای بزرگ دارای پیچیدگی ودرهم تنیدگی خاصی بوده، لذا اهمیت نگرش به ساختار فضایی درآنها دارای اهمیتی دوچندان است. شهرهای کوچک، تنها دارای یک مرکزواحد یا هسته مرکزی هستند، اما امروزه شهرهای بزرگ و کلانشهرها دارای مراکز متعددی بوده که باتوجه به عوامل اقتصادی، کالبدی وزیرساخت های ارتباطی، هسته ها وکانون های مختلف سکونتی در فاصله ای نه چندان دور از هسته مرکزی و تاریخی شهر شکل گرفته اند. هدف از این پژوهش، معرفی ساختار فضایی چندهسته ای و چندمرکزی شهر و کلانشهری وتحلیل و ساماندهی فضایی است که با انتخاب کلانشهرکرج به عنوان محدوده مورد پژوهش و با بررسی علمی مدل چند هسته ای پیترهال صورت می پذیرد.
تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی و توسعه یافتگی محلات شهری به روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: شهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
توسعهیافتگی به عنوان یکی از شاخص های مهم در برنامه ریزی شهری، تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیربنایی، رفاهی را در سطح محلات، نواحی و یا مناطق یک شهر نشان می دهد. گسترش شهر ها با ساختار فضایی نامنسجم و از هم گسیخته موجب تمرکز نامعقول و نامناسب امکانات و خدمات در بخش های مختلف شهر و توسعه اقتصادی- اجتماعی نابرابر در آن ها شده است. این مقاله ارتباط میان ساختار فضایی و تغییر سطح توسعه یافتگی در محلات شهر مشهد را بررسی می کند. به این منظور، 136 محله شهر مشهد مورد آزمون قرار گرفتند که برای تحلیل ساختار فضایی آن ها از روش چیدمان فضا و برای تعیین سطح توسعه یافتگی محلات، از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. در این تحلیل 20 شاخص در زیرگروه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و رفاهی با یکدیگر ترکیب شده اند و به عنوان یک شاخص به نام توسعهیافتگی، در تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی محلات شهر و تغییرات سطح توسعهیافتگی آن ها، وارد شده اند. نتایج نشان می دهد ارتباط معنادار قوی و مستقیم میان ارزش همپیوندی محلی و میانی (یکی از شاخص های شناخت ارزش های فضایی) حاصل از تحلیل چیدمان فضا و تغییر درجه توسعهیافتگی محلات شهر مشهد برقرار است. این ارتباط در ارزش همپیوندی کلان ضعیف تر است. بنابراین، یکی از دلایل مهم تشدید نابرابری های اجتماعی – اقتصادی در شهر مشهد، وجود یک ساختار ناهمگن در سطح شهر به ویژه بین بخش های شرقی و غربی شهر است. بر اساس نتایج به دست آمده، می توان تغییرات درجه توسعهیافتگی را در آینده در محلات شهر مشهد، با توجه به طرح های پیشنهادی مصوب، پیش بینی کرد.
تـأثیر ساختار فضایی شهر بر رفتار سفر شهروندان مطالعه موردی؛ شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهرنشینی و به دنبال آن گسترش صنعت و عرضه اتومبیل، باعث رشد ناموزون شهری، آلودگی هوا، حجم بالای میزان ترافیک و تصادفات و افزایش زمان سفر شده و عدم بکارگیری شیوه های مناسب حمل و نقل به تشدید این عوامل منجر شده است. در این راستا مهمترین هدف برنامه ریزی حمل و نقل شهری، ترغیب شهروندان به استفاده از سایر سیستم های حمل و نقل می باشد. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا بین ساختار فضایی نامناسب شهر رشت و افزایش سفرهای درون شهری رابطه وجود دارد. هدف مقاله نیز تعیین عوامل موثر بر رفتار سفر شهروندان در رابطه با سازمان فضایی شهر است. در این مطالعه، نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش انجام آن ""پیمایشی"" است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر رشت می باشد که با استفاده از جدول مورگان 382 نفر تعیین گردید، و در عین حال شیوه نمونه گیری نیز جهت شناسایی نمونه ها خوشه ای است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، برای تعیین میزان رابطه معنی داری بین متغیرها، از آزمون آماری ناپارامتریک دو متغیره ""اسپیرمن"" در قالب جداول دو بعدی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. این پژوهش پس از واکاوی شواهد اذعان دارد که بین متغیرهای موجود در ساختار فضایی نامناسب شهر رشت و نحوه سفرهای درون شهری شهروندان رابطه معنی داری وجود دارد.
