آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۷۴

چکیده

پژوهش حاضر به بررسی تفاوت بین انتظارات و ادراکات ذینفعان اصلی فرآیند حسابرسی داخلی از نقش و مسئولیتی که فعالیت حسابرسی داخلی در فرآیندهای کنترل، مدیریت ریسک و راهبری باید ایفا نماید، می پردازد. در پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از منابع علمی و حرفه ای مختلف، مسؤولیت حسابرسی داخلی در قالب سه حوزه اصلی کنترل های داخلی (65 نوع مسئولیت)، حوزه مدیریت ریسک (46 نوع مسئولیت) و حوزه راهبری شرکتی (36 نوع مسئولیت) تعیین و از طریق پرسش نامه در اختیار گروه های مختلف، جهت جمع آوری داده قرار گرفت. جامعه موردمطالعه شامل اعضای کمیته حسابرسی، مدیران ارشد و مدیران واحد حسابرسی داخلی شرکت های بورسی ایرانی بوده و اعضای نمونه به صورت تصادفی ساده طی سال 1402 انتخاب گردیده اند. همچنین فرضیه های پژوهش با مقایسه میانگین ها در دو سطح واقعی و مورد انتظار عملکرد توسط نرم افزار stata 15 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد (مدیران) حسابرسان داخلی ایرانی نسبت به آنچه باید انجام دهند کاملاً آگاه هستند. علاوه بر این، یافته های حاصل از مقایسه میانگین هر گروه با گروه مبنای حسابرسی داخلی حاکی از آن است که مدیران ارشد و کمیته حسابرسی انتظار زیادی دارند و تا حد زیادی نسبت به هدف و مسئولیت های فعالیت حسابرسی داخلی ناآگاه هستند. علاوه براین، نتایج حاصل از به کارگیری مدل پورتر (1993) نشان می دهد فاصله انتظارات عملکرد بیشتر از فاصله انتظارات معقول است. همچنین فاصله عملکرد ناکارا نسبت به فاصله استانداردهای ناکارا نقش مهم تری در فاصله عملکرد دارد. درک ادبیات فعلی از شکاف انتظارات بسیار محدود و منحصراً بر حسابرسی مالی متمرکز است. این مطالعه با سنجش فاصله انتظارات میان حسابرسان داخلی و مشتریان اصلی آن، پدیده شکاف انتظارات را فراتر از حوزه حسابرس مالی گسترش می دهد.

تبلیغات