فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای تحلیل موانع تأمین مالی تولید در کسب وکارهای کوچک و متوسط انجام شده است.روش : این پژوهش با رویکرد کیفی، گردآوری داده ها را از طریق روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو انجام داده است. این روش با بررسی نظام مند 23 مقاله مرتبط با هدف پژوهش از بین 282 مقاله ابتدایی انجام شده است. مقاله های نهایی براساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شده اند. روایی پژوهش براساس معیارها، برگزاری جلسات با اعضای تیم پژوهش، استفاده از کارشناس و ممیزی کل فرایند برای اجماع نظری تأیید شده و پایایی آن نیز ازطریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی مشخص شده است.یافته ها: بر اساس یافته ها، 57 شناسه در قالب 10 بُعد اصلی به عنوان موانع تأمین مالی تولید در کسب وکارهای کوچک و متوسط شناسایی شده است که عبارتند از: زیرساخت های مالی و دسترسی، محیط قانونی و پیامدهای سیاسی، نبود تقارن و شفافیت اطلاعات، الزامات وثیقه و تأمین مالی مبتنی بر دارایی، شرایط و ضوابط وام، ارزیابی اعتبار و درک ریسک، پویایی بازار و رقابت، پیشرفت های فناوری و دیجیتالی شدن، عوامل اجتماعی و اقتصادی و نابرابری های منطقه ای و فرآیند ها و نوآوری های تأمین مالی جایگزین.نوآوری: در این پژوهش از روش فراترکیب برای ادغام و تجزیه و تحلیل مبانی موانع تأمین مالی کسب وکارهای کوچک و متوسط استفاده و چارچوب ساختاریافته ای برای درک و توجه به این مسائل ارائه شده است. با ترکیب دیدگاه های متنوع و شواهد تجربی، این پژوهش به پیشبرد گفتمان های علمی و راهبردهای عملی برای حمایت از کسب وکارهای کوچک و متوسط در دسترسی به منابع مالی تولید و پیش برد توسعه اقتصادی کمک می کند.
تأثیر خوانایی صورت های مالی بر سرعت تعدیل اعتبار تجاری شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
155 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی ردیابی نقش خوانایی صورت های مالی بر سرعت تعدیل اعتبار تجاری شرکت ها است. در راستای حصول به اهداف پژوهش اطلاعات نمونه ای مرکب از 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که طبق الگوی حذف سیستماتیک انتخاب شده بودند برای یک دوره زمانی 13 ساله سال های 1389 الی 1401 گردآوری شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک مدل رگرسیون چندمتغیره با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته[1] بهره گرفته شد. جهت سنجش سرعت تعدیل اعتبار تجاری از مدل قبلاً توسعه داده شده توسط لو (2022) و افلاطونی و همکاران (1401) و جهت سنجش خوانایی صورت های مالی از شاخص فوگ استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که سرعت تعدیل اعتبار تجاری در نمونه پژوهش حدود 70 درصد است، یعنی شرکت ها قادرند در هرسال 70 درصد از فاصله ایجاد شده تا اعتبار تجاری بهینه را جبران نمایند. همچنین خوانایی صورت های مالی بر سرعت تعدیل اعتبار تجاری تأثیرگذار است و با ارتقای این عامل سرعت دستیابی شرکت ها به اعتبار تجاری بهینه افزایش خواهد یافت. پژوهش جاری مدارکی فراهم آورد که نشان می دهد پیچیدگی کمتر اطلاعات صورت های مالی برای استفاده کنندگان و تأمین کنندگان اعتبار می تواند سرعت تعدیل اعتبار تجاری را در رسیدن به اعتبار تجاری هدف افزایش دهد. [1]. Generalized Moments Approach )GMM(
چارچوب عوامل تبیین کننده موفقیت نوآوری باز از دیدگاه شبکه های نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
1 - 36
حوزههای تخصصی:
ظهور نوآوری باز به ایجاد شبکه های پیچیده ای منجر شده است که در آن شرکت ها با انواع مختلفی از شرکا و کاربران برای تولید محصولات، خدمات و فناوری های جدید متحد می شوند. این بازیگران، همراه با فرایندهای نوآوری که انجام می دهند، به عنوان شبکه های نوآوری باز شناخته می شوند. از سوی دیگر استفاده از راهبرد نوآوری باز در کسب وکارها نیازمند شناخت عوامل موفقیت بر آنهاست. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، چارچوب عوامل تبیین کننده موفقیت نوآوری باز از دیدگاه شبکه های نوآوری است. بدین منظور از رویکرد فراترکیب استفاده شد که یکی از روش های فرامطالعه می باشد. در این پژوهش، 1346 مطالعه مرتبط منتشرشده در پایگاه های معتبر علمی بین المللی در بازه زمانی 2009 تا 2023 میلادی مورد بررسی قرار گرفت. درنهایت پس از غربالگری، 29 مقاله برای تحلیل عمیق تر شناسایی شدند. یافته های پژوهش، به استخراج 74 شناسه باز و هشت شناسه محوری شامل دانش شبکه، نوآوری شبکه، ساختار شبکه، بازیگران شبکه، ارتباطات شبکه، هوشمندی شبکه، حاکمیت شبکه و توانمندی شبکه منجر شده است. این تقسیم بندی می تواند ابزار مناسبی برای اجرای سیاست نوآوری باز از دیدگاه شبکه نوآوری در صنایع مختلف باشد.
