مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ریسک سقوط قیمت سهام
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تأثیر برخی ویژگی های شرکت چون بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهم، اندازة شرکت، اهرم مالی شرکت، ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و نسبت کیوتوبین شرکت بر ریسک سقوط قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دورة مالی 7 ساله (از سال مالی 1386 الی 1392) پرداخته است. برای اندازه گیری ریسک سقوط قیمت سهام از مدل هاتن و همکاران (2009) استفاده شده است. نتایج تحقیق گویای این مطلب است که متغیرهای بازده دارایی، اندازه شرکت، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و نسبت کیوتوبین بر ریسک سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی معناداری داشته باشد. اما دو متغیر بازده حقوق صاحبان سهام و اهرم مالی رابطه معناداری را با ریسک سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری نداشته باشد.
بررسی تأثیر استقلال اعضای هیئت مدیره بر رابطة بین اجتناب مالیاتی و ریسک سقوط قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجتناب مالیاتی بعنوان کاهش قابل توجه در میزان سود قبل از مالیات تعریف می شود، که بیانگر یک استراتژی مستمر و پایدار در زمینه برنامه ریزی مالی راهبردی است و در بر گیرنده فعالیت های کاملاً قانونی است. تئوری نمایندگی معتقد است، ماهیت غیرشفاف و پیچیدة فعالیتهای اجتناب از مالیات به مدیریت اجازه می دهد تا با پنهان سازی اخبار بد، در راستای دستیابی به اهداف فرصت طلبانة خود، که به نوبه خود، خطر سقوط قیمت سهام در آینده را افزایش می دهد، گام بردارد. از سوی دیگر، نقش مکانیزم های راهبری شرکتی، اداره و کنترل عملیات سازمان در جهت حداکثرسازی منافع سهامداران است.
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر استقلال اعضای هیئت مدیره بر رابطه بین اجتناب مالیاتی و ریسک سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور آزمون فرضیه ها، 80 شرکت در یک دوره 6 ساله (1386-1391) انتخاب شده است. جهت آزمون فرضیه ها نیز از مدل داده های ترکیبی استفاده شده است.
نتایج نشان می دهد بین نرخ مؤثر مالیات نقدی و مالیات نقدی بلندمدت با ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معناداری وجود ندارد، اما بین نرخ مؤثر مالیات تعهدی و مالیات تعهدی بلندمدت با ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که حضور اعضای غیر مؤظف در هیئت مدیره تأثیر معناداری بر رابطه بین نرخ مؤثر مالیات نقدی، مالیات نقدی بلند مدت، مالیات تعهدی و نرخ مؤثر مالیات تعهدی بلند مدت با ریسک سقوط قیمت سهام ندارد.
تاثیر سیاست سرمایه در گردش بر ریسک سقوط قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدیریت سرمایه در گردش به دنبال رسیدن به شرایطی است که شرکت با مازاد یا کمبود نقدینگی مواجه نشود.
هدف مقاله: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سیاست سرمایه در گردش بر ریسک سقوط قیمت سهام در فاصله زمانی 1388 تا 1392 می باشد.
روش پژوهش: برای بررسی فرضیات پژوهش از رگرسیون لجستیک و ضریب همبستگی و نیز آزمون t و تجزیه تحلیل داده ها و آزمون فرضیات تحقیق از نرم افزار EVIEWS استفاده شده است.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که مدیریت شرکت می تواند با به کارگیری استراتژی های گوناگون در رابطه با سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار دهد و این استراتژی ها می تواند بر میزان ریسک و بازده شرکت ها و در نتیجه احتمال سقوط سهام تأثیر گذار باشد؛ لذا وجود دانش و تجربه سرمایه گذاری نزد سرمایه گذاران موجب می گردد که آن ها ارتباط میان ریسک و بازده را بهتر درک کرده و تصمیمات درست تری اخذ نمایند.
بررسی تاثیر سیاست سرمایه گذاران نهادی، همزمانی قیمت سهام و شاخص سودآوری بر ریسک کاهش قیمت سهام شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله: هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر سیاست سرمایه گذاران نهادی، همزمانی قیمت سهام و شاخص سودآوری بر ریسک سقوط قیمت سهام بین سال های 1390 تا 1394 می باشد. روش پژوهش: روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و همبستگی است.برای انجام آزمون فرضیه ها از رگرسیون و ضریب همبستگی و نیز آزمون t و برای تشخیص مانایی از آزمون ADF فیشر،برای تخمین مدل از روش تابلویی و آزمون F لیمر و آزمون هاسمن و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضبات تحقیق از نرم افزار Excel و Eviews 8 استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که بین سیاست سرمایه گذاران نهادی با ریسک سقوط قیمت سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد و این بدان معناست که وجود سرمایه گذاران نهادی انگیزه و توانایی مدیریت را برای پنهان داشتن و یا تاخیر در انتشار اخبار بد شرکت کاهش می دهد و این مورد در نهایت سبب کاهش احتمال سقوط قیمت سهام می گردد. همچنین بین همزمانی قیمت سهام و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یعنی افزایش همزمانی باعث افزایش ریسک سقوط قیمت سهام خواهد شد. و نیز بین سودآوری و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد، به طوری که افزایش سودآوری شرکت احتمال سقوط قیمت سهام را به طور معناداری کاهش می دهد.
بررسی رابطه فرا اطمینانی مدیران و ریسک سقوط قیمت سهام در صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
192-217
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بیش اعتمادی مدیریت و ریسک سقوط قیمت سهام است. برای این منظور داده های مربوط به 71 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 الی 1394 با به کارگیری رگرسیون لجستیک و چند متغیره با داده های تابلویی موردبررسی قرار گرفت. در این پژوهش از سه معیار مخارج سرمایه ای مازاد، رشد غیرعادی دارایی ها و پیش بینی خوش بینانه سود جهت اندازه گیری بیش اعتمادی مدیران و چهار معیار شامل دوره سقوط قیمت سهام، چولگی منفی بازده سهام، سیگمای حداکثری و نوسان بالا به پایین برای سنجش ریسک سقوط قیمت سهام استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد بیش اعتمادی مدیران با معیار پیش بینی سود و رشد غیرعادی دارایی ها بر ریسک سقوط قیمت سهام بر اساس نوسان بالا به پایین و سیگمای حداکثری تأثیر مستقیم و معناداری دارد. به عبارت دیگر با افزایش بیش اعتمادی مدیران، شرکت ها در معرض ریسک سقوط قیمت سهام بیشتری قرار می گیرند. لذا به نهادهای تصمیم گیر پیشنهاد می گردد با تقویت مکانیسم های نظارتی، موجب محدود شدن فرا اطمینانی در رفتار مدیران گردیده و به تبع آن ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها را کاهش دهند
ریسک سقوط قیمت سهام و اثر آن بر رقابت بازار محصول
منبع:
پژوهش حسابداری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
71 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ریسک سقوط قیمت سهام بر رقابت بازار محصول شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور داده های مربوط به 100 شرکت عضو سازمان بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1383 الی 1395 مورد استفاده قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک رگرسیون چند متغیره به روش داده های تابلویی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد با افزایش ریسک سقوط قیمت سهام، رقابت بازار محصول کاهش می یابد. وجود چنین رابطه را می توان در عدم تقارن اطلاعاتی و نبود شفافیت کامل در گزارشگری مالی مطرح کرد که انتشار یکباره اطلاعات منفی به بازار و افزایش ریسک سقوط قیمت سهام، باعث می شود که تحلیل گران مالی در پیش بینی های خود درباره عملکرد شرکت تجدید نظر کرده و کیفیت شرکت ها را پایین ارزیابی کنند و از این طریق شرکت مزیت رقابتی در بازار را از دست بدهد.
تأثیر استراتژی تجاری و بیش ارزش گذاری سهام بر ریسک سقوط قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت ها عموماً از دو نوع استراتژی تهاجمی و تدافعی استفاده می کنند. مدیران شرکت های تهاجمی به نگهداشت اخبار بد تمایل دارند؛ بنابراین سطح نبود تقارن اطلاعاتی در این شرکت ها بالاتر از شرکت های تدافعی است و ریسک سقوط قیمت سهام نیز بیشتر است. شرکت هایی هم که سهام آنها بیش ارزش گذاری می شود، در معرض سقوط قیمت سهام هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر استراتژی تجاری و بیش ارزش گذاری سهام بر ریسک سقوط است. در این راستا، از اطلاعات مالی 74 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی دوره 1386 تا 1395 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که استراتژی تجاری و بیش ارزش گذاری سهام اثر مثبت و معناداری بر ریسک سقوط قیمت سهام دارد؛ یعنی در شرکت های تهاجمی و شرکت هایی که دارای بیش ارزش گذاری سهام هستند، ریسک سقوط قیمت سهام، بیشتر است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بیش ارزش گذاری سهام اثر معناداری بر رابطه استراتژی با ریسک سقوط سهام ندارد.
بررسی رابطه رقابت در بازار محصول با ریسک سقوط قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
299 - 320
حوزه های تخصصی:
تاکنون مطالعات گوناگون نشان داده اند که ساختار بازار محصولات شرکت ها عاملی موثر بر سازوکارهای بازارهای سرمایه همانند سرمایه گذاری، تامین مالی و غیره می باشند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین رقابت در ساختار بازار محصول و ریسک سقوط قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به دنبال بررسی رابطه این دو متغیر، یک فرضیه اصلی متشکل از شش فرضیه فرعی مطرح شده است که معنا دار بودن رابطه بین رقابت در بازار محصول و ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها را مورد آزمون قرار می دهد. روش آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه های مطرح شده در این پژوهش، روش «داده های ترکیبی» است به طوری که رقابت در بازار محصول با استفاده از دو شاخص هرفیندال، هیرشمن و شاخص لرنر و ریسک سقوط قیمت سهام با استفاده از سه روش چولگی منفی بازده سهام، سیگمای حداکثری و نوسان پائین به بالا مورد محاسبه و آزمون قرار می گیرد. نمونه آماری پژوهش شامل 73 شرکت پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1395-1384 است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان می دهد که در چهار فرضیه از شش فرضیه طرح شده، بین رقابت در بازار محصول و ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه ریسک سقوط قیمت سهام با استفاده از معیار چولگی منفی بازده سهام و سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین سیاست تقسیم سود و ریسک سقوط قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نقش عدم تقارن اطلاعاتی و جریان های نقد آزاد در رابطه بین سیاست تقسیم سود و ریسک سقوط قیمت سهام نیز بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند. نمونه آماری شامل 68 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که از سال 1383 تا 1392 موردبررسی قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل آماری رگرسیون چندگانه تعدیل شده استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده آن است که بین سیاست تقسیم سود و ریسک سقوط قیمت سهام شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ همچنین متغیر جریان های نقد آزاد، نقش تعدیل کنندگی در رابطه بین سیاست تقسیم سود و ریسک سقوط قیمت سهام دارد. علاوه بر این، متغیر عدم تقارن اطلاعاتی بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و ریسک سقوط قیمت سهام تأثیری ندارد.
بررسی رابطه افشای اطلاعات با همزمانی قیمت سهام و ریسک سقوط آن با استفاده از سیستم معادلات همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
169 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی رابطه دوطرفه بین افشای اطلاعات با همزمانی و ریسک سقوط قیمت سهام در بازه زمانی 1387 تا 1394 به اجرا درآمده است. روش: روش گردآوری داده ها، روش سندکاوی و مراجعه به بانک های اطلاعاتی و روش تحلیل داده ها، از نوع استنباطی است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش، سیستم معادلات همزمان با استفاده از روش رگرسیون دومرحله ای برآورد شد. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین افشای اطلاعات با همزمانی و ریسک سقوط قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران رابطه دوطرفه وجود دارد. نتیجه گیری: تأیید رابطه دوسویه و متقابل سازگار با نظریه های نمایندگی و علامت دهی است. بر اساس تئوری نمایندگی افزایش سطح افشا باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، افزایش کنترل و نظارت بر عملکرد، افزایش اطمینان سرمایه گذار و کاهش ریسک سقوط قیمت سهام می شود. همچنین بر اساس تئوری علامت دهی، با افزایش احتمال ریسک سقوط قیمت سهام، مدیران اقدام به انتشار اخبار خوب و تأخیر در انتشار اخبار بد می کنند.