نقش مورفودینامیک دیرینه رودخانه کرخه در تجلی ساختار فضایی دشت آزادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های بارز رودخانه کرخه در غرب استان خوزستان به ویژه در دشت آزادگان، دینامیک فعال آن است. بررسی این پویایی و تعیین نقش آن در ایجاد مخاطرات محیطی و ساختار فضایی منطقه، مستلزم شناخت مورفودینامیک رودخانه از گذشته تا حال بر اساس شواهد رسوبی و هیدرومورفولوژی است؛ زیرا مورفودینامیک رودخانه ها به خصوص در دشت های سیلابی معلول شرایط رسوب گذاری و وقایع محیط شناسی مانند تغییرات آب و هوایی و تغییرات سطح اساس آب هاست. بدین منظور، پس از جمع آوری داده ها، تغییرات مسیر رودخانه و شرایط محیط های رسوبی به عنوان متغیر مستقل و عناصر فضایی مانند تغییر در اندازه ذرات رسوبی، تپه های ماسه ای، کاربری های کشاورزی، مسکونی و غیره به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. ابتدا با استفاده از روش های پردازش رقومی بر روی تصاویرماهواره ای لندست سال های 1990،1993،1998،2002 میلادی و سنجنده Liss از ماهواره IRS هند سال 2006 میلادی و ثبت نقاط شاخص در بازدیدهای میدانی، مسیرهای متروکه بازسازی و مسیرهای فعال بررسی شدند. در ادامه با تطبیق مسیرهای رودخانه با سایر لایه های اطلاعاتی، دو مغزه رسوبی در محل های رفیع و جفیرتا عمق 10 متری به منظور تعیین رابطه بین قطر ذرات رسوبی با شرایط سیلابی و محیط های رسوب گذاری گرفته شد. نتایج نشان داد، سه توالی رسوبی با شرایط اقلیمی مرطوب و کاهش قطر ذرات رسوبی در اعماق(10-6، 5-4، 3-0 متری) و دو دوره با شرایط اقلیمی خشک به همراه افزایش قطر ذرات رسوبی در اعماق( 6-5 و 4-3 متری) را می توان در مغزه ها تشخیص داد. شرایط اقلیمی خشک به همراه عقب نشینی خط ساحلی در هولوسن میانی سبب شد، دلتای کارون و کرخه توسعه پیداکرده و جابجایی و تغییر مسیرهایی نیز در بستر این رودخانه ها پدیدار شود. این تغییرات در مسیر روستای عبدالخان تا تالاب هویزه دارای حداقل دو تغییر شکل پلان خم رودخانه و چندین مسیر متروکه طبیعی می باشد. به دلیل سرعت و تنش برشی، خم ها با پدیده انتقال وگسترش همراه بوده و ضمن ایجاد خسارت به اراضی کشاورزی و مسکونی، موجب جابجایی آن ها نیز شده است.