بررسی الگوهای تجاری سازی در دانشگاههای منتخب بین المللی و پیشنهاد چارچوب تجاری سازی برای آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجاری سازی دانش یکی از ابزارهای درآمدزایی پایدار در دانشگاههاست. اما برای تجاری سازی علم و فنّاوری نیاز به الگوی مناسب تجاری سازی دانشگاههاست. هدف تحقیق حاضر بررسی الگوهای تجاری سازی دانشگاههای منتخب بین المللی و ارائه مدل مناسب برای دانشگاههای ایران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و تحلیل محتواست. نمونه آماری، 20 دانشگاه از جامعه آماری دانشگاههای معتبر ایالات متحده، اروپا و آسیا بودند که دارای دفاتر تجاری سازی بوده و تجربه تجاری سازی دارند. گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسناد و تارنمای این دانشگاهها انجام شد. در تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوا، الگوهای انتقال فنّاوری و تجاری سازی در این دانشگاهها بررسی شد و با ترکیب آنها با در نظر گرفتن زیست بوم دانشگاههای ایران، یک الگوی تجاری سازی پیشنهاد شد. یافته ها: دانشگاههای موفق در زمینه تجاری سازی، رابطه بهتر و نزدیک تری با صنایع داشته و با مشکلات آنها آشنایی بیشتری دارند. همچنین عمده ترین راهبردهای تجاری سازی، شامل تأمین مالی، تحقیقات مشترک و سرمایه گذاری مشترک و دفاتر انتقال فنّاوری اند. با توجه به یافته ها، تمام دانشگاهها مدل ساختاری نسبتاً مشابهی در زمینه تجاری سازی در دفتر انتقال فنّاوری خود داشتند. نتیجه گیری: وجود دفتر مسئول عملیات تجاری سازی در دانشگاهها ضروری است. کارکنان این دفتر باید با پژوهشگران و روش کار مدیران صنایع آشنا باشند تا رابطه بین دانشگاه و صنعت به بهترین شکل برقرار شود. مالکیت اختراعی که توسط پژوهشگران، دانشجویان و کارکنان دانشگاه با استفاده از منابع دانشگاه انجام می شود، در اختیار دانشگاه خواهد بود. ارتباط با دانشگاههای معتبر بین المللی و پژوهشهای مشترک نیز می تواند درآمد و اعتبار دانشگاه را افزایش دهد و باعث توسعه برند در سطح بین المللی شود.
نقش تعاملی محدودیت های مالی بر رابطه بین معاملات فرصت طلبانه با اشخاص وابسته و حساسیت سرمایه گذاری وجه نقد و تامین مالی در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۲)
196 - 218
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش تعاملی محدودیت های مالی بر رابطه بین معاملات فرصت طلبانه با اشخاص وابسته و حساسیت سرمایه گذاری وجه نقد و تامین مالی در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393 تا 1402 (بازه 10 ساله) با استفاده از اطلاعات 125 شرکت منتخب پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که معاملات فرصت طلبانه با اشخاص وابسته باعث افزایش حساسیت سرمایه گذاری جریان های نقدی و تامین مالی می شود که بیانگر تئوری نمایندگی است همچنین وجود محدودیت مالی باعث افزایش و تشدید رابطه مثبت بین معاملات با اشخاص وابسته وحساسیت سرمایه گذاری جریان های نقدی و تامین مالی می شود. به عبارتی با توجه به تئوری نمایندگی، معاملات با اشخاص وابسته باعث می شود تا وجوه نقد مازاد به صورت صورت فرصت طلبانه و یا در قالب تامین مالی توسط اشخاص وابسته مورد سوء استفاده قرار گیرد و در نهایت منجر به افزایش حساسیت سرمایه گذاری وجوه نقد گردد و شرکت دچار محدودیت مالی شود. به عبارتی با توجه به مسئله نمایندگی و تضاد منافع بین مدیران و مالکان؛ مدیران فرصت طلب در تصمیم گیری های خود در تضاد با منافع سهامداران عمل نموده و جریان های نقدی را جهت افزایش منافع شخصی به کار گیرند و منجر به افزایش حساسیت سرمایه گذاری شوند. به عبارتی اشخاص وابسته فرصت طلبانه می توانند وجوه نقد را بجای سرمایه گذاری کارا در پژوژ های ناکارا سرمایه-گذاری کنند و منجر به افزایش حساسیت سرمایه گذاری وجوه نقد شوند . همچنین می توانند از طریق عدم افشای کافی معاملات با اشخاص وابسته منجر به افزایش حساسیت سرمایه گذاری وجوه نقد شوند
شناخت علل، ماهیت و پیامدهای پدیده سیاه چاله سیاست زدگی؛ بررسی تجربه ی زیسته مدیران آموزش وپرورش با راهبرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مفهوم سازی پیرامون چیستی و جوهره سیاه چاله سیاست زدگی در وزارت آموزش وپرورش است. روش پژوهش حاضر، کیفی و راهبرد مورد استفاده، راهبرد پدیدارشناسی است. در این پژوهش از مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق تمامی خبرگان آشنا به موضوع تحقیق بودند و برای انتخاب مصاحبه شوندگان از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. بدین منظور با 17 نفر از خبرگان و مدیران آموزش وپرورش مصاحبه صورت گرفت که دو مصاحبه به علت نامرتبط بودن کنار گذاشته شدند. برای تعیین حجم نمونه از شاخص اشباع داده ها استفاده شد. کدگذاری داده ها با روش تحلیل مضمون انجام شد و بدین منظور از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 بهره برداری شده است. پس از اجرای مصاحبه ها و مکتوب کردن آن ها هشت مؤلفه در سه بعد اصلی (ماهیت، علل و پیامدها) شناسایی شدند. یافته های تحقیق نشان داد پدیده سیاه چاله سیاست زدگی در وزارت آموزش وپرورش شامل ماهیتی مدیریتی، ایدئولوژیک و سیاسی است. این پدیده شامل 1- سیاست زدگی مدیریت منابع انسانی در فرآیند انتصاب، ارتقاء و حقوق و مزایا، 2- نفوذ بیش ازحد مباحث ایدئولوژیک در اهداف و محتواهای آموزشی و 3- مداخلات سیاسی در ساختار و برنامه های اداری و آموزشی و عزل و نصب ها بود؛ عوامل ایجاد پدیده حاوی 1- عوامل سازمانی شامل ویژگی های فردی، همسوئی ساختاری و گستردگی سازمانی و 2- عوامل زمینه ای شامل عدم پایبندی به قوانین و تمایلات نامطلوب فرهنگی و پیامدهای پدیده شامل 1- پیامدهای فردی شامل آموزشی و تربیتی، 2- پیامدهای سازمانی شامل ضعف در برنامه ریزی و اجرا، فقدان شایسته سالاری و وجود کوتوله پروری، عدم ثبات سازمانی و بهره وری پایین نیروی انسانی و 3- پیامدهای محیطی مانند پیامدهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بود.
بررسی تأثیر خویشاوندسالاری بر رفتار جستجوی شغل، با میانجی گری بی نزاکتی در محل کار و بدبینی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
193 - 228
حوزههای تخصصی:
امروزه، شرکت های خانوادگی یکی از انواع کسب وکار های رایج در جهان هستند. توازن ارتباطات رسمی و غیررسمی از چالش های سازمان های امروزی من جمله شرکت های خانوادگی است. ازاین رو، این تحقیق قصد دارد آثار متغیر خویشاوندسالاری در محل کار را شناسایی نموده و بدین طریق، به نگهداشت سرمایه انسانی کمک کند؛ بنابراین، تحقیق جاری بر اساس هدف یک مطالعه کاربردی، به لحاظ ماهیت یک مطالعه توصیفی و از نظر روش انجام کار مطالعه ای پیمایشی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از کارکنان شرکت های خانوادگی شهر مشهد بوده که بر اساس قاعده مدل سازی معادلات ساختاری، نمونه ای ۲۷۰ نفری از آن را با نمونه گیری تصادفی ساده بررسی کرده است. اطلاعات موردنظر به وسیله پرسشنامه از اعضای نمونه جمع آوری شده و اعتبار آن با بررسی شاخص های روایی و پایایی احراز گردید. به منظور بررسی میزان اثرگذاری متغیرها و آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل آماری نشان داد که وقتی خویشاوندسالاری زیاد باشد نگرش ها و رفتار های منفی در سازمان تقویت شده و متعاقباً، رفتار جستجوی شغل افزایش می یابد. نقش میانجی بی نزاکتی در محل کار و بدبینی کارکنان در رابطه بین خویشاوندسالاری و رفتار جستجوی شغل نیز تأیید شد. درنهایت، بر اساس بینش های به دست آمده پیشنهاد هایی کاربردی به مدیران و مسئولان مربوطه ارائه شده است.
اثربخشی استفاده از استراتژی های وب کوئست و داستان های دیجیتال در توسعه تفکر انتقادی، مهارت های تفکر سطح بالاتر و پیشرفت دانش آموزان ادبیات پایه پنجم تاریخ در شهرستان کربلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی استفاده از استراتژی های وب کوئست و داستان های دیجیتال در توسعه تفکر انتقادی، مهارت های تفکر سطح بالاتر و پیشرفت دانش آموزان می باشد. پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان ادبیات پایه پنجم به تعداد 860 نفر که تعداد 45 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری خوشه چند مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (یک گروه کنترل 15 نفر و دو گروه آزمایش 30 نفر) گمارده شدند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس (2003)، تفکر سطح بالاتر عبدی و همکاران (1393)، پیشرفت تحصیلی از صالحی (1394) انجام گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تأیید استاتید و متخصصان مدیریت و علوم تربیتی رسید و از طریق تحلیل عاملی تأیید مورد تأیید قرار گرفت، پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برای تفکر انتقادی 90/0، تفکر سطح بالاتر 84/0 و پیشرفت تحصیلی 79/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای آزمون ها از طریق نرم افزار SPSS انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد که تأثیر استفاده از استراتژی های وب کوئست و داستان سرایی دیجیتال بر بر رشد تفکر انتقادی، تفکر سطح بالاتر و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مثبت و معنی دار می باشد، همچنین مشخص شد که تفاوت معنی دار در تأثیر استفاده از استراتژی های وب کوئست و داستان سرایی دیجیتال بر تفکر انتقادی، تفکر سطح بالاتر و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود ندارد.
تحلیل اهمیت- عملکرد نگهداشت منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
65 - 98
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های اصلی مدیران ترک خدمت کارکنان دانشی است. اساس این دغدغه، در سیّال بودن دانش و تخصص کارکنان دانشی نهفته است. این مسئله یکی از معضلات سازمان است که ضربه ای بر روند شتاب حرکت اقتصادی کشور بوده و توجه خاصی را نیز می طلبد. مقاله حاضر با هدف تعیین میزان اهمیت و عملکرد مؤلفه های نگهداشت منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان و تحلیل آن در ماتریس تحلیل اهمیت عملکرد (IPA)، انجام شده است.روش: پژوهش از نوع آمیخته (کیفی کمّی) و دارای جهت گیری توسعه ای کاربردی است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه خبره برای سنجش اهمیت و پرسش نامه اصلی برای سنجش عملکرد 350 سازمان دانش بنیان استان تهران بود که بر مبنای نمونه گیری طبقه ای حوزه های فناوری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از آزمون میانگین و ماتریس تحلیل اهمیت عملکرد (IPA)، مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: با ترسیم ماتریس IPA، موقعیت هر یک از مؤلفه ها، بر اساس دو بُعد اهمیت و عملکرد، مشخص شده است. طبق نتایج به دست آمده، 14 مؤلفه در ربع اول (اهمیت بالا وضعیت عملکردی نامناسب)، 34 مؤلفه در ربع دوم (اهمیت و عملکرد در وضعیت مناسب)، 23 مؤلفه ربع سوم (اهمیت و عملکرد پایین)، لیکن 12 مؤلفه در ربع چهارم (اهمیت پایین وضعیت عملکردی مناسب) قرار گرفته اند.نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های ماتریس IPA، ضرورت دارد سطح عملکردی مؤلفه های ربع اول ارتقاء یابد، به طوری که جایگاه استقرار آن ها در ربع دوم ماتریس واقع شود. این مطلب بر لزوم توجه ویژه مسئولان و مجریان به ارتقای سطح عملکردی مؤلفه های ربع اول دلالت دارد.