تاثیر محافظه کاری شرطی و غیر شرطی بر ریسک سقوط قیمت سهام با تاکید بر چرخه عمر شرکت ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تاثیر محافظه کاری شرطی و غیر شرطی بر ریسک سقوط قیمت سهام با تاکید بر چرخه عمر شرکت ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1387 تا 1392 پرداخته است. تحقیقات گذشته اگرچه به بررسی رابطه محافظه کاری و ریسک سقوط قیمت سهام پرداخته اند، ولیکن اولا تاثیر انواع محافظه کاری شرطی (سود و زیانی) و غیر شرطی (ترازنامه ای) هر دوبا هم، بر ریسک سقوط قیمت سهام تا به حال مورد بررسی قرارنگرفته است. ثانیا رابطه چرخه عمر شرکت به عنوان یکی از ویژگی های اقتصادی شرکت در رابطه ی بین محافظه کاری و ریسک سقوط قیمت سهام بررسی نگردیده است. برای انجام این تحقیق نمونه ای از 94 شرکت انتخاب گردید که در مجموع 564 مشاهده برای دوره تحقیق استفاده شد که 52 عدد- سال در شرکتهای در مرحله رشد 470 عدد- سال در شرکتهای در مرحله بلوغ و 42 عدد- سال در شرکتهای در مرحله افول می باشد. روش آماری مورد استفاده در این تحقیق روش رگرسیون چند متغیره است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رابطه بین محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیر شرطی با ریسک سقوط قیمت سهام در هر یک از مراحل چرخه عمر شرکت ها متفاوت است.
تأثیر تأخیر غیرعادی گزارش حسابرسی و ضعف در کنترل های داخلی و کیفیت حسابرسی بر ریسک سقوط قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
143-168
حوزه های تخصصی:
تأخیر غیرعادی درگزارش حسابرسی و ضعف درکنترل های داخلی با افزایش عدم اطمینان سرمایه گذاران و تسریع در تجمع خبر بد، ریسک سقوط قیمت را افزایش می دهد. ازطرفی افزایش کیفیت حسابرسی به عبارتی نظارت دقیق و بهتر به دلیل جلوگیری از انجام کارهای فرصت طلبانه توسط مدیریت و انباشته شدن اخبار بد، موجب کاهش ریسک سقوط قیمت سهام می شود. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تأخیر غیر عادی گزارش حسابرسی و ضعف درکنترل های داخلی و کیفیت حسابرسی بر ریسک سقوط قیمت سهام برای کلیه شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1395 است. در این پژوهش برای اندازه گیری ریسک سقوط قیمت سهام، مدل هاتن و همکاران و تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تأخیر غیر عادی گزارش حسابرسی و ضعف در کنترل های داخلی، بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیرمثبت و معناداری و کیفیت حسابرسی بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر منفی و معنی داری، دارند وهمچنین با افزایش ضعف در کنترل های داخلی، تأثیر تاخیر غیرعادی گزارش حسابرسی، بر افزایش ریسک سقوط قیمت سهام بیشتر می شود.