ارزیابی راهبردی ساختار فضایی شهر در چارچوب پایداری؛ (مطالعه موردی شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهر نتیجه فرایندهای فضایی موجود در شهر است، به نحوی که در بلندمدت، با کارایی توسعه شهری، دارای ارتباط تنگاتنگ خواهد بود. این مفهوم بر کیفیت رقابت پذیری، زیست پذیری، مطلوبیت و مصونیت زیست محیطی شهرها تأثیر عمیق دارد. در این رابطه، تکوین یک ساختار فضایی پایدار، به شرایطی چون توجیه پذیری اختلاط کاربری ها، تأمین سهولت حرکت و دسترسی، توجیه پذیری حمل ونقل عمومی و میزان انطباق و انعطاف پذیری، کیفیت زیست محیطی و رعایت فاصله بین مراکز فعالیت و سکونت، بستگی دارد. این تحقیقِ کاربردی با هدف شناسایی و ارزیابی ویژگی های ساختار فضایی شهر ساری با رویکردی راهبردی و در قالب مفهوم توسعه پایدار در سال 1391 انجام گردیده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق روش میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. در راستای اهداف تحقیق با استفاده از تکنیک SWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای ساختار فضایی شهری مورد تحلیل قرار گرفته و سپس در جهت دستیابی به ساختار فضایی پایدار، راهبردها و سیاست های مناسبی ارائه شده اند. تجزیه و تحلیل های تجربی در نمونة موردی مطالعه نشان می دهد، ساختار فضایی کنونی شهر ساری با معیارهای پایداری فاصله قابل توجهی دارد
بازیابی طرح و ساختار فضایی داغ باغیِ خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوی از دیرباز، یکی از شهرهای مهم ایران بوده و با توجه به جایگاه ویژه سیاسی و آب و هوای مطبوع آن زمینه مناسب برای ایجاد باغ همواره فراهم بوده است. با وجود این، داغ باغی، تنها باغ قدیمی شهر است که از آن آثار و نشانه هایی اندک در دامنه تپه هایی با نام قلاّبی و همچنین خاطره مردم شهر برجای مانده است. باغ در جنوب شهر واقع شده و فضای نسبتاً وسیعی را به خود اختصاص داده است. تصاویر هواییِ منطقه، محدوده و تا حدودی شکل باغ را نمایش می دهند. داغ باغیِ فعلی، مرتع وسیعی است که تعداد کمی درخت میوه در آن قابل مشاهده است؛ با وجود این مردم منطقه توصیفات زیبایی از آن ارائه می دهند و از جایی هم ردیف با باغ های تاریخی ایران یاد می کنند. این پژوهش با بررسی وضعیت موجود و مرور اسناد و تصاویر مختلف، به شناسایی ساختار معماری، گیاهی و آبی باغ می پردازد و تلاش می کند شکل کلی آنرا بازیابی کند. برای نیل به این مقصود، متون و اسناد تصویری مطالعه می شوند و نتایج با آثار برجای مانده موجود مطابقت داده می شوند. مجموع بررسی های صورت گرفته شکل باغ را آشکار ساخته و چگونگی شکل گیری و سیر تاریخی و تحول آن را روشن می کند. باغ در دوره زندیه و به دست احمدخان دُنبُلی، امیرِ خوی و سلماس، ساخته شده است. شکل و ترکیب فضای باقی-مانده، نشان از باغی طرح اندازی شده دارد که بخش ها و زیرمجموعه های آن همچون سایر باغ های تاریخی ایران، با طراحی شکل گرفته است. درون باغ از 6 تخت یا طبقه شکل گرفته و در گذشته هر یک از این تخت ها دربردارنده درختان میوه مختلف بوده است. دو ردیف درخت چنار از ورودی تا انتهای باغ ادامه داشته و در نهایت به کوشکی زیبا با حوضی در مقابل آن می رسیده اند. آب از تپه پشت بنا از این حوض سرازیر شده و تمام این تخت ها را به سمت پایین می پیموده است. دسترسی به هر تخت نیز با دو ردیفِ 9 پله ای صورت می گرفته است.