بررسی عملکرد کسب و کارهای بومی و محلی در شرایط رکود اقتصادی با تأکید بر توسعه قابلیت های تعاونی ها در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
245 - 266
حوزههای تخصصی:
امروزه رکود اقتصادی، ایجاد اشتغال و مسائل زیست محیطی مورد توجه کشورهای مختلف جهان ازجمله ایران است. در همین راستا تعاونی در کشور، خود می تواند یک راه حل برای برونرفت از شرایط اقتصادی و اجتماعی نامطلوب موجود از جمله ضعف در ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایه ی اجتماعی، رکود اقتصادی و مشکلات زیست محیطی در کشور باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد کسب و کارهای بومی و محلی در شرایط رکود اقتصادی با تأکید بر توسعه قابلیت های تعاونی ها می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است، جامعه آماری پژوهش شامل مجموعه مدیران، سرپرستان و کارکنان تعاونی های واقع در استان سیستان و بلوچستان به تعداد۳۴۵ نفر بود که از بین آن ها ۱۸۲ نفر گروه نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت آزمون فرضیه پژوهش از روش مدل های تصحیح خطای برداری استفاده می شود. این آزمون اثرات متغیرها در بلندمدت را مورد ارزیابی قرار داده و همچنین واکنش متغیرها به شوک دوره های رکود اقتصادی را بررسی نمود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار EViews انجام شد. بر اساس یافته های آماری می توان ادعا نمود که در بلند مدت تعاونی ها با ایجاد و جمع آوری سرمایه می توانند عملکرد کسب و کارها را بهبود بخشند. در سطح اطمینان 95/0 مقدار اماره t برابر 683/9 برآورد گردید و معنی دار است. همچنین تعاونی های استان سیستان و بلوچستان به افزایش تعداد افراد شاغل می توانند در بلندمدت عملکرد کسب و کارهای بومی را بهبود می بخشند.
طراحی و آزمون مدل بازاریابی پایدار با رویکرد بوم شناسی صنعتی در شرکت پایانه های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
106 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل بازاریابی پایدار با رویکرد بوم شناسی صنعتی در شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شد.روش: این مطالعه از نوع کاربردی-توسعه ای است و به صورت توصیفی با رویکرد پیمایش مقطعی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دو گروه از خبرگان است: اساتید مدیریت بازاریابی و صنعتی (خبرگان نظری) و مدیران شرکت پایانه های نفتی ایران (خبرگان تجربی). نمونه گیری به روش نظری انجام شد و پس از رسیدن به اشباع نظری، 18 نفر از خبرگان در بخش کیفی شرکت کردند. حجم نمونه با استفاده از روش تحلیل توان 150 نفر برآورد شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار Maxqda و روش داده بنیاد در بخش کیفی و از نرم افزار Smart PLS و روش حداقل مربعات جزئی در بخش کمی استفاده شد. یافته ها : براساس یافته های پژوهش مشخص گردید، شرایط علّی (هم زیستی صنعتی، هم رقابتی صنعتی، پاسخ به خواسته های مشتریان و پایداری درون سازمانی) بر پدیده محوری ( بازاریابی پایدار) تاثیرگذارند. پدیده محوری، شرایط زمینه ای (بوم شناسی صنعتی و زیرساخت های پایداری) و شرایط مداخله گر (مسائل سیاسی و تحریم حاکمیتی ) بر راهبردها و اقدامات (استراتژی بوم شناسی صنعتی) تاثیرگذارند. در نهایت راهبردها و اقدامات به پیامدها (بهره وری و اثربخشی شرکت، جلب رضایت ذینفعان و مشتریان، مسئولیت اجتماعی شرکت و مسئولیت زیست محیطی شرکت) منجر می شوند.نتیجه گیری: بر اساس ننایج شرکت های پایانه های نفتی ایران با اتخاذ استراتژی های بازاریابی پایدار مبتنی بر بوم شناسی صنعتی، می توانند به طور مؤثری با چالش های اقتصادی و سیاسی مواجه شده و بهره وری و رضایت مشتریان را به طور همزمان افزایش دهند. این نتایج می توانند راهگشای توسعه پایدار در صنعت نفت کشور باشند.
