محمدعلی اسعدی

محمدعلی اسعدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

کاربرد مدل نظریه بازی چندهدفه در تعیین تعادل اقتصادی-محیط زیستی حوضه آبخیز دریاچه زریبار مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل اقتصادی-محیط زیستی مدل چندهدفه نظریه بازی تعادل نش تعادل پارتو دریاچه زریبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۳
یکی از مهم ترین چالش های فراروی مدیریت حوزه آبخیز، وجود تعارض بین سود اقتصادی و حفظ محیط زیست در عرصه آبخیزهاست که باعث ایجاد مشکلات زیادی مانند تغییر کاربری اراضی توسط آبخیزنشینان با هدف افزایش سود اقتصادی، بدون در نظر گرفتن سلامت آبخیزها می شود. در این پژوهش یک مدل چندهدفه نظریه بازی (MOGT) به عنوان ابزاری جایگزین برای حل تعارضات راهبردی یعنی توسعه اقتصادی (توسعه و کاربرد زمین) و حفاظت از محیط زیست (حفظ کیفیت آب و کاهش مواد آلاینده) بسط داده شد که برای تصمیم گیری و موازنه چالش های اقتصادی- محیط زیستی حوضه آبخیز دریاچه زریبار مریوان در استان کردستان صورت گرفته است. برای محاسبه و نمایش انواع گوناگون کاربری های اراضی از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شده است. در این پژوهش حامیان و طرفداران حفاظت از محیط زیست به عنوان بازیگر نخست (بازیگر محیط زیستی) و کاربران حوزه آبخیز دریاچه به عنوان بازیگر دوم (بازیگر اقتصادی) انتخاب شدند. نتایج مدل چندهدفه نظریه بازی ها نشان داد که پس از هفت دور چانه زنی و تعدیل اهداف بین بازیگران، تعادل نش ایجاد شد که در این حالت تعادل بین دغدغه های محیط زیستی و اقتصادی در مدیریت آبخیز برقرار شده است. تعادل نش برای بازیگر محیط زیستی در بازه 25365 تا 25366 کیلوگرم در هکتار و مقدار درآمد برای بازیگر اقتصادی از 420 تا 421 میلیون ریال در سال متغیر است. از دیگر نتایج پژوهش نشان داد که حل مدل تصمیم گیری چندهدفه برای حوضه آبخیز دریاچه، منجر به دست یابی به راه حل بهینه پارتو نشده است بلکه دامنه ای از جواب ها حاصل شده است. با مقایسه نتایج مدل برنامه ریزی معمولی چندهدفه و مدل بازی بر مبنای دورهای چانه زنی، برتری مدل MOGT نسبت به مدل متعارف برنامه ریزی چندهدفه مورد تأیید قرار گرفت و می تواند راه حل های رضایت بخش تری بر اساس اولویت های تصمیم گیرندگان ارائه دهد. یافته های این پژوهش می تواند در مدیریت کاربری زمین در آبخیزها و در شرایطی که بین اهداف اقتصادی و محیط زیستی تضاد به وجود می آید، به کار رود.
۲.

اثرات سیاست محدودیت عرضه آب کشاورزی برالگوی کشت: مطالعه موردی دشت دهگلان در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرضه آب الگوی کشت برنامه ریزی ریاضی اثباتی دهگلان (دشت) کردستان (استان)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۳۶۷
در سال های اخیر، برداشت های بی رویه آب به منظور تولید محصولات کشاورزی از سطح آب های زیرزمینی دشت دهگلان استان کردستان به شدت کاسته و این منبع حیاتی را با خطر جدی مواجه کرده است. مطالعه حاضر اثرات سیاست کاهش عرضه آب بر الگوی کشت محصولات، درآمد کشاورزان و میزان برداشت از آب های زیرزمینی دشت دهگلان را مورد بررسی قرار داد. بدین منظور، یک مدل برنامه ریزی ریاضی اثباتی (PMP) با رهیافت حداکثر آنتروپی (ME) مدل سازی و برآورد شد. داده های مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای از طریق تکمیل 96 پرسشنامه توسط بهره برداران آب های زیرزمینی منطقه در سال زراعی 95-1394 به دست آمد. نتایج نشان داد که با اعمال سیاست کاهش عرضه آب آبیاری، الگوی کشت به شدت تأثیر پذیرفته و به سمت محصولاتی مانند پیاز، سیب زمینی و خیار سوق یافته است؛ همچنین، در سناریوهای اول تا سوم، بازده ناخالص کل به ترتیب 98/4، 96/9 و 94/14 درصد کاهش و بازده اقتصادی آب کشاورزی به ترتیب 65/5، 64/12 و 63/21 درصد افزایش خواهد یافت. در مجموع، با توجه به نتایج تحقیق، راهبرد اعمال محدودیت عرضه آب در کنار تغییر الگوی کشت می تواند به گونه ای مؤثر برداشت آب را کاهش دهد و به حفظ و پایداری منابع آب زیرزمینی در دشت دهگلان کمک کند.
۳.

تأثیر رشد اقتصادی بر مصرف انرژی در بخش های مختلف اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف انرژی رشد اقتصادی نیروی کار میانگین گروهی حداقل مربعات معمولی پویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۵۳۸
انرژی به عنوان نهاده مصرفی در همه بخش های اقتصاد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا این مطالعه درصدد است، به بررسی عوامل تأثیرگذار بر مصرف انرژی در زیر بخش های اقتصادی کشور (صنعت و معدن، خدمات و کشاورزی) با استفاده از داده های ترکیبی طی سال های 95-1365 بپردازد. برای نیل به هدف مذکور، از تحلیل های هم انباشتگی پانل و جهت تخمین روابط کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب از برآوردگرهای حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) و روش میانگین گروهی (MG) استفاده شد. برآورد بلندمدت مدل بیان می دارد که ارتباط معنی دار و مثبت میان سرمایه و تولید ناخالص داخلی با مصرف انرژی و یک ارتباط غیر معنی دار متغیر نیروی کار با مصرف انرژی وجود دارد. همچنین وجود رابطه کوتاه مدت بین تمامی متغیرهای مدل تأیید گردید. از دیگر نتایج تحقیق نشان داد که کشش مصرف انرژی در زیر بخش های اقتصادی نسبت به نیروی کار، سرمایه و GDP در بخش های کشاورزی، صنعت و معدن و خدمات مثبت و معنی دار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان