مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
یاکوبسن
حوزه های تخصصی:
"در ادبیات فارسی کهن، ادبیات نمایشی به عنوان یک نوع مستقل ادبی وجود ندارد؛ولی جنبههای نمایشی در دیگر انواع ادبی، به چشم میخورد.در مقاله حاضر، نخست تعریف نمایش و سپس وجوه تمایز آن از ادبیات، براساس مفهوم تماس در نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن و به شیوه مباحث فلسفه ادبیات، ارائه شده است.آنگاه براساس نمونههای منظوم و منثور و بررسی ویژگیهای نمایشی آنها، استدلال شده است که زبان، خاصه در اشکال متکامل خود، به طور طبیعی تا حد زیادی جنبه نمایشی دارد.بر همین اساس، در پایان، نتیجهگیری شده که اگر از این دیدگاه به آثار ادبی فارسی نگریسته شود، جنبههای نمایشی، نه تنها در ادبیات داستانی؛بلکه حتی در ادبیات غنایی نیز دیده میشود.
"
تحلیل فرمالیستی زبان عرفانی: لوازم و عواقب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی زبان عرفان، همواره یکی از پژوهش¬هایی است که از آغاز تکوین عرفان اسلامی و در سیر تکاملی آن همواره در کانون توجّه محقّقان قرار داشته است. پس از بالندگی نظریّه پردازی در قرن بیستم و پیدایش نظریه فرمالیسم، به جهت قدرت تحلیلی و علمی این نظریّه، بسیاری از پژوهشگران به کاربست نظریه فرمالیسم در حوزه¬های مختلف رغبت نشان دادند. امّا از آنجایی¬که نظریّة فرمالیسم اساساً در پی تبیین ادبیّات و کشف ساز¬و¬کارهای برجسته¬سازی کلام به طور عام است، در این اواخر شاهد به کارگیری این نظریّه در بخش های مختلف ادبیّات و قلمرو عرفان اسلامی هستیم. کاربست این دیدگاه در حوزه عرفان¬پژوهی چندان دقیق و کارآمد نبوده و به نادیده گرفتن حقایقی منجر شده که در کارایی این دسته از تحقیقات عرفانی خدشه وارد کرده است. این مقاله بر آن است ضمن تبیین خاستگاه فکری این نظریّه¬ و ارایه ملزومات تحلیلی آن، کاربست این نظریّه را به طور خاص در حوزه عرفان پژوهی نقد و تحلیل کند. روش به کار گرفته شده در این تحلیل، بنا به ضرورت، روش ساختارگرایانه است؛ روشی که ضمن تحلیل جزء به جزء عناصر یا نشانه¬ها در پی کشف سازوکارهای تألیف عناصر و ساخت گزاره¬هاست.
گفتن ناگفتنی ها مشکل است(بررسی ناگفته های مولوی در مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آنکه مثنوی معنوی یکی از جامعترین و بزرگترین آثار عرفانی ادبیات فارسی محسوب میشود، سراینده آن آشکارا بیان میکند که از گفتن برخی مطالب و آموزههای عرفانی سر باز زدهاست. هدف این مقاله بررسی این ناگفته های مولوی در مثنوی است. مطالعه ی حاضر با بهرهگیری از شیوههای علمی، نخست بر اساس «نظریه ی ارتباط» یاکوبسن به چگونگی انتقال پیام و نحوه ی برقراری ارتباط فرستنده و گیرنده پرداختهاست. سپس دلایل و عواملی که موجب اختلال در انتقال پیام و ناگفته ماندن برخی سخنان در مثنوی شده و سراینده آن ها را نیمه گفته، بازنهادهاست، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت به این نتیجه دست یافته که نارسایی و نقص در هر یک از عناصر ششگانه ی ارتباط، موجب اختلال در پیام رسانی و انتقال مفاهیم از گوینده به مخاطب شده است.