استخراج الگوهای رفتاری افراد در تامین مالی جمعی پروژه با استفاده از هوش مصنوعی و شناسایی سرمایه گذاران کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
59 - 79
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی جمعی به عنوان یک روش جدید، سهم مهمی در پروژه ها بخصوص برای کسب وکارهای کوچک و متوسط دارد. با وجود فعالیت چندساله سکوهای تأمین مالی جمعی در ایران، هنوز مقیاس پروژه ها و حجم سرمایه تأمین شده توسط این سکوها در مقایسه با سایر کشورها با عملکرد مورد انتظار فاصله دارد. با هدف بهبود وضعیت موجود، ابتدا عوامل موفقیت تأمین مالی جمعی پروژه ها در چهار گروه اصلی سرمایه گذاران، مالک پروژه، پروژه و سکوی تأمین مالی دسته بندی شد. در مرحله بعد مشخص گردید که به گروه سرمایه گذاران کمتر پرداخته شده به همین خاطر پژوهش حاضر بر عوامل مرتبط با این گروه متمرکز شد. سپس با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، اطلاعات ثبت شده در پایگاه داده یکی از سکوهای فعال تحلیل گردید و روندهای غالب در فرآیند سرمایه گذاری، الگوهای رفتاری و روابط بین فردی شناسایی شد. در پایان با استفاده از یادگیری ماشین و ابزار"یادگیری قانون وابستگی" ارتباطات معناداری بین مشارکت افراد و درجه اهمیت آنان پدیدار و برخی از آن ها به عنوان کاربران کلیدی شناسایی شدند. با توجه به کشف رابطه معنادار و الگوهای تکرارشونده در مشارکت افراد، نتایج این مقاله برای صاحبان ایده جدید، مالکان پروژه، سیاست گذاران تأمین مالی جمعی، پژوهشگران، مدیران سکوهای تأمین مالی جمعی و سرمایه پذیران این حوزه راهگشا خواهد بود.
دانش حسابرسی و امنیت روانی ایجاد شده توسط مدیر کل مالیاتی و اثرات آن بر کشف تقلبات مالیاتی و اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
63 - 82
حوزههای تخصصی:
مالیات به عنوان یکی از مهمترین منابع مالی دولت، نقش به سزایی در رشد اقتصادی و توزیع درآمد ایفا می کند. سازمان امور مالیاتی به عنوان متولی وصول قانونی درآمدهای مالیاتی کشور، با موضوع تقلب مالیاتی مودیان مواجه می باشد. یکی از مهمترین عواملی که بر کشف تقلبات مالیاتی تاثیر دارد دانش حسابرسی مالیاتی و امنیت روانی ایجاد شده توسط مدیر کل مالیاتی بر زیردستان می باشد. بنابراین در این تحقیق به دانش حسابرسی و امنیت روانی ایجاد شده توسط مدیر کل مالیاتی و اثرات آن بر کشف تقلبات مالیاتی و اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به تقلب پرداخته شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق، میدانی و تحلیل عاملی می باشد جامعه آماری این تحقیق شامل افراد فعال در حرفه حسابرسی مالیاتی می باشد و اطلاعات پرسش نامه در سال 1401 تکمیل گردید. و بنابر تجزیه و تحلیل انجام گرفته، مشاهده شد که دانش حسابرسی مدیر کل مالیاتی و امنیت روانی ایجاد شده توسط مدیر کل مالیاتی بر اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به تقل، تمایلات حسابرسان و حسابرسان ارشد مالیاتی در اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به تقلب، تمایلات سر ممیز، ممیز کل، معاونت اداره کل در اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به تقلب، تمایلات حسابرسان، حسابرسان ارشد، سر ممیز، ممیز کل، معاونت اداره کل در اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به تقلب در ایران تاثیر معناداری دارند.
The Influence of Social Media Sustainability Narratives on Millennial and Gen Z Travel Choices(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigates the influence of sustainability-focused social media narratives on the travel decisions of Millennials and Generation Z (Gen Z), two generations known for their environmental awareness and digital engagement. Using a mixed-methods approach, the research examines the impact of social media campaigns, engagement levels, user-generated content (UGC), and sentiment analysis to assess perceptions of eco-tourism. Findings indicate that exposure to sustainability campaigns increases awareness but does not directly lead to behavioural changes. While Millennials and Gen Z show similar engagement patterns, Gen Z demonstrates a higher tendency to share sustainability content, aligning with their digital activism. Although user-generated content did not produce statistically significant results, trends suggest that authentic peer-driven narratives may influence preferences for eco-friendly travel choices. The sentiment analysis reveals mixed emotional responses, with neutral and skeptical tones reflecting uncertainty about the practical impact of sustainability efforts. These findings highlight the need for interactive, emotionally engaging campaigns and emphasize the potential of shareable content formats to promote eco-conscious tourism behaviours.