بررسی تحولات اقتصادی- اجتماعی مدار نامولد سرمایه داری در ایران و تأثیر آن بر اسکان غیررسمی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد شهری در کلانشهر های کشور بویژه تهران، بعلت فقدان یک مکانیسم پویا برای تداوم جریان سرمایه، در چند سال اخیر وابسته به رانت زمین، مسکن و فرصت های نابرابر درآمد گردیده است. این روند در دهه ی اخیر با توجه به افزایش نقدینگی و تقویت سرمایه داری سوداگر، افزایش یافته است. اگر از سال 1340 تا 1370 ه.ش تهران بیشتر یک قطب صنعتی- خدماتی شناخته می شد، در چند سال اخیر روندهای اقتصادی نقشی را القا کرده که تهران را بیشتر به یک قطب ناکارمد تجاری- سوداگری تبدیل نموده است. اگرچه در کوتاه مدت انباشت سرمایه در مقیاسی بی سابقه چشمگیر شده، لیکن افزایش درآمد های کاذب و انتظاری، معضلات فراوانی از جمله بحران مسکن، تورم، بیکاری و حاشیه نشینی را شدت بخشیده است. هدف از تحقیق حاضر، تحلیل تحولات نظام سرمایه داری ایران در دو دهه ی گذشته و بازتاب آن در فضا و برخی از پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن در استان تهران است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی می باشد، که دارای روندی، توصیفی- تحلیلی می باشد. یافته ها بیانگر آن است که: یکی از حوزه های تأثیر روابط سرمایه داری ایران، در بیرون از مرزهای رسمی کلانشهرها یعنی در فضاهای پیرامونی تحقق می یابد، فضاهایی که بُعد مشروط نامعادلات اقتصادی و روابط قدرت هستند. بررسی تحولات جمعیتی فضاهای مذکور نشان می دهد که جمعیت منطقه شهری تهران بر خلاف تصور رایج، در حال رشد می باشد که این رشد بخوبی در افزایش جمعیت روستایی بصورت اسکان غیررسمی قابل مشاهده است. بنظر می رسد چنانچه استان تهران بعنوان قطب رشد مهم کشور، نتواند سیاست ها و مکانیزم های مناسب جهت انباشت سرمایه را تدوین کند، در آینده ای نه چندان دور علاوه بر روند مهاجرت به استان؛ معضلات بسیاری از طرف فضای دورنی قطب رشد، ماهیت آن را تهدید نماید و ساختار فضایی استان تهران بخوبی این موضوع را در قالب شکل گیری سکونتگاه های خود انگیخته فراوان در حاشیه جنوبی تهران نشان می دهد.
سازماندهی فضایی استان آذربایجان شرقی با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای در افق چشم انداز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی برای ایجاد ساختار فضایی متناسب با موقعیت هر منطقه، مدتها است بخش عمده ای از محتوای نظریه های برنامه ریزی و توسعه منطقه ای را به خود اختصاص داده است. در این میان علاوه بر شرایط عمومی توسعه در مناطق کشور، استان های مرزی به دلیل پل ارتباطی با سایر کشورها از اهمیت بسیار زیادی در برنامه ریزی ها برخوردار گشته اند. این اهمیت عمدتاً در چهار بعد ژئواکونومیک، ژئوکالچر، ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک قابل طرح است. استان آذربایجان شرقی بعنوان مرکز منطقه ای شمالغرب کشور در هر چهار بعد فوق از اهمیت زیادی برای کشور برخوردار است، به همین دلیل نیاز است برنامه ریزی مناسبی در این استان برای شکل گیری ساختار فضایی مناسب و ترسیم استخوانبندی بلندمدت صورت گیرد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از روش کتابخانه ای در تهیه اطلاعات استفاده شده است. هدف این تحقیق سازماندهی فضایی عناصر عمده تشکیل دهنده استان با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای مبتنی بر هم پیوندی با عناصر فضایی ملی است و بدنبال ارائه طرحی برای ترسیم ساختار فضایی در جهت استحکام درون بافتی استان از یک طرف و تقویت توانمندی های کشور در منطقه شمالغرب برای تأثیرگذاری بر موقعیت های فراملی از طرف دیگر است. در این مقاله با بررسی ساختار فضایی گسسته استان، محورهای ملی، فراملی و منطقه ای برای تأثیرگذاری بر منطقه طراحی شده و همچنین کانون های عمده تقویت اقتصادی درون منطقه ای برای همگرایی مناطق مختلف استان پیشنهاد گردیده است. محورهای میانه- تبریز- جلفا و بازرگان و متبریز- میاندوآب به عنوان محور ملی و فراملی، محورهای تبریز – اهر، محور بستان آباد – سراب – اردبیل، و محور صوفیان – شبستر– تسوج به عنوان محورهای منطقه ای و استانی پیشنهاد شده اند. از طرف دیگر برای ارتقای همبستگی درونی قطب توسعه جلفا، اهر ، سراب و میانه به عنوان کانونهای عمده توسعه استان پیشنهاد شده اند.