مطالعه موردی یک بیمار زبان پریش به منظور بررسی نقش الگوی فرهنگی درپایایی توانش زبانی بر پایه ایده یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش،بامطالعه موردی یک بیمار زبان پریش-که گویش مازندرانی را به صورت غیر مستقیم وگویش فارسی معیار را به صورت مستقیم فراگرفته است- ای نموضوع را بررسی کرده ایم که با توجه به اینکه در دوران بزرگ سالی، میزان تسلط زبانی این فرد برهر دو گویش، یکسان است، در کدام گویش، پایایی توانش زبانی اوبیشتراست و چه عامل یاعواملی دراین مسئله نقش دارد. مبنای بحث ما این ایده یاکوبسن است که زبان پریشی ازهر نوعی که باشد، اختلالی شدید یا خفیف در یکی از قوه های انتخاب یا ترکیب به شمار می رود و عامل فرهنگی، در گرایش کلام زبان پریش به سمت یکی از این دو گونه اختلال، مؤثر است. پس از بررسی گفتههای بیمار مورد مطالعه در این تحقیق دریافتیم که با وجود آموزش مستقیم گویش فارسی معیار به بیمار در دوران کودکی و نیز استفاده از همین زبان در جلسه های گفتار درمانی، گفتار فارسی بیمار، دچار اختلال بیشتری است و به سمت قطب استعاری میل دارد؛ اما گفتار مازندرانی او به گفتار طبیعی، نزدیکتر است و اختلال کمتری در آن دیده می شود. از نظر یاکوبسن، غلبه عامل فرهنگی و خلق و خوی حاکم بر محیط یاد گیری، چنین ننتیجه ای را در پی دارد.
سکوت ارتباطی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکوت ارتباطی و کارکرد آن از مباحث نوینی است که در زبان شناسی ادبی برای مطالعه و بررسی متون مختلف مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله باتوجه به نقش ها و کارکردهایی که رومن یاکوبسن برای هرکدام از عناصر ارتباطی کلام لازم می داند، به بررسی سکوت بلیغ و کارکردهای آن در غزلیات شمس به منزله عنصر غیابی معنادار که ردّی از آن باقی می ماند، می پردازد. پرسش این پژوهش چگونگی عملکرد نقش های شش گانه سکوت در برابر گفتار است و هدف آن دست یافتن به شگردهایی است که مولوی به واسطه سکوت و خاموشی برای اثرگذاری بر مخاطبان به کار می گیرد تا چگونه گفتن مطلبی را به واسطه نگفتن آن برای ایجاد ارتباط موفق مطرح کند. مطالعه نشان می دهد که سکوت در سخن مولوی شیوه ها و کاربردهای گوناگون دارد و در فعال سازی مخاطب نقش مهمی ایفا می کند.
ویژگی های سبکی زبان نیما یوشیج در منظومه قلعه سقریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه امروز با نام شعر نو نیمایی رسمیت یافته است، محصول تأمل، تغییر، آزمون و سلسله ای از کنش و واکنش های شبه آزمایشگاهی نیما یوشیج است. همگان شعر «ققنوس» را نقطة آغاز شکل تکامل یافتة شعر نو نیمایی دانسته اند؛ اما فرایند پیش از تکامل این نوع، زمینه ای پژوهش پذیر است که در این نوشتار به آن پرداخته ایم. این منظومه، آخرین منظومه ی بلند نیما است که پیش از شعر «ققنوس» سروده شده است. پژوهش در باب ویژگی های زبان نیما در این منظومه، روند شکل گیری ساختارهای زبانی را در آثار این شاعر نوپرداز آشکار می کند. نگارندگان، با شیوه ای تحلیلی و با نگاهی به روش ساختاری زبانشناختی یاکوبسن، زبان را در این منظومه مطالعه کرده اند. بررسی زبان، در این منظومه نشان داد که نیما در بخش هایی از منظومة قلعة سقریم تمایلات نوگرایانه ای چون شیوة خاص استفاده از ساختار های نحوی و به کارگیری زبان محاوره در شعر دارد؛ اما در برخی جنبه ها همچون برگزیدن قالب مثنوی و تمایل فراوان به خلق فضای آرکائیک در سه سطح واژه و جمله و روایت، دنباله رو شعر کهن است. درحقیقت، نخستین تحولات نوگرای زبانی نیما در منظومة قلعة سقریم مشاهده می شود. گویی این منظومه، پلی است میان شعر کلاسیک و نو نیما یوشیج.