A counterfactual thinking approach to human resources' perception of unfavorable aspects of organizational life: A two-stage methodology based on a systematic review and AHP method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۴
237 - 255
حوزههای تخصصی:
Nowadays, researchers and managers believe that paying attention to employees' thoughts facilitates sustainable competitive advantage in organizations. After the introduction of cognitive science into organizations, the identification of what it is, how it is formed, and the formulation of Counterfactual Thoughts (CTs) have been investigated and analyzed in the field of Human Resources (HR). In this study, a systematic review of the literature in the field of CT has been done with the aim of identifying the antecedents and key consequences of this field and analyzing them. In this research, a two-stage methodology has been considered including (i) Extraction of antecedents and consequences, (ii) Weighting of antecedents. In the first stage, using the screening of articles based on the seven-step method of Sandelowski and Barroso, the antecedents and consequences of CTs, synthesis and interpretation have also been implemented through the coding method of qualitative interpretive meta-analysis. In the second stage, the consequences extracted in the field of counterfactuals are weighted using the matrix of paired comparisons based on the opinions of experts in the field of HR and AHP, which can be used to evaluate employees' thoughts and behavior. Based on the screening of the articles, the antecedents are categorized into 4 general concepts with 12 codes, and the consequences are classified into 2 and 8 codes. The results of the AHP analysis show that the normalization of the condition related to the behavioral outcome has the greatest impact on the evaluation of employees' thoughts and behavior, while the regulation of related emotions as a result of attitude has the least impact among the codes introduced in this evaluation.
بررسی مفهوم بی تفاوتی سازمانی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
177-210
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نیروی انسانی به عنوان مهم ترین منابع هر سازمان در دستیابی به اهداف آن به شمار می رود. در این میان یکی از مفاهیمی که کیفیت عملکرد منابع انسانی را در سال های اخیر به شدت دستخوش آسیب کرده است، بی تفاوتی سازمانی هست، از همین رو در مقاله حاضر به بررسی این مفهوم پرداخته شد. مهمترین هدف پژوهش حاضر مرور کیفی مطالعات انجام شده در زمینه بی تفاوتی سازمانی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی از نوع فرا ترکیب است. این مقاله به مفهوم بی تفاوتی سازمانی و عوامل مرتبط با آن می پردازد. در این مطالعه با کمک روش ساندلوسکی و باروس 26 مقاله که در بین سالهای 2010 تا 2022 به بررسی مفهوم بی تفاوتی سازمانی پرداخته بودند انتخاب شد و پس از بررسی هر یک از مقالات، مضامین اصلی استخراج و تفسیر نهایی صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نهایی پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 8 دسته عوامل مرتبط با بی تفاوتی سازمانی را شناسایی کردند که عبارت بودند از؛ عوامل سازمانی (مدیریتی، منابع انسانی، آموزشی) عوامل اقتصادی، عوامل برون سازمانی، عوامل جمعیت شناختی و عوامل فردی (خارج از سازمان).نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت که بی تفاوتی سازمانی سرچشمه گرفته از عوامل چندگانه ای است که جهت مقابله مؤثر با آن باید به تمامی این عوامل توجه گردد و توجه پراکنده به برخی عوامل که صرفاً بر نیروی انسانی تمرکز دارد نمی تواند شیوه مناسبی برای مدیریت آن باشد، از همین رو توصیه می شود که متصدیان و ذینفعان به طور هم زمان به تمامی عوامل مرتبط با بی تفاوتی سازمانی توجه کنند.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر تعیین ارزش استارتاپ ها با رویکرد ارزش گذاری فناوری سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین عوامل موفقیت یک استارتاپ، ارزش گذاری آن است. از طرفی به دلیل گذار به نوع جدید اقتصاد کارآمد در منابع پایدار، نقش فناوری سبز به طور فزاینده ای رو به پیشرفت است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد اثرگذار بر ارزش استارتاپ ها با رویکرد ارزش گذاری فناوری سبز انجام شده است. جامعه آماری شامل 12 نفر خبرگان مرتبط با حوزه استارتاپ ها بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند با به کارگیری تکنیک گلوله برفی، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها با نرم افزار 2020 MAXQDA صورت گرفته است. مدل نهایی با 210 شاخص، 24 مقوله و 6 بعد در قالب مدل پارادایم با محوریت بنگاه سبز کسب و کار به عنوان شرایط محوری، شرایط علی (تیم کسب و کار)، شرایط زمینه ای (فناوری سبز و نوآوری سبز)، شرایط مداخله گر (ریسک ها)، راهبردها (عوامل محیطی) و خدمات مالی (پیامدها) جهت ارزش گذاری استارتاپ ها تایید شد. با توجه به یافته ها، مقوله عوامل محیطی بیشترین تأثیر در ارزش گذاری استارتاپ ها دارد و سرمایه گذاران جهت ارزیابی ارزش سبز یک استارتاپ باید توجه بیشتری به حمایت دولت، شرایط بین المللی، ویژگی بازار و فرایندها کنند. همچنین مشاهده شد که فناوری سبز و نوآوری سبز تأثیر پایین تری نسبت به بقیه ابعاد دارد و این به سبب آن است که استارتاپ ها بر پایه یک ایده نو و به کارگیری فناوری شکل گرفته است.