همزمانی قیمت سهام و ریسک سقوط قیمت سهام: با تأکید بر نقش میانجی رفتار توده وار سهامداران حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
25 - 45
حوزه های تخصصی:
طی ده های اخیر در بورس های مختلف دنیا پدیده هایی مبتنی بر ناکارایی اطلاعاتی مشاهده شد. پدیده هایی چون نوسانات شدید در قیمت، حباب، سقوط قیمت، تأثیرات تقویمی، تفاوت در بازده سهام شرکت های کوچک و بزرگ، تفاوت در بازده سهام ارزشی و رشدی همگی نشان دهنده ناکارایی بازار و نبود تعادل بین قیمت و متغیرهای بنیادی اند. این پژوهش تأثیر رفتار توده وار را به عنوان میانجی بر رابطه بین همزمانی قیمت سهام و ریسک سقوط قیمت سهام بررسی می کند. شرکت های نمونه در پژوهش حاضر متعلق به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 الی 1395 می باشند. در این پژوهش از مدل چن و همکاران (2001) و کیم و همکاران (2011) برای سنجش ریسک سقوط قیمت سهام و مدل پیوتروسکی و رولستون (2004) برای اندازه گیری همزمانی قیمت سهام و همچنین مدل لاکونیشوک (1992) برای سنجش رفتار توده وار استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که همزمانی قیمت سهام و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معناداری ندارند درنتیجه فرضیه دوم تحقیق مبنی بر نقش میانجی رفتار توده وار در رابطه بین همزمانی قیمت سهام و ریسک سقوط قیمت سهام نیز رد می شود.
تأثیر نزدیک بینی سرمایه گذاران بر ریسک سقوط قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
83 - 100
حوزه های تخصصی:
نزدیک بینی سرمایه گذاران به معنای بیش از واقع ارزیابی کردن عایدات کوتاه مدت و کمتر از واقع ارزیابی کردن عایدات بلندمدت توسط سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه است. نزدیک بینی سرمایه گذاران منجر به تغییر رفتار مدیریت شرکت شده و شرکت به جای تمرکز و برنامه ریزی جهت ارتقاء عملکرد بلند مدت، بر عملکرد جاری و کوتاه مدت تمرکز نمایند و همین امر ممکن است موجب افزایش ریسک سقوط قیمت سهام در بلند مدت گردد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر نزدیک بینی سرمایه گذاران بر ریسک سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. اطلاعات مورد نیاز برای این پژوهش از صورت های مالی 150 شرکت در دوره زمانی سال های 1389 تا 1395 جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره با داده های تابلویی به روش اثرات ثابت استفاده شده است. برای اندازه گیری نزدیک بینی سرمایه گذاران از مدل دل ریو و سانتاماریا (2016) و برای اندازه گیری ریسک سقوط قیمت سهام نیز از مدل نوسان پایین به بالای چن و همکاران (2001) استفاده شده است. یافته ها حاصل از آزمون فرضیه پژوهش بیان گر آن است که نزدیک بینی سرمایه گذاران بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت ها
حوزه های تخصصی:
مالکیت مدیریتی و برخورداری بیشتر اطلاعات توسط مدیریت شرکت و تمایل مدیران به افشای نامتقارن اخبار، منجر به ایجاد ریسک آتی سقوط قیمت سهام می شود. پدیده سقوط قیمت سهام، کاهش شدید بازده را به دنبال دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکتها است. بدین منظور داده های 115 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1395 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتیجه برآورد مدل های پژوهش با استفاده از داده های ترکیبی نشان میدهد که بین متغیر مالکیت مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد، یعنی با افزایش مالکیت مدیریتی، ریسک سقوط قیمت سهام افزایش می یابد. به علاوه هزینه نمایندگی بر رابطه بین مالکیت مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام تأثیرگذار است. بدین معنی که تأثیر مالکیت مدیریتی بر افزایش ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت هایی که هزینه های نمایندگی بالاتری دارند، بیشتر است.
تاثیر سرمایه گذاران نهادی استراتژیک بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و ریسک سقوط قیمت سهام
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سرمایه گذاران نهادی استراتژیک بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و ریسک سقوط قیمت سهام می پردازد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 130 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و دوره ی زمانی آن بین سال های 1391 تا 1395 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورداستفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. برای اجرای آزمونها و تخمین نهایی مدلها از نرم افزار استاتا نسخه 15 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین محافظه کاری حسابداری و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. سرمایه گذاران نهادی استراتژیک بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معنادار ندارد.