تأمّلی بر استدلال زبان شناختی مدّعای انگاره ی «قرائت نبوی از جهان» درباره ی گوینده ی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برابر باور رایج درمیان مسلمانان؛ قرآن کریم، سخن خدا(= کلام الله)، و بازگوکننده ی حقایقی است، که خداوند آنها را در چهارچوب واژگانی که متنی به نام قرآن را پدید می آورند، بر پیامبر اسلام(ص) فروفرستاده است. با پیشرفت دانش بشری در حوزه های فلسفه ی-زبان و زبان شناسی، نیز پدیدآمدن برخی زمینه های عملی و نظری در جهان معاصر اسلام، انگاره های متفاوتی دراین باره رخ نموده-اند. قرائت نبوی از جهان، عنوان رشته نوشتارهایی است که نگرش متفاوتی را درباره ی وحی قرآنی پی می گیرد. یکی از پرسش-هایی که این انگاره می کوشد بدان پاسخی متفاوت با باور رایج پیش گفته دهد، کیستی گوینده ی قرآن است. ازنگاه این انگاره؛ این گوینده، پیامبر(ص) است. این انگاره، برای مدّعای یادشده، استدلال هایی اقامه می کند، که موضوع نوشتار پیش روی، تأمّل درباره ی یکی از آنها - استدلال زبان شناختی(Linguistic) – است. ازهمین روی؛ این نوشتار، نخست استدلال یادشده را صورت بندی می کند، و سپس مقدّمات کبرویِ فلسفه ی زبانی و زبان شناختی آن را می سنجد. تأمّل ها نشان می دهند؛ استدلال یادشده، با نارسایی-هایی روبه روست، که پذیرش آن را دشوار می سازند.
آداب مکالمه انسان با خدا بر اساس مدل ارتباطی دیوید برلو و نظریه یاکوبسن (با تکیه بر آثار منثور عرفانی تا قرن هفتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تفکر دینی و عرفانی، ارتباط گفتاری بین انسان و خالق جایگاه ویژه ای دارد. خداوند در ایجاد این ارتباط پیش قدم است. هر دو سوی رابطه، گاهی نقش فرستنده و گاهی نقش گیرنده را دارند. در این تحقیق به بررسی راه های ارتباط گفتاری انسان با خدا در قالب نماز، دعا، مناجات و آداب مرتبط با آن پرداختیم. ابزارهای لازم برای برقراری ارتباط کلامی همچون شنیدن و نقش حرکات بدن در تکمیل و تقویت ارتباط گفتاری؛ شیوه های ارتباط گفتاری خدا با بندگان در قالب وحی و اللهام و جز آنها در عرفان و تصوف از موضوعات این مقالله است. در ارتباط گفتاری انسان با خدا در نماز خواندن، شیوه گفت وگو و نوع حرکات از سوی خدا برای انسان تعیین شده است، اما در دعا و مناجات، انسان شیوه گفت وگو را با تکیه به آیات و احادیث و حال درونی خود انتخاب می کند. در این پژوهش، برای تحلیل ارتباط کلامی انسان با خدا از نظریه های جدید درباره ارتباط گفتاری مانند نظریه یاکوبسن و مدل ارتباطی دیوید برلو استفاده کردیم.
کنایه و قطب مجازی زبان در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رومن یاکوبسن (1982-1896) زبان شناس و نظریه پرداز روسی با پذیرفتن دیدگاه سوسور (1913-1857) درخصوص دو محور جانشینی و هم نشینی، زبان را به دو قطب استعاری و مجازی تقسیم کرده و بر این باور است که قطب استعاری مخصوص شعر و بر مبنای رابطه شباهت در محور جانشینی است و قطب مجازی مخصوص نثر و بر پایه رابطه مجاورت در محور هم نشینی شکل می گیرد. بر اساس این دیدگاه در تاریخ بیهقی که غلبه زبان با قطب مجازی است، در میان کارکردهای مختلف زبان، کنایه به عنوان یک ویژگی سبکی و متعلق به قطب مجازی زبان از اهمیت خاصی برخوردار است. بیهقی با تصرف در ساختار نحوی جمله ها که غالباً در محور هم نشینی زبان صورت می گیرد، از کنایه برای تجسّم و عینیّت بخشی به مفاهیم ذهنی بیشترین بهره را برده است. کنایات تاریخ بیهقی را می توان به دو دسته زبانی و ادبی تقسیم کرد که اغلب آن ها در معنای اولیه خود دارای مصداق عینی هستند و به عبارتی لازم معنای آن ها قابلیت تحقق در واقعیت بیرونی را دارد و این مسأله با آنچه یاکوبسن می گوید که قطب مجازی زبان از ویژگی های بارز نثر مخصوصاً ادبیات رئالیستی است، هم خوانی و هماهنگی بسیار دارد.
بررسی تطبیقی نظریّه و مدل ارتباطی ابویعقوب سجستانی و رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
27 - 45
حوزه های تخصصی:
انسان به وسیله زبان، پیام خود را رمزگذاری و پیام دیگران را رمزگشایی می کند. ارتباط مذکور در بافتی متشکّل از مؤلّفه های شش گانه؛ گوینده، موضوع، مجرای فیزیکی، رمز، پیام و مخاطب قابل تصوّر و تحقّق است. ابویعقوب سجستانی، متکلّم ایرانی قرن چهارم، به واسطه موضوع مورد بحثش؛ کلام اسماعیلی، به بررسی دقیق و موشکافانه نظام ذهن و زبان و چگونگی تحقّق و عدم تحقّق ارتباط زبانی، به عنوان مدخلی برای ورود به بحث های کلامی پرداخته است، امّا آراء زبان شناسانه سجستانی به سبب رویکرد کلامیِ پژوهشگران به کتاب «کشف المحجوب»ِ وی، در پرده خُمول مانده است. این مقاله بر آن است که برای نخستین بار نظریّه و مدل ارتباطی کارآمدی بر اساس نظام ذهن و زبان و ساختار و مؤلّفه های آن در نگره سجستانی ترسیم کند؛ سپس آن را با نظریّه و مدل ارتباطی رومن یاکوبسن مقایسه کرده، وجوه اشتراک و افتراق آن ها را نشان دهد و ثابت کند که نظریّه و مدل ارتباطی زبان، اگرچه به نام زبان شناسان غربی، به ویژه رومن یاکوبسن شناخته شده است، پیش از وی با تمام جزئیّاتش و اصطلاحاتی همسنگ آن، به انضمام امتیازاتی در کشف المحجوب سجستانی وجود داشته است.
بررسی جایگاه روایت شنوها و انگیزه راوی در الهی نامه ی عطار نیشابوری (با تکیه بر نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
89 - 104
حوزه های تخصصی:
در علم روایت شناسی در هر متن روایی (داستان) دو سطح- جهان داستان و جهان روایت- وجود دارد و تجلی این دو جهان در الهی نامه یعطار باعث ایجاد گونه ی روایت پردازی خاصی گردیده است. از این نظر که در حکایت های این کتاب «نویسنده ی ملموس»(نویسنده ظاهری)در ابتدا با ورود به جهان داستان به نقل روایت پرداخته و روایت شنوِ آن درونی است در ادامه ناگهان خطاب وی از جهان داستان و روایت شنوِ درون داستانی قطع و در لباس پند و اندرز متوجه روایت شنوِ برون داستانی می شود. روایت شنو (مخاطب) از عناصر جدایی ناپذیر هر متن روایی(داستان) است. همچنین روایت شنو با تکیه بر جایگاه داستان و طرح داستان به دو نوع روایت شنوِ درون داستانی(هنگامی که داستان حالت گفتگو دارد و کنشگران یک دیگر را خطاب قرار می دهند) و روایت شنوِ برون داستانی(هنگامی که نویسنده ی ملموس خواننده ی ملموس را خطاب قرار می دهد) تقسیم می شود؛به گونه ای که در ادبیات داستانی هیچ متنی را نمی توان یافت که از وجود روایت شنو(مخاطب) خالی باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی جایگاه روایت و پایگاه روایت شنوها در الهی نامه ی عطار می پردازد. در این پژوهش از الگوی یاکوبسن نیز استفاده گردیده است نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که گذر از روایت شنوِ درون داستانی به روایت شنوِ برون داستانی در الهی نامه به دلیل نوع خاص ادبی و وجود درس اخلاق توسط نویسنده ی ملموس است.