ارائه مدل توسعه بازار فینتک با تأکید بر چالش ها و استراتژی های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل توسعه بازار فینتک با تأکید بر چالش ها و استراتژی های موجود می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کابردی و از حیث شیوه اجرا، (کیفی-کمی)، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، اکتشافی - همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های فینتک فعال در حوزه پرداخت با مجوز شاپرک شامل زرین پال، آسان دریافت، پیام رسان مالی بله، ایزی پی، کارت اعتباری و امتیازی ایرانیان می باشد و روش نمونه گیری به صورت قضاوتی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. روش گردآوری داده ها و تحلیل در بخش کیفی، مصاحبه و تحلیل مضمون و در بخش کمی، پرسشنامه و تکنیک روایی محتوا (CVR) و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. نتایج تحقیق نشان داد، چالش های توسعه بازار فینتک شاملِ زیرساخت ناکافی، موانع رگولاتوری و قانون گذاری، دشواری کار با مردم/مشتری عمومی، بی اعتمادی به فناوری و فینتک، سطوح پایین درآمد و چالش های قیمت گذاری محصول، موانع فرهنگی هستند. همچنین، استراتژی های توسعه بازار فینتک شاملِ مشارکت جامعه در فرآیند بازاریابی، استفاده از شبکه ه ای اجتماعی، تبلیغات هوشمند و بهینه، تولید محتوای مفید و ارزشمند، برندسازی، انطباق استراتژی های ارتباطی با ماهیت بازار فینتک، بخش بندی جغرافیایی و فرهنگی بازار و نیز آموزش به مشتری، می باشد.
طراحی الگوی برندسازی دیجیتال در محصولات کشاورزی سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر الگوی برندسازی دیجیتال محصولات کشاورزی سالم است. روش تحقیق از حیث هدف کاربردی است و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی از نوع اکتشافی است. روش انجام پژوهش، کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا انجام گردید که ابزار گردآوری کدها مصاحبه نیمه ساختار یافته و به صورت روش نمونه گیری هدفمند بوده و با 13 نفر از خبرگان این حوزه اشباع نظری حاصل گردید. همچنین با 82 کدگذاری باز ، 22 مقوله محوری و انتخابی الگوی برندسازی دیجیتال محصولات کشاورزی سالم در ایران طراحی گردید. برندسازی دیجیتال محصولات کشاورزی سالم حول محور خلق معنی برند و قدرت برند قرار دارد که تحت تاثیر شرایط علّی آغاز می گردد و با راهبرد مختلف خلق برند دیجیتال و قدرت برند معنی می یاید و با تدوین و اجرای آمیخته بازاریابی همسو با برند و بازاریابی ارتباطات یکپارچه به تقویت فرهنگ برند در جامعه هدف پرداخته و هویت و شخصیت برند دیجیتال محصولات کشاورزی سالم را در ذهن مشتری تصویرسازی می نماید. راهبرد تحت تاثیر عوامل مداخله گر در صدد تحقق خواسته بحق، امنیت و سلامت غذایی می باشد و با عمل به وعده برند و تحویل محصول سالم با قیمت مناسب، کسب شهرت می نماید و تکرار خرید محصولات کشاورزی توسط مشتریان وفادار، تولید بیشتر را اقتضا نموده و باعث اشتغال و رونق اقتصادی روستایی می شود.
طراحی راهبردهای جدید آموزشیِ کدینگ تصویری و نوشتاری برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی و مقایسه ی اثربخشی آن ها با روش آموزش سنتی در زبان آموزی دانشجویان دانشگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
63 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی راهبردهای جدید آموزشی برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی (کدینگ تصوری، کدینگ نوشتاری) و مقایسه اثربخشی آن ها با روش سنتی در زبان آموزی دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش آمیخته بود که در بخش کمی از نوع آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان سال اول دانشگاه بودند. نمونه آماری شامل 25 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 25 نفر برای گروه کنترل بود؛ که به روش تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. مدرس 150 واژه از کتاب 1100 واژه را به سه روش کدینگ تصویری و نوشتاری و سنتی متداول (جعبه لایتنر و استفاده از فلش کارت) طی چهار جلسه ی دوساعته برای هر روش به دانشجویان سه گروه آزمایشی آموزش داد. درحالی که به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. بعد از اتمام آموزش نیز از هر چهار گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آماری حاکی از آن بود که هر سه روش آموزش کدینگ تصویری، نوشتاری و سنتی در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری در یادگیری لغات داشتند و در مقایسه ی سه روش نیز به ترتیب روش کدینگ تصویری، کدینگ نوشتاری و روش سنتی بیشترین تأثیر را داشتند. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تکرار شد.