بررسی تأثیرات درآمد ناشی از فروش تراکم بر ساختار فضایی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تأمین مالی شهرداری ها دارای پیچیدگی های خاص خود است. از یک طرف متولیان شهر باید درآمد مورد نیاز خود را از شهر و شهروندان تأمین و از سوی دیگر منبع درآمدی باید به گونه ای باشد که فرآیند حرکت شهر به سمت توسعه پایدار شهری را با خطر روبه رو نسازد. هم چنین شناخت الگوی توسعه کالبدی– فضایی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعه شهری پایدار امری ضروری است.بنابراین ضرورت مطالعات بیشتر در این زمینه از اهمیت بالایی جهت پایداری درآمد و ایجاد کیفیت مناسب زندگی برای شهروندان برخوردار است. از این رو این مقاله در نظر دارد به بررسی تأثیردرآمد ناشی از فروش تراکم بر ساختار فضایی کلانشهر تهران بپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در این رابطه با بهره گیری از تکنیک آنتروپی شانون، مدل موران و پیرسون به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی و همبستگی میان تراکم ساختمانی و درآمدهای شهرداری شهر تهران پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانونو مدل موران نشان می دهد که شهر تهران دارای الگوی پراکنده است. نتایج مدل پیرسون نشان نیز می دهد به استثناء سال 1378و 79 که همبستگی وجود ندارد در بقیه سال ها بین تراکم ساختمانی و درآمد شهری هبستگی قوی وجود دارد.
رویکرد تحلیلی به الگوی شهرسازی سنتی برای ارایه ضوابط ساختارمحور تاریخی در مقیاس شهرهای متوسط و میانی (مطالعه موردی : شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری و شهرسازی گذشته ایران در بر گیرنده اصولی است که در دل سنت ها نمود یافته و در چند دهه اخیر در اثر گسترش نامتعادل شهرها و گسست سازمان فضایی شهر ، شهر سنتی از حقیقت خود فاصله گرفته و چالش هایی پیش روی شهرسازی سنتی و شهرسازی مدرن قرار داده است. توجه به رویکرد ساختار فضایی ، با احترام به تاریخ و مفاهیم شهرسنتی-ایرانی محتوای اصلی کار است. مسلماً، بهره گیری از الگوهای سنتی شهرسازی و بهره مندی از تجربیات گذشته، می تواند زیربنای خوب و مفیدی برای الگوهای شهرسازی آینده باشد.
ضرورت شناخت مفاهیم شهر سنتی از سویی، شناخت ویژگی های فرهنگی، بومی و تاریخی بافت از دیگر سو و نیز معیارهای شناخت استخوان بندی می تواند ما را به ساخت الگوهای ذهنی رهنمون کند. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگویی با خصوصیات سنتی- ایرانی جهت طراحی در بافت تاریخی نمونه موردی شهر میانه و با فرضیه ارتقاء کیفیت محیطی با الگوهای شهرسازی سنتی انجام شد. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا به منظور شناخت ساختار علاوه بر مطالعه پیشینه مجموعه از طریق اسناد کتابخانه ای ، بررسی سفرنامه ها و نقشه ها، برداشت میدانی توسط نگارنده صورت گرفت ، سپس در راستای سنجش فرضیه برای دو شهر سنتی یزد و سمنان پرسشنامه ای تنظیم شد و با پرسشنامه دیگری به بررسی عناصر تأثیرگذار در طراحی بافت کهن شهرستان میانه محله امامزاده پرداخته شد و با آنالیز کامپیوتری شبکه ارتباطی محدوده مورد نظر پژوهش و تحلیل ساختار کهن محلات و شناسایی نقاط مهم بافت ، به عنوان دستاورد پژوهش جدول راهنمای ضوابط ساختارمحور تاریخی برای شهرهایی با مقیاس میانی ارایه می شود.