تحلیل نقش های زبانی در اسطوره زال بر اساس نظریه ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردوسی در بهین نامه باستان، در پیکره داستان های مدون از اسطوره ها سخن رانده است. در بسیاری موارد، رمز و تمثیل نیز چشم نوازانه در مفهوم اساطیری گنجانده شده است. داستان زال از پررمز و رازترین آنهاست که بیانی متفاوت برای ابلاغ پند و پیام های فرهنگی دارد. این پژوهش، ضمن تحلیل نقش های زبانی و عناصر ارتباطی، یعنی زبان، پیام، مخاطب و فرستنده، بر اساس الگوی ارتباط کلامی یاکوبسن، به بازکاوی رمزها و نمادها می پردازد. بر این اساس، تمرکز بر نقش فرازبانی است. میزان تأثیر نقش های زبانی بر خوانندگان و بسامد هر کدام از آنها، شناسایی رمزها و تمثیل های گنجانده شده در داستان زال، درک و دریافت مفاهیم انتزاعی که به صورت غیرمستقیم بیان شده است، از اهداف پژوهش است. نتایج بررسی نشان می دهد نقش های زبانی، ابزاری کارآمد برای درک معانی ثانویه و تأویل زبان نمادین اسطوره است و نیز، معیاری برای طبقه بندی آثار تمثیلی و نمادین در بستر حماسه به شمار می رود. همچنین، شیوه مناسب برای پی بردن به میزان تأثیرگذاری پیام های رمزی، ترغیبی و ... بر خوانندگان. در پایان باید اذعان داشت زیبایی شناسی داستان های حماسی و اسطوره ای در سایه نظریه مذکور بیش از پیش هویدا می شود.
تحلیل زبان شناختی واژه های «نعمت» و «رزق» در آیات قرآن کریم بر پایه الگوی ارتباطی دیوید برلو و یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
111 - 137
حوزه های تخصصی:
از جمله واژگان پربسامد در قرآن کریم دو واژه «نعمت و رزق» است که متجلی دو صفت «رزّاق و منعم» از اوصاف خداوندی است. در تفکر دینی، بین رازق و مرزوق و منعِم و منعَم ارتباط گفتاری ویژه ای وجود دارد. خداوند در ایجاد این ارتباط پیش قدم است. این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی و آماری از دو الگوی ارتباطی زبان شناختی دیوید برلو و رومن یاکوبسن برای تحلیل آیاتی که در آن دو واژه «نعمت و رزق» اشاره شده است، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. پس از بررسی و تحلیل دو الگو ذیل آیات، این نتیجه حاصل شد که خداوند در این آیات به عنوان منبع و فرستنده پیام به گیرنده آن در الگوی ارتباطی برلو از طریق کانال حواس ظاهری –و حواس باطنی- درصدد است تا خالقیت، رازقیت و منعم بودن خود را به گیرنده پیام تذکر دهد و پست فرستی که گیرنده بعد از برقراری ارتباط آیات باید به سمت خداوند ارسال کند، از سویی عدم فراموشی خالقیت الله است و از سوی دیگر عدم کفران نعمت و شکر گزاری نعماتی است که خداوند به او ارزانی داشته است، این ارتباط دارای اختلالات درونی و بیرونی است که هر کدام مانع پست فرست گیرنده و ارتباط بین منبع و گیرنده است. در الگوی ارتباطی یاکوبسن فرستنده از طریق کانال رمزی وحی بر اساس کارکرد عاطفی(قاعده لطف پروردگاری) درصدد است تا پیام آیات را که در بردارنده رازّقیت و ناعمیت خداوند است، به گیرنده با کارکرد ترغیبی از جمله، نزول امداد غیبی، وفور نعمات و دیگر نعمت و رزق های ظاهری و باطنی، توحید و خالقیت خود را به گیرنده آن متذکر شود.