تأثیر محدودیت مالی بر ریسک سقوط قیمت سهام با تأکید بر نقش تعدیلی اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام با تأکید برنقش تعدیلی اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور برای اجرای این پژوهش، 140 شرکت برای دوره زمانی 1391 تا 1396 انتخاب شدند و از رویکرد داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام تأثیر مستقیم و معناداری دارد. بدین معنا که محدودیت در تأمین مالی با ذخیره اخبار بد و در نهایت با سقوط قیمت سهام مرتبط است. همچنین شرکت های نمونه به دو گروه شرکت های دارای حاکمیت شرکت قوی و ضعیف و همچنین شرکت های دارای اجتناب مالیاتی و فاقد اجتناب مالیاتی تقسیم شدند. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که تأثیر مثبت محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام درشرکت هایی که حاکمیت شرکتی ضعیفی دارند و یا فاقد اجتناب مالیاتی هستند، شدیدتر است. نهایتا یافته های بدست آمده نشان می دهد که نتایج سازگار با تئوری نمایندگی است.
ارتباط بین استراتژی نوآوری شرکت و ریسک سقوط قیمت سهام با تاکید بر عامل رفتاری مدیران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی ارتباط بین استراتژی نوآوری شرکت و ریسک سقوط قیمت سهام با تاکید بر عامل رفتاری مدیران می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 114 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و در دوره ی زمانی 5 ساله، بین سال های 1391 تا 1395 مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از فرضیات پژوهش نشان می دهد که بین استراتژی نوآوری شرکت و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. همچنین، افزایش مخارج سرمایه گذاری، بر رابطه بین استراتژی نوآوری شرکت و ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معکوس و معنادار دارد و نیز، سرمایه گذاری بیش از حد، بر رابطه بین استراتژی نوآوری شرکت و ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معکوس و معنادار دارد.
بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت ها
حوزه های تخصصی:
مالکیت مدیریتی و برخورداری بیشتر اطلاعات توسط مدیریت شرکت و تمایل مدیران به افشای نامتقارن اخبار، منجر به ایجاد ریسک آتی سقوط قیمت سهام می شود. پدیده سقوط قیمت سهام، کاهش شدید بازده را به دنبال دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکتها است. بدین منظور داده های 115 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1395 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتیجه برآورد مدل های پژوهش با استفاده از داده های ترکیبی نشان میدهد که بین متغیر مالکیت مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد، یعنی با افزایش مالکیت مدیریتی، ریسک سقوط قیمت سهام افزایش می یابد. به علاوه هزینه نمایندگی بر رابطه بین مالکیت مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام تأثیرگذار است. بدین معنی که تأثیر مالکیت مدیریتی بر افزایش ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت هایی که هزینه های نمایندگی بالاتری دارند، بیشتر است.
تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام است. بهعبارتدیگر ما در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤالات هستیم: آیا مالکیت مدیریتی ریسک سقوط قیمت سهام را افزایش میدهد؟ و آیا در شرکتهای با هزینه نمایندگی بیشتر تأثیر مالکیت مدیریتی بر ریسک سقوط قیمت سهام بیشتر است؟ در این پژوهش برای محاسبه ریسک سقوط قیمت سهام از معیار NCSKEW استفادهشده است که عبارت است از چولگی منفی بازده ماهانه سهام شرکت طی سال مالی. قلمرو تحقیق شامل نمونهای از 90 شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390-1395 است؛ و برای آزمون فرضیهها از مدلهای رگرسیونی استفادهشده است از سوی دیگر پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی است و از نظر هدف این پژوهش جزء پژوهشهای کاربردی محسوب می شود. نتایج این پژوهش نشان داد که بین مالکیت مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معناداری وجود ندارد که این نتیجه با یافتههای چن و ژانگ (2016)، در تضاد است، همچنین نتایج حاکی از آن است که رابطه بین مالکیت مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای با هزینه نمایندگی بالاتر ازنظر آماری معنادار نمیباشد.