ارزیابی طرح کارل فریش بر پیکربندی ساختار فضایی بافت قدیمی شهر همدان (با استفاده از تکنیک چیدمان فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با روی کارآمدن رضاخان، تفکرات شبه مدرنتیه در ایران شکل گرفت. و اجرای خیابان کشی ها به عنوان اولین نمودهای شهرسازی مدرن بر بافت های شهری قدیم اجرا شد. این امر نه تنها بر نظام محله ای و بازار به عنوان عمومی ترین فضای شهری تأثیرات منفی گذاشت. بلکه بر ساختار فضایی و سلسله مراتب هم پیوندی(دسترسی) شهری نیز آسیب رسانید. در دوره های قبل اگر بازار به عنوان ستون فقرات شهری نقش بازی می کرد با اجرای طرح های خیابان کشی، بازار به حاشیه رانده شده و خیابان به عنوان لبه قدرتمند جایگزین بازار شد.
طرح کارل فریش (میدان مرکزی شهر و شش خیابان منشعب و کمربندی های آن) در دوره پهلوی اول یعنی از اواخر سال 1310 به بعد بر روی بافت قدیمی شهر همدان احداث شد. نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از نقشه محوری شهر در سال های 1297،1332و1393و نرم افزار Depthmap و تکنیک اسپیس سینتکس به تحلیل ساختار و هم پیوندی شهر در دوره قبل و بعد از خیابان کشی ها (که خود به دو مرحله قابل تقسیم است) پرداخته ایم. طبق نتایج، ساختارمندی و انسجام بافت شهری نسبت به دوره قبل از خیابان کشی ها تضعیف شده و از طرفی میزان هم پیوندی (دسترسی) در قسمت بازار به شدت کاهش و از سوی دیگر، مقدار هم پیوندی (دسترسی) خیابان افزایش یافت. از این دوره به بعد خیابان به عنوان ستون فقرات شهری معرفی می شود.
ارزیابی ساختار فضایی و تدوین راهبردهای توسعه شهری شهر جدید پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهرها به روابط مختلف و متقابل تمامی نیروها و عوامل موجود در شهر بستگی دارد. این عوامل می تواند دربرگیرنده نیروی بازار، فعالیت ها، زیرساخت های شهری و خدمات گوناگون باشد که همواره ارتباطی پیچیده و متقابل داشته و گاهی اوقات این پیچیدگی، حتی مانع رسیدن به الگوی مناسب توسعه و ساخت شهر در مقیاس کلان و برنامه ریزی و تنظیم سیاست های شهری در مقیاس خُرد می شود. درنتیجه، لزوم نگرش جدی به برنامه ریزی ساختار فضایی شهر اهمیت می یابد و برنامه ریزی آن بایستی با توجه به ساختار حاکم بر شهرها انجام شود. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل ساختار فضایی شهر جدید پردیس و عوامل مؤثر بر آن از طریق شاخص های مختلف (جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی درمانی، زیربنایی، حمل ونقل و ارتباطات و کالبدی) است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. ابتدا بررسی های کلی کالبدی، ازجمله سیمای شهر و کاربری ها انجام گرفت و ساخت و کالبد شهر جدید پردیس معرفی شد. سپس به ارائه نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای مرتبط با ساختار فضایی شهر پرداخته و جدول مدل راهبردی تلفیقی تهیه شد. پس از آن با تحلیل سلسله مراتبی، به وزن دهی هر یک از معیارهای نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید ها پرداخته و اوزان هر یک از زیر معیار های این معیارها محاسبه شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شهر جدید پردیس با وجود برخورداری از فرصت های مناسب برای رشد و توسعه فضایی متوازن، از عدم تعادل در ساختار فضایی رنج می برد و به ساماندهی فضایی مکانی نیازمند است. سرانجام در راستای حل مشکلات ساختار فضایی شهر پردیس، راهبردها و سیاست های مناسب برای ارتقای کیفیت محیط زندگی شهر ارائه شده است.