خوانشی انتقادی از کتاب نقش و نقش گرایی در بلاغت عربی
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی کتاب های مختلف در صورت انطباق با اصول علمی، فعالیتی مطلوب و ارزشمند محسوب می شود. در پرتو اندیشه انتقادی و با تکیه بر اصول و مبانی علمی، رشد و بالندگی در عرصه های مختلف حاصل خواهد شد. بر این اساس، تحلیل انتقادی کتاب نقش و نقش گرایی در بلاغت عربی اثر علیرضا محمدرضایی و مهران غلامعلی زاده، از طریق قرائت تنگاتنگ و تطبیق با نظریه یاکوبسن و با هدف ارائه نقدی صحیح و سودمند در پرتو منابع نقدی و زبانی، به منزله مسئله اصلی این پژوهش انتخاب شده است. علی رغم تألیف کتاب از پایان نامه، این اثر از امتیازات پایان نامه بودن و استادان و داوران آن بهره چندانی نبرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مطالب کتاب، تجلیاتی از نظریه ارتباط زبانی یاکوبسن در قرآن و اندکی شعر و نثر است که خود یاکوبسن غایب بزرگِ شکل و محتوای کتاب است. با وجود اینکه مؤلفان درپی ارائه شکلی نو در پژوهش های زبانی و بلاغی عربی بوده اندt در عمل و در تطبیق نمونه ها با نظریه، تبیین و تعریف کارکردهای مختلف با استفاده از منابع معتبر، به شکل ابتدایی و سطحی عمل کرده و به توفیق چندانی دست نیافته اند.
بررسی نقش های زبانی داستان «اردشیر و هفتواد» از شاهنامه فردوسی (با رویکرد تمثیلی و بر پایه نظریه ارتباط کلامی یاکوبسن)
حوزه های تخصصی:
زبان مجموعه ای از نشانه ها، دال ها و مدلول هاست که در انسجامی خاص، زمینه ساز آفرینش ادبی و ارائه دهنده افکار بدیع می شود. فردوسی در پهنه حماسه در برخی از داستان های شاهنامه از جمله داستان «اردشیر و کرم هفتواد» با زبان اسطوره، رمز و تمثیل سخن می راند که این، ویژگی خوانشی متفاوت و چندلایه از آن پدید آورده است. این پژوهش، ضمن تحلیل نقش های زبانی و عناصر ارتباطی بر پایه الگوی ارتباط کلامی یاکوبسن، به بررسی رمزها و نمادهای نهفته در داستان می پردازد. به جهت وجود تمثیل های رمزی در داستان مذکور، اساس کار، بر نقش فرازبانی است. از اهداف مهم این پژوهش، درک و دریافت پیام های انتزاعی و شناخت معانی ثانویه تاریخی، اجتماعی و سیاسی است که به صورت تمثیل و رمز آورده شده است. همچنین، شناخت و دسته بندی جدید آثار تمثیلی، نمادین و نوع ادب تعلیمی که در بستر حماسه در ضمن داستان های تاریخی گنجانده شده است. در پایان درمی یابیم که نقش های زبانی یاکوبسن شیوه ای تحلیلی و توصیفی مناسب برای انتقال مفاهیم ارزشمند تعلیمی، رمزی و بازتاب پیام های ارجاعی، عاطفی و هم دلی به شمار می رود.
بررسی قطب استعاری و مجازی زبان درشرح شطحیات روزبهان براساس نظریه رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب های نثر صوفیه دارای دو نوع زبان است: کتاب هایی با نثر مغلوب و بیان کننده حالات عارف در عالم وجد و کتاب هایی با نثر متمکن که به بیان و تعلیم اصول تصوف می پردازند. هدف این پژوهش آن است تا با اتکا به نظریه یاکوبسن مبنی بر قطب مجازی و استعاری زبان، شطحیات روزبهان را به شیوه تحلیلی توصیفی بررسی کند. یاکوبسن با پذیرفتن گفته سوسور مبنی بر دو اصل محور جانشینی و هم نشینی، می گوید که مجاز مرسل از خلال رابطه هم نشینی و استعاره از رابطه مشابهت و جانشینی به دست می آید؛ یاکوبسن نثر را دارای طبیعتی مجازی و شعر را دارای طبیعتی استعاری می داند. سوال اصلی پژوهش این است که روزبهان در شرح شطحیات، از کدام یک از این دو قطب بیشتر بهره جسته است؟ با این بررسی درمی یابیم که روزبهان از هر دو سویه قطب مجازی و استعاری زبان بهره برده است، آنجا که به وصف خداوند و خلفای راشدین پرداخته کلام او طبیعتی مجازی دارد و جایی که به شرح شطحیات عرفا پرداخته کلام او بیشتر از قطب استعاری بهره برده است.
خوانش یاکوبسنی سروده ی «ما همه کودکان ایرانیم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
3 - 16
سرود مدرسه با مطلع ما همه کودکان ایرانیم از اشعار کودکانه ی معاصر است که محمدتقی بهار در بیست و یک بیت سروده و به نظر می رسد نخستین شعر معاصر باشد که به اصول هویت ملی به زبان ساده پرداخته است. بهار اشعار دیگری دارد که مخاطب آن کودک و نوجوان است و نموداری از نگرش بهار را به مخاطب کودک نشان می دهد. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی تحلیلی نقش های شش گانه ی زبانی یاکوبسن را در «سرود مدرسه» و ویژگی شاعرانگی زبان نویسنده را معیار قرار دهد و دلایل تأثیرگذاری این شعر را افزون بر دلالت های اخلاقی تعلیمی در پیوند با نظریه ی «ارتباط کلامی» یاکوبسن بیان کند. در این نظریه، شش کارکرد ترغیبی، عاطفی، همدلی، ادبی، فرا زبانی و ارجاعی مطرح است که در ابیات شعرِ منتخب، کارکردهای ترغیبی و همدلی به فراخور موضوع و مخاطب باهم آمیختگی یافته اند. محوریّت کارکردهای اخلاقی و مؤلّفه های تعلیمی مهم ترین انگیزه در دو کارکرد ترغیبی و ارجاعی است. در نهایت در کودکانه گویی بهار، سطوح سه گانه ی شعری هر یک متناسب با نوع مخاطب توانسته است با حفظ تناسب موضوع، از نقش های زبانی بهره گیرد و از میان سه سطح زبانی، ادبی و فکری، سطح فکری بیش از همه، کارکردهای زبانی را در خود گنجانیده است.
تمایز سوره های مکی و مدنی بر اساس نقش های زبانی (مطالعه موردی سوره های مریم و طه، نور و احزاب بر اساس الگوی ارتباطی رومن یاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متنی و مخاطبان آن شکل و نمود متفاوتی دارد. شرایطی که گیرنده پیام در سوره های مدنی دارد متمایز از سوره های مکی است، این تفاوت در شرایط موجب تمایز در معنی نیز شده است؛ از این رو می توان با رویکردهای جدید زبانشناسانه این تمایز را بصورت علمی روشن نمود. بر اساس نظریه ارتباطی یاکوبسن تمرکز کلام متوجه هر کدام از عناصر کلام باشد، نقش و کارکرد کلام نیز متمایز می گردد. فهم و درک مضامین آیات با دید خطاب گونه بر آن ها هدفی است که این پژوهش بر آن است؛ محقق گرداند. تفاوت در مخاطب و بافت خطاب چه تأثیری در نقش های زبانی و جهت گیری خطاب دارد؟مساله و پرسشی است که پژوهش حاضر با توجه به کارکرد نقش های زبان در دریافت و فهم مفاهیم مبتنی برالگوی زبانشناسیِ یاکوبسن بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد تا با بررسی تفاوت مخاطب و گیرنده و اثر آن در کارکردِ زبانی پیام، افق جدیدی برای فهم و دریافت قرآن کریم و تمایز سوره های مکی و مدنی گشاید. بدین منظور از میان سوره های مکی قرآن، دو سوره مریم و طه که ارتباط دو جانبه در آن مشهود است، و از میان سوره های مدنی دو سوره نور و احزاب به صورت گزینشی انتخاب گردید تا با دیدی مقایسه ای؛ انواع خطاب ها مورد تبیین قرار گیرد. با توجه به ویژگی تعلیمی و آگاهی بخشی نقشِ ترغیبی زبان، کاربرد این نقش نسبت به سایر نقش های زبانی در قرآن کریم به ویژه آیات مدنی غالب است. جهت دار بودن پیام به سوی موضوع با ویژگی قایل صدق و کذب بودن عبارات؛ یعنی کارکرد ارجاعی زبان از دیگر نقش های پرکاربرد در میان آیات مورد نظر بود. اکثر خطاب های موجود در سوره ها نسبت به بندگان، خطاب هایی غیر مستقیم بوده و خداوند از زبان پیامبران خویش پیام را به تمام مخاطبان القا می کند.
رمزگشایی از رفتار کلامی احمدمطر در قصیده های رماد و جارو مجرور و بررسی نقش های زبانی آن ها با تکیه بر نظریه ارتباط یاکوبسن
حوزه های تخصصی:
چکیده رومن یاکوبسن، زبان شناس و فرمالیست مکتب روس، در نظریه ارتباط خود برای زبان شش نقش عاطفی،ترغیبی،ارجاعی،فرازبان،همدلی و ادبی قائل شد.یاکوبسن برای فرآیند ارتباط کلامی و روند ایجاد ارتباط شش جزء تشکیل دهنده را در نظر می-گیرد:گوینده،مخاطب، مجرای ارتباطی، رمز،پیام و موضوع را که حاصل معنی است تعیین کننده نقش های ششگانه زبان می داند. این مقاله سعی دارد با تکیه بر نظریه ارتباط یاکوبسن، رفتار کلامی احمدمطر را در دو قصیده (رماد) و(جارومجرور) مورد بررسی قرار دهد و نقش های زبانی دراین دو اثر را تعیین کند. روش این تحقیق تحلیلی و توصیفی است. و به این پرسش که؛ رفتار کلامی احمد مطر در روند ایجاد ارتباط، ایجاد کننده کدام نقش های زبانی بوده است؟ پاسخ می دهد. یافته ها نشان می دهند قواعد بکار رفته و هنجارهای زبان و قاعده افزایی و مجاری ارتباطی همچون کلمات و اصوات در شعر احمد مطر تعیین کننده نقش های زبانی هستند و مخاطب در هر یک پیام شاعر را با کمک رمزگردانی و کشف تناسب میان کلمات و اصوات و هماهنگی هر یک با موضوع اثر،در می یابد. کلیدواژه: ارتباط کلامی، نقش های زبانی، یاکوبسن،احمدمطر.
اعجاز بیانی قرآن کریم در پساپرده اسلوب ادبی عدول بین اسم و فعل (با تکیه بر نظریه نقش گرای یاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
595 - 623
حوزه های تخصصی:
صاحبان علم و اندیشه در بررسی اعجاز قرآن کریم از دیرباز تاکنون به بخش بیان و اسلوب آن توجه ویژه ای داشته اند. در این زمینه پژوهش های ارزشمندی انجام گرفته است که از این طریق ربانی بودن مصدر این متن بی نظیر نیز نمودی بارز دارد. عدول به عنوان یکی از اساسی ترین شیوه های بیانی قرآن کریم به معنای تغییر در سیاق و اسلوب کلام است، که خود گونه های مختلفی دارد و اندیشمندان علم بلاغت به دسته بندی آن پرداخته اند. از جمله عدول از حقیقت به مجاز، عدول از تعابیر نزدیک و آسان به تعابیر دور و پیچیده، عدول از یک صیغه به صیغه دیگر در فعل ها و اسم ها که اغراضی را نیز برای آن بیان کرده اند. زبان شناسان نیز به اغراض فرعی تکنیک های زبانی تأکید دارند. رومن یاکوبسن زبان شناس بنام روسی از اغراض فرعی به عنوان نقش های زبانی یاد می کند. وی برای زبان شش نقش ترغیبی، عاطفی، ادبی، همدلی، فرازبانی و ارجاعی در نظر گرفته است. پژوهش حاضر سعی دارد با تکیه بر نظریه نقش گرایی یاکوبسن، اغراض عدول بین اسم و فعل در قرآن کریم را بررسی و تحلیل کند و از این دریچه به اعجاز بیانی قرآن بنگرد. این بررسی نشان می دهد که عدول در هریک از آیات، مخاطب را دچار کاوش ذهنی و تعقل و تدبر می کند؛ تعقل و تدبری که از اهداف اساسی خداوند متعال در قرآن کریم است. نتایج نشان می دهد که دلالت اسم بر ثبوت و فعل بر تجدد و حدوث، بیشترین نمود را در این آیات داشته و در برخی آیات علاوه بر دلالت معنایی، رعایت فاصله آیات نیز مدنظر بوده است. نقش های شش گانه زبان گاهی با هم همپوشانی دارند و در برخی موارد، عدول صورت گرفته بیش از یک نقش را نمود بخشیده است که همه این موارد بیانگر اعجاز بیانی قرآن کریم و ثابت کننده مصدر ربانی این کتاب آسمانی است.